اعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنیمناسبت ها

اشراق زمین با نور امام زمان(عج)

بسم الله الرحمن الرحیم

قرآن دارای بطون بسیاری است که از هفت تا هفتاد در روایات بیان شده است؛ به این معنا که هفت بطن کلی و اصلی دارد با هفتاد بطن فرعی که می توان آن را از باب جری و تطبیق بر شمرد. ظرفیت واژگان قرآن چنان است که همه این بطون را در معنای حقیقی و مجازی خویش دارا است. البته تاویل به معنای تحقق خارجی هر یک از این بطون تنها در دنیا نیست، بلکه بخش اعظم تاویلات قرآنی به شکل تمام و کمال آن در قیامت اتفاق می افتد.

از جمله تاویلات قرآنی که در قیامت اتفاق می افتد، اشراق زمین آخرت به نور پروردگار جهانیان است؛ اما این بدان معنا نیست که تاویلی در دنیا نخواهد داشت، بلکه بر اساس روایات تفسیری از اهل بیت (ع) که در مقام تبیین گری هستند، اشراق زمین در آخر الزمان برای زمین دنیوی نیز اتفاق می افتد، هر چند که این اشراق از نظر کمیت و کیفیت همانند اشراق عالم آخرت نیست، ولی در سطح عالی است که می توان گفت نزدیک به همان اشراق زمین در آخرت خواهد بود.

بر اساس روایات تفسیری – تبیینی اهل بیت عصمت و طهارت(ع) اشراق زمین در دنیا در آخر الزمان با نور پروردگار هستی یعنی امام زمان(عج) انجام می شود؛ زیرا همان طوری که پیامبر(ص) بر اساس آموزه های وحیانی قرآن «نورالله» است، هم چنین اهل بیت عصمت و طهارت(ع) نیز این گونه است. البته اشراق زمین به شکل تمام و کمال ظرفیتی دنیا تنها در عصر امام زمان(عج) با ظهور ایشان اتفاق می افتد و جهان به نور الهی آن حضرت(عج) چنان روشن می شود که دیگر ظلمت و ظلمی باقی نمی ماند و نور و عدالت همه هستی را پر می کند.

شباهت اشراق دنیوی و اخروی زمین

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، زمین و آسمان آخرت همانند زمین و آسمان دنیا نیست؛ زیرا چیزی که عالم آخرت را روشن می کند، نوری است که از زمین آخرت برخاسته می شود؛ زیرا دیگر نیازی به خورشید ندارد تا زمین آخرت را روشن کند، چنان که در دنیا این گونه اتفاق می افتد.

از نظر قرآن، هر کسی در آخرت با وضعیتی وارد می شود که خودش را دردنیا ساخته است؛ زیرا اعمال انسانی در دنیا است که شاکله شخصیتی هر کسی را می سازد. پس صفات هر کسی چیزی است که با اعمال دنیوی ساخته شده است. این صفات به عنوان ملکات و مقومات شخص با نفس او آمیخته است و شاکله شخصیتی او را شکل می دهد. پس اگرشخص خود را با اعمال صالح ساخته باشد، صفات حسنای الهی را در خود ظهور داده و از انوار آن صفات بهره می شود. البته اگر کسی در دنیا از صفات حسنای الهی در خویش چیزی ساخته ولی ناقص باشد، خدا آن را تمام می کند و نورشان را به اتمام می رساند تا نقصی در آن نباشد.(تحریم، آیه 8)

بر اساس آیات قرآنی، کسی که نتواند در صراط مستقیم حرکت کرده و با عبودیت به تقوای الهی برسد و صفات نیک را در خویش ظهور بخشد، به همان میزان صفات الهی را در خویش دفن و دسیسه می کند(شمس، آیات 7 تا 10) و محروم از نورانیت آن می شود و درقیامت بی نور وارد صحنه قیامت می شود؛ چنان که خدا درباره منافقان نقل می کند: یوم یقول المنافقون و المنافقات للذین آمنوا انظرونا نقتبس من نورکم قیل ارجعوا ورائکم فالتمسوا نورا؛ روزی که منافقان و منافقات به مومنان می گویند: به ما بنگرید تا ما از نور شما قبسی بر گیریم. به آنان گفته می شود: برگردید به پشت سر خویش در دنیا تا نوری را از آن لمس و التماس کنید.(حدید، آیه 13)

از این آیه و همانند آن دانسته می شود که هر کسی اگر نوری در دنیا کسب نکند، در آخرت نوری نخواهد داشت و در ظلمات و تاریکی خواهد ماند؛ این نوری که در آخرت هرکسی دارد، همان نور صفات الهی است که با اعمال صالح خویش آن را ظهور بخشیده است و اگر نوری ندارد، به سبب اعمال طالح و بدی است که در دنیا آن را دفن و دسیسه کرده است.

البته از نظر قرآن، صحنه قیامت نیز اینگونه است؛ اما بهشت مومنان از نوری خودشان و اشراق نور رب العالمین روشن می شود؛ یعنی از نورانیتی مضاعف برخوردار است؛ زیرا از نظر قرآن، بهشت هر کسی چیزی جز اعمال او نیست که در آن جا تجسم مادی اخروی می گیرد و حاضر و محضر می شود.(کهف، آیه 49؛ آل عمران، آیه 30) از همین روست که درباره بهشت مقربان می فرماید: فروح و ریحان و جنت نعیم؛ پس خود مقربان روح و روح آفرین و بهشت نعیم هستند.(واقعه، آیه 89)

بنابراین، مومنان افزون بر اشراقی که از نور صفات خویش در آخرت دارند و زمین بهشت آنان بدان روشن است، هم چنین از طریق دیگر از نور مضاعفی برخوردار می شوند که صفات الهی بر آن می تابد؛ زیرا از نظر قرآن، همه هستی به نور پروردگار و نور الله ساخته شده است؛ چنان که همه آفریده های دنیای کنونی از آسمان و زمین نیز نور الله است(نور، آیه 35)؛ بنابراین در آخرت نیز این گونه است، با این تفاوت که نور الله در آخرت تنزلاتی چون تنزلات دنیوی ندارد. بنابراین نور الله در آخرت در تمامیت ظهور است، بر خلاف دنیا که با ظلمات به هم آمیخته می شود. در آخرت ظلمات در شکل دوزخ خود را بروز می دهد و نور تمام در شکل بهشت؛ اما در عالم دنیا ظلمات و نور به هم آمیخته است. ازاین روست که در دنیا جعل النور و الظلمات به شکل توام و همراه است؛ ولی در آخرت هر یک جدا از دیگر ظهور می یابد و جعل می شود.

به هرحال، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، زمین بهشت اخروی افزون بر نور صفات مومنان از نوری دیگر بهره مند است که همان نور اشراق الهی است؛ زیرا خدا در آیات قرآنی از اشراق زمین پس نفخ اخری سخن می گوید که همگان به عنوان «قیام ینظرون» بر می خیزند و می نگرند. سپس خدا در توصیف وضعیت زمین آخرت می فرماید: و اشرقت الارض بنور ربها و وضع الکتاب و جیء بالنبیین و الشهداء و قضی بینهم بالحق و هم لا یظلمون و وفیت کل نفس ما عمل و هو اعلم بما یفعلون؛ و زمین آخرت به نور پروردگارش اشراق می یابد و کتاب گذارده شده و پیامبران و شاهدان آورده می شوند و میان آنان به حق قضاوت می شود و بدانان ظلمی نمی شود و به هر نفسی از عمل خویش به تمام وفا می شود و خدا داناتر است به آن چه می کنید. (زمر، آیات 69 و 70)

از نظر قرآن، پس از این که خدا درباره همگان به عدالت بی ظلمی قضاوت کرد، گروهی به بهشت و گروهی به سوی دوزخ رانده می شوند تا براساس اعمال خویش کیفر و پاداش دریافت کنند.(زمر، آیات 71 تا 75)

اشراق زمین با نور چهارده معصوم

چنان که گفته شد، قرآن دارای بطونی است. درباره اشراق زمین نیز می بایست به این بطون توجه داشت. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، پیامبر(ص) خود به تنهایی نور الله است؛ زیرا آن حضرت از روحی خاص فراتر از روح عامی که درهمگان از آن بهره مند شده اند، بهره است که نوری خاص نیز دارد(شوری، آیه 52؛ نساء، آیه 174) که به نور حقیقت محمدی مومنان هدایت می شوند.(همان)

از نظر قرآن، مومنان نوری را این گونه به دست می آورند که بدان مشی و سبک زندگی خویش را پیش می برند، در حالی که کافران مرده دل این گونه نیستند و گرفتار ظلمات حقیقی و فقدان نور هستند.(انعام، آیه 112؛ حدید، آیه 28)

باید توجه داشت که نور قرآن از قلب محمدی(ص) ساطع می شود و بخشی از حقیقت نور محمدی است که از آن به نور مبین یاد می شود.(نساء، آیه 174) هر کسی از این نور برخوردار شود نور خواهد داشت و گرنه فاقد نور در قیامت خواهد بود.(حدید، آیه 13 ؛ نور، آیه 40)

باید توجه داشت که از چهارده معصوم(ع) به عنوان نفس پیامبر(آل عمران، آیه 61) از چنین نورانیتی برخوردار بوده و خدا آنان را تطهیر کرده (احزاب، آیه 33) و به عنوان ولی الله(مائده، آیه 55) در جایگاه اولی الامر قرار داده(نساء، آیه 59) تا مردم با مودت و اطاعت و اتباع از آنان نجات یابند.(شوری، آیه 23؛ فرقان، آیه 57)

از نظر قرآن، همان طوری که زمین مرده با آب باران زنده می شود، دلهای مردمان با نور ولایت معصومان(ع) زنده می شود و اگر کسی بدان رو نیاورده مرده دل خواهد ماند. هم چنین ولایت معصومان(ع) موجب خروج از ظلمات به سوی نور می شود و اگرکسی تحت ولایت آنان نرود، هم چنان در ظلمات باقی ماند، بلکه حتی نور فطری خویش را از دست می دهد و به درون ظلماتی چند فرو می رود.(حدید، آیه 9)

براساس روایات تفسیری زمین دنیوی با ظهور حضرت امام زمان(عج) اشراق می یابد. در حقیقت این نورانیت تمام آن حضرت(عج) است که افزون بر روشنایی دلها موجب روشنایی زمین شده و مردم از ظلمات زمین و بی عدالتی به نور عدالت در می آیند؛ زیرا حقیقت اشراق زمین جداسازی حق و باطل به طور کامل است. بنابراین با ظهور آن حضرت(عج) است که چنین شروقی برای زمین تحقق می یابد و بر اساس عدالت آن حضرت هر کسی به قسط و سهم خویش می رسد. پس هرچه پیامبران در طول تاریخ در صدد تحقق آن بودند، به دست ایشان تحقق می یابد.(حدید، آیه 25)

علت این که چنین شروق و اشراقی برای زمین و اهل آن خواهد بود و نور هدایت و عدالت در همه جا می درخشد و هیچ ظلم و ظلمتی باقی نمی ماند، از آن روست که ایشان به حق مطلق داوری و قضاوت می کند؛ چنان که امام حسن عسکری(ع) می فرماید: فاذا قضی بین الناس بعلمه کقضاء داود لایسال البینه؛ زمانی که ایشان قیام کند، در میان مردم به علم خویش قضاوت کند همان گونه که حضرت داود (ع) قضاوت می کرد؛ و از مردم بینه نمی خواهد.(کافی، ج 1، ص 509، حدیث 13)

امام زمان(عج) هر چند که از نظر خُلق و خلقت شبیه ترین مردم به رسول الله(ص) است که خدا او را برای آخر الزمان حفظ کرده است، اما تفاوتی که دارد این که در عصر ایشان، عدالت قسطی به طور کامل تحقق می یابد و زمین به نور وجود مبارک ایشان اشراق می شود؛ از همین روست که امام حسن عسکری(ع) می فرماید: ثم یظهره فیملاء الارض عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما؛ بعد خدا او را اظهار می کند تا زمین را پر از عدالت و قسط کند همان گونه که از جور و ظلم پر شده بود.(کمال الدین، ص 408، حدیث 7)

کوفه پایتخت جهانی عدالت مهدوی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، در آخر زمان مردمانی می آیند که در محبت به خدا درجه یک هستند: یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوق یاتی الله بقوم یحبهم و یحبونه اذله علی المومنین اعزه علی الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومه لائم ذلک فضل الله یوتیه من یشاء والله واسع علیم؛ ای اهل ایمان هر کس از شما از دینش برگردد، زیانی به خدا نمی رساند؛ خدا به تحقیق و به زودی قوم و ملتی را می آورد که آنان را دوست دارد و آنان خدا را دوست دارند. آنان در برابر مومنان فروتن هستند و در برابر کافران سرسخت و قدرتمند. هماره در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش سرزنشگران نمی ترسند. این فضل خدا است که به هر که بخواهد می دهد و خدا بسیار بخشنده و داناست.(مائده، آیه 54)

براساس روایات تفسیری از پیامبر(ص) این قوم از قوم پارس از مردم هم نژاد سلمان هستند ؛ که پیامبر(ص) دست بر شانه ایشان نهاده و فرموده آن ملت مردم این سلمان هستند.

در روایات بسیاری از عامه و خاصه نقل شده که ایرانیان در آینده اعراب را به اسلام حتی با شمشیر دعوت می کنند. پس اگر پذیرفتند فبها و گرنه آنان را می کشند.

از روایات بسیاری به دست می آید که سرنوشت آینده جهان در غرب آسیا شکل می گیرد و مهم ترین کشورهایی که درگیر آن هستند، ایران، یمن، عربستان، عراق، شام و فلسطین است. البته رهبری این قیام مهدوی(عج) با ایرانیان و یمنی ها است که دو لشکر فراهم می آورند و از شمال و جنوب به سوی مکه و سپس به سوی عراق و بصره و بغداد و دمشق و بیت المقدس می روند و حکومت جهانی مهدوی (ع) را با ظهور مهدی (عج) شکل می بخشند.

بر اساس روایات قم مرکز انتقال علوم اهل بیت(ع) به جهان است، و اهل قم همان کسانی هستند که لشکر اصلی را تشکیل می دهند و با قائم آل محمد(ص) قیام می کنند.(بحارالانوار، ج 60، ص 216؛ عوالم العلوم، ج 12، ص 343) بر اساس این روایات «فیض العلم منه الی سائر البلدان؛ از قم علم به دیگر بلاد جاری می شود.»(بحارالانوار، ج 60، ص 213، حدیث 23) پس تا آن زمان ظهور قم مرکز اهل بیت(ع) و علوم آنان است و همه جهانیان از این مرکز بهره مند خواهند شد و پیش از ظهور اتمام حجت نسبت به جهانیان از سوی خدا انجام می شود. پس هیچ بحرانی برای قم نخواهد بود، هر چند که پیش از ظهور تهران به دلیل خروج زنان به شکل حوری گرفتار زلزله می شود و شکافی از دماوند تا ری ایجاد می شود و مرگ بسیاری را به دنبال دارد(بحارالانوار، ج 52، ص 285؛ منتخب الاثر ، ص 430؛ منتخب التواریخ ، ص 875؛ الزام الناصب، ص 183)، ولی دولت ایرانیان مسلمان هم چنان باقی است و این دولت ایرانیان به ظهور وصل می شود و رهبری سپاهی از شمال را به دست دارد.

این دولت های ایرانی و یمنی در آخر الزمان بازیگر اصلی هستند که در برابر دولت سفیانی شام قرار می گیرد. درنهایت با پیروزی دولت امام زمانی(عج) حکومت جهانی در نجف کوفه شکل می گیرد؛ چنان که امام حسن عسکری(ع) می فرماید: ثم یخرج فکانی انظر الی الاعلام البیض تخفق فوق راسه بنجف الکوفه؛ سپس گویا می بینم پرچم های سفیدی را که در نجف کوفه بالای سر او به اهتزار در آمده است.(کمال الدین، ص 409، حدیث 9)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا