اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنیمقالات

درمان و در امان ماندن از قساوت قلب

بسم الله الرحمن الرحیم

قساوت قلب حالت نفسانی است که انسان را از هر گونه کنش و واکنش عاطفی محروم می سازد. در فارسی از آن به سنگدلی تعبیر می شود. کسی که گرفتار قساوت قلب و سنگدلی شده هیچ تاثیری از بیرون نمی پذیرد، بلکه بر همان افکار و رفتار خویش باقی و برقرار می ماند. در جایی که سنگ خارا تحت تاثیر وحی الهی قرآنی، رام می شود و آب از آن جاری و ساری می شود، سنگدل سخت تر از آن هیچ تکانی نمی خورد. تکانه های الهی که کوه را متلاشی و تکه تکه می کند، هیچ تکانی قلب سنگدل نمی خورد.

در روان شناسی قرآنی، درباره این بیماری روانی مطالب بسیاری گفته شده و علل و عوامل ایجادی در کنار موانع ایجادی و نیز درمان و در امان ماندن از آن بیان شده است.

قساوت قلب در برابر شرح صدر

قساوت قلب به نوعی از میان رفتن حالت تکوینی قلب در شخص است؛ زیرا قلب همان طوری که واژه آن بر می آید در یک حالت نمی مانند، بلکه احوالات بسیاری دارد که از آن به احوالات قلب یاد می شود. این احوالات هر چند در دو جهت متضاد مانند حالت اطمینان قلب، سلامت قلب، خشوع و خضوع قلب یا مرض قلب، ختم و طبع قلب در قلوب انسانی تحقق می یابد، اما به هر حال، قلب در تقلب احوال خود باقی است؛ اما وقتی قلبی دچار قساوت شود، دیگر حالت اصلی و اولیه خودش را از دست می دهد؛ چرا که دیگر تقلب احوال ندارد و بر یک حالت باقی می ماند و هیچ تاثیری از درون و بیرون نمی پذیرد.

در آیات قرآنی گاه قساوت قلب در برابر شرح صدر به کار رفته است.(زمر، آیه 22) در این موارد خدا بیان می کند که دارنده شرح صدر، از چنان گشادگی بهره مند است که نور اسلام در قلب او قرار می گیرد، در حالی که گرفتار قساوت قلب از نور اسلام بی بهره است؛ یعنی نور اسلام با همه قدرت و قوت خویش هیچ تاثیری در قلب گرفتار قساوت نمی گذارد.(همان)

البته باید توجه داشت که شرح صدر اصطلاحی از نظر گستره معنایی و مفهومی عام تر و کلی تر است و قساوت قلب دقیقا در برابر آن قرار نمی گیرد؛ چرا که قساوت قلب از چنین گستره معنایی و مفهومی برخوردار نیست. از همین روست که گاه در آیات قرآنی، شرح صدر در برابر ضیق صدر یعنی تنگی سینه به کار رفته است.

به سخن دیگر، گشادگی و تنگی سینه که از آن به شرح و ضیق صدر تعبیر می شود، از نظر گستره معنایی و مفهومی گسترده تر از قساوت قلب است. بنابراین، وقتی قساوت قلب در برابر شرح صدر به کار می رود، به این معنا است که قساوت قلب دچار ضیق صدر نیز است. بنابراین، هم سختی و هم تنگی را انسان قسی القلب دارا است. پس قسی القلب از نظر کم و کیفی در شرایطی قرار دارد که از یک جهت سخت و قسی است و از جهت دیگر در تنگنا و محدودیت قرار دارد.

آثار قساوت قلب از نظر قرآن

یکی از راه های شناخت حالت نفسانی مراجعه به آثار آن است. از همین روست که برای فهم و درک حقیقت قساوت قلب بهتر است که به آثار آن توجه و اهتمام شود که خدای خالق انسان و قلب از آن سخن به میان آورده است. در حقیقت خالق و آفریدگار و پروردگار قلب انسان بهتر می تواند به معرفی قساوت قلب بپردازد؛ زیرا شناخت جامع و کاملی از آثار آن دارد. از نظر قرآن مهم ترین آثاری که برای قساوت قلب می توان بر شمرد، عبارتند از:

  1. حق ناپذیری: قساوت قلب موجب می شود تا شخص حق را نشناسد و بدان گرایش نیابد، بلکه حتی اگر حق را شناخت باز بدان گرایش نیابد؛ زیرا قسی القلب تحت تاثیر عوامل خارجی قرار نمی گیرد تا حالت آن تغییر یابد.(بقره، آیه 74) خدا در این آیه بیان می کند که قسی القلب همانند سنگ یا سخت تر از آن است؛ چرا که سنگ تحت تاثیر قرار می گیرد و آب از درون آن به بیرون راه می یابد، یا در برابر خشیت الهی هبوط می کند، اما قلب قسی این گونه نیست.(همان) پس قسی القلب در برابر حق می ایستد و تحت تاثیر آن قرار نمی گیرد، بلکه از آن رویگردان می شود. هم چنین از نظر قرآن، قلب در حالت فطری خودش، به سبب شناخت علمی از عظمت حقانیت الهی در برابر آن حقیقت، خاشع است، در حالی که قسی القلب چنین نیست.(حدید، آیه 16)
  2. تحریف حقیقت: قسی القلب، به تحریف معنوی حق می پردازد تا جایی که موضوع له لفظ را تغییر می دهد تا این گونه حقیقت را بپوشاند و کتمان کند.(مائده، آیه 13) به عنوان نمونه معنای حقیقی لفظ ولایت را از سرپرستی مبتنی بر محبت، به معنا محبت بدون سرپرستی تغییر می دهد تا این گونه حقیقت ولایت امیرمومنان امام علی(ع) که در آیاتی از جمله 55 سوره مائده و 59 سوره نساء بیان شده کتمان شود.
  3. خیانت: قسی القلب انسانی است که در امانت خیانت می ورزد به جای آن که وفا نماید و آن را به تمام کمال حفظ و به صاحب حق بازگرداند. از همین روست که با انواع رفتارهای باطل خیانت خویش را آشکار می کند از جمله آنها تحریف معنوی حقیقت از جمله حقیقت کلمات و موضوع له آنها است.(مائده، آیه 13)
  4. نافرمانی و فسق: از نظر قرآن کسی که قسی القلب شود، گرفتار فسق و نافرمانی نسبت به آموزه های فطری و تشریعی اسلام وهدایت های آن می شود.(حدید، آیه 16) علامه طباطبایی می نویسد: قلب قساوتمند و حق ناپذير، چه بسا از زىّ عبوديّت خارج شده و دچار فسق گردد.(الميزان، ج 19، ص 161)
  5. مخالفت با رهبری الهی: رهبران الهی می بایست دارای شرح صدر باشند تا مردمان گرد آنان جمع شوند؛ بنابراین، قساوت قلب که در تضاد با شرح صدر است، موجب مخالفت مردم با رهبران الهی و پراکندگی از دور مردم می شود.(آل عمران، آیه 159) بر این اساس، در حوزه عمل اجتماعی – سیاسی نیز قساوت قلب رهبران می تواند به عنوان عامل گسست اجتماعی و تفرقه مطرح باشد. بنابراین، آثار قساوت قلب محدود به حوزه یا ساحت خاصی نیست، بلکه همه ساحات فردی – اجتماعی را در بر می گیرد؛ چنان که آثار آن هم چنین به ساحات مادی و معنوی و دنیوی و اخروی و دینی و غیر دینی نیز کشیده می شود.
  6. ترک تضرّع و استغاثه : از نظر قرآن، قسی القلب حتی تحت تاثیر سختی ها و بلایا نیز از مواضع سخت و سفت خویش عقب نشینی نمی کند و در هنگام سختیها و بلاها که خدا برای بازگشت بنده به سوی حق ایجاد می کند، درس نمی گیرد و به درگاه خداوند تضرع و استغاثه نمی کند تا او را نجات دهد.(انعام، آیه 43)
  7. تزیین گری شیطان: انسان قسی القلب از حالت بهره مندی از داده های هدایتی فطری و تشریعی محروم می شود. این گونه است که شیطان اغواگر به تزیین گری و تسویل متوسل شده و کارهای زشت او را زیبا جلوه می دهد و شیطان این گونه بر افکار و رفتار او مسلط و چیره می شود. از همین روست که در برابر فشار الهی و بلایا و سختی ها به تضرع رو نمی آورد، بلکه بر همان حالت سنگدلی خویش باقی می ماند.(انعام، آیه 43)
  8. شکنجه مخالفان: قسی القلب خود را اهل حق و دیگران را باطل می داند و خواسته و اراده خویش را تجلی حق دانسته و به دنبال احقاق آن می رود. از این رو هر کسی در برابرش قرار گیرد مورد مجازات و عقوبت قرار می گیرد؛ چنان که کافرانی چون فرعون مومنان اهل حق را شکنجه می کردند یا یهودیان با ایجاد هوکاست مسیحی به سوزندان مومنان مسیحی از زن و کودک و کهنسالان پرداختند و انواع شکنجه ها را در حق مومنان به کار گرفتند.(بروج، آیه 10) باید توجه داشت که آيه «و هم على ما يفعلون شهود» بيانگر خشونت و قساوت اصحاب اخدود در شكنجه مؤمنان است.(تفسير التحرير و التنوير، ج 30، جزء 30، ص 243)
  9. ظلم: از نظر قرآن، قسی القلب دچار ظلم و ستم به دیگران است و عدالت بر نمی تابد؛ زیرا عدالت از مصادیق حق است که قسی القلب از آن گریزان بلکه به جنگ علیه آن می رود.(حج، آیه 53)
  10. غفلت از خدا: قسی القلب چنان گرفتار است که حقیقت پیش رو خویش را نمی بیند و بدان توجه و التفاتی ندارد، بلکه آن چه در برابر نمایان است تنها باطل و کارهای ظالمانه و نادرست و نابهنجار است. از همین روست که قسی القلب از خدا و یادش و عمل به آموزه های هدایتی غافل است و التفات و توجهی به آن ندارد.(انعام، آیات 43 و 44؛ زمر، آیه 22)
  11. قتل و کشتار بی گناهان: قسی القلب به سبب گرایش به ظلم، برای جان مردمان ارزشی قایل نیست و بی گناهان را به قتل می رسانند. فرعون از جمله رهبران قسی القلب است که ملت خویش را به ظلم و ستم رام خویش کرده و بی گناهان را به قتل می رسانید.(بقره، آیه 49؛ ابراهیم، آیه 6؛ قصص، آیه 4) گفتنی است که فرعون زمان موسى خشن ترين و سنگدل ترين فراعنه بوده است. (التفسير الكبير، ج 2، ص 63) البته فرعون فرمان می داد و آل فرعون عمل می کردند. انجام انواع عذاب ها توسط آل فرعون به امر و مباشرت فرعون بوده است. (جامع البيان، ج 1، جزء 1، ص 310)
  12. کمبود شخصیت: قسی القلب از نظر شخصیتی احساس کمبود دارد و برای جبران آن کارهایی را انجام می دهد تا این کمبود شخصیت خویش را جبران کند. از نظر قرآن، مومن و کافر از نظر شخصیتی این تفاوت را دارند که کافر احساس کمبود شخصیت می کند.(زمر، آیه 22) بهره مندی از نور اسلام و نرم دلی در میان مومنان ، شخصیت آنان را به گونه ای می سازد که هیچ احساس کمبودی شخصیتی در خود نمی کنند، در حالی که کافران قسی القلب چنین احساس مثبتی نسبت به خود ندارند.
  13. گمراهی و هدایت ناپذیری: قسی القلب در ضلالت و گمراهی است و هیچ پذیرشی نسبت به حق و هدایت الهی ندارد. از این روست که در برابر سخنان حق و هدایت گر مومنان متواضع نیستند و آن را نمی پذیرند و از نور الهی اسلام بهره مند نمی شوند.(زمر، آیه 22)
  14. مانع اجابت دعوت: قسی القلب در برابر دعوت حق پیامبران، نظر مثبتی اظهار نمی کند بلکه به مخالفت با آن می پردازد؛ زیرا قساوت قلب مانع از اجابت دعوت حق پیامبران از سوی قسی القلب است.(انعام، آیات 42 و 43)
  15. مانع پذیرش ایمان و اسلام: قساوت قلب هم چنین مانع جدی بر سر پذیرش اسلام و ایمان آوری این افراد است؛ زیرا آنان حاضر نیستند در برابر حق تسلیم باشند.(بقره، آیات 74 و 75)
  16. مانع تابش نور الهی: قسی القلب در شرایطی قرار دارد که نور الهی به قلب ایشان نمی رسد تا از آن بهره مند باشند و در مسیر اسلام و نورانیت آن قرار گیرند، بلکه هم چنان در تاریکی و ظلمات جهل و جهالت خویش باقی می مانند.(زمر، آیه 22)
  17. مانع تسلیم در برابر خدا: انسان قسی القلب در برابر حق و حقیقت مطلق یعنی خدا نیز تسلیم نیست، بلکه هیچ خضوع و خشوعی در برابر خدا ندارد و به مخالفت با خدا و کفر و کفران گرایش دارد و در ضلالت و گمراهی خویش می ماند.(زمر، آیه 22)
  18. مانع تعقل و تفکر: قسی القلب از قلبی برخوردار نیست تا تعقل کند و در قالب تعقل به تفکر بپردازد و حقایق را بشناسد و از روی علم عمل کند. این گونه است که در برابر معجزات الهی و آموزه های وحیانی قرآن، تسلیم نیست، بلکه به مخالفت با آنها می پردازند.(بقره، آیات 73 و 74؛ حشر، آیه 21)
  19. مانع خشیت: خشیت ترس و خوف عالمانه است که از عظمت چیزی بر می خیزد. از نظر قرآن، قسی القلب ناتوان از فهم عظمت الهی و درک آن است؛ زیرا قلبی ندارد که حقیقت را تعقل کند و دریابد. بنابراین، خشیت و خوفی عالمانه نسبت به خدا ندارد.(بقره، آیه 74) گفتنی است جمله «و اِنّ منها لَما يهبط» بيانگر اين است كه سنگ از خدا خوف و خشيت دارد، ولى در دل سنگدلان خوف و خشيت خدا راه ندارد. (الميزان، ج 1، ص 203)
  20. مانع درک معارف الهی: قسی القلب از درک حقیقت و معارف الهی از جمله معارف وحیانی قرآن محروم است؛ زیرا قساوت قلب اجازه نمی دهد در درک و فهم تعقلی نسبت به حقایق داشته و به آن گرایش یابد.(بقره، آیات 71 تا 74؛ حشر، آیه 21) تمثيل خداوند در آيه حشر، براى بيان سنگدلى برخى انسانها است كه در برابر قرآن تأثيرپذير نيستند.(همان، ج 19، ص 221)
  21. مانع شرح صدر: قسی القلب تحت تاثیر حق قرار نمی گیرد تا از نور اسلام بهره مند شده و سینه اش گشاده و دریچه قلبش به سوی حق و حقیقت باز شود و رفتاری بر اساس حقیقت داشته باشد.(زمر، آیه 22)
  22. تذکر ناپذیری: قسی القلب قلب خویش را از هر گونه داده های فطری محروم ساخته و آن را دفن و دسیسه کرده است. از این روست که تذکرات بیرونی نیز هیچ تاثیری ندارد و موعظه و پند حق را به جان نوش نمی کند.(انعام، آیات 43 و 44) خدا در قرآن می فرماید قلب كافر به سبب قساوت قلب براى مواعظ قرآن كريم نرم نيست، در حالی که آن قرآنى كه اگر بر كوه نازل مى شد قطعاً در برابرش خاشع مى گشت، قلب کافر این گونه نیست. (حشر، آیه 21؛ مجمع البيان، ج 9 – 10، ص 399)
  23. نفوذ شیطان: قسی القلب همان طوری که از ولایت الهی خارج می شود، تحت ولایت شیطانی در می آید و این گونه است که القائات شیطانی و تزیین گری شیطان او را در مسیر ضلالت به شقاوت می کشاند و چنین شخصی تحت نفوذ شیطان ابدیت خویش را تباه می سازد.(انعام، آیه 43؛ حج، آیه 53)
  24. هلاکت و نابودی: آن چه بیان شد بیش تر آثار دنیوی قساوت قلب است. از نظر قرآن، کسانی که دچار قساوت قلب هستند، گرفتار عذاب الهی در دنیا و آخرت می شوند و خدا به استیصال ایشان را در دنیا نابود و در آخرت نیز انواع عذاب ها را در دوزخ برایشان فراهم می آورد.(انعام، آیات 42 تا 45؛ زمر، آیه 22؛ یونس، آیه 88)

عوامل ایجادی قساوت قلب

از نظر قرآن، عوامل چندی موجب می شود تا قلب حالت فطری و تکوینی خود را از دست بدهد و گرفتار قساوت شود. از جمله این عوامل می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. نقض عهد و میثاق: از نظر قرآن، هر کسی نقض عهد کند، گرفتار لعن الهی و قساوت قلب می شود.(مائده، آیات 12 و 13) باید توجه داشت که مهم ترین عهد و میثاق انسان که می بایست به آن وفا کند، عهدی است که انسان با خدا بسته است. این عهد در قالب عهد و میثاق فطری مبتنی بر آن است که انسان بندگی خدا کند؛ چنان که عهد تشریعی انسان با ایمان به اسلام و شرایع آن بسته می شود. بنابراین، هر کسی بر خلاف هدایت های فطری – تکوینی (طه، آیه 50) و هدایت تشریعی اسلام عمل کند، نقض عهد کرده است؛ چنان که یهودیان بر خلاف ایمان خویش به نقض عهد پرداخته و آموزه های دستوری آن را به کار نبسته بلکه بر خلاف آن عمل کرده اند. این گونه است که آنان دچار قساوت قلب شده اند.(بقره، آیه 74؛ مائده، آیه 13؛ حدید، آیه 16)
  2. گذشت طولانی زمان: یکی از عوامل قساوت قلب، گذشت زمان طولانی نسبت به تحقق وعده یا آثار آن است. این گونه است که افراد قسی القلب دنبال فسق و فجور رفته و بر خلاف آموزه های اسلامی در شرایع گوناگون عمل می کنند و تابع اسلام و هدایت های فطری و تشریعی باقی نمی مانند.(حدید، آیه 16) به عنوان نمونه گذشت طولانی زمان ظهور حضرت امام العصر(ع) موجب می شود تا برخی به انکار امام زمان(ع) بپردازند و تحت تاثیر وعده های تخلف ناپذیر الهی قرار نگیرند؛ بلکه به سبب گذشت طولانی زمان، بر خلاف آموزه های اسلامی گرفتار فسق شوند.
  3. القاء شیطانی: همان طوری که خدا القائات و وحی دارد، شیطان نیز نسبت به اولیاء خویش این گونه است. همین وحی و القائات شیطانی است که انسان را گرفتار قساوت قلب می کند تا جایی که نه تنها نسبت به حق گریزان بلکه علیه قرآن قرار می گیرد.(حج، آیه 53)
  4. بی تفاوتی: از نظر قرآن، بى تفاوتى در برابر تذکارها و رهنمودهاى قرآن در مدّت طولانى، موجب قساوت قلب می شود تا جایی که دیگر هیچ حق و موعظه حقی را نمی پذیرد، بلکه با آن مخالفت می کند.(زمر، آیه 22؛ حدید، آیه 16)
  5. فسق: از نظر قرآن گرفتاری انسان به فسق و انجام کارهای زشت و نابهنجار موجب می شود تا شخص گرفتار قساوت قلب شود.(حدید، آیه 16)
  6. عقوبت الهی: از نظر قرآن، از علل و عوامل گرفتاری به قساوت قلب، عقوبت و مجازاتی است که برخی از افراد به سبب غضب الهی بدان دچار می شوند. به این معنا که گاه مسلمان و مومن به سبب ترک آموزه های وحیانی و عمل بر خلاف آن یا معصیت و مانند آنها دچار کیفر عقوبت قساوت قلب می شود، چنان که یهودیان این گونه گرفتار قسی القلب کیفری شده اند.(مائده، آیات 12 و 13)

البته باید توجه داشت که قساوت قلب مانند ایمان و تقوا و نور و مانند آنها از امور تشکیکی است که دارای مراتب و درجات چندی است. بر این اساس، سطح قساوت قلب افراد با یک دیگر می تواند متفاوت و آثار آن نیز با هم فرق داشته باشد. این تفاوت سطوح قساوت را خدا در قالب تمثیل در قرآن بیان کرده است.(بقره، آیه 74)

درمان و در امان ماندن از قساوت قلب

قساوت قلب به عنوان یک بیماری روانی که با روحیه و شخصیت انسان کار دارد، بیماری است که می بایست درمان شود. اما از آن جایی که هماره پیشگیری بهتر از درمان است، انسان می بایست اجازه ندهد تا گرفتار این بیماری شود. بهترین شیوه پیشگیری از ابتلاء به بیماری قساوت قلب آن است که انسان موارد زیر را مورد اهتمام و توجه قرار دهد:

  1. تضرع : انسان در همه حال به ویژه هنگام مواجه شدن با ابتلائات الهی بهتر است که تضرع به خدا نماید و با استغاثه و طلب یاری از خدا نگذارد تا قلب از سلامت خویش خارج و گرفتار قساوت شود.(انعام، آیه 43) البته کسانی که گرفتار قسی القلب در مراتب آغازین هستند می توانند با این کار به درمان بیماری خویش بپردازند؛ زیرا وقتی قساوت قلب تشدید شود امکان درمان یا به صفر می رسد که بسیار کاهش می یابد.
  2. حق پذیری: فطرت انسان گرایش به حق دارد؛ زیرا خدا در ذات انسان نرم افزاری را قرار داده که به سادگی حق را از باطل می شناسد و بدان گرایش دارد. حفظ این روحیه می تواند مانع جدی در سر راه گرفتار قلب به قساوت باشد. از همین روست که در قرآن بر حفظ روحیّه حق پذیرى در برابر تعالیم الهى به عنوان مانع قساوت قلب و سنگدلى انسان سخن به میان آمده است.(زمر، آیات 22 و 23؛ حدید، آیه 16) باید توجه داشت که شرح صدر به معنای حق پذیری است.(الميزان، ج 17، ص 255)
  3. خشیت: خوف و خشیت از عظمت خدا، مانع از قساوت قلب و سنگدلى آدمى است.(بقره، آیه 74) کسانی که در آغازین حالت قساوت قلب هستند، با خشیت نیزمی توانند به درمان آن مرتبه از قساوت بپردازند؛ زیرا قلب خشی، خاشع و خاضع هم هست و از طریق تضرع به امان می رسد.
  4. ذکر الهی: ذکر و یاد خدا، نه تنها مانع بر سر قساوت قلب بلکه درمان آن نیز در مراتب آغازین قساوت قلب است. انسان با ذکر الهی به امان می رسد و اطمینان به خدا در او ایجاد می شود و این گونه در مسیر حق می رود.(زمر، آیه 22؛ حدید، آیه 16)
  5. رحمت خدا: توجه به رحمت الهی مانع از قساوت قلب است.(آل عمران، آیه 159) انسان هرگز نمی بایست از رحمت الهی مایوس شود؛ زیرا این امور عاملی در قساوت قلب انسان است.
  6. شرح صدر: گشادگی سینه به معنای پذیرش حق و نور اسلام موجب می شود تا انسان از قساوت قلب در امان بماند.(زمر، آیه 22)
  7. مهربانی: انسان با مهربانی و نرمی در رفتار و گفتار خویش می تواند خود را از قساوت قلب در امان نگه دارد.(آل عمران، آیه 159)
  8. نور الهی: نورالهی که در قالب ایمان و اسلام بر جان انسان می تابد، مانع جدی بر سر راه گرفتار شدن انسان به قساوت قلب است(زمر، آیه 22)؛ زیرا تفريع قساوت قلب بر جمله «فهو على نور من ربّه» بيانگر این معنا است که نور الهی در هر قلبی مانع قساوت آن است. (الميزان، ج 17، ص 255)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا