اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

نشانه های اخلاص

samamosاخلاص همانند دیگر حالات انسانی و اصطلاحات قرآنی و اسلامی، از مراتب تشكیكی برخوردار است، به این معنا كه همانند نور دارای مراتب و درجاتی است كه همگی در اصل نور بودن مشترك هستند، ولی تفاوت های جدی و ملموسی میان درجات و مراتب نور می توان یافت. از جمله می توان از درخشش نور كرمك شب تاب تا نور خورشید سخن گفت. همه اینها در اصل نور بودن مشترك هستند ولی تمایز و تفاوت های نور خورشید و نور كرمك شب تاب، چنان ملموس و محسوس است كه نمی توان به سادگی از این تمایز و تفاوت گذشت.

اخلاص مانند ایمان و تقوا این گونه است. همه اینها در یك كف با هم مشترك هستند، ولی در سطوح مختلف چنان متمایزند كه گاه آدمی در اخلاص كف آن تشكیك می كند، چنان كه در نور بودن نور كرمك این تشكیك و تردید پدید می آید. اما نمی توان به سبب تفاوت بسیار و چشم گیر میان كف و سقف از نور بودن آن گذشت. مقاله حاضردر پیرامون چند و چون اخلاص و راههای شناخت آن بحث می كند.

كف اخلاص و سقف آن

برای اخلاص و ایمان و تقوا و مانند آن می توان حداقل و كفی را بیان كرد، ولی نمی توان سخن از سقفی برای این امور داشت؛ چرا كه از آن جهت بی نهایت است.

شما برای خلوص آب آشامیدنی و دیگر امور محسوس و مادی می توانید كف و سقفی را مشخص كنید و بگوئید كه آب خالص دارای این ویژگی ها در املاح و رنگ و بو است و یا درباره سقف آن بگویید كه هر چه درجه خلوص آن به نهایت برسد، این درجه، سقف خلوص آب است و نمی توان بیرون از آن خلوصی برای آب تصور كرد. به این معنا كه گفته شود، از عناصر دوگانه HO2 یعنی یك عنصر هیدروژن و دو عنصر اكسیژن، آب تولید می شود و این درجه كامل خلوص آب است و سقف خلوص در آب نمی تواند از این بیشتر باشد؛ چنان كه درصد ناخالصی آب نیز نمی تواند از این مقدار تجاوز كند وگرنه مثلا به آن آب و گل یا همان آب گل آلود گفته می شود.

اما در امور معنوی و حالات انسانی مانند فضایل و رذایل اخلاقی نمی توان برای آن سقفی مشخص كرد، هر چند كه می توان برای آن كفی تصور نمود؛ چرا كه حالات انسانی در هر مسئله و موضوعی بی نهایت است و انسان همانند آفریدگارش، بی نهایت بوده و نمی توان برای او «حدیقفی» تعیین نمود.

اخلاص در توحید و بندگی

یكی از اصطلاحات قرآنی، اخلاص بشر در بندگی است. شما نام سوره توحید یا اخلاص را شنیده اید. این سوره در حقیقت وصف خداوند است و خداوند، خود را در قرآن این گونه به طور كاملا گویا و كوتاه توصیف كرده است. از این رو آن را سوره توحید یعنی معرفی یكتایی و یگانگی و صمدانیت خدا دانسته اند.

اما از آن جهت به این سوره، اخلاص می گویند كه بیانگر بینش و نگرش درست انسان به خداست و اگر كسی بخواهد خداوند را بندگی كند، باید چنین خدایی را با چنین صورتی بندگی و عبودیت نماید.

از نظر اسلام و قرآن، مسلمان و مومن باید نسبت به خداوند شناخت درست و صحیح داشته و خدایی را بپرستد كه این ویژگی ها را داشته باشد. بسیاری از مردم شناختی درست از خداوند ندارند و در مقامات گوناگون دچار شرك و ناخالصی در عقیده و عمل هستند.

شاید شما از شرك خفی كه همانند موری سیاه بر سنگی سیاه در شبی سیاه حركت می كند، مطالبی شنیده باشید. این تمثیل می خواهد این معنا را به شخص منتقل كند كه رهایی از شرك و دست یابی به توحید و اخلاص بسیار سخت و دشوار است.

اعمال خالص پذیرفتنی

از نظر آموزه های قرآنی تنها نیت خالص و اعمال خالص است كه پذیرفته می شود وگرنه هر عملی كه دارای شرك در مقام نیت و عمل باشد، پذیرفتنی نیست و مردود خواهد بود.

خداوند خود را در آیاتی چند بهترین شریك می داند. در یك عبارت طنزآمیز، خداوند بیان می كند كه اگر بنده ای كاری را برای خدا و دیگری انجام دهد، آن چنان خداوند بخشنده و بزرگوار است كه همه آنچه را كه برای خدا و شریكش انجام گرفته، به شریك می بخشد و چیزی را برای خود نمی خواهد.

آیت الله فاضل لنكرانی در درس خارج خویش در بیان تفسیر آیه 136 سوره انعام می فرمود: خداوند خیلی بخشنده است و در میان شریكان، بهترین شریك را می توان خداوند دانست. خداوند می فرماید اگر كسی عملی را انجام دهد و در آن عمل مرا با دیگری شریك كند، بخشی كه مال شریك است كه مال خودش است و اما من آنچنان بخشنده هستم كه حتی آن بخشی كه برای من در نظر گرفته است آن را نیز به شریكم می دهم.

خداوند در این آیه می فرماید: «و جعلوا لله مما ذرأ من الحرث و الانعام نصیبا فقالوا هذا لله بزعمهم و هذا لشركائنا فما كان لشركائهم فلا یصل الی الله و ما كان لله فهو یصل الی شركائهم ساء ما یحكمون؛ و برای خدا از روییدنیها و چهارپایانی كه آفریده نصیبی معین كردند و به گمان خودشان گفتند: این سهم برای خدا و این سهم برای دیگر شریكان و بتان ما. پس آن سهمی كه شریكانشان را بود به خدا نمی رسید و آن كه برای خدا بود به شریكان می رسید! حكمی سخت (جاهلانه و) ناشایسته می كنند.»

بنابراین، كف اخلاص آن است كه انسان كاری را برای غیرخدا انجام ندهد. براین اساس كسی كه برای نان و نام و نشان، كاری را انجام می دهد و مدعی عبادت است و می گوید این كار را برای خدا انجام داده ام، نمی تواند مدعی اخلاص باشد و آن را به عنوان «فی سبیل الله» در تجارت با خدا عرضه كند و گمان نماید كه خداوند این معامله و داد و ستد را می پذیرد؛ چرا كه خداوند معامله ای كه در آن غش شرك و شریك باشد، نمی پذیرد و همه اش را باطل می داند و باید توجه داشت كه اخلاص در عمل با شهرت طلبی و وجهه جو یی و منفعت خواهی و گرایش های نفسانی از این قبیل سازگاری ندارد.

داستان نماز برای سگ

در داستان های پندآموز پارسی می توان مواردی را یافت كه در قالب طنز مساله بی اخلاصی در عبادت را بیان می كند. در این موارد با آن كه عبادت، حسن فعلی دارد، ولی حسن فاعلی ندارد، چرا كه فاعل كار نیك عبادت، گرفتار ریا و شرك است و از اخلاص بهره ای ندارد.

مردی بود كه هر كاری می كرد نمی توانست اخلاص خود را حفظ كند و ریاكاری ننماید. روزی چاره ای اندیشید و با خود گفت: «در گوشه شهر، مسجدی متروك وجود دارد كه كسی به آن رفت و آمد نمی كند. خوب است شبانه به آن مسجد بروم تا كسی مرا ندیده و خالصانه خدا را عبادت كنم.»

وقتی شب چادرش را روی شهر گستراند. در نیمه های آن، مرد با سكوت و آرامش خاص، مخفیانه نام خدا را بر زبان آورد و نماز را آغاز كرد. هنوز ركعتی نماز نخوانده بود كه ناگهان صدایی شنید؛ با خود گفت: «حتماً كسی وارد مسجد شده» بر كیفیت و كمیت عبادتش افزود.

خوشحال از اینكه آن شخص فردا می رود و به مردم می گوید: این آدم چقدر خداشناس و وارسته است كه در نیمه های شب به مسجد متروك آمده و مشغول نماز و عبادت است.

وقتی هوا روشن شد، به آن كسی كه وارد مسجد شده بود، زیر چشمی نگاه كرد. از تعجب دهانش باز ماند. سگ سیاهی كه براثر رعد و برق و بارندگی شدید، نتوانسته بود در بیرون بماند به مسجد پناه آورده بود. مرد بر سر و روی خود زد و اظهار تأسف كرد و با خود گفت: «ای نفس! من از ریا گریختم و به مسجد دور افتاده آمدم تا در عبادت خویش احدی را شریك نكنم، اما… وای بر من، چقدر مایه تأسف است كه این حالت را پیدا كرده ام.»

شهید راه خر

برخی از اعمال عبادی ما به سبب اینكه رنگ و بوی ناخالصی دارد و برای رضایت و خشنودی خدا نیست، بلكه در میان نان و نشانی، ما را گرفتار می كند، نه تنها دنیای ما را آباد نمی سازد، بلكه آخرت ما را نیز تباه می كند.

بی گمان جهاد فی سبیل الله و شهادت در راه او یكی از مهم ترین اعمال عبادی است كه اگر به درستی و خلوص نیت و حسن فعلی انجام گیرد، این حسن فعلی و كار نیكوی جهاد و شهادت، انسان را مستقیم به بهشت می برد و بی گذر از مواقیت و برزخ های گوناگون از بهشت رضوان الهی بهره مند می كند.

اما برخی از ناخالصی ها همه این كار سخت و پربها را كه تجارت واقعی با خداوند است، بر باد می دهد و دنیا و آخرت شخص را تباه می سازد.

یعنی در حالی كه حسن فاعلی می تواند این حسن فعلی را چنان بها دهد كه تجارت با خداوند شود و انسان از همه آنچه می خواهد بهره مند شود و سعادت و خوشبختی و فوز عظیم را درك كند و برای ابدیت در آسایش و آرامش باشد، ولی كاری می كند كه همه این نعمت و بهای كالای پرارزش جهاد با جان، از میان برود.

خداوند درباره تجارت جهاد و شهادت در قرآن كریم می فرماید؛ «ای كسانی كه ایمان آورده اید آیا شما را بر تجارتی رهنمون شوم كه شما را از عذابی دردناك می رهاند؟ به خدا و رسولش ایمان آورید و در راه خدا با مال و جانتان جهاد كنید. این برای شما بهتر است اگر می دانستید تا گناهان را بر شما ببخشاید و شما را به باغ هایی كه از پای درختانش نهرها جاری است و به سراهای دل پسند دربهشت های جاویدان درآورد كه این همان كامیابی بزرگ است. و نعمت دیگری كه دوستش دارید؛ نصرتی از جانب خدا و فتحی نزدیك است و مومنان را بشارت بده» (سوره صف، آیات 10-13)

در روایات است كه فردی زمان پیامبر (ص) درجهادی كشته شد. اصحاب می گفتند: شهادتت مبارك! یا فلانی به فیض عظمای شهادت نایل شد. پیامبر (ص) فرمود: دست نگه دارید. این مرد شهید راه خراست. در لشگر دشمن خری دیده بود كه به طمع آن درجنگ شركت كرد و در نهایت هم در راه همان خر كشته شد. حضرت پیامبر (ص) درباره اش فرمود:« قتیل الحمار» یعنی شهید راه خر.

اول خدا، دوم شما

یكی از نشانه های شرك و ناخالصی در اعتقاد و اعمال ما این است كه درمقام تشكر می گوییم، اول خدا، دوم شما. این گونه تصور و ترسیم از حقیقت رفتاری دیگران نوعی شرك است؛ زیرا توحید را اگر در عبادت یا ذات یا صفات پذیرفته باشیم،با این جمله ها نشان می دهیم كه توحید فعلی را نمی شناسیم یا نپذیرفته ایم؛ زیرا همه هستی واسطه فیض الهی هستند و كسی بیرون از ربوبیت خداوندی و پروردگاری اش كاری نمی كند و نمی تواند هم انجام دهد.

پس اگر مثلاً پزشكی، بیماری را بهبود بخشیده نباید این بهبودی را اصالتاً به پزشك نسبت دهیم كه او ما را شفاء داد بلكه باید او را واسطه عنایت خداوند بدانیم كه حضرت حق به واسطه آن پزشك ما را بهبود بخشید.

اگر كسی باور داشته باشد كه همه هستی جنود خداوند و لشكریان و ابزارهای كار اویند، دیگر چنین تصوری از حقیقت كارها نخواهد داشت و برای دیگری هر كس و هرچیزی باشد، چنان جایگاهی قرار نمی دهد كه دركنار خداوند باشد.

این ناخالصی ها در فكر و عقیده و عمل گفتار است كه ما را از حقیقت توحید دور می سازد و به اخلاص نمی رساند.

ضرورت تشكر از مخلوق

اما این بدان معنا نیست كه انسان، متوسل به مخلوق به عنوان واسطه فیض نشود یا اینكه از مخلوق تشكر نكند. تشكر از مخلوق می بایست به این اعتبار باشد كه در واسطه بودن فیض الهی، واسطه مناسب و خوبی بوده است؛ چرا كه می توانست مجرای فیض الهی به گونه ای شود كه فیض از مسیر درست خود خارج شود.

درحقیقت كسی كه كارهای خوب و نیكی درحق دیگری انجام می دهد، درامانت الهی خیانت نكرده است. بنابر این شایسته تشكر و تقدیر و حتی پاداش است.

راه شناخت اخلاص

انسان مومن كه اهل توحید و اخلاص است، اگر كاری را انجام می دهد برای نان و نام و نشان نیست. از این رو نمونه های برتر اخلاص درهستی یعنی اهل بیت (ع) در هنگام انجام كارهای نیك تنها خداوند را درنظر داشتند و به نان و نام بی توجه بودند.

خداوند در آیات سوره انسان یا دهر از زبان اهل بیت می فرماید: انما نطعمكم لوجه الله؛ ما تنها برای وجه الله به شما غذا دادیم و در ادامه بر این نكته تاكید كردند: لا نرید منكم جزاء و لا شكورا؛ ما از شما نه پاداشی می خواهیم و نه حتی تشكری. (دهر، آیات 8 و 9).

كسانی كه اهل اخلاص كامل و توحید محض هستند و كارهایشان نیك و با نیت خدایی است، مبنای زندگی شان حب و دوستی خداوند است. به این معنا كه همه چیز را حب و رضایت خداوند می دانند وبرای آن تلاش می كنند. از این رو خداوند درباره اهل بیت پیامبر (ص) می فرماید: و یطعمون الطعام علی حبه مسكینا و یتیما واسیرا؛ خوراكی را به خاطر حب و دوستی خداوند به مسكین و یتیم و اسیر كافر می دهند.

آنان با آنكه خودشان به آن غذا برای افطار روزه نیاز داشتند و آن غذا محبوب آنان بود ولی چون اصل اطعام را نیكو می دانستند و اطعام را مرضی و محبوب خداوند می شمردند، از خود گذشتند و به خدا پیوستند و از روی عشق و محبت به خداوند خوراكی های خودشان را به فقیر و اسیر كافر و یتیم دادند.

نتیجه ای كه از محتوای سوره دهر درحق اهل بیت(ع) گرفته می شود این است كه برای شناختن اینكه كارهای ما خالص است یا خیر راهكارهایی وجود دارد كه ذیلا بیان می شود:

الف) دوری از نام و نان:

كسی كه عملی را خالصانه برای خدا انجام می دهد، هیچ گاه دنبال این نیست كه از بابت آن به نوایی برسد و بهره مادی ببرد و یا مشهور شده برای خود اسم و رسمی فراهم كند كه در این صورت خلوص او به شدت زیر سوال است، چون دراین حالت قصد او كسب مال و پول و یا شهرت و اعتبار و از این قبیل امور بوده است.

حجت الاسلام قرائتی دركلامی پیرامون اخلاص می گفت: شما وقتی كاری می خواهید بكنید آن را برای خدا و نه برای انگیزه مادی انجام دهید اما اگر آخر كار، پولی دادند آن را بگیرید و حتی بشمارید و در جیبتان بگذارید!

حكایت اخلاص علامه جعفری

شاید بی مناسبت نباشد كه در اینجا برای پی بردن به تعارض نام و نان خواهی با اخلاص به حكایتی شیرین از علامه محمدتقی جعفری اشاره كنیم كه بیان كننده اوج اخلاص این مرد بزرگ بود و قطعا یاد و نام جاودانه او هم ثمره همین اخلاص ورزی او بوده است.

مرتضی نجفی قدسی می نویسد: دریكی از روزهایی كه خدمت استاد جعفری بودم؛ ایشان فرمودند: هركاری كه می كنید برای خدا بكنید نه برای خودتان و نه حتی برای آیندگان. كار باید برای خدا باشد و نیت باید خالصا لوجه الله باشد، آنگاه افزودند: نظام سرمایه داری می گوید برای خودت كار كن و نظام كمونیستی می گوید برای آیندگان كار كنید، ولی اسلام این را نمی گوید. اسلام می گوید برای خدا كار كنید. سپس مثالی از زندگی خود ذكر كردند كه واقعا شنیدن دارد. ایشان فرمودند آن زمانی كه من در نجف شروع كردم به شرح مثنوی، یكی از بزرگان اهل معرفت در نجف به بنده گفت: فلانی اگر این چیزهایی كه می نویسی، روزی به نام كسی دیگر منتشر شد و یا اینكه گفتند مثلا از پشت كوه پیدا كرده ایم و نمی دانیم نویسنده اش كیست، شما در درون خودت ببین نارضایتی و یا چیزی احساس می كنی یا نه. اگر دیدی ناراضی بودی و علاقه مند بودی كه به نام تو این كارها انجام شود پس بشوی این اوراق را و بریز دور آنها را كه زحمت بیهوده است و فایده ای ندارد، ولی اگر دیدی برایت هیچ مسئله ای نیست كه اینها به نام كس دیگری منتشر شود و یا بدون ذكر نام شما منتشر گردد، خب پس ادامه بده كه برای خداست و ایشان فرمود: من هم از همان ابتدا حقیقتا نیتی اینچنین كردم كه اگر این كتابها (شرح مثنوی) روزی به نام كس دیگری چاپ شد و یا اصلا نام مرا ذكر نكردند برایم هیچ فرقی نكند.(روزنامه اطلاعات، یادمان اولین سالگرد علامه جعفری)

ب) توقع پاداش و تشكر:

كسی كه كاری را برای خداوند انجام می دهد هرگز از دیگران توقع ندارد كه از او تشكر بكنند و یا پاداش كار او را بدهند چون او كار را برای خدا كرده و خداوند هم تشكر و پاداش لازم را از او به عمل خواهد آورد چنانكه اهل بیت(ع) طبق نقل سوره دهر فرمودند: «لا نرید منكم جزآء ولا شكورا». البته این سخن به معنی آن نیست كه دیگران وظیفه سپاسگزاری را انجام ندهند، چراكه انسان مسلمان به حكم عقل و شرع و اخلاق موظف است از كار خوب دیگران تشكر بكند و پاداش درخور آن را هم بدهد اما كننده كار باید قصدش كسب رضای خدا باشد و نباید این انگیزه ها را در عمل خود دخالت دهد.

شاید مثال زیر تا حدی گویای مقصود ما از اخلاص باشد. اگر شما به نماز بایستید تا نماز فریضه یا مستحبی بجای آورید، پس از پایان نماز هرگز از كسی توقع پاداش دادن یا تشكر كردن نخواهید داشت و اگر كسی هم بابت نمازتان از شما تشكر كند كه مثلاً به خاطر خواندن نماز ظهر و عصر من از شما تشكر و قدردانی می كنم برای شما خنده دار خواهد بود چون، آن نماز را برای خدا و نه برای تشكر و خوشایند دیگران خوانده بودید.

حال اگر ما دیگر كارهایمان را نیز مانند این نماز خواندن، فقط برای رضای خدا انجام دهیم و در دل و زبان هیچ توقع پاداشی و تشكر و شهرت طلبی و رسیدن به نان و نوا نداشته باشیم قطعاً به مرتبه بالای اخلاص رسیده ایم و باید مطمئن باشیم كه آن كارها و اعمالمان مقبول درگاه الهی قرار گرفته و خداوند پاداش خوبی به ازای آنها به ما خواهد داد و عملمان ذخیره ای برای روز بازپسین خواهد بود. پس به جرأت می توان گفت كسی كه طبق فرمول: دوری از نام و نان و تشكر و پاداش كاری را انجام دهد، باید بداند كه كارش با اخلاص، قرین است و عملش مرضی رضای رب خواهد بود و خداوند او را در جرگه مخلصین (به كسر لام) وارد خواهد ساخت.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا