اعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنی

دوستان و دشمنان خدا

بسم الله الرحمن الرحیم

دوستی یکی از انواع روابط انسانی است. البته دوستی تنها میان خوبان و نیکان نیست، بلکه میان بدان نیز دوستی برقرار می شود؛ زیرا هر کسی با کسی دوستی می کند که در باطن به او گرایش دارد و به یک معنا از جنس اوست. از همین روست که دوستان خدا با هم دوستی می ورزند و دشمنان خدا با هم دوستی دارند؛ این دوستی از دوستی ساده تا دوستی در سطح ولایت ادامه می یابد. این گونه است که خدا در قرآن از «اولیاء الله» و «اولیاء الشیطان» و «اولیاء الطاغوت» سخن به میان می آورد.

شناخت دوستان و دشمنان خدا به ما یاری می رساند تا روابط اجتماعی – سیاسی خویش را به درستی تنظیم کرده و سامان دهیم؛ زیرا بدون شناخت نمی توان معاشرت های اجتماعی – سیاسی را ساماندهی کرد. هم چنین با این شناخت دانسته می شود که چه آثار مثبت و منفی می تواند از این نوع معاشرت به انسان در سطح شخصی و اجتماعی بلکه دنیوی و اخروی برسد. نویسنده در این مطلب بر آن است تا با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، ابعاد و آثار این نوع دوستی و دشمنی را تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

مراتب دوستی و دوستان خوب و بد

دوستی مراتب و درجاتی دارد که هم نشینی و مصاحبت آغاز و به رفاقت، محبت، مودت، عشق و ولایت ختم می شود؛ زیرا اوج دوستی را می بایست در ولایتی جست که میان افراد ایجاد می شود؛ چنان که ولایت خدا نسبت به مومنان، ولایت اولیای الهی به آنان و نیز ولایت مومنان نسبت به هم یک از مهم ترین جلوه های دوستی است؛ در این دوستی، رابطه به نوعی سرپرستی تبدیل می شود تا جایی که ولیّ صفر تا صد مولی علیه را در دست می گیرد و برایش از معنویات و مادیات کم نمی گذارد. ازاین روست که دوستان نسبت به یک دیگر انواع احسان را دارند و در منازل یک دیگر از نعمت های مادی و معنوی الهی بهره مند می شوند و یک دیگر را مهمان می کنند و از امکانات مادی و معنوی یک دیگر سود می برند؛ زیرا این امور از حقوق دوستی است که خدا میان دوستان مومن قرار داده است.(نساء، آیه 36؛ نور، آیه 61)

البته برخی مدعی دوستی هستند؛ چنان که مدعی ولایت دروغین هستند و مولی علیه خویش را می ترسانند؛ چنان که دوستی شیطان با اولیای خویش این گونه است و خدا می فرماید: انما ذلکم الشیطان یخوف اولیائه؛ همان این شیطان است که اولیای خویش را می ترساند.(آل عمران، آیه 175)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، دوستی و محبت و ولایت میان خدا و انسان در قالب «یحبهم و یحبونه؛ خدا آنان را محبوب می دارد و آنان خدا را محبوب می دارند»(مائده، آیه 54) برترین رابطه دوستی است که در نهایت به «ولایت الهی» نسبت به آنان ختم می شود و خدا «ولیّ» آنان می شود و صفر تا صد امورشان را در دست می گیرد. البته همین حالت میان مومنان برقرار شده و ولایت متقابلی ایجاد می شود که در آیات قرآنی به آن اشاره شده است.

در برابر این دوستان خدا، کسانی هستند که به جای دوستی خدا، دشمنی خدا را انتخاب می کنند و از ولایت الهی به ولایت شیطان در می آیند و این گونه با طاغوتی هم پیمان می شوند که به آنان طغیانگری علیه خدا و آموزه هایش را تعلیم می دهند. این گونه است که این گروه از جماعت حزب الله به حزب الشیطان در می آیند.(مجادله، آیه 22)

خدا در قرآن به مومنان هشدار می دهد تا مراقب مدعیان دروغین دوستی و ولایت باشند؛ زیرا برخی حتی از مسلمانان از شرایع گوناگون اسلامی مدعی دوستی با مومنان می شوند تا این گونه به مومنان آسیب برسانند، چنان که همین رویه را منافقان داخلی در قالب نفاق دارند و مدعی دوستی با مومنان هستند ولی در باطن با کافران و شیاطین هم پیمان بوده و در خدمت آنان هستند.(مائده، آیه 18 و 44 و 48؛ جمعه، آیه 6) شگفت این گروه از مدعیان دروغین ولایت و محبت الهی را منحصر به خود دانسته و بر این باورند که خدا جز با آنان به کسی دیگر محبتی نمی ورزد و کسی دیگر را محبوب خویش نمی گیرد. اینان در این ادعا دروغگو هستند؛ زیرا خدا مومنان حقیقی را دوست داشته و آنان را محبوب خویش قرار داده و نسبت به آنان ولایت الهی اعمال می کند.(مائده، آیات 18 و 54؛ آل عمران، آیه 31)

از نظر قرآن کسانی که مدعی دروغین هستند همانند کافران گرفتار دوستانی شیطانی و اغواگری هستند که با آنان همراهی و همدلی دارند و ایشان را به سوی گناه و تباهی می برند.(فصلت، آیه 25) بنابراین، باید توجه داشت که «الجنس الی الجنس یمیل؛ هر کشش جنس به سوی هم جنس است»؛ از این رو گفته می شود: کبوتر با کبوتر باز با باز/ کند هم جنس با هم جنس پرواز. خدا نیز می فرماید که مردان و زنان طیب به هم گرایش دارند چنان که مردان و زنان خبیث به یک دیگر گرایش دارند.(نور، آیه 26)

به سخن دیگر، برای شناخت انسان ها می بایست به دوستان او نگریست؛ زیرا هر کسی به سوی کسی می رود که هم جنس اوست و از مصاحبت با او لذت می برد. بسیاری از افراد ممکن است تا خود را پشت چهره نفاق و دروغ نهان سازند، ولی با درنگ و تامل در میان دوستان آنان می توان دانست تا چه میزان صادق و کاذب هستند؛ زیرا هر کسی «قرین» خاص خود را دارد؛ مومنان با کسانی «قرین» می شوند که از جنس خودشان هستند و کافران نیز با هم جنس شیطانی و کافر خویش قرین می شوند. این قرین ها هستند که انسان را به کارهای خوب و زشت خواسته و ناخواسته فرمان می دهند و به این سو یا آن سو می کشانند؛ چنان که کافران و دشمنان خدا با کسانی قرین می شوند که کارهای زشت و ناروا را برایشان تزیین داده و آنان را به کارهای ناروا می کشانند.(فصلت، آیه 25)

دوستان خوب خدا

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، دوستان خدا همان پیامبران و مومنان به شرایع گوناگون اسلامی است که در طول تاریخ از سوی خدا به عنوان هدایت پاداشی تشریعی وحیانی مطرح شده ودر قالب کتب آسمانی دستورهای برای عمل بیان شده است. بنابراین، دوستان حقیقی و خوب خدا تنها کسانی هستند که به شرایع اسلامی ایمان داشته و فلسفه و سبک زندگی خویش را از این طریق گرفته و بدان عمل می کنند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تنها عامل اصلی و اساسی که شخص را محبوب خدا می کند، آن است که انسان به محبت الهی که از طریق هدایت های فطری و شرعی بیان و اعمال شده، پاسخی درخور و مناسب داده و به آن عمل نماید. از این روست که گام اول را همراه خدا به سوی انسان بر می دارد و دوستان خویش را بر می گزیند و به آنان هدایتی افزون بر هدایت فطری می دهد که همان هدایت تشریعی پاداشی است.(بقره، آیه 38) خدا به صراحت می فرماید: یحبهم؛ خدا آنان را محبوب خویش قرار می دهد.(مائده، آیه 54) پس گام اول را خدا بر می دارد؛ زیرا افزون بر هدایت فطری(طه، آیه 50) عنایت خاصی به کسانی می کند که بر هدایت فطری عمل کرده اند. در این مرحله به آنان هدایت پاداشی تشریعی وحیانی می بخشد، و این گونه خدا با دو حجت باطنی و ظاهری راه را برای انسان فراهم می آورد. پس اگر انسان از آنها پیروی کند و به اتباع و اطاعت از خدا و پیامبر بپردازد، آن زمان است که دل انسان نسبت به خدا سرشار از محبت می شود و انسان نیز خدا را محبوب خویش قرار می دهد. از همین روست که «یحبونه» (مائده، آیه 54) پس آن ایجاد می شود و محبوب خدا، خدا را محبوب خویش قرار می دهد.

از نظر قرآن، اطاعت از خدا و پیامبر و اتباع از فرمان های پیامبر به عنوان ولی الله که فرمان های الهی را بیان می کند، موجب می شود تا انسان نشان دهد که محبت الهی را با محبت به خدا و محبوبانش پاسخ می دهد. بنابراین، اگر کسی بخواهد محبوب خدا شود می بایست آن را در اطاعت و اتباع نسبت به اسلام و شرایع و پیامبران به دست آورد؛ چنان که خدا می فرماید: ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله؛ اگر خدا را محبوب می دارید، پس از من پیامبر پیروی کنید تا محبوب خدا شوید.(آل عمران، آیه 31)

در حقیقت محبت دوسویه زمانی شکل می گیرد که انسان محبت خویش را به خدا را در قول و فعل و عقاید و اعمال نشان دهد که همان عمل مطابق هدایت های الهی و پیروی از اولیای الهی است.(همان)

بر این اساس است که اگر کسی مدعی محبت خدا به خود یا محبت خود به خدا شود، ولی به جای اطاعت و اتباع، به دشمنی با اولیای الهی بپردازد، چنین شخصی در ادعای محبت دروغ می گوید.(مائده، آیه 18)

البته خدا دوست و دشمن خویش را به شکل کامل می شناسد، و می داند چه کسی رفیق نیک اوست(نساء، آیات 69 و 70)، ولی انسان های دیگر اگر بخواهند هم کیشان مومن خویش را بشناسند می توانند به گرایش های آنان و رفتارشان در اطاعت و اتباع نسبت به اولیای الهی توجه کنند؛ پس کسی که مدعی محبت، مودت و ولایت پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است ولی بر خلاف قول و فعل آنان عمل می کند و به اطاعت و اتباع از آنان نمی پردازد، دوستان خوبی نیستند، بلکه در عمل دشمنان خدا و پیامبر و معصومان(ع) هستند.(مائده، آیه 18؛ آل عمران، آیات 31 و 32)

از نظر قرآن دوستان خوب و رفیقان نیک خدا کسانی به اطاعت از خدا و رسول الله(ص) می پردازند(آل عمران، آیات 31 و 32)؛ چرا که اینان در زمره کسانی قرار می گیرند که در صراط مسقتیم قرار داشته و از سوی خدا منعم علیهم شده اند؛ یعنی در زمره کسانی چون پیامبران، صدیقین، شهداء و صالحین قرار می گیرند و خدا برای آنان بهترین ها و برترین ها را در دنیا و آخرت فراهم می آورد.(نساء، آیات 69 و 70)

پس اگر بخواهیم دوستان و محبوبان و رفیقان نیک الهی را بشماریم شامل پیامبران، صدیقین، شهداء، صالحین و پیروان مطیع خدا و پیامبر(ص) هستند و غیر از اینان می بایست آنان را یا مدعی دروغین یا دشمنان حقیقی خدا دانست که هیچ بهره ای از محبت نسبت به خدا نبرده اند و محبوب خدا هم نیستند؛ زیرا محبوب خدا کسی این افراد هستند.

از نظر قرآن کسانی که مطیع خدا و رسول هستند، پیامبران را دوست می دارند و با اهل بیت(ع) مودت دارند و به اطاعت از ایشان می پردازند.(نساء، آیه 69؛ شوری، آیه 23)؛ زیرا دوستی با اهل بیت(ع) تمسک به عروه الوثقی (بقره، آیه 256) بوده و برای دوستان و محبان تحت ولایت اولیای الهی پاداش مضاعف در دنیا و آخرت (انعام، آیه 160؛ بحارالانوار، ج 24، ص 54، ص 348) و مغفرت و لطف خاصی الهی است.(شوری، آیه 23)

دشمنان خدا و مومنان

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسانی که به محبت ابتدایی خدا پشت می کنند و از هدایت فطری و شرعی برائت می جویند، دشمن خدا می شوند و خدا نیز آنان را دشمن می دارد. از این روست که به جای محبت الهی مشمول غضب الهی می شوند، چنان که مدعیان دروغین از اهل کتاب این گونه گرفتار غضب الهی شدند.(بقره، آیات 61 و 89 و 90؛ آل عمران، آیه 112)

برخی از مدعیان دروغین محبت خدا و ولایت الهی، همانند منافقان و سست ایمان ها، با فرار از میادین نبرد و جهاد غضب الهی را به جان می خرند و به دوزخ می روند.(انفال، آیه 16)

در حقیقت آن چیزی که نماد محبت است، همان اطاعت و اتباع است که این گروه های مدعی ایمان و ولایت آن را ندارند. اینان نیز همانند کافران دشمن خدا هستند و خدا نیز آنان را دشمن می دارد؛ زیرا کسی که از ولایت الهی و اطاعت او خارج می شود، به عنوان عاصی و فاجر و فاسق و کافر داخل در ولایت شیطان می شود. بنابراین، چنین افرادی فاقد هدایت پاداشی و تشریعی هستند و هرگز به پیامبران و شرایع آنان ایمان نمی آورند.(اعراف، آیه 30)

از نظر قرآن، بزرگ ترین دشمن خدا و مومنان، شیطانی است که سوگند خورده تا افزون بر عصیان خدا، انسان را گمراه کرده و به دوزخ برساند. این دشمن بزرگ انسان و انسانیت، برای این که مهار فریب خوردگان خویش را هماره در دست داشته باشد، آنان را با ترساندن مطیع خویش می کند.(آل عمران، آیه 175)

البته این ترساندن تنها برای دوستان کافر نیست، بلکه حتی نسبت به مدعیان اسلام و ایمان نیز هست؛ زیرا کسی که مطیع خدا و پیامبر نیست، از ولایت الهی خارج شده و تحت ولایت شیطان در می آید؛ این گونه است که شیطان نسبت به این دسته از افراد نیز با ترساندن تلاش می کند تا آنان در خدمت اسلام و مسلمانان و رهبران الهی نباشند و مثلا در جهاد حاضر نشوند و خانه نشین شوند.(آل عمران، آیه 175)

از نظر قرآن، شیطان برای پیشبرد مقاصد خویش شیوه های گوناگونی را به کار می گیرد، گاه به مومنان می گوید که از اولیاء شیطان بترسند که آنان قوی هستند و شما ضعیف؛ چنان که ترساندن از آمریکا و شیطان بزرگ و قدرت های مستکبر و شیطانی یکی از شیوه های شیطان برای ترساندن مومنان برای عدم مقابله و جهاد علیه شیاطین جنی و انسی است؛ و گاه دیگر حتی اولیای خویش را می ترساند و اجازه نمی دهد به میدان کارزار درآیند. این اولیای شیطان همان کسانی هستند که مدعی ایمان و اسلام بوده ولی از اطاعت سرباز می زنند.(همان)

البته معنای اول زمانی خواهد بود که مفعول اول «یخوّف» را «کم» در تقدیر بدانیم و بگوییم که شیطان شما را از اولیای خویش می ترساند که همان مستکبران شیطانی از جن و انس هستند.(تفسیر التحریر و التنویر، ج 3، جزء 4، ص 288)

مومنان در برابر این شیوه ها و روش های شیطانی می بایست هرگز میدان را خالی نکنند و با اطاعت و اتباع از خدا و رسولش به مقاتله و جهاد بپردازند. خواه جهاد نفس باشد، خواه نظامی، خواه اقتصادی یا علمی یا فرهنگی و مانند آنها.(نساء، آیات 75 و 76)

مهم ترین مصادیق دشمنان خدا و مومنان شامل شیطان، کافران(اعراف، آیات 27 و 30)، گمراهان(همان)، منافقان(نساء، آیات 138 و 139)، مجادله گران بی علم(انعام، آیه 121)، مطیعان شیطان(همان)، مشرکان(مریم، آیه 45) و مدعیان دروغین اسلام و ایمان(مائده، آیه 18)، استهزاء و تمسخرکنندگان(مائده، آیات 57 و 58) هستند.

از نظر قرآن، دوستی به این افراد و رفتن تحت ولایت ایشان به معنای خروج از ولایت الله به ولایت طاغوت و شیطان است.(مائده، آیات 57 و 58؛ ممتحنه، آیه 1؛ آل عمران، آیه 118؛ نساء، آیات 89 و 144؛ مائده، آیه 51)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن دوستی با افراد ناباب و گناهکار خود عامل سقوط و رفتن به دوزخ آتشین است(فرقان، آیات 27 و 28؛ زخرف، آیات 66 و 67)، پس به طریق اولویت دوستی با دشمنان خدا، بسیار کار خطرناکی است؛ زیرا به معنای دوستی با شیطان و اولیای شیطان است؛ زیرا این شیطان است که با خدا دشمن است و مردم را با خدا دشمن می سازد.(فرقان، آیات 28 و 29)

این گونه دوستی ها در هر سطح و مرتبه ای باشد، می تواند موجب گرفتاری در آتش دوزخ(صافات، آیات 51 تا 56)،هلاکت ابدی(همان)، گمراهی(فرقان، آیات 28 و 29)، ذلت و خواری(همان)، پیشمانی در آخرت(همان) و افتادن در دام اغواگری و فریب شیطان(فصلت، آیه 25) شود و سعادت انسان را به شقاوت تبدیل کند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا