اخلاقی - تربیتیروان شناسیسیاسیمعارف قرآنی

بررسي آثار و عوامل شجاعت از نگاه قرآن

LEBANON-JUSTICE-HEZBOLLAH-ARREST شجاعت، نياز امروز و فردا
شجاعت كه در فارسي از آن به دليري تعبير مي شود، يكي از فضايل اخلاقي و هنجارهاي پسنديده در حوزه رفتاري است كه سر منشا بسياري از دستاوردهاي فردي و اجتماعي است. از اين رو همواره از شجاعان در تاريخ تجليل شده و در هر كشور و سرزمين، داستان ها و افسانه هايي از شجاعان سينه به سينه روايت شده و مي شود. براين اساس مي توان تاريخ شفاهي ملت ها و يا كتب مورخان آزاده را داستان شجاعان ناميد.
تاثيرگذاري اين خصلت و خصيصه در زندگي فردي به ويژه اجتماعي ملت ها تا آن اندازه است كه حتي مي توان گفت در كنار زبان و نژاد و مذهب، زندگي شجاعان است كه هويت فرهنگي ملتي را شكل مي بخشد و به آن جايگاه استقلالي مي بخشد.
از اين رو عنصر شجاعت مردان تاريخي هر ملتي، بنياد هويتي آن را شكل مي بخشد و اصولا عصر طلايي هر ملتي نيز ناظر به دوره شجاعان است كه افتخار ملي و عزت ميهني براي جوامع پديد آورده اند.

شجاعت در حوزه هاي مختلف آثار و بركات خويش را به جا مي گذارد. دراين نوشتار نويسنده بر آن است تا با نگاهي به تحليل قرآن از علل و عوامل و نيز آثار شجاعت به خصوص در حوزه ديني نقش آن را در زندگي بشر چنان كه قرآن تبيين كرده نشان دهد. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.
چيستي شجاعت و دلاوري
دلير كسي است كه بتواند نيروي خشم و انتقام خويش را مديريت كند و اجازه ندهد تا احساسات و عواطف وي را به هر سو بكشاند. در حقيقت، پيروي كردن نيروي خشم و انتقام از نيروي خردمندي در اقدام بر كارهاي مهم و تشويش نداشتن در انجام دادن آن را، دلاوري و شجاعت مي گويند. (جامع السعادات، نراقي، ج 1 ص 242)
ملا احمد نراقي براين باور است كه شجاعت و دلاوري حد اعتدال و ميانه غضب است. (همان ص 323) به سخني هر احساسي از احساسات بشري داراي سه بعد افراطي و تفريطي و اعتدالي است. احساسات متضاد و متناقض در انسان هنگام مواجه شدن با پديده ها پيش مي آيد كه مي توان به شكل تهور و بي باكي و يا ترس و خوف خودنمايي كند و يا به شكل شجاعت بروز و ظهور يابد.
آن چه از كتب اخلاقي به دست مي آيد اين است كه دلير كسي را گويند كه همه كار و كردار وي برخاسته از خرد و دانايي و برابر با احكام عقل باشد و برخلاف عقل تصميمي را اتخاذ نكند و حركتي را انجام ندهد.
در فرهنگ نامه دهخدا در ذيل واژه شجاع آمده است: دلير شدن در كارزار. صفتي است از صفات اربعه جميله كه حد وسط است بين تهور و جبن. دلاوري. دل داري. دليري. صاحب يأس. قوتي است متوسط ميان جبن و تهور. (غياث اللغات). بهادري و دلاوري. جرات. دليري. پردلي. (ناظم الاطباء).
در تداول علماي اخلاق قوه اي كه ميان جبن و تهور است. (از فرهنگ نظام). نيرويي است خشمي كه نفس بدوي برتري جويد بر آن كه با وي دشمني سازد. (نوروزنامه). يكي از كيفيات نفسانيه است و از اقسام خلق است.
ملاصدرا در تعريف آن گويد: شجاعت، خلقي است كه افعال ميان تهور و جبن دو طرف افراط و تفريط آنند و از رذائلند.
خواجه طوسي گويد: شجاعت آن است كه نفس غضبي، نفس ناطقه را انقياد نمايد تا در امور هولناك مضطرب نشود و اقدام بر حسب راي او كند تا هم فعلي كه كند، جميل شود و هم صبري كه نمايد محمود باشد و بالاخره حد اعتدال غضب را شجاعت گويند و طرف افراط را تهور و طرف نقصان را جبن گويند و از حد اعتدال آن كه عفت است، خلق كرم، نجدت، شهامت، حلم، ثبات، كظم غيظ، وقار و غيره منشعب مي گردد و از طرف افراط آن، كبر، عجب و غيره منشعب مي گردد و از طرف تفريط آن مهابت، ذلت، خساست، ضعف، حميت، عدم غيرت و حقارت نفس منشعب مي شود.
خلاصه آنكه، حكماي قديم براي نفس سه قوه متباينه شمرده اند: قوه ناطقه، قوت غضبي، قوت شهواني. قوت غضبي كه آن را نفس سبعي نيز گويند مبدأ خشم و دليري و اقدام بر اهوال و شوق تسلط و ترفع و مزيد جاه باشد و هرگاه حركت نفس سبعي به اعتدال بود و نفس ناطقه را انقياد نمايد تا در امور هولناك مضطرب نشود و اقدام بر حسب راي او كند شجاعت حاصل آيد و نيز حكماي قديم از قبيل فيثاغورس و سقراط و افلاطون براي سعادت و براي فضيلت چهار مرحله مقرر داشته اند كه يكي از آن شجاعت است و اما انواعي كه در تحت جنس شجاعت است يازده نوع است: كبر نفس. نجدت. بلندهمتي. ثبات. حلم. سكون نفس. شهامت. تحمل. تواضع. حميت. دقت. (از اخلاق ناصري ص 48، 72، 74، 76، 91، 92)
آثار شجاعت از نگاه قرآن
براي تبيين جايگاه شجاعت و دليري در تحليل قرآني نگاهي به آثار آن مي شود تا ضمن آشنايي با آثار آن از نگاه قرآن، اهميت و ارزش آن نيز دانسته شود.
نخستين اثر و كاركردي كه قرآن براي شجاعت و دليري بيان مي كند، صداقت و راستگويي است. انسان شجاع به سبب اين كه بر ترس خويش غلبه كرده، در همه عرصه ها به چيزي كه باور دارد عمل مي كند و صدق در گفتار و تاويل دارد. از اين رو در بيان مواضع خويش، صداقت دارد و اهل راستگويي است.
در رسانه هاي صهيونيستي در سرزمين هاي اشغالي، سيدحسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان به صداقت و راستگويي شهره است. از اين رو، واكنش هاي ايشان به تهديدات سيدحسن نصرالله، واكنش هاي برخاسته از صداقت است و به خود اجازه نمي دهند كه وي را متهم به بلوف زدن و ايجاد جنگ رواني بي پشتوانه عمل كنند. اين مسئله در جنگ سي و سه روزه بارها براي مردم سرزمين هاي اشغالي فلسطين به اثبات رسيده است.
انسان هاي شجاع در ميدان كارزار و جنگ، به سبب صداقتي كه دارند رفتاري بسيار سالم دارند و به چيزي كه مي گويند عمل مي كنند.
به سخن ديگر ميان گفتار و عمل ايشان هماهنگي است و به خود اجازه نمي دهند سخني بگويند و برخلاف آن عمل كنند. از اين رو، اهل نفاق و دورويي نيستند و به سبب باورهاي خويش به آخرت و معاد و اين كه شهيد زنده و جاودان است و از روزي خاص در نزد خداوند بهره مي گيرد، شجاعان و درميادين نبرد ظاهر مي شوند و كارزار مي نمايند. (بقره آيه 177)
كاركردهاي شجاعت در حوزه نظريه پردازي و ارائه نوآوري ها دربخش هاي مختلف علوم انساني و تجربي به خوبي روشن است. از اين رو امام خميني(ره) و رهبرمعظم انقلاب در مسئله نوآوري و نظريه پردازي به مسئله شجاعت به عنوان يكي از عناصر و مولفه هاي اصلي اشاره مي كنند.
نظريه ولايت فقيه از سوي امام در زماني مطرح مي شود كه هم ازسوي دولت وقت و هم ازسوي برخي از حوزويان وي را متهم به وهابي گري مي كنند. اگر شجاعت وي نبود هرگز نمي توانست نظريه ولايت فقيه را پردازش كند و در هياهوي حوزه ها آن را بپروراند و ارائه دهد، چنان كه شجاعت و دلاوري وي بود كه باعث شد يك تنه به مقابله با طاغوت برخيزد و اندك اندك با بيداري مردم، آنان را همراه خويش سازد و بزرگترين نيروي نظامي خاورميانه و ژاندارم منطقه را از عرش قدرت به خاك ذلت بكشاند و دولت شاهنشاهي دوهزاروپانصدساله را از ميان بردارد و حكومت جمهوري اسلامي را برپا دارد و مردم را در سرنوشت خويش به حكم الهي چيره كند و حق ايشان را به آنان بازگرداند.
اين همان شجاعتي است كه در اسوه هاي ديگري كه قرآن بيان مي دارد مي توان يافت. شجاعت حضرت ابراهيم(ع) در حوزه نظريه پردازي توحيد در عصري كه همه ملت ها بر بت پرستي و تعدد خدايان تاكيد داشتند و نيز مبارزه تا تغيير جهت اديان و مذاهب عصر خويش ومبارزه با دولت طاغوتي نمرودي از جمله مطالبي است كه قرآن در آيات بسياري بدان اشاره كرده است كه برخي از آنها آيات 258 سوره بقره و 80 و81 سوره انعام و 41 تا 46 سوره مريم و 51تا 68 سوره انبياء و 102 و 103 سوره صافات است.
همين شجاعت و شهامت در عرصه هاي مختلف به ويژه عرصه پاسداري از توحيد و دولت توحيدي است كه درسوره مائده، خداوند ملت شريف ايران را بدان مي ستايد و ايشان را مردماني محبوب خدا و علاقه مند به او مي شمارد كه در راه خداوند و دولت اسلامي از هيچ كسي ترسي ندارند و از سرزنش سرزنشگران داخلي و خارجي باكي ندارند و از مواضع حقاني خويش عقب نشيني نمي كنند.
ملت ايران، ملت شجاع و محبوب خدا
روايات چندي درمعرفي ملت ايران براساس آيه 54 سوره مائده به عنوان مردان شجاعي كه خداوند را دوست مي دارند و خداوند نيز ايشان را دوست مي دارد و عزت براي مؤمنان و ذلت براي كافران به ارمغان مي آورند، وارد شده است كه مي توان به كتب روايي و تفسيري مراجعه كرد. در كتاب تفسير وزين مجمع البيان مجلدات 3و4 در صفحه 321 به اين مطلب اشاره شده است.
در اين آيه در تبيين شجاعت ملت شريف ايران آمده است كه ايشان تنها براي خدا و در راه او مجاهدت و تلاش مي كنند و هر گامي كه برمي دارند در راستاي رضايت و خشنودي خداوند است، از اين رو محبوب خداوند مي شوند. از سرزنش هاي هيچ كس و تهديدات هيچ عنصر داخلي و خارجي نمي هراسند و تنها دل به خدا داشته و به خواست و اراده او توجه دارند و خداوند به سبب همين خصلت شجاعت و اخلاص در عمل و قول، ايشان را بر دشمنانشان پيروز مي گرداند و از دانش گسترده و فضل واسع خويش به اين ملت هر آن چه را خواهند ارزاني مي دارد.
اصولا ابلاغ رسالت و تبليغ اسلام جز به شجاعت امكان پذير نيست. در گذشته مشركان به عنوان پيروي از دين اجداد و نياكان با آموزه هاي توحيدي اسلام مخالفت مي ورزيدند و در زمان ما به عنوان مبارزه با خرافات و پيروي از علم و عقل به مبارزه با آن مي پردازند و اصولا تعبد و تقليد را بيرون از دايره عقل مي شمارند و با عناوين ظاهرفريب و گمراه كننده به جنگ اسلام مي آيند.
اسلام به سبب دعوت به نماز و اصول تعبدي در ميان برخي جوامع و افراد به عنوان دين خرافي و تقليدي و ضدعقلاني و حتي دين خشونت و ترور معرفي مي شود. گفتمان غالبي كه با تبليغات رسانه ها ايجاد مي شود به گونه اي است كه پذيرش دين اسلام و يا عمل به آن را براي بسياري دشوار مي سازد و اين گونه است كه شجاعت در ابراز تدين و دين داري لازم است تا شخص باورها و ايمان خويش را حفظ كند.
اگر همه پيامبران به سبب شجاعت خويش توانستند دين توحيد را تبليغ و ابلاغ كنند. (نمل آيه 10 و احزاب آيه 39) اين مسئله براي پيامبر(ص) و امت او سخت تر است و لازم است تا پيروان وي شجاعت بيش تري داشته باشند تا بتوانند در عصر فشار رسانه ها و گفتمان سازي هاي جعلي كه هرگونه انديشه و تفكر آزاد را از انسان در عمل سلب مي كند، دينداري خود را حفظ و يا ديگران را به آن دعوت كنند.
قرآن يكي از آثار مهم شجاعت ديني را جلب محبت الهي برمي شمارد؛ زيرا كسي كه در راه خدا حركت مي كند موجبات خشنودي وي را فراهم مي آورد و محبت خداوندي را براي خود مي خرد. (آل عمران آيه 146 و صف آيه 4) بنابراين همه آثاري كه بر محبت خداوند در آيات ديگر بيان شده براي مردم شجاع نيز خواهد بود.
جلب فضل الهي و تفضلات ويژه از ديگر آثار شجاعت ديني است كه خداوند در آيه 54 سوره مائده براي شجاعان ديني بيان مي دارد.
پيروزي از ديگر آثاري است كه خداوند براي شجاعت و شهامت رزمندگان اسلام مطرح مي سازد. (بقره آيات 249 و 251) البته پيروزي اختصاص به ميدان رزم و جهاد ندارد و چنان كه گفته شد حتي در حوزه هاي نظريه پردازي و ارايه ديدگاه ها و يا اجراي نظريات جديد نيز شجاعت، عامل پيروزي در اين عرصه هاست.
از نظر قرآن، شجاعت انسان هاي مؤمن در عرصه هاي مختلف نشانگر وجود تقواي واقعي است؛ زيرا تنها انسان هايي كه از خدا خوف دارند و مي ترسند كه با كارهاي نادرست و خلاف، ناخشنودي خداوند را سبب شوند، با پرهيزگاري مي كوشند تا رضايت خداوند را جلب نمايند و لذا در همه كارهاي خويش شجاعت را همراه دارند و جز از خداوند از كسي نمي هراسند.(بقره آيه 177)
مجموعه افرادي را كه خداوند به عنوان شجاعان مطرح مي سازد نشانگرآن است كه تنها اهل توحيد و تقواي واقعي انسانهاي شجاع هستند. از جمله اين گروه مي توان به حبيب نجار كه فردي شجاع و فداكار در دعوت به حق در ميان بت پرستان بود (يس آيات 20 تا 26) مومن آل فرعون كه به تنهايي به دفاع از موسي و دعوت وي پرداخت (سوره غافر آيات 28 تا 44) رسولان و فرستادگان به انطاكيه (يس آيات 13تا 18) اصحاب كهف (كهف آيات 13و 14) جادوگران فرعون كه به موسي گرويدند و مصلوب شدند (اعراف آيات 121 تا 126) مردم هوازن (فتح آيه16) اشاره كرد.
عوامل پيدايش شجاعت
ريشه شجاعت ديني و واقعي را مي توان در باورها و بينش ها و نگرش هاي آدمي جست وجو كرد. كساني كه به آخرت باور دارند و خداوند را پروردگاري مي دانند كه همه هستي را از كلي و جزيي مديريت مي كند، به طور طبيعي خود را همواره با امدادهاي خداوند مي يابند از اين رو در آيات 125 و 126 سوره آل عمران و نيز 10 و 11 سوره انفال و 4 سوره فتح، باور به امداد و ياري الهي مايه محكم شدن دل ها و نهراسيدن از انبوه دشمنان معرفي شده است.
در حقيقت ايمان به خدا (آل عمران آيات173 و 175 و مائده آيه23 و آيات ديگر)، توجه به قيامت و حسابرسي هر كار ريز و درشت از سوي خداوند (احزاب آيه39)، عقيده به معاد و بازگشت به سوي خدا (بقره آيات249 تا 251 و اعراف آيات 124 و 125 و آيات ديگر)، خوف از خدا (مائده آيه3و 23 و 44 و احزاب آيه37 و 38) در كنار توكل بر او (مائده آيه 23 و انفال آيه 49 و هود آيه53 و 54) از مهم ترين و اساسي ترين علل و عوامل شجاعت شمرده شده است.
به سخن ديگر در اين آيات بر نقش حساس و اساسي بينش ها در نگرش ها و رفتارها توجه داده مي شود تا انسان با تغيير در بينش و نگرش و تصحيح آن ها بكوشد تا رفتارهاي بيروني و اجتماعي خويش را به شكل تازه و جديد سامان دهي كند.
در اين ميان خداوند با تأكيد بر تمرين و آماده سازي خود براي رويايي با هر مشكل و دشمني، مي كوشد تا به علل واسباب ظاهري نيز توجه دهد. (نمل آيه 10 تا 13) از اين رو خداوند به حضرت موسي(ع) فرمان مي دهد تا پيش از رو به رو شدن با دشمن بارها كردن عصا و گرفتن دوباره اژدها بر ترس خويش غلبه كند و با آمادگي كامل به مقابله با دشمن برود. تمرين و بهره گيري از همه امكانات مانند (برادري كه فصيح تر و زبان آورتر است) از ديگر شيوه هايي است كه شجاعت را مي افزايد و زمينه روحي و رواني براي مقابله را فراهم مي آورد.
آيات چندي با اشاره به ريشه ترس از غير خدا مي كوشد تا ريشه هرگونه ترس را در انسان بكشد؛ لذا هرگونه ترس از غير خدا را نادرست مي شمارد و خواهان خشيت از خداوند و نه ديگران مي شود (مائده آيه44) اين گونه است كه شخص آمادگي مي يابد تا در برابر هر امر غيرخدايي خود را واكسينه كند و به جز از خدا از كسي نهراسد. اين امر غير خدايي كه موجب ترس مي شود مي تواند انسان و يا وسوسه هاي شيطاني باشد. (آل عمران آيه 175) از اين رو ترس از آن ها را بيهوده مي شمارد، زيرا در جايي كه خداوند ناظر و حاضر است و پروردگار و مالك بر هر چيزي است ترس از هر چيز ديگري از ابليس و غيرابليس جز از روي ناداني و جهالت و يا غفلت نخواهد بود.
به هر حال شجاعت، لازمه دست يابي به بسياري از امور است. لذا از مردم خواسته شده كه در زندگي خويش قدرت را در كنار خرد قرار دهند تا به شجاعت واقعي دست يابند و از آثار دنيوي و اخروي آن بهره مند شوند.
شجاعت نياز امروز و ديروز هر جامعه اي براي دست يابي به پيروزي در عرصه هاي علمي و صنعتي است. اگر بخواهيم به تمدن سازي جديد اسلامي دست يابيم لازم است كه شجاعت را در همه عرصه ها داشته باشيم و جز از خداوند از كسي نهراسيم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا