اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنیمناسبت ها

فضایل عبادالرحمن از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

بندگان ویژه خدا که تجلی رحمانیت خدا هستند، برخوردار از فضایلی هستند که آنان را خاص و ویژه می کند. آنان همان طوری که دارای ملکات و مقومات خاص کمالی هستند که آنان را حتی سطح مقربان از اولیای الهی بالا می برد، در رفتار اجتماعی آنان را نیز تا سطح مکارم اخلاقی فراتر از عدالت فراگیر و محاسن اخلاقی بالا می برد. این گونه است که عبادالرحمن را می بایست به عنوان کسانی دانست که در «معیت رسول الله (ص)» برخوردار از «خلق عظیم» هستند. آنان را می توان از این حیث «اسوه حسنه» دانست؛ زیرا فضایلی را برای خود ملکه و مقوم ساخته اند که می توان آنان را در این امور سرمشق نیک دانست.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن به معرفی عبادالرحمن این مقربان پیشگاه الهی اشاره می کند و فضایل اخلاقی و رفتاری آنان را تبیین کرده است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

مقامات عبادالرحمن در درگاه الهی

بهترین راه شناخت افراد انسانی بررسی جایگاه آنان در پیشگاه خدای تبارک و تعالی است؛ زیرا جایگاه هر کسی در پیشگاه خدا به معنای آن است که شخص تا چه اندازه در صفات الهی پیش رفته و خود را مظهر صفات و انوار الهی آن کرده است؛ زیرا قرب الهی تنها در سایه مظهریت خواهد بود؛ چنان که مظهریت نیز تنها در سایه بهره گیری تمام کمال از هدایت های الهی و حرکت در صراط مستقیم الهی تحقق می یابد. بنابراین، هر که مقرب تر در درگاه الهی است، به همان میزان تقرب انسانی مهتدی و دارای صفات الهی و مظهریت انوار صفات الهی است.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، راه شناخت این افراد مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن است؛ زیرا خدا در قرآن، صفات و ویژگی ها همه افراد بشر را بر اساس معیارهای خاص چون «تقوا» بیان کرده و فرموده است: ان اکرمکم عندالله اتقاکم؛ کریم ترین شما در نزد خدا با تقواترین شماست.(حجرات، آیه 13)

از نظر قرآن، انسان ها در یک دسته بندی کلی به کافر و مومن تقسیم می شوند؛ و مومنان در یک دسته بندی کلی به سه گروه ایمانی با سه سطح از تقوای الهی تقسیم می شوند که ایمان و تقوای عام برای عدالت خواهان، ایمان و تقوای خاص برای محسنین و ایمان و تقوای اخص برای مکرمین است. البته گاه در قرآن، محسنین به معنای عام به کار می رود که در برگیرنده دارندگان محاسن و مکارم اخلاقی است؛ اما گاه مراد از آنها تنها گروه دوم است و گروه سوم را به عنوان مکرمین یا مقربین یاد می کند و برای گروه دوم عنوان ابرار یا اصحاب یمین به کار می رود.

بنابراین، وقتی ما از عبادالرحمن سخن به میان می آوریم، مراد همان مقربین هستند در سطح ایمان و تقوای اخص هستند و همه زندگی آنان بر مدار و محور کرامتی می گردد که پیامبر(ص) تحت تعالیم خدای اکرم به آن مرتبه رسیده و آموزه های وحیانی و بعثت پیامبر(ص) در راستای تحقق این سطح از مراتب قرب الهی ساماندهی شده تا جایی که خود آن حضرت(ص) می فرماید: انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ جز برای اتمام مکارم اخلاقی برانگیخته نشده ام.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انگیزه اصلی عبادالرحمن در زندگی دنیوی، دست یابی به مقامات معنوی است.(فرقان، آیات 63 و 74) آنان در این اندیشه هستند تا به جایگاهی در امور معنوی برسند که امام متقین شوند.(همان) در حقیقت عبادالرحمن که در مظهریت صفات الهی تا سطح تمامیت کمالی بالا رفته اند بر آن هستند تا افزون بر این که خود در جایگاهی تقرب قرار گیرند، بلکه با در دست داشتن امامت و اداره جامعه متقین و پرهیزگاران، آنان را به کمال برساند و در حقیقت مسئولیت خلافت الهی را حتی نسبت به متقین داشه باشند و این گونه مظهریت خدا را به تمامیت به نمایش گذارند.(همان)

عبادالرحمن چون در جایگاهی بس مهم در پیشگاه خدا و خلق قرار دارند و حتی متقین آنان را امام خویش قرار می دهند و ولایت الهی خدا از طریق آنان اعمال می شود؛ چنان که این مسئولیت برای امام معصومان(ع) تعریف شده است، در آخرت نیز از چنان جایگاهی برخوردار هستند که نه تنها فرشتگان الهی به استقبال آنان می آیند، بلکه بهشتیان نیز به سلام و تحیت و زنده باد به استقبال آنان می آیند.(فرقان، آیات 63 و 75) این همه تکریم و احترام نسبت به عبادالرحمن از آن حیث است که ایشان در دنیا و آخرت به عنوان بندگان خاص الهی مظهر اسماء و صفات الهی بوده اند و در مقام خلافت و ولایت الهی و امامت قرار گرفته اند.

به نظر می رسد که مصداق اتم و اکمل عبادالرحمن که از چنین جایگاه و مقام بلند و والایی در پیشگاه و درگاه الهی برخوردار هستند، همان امامان معصوم(ع) هستند که خدا برای آنان ولایت و امامت قرار داده و جعل نموده و به عنوان خلیفه الله در میان مردمان بلکه جن و انس بلکه حتی فرشتگان و سایر مخلوقات الهی عمل می کنند و همگی تحت تسخیر فرمان تکوینی و تشریعی آنان قرار گرفته اند.

فضایل عبادالرحمن از نظر قرآن

فضلیت و برتری عبادالرحمن این بندگان خاص الهی، بیانگر شاکله شخصیتی آنان است. البته برخی از این فضایل و برتری های ذاتی و تکریم الهی و برخی از آنها برتری و فضلیت اکتسابی است؛ زیرا از نظر قرآن، فضایل انسانی به دو دسته ذاتی و اکتسابی تقسیم می شود؛ به عنوان نمونه خدا به تکریم خویش، انسان را بر بسیاری از مخلوقات دیگر کرامت بخشیده و فضلیت داده است(اسراء، آیه 70)؛ اما کرامت اکتسابی انسان به کسب تقوای الهی بر اساس هدایت فطری عقلی و وحیانی نقلی و عمل بر اساس آنها است. از همین رو، خدا می فرماید: ان اکرمکم عندالله اتقاکم؛ کریم ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.(حجرات، آیه 13)

از نظر قرآن، پیامبران و امامان معصوم(ع) دارای یک برتری و فضلیت ذاتی هستند که آنان را بر دیگر انسان ها برتری و فضلیت می بخشد(نمل، آیه 15)؛ هم چنین در میان خود پیامبران برخی بر برخی دیگر تفضیل داده شده اند(بقره، آیه 253) چنان که پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) در میان همین پیامبران خود نیز از برتری و فضلیت بیش تری برخوردار هستند.(بقره، آیه 143؛ احزاب، آیات 6 و 33) این سطح از تفضیل برای آنان ذاتی و کرامت تفضلی الهی است.

از نظر قرآن، نوعی دیگر از تفضیل است که به سبب اعمال و رفتار خودشان کسب می شود و این برتری همانند برتری تقوا برای عموم مردم، از مصادیق فضلیت اکتسابی است.  بنابراین، از نظر قرآن، عبادالرحمن، افزون بر فضلیت های ذاتی، فضلیت هایی را اکتساب می کنند که نیازمند عقاید صحیح و رفتارهای در سطح احسان و بلکه اکرام است. از نظر قرآن مهم ترین و اساسی ترین فضایل اخلاقی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. ادب: از نظر قرآن، ریزترین و لطیف ترین رفتار در تعاملات و معاشرت ها بسیار مهم و اساسی است؛ زیرا « هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد.» دانستن و به کارگیری نکات لطیف بیانگر هوش و عقلانیت و نیز بیانگر اوج تمامیت کمالات شخص است. عبادالرحمن، در کنش ها و واکنش ها فراتر از عدالت تقابلی و مقابله به مثل عمل و رفتار می کنند؛ آنان حتی بدی را با بدی دفع نمی کنند یا حتی تنها از بدی و خطای فرد نمی گذرند و به عفو و بخشش قناعت نمی کنند، بلکه بدی را با نیکی دفع می کنند. از همین روست که تحت آموزه های خدای اکرم که در قرآن بیان و تحت سیره و سنت نبی اکرم(ص) به نمایش گذاشته شده، کریمانه رفتار می کنند. از این روست که در برابر کنش های زشت، جاهلان بی خرد، با کرامت عبور می کنند که همراه با ایثار و خودگذشتگی از حقوق مسلم خویش و نیکی و احسان به آنان است.(فرقان، آیات 63 و 72؛ قصص، آیه 54؛ رعد، آیه 22) از نظر قرآن، این ادب در کلام و سخن آنان بسیار روشن به نمایش گذاشته می شود؛ از همین روست که در هنگام سخن گفتن از هر گونه کلمات و ادبیات قبیح و زشت پرهیز دارند و در بیان برخی مسائل و بیان امور به ویژه جنسی از کنایات بهره می گیرند؛ بنابراین، وقتی جاهلان و بی خردان بر اساس سنت و سیره جاهلیت، سخنان درشت و زشت به کار می گیرد یا دشنام و ناسزا می گویند، مانند آنان از کلمات و واژگان زشت بهره نمی گیرند و الفاظ قبیح به کار نمی برند و قبح شکنی نمی کنند.(همان) امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «اذا مروا باللغو مروا کراما» فرمودند: آنان کسانی هستند که هنگام نام بردن از عورت کنایه به کار می برند.(مجمع البیان، 7 و 8، ص 283؛ تفسیر نور الثقلین، ج 4، ص42، حدیث 133)
  2. قوام و استقامت و اعتدال در رفتار: عبادالرحمن، تحت تعلیمات و آموزه های خدای اکرم و قرآن کریم، در صراط مستقیم دین قیم قرار دارند و به قوام و استقامت رسیده اند. از این روست که در همه امور به ویژه در ساحت اقتصادی به دور از اسراف و بخل ورزی عمل می کنند و اعتدال و میانه روی دارند و در هنگام انفاق نیز این گونه عمل و رفتار می کنند.(فرقان، آیات 63 و 67)
  3. بصیرت: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، عبادالرحمن هنگام شنیدن و یادآور شدن آیات الهی، بصیرت خود را نشان می دهند.(فرقان، آیات 63 و 73) امام صادق(ع) در باره قول خدا «الذین اذا ذکروا بآیات ربهم لم یخروا علیها صما و عمیانا» فرمودند: «در حال بصیرت و بدون ریب و شک.»(تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 42، حدیث 137)
  4. پرهیز از اسراف: از نظر قرآن، از دیگر فضایل اخلاقی عبادالرحمن، پرهیز از هر گونه اسراف در ساحت اعتقادی و اقتصادی و رفتاری است که به «قوام» بودن آنان مربوط است. آنان چون اهل قوام هستند، این گونه رفتارها از آن شاکله شخصیتی آنان صادر می شود؛ چون «کل یعمل علی شاکلته؛ هر کسی بر اساس شاکله شخصیتی خودش عمل می کند.»(اسراء، آیه 84) بر همین اساس، عبادالرحمن از هر گونه اسراف در هزینه و خرج اموال نسبت به خود و دیگران اجتناب می کنند.(فرقان، آیات 63 و 67)
  5. پرهیز از زنا: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، عبادالرحمن انسان هایی با گرایش های فطری و ارزشی هستند و از هر گونه هنجارشکنی اجتناب می کنند. از همین روست که عبادالرحمن از زنا به عنوان یک رویه زشت نابهنجار و ضد ارزشی پرهیز می کنند و هرگز بدان گرایش ندارند، بلکه گریزش دارند.(فرقان، آیات 63 و 68)
  6. پرهیز از سخت گیری: از نظر قرآن، عبادالرحمن با روحیه لطیف و رویه نرم و وفاق آمیز خویش با دیگران، هرگز سخت گیری نمی کنند. بنابراین، عبادالرحمن همان گونه که در زندگی شخصی سخت گیری به ویژه در امور اقتصادی ندارند و خسیس نیستند و اسراف نیز نمی کنند و اصالت را به قوام و اعتدال می دهند، هم چنین نسبت به دیگران این گونه هستند و سخت گیری ندارند(فرقان، آیات 63 و 72)؛ زیرا واژه «قتر» به معنای سخت گیری است(معجم مقایس اللغه، ج 5، ص 55) و عدم تقتیر عبادالرحمن به معنای عدم سخت گیری آنان در ساحت اقتصادی شخصی و اجتماعی است.
  7. پرهیز از شرک: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، عبادالرحمن دارای توحید محض هستند و در هیچ سطحی شرک نمی ورزند. پس شرک عبادی و شرک ذاتی و شرک فعلی و مانند آنها ندارند.(فرقان، آیات 63 و 68) این در حالی است که اکثریت مومنان به نوعی گرفتار شرک از جمله شرک فعلی هستند.(یوسف، آیه 106)
  8. پرهیز از غنا: از نظر قرآن، غنا و موسیقی سخن و ابزار شیطان است. عبادالرحمن از گوش دادن به موسیقی غنایی اجتناب می کنند که همانند مواد مخدر عمل کرده و هیجان شدید ایجاد می کنند.(فرقان، آیات 63 و 72) امام صادق(ع) درباره قول خدا «لا یشهدون الزور» فرمود: زور در این آیه همان غنا است.(الکافی، ج 6، ص 433، حدیث 13؛ تفسیر نورالثقلین، ج 4، ص 41، حدیث 129)
  9. پرهیز از قتل بی گناهان: از نظر قرآن، هر گونه رفتاری ضد اصول اخلاق عقل فطری چون ظلم و بی عدالتی، شرک و کفر، قتل، دروغ، خیانت و مانند آنها از رذایل اخلاقی است. از همین روست که عبادالرحمن از آنها اجتناب می کنند. پرهیز از قتل بی گناهان به هر شکلی و بهانه ای از نظر قرآن، از فضایل عبادالرحمن است.(فرقان، آیه 63 و 68)
  10. پرهیز از گناه: گناه از مصادیق کارهای زشت و نابهنجاری است که عقل و نقل آن را بر خلاف کمال است و مانع رشد و دست یابی انسان به مظهریت در تقرب الهی می شود؛ از همین روست که عبادالرحمن از هر گونه گناه اجتناب می کنند؛ زیرا آنان را مانع از تقرب به خدا و کسب مظهریت می شود. بر همین اساس است که عبادالرحمن از دروغ و غنا و دشنام و شهادت دروغ و مانند آنها اجتناب می کنند(فرقان، آیات 63 و 72) ؛ زیرا «الزور» مجالس غنا و فحش و دروغ و مانند آنها است.(محمع البیان، ج 7 و 8، ص 283)
  11. پرهیز از گواهی دروغ: از نظر قرآن، عبادالرحمن از شهادت و گواهی دروغ اجتناب می کنند؛ زیرا این گونه رفتار ضد اصول اخلاق فطری عقلی و نقل وحیانی است(فرقان، آیات 63 و 72)؛ زیرا «لا یشهدون الزور» به معنای «لایشهدون شهاده الزور» یعنی گواهی دروغ نمی دهند.(مجمع البیان، ج 7 و 8، ص 283؛ روح المعانی، ج 11، جزء 19، ص 75)
  12. تقوا: تقوا یکی از اهداف عبودیت است.(بقره، آیه 21) البته از نظر آموزه های قرآنی تقوا مانند ایمان دارای مراتب و درجاتی است که شامل تقوای عام و خاص و اخص است.(مائده، آیه 93) از آن جایی که عبادالرحمن در سطح فراتر از احسان و محسنین قرار دارند و به عنوان عبادالله مقرب و مکرم شناخته می شوند، از نظر تقوا نیز در سطح عالی و برتری هستند. از همین رو، آنان از خدا می خواهند تا امامت متقین را به عنوان هبه کرده و بخشد تا به عنوان امام المتقین مسئولیت های ربوبیت و پروردگاری آنان را به عنوان خلیفه الله و مظهر اسماء الله به عهده گیرند.(فرقان، آیات 63 و 73)
  13. تواضع و فروتنی: عبادالرحمن در برابر خدا اوج تذلل را دارند و از همین راه به عزت می رسند.(منافقون، آیه 8) آنان نسبت به هم نیز فروتنی دارند و «اذله» را به نمایش می گذارند چنان که در برابر کافران عزیز هستند و «اعزه» دارند.(مائده، آیه 54) این تواضع در برابر خدا و دیگران مومنان که در قالب «ذلت» مثبت به نمایش گذاشته می شود، در مومنان چنان قوی و شدید است که نسبت به یک دیگر جناح الذل دارند و مانند مرغ مادر که جوجه ها را تحت بال خویش می گیرد، آنان نیز این گونه چتر حمایتی خویش را نسبت به دیگران می گستراند. از نظر قرَآن، عبادالرحمن نمایش نهایت فروتنی را در رفتار و کردار خویش به نمایش می گذارند و هنگامی که در زمین گام بر می دارند، با سبکی و فروتنی راه می روند.(فرقان، آیه 63) راه رفتن عباد الرحمن در کمال وقار و آرامش است؛ زیرا «هون» یعنی سکینه و وقار است.(مجمع البیان، ج 7 و 8، ص 279)
  14. تهجد شبانه: زندگی عبادالرحمن را بر اساس فلسفه خلقت بنا شده که همان عبودیت و عبادت خدا است.(ذاریات، آیه 56) بنابراین، هماره در حال عبادت هستند و حتی بخش اعظم شب را به تهجد و شب زنده داری پرداخته و به نماز و قرآن و ذکر و دیگر اعمال عبادی اشتغال دارند. آنان هماره در حال سجده و قیام هستند و نماز می گزارند و عبادت لذت می برند و خسته نمی شوند(فرقان، آیات 63 و 64)؛ زیرا سرمشق آنان پیامبری است که دو سوم شب یا نصف یا دست کم یک سوم آن را به تهجد می پرداخت.(مزمل، آیه 20)
  15. خوف از دوزخ: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خوف به دو نوع خوف وهمی و خوف علمی تقسیم می شود. خوف علمی همان خشیت است. از نظر قرآن، انسان وقتی عظمت الهی را می یابد و شناختی نسبت به اسمای جلالی پیدا می کند، ترسان و هراسان می شود. این خوف ممدوح و مثبت است؛ زیرا انسان را در مسیر درست قرار می دهد و همانند انذار عمل می کند؛ چنان که اسماء اکرامی و جمالی موجب کشش و بشارت است، اسمای جلالی موجب گریزش از عصیان و گناه می شود. از همین روست که مومنان هر چند که بر اساس محبت خدا را پرستش می کنند(حجرات، آیه 7؛ مائده، آیه 54)؛ اما با این حال خوف نسبت به اسماء جلالی و طمع نسبت به اسمای اکرامی نیز دارند. پس عبادالرحمن با آن که مبنای عبادت آنان محبت الهی است، اما خوف و طمع نیز دارند و این امور هیچ تنافی با عبادت محبتی ندارد؛ بلکه آن چه عبادت در سطح عالی نیست، آن است که انسان یا بر اساس خوف یا بر اساس طمع عبادت کند؛ اما کسی که سه گانه را داشته باشد، در اوج قرار دارد؛ چنان که اهل بیت(ع) به عنوان عبادالرحمن این گونه است که محبت را با خوف و طمع آمیخته اند.(انسان، آیات 8 تا 12) از همین روست که خدا در قرآن در توصیف عبادالرحمن از سه گانه محبت و خوف و طمع آنان سخن به میان آورده است.(فرقان، آیات 63 و 65 و 75 و 76)
  16. صبر و استقامت: از نظر قرآن، عبادالرحمن اهل صبر و استقامت در راه خدا هستند و در مصیبت و اذیت و اطاعت صبر می ورزند و در برابر معصیت نیز صبوری دارند. در حقیقت صبر آنان در ادای تکالیف الهی و ترک محرمات نمادی مهم در ملکات و فضایل عبادالرحمن است.(فرقان، آیات 63 و 75) به سخن دیگر، عمل به واجبات و تکالیف الهی و ترک محرمات در هر شرایطی خود گواه روشنی بر نقش صبر در زندگی عبادالرحمن دارد و آنان را از دیگران متمایز می سازد.(همان)
  17. عبرت پذیری: از نظر قرآن، نسبت به آیات الهی دارای بصیرت بوده و از آن عبرت می گیرند و تلاش می کنند در مسیری گام بردارند که آنان را به کمالات برساند و از نواقص و عیوب دور سازد.(فرقان، آیات 63 و 73)
  18. کرامت: بی گمان مهم ترین ویژگی در فضایل عبادالرحمن همان کریم بودن است؛ زیرا آنان تحت تاثیر آموزه های خدای اکرم و قرآن کریم، به مکارم اخلاقی دست یافته اند که در اوج تعالی است. برخوردها و معاشرت بر اساس کرامت از مهم ترین فضایل اخلاقی عبادالرحمن است که خدا از آن سخن به میان آورده است.(فرقان، آیات 63 و 72)
  19. فرشته خو: از نظر قرآن، فرشتگان از مصادیق عبادالرحمن هستند که از کرامت ذاتی برخوردار هستند(زخرف، آیه 19)؛ بنابراین انسان های عبادالرحمن همانند فرشتگان از خوی و خلق فرشتگان برخوردارند و در لطافت رفتاری در آن سطح خود را به نمایش می گذارند. پس عبادالرحمن از نظر قرآن، انسان هایی هستند که انسان فرشته شده و با حفظ خلق و خوی انسانی، فرشته خو و فرشته سان شده اند.(فرقان، آیه 63؛ زخرف، آیه 19) باید توجه داشت که انسانی که دارای شهوت و غضب و دیگر هواهای نفسانی است وقتی فرشته خو و خلق شود بسیار لطیف شده و در اوج لطافت قرار دارد. چنین انسانی برتر از فرشتگان هستند؛ زیرا با آن که صفات انسانی دارند، از صفات و فضایل فرشتگان نیز بهره مند شده اند. چنین فضلیتی برای عبادالرحمن انسانی بسیار ارزش مندتر از فضلیت ذاتی فرشتگان است.
  20. سلامت: از فضایل دیگر عبادالرحمن، سلامت در هر چیزی از قول و فعل است ؛ بنابراین گرفتار لغو و گناه و بیهودگی و زندگی نادرست نیستند که با سلام زیست می کنند و با سلام می میرند و مورد استقبال فرشتگان قرار می گیرند.(فرقان، آیه 63؛ المیزان، ج 15، ص 239)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا