اعتقادی - کلامیمعارف قرآنی

انواع هدايت و اقسام نيروهاى مؤثر در هستى

هدايت تكوينى و هدايت اختيارى؛ هدايت عمومى و هدايت خصوصى

هدايت در قرآن داراى انواع و اقسام چندى است. همه انواع و اقسام آن از نظر قرآن ويژه ذات بارى است. در آياتى از قرآن هدايت اختيارى و هدايت تكوينى به خداى سبحان نسبت داده شده است.

اين گونه نيست كه هدايت تكوينى ويژه آفريده هاى با شعور بوده باشد; بلكه همه آفريده ها از آن بهره مند مى گردند. خداوند در اين باره مى فرمايد: «الَّذِى أَعْطَى كُلَّ شَىْء خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى;(طه/ 50) خدايى كه خلقت هرچيزى را به آن چيز بخشيد و سپس هدايت كرد; و نيز مى فرمايد: «الَّذِى خَلَقَ فَسَوَّى * وَ الَّذِى قَدَّرَ فَهَدَى;(اعلى/ 3) خدايى كه خلق كرد و به تمام و كمال اعتدال آفريد; و خدايى كه اندازه گيرى كرد و هدايت نمود. در اين آيه تسويه و هدايت و هدايت را نتيجه ى مطلق آفرينش و تقدير دانسته است; در نتيجه، هدايت عمومى آفريده ها را اثبات مى كند.

از اين جا روشن مى شود كه اين هدايت غير از هدايت خصوصى است كه در مقابل اضلال قرار مى گيرد; چون خداى سبحان، هدايت خصوصى را از برخى نفى كرده و به جاى آن ضلالت را اثبات نموده است در حالى كه هدايت عمومى از هيچ يك از آفريده ها نفى نشده است; بنابراين آياتى: «وَ اللَّهُ لاَ يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّــلِمِين;(جمعه/ 5) خدا گروه ستمكاران را هدايت نمى كند»; يا«وَ اللَّهُ لاَ يَهْدِى الْقَوْمَ الْفَـسِقِين ;(صف/ 5) خدا گروه فاسقان را هدايت نمى كند» از جهت نفى هدايت عمومى و تكوينى نيست بلكه مربوط به هدايت خصوصى و اختيارى است».

و نيز اين معنا روشن مى شود كه هدايت نامبرده غير از هدايت به معناى «راه نشان دادن» است، چون هدايت به اين معنا نيز خصوصى نيست، بلكه مؤمن و كافر را نيز در بر مى گيرد و خداوند راه را به كافر و مؤمن مى نماياند; چنان كه مى فرمايد: «إِنَّا هَدَيْنَـهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَ إِمَّا كَفُورًا;(دهر/3) ما راه را به همه ى انسان ها نشان داديم، چه شكرش را به جا آرد و چه ناسپاسى ورزد» و نيز مى فرمايد: «وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَـهُمْ فَاسْتَحَبُّواْ الْعَمَى عَلَى الْهُدَى;(فصلت/ 17) ما ثمود را هدايت كرديم ولى خودشان كورى را بر هدايت ترجيح دادند».

هدايت در اين دسته از آيات ويژه دارندگان عقل و شعور است و مراد از آن هدايت تشريعى است. افزون بر آن كه هدايت عمومى و تكوينى، هدايتى مبتنى بر تقدير و نتيجه ى آن است و از نظر مورد و نتيجه ى عموميت دارد; ولى هدايت تشريعى هدايتى خصوصى و ويژه دارندگان عقل و شعور است; و هدايت تشريعى و خصوصى بشر با تقدير نمى سازد; زيرا تقدير عبارت از تهيه اسباب و علل است تا آن اسباب و علل، موجود را به سوى غايت هدف و خلقتش بكشاند، هر چند كه اين هدايت (خاص بشرى) هم از جهت نظام كلى عالم داخل در حيطه ى تقدير است ولى اين نظر غير آن نظر است.

به هر حال هدايت عمومى عبارت است از اين كه خداوند هر چيزى را به سوى كمال وجودش راهنمايى كرده و آن را به هدف خلقتش برساند. اين هدايت همان است كه به وسيله ى آن هر چيزى به وسيله ى آن چه قوام ذاتش اقتضاى آن را دارد (همانند نما و كمال و افعال) كنده مى شود.

پس از قرآن استفاده مى شود كه چيزها به وسيله ى هدايت عمومى الهى به سوى هدف و اجل هاى خود كشانده مى شوند و هيچ موجودى از عموم اين قانون كلى بيرون نيست; و خداوند اين هدايت را براى هر موجودى حقّى بر عهده ى خود دانسته و مى فرمايد: «إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى * وَ إِنَّ لَنَا لَلاَْخِرَة والاولى; (ليل / 13) هدايت به عهده ماست و آخرت و اولى از آن ماست.»

اين آيه با اطلاقش هم شامل هدايت عمومى و تكوينى است و هم هدايت خصوصى و تشريعى انسان. و روشن مى سازد كه حق چيزها بر خدا يكى اين است كه آن ها را به طور تكوينى به سوى كمالى كه برايشان مقدر كرده هدايت فرمايد و در خصوص انسان او را به سوى كمال، هدايت تشريعى كند. بنابراين هدايت تشريعى داخل در هدايت عمومى و تكوينى است و قضا و قدر بدان احاطه مى يابد.

البته انسان جز با يك سلسله افعال اختيارى و ارادى به كمال نمى رسد و اين افعال نيز از او سر نمى زند مگر از روى اعتقادات نظرى و عملى كه در انسان است، در نتيجه انسان بايد در تحت قوانين خاصى زندگى كند; اين قوانين همان شريعت است; و از سوى ديگر حوادث اجتماعى و فردى پديد مى آيد تا انسان در برخورد با اين دو آن چه در توان و استعداد خود داراست به فعليت رساند و در پايان خوشبخت يا بدبخت گردد. آن چه باطن و استعداد را آشكار سازد امتحان و بلا است كه منطبق بر حوادث تشريع است.

همان طور كه هدايت عمومى الهى همراه با تمامى كائنات است و هر موجودى را از ابتداى وجودش تا آخرين دم تا زمانى كه در طريق رجوع و بازگشت به خداست، از آن جدا شدنى نيست، هم چنين تقديرات الهى از پشت سر آن را به سوى اين هدف ميراند، چنان كه خداوند در اين باره مى فرمايد: «والذى قدّر فهدى;(اعلى/ 3) كسى كه مقدر كرد پس هدايت نمود» چون مقداراتى كه علل و اسباب محيط به هستى آن موجود است، آن را از حالى به حالى بر مى گرداند; نخست حالتى اول به آن مى دهد سپس به حالت دوم و از آن به حالت سوم مى آورد و هم چنان چيزها را از پشت سر به پيش مى راند.

چنان چه مقدّرات چيزها را به پيش مى راند، هم چنان اجل ها نيز او را به سوى پايان و كمال مى كشانند; چون اجل ها آخرين مرحله و نقطه نهايى و پايانى وجود هر چيزى هستند، او را به سوى خود مى كشانند; چنان كه خداوند مى فرمايد: «مَا خَلَقْنَا السَّمَـوَ تِ وَ الاَْرْضَ وَ مَا بَيْنَهُمَآ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَل مُّسَمًّى وَ الَّذِينَ كَفَرُواْ عَمَّآ أُنذِرُواْ مُعْرِضُون;(احقاف/ 3) ما آسمان ها و زمين و آن چه ميان آن دو است جز به حق نيافريده ايم و جز براى مدتى تعيين شده از پيش پديد نياورده ايم ولى كسانى كه كافر شدند از آن چه انذار و تحذير مى شوند روى گردانند.»

اين آيه همه ى چيزها را بسته به غايات آن مى داند كه همان اجل هايشان است; و معلوم است كه دو چيز هنگامى كه به هم مرتبط باشند و يكى از ديگرى نيرومندتر باشد، آن توانمند ناتوان را به سوى خود مى كشد; و چون اجل ها امورى ثابت و تغييرناپذيرند، پس هر موجودى را از جلو به سوى خود مى كشند; زيرا ثابت و نيرومندتر هستند.

بنابراين چيزها، همه در احاطه ى نيروها و قواى الهى قرار دارند، قوه اى از پشت سر، آنها را به سوى نقطه ى نهايى شان هُل مى دهند و نيرويى كه از جلو آنها را به همان نقطه جذب مى كند و قوه اى همراه آن است كه تربيتش مى كند. اين ها سه قوه ى اصلى است كه قرآن كريم آن ها را اثبات مى كند غير از آن قوايى هستند كه حافظ، رقيب و قرين موجودات است مانند فرشتگان، شياطين و مانند آن ها.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا