اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیسیاسیفلسفیمعارف قرآنی

ابزارهای شیطانی در جنگ شناختی

بسم الله الرحمن الرحیم

جنگ شناختی از هر نوع جنگی دیگر خطرناک تر و تاثیرگذارتر است؛ زیرا هدف و غایت در جنگ شناختی سلطه بر ذهن و قلب و تسخیر بی چون و چرا آن است تا جایی که دشمن خود به خدمت و تسخیر در می آید و همان کاری را انجام می دهد که سلطه گر می خواهد.

به سخن دیگر، در جنگ شناختی، تسخیر شدگان چیزی جز ابزار تسخیرکنندگان نیستند که همه هستی خویش را در خدمت آنان قرار می دهند و بی چون و چرا بردگانی در خدمت دشمن دیروز و حاکمان سلطه گر امروز می شوند. در این صیرورت، دشمن از ابزارهایی بهره می برد که شناخت آنها می تواند برای هر کسی که با دشمنی مواجه است، مفید و سازنده باشد.

خدا در آموزه های وحیانی قرآن، به ابزارهای شیطانی اشاره می کند که در یک جنگ شناختی از سوی شیاطین به کار گرفته می شود تا تسخیرشدگان در خدمت شیاطین باشند. نویسنده در این مطلب به این ابزارهای شیطانی از نظر قرآن پرداخته است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

تسخیر ذهن و قلب غایت شیاطین

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، شیاطین جنی و انسی، بزرگ ترین دشمن سعادت انسان در طول تاریخ هستند؛ زیرا همه کسانی که به عنوان شیاطین شناخته می شوند، شاگردان مکتب ابلیس جنی هستند که سوگند خورده تا انسان را به شقاوت ابدی بکشاند و از صراط مستقیم الهی و عبودیت سعادت ساز دور کرده و به گمراهی برساند. ابلیس جنی(کهف، آیه 50) به عنوان نخستین شیطان در هستی، ناتوان از سلطه و ولایت مستقیم بر انسان(ابراهیم، آیه 22؛ سباء، آیه 21) ناچار است تا برای دست یابی به هدف خویش از ابزارهایی بهره گیرد که سلطه و ولایت خویش را ایجاد و تحقق بخشد. از همین روست که با توجه به ویژگی نادیدنی جنیان(اعراف، آیه 27) از ابزارهایی بهره می گیرد که به ساحت جنگ شناختی مربوط است؛ زیرا این ابزارها به ابلیس این امکان را می دهد تا بر ذهن و قلب انسان به عنوان دشمن اصلی خویش مسلط شود و او را به تسخیر در آورده و تحت ولایت و سلطه خویش در آورد؛ زیرا در این صورت است که ابلیس شیطانی می تواند امید داشته باشد تا نسل آدم(ع) را به شقاوت بکشاند و از سعادت ابدی محروم سازد.

به سخن دیگر، ناتوان ابلیس از جنگ مستقیم با انسان و ناتوانی از سلطه فیزیکی موجب می شود تا ابلیس شیطانی برای سلطه و ولایت خویش از شیوه ها و روش هایی استفاده کند که امروزه از آن به عنوان جنگ نرم یا جنگ شناختی و مانند آن یاد می شود؛ زیرا با بهره گیری از این ابزارها است که ابلیس شیطانی می تواند ذهن و قلب انسان را در اختیار گیرد و انسان را با اراده خویش به هر کاری که خود دوست دارد وادار سازد، درحالی که انسان گمان می کند خود می اندیشد و خود به اراده انتخابی خویش کاری را انجام می دهد، در حالی که در زمان سلطه و ولایت ابلیس شیطانی، اوست که به جای انسان می اندیشد و زبان انسان سخن می گوید و به دست انسان کارش را انجام می دهد؛ در این زمان، همان طوری که در مقام قرب النوافل و قرب الفرائض؛ یعنی «الفناء فی الله و البقاء بالله» این خدا است که به زبان فانی چون پیامبر(ص) سخن می گوید: وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى ؛ و از سر هوس سخن نمى‏ گويد؛ اين سخن بجز وحيى نيست كه وحى مى ‏شود(نجم، آیات 3 و 4)؛ و این خداست که به دست فانی خویش عمل می کند: وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى؛ و تو تیر نیانداختی آن زمان که تیر انداختی، بلکه این خداست که تیرانداخت.(انفال، آیه 17) هم چنین باید گفت که در زمان حاکمیت و سلطه ابلیس شیطانی بر اولیای خویش از انسان ها، این شیطان است که به زبان تسخیرشدگان سخن می گوید و کاری را انجام می دهد.

خدا در قرآن به صراحت از تسخیرشدگانی می گوید که در خدمت شیاطین قرار می گیرند و همان طوری که خدا به سوی پیامبران انسانی «وحی» می فرستد که ارتباط رمزی میان خدا و انسان است؛ هم چنین ابلیس و شیاطین در قالب «وحی» این ارتباط را با تسخیر شدگان خویش خواهد داشت؛ چنان که خدا می فرماید: وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُمْ مُقْتَرِفُونَ؛ و بدين گونه براى هر پيامبرى دشمنى از شيطانهاى انس و جن برگماشتيم. بعضى از آنها به بعضى براى فريب يكديگر سخنان آراسته وحی و القا مى كنند؛ و اگر پروردگار تو مى‏ خواست چنين نمی کردند. پس آنان را با آنچه به دروغ مى‏ سازند واگذار؛ و چنين مقرر شده است تا دلهاى كسانى كه به آخرت ايمان نمى ‏آورند به آن سخن باطل بگرايد و آن را بپسندد و تا اينكه آنچه را بايد به دست بياورند به دست آورند.(انعام، آیات 112 و 113)

ازاین آیات دانسته می شود که شیاطین انس و جنی وقتی با هم ارتباط ولایی یافتند و به یک معنا «اولیاء الشیطان» شدند(آل عمران، آیه 175؛ نساء، آیه 76) نوعی ارتباط قلبی با یک دیگر پیدا می کنند که رابطه تسخیرکننده با تسخیر شده است. از همین روست که «وحی» میان آنان تحقق می یابد و تسخیر شده تحت ولایت تسخیر کننده در می آید. این گونه است که فکر و اندیشه و عمل تسخیر شده چیزی جز فکر و اندیشه و عمل تسخیر کننده نیست.

از نظر قرآن، زمانی چنین ولایت و سلطه ای میان انسان و جن شیطانی ایجاد می شود که انسان از دایره هدایت فطری خارج شده و با فجور و گناه نفس و قلب خویش را ازحالت فطری خارج کرده باشد. در این زمان است که کافران و غیر مومنان، به دام وحی شیطانی گرفتار می آیند و شیاطین با سخنان آراسته و فریبای خویش زمام فکر واندیشه و عمل و ذهن وقلب تسخیر شدگان را به دست می گیرند و به هر سو که بخواهد سوق می دهند؛ زیرا از نظر قرآن، ولایت شیطانی تنها برای غیر مومنان است: إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ؛ ما شياطين را اولیای كسانى قرار داديم كه ايمان نمى ‏آورند.(اعراف، آیه 27)

خدا در قرآن به این نکته توجه می دهد که پس از تحکیم و تثبیت سلطه و ولایت شیطان بر اولیای خویش، ابلیس شیطانی برای تداوم سلطه خویش از هر ابزاری بهره می گیرد که از جمله آنها «تخویف» و ترساندن اولیای خویش است: إِنَّمَا ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ؛ در واقع اين شيطان است كه اولیای خویش را مى‏ ترساند. پس اگر مؤمن هستيد از آنان مترسيد و از من بترسيد.(آل عمران، آیه 175)

ابزارهای شیطانی در جنگ شناختی از نظر قرآن

از نظر قرآن مهم ترین ابزارهایی که ابلیس شیطانی و شیاطین دیگر برای سلطه و ولایت خویش در یک جنگ شناختی بهره می گیرند تا انسان ها را در تحت تسخیر خویش در آورند و ذهن و قلب ایشان را مهار و مدیریت کنند، شامل موارد زیر است:

  1. اغواگری: از نظر قرآن، یکی از مهم ترین ابزارهای شیطانی دشمن در جنگ شناختی، بهره گیری از اغواگری است. اغوا به معنای گمراه سازی با فریب و نیرنگ است. از نظر قرآن، ابلیس بر این باور است که خود از سوی خدا اغوا شده است؛ زیرا خدا او را پیش از خلقت آدم(ع) چنان بالا برده که در میان فرشتگان عرش به عبادت می پرداخت. او بر این باور بود که خلیفه الله است، و همین باور او را به برترجویی و استکبارورزی و تمرد و طغیان سوق داد تا جایی که علیه حکم تشریعی خدا ایستاد و مخالفت ورزید. ابلیس شیطانی با این باور که خدا او را اغوا کرده، بر آن شد تا انسان را از همین طریق اغواگری به گمراهی و شقاوت ابدی بکشاند. پس با وعده های فریبا و زیبا و ایجاد آرزوها و خواسته های ناشدنی و دور و دراز انسان به سوی می کشاند که در نهایت چیزی جز ضلالت نیست.(حجر، آیات 32 و 39؛ ص، آیات 75 و 82؛ اعراف، آیات 16 و 17) البته از نظر قرآن، هر کسی که به اغوای دیگری می پردازد و می خواهد با اغواگری دیگری را گمراه سازد، پیش از آن که به دیگری ضربه بزند، نخست به خویش ضربه زده است. پس این نشانه بی شعوری این افراد است که با اضلال دیگران اغوای خویش را رقم می زنند و بزرگ ترین ضربه را به خود می زنند.(آل عمران، آیه 69) از نظر قرآن، دشمن در مقام اغواگری بر آن است تا از همه ابزارهای حق وباطل بهره گیرد. از این روست که سوء استفاده از امور مقدس و باورهای شخص یکی از روش هایی است که در جنگ شناختی به کار گرفته می شود؛ چنان که قرار گیری در مقام نصحیت و خیرخواهی از مصادیق این شیوه برای اغواگری است.(اعراف، آیه 21) وعدهای دروغی که شیاطین جنی و انسی می دهند، همگی برای آن است که انسان سرگرم آن شده و از هدف و مقصد اصلی و مقصود نهایی باز ماند و دست آخر چیزی نصیب او نشود. این وعده های شیطانی چیزی جز غرور و فریب و نیرنگ نیست.(نساء، آیه 120) شیاطین برای آن که بتوانند به اهداف شیطانی خویش برسند از همه گونه مکر و نیرنگ خرد و بزرگ بهره می گیرند تا بتوانند مردم را به تسخیر خویش در آورند.(نوح، آیات 21 تا 23)
  2. تزیین گری: از نظر قرآن، یکی از مهم ترین ابزارهای شیطانی سلطه ولایی در جنگ شناختی، تزیین گری است. به این معنا که چیزی را می آرایند و زینت می بخشند که زیبا و خوب و خیر نیست؛ در حقیقت، خانه ای که از پایه بست ویران است را با زخارف و زینت ها می آرایند و نقش بر ایوان بی پایه می نهند. این گونه است که کارهای زشت را زیبا، شر را خیر، بد را خوب، جهل را علم و عقل، فساد را صلاح می بینند؛ چرا که شیاطین این گونه آنها را جلوه داده اند. از همین روست که خدا می فرماید اینان بی شعور هستند که مفسدانه عمل می کنند و آن را مصلحانه می شمارند(بقره، آیات 11 و 12) و سفاهت و بی عقلی خویش را عقلانیت می دانند(بقره، آیه 13) و در حالی که بر ضلالت هستند، آن را عین هدایت می دانند: إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ؛ آنان شياطين را به جاى خدا اولیای خویش گرفته‏ اند و مى ‏پندارند كه راه‏يافتگان هستند.(اعراف، آیه 30) و بدتر آن که عمل زشت خویش را نیک و زیبا می بیند: الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا ؛ آنان كسانى‏ اند كه كوشش‏شان در زندگى دنيا به هدر رفته و خود مى ‏پندارند كه كار خوب و نیک انجام مى‏ دهند.(کهف، آیه 104) به سخن دیگری، از چیزی بهره ای نبرده اند، ولی به سبب تزیین گری و دروغ هایی که شیاطین به خورد ایشان می دهند و سلطه و چیرگی که شیطان بر قلب و ذهن ایشان دارند، این تسخیرشدگان شیطانی گمان می کنند که آنان چیزی دارند که دیگران ندارند. پس این اعضای حزب شیطان، همه هستی و زندگی دنیوی و اخروی خویش را بر این معامله باطل و دو سر ضرر و زیان داده و گرفتار خسران و زیان از هستی خویش می شوند.(مجادله، آیات 18 و 19) خدا بارها در قرآن به انسان هشدار می دهد که مراقب تزیین گری شیاطین باشند که اعمال زشت و باطل ایشان را نیک و زیبا و حق جلوه می دهند و این گونه با سلطه بر ذهن و قلب تسخیرشدگان آنان را به نابودی و شقاوت ابدی دچار می سازند.(نمل، آیات 22 تا 24؛ حجر، آیات 34 تا 39؛ انعام، آیه 137؛ رعد، آیه 33؛ فاطر، آیه 8؛ توبه، آیه 37) از نظر قرآن، گاه شیطان چنان امری را بر انسان مشتبه می سازد که انسان در قالب «تسویل نفس» امری زشت را زیبا می بیند و گمان می کند که این نفس اوست که چیزی را برای او آراسته و او را فریفته است، ولی اگر دقت شود معلوم می شود که این شخص به عنوان تسخیر شدگان قلب و ذهن در دام تسخیرکنندگان شیطانی گرفتار هستند.(طه، آیات 85 و 87 و 88 و 95)
  3. تعطیلی ابزارهای شناختی و گرایشی: از نظر قرآن، هر انسانی به طور فطری از ابزارهای شناختی حق و باطل و خیر و شر و نیز ابزارهای گرایشی به سوی حق و گریزش از باطل برخوردار است که از آن به نرم افزار فطری هدایت و الهام یاد می شود(طه، آیه 50؛ روم، آیه 30؛ شمس، آیات 7 تا 10)؛ اما این ابزارهای شناختی و گرایشی تا زمانی کارآیی دارد که نفس در حالت استوا و اعتدال باشد و به گناه و فجور دفن و دسیسه نشده و تغییر نیافته و مطبوع و مختوم نشده باشد.(همان؛ بقره، آیه 7؛ نحل، آیه 108) بنابراین، وقتی نفس تغییر یافته و قلب مختوم و مطبوع شده باشد، دیگر کارآیی فطری خود را از دست می دهد و کارکردی مناسب نخواهد داشت. این گونه است که چنین نفس و قلبی به سبب دگرگونی در شناخت و گرایش، ابزاری در دست شیطان می شود و شیطان سلطه خویش را بر این نفس و قلب تثبیت می کند و این قلوب و اذهان و نفوس به عنوان تسخیرشدگان شیطان در می آیند و به خدمت او مشغول می شوند.(بقره، آیات 7 تا 15؛ اعراف، آیه 179؛ کهف، آیه 57؛ زخرف، آیه 40؛ جاثیه، آیه 23؛ ملک، آیات 9 و 10)
  4. حس گرایی مادی: از مهم ترین ابزارهای شیطانی اهتمام و توجه بخشی به حس گرایی به عنوان تنها ابزار شناختی و معرفتی در انسان است؛ زیرا با ابزارهای حسی نمی توان به غیب باور و ایمان آورد؛ و این گونه شیطان تسخیرشدگان خویش را به سوی مادیات و زینت های مادی دنیوی سوق می دهد و از ماموریت و مسئولیت الهی غافل می سازد. از همین روست که حس گرایی مادی مهم ترین ابزار شیطانی در جنگ شناختی به کار گرفته می شود تا ایمان به غیب از دست برود و تسخیرشدگان در خدمت اهداف مادی و دنیوی تسخیرکنندگان عمل و رفتار کنند. از نظر قرآن، حس گرایی و تاکید بر آن موجب شده تا انسان ها به جای خدا معبودهایی دیگری را به کار گیرند که حسی است. مهم ترین خدا در این زمان همان هواهای نفسانی است که «الهه» بسیاری از مردم می شود.(فرقان، آیه 43؛ جاثیه، آیات 23 و 24) خدا در قرآن بیان می کند که بت پرستی و گوساله پرستی و دیگر معبودهای دروغین زاده همین حس گرایی مادی است که شیطان آن را به عنوان بهترین ابزار برای انکار غیب و ایمان بدان به کار گرفته است.(بقره، آیات 51 و 54 و 55 و 92؛ نساء، آیه 153؛ اعراف، آیات 138 و 148 و 49؛ طه، آیات 85 تا 92)
  5. سوء استفاده از مقدسات: یکی دیگر از ابزارهای شیطانی در جنگ شناختی برای سلطه بر ذهن و قلب، بهره گیری وسوء استفاده از مقدسات است. خدا در قرآن بیان می کند که ابلیس شیطانی برای سلطه بر آدم(ع) و تسخیر قلب و ذهن او، به خدا سوگند خورد که جزو مقدسات حضرت آدم(ع) بود تا این گونه قلب و ذهن او را به تسخیر در آورده و از میوه درخت ممنوعه بخورد.(اعراف، آیه 21) خدا در قرآن بیان می کند که چگونه سامری برای تسخیر قلوب و اذهان تسخیر شدگان از مقدسات سوء استفاده است(طه، آیات 95 و 96)؛ زیرا مراد از «قبضت قبضة من اثر الرّسول» برداشتن مشتى خاك از جاى پاى جبرئيل است. (مجمع البيان، ج 7 – 8 ، ص 44؛ تفسير قمى، ج 2، ص 36)
  6. کتمان حقایق: از دیگر ابزارهای شیطانی برای تسخیر قلوب و اذهان در جنگ شناختی، کتمان حقایق و انتخاب گزینشی از حقایق و مخفی و نهان سازی بخشی از آن است. دشمن برای آن که هدف خویش را برآورده سازد با تقطیع سخنان و فیلم ها و مانند آنها تلاش می کند تا حقیقتی آشکار نشود ، بلکه تنها آن چیزی آشکار شود که مقاصد شیطانی آنان را برآورد می سازد. بنابراین، کتمان حقایق و برخورد گزینشی با امور در دست کار شیاطین در جنگ شناختی است.(بقره، آیات 174 و 175؛ آل عمران، آیات 69 تا 71)
  7. اقلیت سازی: یکی از روش های شیطانی در جنگ شناختی به کارگیری ابزارهایی برای اقلیت سازی است. آنان برای دست یابی به این هدف یعنی اقلیت سازی از همه ابزارها از جمله تقسیم کردن مردم به احزاب و گروه ها بهره می گیرند تا این گونه بتوانند با سوق دادن هر حزب و گروهی به اموری، آنان را از اهداف متعالی و اصلی دور سازند؛ زیرا هر حزب و گروهی به اهداف جزیی خویش دلبسته و بدان فرحناک است: فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُرًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ؛ تا كارشان را ميان خود قطعه قطعه كردند، و دسته دسته شدند.هر دسته‏ اى به آنچه نزدشان بود فرحناک و دل خوش كردند.(مومنون، آیه 53) اصولا تفرقه سازی موجب اقلیت سازی می شود؛ زیرا هر کسی به گروه و فرقه خویش دل می بندد و این گونه اجتماع وامتی بزرگ شکل نمی گیرد. امت اسلام با اقلیت سازی با عناوینی چون اقلیت های زبانی و قومیتی و نژادی و فرهنگی و جغرافیا به گونه ای در آمدند که دشمن به سادگی بر قلب و ذهن ایشان مسلط است؛ زیرا هر گروهی را به چیزی دلخوش و فرحناک می کند که بدان گرایش دارند و امکان اجتماع بزرگ را از آنان سلب می کند.(روم، آیه 32) به سخن دیگر، مستکبران با اقلیت سازی و تفرقه افکنی و جداسازی گروه ها از یک دیگر استضعاف را رقم می زنند؛ زیرا گروه های متعدد و متنوع خود در شرایط ضعف قرار دارند و به سادگی تسلیم می شوند.(قصص، آیه 4) البته گاه دشمن با شیوه و روش هایی تلاش می کند که اکثریتی را اقلیت نشان دهد. در جنگ شناختی این یکی از مهم ترین ابزارهای سلطه دشمنان بر ذهن و قلب مردمان است؛ زیرا اکثریت خاموشی پدید می آید که به نظر می رسد ناتوان از مبارزه با اکثریت ظاهری پر سر و صدا است. از نظر قرآن، اگر مومنان با شعائر و علنی سازی اموری چون نماز وحج و شعائر دیگر و تکبیر گویی و اذان گفتن نتوانند خود را اکثریت نشان دهند؛ دشمن کوشش می کند تا به اقلیتی بی تاثیر تبدیل شوند که ناتوان در برابر منکرات هستند. از همین روست که خدا برای مبارزه با کید و مکر دشمنان در تفرقه و اقلیت سازی خواهان توجه به شعائر الهی می شود که تعظیم آن به معنای رهایی از اقلیت سازی دروغین دشمن و اکثریت یابی دوباره در ظهور و آشکار است.(مائده، آیه 2؛ بقره، آیه 158؛ حج، آیات 32 و 36) اگر اکثریت خاموش شود، این اقلیت فاسد است که بی طرفان را نیز به سوی خویش می کشد و پدیده های حقیقی را نابود و پدیده سازی دروغین می کند و جو جامعه را مسموم و منکرات را گسترش می دهد و بر فکر و قلب و ذهن مردم حاکمیت می یابد.(اعراف، آیات 163 تا 166)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا