اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنی

عذرخواهى و شرايط پذيرش

120عذر به معنای پوزش، دلیل و بهانه آوردن برای سرپیچی از امری یا توجیه خطا و گناه خود است این واژه در کاربردهای اخلاقی و هنجاری به معنای اظهار اصلاح و توجیه نسبت به خطا یا امر ناخوشایندی است که از انسان صادر شده به گونه ای که قبح و کراهت از آن برداشته شود.

پوزش خواهی از سوی شخص خطاکار و نیز پذیرش آن فضیلت است و برای انجام دو سویه آن تأکید بسیاری شده است؛ زیرا فرصت و زمینه بازگشت شخص در مسیر کمالی را فراهم می آورد و آزمونی برای پذیرنده آن می باشد؛ زیرا نشان می دهد که از منش اخلاقی عفو و گذشت برخوردار می باشد و از ظرفیت بالا، سعه وجودی و انشراح صدر بهره مند است.

نویسنده در این مقاله کوشیده است به عذرخواهی و عذرتراشی و شرایط پذیرش عذر بپردازد. مطلب را باهم ازنظر می گذرانیم :

جایگاه و اهمیت عذر خواهی

ازنظر قرآن، پوزش خواهی و پذیرش آن، امری بسیار پسندیده است و انسان همواره می بایست به گونه ای رفتار کنند که نیازمند پوزش و عذرخواهی نباشد ولی از آن جایی که انسان ممکن الخطا و به اسباب و علل درونی و بیرونی دچار خطا و اشتباه می شود و گناهی را مرتکب می گردد و هنجاری را می شکند و آداب و ارزشی را زیرپا می گذارد، از وی خواسته شده است که منش و خصوصیت پوزش خواهی را در خود بیافریند و تقویت کند و از انجام آن سرباز نزند و آن را عامل خواری و خفت خویش نشمارد بلکه پوزش خواهی را عملی هنجاری شمرده و با انجام آن روحیه دوباره خویش را باز یابد. از این روست که یکی از آموزش های جامعه پذیری در کودکان و نوجوانان می بایست آموزش عذر و پوزش خواهی و در مقابل دیگران آموزش پذیرش پوزش و عذر دیگران باشد نسبت به خطایی که انجام داده اند.

هرچند که در آموزش وپرورش رسمی به این نکته کم تر توجه می شود و عذرخواهی و پذیرش آن را به کودکان و نوجوانان آموزش نمی دهند به گونه ای که مردان و زنان آینده برای انجام کوچک ترین عمل اجتماعی دچار بحران می شوند و نمی توانند اقدام به پوزش خواهی کرده و یا به سادگی از پذیرش پوزش دیگران سرباز می زنند. این گونه است که در رفتارهای اجتماعی به روشی خطرناک عمل می کنند و به سبب عدم انجام عملی ساده چون پوزش و یا پذیرش آن موجب درگیری های خیابانی و حتی جرح و قتل می شوند.

به سخنی دیگر اگر به کودکان و نوجوانان آموزش داده شود که چگونه با عملی ساده چون پوزش خواهی و یا پذیرش آن می توانند از پیامدهای مخرب و زیانبار خطا و اشتباه و حتی گناهی جلوگیری کنند و پوزش خواهی به عنوان یک هنجار اخلاقی و رفتاری آموزش داده شود در این صورت بسیاری از مشکلات کنونی جامعه حل می شود و حتی در سطوح عالی و رسمی کشور سیاستمداران و دولت مردان می توانند با عذرخواهی و پوزش طلبی از مردم و ملت بخواهند تا از خطا و اشتباه ایشان چشم پوشی کنند و زمینه و بستر ادامه فعالیت های خویش را فراهم آورند و از افزایش تنش ها و چالش ها جلوگیری به عمل آورند.

آیات و آموزه های وحیانی و نبوی بسیاری به مسأله پوزش خواهی و پذیرش آن توجه داده و آن را به عنوان یک فرهنگ اخلاقی و هنجاری به اثبات رسانده اند. می توان مجموعه بسیاری از آموزه های قرآنی و نبوی یافت که به طور مستقیم و یا غیرمستقیم به این مهم پرداخته اند. شگفت این که با این همه تأکید بر فرهنگ پوزش خواهی و پذیرش آن، جامعه ایرانی اسلامی فاقد عنصر پوزش خواهی و پذیرش آن در سطوح مختلف است. به این معنا که فرهنگ سازی اسلامی در این حوزه صورت نگرفته است و آموزش وپرورش رسمی و غیررسمی ایرانی نتوانسته است فرهنگ اسلامی و قرآنی را در جامعه به شکل گسترده انجام دهد و مردم را به بهره مندی از این روش ساده و کوتاه بی هزینه و یا کم هزینه سوق دهد.

قرآن کریم خداوند را به نام ها و اسمایی شناخته و معرفی می کند که بیانگر نقش پوزش پذیری است. به این معنا که اسما و نام هایی چون تواب و عفو و غفور و مانند آن در حوزه گسترده مفهوم پوزش خواهی قرار می گیرند. اگر خداوند خود را به تواب معرفی می کند به این معناست که پذیرش پوزش و عذرخواهی اصلی اساسی و امری مهم است. وی هم چنین خود را به غفوریت می ستاید تا بیان دارد که نسبت به هر خطا و اشتباه بلکه گناهی می گذرد و تنها مسأله ای که عذر و پوزش آن غیرقابل پذیرش است توبه در هنگام حضور فرشته مرگ و انتقال به عالم برزخ است. به این معنا که هر عذر و پوزشی از سوی خداوند حتی درباره شرک و کفر و بازگشت و توبه تا پیش از مرگ پذیرفته می شود و توبه کننده به مانند کسی است که هیچ گونه خطا و گناهی را مرتکب نشده و گویی از مادر تازه زاده شده است.

خداوند خود را به نام عفو نیز می ستاید که به معنای گذشت و نادیده گرفتن خطا و گناه است. تأکید بر استغفار و توبه از سوی مردم نیز به این معناست که پوزش خواهی و پذیرش آن در فرهنگ قرآنی اصالت داشته و به عنوان یک فضیلت و ارزش ستوده شده است.

تفاوت عذرخواهی و عذرتراشی

البته قرآن میان عذرخواهی و عذرتراشی تفاوت های مهم و اساسی گذاشته است و با آن که پوزش خواهی را امری هنجاری و فضیلت اخلاقی می شمارد، در همان حال عذرتراشی و پوزش سازی را امری ضدهنجاری و نابهنجار شمرده و انسان را از آن برحذر می دارد؛ زیرا خداوند به اسرار و راز دل ها و قلوب آگاه است و می داند که شخص در مقام عذرخواهی یا عذرتراشی است. عذرتراشی در حقیقت مکر و فریب انسان نسبت به دیگری چون خداوند است و از آن جایی که نیرنگ و مکر و فریب در آموزه های قرآنی امری زشت و ناپسند شمرده شده است و خداوند مکاران و نیرنگ بازان را دوست نمی دارد، هرگونه مکر و فریبی را آشکار می کند و آبروی مکرکننده را با مکری برتر می ریزد.

خداوند درباره عذرتراشی ها که نوعی بهانه گیری و فریبکاری است می فرماید که انسان هر اندازه بخواهد کسی را فریب دهد و با عذرتراشی جهت مسأله را تغییر دهد با این همه نمی تواند خود را گول بزند و فریب دهد: الانسان علی نفسه بصیره ولو القی معاذیره؛ (قیامت آیات 14و 15) انسان بر نفس و باطن خویش به شکل دانش حضوری و شهودی آگاهی دارد و می داند که از چه ویژگی و خصوصیات اخلاقی و رفتاری برخوردار می باشد هر چند که بخواهد عذرتراشی کند و عذرهایی را بیان دارد. این درحالی است که خداوند آگاه به خفی و اخفی می باشد بنابراین اگر خود را فریب بدهد که نمی تواند، به طریق اولویت نمی تواند خداوند را با این عذرتراشی های خویش فریب دهد.

خداوند در آیات 13 تا 15 سوره قیامت تصویری از کافران و گناهکاران ارایه می دهد که در آن تصویر این گروه خطاکار می کوشند تا با عذرتراشی رفتار خویش را توجیه کنند و برای آن وجهی مثبت و درست بتراشند.

این روش در دنیا نیز از سوی برخی از بیماردلان نیز انجام می شود. به این معنا که پذیرش عذر از سوی متخلفان به اصول اخلاقی موجب می شود که برخی بخواهند از این روش برای رسیدن به اهداف خویش سوءاستفاده کنند. این گونه بود که برخی از متخلفان از جنگ و همراهی با پیامبر(ص) به دروغ متوسل شده و با عذرخواهی دروغین می خواستند رفتار ضداخلاقی و هنجاری خویش را توجیه کنند و در دل پیامبر(ص) برای خویش جای باز کنند. این گونه بود که خداوند با اخبار از ایشان نشان می دهد که عذرخواهی غیر از عذرتراشی است ونمی بایست که با سوءاستفاده از پذیرش عذر و پوزش کسانی بخواهند تا عذرتراشی کنند؛ زیرا اگر این گونه عمل کنند خداوند به عناوین مختلف چون اخبار از ایشان آبروی آنان را می برد. (فتح آیه 11)

درحقیقت بادیه نشینان عرب برای توجیه غیبت خویش از سفر حدیبیه، بهانه های پوچ آورده و می کوشیدند تا به این وسیله پیامبر(ص) را فریب دهند. این پوزش خواهی در حالی صورت می گرفت که هنوز توبه نکرده و هم چنان نیات درونی خویش رامخفی نگه می داشتند. از این روست که خداوند نیات درونی ایشان را آشکار می سازد و بیان می دارد که ایشان نیت صادق و خالصی در پوزش خواهی ندارند.

همین روش زشت و زننده و سوءاستفاده از عذرپذیری مومنان و انسان های اخلاقی، از سوی برادران یوسف(ع) نیز انجام می شود و برادران جهت توجیه غفلت خویش از یوسف(ع) در نزد پدر اقدام به عذرتراشی می کنند که بعدها این عذرتراشی رسوا می شود.(یوسف آیه 17)

خداوند توضیح می دهد که اصولا تفاوت محسوس و ملموسی میان عذرخواهی واقعی و عذرتراشی وجود دارد و کسی که عذرتراشی می کند به بهانه های واهی و پوچ (فتح آیه 11 و توبه آیات 86 و 90) تمسک می جوید و این درحالی است که عذرتراشان برای اعمال ناپسند خویش، از دروغ بودن عذرتراشی های خویش نیز آگاه هستند. (قیامت آیات 13 تا 15)

رد عذرخواهی

البته این گونه نیست که تنها برخی از عذرها یعنی همان عذرتراشی ها و توجیهات پوچ و واهی رد شود و موجبات رسوایی شخص گردد؛ بلکه برخی از عذرها نیز مورد پذیرش قرار نمی گیرد و رد می شود. خداوند در آیاتی چند بیان می کند که برخی از عذرها و پوزش ها هر چند واقعی و با نیت بازگشت است اما مورد پذیرش نیست. از جمله این عذرخواهی عذرهایی است که مستضعفان ستم پذیر در هنگام مرگ دارند. به این معنا که افرادی که در حالت استضعاف قرار گرفتند ولی توانایی و قدرت مبارزه داشته ولی به قیام و مبارزه برنخاسته و ظلم و ستم مستکبران را پذیرفته اند، این دسته از افراد در هنگام مرگ که وضعیت اسفبار خویش را در برزخ و قیامت می بینند و آگاه می شوند شروع به عذرخواهی می کنند ولی عذر و پوزش ایشان پذیرفته نمی شود و می بایست به سبب عدم قیام و مبارزه آتش دوزخ را بچشند.(نساء آیه 97)

خداوند در آیات 42 و 43 سوره توبه به پیامبر(ص) دستور می دهد که عذر منافقان متخلف از جهاد را نپذیرد تا راستگویی و دروغگویی ایشان برای دیگران دانسته شود؛ زیرا منافقان کسانی هستند که در اصل کافر به اسلام و دین هستند ولی تحت شرایط قدرت پذیری اسلام، به دروغ دین را می پذیرند تا از شرایط شهروندی بهره مند شوند و در عمل نیز هزینه ای برای شهروندی خویش نپردازند.

در قیامت نیز عذر هیچ کسی پذیرفته نمی شود هر چند که عذرخواهی واقعی و بانیت اخلاص و خلوص باشد؛ زیرا در قیامت چشمان همگان به حقیقت چنان که باید و شاید روشن می شود و هیچ مطلب پوشیده ای باقی نمی ماند. در آن حالت که مجرمان ومنافقان و کافران و مستکبران و ظالمان باعذاب های الهی رو به رو می شوند از خداوند می خواهند که عذر ایشان را بپذیرد ولی خداوند بیان می کند که قیامت جای عذرخواهی نیست.(توبه آیات 64 و 66 و جاثیه آیات 34 و 35 و نیز روم آیه 57 و غافر آیه 52 و 11 و 12)

شرایط پذیرش عذر

1- خلوص

خداوند ازمهم ترین شروط پذیرش عذر، به مسئله خلوص توجه می دهد. به این معنا که شخص می بایست در عذرخواهی صادق باشد و از روی اخلاص و خلوص اقدام به عذرخواهی کند و آن چه واقعا در دل خویش دارد بیان و ابراز نماید نه آن که در دل از عمل خویش پشیمان نباشد و تنها برای فریب و نیرنگ دیگری عذرخواهی کند. از این روست که در آیات 91 تا 93 سوره توبه پذیرش عذر را منوط و مشروط به خلوص و صداقت افراد می کند؛ زیرا هدف از عذرپذیری و عذرخواهی آن است که شخص از خطا و عمل خویش پشیمان بوده و در حقیقت کارهای خویش را نادرست، ضدهنجاری و ضداخلاقی و یا ضدقانونی و شرعی ارزیابی کرده است و می کوشد تا به نحوی آن راجبران کند. بنابراین اگر از صداقت و خلوص برخوردار نباشد و آن چه در دل دارد با آن چه بیان می کند متفاوت باشد درحقیقت قصد فریب و نیرنگ دارد که در این صورت نه تنها روزی نیرنگ وی آشکار می شود بلکه همین عذر وی نیز پذیرفته نمی شود. البته برای مردم عادی تشخیص نیات آدمی سخت و دشوار است ولی کسی که عذرتراشی می کند و یا از روی صداقت عذرخواهی نمی کند روزی رسوا می شود.

2- حسن نیت

درحقیقت می توان گفت که از شرایط پذیرش عذر، حسن نیت است. به این معنا که شخص در عذرخواهی خویش حسن نیت داشته باشد و قصد فریب و نیرنگ دیگری را نداشته باشد. این مطلب را از همین آیات پیش گفته می توان به دست آورد و شاید حتی گفت که خلوص وحسن نیت هر چند دو مفهوم می باشند ولی از نظر مصداقی در این جا یکی هستند و اهل خلوص و اخلاص دارای حسن نیت نیز می باشند.

3- عدم تکرار خطا

از دیگر شرایط پذیرش کامل عذر آن است که شخص دیگر به خطا و کاری که انجام داده است باز نگردد و با عمل خوب و به دور از خطا و اشتباهی که مرتکب شده است صداقت خویش را نشان دهد. از این روست که خداوند در آیات 106 تا 110 سوره نحل پذیرش عذر در مقابل بر زبان راندن کلمات کفرآمیز در شرایط سخت و ناچاری را مشروط به نشان دادن صداقت خویش با شرکت در جهاد برمی شمارد.

داستان این آیات چنان روایات تفسیری گزارش می کنند این است که عمار یاسر به همراه پدر و مادرش یاسر و سمیه از سوی مشرکان شکنجه می شوند تا کلمات کفرآمیزی را برزبان جاری سازند. سمیه و یاسر در زیر شکنجه ها جان می سپارند و به شهادت می رسند. در این میان یاسر تحت فشار شکنجه های سخت تسلیم می شود و ناخودآگاه کلمات کفرآمیز به زبان می آورد و به نوعی تقیه می کند. این درحالی است که در درون بر خلاف منافقان مؤمن می باشد و به خدای یکتا و یگانه ایمان دارد. با این همه پس از آن که از شکنجه رهایی می یابد به نزد پیامبر(ص) می رود و از مسئله خویش و بیان کلمات کفرآمیز عذرخواهی می کند. در این جاست که مسئله روشن شدن صداقت مطرح می شود و خداوند پذیرش پوزش و عذر وی را منوط و مشروط به صداقت می کند و از وی می خواهد که با حضور د رمیادین جهاد صداقت خویش را نشان دهد.

از این جا می توان گفت که صبر و تحمل مشکلات بعدی در راه توبه و بازگشت می تواند شرطی برای پوزش خواهی دانست. به این معنا که شخص اگر توبه واقعی کرد و در عمل نشان داد که در راه جدید خویش صادق است و می کوشد تا اشتباهات خویش را جبران کند و در این راه مشکلات آینده را نیز تحمل کند.

به سخن دیگر، عذرخواهی و عذرپذیری باید به گونه ای باشد که شخص واقعاً در مسیر درست قرار گیرد و از اشتباه و خطای خویش پند گیرد و دوباره به آن بازنگردد و حتی با کارهای درست در شرایط سخت و دشوار خود را بیازماید که دوباره به سوی خطا بازنگردد وگناه و اشتباهی را مرتکب نشود.

عذرخواهی می تواند نسبت به فقیران و بینوایان نیز باشد. به این معنا که اگر شخصی ناتوان از کمک و یاری مستمندان و تنگدستان باشد می بایست با بیان ملایم و نرم و عذرخواهی شایسته دلیل ناتوانی خویش را نشان دهد. (اسراء آیه 28)

عذرهای شرعی

برخی از امور در قرآن به عنوان عذر شرعی پذیرفته شده است که می تواند در امور دیگر نیز تعمیم یابد. از آن جایی که آشنایی با این موارد و مصادیق می تواند مفید باشد به طور گذرا به مهم ترین عذرهای شرعی در این جا توجه داده می شود.

ازجمله عذرهای شرعی می توان به اضطرار و ضرورت اشاره کرد. انسان ها در برخی از موارد چون اضطرار می توانند از محرمات استفاده کنند و از گوشت مردار و حرام برای سد گرسنگی و جوع بهره برد. (انعام آیه 119 و بقره آیه 173 و مائده 3)

البته اضطرار امری را مباح می کند ولی این اباحه و اجازه به اندازه برطرف کردن مسئله و ضرورت است و نمی تواند دوام یابد و به عنوان یک اصل هم چنان باقی و برقرار باشد و یا شرایط را به گونه ای کرد که در شرایط اضطرار قرار گرفت.

از دیگر موارد می توان به اکراه و اجبار اشاره کرد که آیه 106 سوره نحل و نیز 33 سوره نور به این مسئله اشاره کرده است.

بیماری (بقره آیات 183 تا 185) تقیه و ترس (آل عمران آیه 28) خطا (بقره آیه 286 و نساء آیه 92) عجز و ناتوانی (بقره آیه 184 و 233 و 286 و انعام آیه 152) غفلت و انعام آیه 156) فراموشی (بقره آیه 286 و انعام آیه 68) و فقر (بقره آیه 280) لنگی (فتح آیات 16 و 18) و نابینایی (همان) از مواردی است که عذر شرعی محسوب می شود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا