اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنیمقالات

صبر و شکیبایی در اسلام

samamosصبر در فرهنگی ایرانی به معنای عدم شتاب و عجله است. از این رو، وقتی کسی عطسه می کند از وی می خواهند تا عجله نکند و درنگ کند و کارش را تاخیر بیاندازد؛ اما در فرهنگ قرآنی – اسلامی، صبر به معنای شکیبایی و استقامت و تحمل است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا ابعاد گوناگون صبر را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

معناى صبر

خداوند در قرآن یکی از صفات پیامبران و مومنان را صبر دانسته است. نقیض واژه صبر در زبان عربی جزع است که به معنای بی تابی است.( ترتيب العين، ج 2، ص 966، «صبر») کسی که بی تابی می کند، این بی تابی در همه وجودش خودش را نشان می دهد که فزع و ناله کردن از جمله آن ها است.

به نظر می رسد که اصل واژه از سنگ سخت گرفته شده که یکی از معنای صبر است.( نگاه کنید: معجم مقاييس اللّغه، ج 3، ص 329، «صبر».) بر همین اساس به بالایی چیزی که به طور طبیعی سخت تر است، نیز صبر گفته می شود.(همان) حبس و بازداشت در یک محدوده و سخت گیری نسبت به آن نیز صبر گفته می شود که ارتباط تنگاتنگی با همان معنای نخست دارد.(همان) پس کسی که اهل صبر و شکیبایی است و در برابر مشکلات تاب می آورد و بی تابی نمی کند و مقاومت و استقامت دارد، صبر گفته می شود، زیرا خودش را در برابر فشارها محکم وسخت نشان می دهد و هیجانات خودش را محدود و مهار می کند و با امساک و خودداری اجازه نمی دهد امور بر عقل او غلبه و چیره شود.

در اصطلاح صبر به معنای امساك در تنگناها و خويشتن دارى به مقتضاى عقل و شرع يا حبس هیجانات نفس از چيزى كه عقل و شرع حبس آن را اقتضا كند.( نگاه کنید: مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ذیل واژه صبر)

حضرت امیرمومنان امام على عليه السلام در تبیین معنا و مفهوم حقیقت صبر در آموزه های قرآنی و روایی و اخلاقی فرموده است: اَلصَّبْرُ اَنْ يَحْتَمِلَ الرَّجُلُ ما يَنُوبُهُ، وَ يـَكْظِمُ ما يَغْضِبـُهُ؛ صبر آن است كه انسان مصيبتى را كه به او مى رسد تحمّل كند و خشم خود را فرو برد.( غرر الحكم، چاپ دانشگاه تهران، ج 2 ، 1874)

یقین ريشه صبر

این که خاستگاه و منشای صبر در آدمی چیست؟ هر کسی نظری می دهد. امیرمومنان امام على عليه السلام در این باره فرموده است: اَصْلُ الصَّبْرِ حُسْنُ الْيَقينِ بِاللّه ِ؛ ريشـه صــبر، ايمان نيكو و عقيده استوار به خداوند است.( غرر الحكم، 2 / 3184)

از نظر امام علی(ع) هر کسی نمی تواند به مقام صبر واقعی و حقیقی دست یابد؛ زیرا اگر خاستگاه صبر، یقین نیکو به خداوند تبارک و تعالی است، پس باید شخص از نظر معرفتی به جایی برسد که به مالکیت، ربوبیت، علم و حکمت و قدرت خداوند یقین داشته باشد. پس کسی که مالکیت خداوند را بر جان و جهان نپذیرد و یا نپذیرد خداوند بر اساس حکمت و علم و قدرت هر کاری را که حکمیانه و مبتنی بر مصلحت است انجام می دهد، به طور طبیعی قایل به تصادف یا تاثیر عوامل دیگر به عنوان علل است؛ در این صورت هرگاه امور را بر خلاف رویه و یا نظر و خواسته اش می یابد، به جزع و فزع می افتد و بی تابی و ناله می کند.

از نظر قرآن، هر چیزی در جان و جهان بر اساس حکمت و مصالحی است که باید تحقق یابد و بی تابی و ناله انسان هیچ تاثیری در تغییر آن نخواهد کرد. خداوند می فرماید: مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ؛ هيچ مصيبتى نه در زمين و نه در نفسْهاى شما [به شما] نرسد، مگر آنكه پيش از آنكه آن را پديد آوريم، در كتابى است. اين [كار] بر خدا آسان است تا بر آنچه از دست شما رفته اندوهگين نشويد و به [سبب‏] آنچه به شما داده است شادمانى نكنيد، و خدا هيچ خیال باف ، خودپسند فخرفروشى را دوست ندارد(حدید، آیات 22 و 23)

البته امیرمومنان (ع) بر حسن یقین به خداوند تاکید دارد؛ زیرا برخی که خداوند را عادل نمی دانند، فکر می کنند که همه بلایا و مصیبت ها بر سر او می آید و این به سبب بی عدالتی خداوند است؛ زیرا به برخی همه چیز می دهد و به برخی هیچ نمی دهد و اگر چیزی بدهد فقر و نداری و مصیبت و بلا است. چنین سوء ظنی نسبت به خداوند و عدالت او موجب می شود در برابر هر مصیبتی جزع و فزع کند و تاب و تحمل خودش را از دست دهد. البته برخی ممکن است از نظر معرفتی به یقین برسند ولی از نظر قلبی اعتقادی به آن نداشته باشد.(نمل، آیه 14) چنین شخصی نیز گرفتار بی تابی و جزع و فزع می شود و صبری نخواهد داشت.

اما اگر کسی به خداوند حسن الظن داشته باشد اطمینان می یابد که خداوند کاری جز به مصلحت و حکمت انسان و جهان انجام نمی دهد. البته چنین شخصی نسبت به برخی از مصیبت ها و مشکلات واکنش منفی نشان داده و جزع وفزع می کند؛ اما اگر به درجه حسن الیقین برسد و یقین داشته باشد که خداوند جز به مصلحت و حکمت هیچ کاری را انجام نمی دهد، پس هرگز جزع و فزع نخواهد کرد و صبر را پیشه می گیرد، بلکه صبری جمیل خواهد داشت؛ چنان که حضرت یعقوب از خداوند خواست به چنین صبری دست یابد و در برابر مصیبت ها بی تابی نکند و جزع و فزع نداشته باشد.(یوسف، آیات 18 و 83)

البته ممکن است این سوال مطرح شود که آیا هر کسی به مقام یقین و حسن الیقین می رسد و اگر می خواهد برسد چگونه می تواند به این مقام برسد؟

خداوند در آیاتی از جمله آیه 29 و 183 و 282 سوره بقره و 99 سوره حجر بیان می کند که راه دست یابی به تقوایی که خود موجب یقین می شود، عبادت است. پس کسی که می خواهد به یقین و حسن الیقین برسد باید عبادت کند تا تقوایی به دست آورد که یقین برآیند و نتیجه آن است.

اقسام صبر

صبر یک نوع نیست؛ زیرا واکنش های انسان نسبت به امور و مسایلی که با آن مواجه می شود متفاوت است. تفاوت صبر به تفاوت میان عوامل موثر در هیجانات انسانی بستگی دارد. برخی از عوامل هیجانی با برخی دیگر فرق دارد. پس اختلاف و تفاوت در صبر به اعتبار عوامل ایجادی جزع و فزع بستگی دارد.

امیرمومنان امام علی (ع) می فرماید: اَلصَّبْرُ، اِمّا صَبْرٌ عـَلَى الْمُصِيبـَةِ، أَوْ عـَلَى الطّـاعـَةِ، أَوْ عَنِ الْمَعْصِيَةِ وَهذَا الْقِسْمُ الثّالِثُ أَعْلى دَرَجَةً مِنَ الْقِسْمَينِ الاَوَّلَيْنِ؛ صبر يا بر مُصيبت است، يا بر اطاعت خدا، يا در مقابل معصيت است، كه قسم سوّم از دو قسم قبلى با ارزش تر است.( ميزان الحكمه، نشر دفتر تبليغات اسلامى،ج 5، ح 10101)

پس عوامل موثر بر حالات نفس و ایجاد هیجان سه امر مصیبت و اطاعت و معصیت است. از آن جایی که طبیعت انسانی گزارش به راحتی و آسانی دارد و معصیت هماره آسان تر از هر کاری دیگر است، به طور طبیعی این که انسان بتواند در برابر فشار معصیت صبر کند و خود را از آن دور نگه دارد، بسیار مهم است. تزیین گری و تسویل گری ابلیس و هواهای نفسانی انسان را به سوی معصیت سوق می دهد و اگر کسی بتواند از فشارهای آن خود را نگه دارد بسیار هنر کرده است.

مراتب صبر

همان طوری که صبر به اعتبار عوامل ایجادی جزع و فزع متفاوت است، هم چنین درجات صبر آدمی نیز متفاوت است. از آن جایی که حضرت امیرمومنان امام علی(ع) ارتباط تنگاتنگی میان یقین با صبر بیان کرده ، می توان دست کم از سه درجه و مرتبه صبر نیز سخن گفت؛ زیرا بر اساس آیات قرآنی برای یقین سه درجه و مرتبه است: 1. علم الیقین(تکاثر، آیه 5)، 2. عین الیقین(تکاثر، آیه 7)، 3. حق الیقین(واقعه، آیه 95).

پس باید گفت که صبر سه مرتبه دارد که شامل صبر علم الیقینی ، صبر عین الیقینی و صبر حق الیقینی است. بنابراین، برترین درجات و مراتب صبر را باید صبر اخیر دانست که همان صبر جمیل است.

انگيزه‏ هاى صبر

انسان با چه انگیزه می تواند صبر را پیشه کند و به جای جزع و فزع و بی تابی ، در برابر اقسام عوامل صبر و شکیبایی پیشه کند؟ به سخن دیگر، چرا باید صبور باشیم و جزع و فزع نداشته باشیم، در حالی که با جزع و فزع می توانیم خودمان را آرام کنیم و همدلی و همدردی دیگران را نیز داشته باشیم؟

رسول خدا صلي الله عليه و آله با بیان انگیزه هایی که موجب تحقق صبر در آدمی می شود می فرماید: اَلصَّبْرُ عَلى اَرْبَعِ شُعَبٍ: اَلشـَّوْقُ وَ الشـَّفَـقَةُ وَالزَّهادَةُ، وَ التَّرقُّبُ، فَمَنِ اشْتاقَ اِلَى الْجَنَّةِ سَلا عَنِ الشَّـهَواتِ، وَ مَنْ اَشْفَقَ عَنِ النّارِ رَجَعَ عَنِ الْمُحَرَّماتِ، وَ مَنْ زَهِـدَ فِى الدُّنْيا تـَهاوَنَ بِالْمُصيباتِ، وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سـارَعَ فِى الْخَيْراتِ؛ صبر چهار شعبه دارد: اشتياق، هراس، وارستگى، و انتظار. پس هر كس مشتاق بهشت است بايد از شهوات بيرون برود. و كسى كه از آتش مى ترسد بايد از گناهان برگردد، و كسى كه نسبت به دنيا زهد مى ورزد، بايد گرفتارى را سبك بشمارد، و كسى كه در انتظار مرگ است بايد در كارهاى خوب بشتابد. ( ميزان الحكمه، نشر دفتر تبليغات اسلامى،ج 5، ح 10133)

پس از نظر پیامبر(ص) انسان به چهار انگیزه اشتیاق، هراس ، وارستگی و انتظار تلاش می کند به جای بی تابی تاب آورده و صبر نماید. البته با دقت در این عناوین و توضیح و تبیینی که پیامبر(ص) می کند دانسته می شود که نوع نگاه انسان به هستی وفلسفه زندگی و درجات معرفتی و یقینی و اعتماد و توکل به خداوند و حسن الیقین به او در تحقق و تعیین انگیزه ها در شخص بسیار موثر است و نوع رفتار و کنش و واکنش هایش را مشخص می کند.

جايگاه و اهمیت صبر

بر اساس آیات قرآنی دنیا محل ابتلا و امتحان و آزمون بشر است و انسان هماره در آزمون است تا ظرفیت های خود را آشکار کرده و ذات و سرشت خویش را نشان دهد و باطن خود را نشان دهد و این گونه حجت بر او تمام شود.(عنکبوت، آیات 2 و 3 و آیات دیگر)

پس انسان در زندگی هماره در مشکلات و مصیبت ها به سر می برد و باید عادت کند تا صبور باشد و شکیبایی و بلکه حلیم باشد و بردباری داشته باشد. از نظر آموزه های اسلامی، صبر در امور همانند سر برای تن است که همه تن را مدیریت و مهار کرده و امور آن را سامان می دهد.

امام على عليه السلام فرموه استد: اَلصَّبْرُ فِى الاُمُورِ بِمَنْزِلَةِ الرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ فَاِذا فارَقَ الرَّأْسُ الْجَسَدَ فَسَدَ الْجَسَدُ فَاِذا فارَقَ الصَّبْرُ الاُمُورَ فَسَدَتِ الاُمُورُ؛ صبر در كارها همانند سر در بدن است، همانطور كه وقتى سر از بدن جدا شود، بدن فاسد مى شود، هنـگامى هـم كه صبر از كارها جـدا شود كـارها تبـاه مى شـود.( بحارالانوار، نشر كتابفروشى اسلاميه، ج 71، ص 73)

پس کسی که جزع و فزع می کند و به جای صبر بی تابی دارد، نه تنها کاری را پیش نمی برد و مشکلی را حل نمی کند بلکه مشکلی بر مشکلات می افزاید و به سبب بی تابی و جزع دیگر امورش را نیز فاسد می کند؛ زیرا بر اساس هیجانات رفتاری را در پیش می گیرد که غیر عقلانی و ناسنجیده است.

دین در گرو صبر

دین و اخلاق و عقل با هم رابطه و پیوند تنگاتنگی دارند به طوری که از هم جدا نمی شوند ، از همین رو، با دستور و فرمان الهی چنان که در روایت عقل و جهل در اصول کافی است، آن سه با هم هستند. صبر به عنوان فرمانده عملیاتی عقل عمل می کند ، پس باید گفت که اگر صبر نباشد ، دین داری معنا و مفهومی ندارد؛ همان طوری که صبر نیز با عقلانیت و حسن الیقین نسبت به خداوند معنا می یابد و بدون دین معنا ومفهومی نمی یابد.

اَميرُ الْمُؤْمِنينَ عليه السلام می فرماید: اَيُّهَا النّاسُ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَاِنَّهُ لاديِنَ لِمَن لا صَبْرَلَهُ ؛ مردم! بر شما باد صبر و شكيبائى، چون كسى كه صــبر نداشـته باشد، دين نخواهـد داشت.( بحارالانوار، ج 71، ص 92)

صبر نیمی از ايمان

از آن جایی که میان ایمان و صبر ارتباط و پیوستگی است، در روایات این میزان پیوستگی به عناوین گوناگون بیان شده است. از جمله رسول خدا صلي الله عليه و آله فرموده است: اَلاْيْمانُ نِصْفانِ، نِصْفٌ فِى الصَّبْرِ وَ نِصْفٌ فِى الشُّكْرِ؛ ايمان دو نيمه دارد، نيمى از آن در صبر است، و نيمى از آن در شُكر نهفته است.( نهج الفصاحه ، ش 1070)

پس از نظر پیامبر(ص) اگر بخواهیم جایگاه و ارزش و اهمیت صبر را در زندگی مومن و بلکه ایمان وی ارزیابی کنیم باید بگوییم که نیمی از ایمان در صبر شخص تجلی و خودنمایی می کند؛ زیرا این صبر است که با قرار گرفتن در بالا و برتر همه کارها و در جایگاه فرماندهی عملیاتی ، لشکر عقل را هدایت می کند و در پشت دژی استوار اجازه نمی دهد تا لشکریان جهالت و سفاهت پیشروی داشته باشند و ایمان شخص را از میان بردارند و دین و ایمانش را نابود سازند.

حقیقت ایمان ، صبر در گرفتاريها

همان طوری که پیامبر(ص) فرمود، صبر نیمی از ایمان است. حضرت امیرمومنان امام علی(ع) در تبیین این امر، به حقیقت ایمان اشاره کرده و مولفه های آن را در اموری چند از جمله صبر دانسته و فرموده است: لايـَذُوقُ الْمَرْءُ مِنْ حَقيقَةِ الاِيْمـانِ حَتّى يَكُونَ فيه ثـَلاثُ خِصالٍ: اَلْفِقْهُ فِى الدّينِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الْمَصائِبِ وَ حُسْنُ التَّقْدِيرِ فِى الْمَعاشَ؛ مرد حقيقت ايمان را نمى چشد تا اينكه داراى سه خـصلت شـود: 1 ـ به مسائل دينى آگاهى كامل داشته باشد؛ 2 ـ در گرفتاريها صبور باشد؛ 3 ـ در زندگى حساب و اندازه داشته باشد.(بحارالانوار،ج 71، ص 85)

پس از میان اقسام صبر، صبر در مصیبت بسیار ارزشی است، زیرا انسان در مصیبت ها تعادل رفتاری خود را از دست می دهد و حتی به کفر گویی می افتد. کسی که بتواند براساس حسن الیقین و معرفت یقینی دست حکمیانه خدا را ببیند، در برابر مصیبت صبر پیشه می کند و ایمان خود را به نمایش می گذارد. از این روست که آن حضرت(ع) از مولفه ها و نشانه های ایمان به صبر در گرفتاری ها اشاره می کند.

صبر، حامی‏ ايمان و معیار کارها

در تبیین جایگاه صبر در زندگی انسان، حضرت امام على عليه السلام نیز فرموده است: اِلْـزَمـُوا الصـَّبْرَ فَاِنَّهُ دِعامَةُ الاِيْمانِ وَمِلاكُ الاُمُورِ؛ هميشه همراه صبر و شكيبائى باشيد كه آن ستون ايمان و قوام كارهاست.( غرر الحكم، ج 2، ش 2542)

از نظر آن حضرت(ع) آن چه حامی ایمان است و ایمان انسان را پشتیبانی و حمایت می کند تا استوار بماند، صبر است. در حقیقت وقتی انسان با علم و عمل ایمان خویش را می سازد و استوار می سازد ، این ایمان نیازمند پشتیبانی دایمی است تا استوار بماند، صبر به سبب آن که فرماندهی جنود عقل را به عهده دارد، می تواند در این امر کند و ایمان آدمی را هماره با سربازان و لشکریانش حمایت و پشتیبانی کند.

هم چنین اگر بخواهیم امور اجتماعی و غیر اجتماعی خود را سامان دهیم و در رفتار و کردار خودمان به سامان باشیم، باید ملاک و معیاری داشته باشیم تا بدانیم تا چه اندازه این دیواری که می سازیم راست است؟ برای سنجش راستی کردار و امور زندگی نیازمند معیار و ملاکی هستیم که صبر بهترین ملاک خواهد بود؛ زیرا کسی که صبور است ، هرگز کاری نمی کند که خلاف عقل باشد و موجبات پشیمانی شود.

حكومت صبر

انسان همانند جامعه ای است که باید هر چیزی در جایی خود قرار گرفته و هر یک نقش و مسئولیتی را به عهده داشته و به درستی از عهده آن بر آید. اگر عدالت در جامعه نفس بر قرار شود، بسیاری از مشکلات انسانی حل وفصل می شود و شخص بهتر می تواند در مسیر کمالی خلافت و ربوبیت الهی قرار گیرد و به اهداف آفرینش و خلقت انسان برسد.

پیامبر(ص) در حدیثی ، مسئولیت های قوای انسانی را بیان کرده و فرموده است: عَلَيْكَ بِالْعِلْمِ فَاِنَّ الْعِلْمَ خَليلُ الْمُؤْمِنِ، وَالْحِلْمَ وَزيرُهُ، وَالْعَـقْلَ دَليلُهُ، وَالْعَـمَلَ قَيِّمُهُ، وَالرِّفْـقَ اَبُـوهُ، وَاللِّـينَ اَخُـوهُ، وَالصَّبْرَ اَميرُ جُنُودِهِ؛ بر توباد علم، كه علم دوست مؤمن است، وبردبارى وزير مؤمن است، وخرد راهنماى اوست، وعمل سرپرست او، ومدارا كردن پدر او، و نرمی و ملايمت برادر او، وصبر امير سپاهيان اوست.( نهج الفصاحه، نشر سازمان انتشارات جاويدان، ح 1961)

در اصول کافی در حدیث جنود عقل و جهل ، بیان شده که انسان دارای عقل است و برای عقل جنود و لشکریانی است که در خدمت اویند؛ همان طوری که برای سفاهت و بی خردی یعنی همان جهالت در برابر عقلانیت، نیز جنود و لشکریانی است. اگر انسان صبر پیش کند همه لشکر در خدمت انسان خواهد بود و حتی می تواند به سادگی لشکریان سفاهت و بی خردی را شکست دهد و اجازه بروز و ظهور ندهد؛ زیرا وقتی امارت سپاه و فرماندهی به صبر سپرده شود، صبر هیجانات را حبس و مهار می کند و با محدودیت سازی نسبت به جنود شیطانی سفاهت و بی خردی اجازه نمی دهد تا کاری انجام دهند. صبر به عقل اجازه می دهد تا کارها را به عنوان فرمانده کل نظارت کند و راهنمای خوبی برای فرمانده عملیاتی یعنی صبر باشد. همکاری میان عقل عنوان فرمانده روشنگر راهبردی با صبر به عنوان فرماندهی علمیاتی موجب می شد تا همه چیز بر اساس آن باشد که موجب کمال یابی می شود.

صبر دشمن سختيها

در آیات و روایات برای صبر کارکردها و آثاری بیان شده که از جمله آن ها یاری و معاونت خداوند (انفال، آیه 46؛ بقره، آیه 45) و مانند آن است.

حضرت امام على عليه السلام در بیان یکی دیگر از آثار و کارکردهای صبر فرموده است: اَقوى عَدُوِّ الشَّدآئِدِ الصَّبْرُ؛ قويترين دشمن سختيها صبر و شكيبايى در برابر آنهاست.( غرر الحكم، ج 2، ش 2908)

صبر، دژِاستوار

حضرت امیرمومنان امام علی(ع) درباره جایگاه و اهمیت صبر هم چنین می فرماید: عَلَيْكَ بِالصَّبْرِ، فَاِنَّهُ حِصْنٌ حَصينٌ وَ عِبادَةُ الْمُؤقِنينَ.؛ بر تو باد به صبر، كه صبر دژى استوار است، و عبـادت اهـل يقـين بـه شـمار مى رود.( غرر الحكم، ج 4، ش 6134)

این که امام علی(ع) صبر را دژ بسیار استوار و محکم تعبیر می کند ، برای آن است که در این دژ صبر همه لشکریان عقل صف بسته و آماده کارزار است و جنود و لشکریان سفاهت و بی خردی پشت این دژ استوار هستند. هم چنین آن حضرت (ع) بیان می کند که صبر جزو عبادت های اهل یقین است. این سخن ایشان ناظر به همان عبارتی است که اصل صبر و ریشه و خاستگاه آن را یقین دانسته است. پس اهل یقین ، اهل صبر هستند و عبادت آنان این گونه رنگ عقلانی می گیرد و از هیجانات عاطفی و احساسی زودگذر و بی معنا دور است.

صبر، سلاح مؤمن

از آن جایی که صبر ، فرمانده عملیاتی لشکر عقل است ، بهترین سلاح در برابر دشمن غدار و وسوسه گر و حیله گر سفاهت و بی خردی است. اهل ایمان به سبب حسن الیقین به خداوند خود را در پناه دژ استوار صبر قرار داده و با سلاحی چون صبر می تواند در این دژ استوار از ایمان خود دفاع نماید و اجازه ندهد تا دشمن و لشکر جهل به او بتازد و بر او چیره شود.

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: نِعْمَ سِلاحُ الْمُؤْمِنِ الصَّبْرُ وَ الدُّعآءُ؛ چه نيكو سلاحى است صبر و دُعا براى مؤمن.(نهج الفصاحه، 3128) پس همان طوری که دعا موجب می شود تا بلایا دفع شود و بدایی حاصل آید، هم چنین با سلاح صبر می توان بلایا را دفع کرد و در برابر لشکر جهالت و سفاهت ایستاد و پیروز میدان شد.

راه دشوار بهشت و یاری صبر

از آن جایی که سعادت اخروی انسان در دنیا تضمین می شود و راه بهشت از دوزخ طبیعت دنیا و ابتلائات و آزمون ها و مصیبت های آن می گذرد، کسی که بتواند در مشکلات صبر کند، می تواند امید داشته باشد که به بهشت در می آید. خداوند در آیات سوره عصر بیان کرده است که عصر دنیا همانند فشار آخر و نهایی است که به انسان وارد می شود و هر کسی گرفتار خسران و زیان است مگر آن که به سلامت از این گذرگاه دوزخی طبیعت دنیا بگذرد و به سر منزل مقصود و مقصد برسد.

امام باقر عليه السلام درباره ویژگی های مسیر بهشت به نقش کلیدی و ارزشی صبر اشاره کرده و فرموده است: اَلْجَنَّةُ مَحْفُوفَةٌ بِالْمَكارِهِ وَ الصَّبْرِ فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمَكارِهِ فِى الدُّنْيا دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ جَهَنَّمُ مَحْفُوفَةٌ بِاللَّذّاتِ وَ الشَّهواتِ، فَمَنْ اَعْطى نَفْسَهُ لَذَّتَها وَ شَهْوَتَها دَخَلَ النّـارَ؛ بهشت آميخته به سختيها و صبر و بُردبارى است، پس هر كس در دنيا بر سختى ها شكيبا و صبور باشد، وارد بهشت مى شود، و جهنّم آميخته به شهوات و خوشگذرانيهاست. پس هر كس خواسته ها و شهوات نفس خود را تأمين كند، وارد آتش مى شود.( اصول كافى، ج 2، ص 73، ح 7، مكتبة الاسلامية، تهران 1388 شمسی)

صبر کفیل پيروزى

از قدیم گفته اند : صبر وظفر هردو دوستان قديمند/ بر اثر صبر نوبت ظفر آيد. کسی که صبر به معنای شکیبایی و استقامت را دارا باشد، در برابر حملات دشمن غدار و کینه توز عقل و عقلانیت ، هرگز به دامن لشکریان کفر و شرک و جهالت و فرمانده عملیاتی آن یعنی جزع و بی تابی نمی افتد؛ زیرا ملت و جامعه ای که در برابر فشار مشکلات صبر و تاب نمی آورند و به دژ استوار صبر وفرماندهی آن نمی روند، باید همه چیز خود را از دست بدهند و داشته هایشان را تسلیم لشکر جهالت کنند و از ایمان و دین و اخلاق و عقلانیت دست بکشند.

خداوند سنت و قانون الهی خویش را بر این قرار داده که سایه صبر عقلانی است که می توان در هر امری پیروز شد و لشکر جهل را شکست داد. در حقیقت صبر به عنوان کفیل پیروزی وارد میدان می شود و اگر کسی تحت فرماندهی آن قرار گیرد پیروزی اش تضمین است.

امام على عليه السلام فرموده است: اَلصَّبْرُ كَفِيلٌ بِالظَّفَرِ؛ صبر ضامن پيروزى است.( غرر الحكم، ج 1، ش 760)

پيروزى عاقبت صبوری

چنان که گفته شد پیروزی نتیجه صبوری است و این پیروزی در هر حال تحقق می یابد. امام على عليه السلام فرموده است: لايَعْدِمُ الصَّـبُورُ الظَّـفَرَ وَ اِنْ طـالَ بـِهِ الزَّمـانُ؛ انسان صبور و شكيبا پيروزى را از دست نمى دهد، اگر چه زمان آن طولانى شود.( ميزان الحكمة، ج 5 ، ش10070)

صبر سپر از فاقه و شکست

کسی که روحیه و خصلت و صفت صبر را دارا است، در پناه سپری قرار گرفته که او را از شکست در عرصه های زندگی به ویژه اقتصادی حفظ می کند؛ زیرا حضرت امیرمومنان امام عَلِىٌّ عليه السلام می فرماید: اَلصَّبْرُ جُنَّةٌ مِنَ الْفاقَةِ؛ صــبر و بردبـارى سپرى در برابر فقر است.(همان)

البته گفتنی است که «فاقه» که به معنای فوق و بالای هر چیزی است، درست نیست، زیرا فوق به هر بالایی گفته نمی شود؛ زیرا این واژه در اصل لغت به معنای تیری است که بالایش شکسته باشد، از همین رو این واژه درباره کسی که در حالت احتضار و رو به موت و مرگ است، نیز به کار می رود؛ زیرا محتضر همانند تیری است که بالای عمر شکسته و دیگر کاربردی ندارد. بر اساس همین است که درباره انتظارات و توقعات بی جا و غیر منتظره نیز به کار می رود.

این که این واژه در پیروزی و چیرگی وسلطه نیز به کار می رود، از آن جهت است که یک طرف از دو جبهه سرش شکسته و تیری سرش شکسته است به طوری که دیگر توان مقاومت ندارد. بر اساس همین مبنا کسی که بر دیگری سوار شده و او را سر شکسته کرده فائق می گویند حال چه در فضل باشد یا هر چیزی دیگر. پس اگر خداوند می فرماید: هو القاهر فوق عباده؛ او چیره بالای سر بندگان است؛ یعنی همه در برابر او سرشکسته و شکست خورده هستند.(انعام، 18 و 61)

این که واژه «فاقه» به شخصی که گرفتار فقر شده به کار می رود، از آن روست که نداری بر او سوار شده و او را مانند تیر سرشکسته و مرد محتضر ناتوان و بی خاصیت کرده است. (نگاه کنید: فرهنگ های عربی ، ذیل واژه «فاقه»)

پس اگر کسی سپر صبر را در دست داده باشد، هم پیروز میدان نبردهای نظامی و اقتصادی و مانند آن ها خود بود و هم خود را از برتری و فوقیت دشمن عقلانیت یعنی جهالت حفظ کرده است.

صبــر، نیکوترین جامه ایمان

ارزش و جایگاه صبر هم در بعد سخت افزاری و هم نرم افزاری مورد توجه روایات است. صبر همان طوری که بنیاد ایمان و پایه ها و ستون های آن را شکل می دهد و از نظر سخت افزاری بسیار مهم و اساسی است، هم از جهت نرم افزاری و زیباشناختی بسیار مهم و اساسی است؛ از این روست که امیرمومنان امام علی (ع) در تبیین جنبه های زیباشناختی صبر در حوزه ایمان و اخلاق انسانی می فرماید: اَلصَّبْرُ اَحْسَنُ حُلَلِ الاِيْمانِ وَاَشْرَفٌ خـَلائِقِ الاِنْسـانِ؛ صــبر، بهترين جـامه هاى ايمـان و از برترين ويژگيهاى اخلاقى انسان است.( غرر الحكم، ج 2، ش 1893)

پس صبر موجب می شود انسان هم در برابر فشارها قوت و قدرت بیابد و باطن خود را محکم و استوار سازد و هم ظاهر خویش را زیبا نماید.

صبر، گنج بهشتى

صبر همانند گنجی از بهشت است که بهشت را برای شخص به ارمغان می آورد؛ زیرا خاستگاه و ریشه صبر ، حسن الیقین نسبت به خدا و فرمانده عملیاتی لشکر عقل است. کسی که تحت چنین صبری رفتار می کند، بی گمان به گنجی دست یافته که بهشت برآیند آن است.

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله در این باره فرموده است: اَلصَّبْرُ كَنْزٌ مِنْ كُنُوزِ الْجَّنَّةِ؛ صـبر و شـكيبـائى گنجى از گنجهاى بهشت است.(بحارالانوار، ج 82، ص 137)

صبر، صفت انبياء عليهم‏السلام

از آن جایی که صبر از نظر آموزه های وحیانی اسلامی که از آدم(ع) تا خاتم(ص) ادامه دارد، از چنین ارزش و جایگاهی برخوردار است، بی گمان در همه اولیای الهی از جمله پیامبران(ع) تحقق دارد و آنان متصف به چنین صفتی هستند؛ زیرا از مکارم اخلاقی و محاسن آن و از جنود و لشکریان عقل است و فرماندهی آن است. هم پیامبران و اولیای الهی از فضایل اخلاقی برخوردارند. بنابراین ، فضلیت صبر نیز در آنان قوی است. بر همین حلم و بردباری که اوج درجات و مراتب صبر را نیز دارند.

امام على عليه السلام فرموده است: اِنَّ الصَّبْرَ وَحُسْنَ الْخُلْقِ وَالْبِرَّ وَالْحِلْمَ مِنْ اَخْلاقِ الاَنْبِيآءِ؛ صبر و شكيبائى و اخلاق نيكو و حلم و بُردبارى از اخـلاق پيـامـبران اسـت.( بحارالانوار، ج 71، ص 92)

صبر در سختی ها

چنان که گفته شد صبر دارای مراتب و نیز اقسامی است. از جمله اقسام آن صبر در سختی است. مومن که اصطلاح عام برای همه کسانی است که از درجه اسلام بالاتر رفته و به مرتبه یقین وارد شده است، در همه اقسام صبر استاد هستند. از این رو، پیامبران به عنوان مصادیقی از مومنان به این خصلت متصف و متخلق بودند. همین صبر است که او را در مشکلات و سختی ها و تکانه های شدید حفظ می کند و موجب می شود از درون و برون گرفتار اضطراب و تشویش و پریشان نشود و مصیبت و مشکلات کمرش را خم نکند و او را به واکنش های تند و احساسی و عاطفی نکشاند، بلکه با تمام وقار و صلابت و استواری در برابر مشکلات ایستادگی کرده و مقاومت می کند و به درستی عمل و رفتار می کند.

امام صادق عليه السلام در این باره فرموده است: اَلْمُؤْمِنُ صَبُورٌ فِى الشَّدائِدِ، وَقُورٌ فِى الزَّلازِلِ، قَنُـوعٌ بِمـا اُوتِىَ، لايَعْـظِمُ عَلَيْهِ الْمَصـائِبُ؛ مؤمن در سختيها صبور ودر مقابل اضطرابها با وقار است، بدانچه به اوداده شده قانع است، وگرفتاريها نزد او بزرگ نيست.(بحارالانوار، ج 82، ص 133)

صبر، بهترين‏ عبادت

از آن جایی که صبر فرماندهی عملیاتی لشکریان عقل است، بهترین عبادتی که انسان می تواند انجام دهد، بهره مندی از صبر در زندگی است؛ زیرا با صبر می تواند همه اعمال عبادی را به درستی انجام دهد. از این روست که خداوند استعانت به صبر را در کنار نماز قرار می دهد؛ زیرا با صبر می توان اعمالی عبادی چون نماز را به خوبی و نیکی به جا آورد.(بقره، آیات 45 و 153)

اَميرُ الْمُؤْمِنينَ امام علی عليه السلام می فرماید: اَفْضَلُ الْعِبـادَةِ الصَّـبْرُ وَالصَّمْتُ وَاِنْتِظارُ الْفَرَجِ؛ برترين پرستش خدا صبر و شكيبایى، سكوت وانتظارفرج است.(بحارالانوار، ج 71، ص 96)

ثواب صبر، برترین ها

از آن جایی که جایگاه صبر در میان عبادت جایگاهی برتر است، بنابراین، باید ثوابی که به صبر تعلق می گیرد، از برترین ها باشد. ارزش هر کاری به اهمیت آن بستگی دارد؛ و چون صبر ارزش بسیاری دارد و در زندگی مردم بسیار مهم و اساسی است، به همین میزان ارزشی نیز بازتاب و آثار آن نیز ارزشمند خواهد شد. از همین رو، امیرمومنان امام على عليه السلام فرموده است: ثَوابُ الصَّبْرِ اَعْلَى الثَّوابِ؛ پاداش صبر، بالاترين پاداشهاست(غرر الحكم، ج 3، ش 4694.)

نیکوترین صبر، صبر فقراء

بر اساس آن چه بیان شد می توان دریافت که صبر در یک درجه و ارزش نیست؛ زیرا مراتب صبر بر اساس اقسام آن نیز فرق دارد و بر اساس همین نیز ارزش آن نیز متفاوت خواهد بود. در میان اقسام صبر می توان به صبر بر فقر به عنوان برترین ها اشاره کرد. پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله می فرماید: اَلصـَّبْرُ حَـسَن وَلكِنْ فِى الْفُقَراءِ اَحْسَنُ؛ صبر نيكوست ولى در فقراء نيكوتر است.( نهج الفصاحه، 2006)

صـبر، محبوبترين جرعه تلخی ها

اگر در کام آدمی برخی از نوشیدنی ها تلخ است، بی گمان نمی توان از تلخی مصیبت ها و مشکلات تلخ تر یافت؛ اما اگر این مصیبت ها و مشکلات با صبر جرعه جرعه نوشیده و خورده شود، می توان گفت که محبوب ترین جرعه ای است که انسان می نوشد و می خورد.

رَسُولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله می فرماید: ما مِنْ جُرْعَةٍ اَحَبُّ اِلَى اللّه ِ مِنْ جُرْعَةِ غَيْظٍ كَظَمَها رَجُلٌ، اَوْ جُرْعَةِ صَبْرٍ عَلى مُصيبَةٍ؛ هيچ جرعه اى از جُرعه خشمى كه مردى فرو برد، يا جرعه صبرى كه بر مصيبتى نوشيده شود، پيش خدا محبوبتر نيست.( نهج الفصاحه، 2564)

پس کسی که مصیبت را جرعه جرعه می نوشد و اجازه ندهد چیزی او را به خشم و رفتاری نامعقول بکشاند، در حقیقت با پذیرش و نوشیدن کم کم نوشیدنی تلخ مصیبت، به محبوبیتی می رسد که جز از این راه به دست نمی آید.

مقام ابرار، نتيجـه صبر وشكيبایى

مقام ابرار مقام مقربان و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بر اساس آیات قرآنی از جمله آیات سوره انسان است. برای رسیدن به مقام راه هایی است که از جمله آن ها می توان به صبر اشاره کرد. امام على عليه السلام فرموده است: اِنْ صَبَرْتَ اَدْرَكْتَ بِصَبْرِكَ مَنازِلَ الاَبْرارِ وَ اِنْ جَزَعْتَ اَوْرَدَكَ جَزَعُكَ عَذابَ النّارِ؛ اگر صبر كنى به مقام و منزلت نيكان مى رسى، و اگر بى تابى كنى، آن تو را به آتش وارد مى كند.( غرر الحكم، ج 3، ش 3713)

خیر عاقبت صبر

انسان باید دنبال خیر باشد و از شر دور شود؛ ممکن است انسان نعمتی داشته باشد، ولی خیر نباشد؛ زیرا خیر آن چیزی است که در نهایت برای کمال انسان مفید و از نقص او را رها می سازد. البته در بیش تر موارد نعمت همراه خیر است؛ ولی این گونه نیست که هر نعمتی خیر باشد و هر نقمت و مشکلی شر باشد.

به عنوان نمونه جرعه های مصیبتی که انسان با صبر می خورد ظاهرش نقمت و درد و رنج و تلخی است؛ اما در نهایت خیر میوه آن است. به هر حال در میان امور، صبر از چیزهایی است که پایان آن خیر است.

امام صادق عليه السلام فرموده است: اَلصَّبْرُ يُعَقِّبُ خَيْراً، فَاصْبِرُوا تَظْفُرُوا؛ عاقبت صبر وشكيبائى خيراست، بنابراين صبركنيد، تا پيروز شويد.( بحارالانوار، ج 71، ص 96)

شاعر می سراید: صبر تلخ است وليكن عاقبت/ ميوه شيرين دهد پر منفعت.

صبرمقدّمه محبوب های الهی

هر کسی دوست دارد محبوب خداوند شود. دست یابی به محبوبیت به معنای دست یابی به رستگاری است. انسان مومن تلاش می کند تا محبوب خداوند شود. برای دست یابی به این مهم راه هایی است که مهم ترین آن ها رها کردن خواهش های نفسانی برای کسب رضایت خداوند است. به این معنا که هر چه محرم و مکروه و منکر است رها کند و به هر چه واجب و مستحب و معروف است بیاویزد. این گونه است که محبوب خداوند می شود و خداوند نیز هر آن چه را دوست می داری به انسان صابر می دهد. امام على عليه السلام فرموده است: اِنَّكَ لَنْ تُدْرِكَ ما تُحِبُّ مِنْ رَبِّكَ اِلاّ بِالصَّبْرِ عَمّا تَشْتَهى؛ تو به آنچه كه دوست دارى از پروردگارت بتو برسد (بهشت) دست نمى يابى، مگر اينكه در مقابل خواسته هاى نفسانى مقاومت كنى.( غرر الحكم، ج 3، ش 3794)

صابر پيروز میدان

گفته شد که در جنگ میان لشکریان عقل و جهل، کسی پیروز میدان خواهد بود که بر اسب صبر سوار باشد. سوار بر اسب صبر در میدان جنگ پیروز خواهد بود و با فرماندهی عملیاتی صبر می تواند به چیزهایی دست یابد که با هیچ چیز دیگر تحقق نخواهد یافت. امام علی(ع) می فرماید: مَنْ رَكِبَ مَرْكَبَ الصَّبْرِ اِهْتَدى اِلى مِضْمارِ النَّصْرِ؛ كسى كه بر مركب صبر و بردبارى سوار شُد به ميدان پيروزى خواهد رسيد.( بحارالانوار، ج 78، ص 79)

صبر بازتاب رضایت از خدا

صبر نتیجه ای از رضایت الهی است. به این معنا که شخص وقتی از خداوند رضایت دارد، بر هر چیزی که از او می رسد رضایت می دهد. اما کسی که رضایت به حکمت الهی و مصلحت خود ندارد، به طور طبیعی بی صبری می کند و با کارها و رفتارهای نادرست تمام اعمال نیک خویش را تباه می سازد و اجرش را نابود می کند. امام باقر(ع) می فرماید: مَنْ صَبَرَ وَ اسْتـَرْجَعَ وَ حـَمِدَ اللّه َ عِنْدَ الْمُصيـبَةِ فَقَدْ رَضِىَ بِما صَنَعَ اللّه ُ، وَ وَقَعَ اَجْرُهُ عَلَى اللّه ِ وَ مَنْ لَمْ يَفْعَلْ ذلِكَ جَرى عَلَيْهِ الْقَضآءُ وَ هُوَ ذَميمٌ وَ اَحْبَطَ اللّه ُ اَجْـرَهُ؛ كسى كه صبر كند، و كلمه استرجاع، يعنى ( اِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَيْهِ راجِعُونَ ) بگويد و هنگام گرفتارى خدا را ستايش كند، پس او از كار خدا خشنود است و اجرش با خداست و كسى كه اين چنين نكند، سرنوشت او تغيير نمى كند و مذمّت مى شود و پاداش او هم از بين مى رود.(بحارالانوار،ج 71، ص 96)

صبر، مايه عزّت

ابوحمزه ثُمالى از امام باقر عليه السلام نقل مى كند كه فرمود: سَمِعْتُهُ يَقُولُ: مَنْ صَبَرَ عَلى مُصيبَةٍ زادَهُ اللّه ُ عزّ و جلّ عِزّاً عَلى عِزِّهِ وَ اَدْخَلَهُ جَنَّتَهُ مَعَ مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَيْتِهِ؛ كسى كه در مقابل مصيبت شكيبائى ورزد، خداوند عزّ و جلّ بر عزّت او مى افزايد و او را با حضرت محمد صلي الله عليه و آله و خاندانش وارد بهشت مى كند.( بحارالانوار، ج 82، ص 128)

نشانه‏ هاى صبور

چگونه می توانیم صبور را بشناسیم و یا صبر خود را ارزیابی کرده و درجه و مرتبه آن را بدانیم؟ در آیات و روایات به این پرسش پاسخ داده شده است. در روایت آمده است: اِنَّ النَّبىَّ صلي الله عليه و آله قالَ: عَلامَةُ الصّابِرِ فِى ثَلاثٍ: اَوَّلُها، اَنْ لايَكْسِلَ، وَالثَّانِيَةُ، اَنْ لايَضْجُرَ، وَالثّالِثَةُ، اَنْ لايَشْكُوَ مِنْ رَبِّهِ عز و جل لاِنَّهُ اِذا كَسِلَ فَقَدْ ضَيَّعَ الْحَقَّ وَ اِذا ضَجِرَ لَمْ يُؤَدِّ الشُّكْرَ، وَاِذا شَكا مِنْ رَبِّهِ عز و جل فَقَدْ عَصاهُ؛ پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: نشانه انسان صبور در سه چيز است: 1. اينكه كسل نمى شود؛ 2 ـ دل تنگ نمى شود؛ 3 ـ از پروردگارش شكايت نمى كند؛ چرا كه وقتى كسل شود، حق را ضايع و تباه خواهد كرد، و هنگامى كه دلتنگ شد، سپاسگزارى نمى كند و وقتى كه از پروردگارش شكايت كند، گناه خواهد كرد.( بحارالانوار، ج 71 ، ص 86)

صبور مجاهد در راه خدا

درباره جایگاه و ارزش و اهمیت صبر مطالب بسیاری گفته شد. یکی از ارزش هایی که در روایت برای صبر بیان شده ، مجاهد در راه خدا است. امام على عليه السلام فرموده است: مَنْ صَبَرَ عَلى طاعَةِ اللّه ِ وَ عَنْ مَعاصيهِ فَهُوَ الْمُجاهِدُ الصَّبُورُ ؛ كسى كه در اطاعت خدا و كناره گيرى از گناهان صبر و شكيبایى داشته باشد، او مجاهد بسيار صبورى است(غرر الحكم، ج 5، ش 9190).

بهشت برآیند صبر و مقاومـت دربرابرگرفتاريها

اگر صبر فرمانده عملیاتی عقل است و عقل به اطاعت خدا و رضایت او فرمان می دهد؛ پس نتیجه و برآیند صبر و مقاومت در برابر مشکلات و گرفتاری ها، چیزی جز بهشت نخواهد بود. امیرمومنان امام على عليه السلام فرمود:لايُنْعَمُ بِنَعيمِ الاخِرَةِ اِلاَّ مَنْ صَبَرَ عَلى بَلاءِ الدُّنْيا؛ تنها كسى به نعمت هاى آخرت مى رسد، كه در مقابل گرفتاريهاى دنيا صبر و شكيبائى داشته باشد.( غرر الحكم، ج 6، ش 10752)

ارزش صبر شيعيان بیش تر از صبر امامان(ع)

گفته شد که صبر دارای اقسام و نیز مراتبی است. از جمله مراتب صبر می توان به صبر شیعیان و مومنان در مشکلات و مصیبت هایی است که بر ایشان وارد می شود، اشاره کرد. این نوع صبر از نظر روایات بسیار ارزشی است.

امام صادق عليه السلام درباره علت این ارزش و مرتبه عالی صبر شیعیان می فرماید: نَحْنُ صُبَّرٌ وَ شيعَتُنا اَصْبَرُ مِنّا، قُلْتُ: جُعِلْتُ فِداكَ، كَيْفَ صارَ شيعَتُكُمْ اَصْبَرُ مِنْكُمْ؟ قالَ: لاِنّا نَصْبِرُ عَلى ما نَعْلَمُ وَ شيعَتُنا يَصْبِرُونَ عَلى مالايَعْلَمُونَ ؛ ما خاندان، صبور و شكيبائيم و شيعيان ما، از ما هم شكيباترند. گفتم: جانم به فدايت، چگونه شيعيان شما از شما شكيباترند؟ فرمود: چون صبر ما بر چيزى است كه مى دانيم؛ امّا شيعيان ما صبر و شكيبائى مى ورزند بر چيزى كه نمى دانند.( بحارالانوار، ج 71، ص 80)

شيرين پیروزی و تلخی صبر

صبر تلخ است و کام آدمی را تلخ می کند، اما شیرینی پیروزی موجب می شود که تلخی صبر را از میان می برد. امام على عليه السلام فرموده است: حَلاوَةُ الظَّفَرِ تَمْحُو مِرارَةَ الصَّبْرِ؛ شيرينى پيروزى، تلخى صبر را محو مى كند.( غرر الحكم، ج 3 ، ش 4882)

آسان‏تر بودن صبر بر اطاعت از عقوبت

انسان عاقل هماره اهل حساب و کتاب است. حتی انسان هایی که اهل داد و ستد هستند، در این اندیشه هستند که ببیند در معامله چگونه می توانند سودی برند و سودشان بیش تر باشد. اگر انسان برآیند و نتیجه صبر را با بی صبری بسنجند در می یابد که این جا در دنیا اگر بخواهد در تکالیف و انجام آن مقاومت و صبر داشته باشد، بهتر از آن است که در آخرت صبر بر عقوبت داشته باشد. امام على عليه السلام فرموده است: اَلصَّبْرُ عَلى طاعَةِ اللّه ِ اَهْوَنُ مِنَ الصَّبْرِ عَلى عُقُوبَتِهِ؛ صبر بر طاعت خدا، از صبر بر عذاب او آسانتر است.(غرر الحكم، ج 2، ش 1731)

ارزش صبر در راه حق

صبر در راه حق حتی اگر بسیار تلخ باشد به سبب آن که آثاری بسیار دارد، بهتر از آن که جزع وفزع کند و بی تابی نماید. امام زين العابدين عَلِىّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليه السلام می فرماید: يا بُنَىَّ اِصْبِرْ عَلى الْحَقِّ وَ اِنْ كانَ مُرّاً؛ در راه حق، صبر و بردبارى داشته باش اگر چه تلخ باشد.( بحارالانوار، ج 71، ص 77)

بهشت بی حساب پاداش صبور

برخی از افراد بدون حساب و کتاب وارد بهشت می شوند؛ زیرا چنان در دنیا رفتار کرده اند که حساب خودشان را همین جا پس داده و سربلند و سالم از دنیا به سوی آخرت می روند. کسی که خودش اهل حساب وکتاب و تزکیه نفس است و صبر پیشه می گیرد بی حساب و کتاب وارد بهشت می رود. در روایت است: سُئِل النَّبِىُّ صلي الله عليه و آله: هَلْ رَجُلٌ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسابٍ؟ قـالَ: نَعَمْ كُلُّ رَحـيمٍ صَبُورٌ؛ از رسول خدا صلي الله عليه و آله سؤال شد. آيا كسى بدون حساب وارد بهشت مى شود؟ پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: آرى هر انسان مهربان و شكيبا بدون حساب وارد بهشت مى شـود.( بحارالانوار، ج 82، ص 139)

ارتباط صبر و آزادگى

از نظر روایات حر واقعی کسی که از بند دنیا و زینت های آن آزاد و در بند بندگی خدا باشد و مالکیت او را بپذیرد. این گونه است که صبر واقعی را می توان در چنین حریت و آزادگی دید. در روایت است: اَبى بَصيرٍ قالَ سَمِعْتُ اَبا عَبْدِ اللّه ِ عليه السلام يَقُولُ: اِنَّ الْحُـرَّ حُرٌّ عَلى جَميِع اَحْوالِهِ اِنْ نابَتْهُ نائِبَةٌ صَبَرَ لَها، وَ اِنْ تَدارَكَتْ عَلَيْهِ الْمَصائِبُ لَمْ تَكْسُرْهُ وَ اِنْ اُسِرَ وَ قُهِرَ وَ اسْتُبْدِلَ بِالْيُسْرِ عُسْراً؛ ابوبصير از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود: انسان آزاده هميشه آزاده است، اگر حادثه اى براى او پيش آيد، صبر و شكيبايى دارد، و اگر مصيبتها بر او فرو ريزد، او را نمى شكند اگر چه اسير و مغلوب شود و آسايش او به سختى تبديل شود.( بحارالانوار، ج 71، ص 69)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا