اجتماعیاخلاقی - تربیتیاصولی فقهیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

سوگند دروغ و باطل، راه کوتاه تا سقوط انسان و جامعه

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

سوگند و قسم از روش های جلب اعتماد و اطمینان دیگران به خود در جامعه است. البته مومنان فراتر از این سوگند را پیمانی میان خود و خدا نیز قرار می دهند و با سوگند متعهد و ملتزم به انجام کارهای خیر و عبادت می شوند تا این گونه عزم را جزم کرده و عملی نیک را به جا آورند و کمال و رستگاری را به دست آورند.

اما بسیاری از مردم سوگند و قسم تنها لقلقه زبان ایشان است و آن را همانند هر امر مقدس و پاکی،‌ ابزاری برای نیرنگ و فریب دیگران قرار می دهند و یا نسبت به سوگند و مفاد آن بی مبالاتی می ورزند و پروایی در حنث و نکث و شکستن آن ندارند و راه ابلیس را می پیمایند و برای دست یابی به موقعیتی برتر از سرمایه اجتماعی اعتماد مردم سوء استفاده می کنند؛‌در حالی که نمی دادند چگونه با این سوء‌استفاده راه سقوط خویش و جامعه را رقم می زنند و بی اعتمادی اجتماعی را دامن می زنند و واگرایی در جامعه را تقویت و بنیاد همگرایی اجتماعی را فرو می پاشند. از این روست که نابهنجاری هایی چون دروغ و بدتر از آن سوگند دروغ و باطل یا بی مبالاتی و بی پروایی نسبت به آن در اسلام بسیار زشت و قبیح و ناپسند شمرده شده است و خداوند به اشکال گوناگون در آیات مختلف قرآنی به این مساله پرداخته است.

نویسنده در این نوشتار با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بر آن شد تا نقش سوگند دروغ و باطل را در زندگی فردی و تاثیر آن در فروپاشی و بحران اجتماعی در جامعه را تبیین و تحلیل نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

سوگند، بهره مندی از امر مقدس برای تقویت جان و جامعه

سوگند واژه ای فارسی است که به جای قسم عربی قرار می گیرد و به عنوان برگردان آن مورد استفاده قرار می گیرد. در این جا نمی خواهیم از واژه شناسی سوگند و قسم استفاده کنیم؛ زیرا آن چه برای ما مهم است شناخت مفهوم سوگند و آثار آن در زندگی در دو سطح شخصی و جامعه است؛ زیرا سوگند و قسم برای این خورده و یا انجام می شود تا شخص خود را متعهد و ملتزم به انجام کاری کند یا از سخنی و کاری به عنوان کاری مطلوب و معروف دفاع نماید.

البته کارکردهای دیگری نیز می توان برای سوگند بیان کرد؛ زیرا خداوند نیز در آیات قرآنی از سوگند بهره گرفته است و به آیات تکوینی و کلمات وجودی چون قیامت، آسمان و خورشید و برخی از میوه ها و مانند آن سوگند خورده است. از جمله کارکردهای این سوگندهای الهی، تبیین اهمیت و ارزش چیزی است که بدان سوگند خورده شده و نیز تاکید بر مفادی است که پس از سوگندها بیان می شود تا مخاطب پیام های قرآنی، ارزش و اهمیت چیزی که بدان سوگند خورده شده و نیز آن چه برای او سوگند خورده را بداند.

در برخی از سوره های قرآنی به ویژه در آغاز سوره گاه بیش از ده سوگند به چیزها از کلمات وجودی و آیات تکوینی خورده می شود تا برای تاکید بر امری مخاطب پیام توجه بیش تر نماید و نسبت به آن اهتمام ورزد.

فقیهان اسلامی و حقوقدانان آن برای سوگند سه گونه و نوع قایل شدند که ارتباط تنگاتنگی با حوزه کارکردی سوگند دارد: 1. سوگندی که با هدف تاکید بر خبر از وقوع چیزی در گذشته،‌حال یا آینده است؛ 2: سوگندی که به هنگام درخواست کاری از شخص به جهت ترغیب و تحریک وی بر اجرای آن آورده می شود؛ مثل این که بگوید: تو را به خدا، کارم را انجام بده. این نوع سوگند را سوگند منا نیز می گویند؛ 3. سوگندی که برای تثبیت التزام قلبی و تعهدات باطنی انشا می شود؛ مثل این که شخص بگوید: به خدا سوگند که فردا را روزه می گیرم. این سوگند را سوگند عقد نیز می گویند. از نظر شرعی تنها همین نوع اخیر از سوگند است که منعقد می شود و موضوع برای احکامی چون وجوب وفا به سوگند و در صورت حنث و نکث و شکستن آن، وجوب کفاره، می باشد. در حقیقت سوگند و قسم فقهی که دارای احکامی بسیار سخت وتشدیدی است، همین نوع اخیر است که وجوب وفا و کفاره در صورت مخالفت بر آن بار می شود.(تحریر الوسیله، امام خمینی، ج 2، ص 98)

چنان که گفته شد قسم و سوگند دارای کارکردها و نقش ها و آثار چندی است. به این معنا که سوگند را به اهداف خاصی می خورند و از آن به فلسفه و آثار و اهداف قسم یاد می شود.

مهم ترین نقش و اثری که برای سوگند می توان بیان کرد، ایجاد اطمینان در مخاطب، اطمینان بخشی، اعتمادسازی، زدودن شک و تردید می باشد. شاید داستان حضرت آدم و حوا(ع) و ابلیس را در بهشت آدم(ع) شنیده و خوانده باشید. خداوند در آیاتی از جمله آیات 20 تا 22 سوره اعراف به بخشی از این قصه اشاره می کند. در این آیات روشن می شود که چگونه ابلیس این دشمن سوگند خورده انسان و انسانیت، برای گمراهی و ضلالت آدم و اخراج و هبوط وی از بهشت آدم(ع) تلاش می کند و در نهایت با بهره گیری از سوگند باطل و دروغ ، شرایط هبوط و اخراج را فراهم می آورد. ابلیس با سوگند خوردن این مفاد و معنا را به آدم(ع) تلقین می کند که وی از نصحیت کنندگان و خیرخواهان اوست و با این پیشنهاد خوردن از درخت ممنوع می خواهد تا او را به مقصد انسانی برساند و انسان را به فرشته و ملک تبدیل کرده و جاودانگی را برای او به ارمغان آورد.

البته برخی اهداف و آثار دیگری نیز برای سوگند بیان می کنند که به نظر می رسد مصادیق از همین مفهوم پیش گفته باشد. از جمله این که گفته اند از آثار سوگند، پذیرش گواهی و قبول شهادت است. به این معنا که سوگند غیر مسلمان، موجب پذیرش شهادت و گواهی او در وصیت می شود در جایی که شک در راستی و درستی گواهی وی باشد.

باید توجه داشت که این یا حکم فقهی براساس مفاد آیه 106 سوره مائده است(مجمع البیان، ج 3 و 4، ص 396) یا این که مصداقی از همان آثار شک زدایی می باشد که پیش از این گفته شد.

در میان همه انسان ها بلکه حتی جنیان سوگند مورد استفاده قرار می گیرد. از جنیان چنان که گفته شد، ابلیس نیز از سوگند و قسم در بهشت آدم(ع) برای رسیدن به مقاصد خود استفاده کرده است.

سوگند همواره با به کارگیری از امر مقدس و محترم انجام می گیرد؛ به این معنا که در همه اقوام اموری مقدس و مورد احترام و یا تابو می باشد. این امور در سوگندها به کار می رود تا اعتماد یا التزام را ایجاد کند و هر گونه شک و تردیدی را از دل ها بزداید.

در هر جامعه ای اموری، مقدس و محترم است. ابزار قرار دادن این امور مقدس برای اثبات امری و یا زدودن شک و تردیدی و یا ایجاد تعهد و التزام ، هر چند که اعتمادسازی می کند، ولی می تواند بسیار خطرناک باشد؛ زیرا عمل بر خلاف سوگند و مخالفت با مفاد آن هم امر مقدس را تضعیف می کند و هم اعتماد در جامعه را از میان می برد و راه برای سقوط فردی و اجتماعی را فراهم می آورد و جامعه را نیز با بحران بی اعتمادی عمومی مواجه می سازد.

بی مبالاتی در سوگند خوردن

هر چند بسیاری از مردم سوگندهایی را می خورند که تعهد و التزام فقهی به دنبال ندارد و در حقیقت سوگندهای ایشان در چارچوب سوگندهای فقهی نمی گنجد؛ زیرا شرایطی برای تحقق قسم سوم سوگند مطرح است،‌به طوری که اگر تحقق نیابد،‌ سوگندی تحقق نیافته تا شکستن آن ناروا باشد؛ ولی باید توجه داشت که همین سوگندهای غیر فقهی و غیر تعهد آور می توان بیان روحی و روانی شخص را در هم ریزد و بی اعتمادی در جامعه دامن زند.

برای تحقق نوع سوم از سوگند،‌ قصد ونیت شرط انعقاد قسم است.(بقره،‌آیه 225) چنان که سوگند می بایست به امر مقدسی چون خدا و واسطه قرار دادن آن باشد(مائده، آیات 106 و 107 و انبیاء، ایه 57 و نور ، ایات 6 و 7) اگر سوگند فقهی با همه شرایط آن تحقق یافت، لازم است تا شخص سوگند خورده بر مفاد و محتوای سوگند پای بند باشد؛ زیرا چنین سوگندهایی تعهد آور است و شخص لازم است بر آن عمل نماید و مخالف نورزد.(بقره، ایه 225 و مائده، ایه 89 و آیات دیگر)

خداوند در آیه 91 سوره نحل ، قسم خوردن به خدا را به منزله ضامن و کفیل قرار دادن خدا می داند. این بدان معناست که سوگند خوردن به خدا،‌ تا چه اندازه شخص را در الزام وارد می کند تا بر خلاف مفاد و محتوای سوگند عمل نکند.

خداوند در آیات قرآنی از دو چیز بیم می دهد: نخست این که برای هر کاری به نام خدا سوگند خورده شود(بقره، آیه 224 و قلم، ایه 10) و دیگر این که قسم های لغو و بیهوده خورده شود.(بقره،‌ایه 225)

این بدان معناست که خداوند در جایگاهی از تقدس و تکریم و احترام نشسته است که انسان نمی بایست او را ابزاری برای هر کاری قرار دهد و بیهوده خدا را خرج کند و از تقدس و احترام آن مایه گذارد. دیگر این که نمی بایست برای هر کاری سوگند خورده چه رسد که برای کارهای لغو بیهوده سوگند خورد.

خداوند در آیه 224 سوره بقره از این که انسان ها خداوند را دستاویز سوگندهای خود حتی در کارهای صادقانه و خیر قرار دهند نهی می کند و آن را حرام می شمارد. به این معنا که حتی اگر نیکی می کند و می خواهد از ابرار باشد،‌نمی بایست خدا را دستاویز قرار دهد.(مجمع البیان،‌ج 1 و 2، ص 567) چه رسد این که در کارهای باطل و لغو خداوند را دستاویز قرار دهد.

برخی از انسان های برای هر کاری چه بزرگ و کوچک یا خرد و کلان یا با اهمیت و بی اهمیت ،‌عادت کرده اند که سوگند بخورند و حتی از نام خدا و امامان(ع) و دیگر امور مقدس و محترم استفاده کنند. این کارها از نظر قرآن و خداوند پسندیده نیست.

هم چنین برخی عادت کرده اند که حتی برای ترک کارهای خیر(بقره، آیه 224)، یا معاملات مادی (نحل، ایه 92) و امور مباح و حلال(تحریم، ایات 1 و 2 و بقره، آیه 226) و تحریم کارهای حلال و غذاهای پاک و پاکیزه برخود(مائده، ایه 87) و حتی دغلکاری در میان مردم(نحل، آیات 91 و 92) سوگند بخورند. این گونه سوگندها نه تنها حرام و باطل است،‌ بلکه هیچ اثری جز وجوب کفاره و ترک مفاد و محتوای سوگند ندارد و در برخی موارد گناه و حرام است و می بایست ترک شود.

بی مبالاتی در سوگند به این معناست که سوگند و قسم خوردن لقلقه زبان شخص شود و راه و بی راه سوگند بخورد و همه سخنان خویش را با سوگند بیامیزد. خداوند در آیه 224 سوره بقره عادت به قسم و بی مبالاتی در آن را امری مذموم و ناپسند می شمارد و از این که خداوند را عرضه سوگندهای خود قرار دهند،‌ نکوهش می کند. (مجمع البیان، ج 1 و 2، ص 567؛ التفسیر الکبیر، ج 2، ص 424)

از آن جایی که سوگندهایی از این دست جامعه را با بحران بی اعتمادی مواجه می سازد،‌خداوند نسبت به تاثرپذیری و تحت تاثیرقرار گرفتن نسبت به این افراد و سوگندهایشان هشدار می دهد و از جامعه ایمانی می خواهد تا نسبت به این گونه سوگندها از سوی افراد بی مبالاتی واکنش منفی نشان دهند و متاثر نشوند.

از آیه 10 سوره قلم به صراحت به عنوان یک وظیفه و حکم شرعی این معنا به دست می آید که پیروی و تحت تاثیرقرار گرفتن از انسان های بی مبالاتی که عادت به سوگند خوردن دارند، حرام و گناه است. به این معنا که جامعه نمی بایست متاثر از این دسته افراد شود و به سوگندهای آنان ارزش و اهمیتی قایل شود؛ زیرا تاثیرپذیری از سوگندها و مفاد آن به معنای فراهم آوری بی اعتمادی در جامعه است و جامعه ایمانی نمی بایست اجازه بدهد تا به دست افرادی بی مبالات سوگند خوردن فرهنگ شود و جامعه را به سوی بی اعتمادی بکشاند.

این که خداوند نسبت به سوگند خوردن به ویژه به خدا سخت گیری می کند و در اجتماع حج هر گونه سوگند به " لاوالله " یا " بلی والله" و مانند آن را حرام می شمارد (بقره، ایه 197 و مجمع البیان، ج 1 و 2، ص 567) و مجازات و کفاراتی را برای حنث قسم قرار می دهد(آل عمران، ایه 77 و نحل ، ایه 91 و آیات دیگر) از ا» روست که جامعه را از سرمایه مهم اجتماعی اش یعنی اعتماد عمومی محافظت کند و اجازه ندهد برخی از افراد بی مبالات با فرهنگ سازی باطل و غلط خویش این سرمایه مهم اجتماعی را از میان بردارند.

از نظر خداوند، حفظ جامعه و همگرایی و اعتماد عمومی از اصول اساسی است که می بایست به هر شکلی شده از آن محافظت شود. ازاین روست که با هر فرهنگی که این اصول را مخدوش سازد و آسیبی بر آن وارد نماید، به شدت مخالفت و مبارزه می کند.

خداوند در آیه 53 سوره یونس با جواز مشروعیت سوگند خوردن به خدا برای اثبات حقایق سرنوشت ساز جامعه، به اهمیت جامعه و اعتماد عمومی توجه می دهد و می کوشد تا روشن سازد که آن چه از دیدگاه خداوند با اهمیت و ارزش است،‌حفاظت بر اصول بنیادین جامعه و سلامت آن است. هر آن چیزی که سلامت اجتماعی جامعه را با خطر مواجه سازد از نظر اسلام زشت ،‌ناپسند و بلکه حرام است و به اشکال گوناگون با هر پدیده اجتماعی و فرهنگی که سلامت جامعه را با بحران یا خطر مواجه سازد،‌مبارزه می شود.

خداوند با تبیین آثار حنث قسم می کوشد تا ارزش و اهمیت قسم و سوگند را چنان برجسته نماید تا هر کسی برای هر کاری به سوگند متوسل نشود و سوگند خوردن لقلقه زبان مردم و عادت ایشان نشود. ا زاین روست که شکستن سوگند و مخالفت با مفاد آن را عامل انحراف و لغزش می شمارد.(نحل، ایه 94) این بدان معناست که بسیاری از مشکلات آدمی و انحرافات شخصی یا اجتماعی می تواند از قسم های دروغ و باطل و شکستن آن شروع شود.

خداوند در همین آیه گرفتاری شخصی یا جمعی افراد یا جامعه به ناملایمات و بدی ها را مرتبط با سوگندها و شکستن آن می داند تا به انسان گوشزد کند که چگونه می تواند بی مبالاتی در سوگند و شکستن آن، شخص یا جامعه را دچار بحران ها و بلایا نماید و از مسیر کمالی دور نماید.

از نظر خداوند، سوء استفاده از سوگند و دیگر ارزش های دینی از سوی افراد جامعه،‌از مهم ترین عوامل سست شدن عقیده و ایمان مردمان دیگر می باشد.(نحل، ایه 94) و افراد جامعه می بایست از این گونه رفتار و فرهنگ شدن آن پرهیز نمایند؛ زیرا سستی اعتقاد مردم و ایمان آنان به معنای فروپاشی درونی جامعه و نابودی سرمایه های کمالی خواهد بود.

کسانی که ارزش های دینی چون نام خدا و سوگند به او را آلت دست خویش قرار می دهند و مزورانه و فریبکارانه از سوگند سود می برند تا به مقاصد مادی و دنیوی و پست خویش برسند، انسان های بی شعور وبی درک و فهمی هستند که خود را نابود می کنند و جامعه خویش را تا استانه فروپاشی پیش می برند.(منافقون، آیات 2 و 3)

در حقیقت بهره مندی از متاع پست دنیا و دست یابی به مقاصد مادی دنیوی از طریق دستاویز قرار دادن مقدسات مردم و اعتقادات و ایمان ایشان چون سوگند خوردن ، همگی نشانه ای از بی شعوری و بی فهمی این افراد می کند؛ زیرا شرایط را برای دور از حقیقت و کمال خویش فراهم می آورند و جامعه خود رادر وضعیت بحرانی و خطرناک بی اعتمادی قرار می دهند و برای آخرت خویش تباهی به همراه می آورند و عذاب و خشم الهی را به جان می خرند.(مجادله،‌ایات 14 و 15)

از این روست که خداوند به مومنان و جوامع بشری هشدار می دهد که مقدساتی چون خدا و سوگند به آن را دستاویز دنیا و مسایل باطل و دروغ خود نکنند و موجبات تضعیف مقدسات و اعتقاد در جامعه نشوند، زیرا خیری در دنیا و آخرت از این عمل خویش نمی بینند و جز سقوط برای خود و جامعه چیزی نمی خرند.(نحل، آیه 94 و مجادله ، آیات 14 و 15 و آیات دیگر قرآن)

باشد با محافظت بر سرمایه اجتماعی جامعه یعنی اعتماد عمومی و تقدیس مقدسات و اعتقادات مردمی، اجازه ندهیم که سوگندهای دروغ و باطل یا بی مبالاتی و عادت به سوگند خوردن ما را تا مرزهای سقوط پیش برد و یا جامعه و مقدسات آن را با خطر مواجه سازد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا