اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

اهمیت و آثار برادری ایمانی

samamosبرادری ایمانی به سبب آن که دربردارنده عواطف و احساسات همراه با عقیده است، کارکرد و نقش همانند نگرش ها در زندگی بشر دارد. نگرش ها که رفتارهای آدمی را تحلیل و تبیین می کند، شناخت همراه با عواطف و ایمان است. از این روست که فرهیختگان و اندیشمندان علوم رفتاری از جامعه شناسی گرفته تا روان شناسی اجتماعی به نگرش ها اهمیت خاصی در زندگی بشر قایل هستند.

همین اهتمام و توجه نسبت به پیوندهای اجتماعی از سوی همگان مبذول می شود، زیرا گروه های اجتماعی مهم ترین جلوه های زندگی بشر است که شخصیت انسان و هویت جامعه را معنا می بخشد و در بسیار از تحولات و دگرگونی های شخصیتی افراد و مسایل جامعه نقش مستقیم و بی مانندی را ایفا می کند.

نویسنده با توجه به اهمیت نقش برادری ایمانی در جوامع بر آن است تا تحلیل و تبیین قرآن را درباره این موضوع به دست دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

پیوندهای اجتماعی، علل و آثار

پیوندهای اجتماعی انسان به دو دسته بخش می شود؛ زیرا بخشی از این پیوندهای اجتماعی بر اساس رابطه خانوادگی، خویشی و نسبی شکل می گیرد، ولی بخش عمده این پیوندها به ویژه در جوامع امروزی بر اساس رابطه های فراتر از خانواده شکل می گیرد و کم تر ارتباطی با رابطه های حتی سببی دارد، چه رسد که در دایره پیونده های نسبی محدود شود.

هر چند که خانواده بنیاد اجتماع است و جوامع نخستین در دایره رابطه های نسبی و سپس سببی افراد شکل گرفته و تاثیرات شگرفی از خود به جا گذاشته است، ولی همواره جوامع تاثیرگذار در تاریخ بشر، جوامعی است که بر بنیاد روابط فراخویشی و نژادی شکل یافته است؛ زیرا پیوندهایی که به سبب روابط ایمانی در شکل امت میان افراد انسانی بوجود آمده است، بسیار قوی و تاثیرگذار است.

با نگاهی به گروه های اجتماعی می توان دریافت که امور مشترکی غیر از خویشی و خانوادگی و نژادی آن ها را بوجود می آورد. بسیاری از گروه های اجتماعی که با مشترکاتی در هدف، خلق و خو و مانند آن پدید می آید، گروه های تاثیرگذار در شخص و شخصیت افراد می باشند و افزون بر هویت شخص، هویت جامعه و اجتماع را نیز تحت تاثیر مستقیم خود قرار می دهند.

گروه های اجتماعی هر اندازه در بینش و نگرش ها مشترک باشند، تاثیرات آنان نیز در فرد و جامعه، شگرف خواهد بود. ازآن جایی که نگرش ها، به سبب مولفه های سه گانه شناختی، عاطفی و رفتاری، همه هستی شخص را متاثر می سازند، هویت بخش و شخصیت ساز می باشند.

از نظر قرآن، گروه های اجتماعی که از آنان به امت یاد می شود، به سبب ویژگی اشتراک در نگرش ها هستند که جوامع بشری را مدیریت می کنند و شخصیت فردی و اجتماعی را می سازند و متاثر از تاثیرات در شخص و شخصیت افراد یک جامعه، جامعه را متحول و دگرگون می سازند.

ویژگی امت ها این است که پیوندهای خویش را به جای آن که بر خون و نژاد و خویش مبتنی ساخته باشند، بر پیوندهای نگرشی تاکید دارد. این پیوندهای نگرشی به سبب پایایی و مانایی خویش، افزون بر شخصیت فرد، جامعه بلکه جوامع بشری را تحت تاثیر مستقیم قرار می دهد.

پیوندی که میان افراد یک امت ایجاد می شود، پیوندهای مبتنی بر برادری ایمانی است. این پیوند عمیق و ژرف میان افراد یک گروه یا جامعه موجب می شود تا همه عواطف، احساسات، قدرت، توانایی، همت و کار هر یک از افراد امت، در چارچوب مشخصی جمع آمده و مدیریت یابد. قدرتی که از برادری ایمانی ایجاد می شود، از هر قدرتی در جهان برتر و قوی تر است.

از نظر قرآن، برادری ایمانی می تواند بر محور توحید یا کفر شکل گیرد. این بدان معنا خواهد بود که نگرش های توحیدی یا کفرآمیز هر دو از این توان برخوردار می باشند که امت و جامعه انسانی را شکل دهند که فراتر از پیوندهای نژادی تحقق یافته و عمل می کند؛ زیرا همان گونه که نگرش توحید، بر عناصر سه گانه شناختی، عاطفی و رفتاری شکل می گیرد و عمل می کند، نگرش کفرآمیز نیز این گونه عمل می نماید.

البته از نظر قرآن، تفاوت هایی میان دو دسته برادری و اخوت ایمانی موجود وجود دارد؛ زیرا برادری ایمانی توحیدی، به دلیل موافقت با فطرت و نیز عدالت و اعتدال، موجبات رشد و تعالی فردی و جمعی را فراهم می آورد و هر چه این پیوندها و قدرت و عزت بر آمده از آن تقویت شود، اتحاد به وحدت نزدیک می شود؛ اما برادری ایمان بر آمده از کفر، هر چه قدرتمندتر می شود، به اختلاف گرایش بیش تری می یابد و در نهایت به استبداد و استکبار سران می انجامد.

به این معنا که ولایتی که میان برادران توحیدی وجود دارد، قدرت را در میان افراد توزیع می کند و زمینه رشد و کمال همگانی را در چارچوب عدالت و اعتدال فراهم می آورد، این در حالی است که ولایت میان برادران کافر، موجبات تمرکز قدرت و در نهایت عبودیت افراد و بردگی و ظلم به ولایت پذیران را فراهم می آورد. از این روست که خداوند نتیجه ولایت شیطان را ذلت و خواری در دنیا و آخرت بر می شمارد.

خداوند در آیه 202 سوره اعراف بیان می کند که برادران شیطانی یک دیگر را در گمراهی فرو می برند به گونه ای که رهایی نجات برای ایشان باقی نمی ماند؛ زیرا برادران شیطان که بر گرد ایمان به طاغوت و شیطان جامعه خود را تشکیل داده اند، مردمانی اهل تبذیر و ریخت و پاش هستند(اسراء، آیه 27) و نعمت ها را نه تنها به کار نمی گیرند بلکه تباه می سازند. از جمله این نعمت هایی که به دست اینان تباه می شود می توان به نعمت پیوندهای اجتماعی اشاره کرد که از آن برای اسراف و ظلم به دیگران استفاده می کنند.

همین روش نادرست بهره مندی از امکانات و نعمت ها و هم چنین فرصت کوتاه عمر است که در دوزخ ایشان را به جنگ هم می افکند و هر گروه از گروهک های کافر گروهک دیگر را لعن و نفرین می کند. به این معنا که هر امتی از امت کافران، امت دیگر را عامل گمراهی خود بر می شمارد و نفرین می کند، چرا که اجازه نداد تا ایشان در شرایطی قرار گیرند که توانایی اندیشه و عمل نیک و درست را بیابند و در فرصت کوتاه عمر ، ابدیت خویش را به گونه ای دیگر رقم زنند، ولی از آن جایی که گمراهی هر امت موجبات تقویت گمراهی ایشان شده و همدلی و هم فکری و همرهی دیگر امت ها را ملاک و معیار درستی راه خویش انگاشتند و رای اکثریت و همگرایی ایشان را معیار حقانیت دانستند، این گونه خود را در فریب ژرف اکثریت می یابند و اکنون دیگران را سرزنش و نکوهش می کنند که چرا موجبات عمق و ژرف یابی گمراهی ایشان شده اند؛ یعنی زمانی که پرده ها در افتاد، در یافتند که اکثریت و همراهی امت ها دیگر نمی توانست معیاری برای حقانیت باشد و همین امت های دیگر بودند که ایشان را در غرور افکندند و اجازه تامل و تعقل به ایشان نداند تا راه را از چاه بازشناسند. بنابراین، لعنت و نفرین هر امتی امت دیگر را می بایست در اموری از این دست یافت.(اعراف، آیه 38)

به عنوان نمونه خداوند در آیه 11 سوره حشر و نیز 18 سوره احزاب گزارش می کند که گاه میان اهل کتاب با مشرکان نوعی برادری ایمانی پدید می آید؛ یعنی با آن که اهل کتاب می بایست، در محور توحید با مومنان اسلام پیوند بخورند با مشرکان بت پرست پیوند برادری ایمانی برقرار می کنند؛ زیرا در هدفی برتر و بالاتر آنان را نزدیک تر از خود می یابند. همین پیوند نادرست و زشت میان اهل کتاب و مشرکان است، که موجبات تباهی بیش تر مشرکان را فراهم می آورد؛ زیرا مشرکان به این پندار می رسند که در اندیشه و کار خویش بهتر و نیک تر از مومنان مسلمان هستند. این گونه است که پیوند برادری میان اهل کتاب و مشرکان عامل تباهی و ژرف یابی کفر و شرک ایشان می شود.

از این آیات می توان این معنا را استنباط کرد که امت ها می توانند در اموری با یک دیگر پیوند بخورند و تحولات شگرفی در شخصیت فرد و اینده اجتماع و جامعه پدید آورند.

عامل پیوند شیاطین و کافران

به هر حال، از آن چه گذشت می توان این معنا را مورد توجه و تاکید قرار داد که تحقق برادری ایمانی میان کافران و ایجاد امت و امام در میان ایشان همانند ایجاد امت و امام در میان مومنان موحد است. بنابراین، همان گونه که امامان امت اسلام مدیریت و رهبری جامعه را به عهده می گیرند، امامان امت کفر این گونه عمل می کنند.

امامان و رهبران موحد، به عدالت و توحید دعوت می کنند و امامان کفر به تبذیر و ظلم می خوانند. از این روست که خداوند علت و عامل همگرایی را در میان کافران یا همان اولیای شیطان، تبذیر بر می شمارد و تبیین می کند که این تبذیر همراه با عدم پرداخت حقوق اهل بیت پیامبر(ص) است؛ زیرا کسی که حق اهل بیت پیامبر(ص) را می پردازد، در حقیقت در ولایت خدا قرار دارد.

به سخن دیگر، مهم ترین تبذیر که برادران شیطان و امت شیطانی انجام می دهند، فراری است که ایشان همانند ابلیس از ولایت اهل بیت(ع) دارند. هر کسی که ولایت اهل بیت (ع) را نمی پذیرد همانند ابلیس نعمت ولایت را بی استفاده گذاشته و ریخت و پاش نموده است. بنابراین، هرگز نمی تواند از کمالاتی که از طریق خلافت اهل بیت(ع) به موجودات می رسد بهره مند شود. برداران شیطان، در محور تبذیر ولایت اهل بیت(ع) گرد آمده اند و همین نگرش است که ایشان را امت شیطان نموده است.(اسراء، آیات 26 و 27)

آن چه شیاطین را به عنوان یک امت در کنار هم گرد می آورد، تبذیری است که در حق ولایت اهل بیت(ع) روا می دارند. از نظر خداوند، برادران شیطان کسانی هستند که ولایت اهل بیت(ع) را نمی پذیرند و در حق ایشان ظلم روا داشته و با کفران این نعمت عظمای الهی، خود را از همه مواهب الهی محروم می سازند. بنابراین، محور اصلی در نگرش کافران و شیاطین می بایست همان کفر به ولایت اهل بیت(ع) باشد؛ چرا که ابلیس نیز به ولایت اهل بیت (ع) که در آدم به امانت گذاشته شده بود، کفر و استکبار ورزید. همین تشابه و همانند در نگرش و قلوب کافران است که ایشان را متحد و یکپارچه می کند. بنابراین، برادری که در میان کافران و شیاطین وجود دارد، بر اساس نگرش تبذیر در حق اهل بیت (ع) است که در این آیات به خوبی تبیین و روشن شده است.

اخوت ایمانی اهل توحید بر مدار ولایت اهل بیت(ع)

در برابر نگرش امت شیطان که بر امامت و ولایت شیطان منسجم شده و گرد آمده اند، کسانی را می یابییم که بر امامت و ولایت اهل بیت(ع) گرد آمده اند. بر این اساس می بایست گفت که امت توحید ، برادران ایمانی هستند که ولایت اهل بیت(ع) را پذیرفته و حق این نعمت عظمای الهی را با ولایت مداری ادا کرده و در مسیر آنان گام برداشته اند.

از این جاست که در آیات و روایات، از مسلمانان خواسته شده تا فراتر از اسلام، ایمان بیاورند و افزون بر تسلیم در برابر یکتایی و یگانگی خداوند، ولایت اهل بیت (ع) را پذیرا باشند. این همان فتنه و آزمون سختی است که ابلیس و دیگر شیاطین از آن بر نیامدند؛ زیرا ابلیس که در مقام قدس راه یافته بود، سالیان سال به عبادت خداوند مشغول بوده و اهل اسلام و تسلیم بود ولی هرگز ولایت اهل بیت(ع) را نپذیرفته بود. این گونه است که اطاعت آدم(ع) را که حامل ولایت اهل بیت(ع) بود نپذیرفت و از آن سرباز زد.

هر گروه انسانی از گروه های قومی و نژادی و ایمانی، زمانی به کمال می رسند که ولایت اهل بیت(ع) را بپذیرند، ولی مشکل این جاست که هر کسی در مرتبه و مرحله از آزمون های الهی وا می زند و گمراه می شود. برخی در دام تفکرات نژادی می مانند ، چنان که اقوام عاد و ثمود این گونه بودند و گاه در دام فتنه دیگر می افتند و ولایت شیطان را می پذیرند. تنها امتی رستگار می شود که از همه مراحل اسلام و ایمان بگذرد و حق اهل بیت(ع) را بشناشد و بپردازد. این گونه است که از مقام تبذیر ایمانی رسته و حق نعمت ولایت را چنان که بایسته و شایسته است گذاشته و شکر و سپاس نعمت عظمای ولایت نموده است.

رسیدن به چنین برادری ایمانی نیازمند عبور از فتنه ها و آزمون های ریز و درشتی است که می بایست بدان توجه کند؛ زیرا برادر ایمانی تحت ولایت اهل بیت(ع) زمانی پدید می آید که انسان در همه رفتارهای خویش حق برادری خویشی و ایمانی را ادا کند و عدالت و اعتدال را رعایت نماید و حق را چنان که بایسته و شایسته است بشناسد و ادا نماید.

به عنوان نمونه پرهیز از غیبت و پشت سر گویی برادر ایمانی (حجرات ، آیه 12) ، برطرف کردن اختلاف های برادران ایمانی(ص ، آیات 22 و 23)، اصلاح امور ایشان(حجرات، آیه 10)، طلب آمرزش و استغفار برای ایشان(حشر، آیه 10)، حسن معاشرت با آنان(بقره، آیه 220)، گذشت و عفو از حق خود برای ایجاد همدلی و افزایش مهر و محبت (بقره، آیه 178) تنها نشانه هایی از برادری ایمانی است که می بایست اشخاص جامعه نسبت به یک دیگر روا دارند.

خداوند در آیه 103 سوره آل عمران برادر ایمانی بر مدار ولایت را نعمت الهی و شایسته نیکوداشت و یادآوری می شمارد؛ زیرا برادری ایمانی عامل مهمی در هدایت و رشد یابی انسان می باشد؛ زیرا شخصیت هر فردی در امتی شکل می گیرد که اتصال به اهل بیت(ع) را تضمین می کند و جامعه را در مسیر کمال برتر قرار می دهد. این برادر ایمانی به سبب آن که بر مدار اهل بیت(ع) است از پایداری برخوردار می باشد؛ زیرا اهل بیت(ع) است که سبب متصل میان آفریده ها و با آفریدگار می باشد و هر کسی که بخواهد به قرب الهی برسد می بایست به این ریسمان و حبل محکم و استوار چنگ زند و به عنوان عروه الوثقای الهی بدان بیاویزد. از این روست که خداوند در آیه 178 سوره بقره چنین برادر ایمانی را امری مهم بر شمرده است.

در همین آیه اخیر این معنا مورد تاکید است که برادر ایمانی بر پایه اتباع و پیروی از معروف شکل می گیرد. این بدان معنا خواهد بود که هر امر پسندیده و خوب عقلانی و عقلایی و شرعی را می بایست در میان برداران ایمانی یافت که گذشت از حقوق و ایثارگری و احسان تنها گوشه ای از این رفتار پسندیده میان برادر ایمانی است.

از آن جایی که نعمت بزرگ الهی در حق همه انسان ها، ولایت اهل بیت (ع) می باشد و خداوند در رستاخیز تنها از این نعمت بزرگ پرسش و مواخذه می کند، می توان در یافت که هر گونه تبذیری در حق این نعمت به معنای کفر و کفران و همراهی با شیطان و قرار گرفتن در گروه شیاطین است.

خداوند در آیه 103 سوره آل عمران، از مومنان می خواهد تا بر گرد نعمت ولایت اهل بیت(ع) گرد آیند؛ زیرا این ولایت موجب تالیف قلوب انسان ها می شود و امت واقعی را پدید می آورد. همین نعمت ولایت است که برادر ایمانی را سبب می شود و دل ها را به سوی محور هستی یعنی توحید گرد می آورد.

خداوند در آیه 3 سوره مائده نعمت ولایت را چنان بزرگ می شمارد که با اعلام آن از سوی خداوند و شناخت و آگاهی بخشی پیامبر(ص) اتمام و اکمال دین اسلام صورت گرفته است. علت این مطلب را می توان به سادگی با تاثیر شگرفی که برای ولایت اهل بیت(ع) بیان شده به دست آورد؛ چرا که ولایت معیار تشخیص حق از باطل، ایمان از کفر، اسلام واقعی از نفاق و مانند آن است و انسان ها در مدار و محور این ولایت است که برادری واقعی را تجربه می کنند و شخصیت کامل خود را می سازند و جامعه ایمانی را برپا می سازند و در یک شکل همگرایی و همدلی به قرب الهی نایل می شوند و خوشبختی واقعی در دنیا و آخرت را به دست می آورند.

باشد با تقویت شناخت ها نسبت به اهل بیت(ع) و ولایت ایشان، برادر ایمانی را در خود تقویت کرده و عواطف و احساسات درست و راستین را در خود شکل داده و رفتارهای شخصی و جمعی را بر اساس آن سامان دهیم و از تبذیر واقعی نسبت به اهل بیت(ع) و عدم ادای حقوق ایشان دوری گزنیم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا