اجتماعیاعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

بیعت با ولایت، بیعت با خدا

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

بیعت یکی از اصطلاحات سیاسی اجتماعی اسلام است. شاید معروف ترین بیعت در تاریخ اسلام، بیعت رضوان بود که میان برخی از صحابه اهل یثرب با پیامبر(ص) پیش از هجرت بسته بود. بیعت انواع گوناگونی دارد ولی آن چه در همه آن ها مهم و مشترک است، پذیرش مسئولیت اجتماعی شهروندان به عنوان امت اسلام در برابر خدا و پیامبر(ص) و اولوالامر(ع) می باشد. در زمانه ما بیعت با نائبان اولوالامر(ع) انجام می گیرد و شهروندان متعهد می شوند تا در مسیر تعریف شده ازسوی ولی الله یا نائب او حرکت کرده و در همه امور سیاسی و اجتماعی مشارکت فعال داشته باشند.

نویسنده با مراجعه به آموزه های قرآنی بر آن شد بعدی دیگر از ابعاد بیعت را در این مطلب تحلیل و تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

بیعت، مسئولیت پذیری برای رهایی از خسران

اسلام دین اجتماعی است و به همان اندازه که برای آخرت به عنوان غایت اهتمام و توجه دارد، به همان اندازه نیز به دنیا به عنوان تنها موقعیت تکاملی بشر و سعادت او می نگرد؛ چرا که آخرت، زمان دروی کشت دنیاست و هر کسی آن چه را در دنیا از خود و برای خود ساخته در آخرت می بیند و می چیند. از این روست که اسلام به همه جزئیات زندگی بشر توجه دارد و به اجتماع به عنوان مهم ترین محیط شدن های انسانی می نگرد.

بی گمان اجتماعی شدن انسان به معنای سیاسی شدن اوست؛ چنان که به معنای فرهنگی شدن او نیز می باشد. انسان از نظر اسلام در اجتماع است که به کمال می رسد و رهایی از خسران و زیان ابدی تنها در فعالیت های اجتماعی است که برای انسان شدنی می شود؛ از این روست که در همه سطوح اجتماعی می بایست مشارکت فعالی داشته باشد و به فرهنگ و سیاست به عنوان بخشی از زندگی دینی خویش بنگرد تا بتواند، از خسران ابدی رهایی یابد.

بیعت به معنای مشارکت در امور دین و دنیا و رهایی از خسران ابدی است؛ چرا که هر انسان مومنی به عنوان عضوی از امت اسلام، متعهد و ملتزم می شود تا در همه سطوح اجتماعی در خط ولایت و رهبری حرکت کند و مشارکت فعال سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی داشته باشد. گاه در نقش سرباز در جبهه جهاد حضور یابد و گاه دیگر در مقام تبلیغ به ترویج دین پردازد و گاه دیگر در مقام فرهنگی، به آموزش و تربیت بپردازد و گاه دیگر به عنوان شهروند به نظارت بر یک دیگر و رفتار کارگزاران حکومتی اقدام کند و با توجه به شرایط، مقتضیات و نیازها در همه عرصه های جامعه حضوری فعال داشته باشد تا بتواند این گونه دست کم خود را از خسران ابدی رهایی بخشد؛ چرا که هر یک از این نقش های یاد شده، وسایلی برای شدن های کمالی و رهایی از دوزخ نقصان و عصیان است.

اندیشه اسلامی بر این معنا استقرار یافته است که نمی توان خسران و زیان ابدی را تنها با گوشه نشینی، رهبانیت، ترک جامعه و ریاضت های غیر شرعی به دست آورد، بلکه هر یک از انسان ها موظف هستند، حتی اگر برای رهایی خویش هم شده، افزون بر تصحیح بینش و اصلاح نگرش خویش و ایمان و کار نیک و صالح که بخشی از آن نیز مرتبط با جامعه و دیگران است، می بایست مسئولیت هدایت و دستگیری دیگران را به عنوان یک مومن و شهروند اسلامی به عهده گیرد؛ چرا که خداوند در آیات سوره عصر و آیات دیگر قرآن تنها راه رهایی از خسران و زیان ابدی که هر فردی با پا نهادن در دنیا به آن گرفتار است، ایمان و عمل صالح و توصیه دیگران بدان مشروط ساخته است. بنابراین، کسی نمی تواند بگوید هر کسی می بایست گلیم خویش از آب بر کشد؛ چرا که از نظر اسلام، رهایی زمانی شدنی است که دیگران را نیز یاری رساند تا گلیم خویش از آب برکشند؛ زیرا از نظر اسلام، همه بشر در هر عصر و مصری بر یک کشتی نشسته اند و رهایی زمانی ممکن است که این کشتی به سلامت به ساحل آخرت و نجات برسد.

جامعه اسلامی، کشتی است که همه امت به عنوان نه تنها مسافران بلکه کارگران آن، بر روی آن سوارند و هر یک مسئولیت دارد تا ضمن دستگیری و یاری دیگران، کشی را به سلامت به سمت هدف و مقصد رهنمون سازد. ناخدای این کشتی همان ولی الله است که همه سواران بر کشتی می باید، از فرمان او پیروی کنند.

البته از برخی از روایات بر می آید که ولایت همان کشتی است و هر کسی در آن در آید رهایی یافته است؛ ولی این بدان معنا نیست که کسی بر کشتی در آید و آن را سوراخ کند و یا به تعهدات خود به عنوان مسافران آن عمل نکند. بنابراین حتی اگر کسی بر کشتی اهل بیت(ع) و سفینه النجاه امام حسین(ع) سوار شده است می بایست به تعهدات خود به عنوان مسافران این کشتی عمل کند تا از توفان بلایای در امان ماند و به ساحل سعادت برسد.

هر کسی که در این کشتی در می آید در همان آغاز پیمان و عهدی می بندد که از آن به بیعت یاد می شود. بیعت بیانگر اموری است که مهم ترین آن باور و ایمان به سلامت کشتی، ایمان به درستی و راستی مسیر و مقصد کشتی، تنها عامل رهایی از سیل و توفان، ایمان به ناخدای آن و تعهد به انجام مسئولیت ها و وظایف به عنوان کارگر و دست کم مسافر آن است.

داستان توفان نوح افزون بر این که بیانگر یک حقیقت و واقعه تاریخی است، حاوی آموزه های عبرت آمیز تمثیلی نیز می باشد. خداوند در گزارشی از کشتی نوح و توفان زیانبار و هلاک کننده آن، این معنا را مورد تاکید قرار می دهد که تنها پناه برندگان به آن کشتی، اهل نجات و رهایی بودند و حتی کوه های با عظمت نیز نمی تواند به عنوان جان پناه آدمی از بلایا و خسران ابدی باشد که انسان در دنیا گرفتار آن است: لا عاصم اليوم من أمر الله الا من رحم.(هود، آیه 43)

این الیوم به معنای روز دنیاست و ظهوری از ظهورات الهی است. اگر کسی بخواهد از این روز دنیا به سلامت به ساحل روز آخرت یعنی الیوم الاخر برسد، می بایست بر کشتی ولایت سوار شود. انسان با بیعت با ولایت است که بر این کشتی در می آید و از توفان بلای دنیا در امان می ماند.

آشنا هیچست اندر بحر روح / نیست اینجا چاره جز کشتی نوح

این چنین فرمود این شاه رسل / که منم کشتی درین دریای کُل

کشتی نوحیم در دریا که تا / رو نگردانی ز کشتی ای فتی

هم‌چو کنعان سوی هر کوهی مرو / از نبی لا عاصم الیوم شنو

بنابراین، هر کسی سعادت ابدی و رهایی از خسران ابدی می خواهد می باید به بیعت به معنای تنها ابزار ورود به کشتی ولایت بیاندیشد. هر کسی که بیعت می کند به این باور رسیده است که ولی الله تنها ملجا و عاصم از بلایای دنیا و راه رهایی از خسران و رسیدن به سعادت ابدی است. از این روست که ایمان به ولایت چون ولایت محمدی(ص) به عنوان ارکان ایمان دانسته شده است.(نساء، آیات 136 و 170 و مائده، آیه 81 و آیات دیگر) و در همین راستا ولایت علوی و اهل بیت(ع) قرار دارد که آیاتی چون آیات 3 و 55 و 56 و 67 از سوره مائده و روایاتی چون روایت غدیر بر آن دلالت دارد.

کسی که اهل ولایت است، این ولایت را در اشکالی چون اطاعت از ولی الله(نور، آیات 47 و 51) ، محبت به ولی الله و خاندانش(توبه، آیه 24 و آیات دیگر)، صداقت و راستی (حجرات، آیه 15)، انجام کارهای نیک و عمل به احسان(مائده، آیات 83 و 85)، ادای واجبات مالی چون خمس(انفال، ایه 41) و رفتارهای دیگر مانند آن چه گفته شد، به نمایش می گذارد؛ چرا که وی ایمان دارد که ولی الله تنها عامل و سبب نجات و رهایی از عذاب و خسران ابدی است(صف ، آیات 10 و 11) و تنها هدایت اوست که وی را به مقصد می رساند(بقره، آیات 136 و 137) و سعادت و خوشبختی را برای او رقم می کند. پس اگر سعادت و پیروزی را بخواهد می بایست آن را تنها در همراهی و پیروی و اطاعت اوبیابد.(صف، آیات 10 و 11)

بیعت، پذیرش مسئولیت و تکالیف الهی

به یک معنا بیعت به معنای پذیرش مسئولیت از سوی انسان است. کسی که با ولایت و ولی الله بیعت می بندد، ملتزم می شود تا ضمن اعلان باورها و ایمان خویش به راستی و صداقت و هدایت ولی الله، کاملا خود را در اختیار ولایت قرار دهد و از هر گونه تمرد و کوتاهی خودداری ورزد.

چنین شخصی باید بپذیرد که آن چه ولایت درباره جان و مال و عرض او می فرماید، در مسیر کمال و سعادت اوست و بی چون چرا آن را می پذیرد؛ چرا که می داند که او به خودش داناتر و دلسوزتر است. از این روست که خداوند در آیه 6 سوره احزاب می فرماید: النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؛ پیامبر بر مومنان از خودشان اولی تر است. این اولویت اطلاقی است ودر همه حوزه ها ومسایل راه می یابد. بنابراین، شخص به ایمان کامل ، ولایت مطلق و کامل ولی الله را می پذیرد و در بست خود و جان و مالش را در اختیار این کشتی و این ولایت می گذارد تا او را به مقصد و ساحل نجات و رهایی برساند.

کسی که دست در دست ولایت می گذارد و با او بیعت می کند در حقیقت با خداوند بیعت می کند و دست در دست خدا گذاشته است؛ چرا که دست ولایت، نماینده دست الهی است. خداوند به صراحت در آیه 10 سوره فتح می فرماید: إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَن نَّكَثَ فَإِنَّمَا يَنكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا؛ در حقيقت، كسانى كه با تو بيعت مى‏كنند، جز اين نيست كه با خدا بيعت مى‏كنند دست خدا بالاى دستهاى آنان است. پس هر كه پيمان‏شكنى كند، تنها به زيان خود پيمان مى‏شكند، و هر كه بر آنچه با خدا عهد بسته وفادار بماند، به زودى خدا پاداشى بزرگ به او مى‏بخشد.

از این روست که در آیه 18 سوره فتح رضایت خویش را در بیعت با ولایت بر می شمارد و می فرماید که هر کسی دنبال رضایت الهی است می بایست به بیعت با ولایت تن در دهد: لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا؛ به راستى خدا هنگامى كه مؤمنان، زير آن درخت با تو بيعت مى‏كردند از آنان خشنود شد، و آنچه در دلهايشان بود بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پيروزى نزديكى به آنها پاداش داد.

بر اساس آیات 27 تا 30 سوره فجر رضایت خداوندی به معنای رهایی از خسران ابدی و ورود به بهشت رضوان الهی است: يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي ؛ اى جان آرام- آرامش و اطمينان يافته- خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد، و در بهشت من داخل شو.

نفس مطمئن، جانی است که رضایت الهی را جسته است. این رضایت بر پایه آیات قرآنی، در ایمان و اطاعت از خداست که در اطاعت از ولایت خودنمایی می کند. بیعت نمادی ازاین اطاعت است. بر اساس آیه 12 سوره ممتحنه می توان دریافت چرا ما از بیعت به عنوان نماد اطاعت کامل از ولایت یاد می کنیم؛ چرا که در داستان بیعت زنان، آنان متلزم و متعهد می شوند که از شرک، فرزندکشی، زنا، فحشاء، افترا ومانند آن پرهیز کنند و به کارهای نیک و خیر رو آورند که مبتنی بر اصول عقلانی و عقلایی و شرعی است. این بدان معناست که در همه ابعاد بینشی و نگرشی و عملی چه در حوزه عمل فردی و چه اجتماعی می بایست، در چارچوب عقل و شرع عمل کنند.

بنابراین، بیعت را می بایست نمادی از مسئولیت شخص در برابر ولی الله دانست که نماینده و خلیفه خداوند می باشد. شخص متعهد و ملتزم می شود تا بینش و دانش و کنش خود را در چارچوب اسلام در آورده و بر اساس مدیریت ولی الله رفتار کرده و نقشی که به او وگذار شده را انجام دهد.

از آیه 18 سوره فتح نیز این معنا را می توان استنباط کرد که بیعت عامل نزول آرامش می باشد؛ زیرا انسان در کشتی ولایت خود را از هر گونه تعرض و خطری در امان می بیند. بنابراین، انجام مسئولیت های اجتماعی از سوی بیعت کننده به معنای رسیدن به آسایش و آرامش دنیوی نیز خواهد بود و این گونه نیست که تنها از وی تکلیفی خواسته شود و حقی برای او ثابت نشود.

در حقیقت هر تکلیفی، حقی را نیز برای او اثبات می کند؛ چنان که تکلیفی چون بیعت که بار جانی و مالی(فتح، آیات 18 تا 21) بر عهده او می گذارد، نتایجی چون آرامش و آسایش و سعادت را برای او به همراه خواهد داشت که از ان به حقوق و آثار بیعت شوندگی یاد می شود.

خداوند از دیگر آثار بیعت را بهره مندی بیعت کننده از رحمت خود بیان می کند؛ به این معنا که هر کسی اگر خواهان رحمت الهی به ویژه رحمت خاص و ویژه در آخرت است، می بایست به بیعت به عنوان یکی از اسباب جلب رحمت رحیمی و خاص خداوند بنگرد.(ممتحنه، آیه 12)

انسان برای بهره مندی از دنیا و مواهب دنیوی آن می بایست به بیعت به عنوان یکی از اسباب بنگرد و این گونه نیست که کارکرد بیعت تنها یک سویه برای آخرت یا دنیا باشد؛ چرا که بیعت عامل جلب رحمت رحیمی در آخرت و پیروزی در دنیاست. هر کسی که خواهان رهایی از ظلم و ستم است و خواهان عدالت است می بایست به کشتی ولایت پناه برد. بیعت کنندگان در یک مشارکت جمعی با رهبری ولی الله می توانند پیروزی واقعی را رقم زنند.(فتح، آیه 18)

به هر حال، هر انسانی برای رهایی از خسران ابدی نیازمند آن است تا زیر نظر ولایت ، نقش و فعالیت های سیاسی و اجتماعی خود را در قبال جامعه انجام دهد؛ چرا که اگر در سوره عصر گفته شده که انسان تنها با رهایی خود و انجام مسئولیت در قبال دیگران از خسران رهایی می یابد، در آیات دیگر تبیین شده است که انجام این مسئولیت زمانی به تمام و کمال خود خواهد رسید که زیر نظر ولایت انجام گیرد. هر گونه رفتاری که بیرون از دایره ولایت باشد نمی تواند آن اثار و برکات را به تمام و کمال فراهم آورد.

این گونه است که در روایات متعدد بر ولایت مداری و اطاعت از آن در مقام بیعت تاکید شده است و امام باقر(ع) می فرماید: امام باقر(ع) فرمود: «بنی الاسلام علی خمس: علی الصلاه والزکاه والصوم والحج والولایه و لم یناد بشی ء کما نودی بالولایه; اسلام بر پنج پایه بنا شده است، برنماز، زکات، روزه، حج و ولایت (حکومت و رهبری) و در اسلام هیچ چیزی مانند ولایت مورد توجه قرار نگرفته است.»

آن حضرت (ع) هم چنین در سخن دیگر فرمود: «والولایه افضل، لانها مفتاحهن، والوالی هو الدلیل علیهن; ولایت (حکومت و رهبری) برتر از نماز، زکات وحج است، زیرا ولایت کلید آن ها است، و رهبر راهنمای (تحقق صحیح) نماز، زکات و حج است.»

همین ولایت به شکلی دیگر برای نائبان آنان می باشد. از این روست که امام صادق(ع) در ضمن گفتاری فرمود: «من کان منکم ممن قد روی حدیثناو نظر فی حلالنا و حرامنا، و عرف احکامنا، فلیرضوا به حکما، فانی قد جعلته علیکم حاکما، فاذا حکم بحکمنا فلم یقبله منه استخف بحکم الله و علینا رد والراد علیناالراد علی الله و هو علی حد الشرک; هر گاه کسی در میان شما از کسانی باشد که حدیث ما را روایت کند، و حلال و حرام ما را بررسی نماید، و احکام ما را بشناسد،باید حاکم و داور بودن او را بپذیرید، همانا من او را حاکم و رهبر شما قراردادم، هرگاه او به حکم ما حکم کند، و این حکم از او پذیرفته نشود، به حکم خدا تحقیر شده و دستور ما رد گشته است، و آن کس که ما را رد کند خدا را رد کرده است و گناه چنین کاری همانند گناه شرک است.»

حضرت مهدی(عج) در ضمن توقیعی که ازمحضرش صادر شد، در مورد فقهای جامع الشرایط نیز فرمود: «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا، فانهم حجتی علیکم و انا حجه الله; در حوادثی که رخ دهد به راویان حدیث ما (فقهای عادل) رجوع کنید، آن ها حجت من بر شما هستند، ومن حجت خدا می باشم.» نتیجه این که: ولایت فقیه; یعنی حکومت و رهبری مجتهد جامع الشرایط، و اهمیت آن بالاتر از همه ارزش ها و مفاهیم اسلامی است، و ماهیت آن، همان نیابت عامه از طرف امام معصوم(ع)، و در این عصر از طرف حضرت مهدی(عج) امام عصراست، و بر اساس فرمان امامان معصوم(ع) حجت کامل است، و رد کردن آن در حد شرک به خدا است.

بر همین اساس، حضرت امام خمینی مساله ولایت فقیه را همان امتداد خط امامت امامان معصوم(ع) دانسته، و برای تثبیت این مطلب مهم در اذهان، گفتار بسیارفرموده به عنوان نمونه: «امروز فقهای اسلام، از طرف امام(ع) حجت بر مردم هستند،همه امور و تمام کارهای مسلمین به آنان واگذار شده است، در امر حکومت، تمشیت امور مسلمین، اخذ عواید عمومی، هر کس تخلف کند، خداوند بر او احتجاج خواهد کرد،همان طور که حضرت رسول(ص) حجت خدا بود، و همه امور به او سپرده شده بود، و هرکس تخلف می کرد بر او احتجاج می شد.»

به هر حال، هر کسی رهایی از خسران و دست یابی به سعادت دنیوی و اخروی را می خواهد می بایست به بیعت به عنوان تنها راه کامل و تمام بنگرد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا