اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنی

رياست طلبي و دين زدايي

هواهاي نفساني، ريشه رياست طلبي

رياست طلبي را مي بايست بخشي از دنياطلبي انسان دانست؛ زيرا قدرت و ثروت از زينت هاي دنياست و كساني كه به اين سمت و سو كشيده مي شوند، كساني هستند كه دنيا، چشم و دل ايشان را بسته و هواهاي نفس، راه آخرت را بر آنان سد كرده است.

كساني كه به دنيا علاقه و دوستي شديدي پيدا كنند، چنان گرفتار دنيا مي شوند كه به هيچ چيزي نمي توان ايشان را از خواب غفلت بيدار كرد.

هنگامي كه هواهاي نفساني از طريق وسوسه هاي شيطاني بر اشخاص چيره شود، آنان را نسبت به حقايق هستي و فلسفه وجودي آفرينش، كور وكر مي كند. اين گونه است كه جز انديشه پاسخ گويي به خواسته هاي نفساني به چيز ديگري نمي انديشند.

در اين دنيا كه از آن به جهان آزمون و گرفتاري ها ياد مي شود، هر كسي را به چيزي مي آزمايند. بسياري از مردم به قدرت و ثروت آزموده مي شوند و نشان مي دهند كه معبود و خداي ايشان بر خلاف گفتار و ظاهرشان، همان قدرت و ثروت است. از اين رو طوق بندگي قدرت و ثروت بر گردن مي افكنند و در معبد قدرت و ثروت، بيتوته كرده و به عبادت و پرستش آن مي پردازند.

شايد بزرگ ترين ضربه اي كه اسلام و امت خورده، از سوي كساني باشد كه گرفتار قدرت و ثروت شده اند. البته برخي، قدرت و ثروت را مي خواهند و به آن گرايش دارند ولي برخي ديگر آن چنان دلبسته و عاشق جنوني قدرت و ثروت مي شوند كه جز عشق آن دو، چيزي ايشان را اشباع نمي كند.

عاشقان قدرت، بدترين هاي امت

در ميان امت اسلام، كساني كه عاشق قدرت هستند، بدتر از عاشقان ثروت مي باشند. از اين رو در روايات، بدترين امت را عاشقان قدرت دانسته اند. از امام صادق(ع) روايت است كه فرمود: اتري لااعرف خياركم من شراركم؟ بلي والله و ان شراركم من احب ان يوطا عقبه انه لابد من كذاب او عاجز الراي؛ آيا گمان مي كني من خوبان و بدان شما را نمي شناسم؟ چرا به خدا كه آنان را مي شناسم. بدترين شما كسي است كه رياست را دوست دارد و دوست مي دارد تا مردم پشت سرش راه بروند. اين شخص به ناچار بايد دروغ بگويد و يا ناتوان در راي و پاسخ به مردم باشد. (اصول كافي، كليني، ج3، ص407)

در اين روايت برخي از افراد به ظاهر اهل ايمان كه در پس پرده ريا و توجيهات شرعي و ديني قرار مي گيرند تا حب رياست خويش را پوشيده نگه دارند، معرفي شده اند. اينان هر چند كه برخلاف باطن خويش رفتار مي كنند و اسم رياست طلبي و رياست خواهي را بر زبان نمي آورند، ولي در دل هايشان دوست مي دارند كه از سوي مردم مدح و ستايش شوند و مردم براي احترام و تكريم ايشان در پشت سرشان گام بردارند و اينان در جلو حركت كنند تا به نوعي برتري و قدرت طلبي خود را نشان دهند. اين افراد چون خودشان از قدرت و عزت واقعي بهره اي نبرده اند و چيزي در ايشان نيست تا مردم به سبب آن فضايل، به دنبال ايشان بروند، به ناچار به دروغگويي رو مي آورند تا افراد را جذب خود كنند و با آن كه از توان نظريه پردازي و راي صائب برخوردار نمي باشند مي كوشند خود را صاحب نظريه و راي نشان دهند. اين گونه است كه در پس چهره هاي ظاهر الصلاح، چهره قدرت طلب خويش را مي پوشانند و ريا و دورويي باطن خويش را نهان مي سازند.

امام رضا(ع) نسبت به افرادي كه حب رياست دارند، به شدت هشدار مي دهد؛ زيرا اين افراد تنها موجب از ميان رفتن دنياي مردم نمي شوند بلكه دين آنان را نيز از بين مي برند و خسارت هاي جبران ناپذيري به آنها وارد مي سازند.

معمر بن خلاد نزد امام رضا(ع) نام مردي را مي برد و مي گويد: انه يحب الرياسه؛ آن شخص دوست دار رياست است.

امام رضا(ع) فرمود: ما ذئبان ضاربان في غنم قدتفرق رعاها باضر في دين المسلم من الرياسه؛ اگر دو گرگ درنده به يك گله گوسفند كه چوپان آن حاضر نباشد حمله كند خسارتي كه مي زنند كم تر از خسارتي است كه يك انسان رياست طلب به دين مسلمانان وارد مي سازد. (اصول كافي، ج3، ص405)

مي گويند روزي مورچه اي به حضرت سليمان(ع) عرض كرد: مي داني چرا باد، تحت فرمان توست؟

حضرت(ع) فرمود: نه.

مورچه گفت: براي اين كه بداني رياست و حكومت تو ثبات و استواري اش بر پايه باد است.

به هر حال رياست و قدرت طلبي، نه تنها خود هواهاي نفس و بادي است كه مي بايست از آن پرهيز كرد بلكه از كساني كه رياست دوست هستند بايد به شدت هراسيد كه اينان دين و دنياي امت را بر باد مي دهند و نابودي جامعه را رقم مي زنند.

مريد بازي

برخي از كساني كه اهل قدرت و ثروت هستند، در پي اين هستند كه براي خود مريد و هوادار و پيرو درست كنند.اين بيماري بسيار خطرناك است. اينان براي كه در جامعه اسلامي مردم از انسان هاي قدرت طلب و رياكار بدشان مي آيد، رفتاري را در پيش مي گيرند كه در ظاهر خوب است ولي باطن آن دوزخي است. حضرت اميرمومنان در وصف ايشان مي فرمايد: ما اقبح بالانسان باطنا عليلا و ظاهرا جميلا؛ چه قدر زشت است كه ظاهر انسان زيبا و باطنش بيمار باشد. (غررالحكم، آمدي، ص749)

خداوند به حضرت موسي(ع) وحي كرد: يا موسي من كان ظاهره ازين من باطنه فهو عدوي حقا و من كان ظاهره و باطنه سواء فهو مومن حقا و من كان باطنه ازين من ظاهره فهو وليي حقا؛ اي موسي! هر كسي كه ظاهرش از باطنش بهتر باشد او به حقيقت دشمن من است و كسي كه ظاهر و باطنش يكسان است او مومن واقعي است و كسي كه باطنش از ظاهرش بهتر باشد او به حقيقت ولي و دوست من است. (جامع الاخبار، ص185)

بنابراين كساني كه به ظاهر دنبال خدمت مردم هستند ولي در باطن در انديشه رياست بر ايشان مي باشند، جز منافق و رياكار نمي توان نامي بر آنان نهاد كه بدترين مردمان و اشرار امت مي باشند.

برخي از مومنان ناخواسته در دام افرادي مي افتند كه مرادپرور هستند. اين افراد مي كوشند تا درگوش مومنان و اهل ايمان بخوانند تا آنان را مراد خود و ديگران قرار دهند. بنابراين اهل ايمان بايد مواظب اين دسته افراد باشند؛ زيرا اينان اندك اندك حب رياست را در دل هايشان مي افكنند و گمراهي را براي آنان رقم مي زنند.

به هر حال رياست طلبي و حب رياست، عامل مهمي در دين زدايي از جامعه است. از اين رو لازم است از اين گروه پرهيز كرد و اجازه نداد تا رياست طلبان با ظاهرسازي هاي دروغين به اهداف خود برسند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا