اجتماعیاخلاقی - تربیتیمعارف قرآنی

تحليل رفتار مومنان

qranبرای هر امری، خروجی و بروندادی است که به عنوان آثار و کارکردهای آن مورد توجه قرار می گیرد. اصولا انسان برای ارزش گذاری هر چیزی، به آثار، پیامدها، کارکردها و نقش آن توجه می کند و بها و قدر و قیمت هر چیزی را براساس این معیار می سنجد.

بر این اساس اگر بخواهیم برای ایمان به عنوان پدیده ای انسانی و دین باوری به عنوان پدیده اجتماعی، ارزش و اعتباری قایل شویم می بایست به آثار ایمان در مومنان به ویژه در حوزه رفتارهای اجتماعی و بازتاب های عمل توجه کنیم. این گونه است که قرآن همواره به دنبال طرح مساله ایمان، عمل صالح و کارهای نیک و شایسته را بیان می کند و اصولا ایمان را جز در عمل صالح نمی یابد. از این روست که ایمان را کلمه طیب و پاکی برمی شمارد که عمل صالح و رفتارهای نیک آن را بالا می راند و بدان ارزش و اعتباری بلند در نزد خداوند می بخشد.

در آیات و روایات، ایمان بدون عمل صالح را همانند درخت بی بار و برمی شمارد و صالحان را تنها برخوردار از پاداش های رستاخیزی و نعمت های بهشتی معرفی می کند.

بر این اساس می توان گفت که تحلیل رفتاری مومنان در آموزه های وحیانی قرآن، جز راه درست شناسایی وجود ایمان واقعی در شخص نیست. اگر شخصی به درستی ایمان داشته باشد، آن را می توان در رفتارهایش دید و بازتاب عملی ایمان را در رفتارهای او مشاهده کرد. عمل صالح از نظر قرآن همان ایمان مشهود و میوه و بار آن است.

نویسنده در این نوشتار براساس این پیش فرض به سراغ آیات قرآنی رفته است تا نشان دهد که از نظر قرآن مومنان در رفتارهای خویش چگونه هستند و ایمان در جان و تن ایشان چگونه به شکل مشهود تاثیر می گذارد و بازتاب ایمان در شخص چگونه است؟ با هم این مطلب را ازنظر می گذرانیم.

ایمان در زندگی

به نظر می رسد که ایمان، در فرهنگ قرآنی و اصطلاحات اسلامی تنها امری باطنی و عاطفی نیست. از این رو اعتقاد قلبی به تنهایی کفایت نمی کند هر چند که عنصر و مولفه اصلی آن را تشکیل می دهد. به سخن دیگر، اعتقاد قلبی در تحقق مفهومی اعتقاد هر چند که شرط لازم بلکه عنصر اصلی به شمار می آید ولی شرط کافی نیست و برای تحقق ایمان واقعی عنصر عمل صالح به عنوان شرط اساسی دیگر مورد تاکید است. از این روست که راغب اصفهانی در کتاب مفردات الفاظ قرآن کریم در یکی از معانی ایمان، بر این نکته تاکید می کند که مقصود از ایمان در آیات قرآنی دارای مولفه های سه گانه اعتقاد قلبی، راست گفتاری و راست کرداری است. (مفردات راغب ذیل واژه آمن)

بر این اساس می توان گفت که دو عنصر اخیر که در حوزه عمل قرار می گیرد از شروط اساسی تحقق ایمان به شمار می آید. راست گفتاری بیانگر تصدیق میان اعتقاد باطنی و درونی و رفتاری است. بر این اساس است که می توان منافقان را از دایره ایمان بیرون راند هر چند که در دایره اسلام زبانی هستند؛ زیرا عنصر تصدیق میان اعتقاد و قول را منافقان فاقد هستند و اسلام و ایمان تنها لقلقه زبان ایشان است و به آن چه می گویند باور ندارند.

راست کرداری، به عنوان شرط سوم گروه دیگری از اهل اسلام را از دایره ایمان بیرون می راند که در کاربردهای قرآنی از آنان به فاسقان و فاجران تعبیر می شود. ایشان هر چند که دو شرط نخست را دارا می باشند و میان قول و اعتقاد ایشان نوعی ارتباط تصدیقی وجود دارد ولی میان آن دو عنصر با عنصر سوم پیوندی وجود ندارد و همین گسست موجب می شود تا از دایره ایمان خارج شوند.

فاسقان و فاجران کسانی هستند که به آموزه های دینی و وحیانی اسلام اعتقاد و باور داشته و از پیونددهی واقعی میان دل و زبان و آن چه بر زبان می آورند همان چیزی است که در باطن به آن اعتقاد و باور دارند و از این نظر می توان آنان را صادق و مصدق دانست ولی از سوی دیگر اهل تصدیق نیستند؛ زیرا میان اعتقاد و قول ایشان از سویی با عمل ایشان ارتباط و پیوند تصدیقی و صادقی وجود ندارد و به آن معتقدند و بر زبان می آورند عمل نمی کنند. از این روست که ایشان را فاسق شمرده اند.

اهمیت عمل صالح

عنصر عمل صالح به معنای مهم ترین عنصر ایمانی نه تنها در تحقق واقعی ایمان نقش دارد بلکه بازتاب عینی، ملموس و مشهود ایمان است که می بایست به عنوان شرطی لازم و اصلی مورد توجه و تحلیل قرار گیرد و در ارزش گذاری شخصیت های انسانی و داوری در حق ایشان مورد تأکید باشد.

بر این اساس کسانی که در حوزه رفتاری و کرداری و عملی، براساس آموزه های وحیانی حرکت نمی کنند و رفتارهای پسندیده و معروف عقلانی، عقلایی و شرعی از ایشان سر نمی زند نمی توانند به عنوان مومن معرفی شوند؛ زیرا تحقق مفهومی ایمان زمانی است که این سه شرط به طور کامل وجود داشته باشد و هرگونه مخالفت میان قول و عمل و اعتقاد به معنای نفاق و فسق شمرده می شود و از دایره ایمان به دایره اسلام و یا حتی کفر و شرک رانده می شود.

از این روست که بسیاری بر این اعتقاد هستند که ایمان زمانی معنا و مفهوم می یابد که در زندگی فردی و اجتماعی و عمل و رفتار شخص نمود عینی و مشهود داشته باشد. از این منظر، زندگی ایمانی، زندگی سرشار از راستگویی و صداقت در قول و درستکاری و راست کرداری در رفتار و عمل است.

این مطلب را به سادگی می توان از آیات و آموزه های قرآنی و نیز خطبه امیرمومنان علی(ع) در صفات متقین یافت. در این جا نگاهی به صفات و منش و کنش اهل ایمان در تحلیل قرآنی می شود تا به نقش عنصر رفتاری و عملی در تحقق مفهوم واقعی ایمان از منظر قرآن آشنا شویم.

ناگفته نماند که از نظر قرآن و تحلیل آن، ایمان از امور تشکیکی و دارای مراتب و درجات است که نسبت به هر درجه و مرتبه ای از آن، تأکید بر عمل شدت و ضعف می یابد و کسانی که در مرتبه ای والاتر و برتری از ایمان نشسته اند در عمل نیز کوشاتر و رفتارهای ایشان پسندیده تر و مقبول تر می باشد و جاذبه های رفتاری و کرداری آنان است که مردم را به ایمان دعوت می کند نه گفتارها و سخنان شیرین و جذاب ایشان که تنها در هنگام سخن گفتن مردم را مجذوب و در هنگام عمل گریزان و فراری می دهد.

بر این اساس است که وقتی به آیات قرآنی توجه می شود، میان ایمان و عمل رابطه تأثیر و تأثر برقرار می شود و برای افزایش ایمان بر تشدید عمل های صالح و پسندیده تأکید می شود و برای تحکیم و افزایش اعمال صالح و نیک بر تقویت ایمان اهتمام می گردد. از این روست که خداوند در آیات قرآن کریم عمل به احکام و مواعظ الهی را یکی از علل و عوامل افزایش و تشدید ایمان در شخص می شمارد و افزایش ایمان را از راه اعمال صالح و نیک تر امری طبیعی می داند؛ چنان که افزایش اعمال صالح و تقویت کمی و کیفی آن را نیز به سبب افزایش ایمان در شخص مورد تأکید قرارمی دهد.

بنابراین می توان این نتیجه گیری را از آیات داشت که هر چه درجات ایمان افزایش می یابد رفتارها و کردارهای شخص از نظر کمی و کیفی افزایش می یابد و رفتارهای بیش تر وصالح تری را در هنگام عمل به نمایش می گذارد چنان که افزایش عمل صالح و کیفیت یابی آن به شکل احسان و ایثار و آداب های پسندیده نیز موجبات افزایش درجات ایمانی شخص می شود.

رفتارهای اجتماعی مؤمنان

از آن جایی که عنصر کردار نیک و منش پسندیده به عنوان عنصر اصلی ایمان و تحقق مفهومی آن مورد تأکید قرارگرفته است می توان با نگاهی به ویژگی هایی که قرآن برای ایمان و صفات مؤمنان برمی شمارد به رفتارهای برخاسته از ایمان دست یافت و بازتاب های آن را در زندگی اجتماعی یافت. در این بخش با نگاهی گذرا و شتاب زده با توجه به محدودیت های تحمیلی بر نوشتار، گوشه ای از بازتاب های ایمان در عمل اجتماعی براساس تحلیل قرآنی و آموزه های وحیانی بیان می شود.

ایمان در منش انسانی تأثیرگذار است و مؤمن دارای نوعی آرامش خاصی است که برخاسته از ایمان وی می باشد و نمی توان آن را در چیز یگری چون پیوند زناشویی و یا اجتماعی یافت. از این رو کسانی که دارای ایمان هستند مردمانی با ویژگی و منش خاصی نیز می باشند. اگر به ایشان و رفتارها و کردارهایشان توجه شود، نوعی وقار و آرامش را در ایشان می توان یافت که حتی به سبب قدرت روحی و معنوی به دیگران نیز منتقل می شود. شاید با کسانی روبه رو و مواجه شده باشید که در اوج اضطراب ها و تشویش ها، از آرامش خاصی (نه بی تفاوتی و بی دردی) برخوردار می باشند و این آرامش را به اطرافیان نیز منتقل می کنند و آنان را در شرایط سخت و بحران به سکون و آرامش و اطمینان سوق می دهند.

این گونه از آرامش یکی از نخستین بازتاب های عینی و مشهود ایمان در تحلیل قرآنی است. انسانی که از نظر منشی به آرامش باطن نرسیده باشد برخوردار از ایمان نیست و ایمان تنها لقلقه زبان اوست و یا در وجودش به تصدیق عملی در نیامده است.

آیات قرآنی چندی برای ایمان این گونه آرامش را در دنیا و آخرت بیان می کنند. به این معنا که بازتاب ایمان در زندگی دنیوی و اخروی چیزی جز آرامش نمی تواند باشد و هرگونه تشویش و اضطراب در دنیا و آخرت را می بایست در فقدان ایمان جست وجو کرد. بر این اساس که در آیاتی چون 62و 277 سوره بقره و 139 سوره آل عمران و نیز 30سوره فصلت و 13سوره احقاف و 13سوره جن به وجود آرامش در زندگی دنیوی و اخروی مؤمنان اشاره می کند و می فرماید که آنان به سبب این که فرشتگان برایشان فرود می آیند دارای استقامتی خاص نسبت به مشکلات و گرفتاری ها هستند و نسبت به آینده ترسی و خوفی ندارند.

آیه 13 سوره جن به بازتاب چنین آرامش و عدم ترس و نگرانی د رعمل اجتماعی ایشان اشاره می کند و می فرماید که آنان ترسی از تنگدستی و فقر مالی و مانند آن ندارند و باکی ندارند که خیری از ایشان کاسته شود و یا امری ناخوشایند بر او چیره گردد؛ زیرا ایمان چنان در جان و باطن ایشان نفوذ کرده که ربوبیت و پروردگاری خداوند را در همه چیز می یابند و هرگونه کاستی خیری و یا افزایش امری ناخوشایند را به مشیت و اراده او می دانند. این گونه بینش و تفکر است که آنان را به آرامش ذاتی سوق می دهد و منش و کنش و واکنش های آنان را مدیریت و مهار می کند.

آسان گیری در اوج قدرت

براساس این تفکر و بینش است که در زندگی خویش بر خود و دیگران آسان می گیرند و هرگز جهان را بر خود و دیگران سخت نمی گیرند. خداوند با گزارشی از رفتار ذوالقرنین یکی از این مؤمنان نشان می دهد که چگونه ایمان موجب شده بود تا ایشان بر مؤمنان سخت نگیرد و نسبت به آنان گذشت و عفو داشته باشد و بر خطاها و اشتباهاتشان مهر گذشت بگذارد.

خداوند در آیه 88 از قول ذوالقرنین و پیام عفو عمومی و گذشتی که می فرستد نقل می کند که در پیمان نامه و منشوری که ایشان صادر کرده بودند این نکته مورد توجه بوده است که هر کسی که ایمان آورد و رسالت ایشان را بپذیرد و پای بند توحید باشد به چنین کسانی می گوییم که ما بر شما آسان می گیریم و شما را به رنج و سختی نمی افکنیم: سنقول له من امرنا یسرا.

بنابراین ایمان می بایست در اوج قدرت کسانی چون ذوالقرنین که بر شرق و غرب عالم چنان که قرآن در همین آیات بیان می کند تسلط و فرمانروایی داشت، به چنان منش و کنش و واکنشی سوق می دهد که نسبت به خطاهای دیگران گذشت و عفو داشته باشد و اشتباهات ایشان را نادیده گیرد و قوانین و اعمال سخت را نسبت به آنان وضع نکرده و آنان را به رنج و سختی نیافکند.

اوج فروتنی در اعمال و منش را می توان در اوج قدرت به نمایش گذاشت و با ارسال پیام شفاف آسان گیری دیگران را به راه آورد و در عمل نشان داد که ایمان چیزی جز آرامش و آسایش برای مردم به همراه ندارد. (همان)

اگر خداوند خود را به آمرزش و بخشش گناهان و خطاها می ستاید و اهل توبه و بازگشت را می بخشد، مؤمن می بایست این ویژگی را در منش و کنش خویش نشان دهد و اهل مغفرت و آمرزش باشد و مردمان خطاکار پوزش خواه را ببخشد.

رفتارهای مؤمن چیزی جز صلاح و صلح و صفا و صمیمیت نیست. از این روست که از هرگونه تجاوزگری به حقوق دیگران مبرا و پاک است و هرگز کاری نمی کند که حق کسی ضایع و تباه شود (ص آیه 249) از تهمت و اتهامات ناروا در حق دیگری خودداری می کند (نور آیه 11 و 17) و از فسادگری پرهیز کرده (اعراف آیه 85) و تنها در اندیشه عدالت و اجرای آن نسبت به خود (ولو علی انفسکم) و دیگری است (نساء آیه 135 و مائده آیه 8)

در بازار و خرید و فروش مراعات کیل و پیمانه و وزن و ترازو را می کند و هرگز در دام کم فروشی و گران فروشی نمی افتد. (اعراف آیه 85 و نیز هود آیات 85 و 86)

بینش و نگرش وی چیزی جز اندیشه اصلاح و اصلاح گری نیست و می کوشد تا جامعه را به آن سمت و سو هدایت کند و با پیروی از آموزه وحیانی و فرمان های حکومتی پیامبر(ص) قوانین آن را مو به مو به مورد اجرا درآورد و زمینه های اصلاحات واقعی را در جامعه پدید آورد. (انفال آیه 1) قرآن، ایمان را مهم ترین عامل ایجاد امنیت وآرامش اجتماعی (نور آیه 55و انعام آیه 82) می داند. بنابر این می بایست بازتاب ایمان را درعمل اجتماعی ایجاد آرامش نسبت به دیگران دانست و مومنان را از علل و عوامل اصلی امنیت اجتماعی برشمرد.

ایشان نه تنها نماز می گزارند و عبودیت خویش را به نمایش می گذارند بلکه با انفاق در راه خدا و کمک به مردمان نیازمند می کوشند تا ایمان و عبودیت خویش را درعمل اجتماعی نشان دهند و بنمایانند. که ایمان جز خیر و صلاح به همراه نمی آورد و آن چه را شخص برای خویش می خواهد برای همگان می خواهد و می کوشد تا در اندازه وسع و توان خویش بدان تحقق خارجی دهد. (مائده آیه 55 و انفال آیه 3 و 4) در منش با دیگری چنان رفتار می کند که برادر خونی انجام می دهد. به این معنا که نسبت به دیگران مهربان و اهل گذشت و کمک و یاری است. (توبه آیه 7 و 11 و آل عمران آیه 102 و 103وحجرات آیه 10) همواره خیرخواه مردم است و آنها را به سوی راه درست زندگی ارشاد و راهنمایی می کند. (غافر آیات 28تا 38) و اصول روابط خویش و دیگری را براساس دوستی و مهر و محبت می گذارد و به مردم از خودشان مهربان تر است. (توبه آیه 71 و بقره آیه 257 وآل عمران آیه 68 و محمد آیه 11).

از آن جایی که نور ایمان در دل او روشن است-و دارای بصیرت (اعراف آیه 203 و آیات دیگر) حق و باطل را می شناسد و از توانایی مشاوره و روشنگری خوبی برخوردار می باشد؛ از این روست که دیگران آن را نسبت به خطوط و افکار گوناگونی که درجامعه رواج دارد و چون حق و باطل درهم آمیخته است آگاه می سازد و آنان را به مسیر روشن و راست راهنمایی می کند. (انعام آیه 122)

انسان شجاعی است و جز از خدا از کسی دیگر هراس و باکی ندارد. (آل عمران آیه 175 و مائده آیه 22و 23) در میان مردمان همان گونه که به شجاعت معروف و نام آور است از نفوذ و محبوبیت فوق العاده اجتماعی نیز برخوردار می باشد و مردم با فطرت پاک و سالم حرف وی را می خوانند و به آن عمل می کنند. (مریم آیه 96)

نسبت به دیگران اهل فروتنی و تواضع است و تکبر و تبختر ندارد و نسبت به موعظه ها و پند و اندرز دیگران از پذیرش بالایی برخوردار می باشد.(بقره آیه 232 و نورآیه 17 و هود آیه 120)

این ها نمونه هایی از بازتاب اجتماعی و رفتاری ایمان درزندگی انسان است و اگر کسی این گونه نباشد و یا عمل نکند می بایست درایمان خویش شک کند. این بدان معناست که ایمان چنین اقتضائات و کارکردها و پیامدهایی در زندگی اجتماعی و رفتاری فرد دارد این ایمان واقعی این بازتاب ها را داشته باشد. ایمان واقعی مرتبه بالاتر و برتری است که اقتضائات و بازتاب های بهتر و رفتارهایی با آداب و کیفیت بهتر و بیش تری برخوردار است که آن را می بایست در صفات محسنان و یا ابرار و سابقون و مانند آن جست. آن چه بیان شده است بازتاب طبیعی ایمان است که در آیات قرآن تحلیل و تبیین شده است. باشد تا در این مسیر گام برداریم و دیگران را با عمل به ایمان بخوانیم وخود را به درجات عالی ایمان چون مقام محسنان و سابقان و ابرار برسانیم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا