اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنی

استغفار و نقش شگرف آن

ram8در مقاله حاضر نويسنده با تشريح مفهوم استغفار، در بحثي مفصل به بيان كاركردها و تأثيرات اين عمل معنوي پرداخته است كه با هم آن را از نظر مي گذرانيم.

اسلام، دين فرصتهاي بي پايان

استغفار به معناي طلب آمرزش از خداوند مهربان، همانند توبه از ويژگي هاي مهم شرايع مختلف الهي و آموزه هاي وحياني كتاب هاي آسماني به ويژه آموزه هاي وحياني قرآن است. اسلام به انسان اين اميد را مي دهد كه در هر حالت و زماني مي توان به سوي خداوند بازگشت و هر آن چيزي را كه از ميان برده دوباره بازسازي كرد و اين گونه نيست كه همه راه ها به روي شخص بسته باشد، بلكه اگر همه راه ها بر روي آدمي بسته باشد، راه توبه و بازگشت بر او باز است و انسان تا دم آخر از هر گناه و خطاي كوچك و بزرگ مي تواند رهايي بجويد به جز آن كه مرگ را در پيش چشم خويش ديده و فرشته مرگ جانش را در قبض گرفته باشد؛ تنها در اين زمان است كه ديگر توبه و استغفار تأثيري نخواهد داشت.

بنابراين اموري در اسلام مورد تأكيد و توجه قرار گرفته است كه به آدمي فرصت هاي مكرر مي دهد تا خود را در مسير كمالي قرار دهد و حتي اگر صدها بار توبه شكسته مي تواند به سوي خداوند باز آيد و خود را چنان بسازد كه شايسته انسانيت است. از اين رو دين اسلام را مي توان دين فرصت هاي بي پايان به بشر دانست. انسان در چنين بينش و نگرشي هرگز دغدغه ياس و نوميدي ندارد، بلكه ياس و نوميدي از رحمت گسترده خداوندي به عنوان گناه بزرگ مورد سرزنش و نكوهش قرار گرفته است.

بسياري از مردم باتوجه به اين كه راهي براي توبه و بازگشت در برخي از كارها نيست و خود را در آخر خط مي بينند، اگر در حالتي قرار نگيرند كه دست به خودكشي نزنند دست كم گرفتار افسردگي و ياس و سرخوردگي مي شوند. افرادي را مي شناسيد كه مي گويند گناهاني را مرتكب شده اند كه ديگر نمي توانند به سوي دين و ايمان بازگردند و دست خويش را به سوي خداوند دراز كنند. اين افراد از آن جايي كه خداوند را حداكثر موجودي در حد و اندازه هاي انسان هاي بسيار خوب قرار مي دهند بر اين باورند كه خداوند نيز در نهايت به عنوان بهترين و مهربان ترين موجود خشمگين مي شود و اجازه هرگونه بازگشتي را از شخص مي گيرد؛ در حالي كه اين گونه بينش و نگرش نسبت به خداوند، نادرست و برخلاف آموزه هاي وحياني است.

خداوند در تمام دوره زماني كه از آن به عمر شخص ياد مي شود مي كوشد تا به او فرصت هاي بي نهايت مكرر بدهد تا به سوي كمال مطلق راه خويش را بجويد و خود را در اين مسير كمالي عبوديت قرار دهد. از اشتباهات و خطاهاي عمدي و غيرعمدي او مي گذرد و اجازه نمي دهد تا شخص در هيچ مرحله و مرتبه اي به نوميدي و ياس از بازگشت دچار شود.

بنابراين انسان آزاد و مختار است و مي تواند تا آخرين دم نيز راه خويش را انتخاب كند و از مسير گمراهي و ضلالت جدا و در مسير صراط مستقيم انسانيت و عبوديت قرار گيرد.

كاركردهاي استغفار

آيات بسياري از قرآن بر اين نكته تاكيد مي ورزند كه خداوند هيچ كوچك و بزرگ و خرد و كلاني را بي حساب و كتاب نمي گذارد. از جمله اين آيات مي توان به آيات 7 و 8 سوره زلزال اشاره كرد كه مي فرمايد:فمن يعمل متقال ذره خيرا يره و من يعمل مثقال ذره شراً يره؛ هر كسي اندازه وزن ذره اي كار خير و نيك و يا بد انجام دهد آن را در قيامت مي بيند؛ و يا آيه 61سوره يونس كه خداوند در آن تاكيد مي كند:

«خداوند بر هر عملي شاهد و آگاه است وكوچك ترين امري در هستي نيست كه برخدا مخفي و نهان باشد و دركتاب مبين نباشد» و هم چنين درآيه 47 سوره انبياء و نيز 16 سوره لقمان و آيات ديگر كه از آگاهي و بازخواست كوچك ترين اعمال ريز و درشت بندگان سخن مي گويد؛ همه اين آيات بيانگر آن است كه چيزي خارج ازكتاب مبين نيست و بر نويسندگان نامه اعمال از رقيب عتيد (ق آيه 18) امري پوشيده نمي باشد.

اگر اين گونه است كه همه چيز از خرد وكلان در قيامت آورده و بنده نسبت به آن بازخواست مي شود، پس نقش و كاركرد استغفار در اين ميان چيست؟

پرسش ديگر آن كه اگر هر كاري داراي تبعات و آثاري است كه برخي از آنها آثار تكويني و برخي ديگر آثار تشريعي مي باشد، انسان چگونه مي تواند از آثار طبيعي و تكويني امري در امان بماند؟ مثلا اگر شخصي به صورت خطايي شرابي بنوشد بي گمان حتي اگر گناهي را مرتكب نشده باشد ولي به طور طبيعي مست مي شود و نمي تواند از اثر طبيعي آن خود را برهاند. بنابر اين شخص چگونه با استغفار مي تواند از آثار و پيامدهاي طبيعي وگناه و خطا در امان بماند؟

در پاسخ به پرسش نخست بايد گفت آياتي كه مطرح شده و يا مي شود نسبت به آخرت است. به اين معنا كه اگر شخص تا زماني كه در دنياست توبه نكند و با كارهاي خوب و اعمال نيك، كارهاي بد و زشت خويش را نپوشاند مي بايست پاسخ گوي آن اعمال ريز و درشتي باشد كه توبه و استغفار نكرده و آن را به حال خويش رها كرده است.

بنابراين از مهم ترين كاركردهاي استغفار پوشاندن گناهان ريز و درشتي است كه شخص مرتكب مي شود. خداوند در آيات بسياري چون آيه 58 سوره بقره و 135 سوره آل عمران و آيه 64 و آيه 110 سوره نساء به اين كاركرد و اثر استغفار اشاره مي كند و با تأكيد بر غفوريت خود مي كوشد تا بندگانش را به استغفار دايمي تشويق نمايد.

خداوند در آيه 135 سوره آل عمران مي فرمايد كسي كه كاري زشت نسبت به مردم انجام دهد و يا در حق خويش ظلم و ستم روا دارد مي تواند با ياد كرد خدا و جايگاه وي از كار خويش استغفار و طلب آمرزش نمايد.

تأكيد بر ذكر الله پس از هر گناهي از آن روست كه شخص با ياد خداوند به عظمت و جايگاه وي آگاه مي شود و اين كه چگونه احساسات دروني و بيروني و يا وسوسه هاي شيطاني به وي اين جسارت را بخشيده تا در پيشگاه خداوند گناهي را مرتكب شود و اكنون شرمنده از وي و اين كه او خداوندي غفور است مي تواند با استغفارجويي، به خود او پناه برد و از آن رحمت خداوندي بهره مند شود.

استغفار در مفهوم و كاربردهاي قرآني، به عنوان بازدارنده و پوشنده، عمل مي كند. به اين معنا كه اگر براي عملي تبعات و آثار سوئي باشد، هنگام استغفار، به شخص اين فرصت داده مي شود تا گناه او مخفي و نهان شود و آثار خود را به سرعت نشان ندهد و يا آثار و تبعات آن دفع گردد.

زدودن كارهاي بد با استغفار و عمل صالح

در اين حالت شخص فرصت مي يابد تا با اعمال و رفتار خوب هرگونه آثار و تبعات عمل منفي خويش را از ميان بردارد. خداوند در آيه 114 سوره هود به صراحت مي فرمايد: ان الحسنات يذهبن السيئات؛ نيكي ها، بدي ها را از ميان برمي دارند. به اين معنا كه نقش كارهاي نيك آن است كه زشتي ها را مي زدايد و از ميان بر مي دارد. بنابراين اگر شخص پس از ارتكاب گناهي چه نسبت به مردم و جامعه و يا گناه نسبت به حدود الهي، بخواهد از آثار و تبعات آن در امان بماند مي بايست، استغفار كرده و سپس با اعمال نيك، هرگونه آثار و تبعات را از ميان بردارد.

از ديگر كاركردهاي استغفار مي توان به زمينه ساز بودن آن براي اجابت دعا اشاره كرد. شخصي كه بخواهد دعاهايش اجابت شود بايد از استغفار به عنوان پلكاني براي رسيدن به مقام مستجاب الدعوه بودن بهره مند شود.

اين مسئله اختصاص به اجابت دعا ندارد، بلكه در مسئله دست يابي به مقام معراج انساني نيز خداوند مسئله تسبيحات را مطرح مي سازد. به اين معنا كه تسبيحات موجب مي شود تا فرصت براي عروج انساني فراهم آيد. در مسئله اجابت نيز استغفار نقش زمينه ساز را بازي مي كند. كسي كه بخواهد دعا و نيايش هايش در معرض استجابت قرار گيرد مي بايست از استغفار به عنوان بستر اجابت بهره گيرد. اين مطلب در آيات 35 و 39 سوره ص كه درباره درخواست حضرت سليمان(ع) و اجابت خداوند مي باشد مطرح شده است؛ زيرا در اين آيات حضرت سليمان(ع) با تقديم استغفار پيش از دعا و نيايش براي دست يابي به قدرت و پادشاهي مي كوشد تا نيايش هايش در معرض استجابت قرار گيرد كه در عمل نيز چنين مي شود. از اين شيوه تجربه حضرت سليمان(ع) مي توان نتيجه گرفت كه استغفار نقش مهم و اساسي در استجابت دعا و نيايش هاي ريز و درشت بشر دارد و آدمي مي تواند با بهره مندي از استغفار، بستري مناسب براي استجابت دعا فراهم آورد.

استغفار، برطرف كننده عذابهاي گروهي

اصولاً كاركردهاي استغفار در امور دنيوي و اخروي امري است كه آيات بسياري بدان اشاره دارند. از مهم ترين كاركردهايي كه مي توان براي استغفار بيان كرد اين است كه بسياري از عذاب هاي خطرناك عمومي كه به سبب اعمال جمعي انساني ممكن است بر سر انسان آوار شود، به سبب استغفار گروهي از سر جامعه برطرف مي شود.

در داستاني معروف از شيخ بهايي آمده است كه وي هنگامي كه از قزوين به پايتخت جديد شاه عباس صفوي در اصفهان وارد مي شد در شبي به نزديكي شهر رسيد و از بلندي كه مشرف بر شهر بود بدان نگريست. خورشيد تازه غروب كرده و مجالس لهو و لعب آغاز شده بود. در اين هنگام شيخ بهايي اصفهان را يك پارچه گناه مي بيند كه آسمان آن به شدت به سياهي گناه آلوده شده بود. فضاي سنگين گناه كه بر آسمان شهر كشيده شده بود شيخ را به هراس و وحشت مي افكند و از ياران مي خواهد كه زودتر بار سفر بسته و از اين محل كوچ كنند تا عذابي كه بر سر مردمان اين شهر فرود مي آيد آنان را دربر نگيرد. به سخن ديگر همانند لوط به ياران گفت كه پيش از بامدادان از محل بگريزند و كسي به پشت سر خويش هم ننگرد كه اليس الصبح بقريب؛ آيا بامداد عذاب الهي براي گناهكاران نزديك نيست؟

هنوز ياران به بستن بار و بنه مشغول بودند تا شبانه رخت سفر ببندند و از آن جا بگريزند ناگهان شيخ ديد كه سياهي هاي سنگين و فضاي آلوده به گناه از سر شهر برداشته شد و دست هاي بسياري براي راز و نياز شبانه به آسمان رفت. اين گونه بود كه استغفار و نمازهاي شبانه گروهي از اهل تقوا و مغفرت موجب شد تا عذاب از مردم دور شود. شيخ با اشاره به اين تغيير حالت شهر و فضاي آن گفت كه اگر اين مؤمنان و متقين نبودند، بي گمان مردم شهر به خشم الهي دچار مي شدند و از ميان مي رفتند.

خداوند در آيه 33 سوره انفال مي فرمايد كه يكي از مهم ترين عوامل مصونيت يابي جامعه از عذاب و خشم الهي آن است كه مردم آن اهل استغفار هستند و به سرعت از گناهي كه مرتكب مي شوند استغفار مي كنند و با تمسك به آن از بلا مي رهند.

اگر در جهان انساني دو بازدارنده از عذاب و خشم الهي وجود داشته باشد بي گمان استغفار يكي از آن هاست. از امير مؤمنان علي(ع) روايت شده كه خداوند بر اساس آيه 33 سوره انفال دو عامل مصونيت يابي براي بشر قرار داده بود كه يكي از آن ها پيامبر بود كه تا زماني كه در ميان ايشان بود موجب مي شد تا خداوند آنان را به حرمت و احترام آن حضرت(ص) عذاب نكند و ديگري هم استغفار است كه مردم مي توانند با تمسك به آن از عذاب عمومي الهي مصونيت يابند.

خداوند به صراحت در اين آيه مي فرمايد: «خداوند هرگز مردم را تا زماني كه تو (پيامبر) در ميان ايشان هستي عذاب نمي كند و نيز خداوند ايشان را درحالي كه آنان استغفار مي كنند نيز عذاب نمي كند.»

بنابراين مي توان گفت تا زماني كه مردم اهل استغفار باشند خداوند آنان را به عذاب شخصي و يا جمعي نمي گيرد و مردم با استغفارهاي شبانه روزي خويش مي توانند از عذاب جمعي مصونيت يابند.

البته برخي بر اين باورند كه از زماني كه عصر رحمت نبوي آغاز شده عذاب هاي عمومي از جامعه برداشته شده است و جوامع به عذاب جمعي دچار نمي شوند؛ زيرا به يك عنوان حضرت پيامبر(ص) كه رحمه للعالمين هستند در ميان مردم و جوامع بشري حضور دارد. اما با توجه به حديث علوي مي توان گفت كه آن حضرت ديگر همانند زمان حضورش، نقشي در اين باره ندارد و يا اگر دارد ضعيف تر از زمان حضور وي است. بنابراين تنهاعامل مصونيت يابي و بازدارنده از عذاب هاي جمعي كه به اشكال مختلف چون زلزله و سيل و جنگ و توفان هاي كشنده و سونامي ها و مانند آن انجام مي شود، همان استغفار است.

آيه 55 سوره كهف نيز بر اين نكته تأكيد مي كند كه مردم اگر بخواهند خود را از عذاب هاي الهي برهانند مي بايست دست به دامان استغفار شوند كه ايشان را از عذاب هاي گوناگون حفظ مي كند.

البته نقش وكاركرد استغفار را نبايد منحصر در دفع عذاب و از ميان بردن گناهان و عدم تأثير آن دانست بلكه مي توان براي آن كاركردهاي ابتدايي مثبت نيز برشمرد كه آيات ديگر به آن پرداخته اند.

تأثير استغفار بر محيط زيست

ازجمله مهم ترين كاركردهاي استغفار مي توان به تأثير آن در محيط زيست آدمي اشاره كرد. همان گونه كه استغفار مي تواند رفتارهاي شخصي و هنجاري انسان را تغيير دهد و در مسير كمالي قرار دهد موجب مي شود تا جامعه از فساد و تباهي دور شود درنتيجه همگرايي و اتحاد و همدلي و اصلاحات و كارهاي سازنده و مفيد در آن افزايش يابد كه خود عامل شكوفايي اقتصادي و تمدني بشر است.

اما قرآن افزون بر اين كاركردهاي طبيعي، كاركردهاي ماوراي طبيعي نيز قايل مي شود و بر اين نكته تأكيد مي كند كه اعمال باطني آدمي در حوزه امور تكويني و طبيعي نيز تأثير مي گذارد. ازجمله مي توان به نقش شگفت استغفار در نزول باران هاي مفيد و سازنده اشاره كرد كه موجب افزايش بهره وري زمين و رشد گياهان و دسترسي بشر به آب سالم مي شود.

خداوند به صراحت در آيه 10 و 11 سوره نوح به اين نقش فوق طبيعي استغفار در امور تكويني و طبيعي اشاره مي كند و مي فرمايد كه مردم مي توانند با استغفار خويش جامعه را از مقام غفاريت خداوند بهره مند سازند كه پيامد طبيعي ظهور خداوند به اسم غفاري ريزش باران هاي پياپي مفيد و سازنده براي آنان است.

درحقيقت استغفار موجب مي شود تا باران در حالت طبيعي و به شكل سودمندي ريزش كند و به جاي آسيب رساندن، موجبات رونق كشاورزي و باغداري و دامپروري را فراهم و رودها و نهرهاي بسياري را در آن منطقه زيستي پديدآورد. (نوح آيات 10 تا 12)

درحقيقت استغفار موجب جلب رحمت خاص خداوندي (بقره آيه 199 و نساء آيه 64 و 106)، جلب محبت ويژه او (هود آيه 90) و در نتيجه برخورداري از امكانات خوب دنيايي (هود آيه 3) و افزايش آسايش و آرامش از راه ازدياد توليدات كشاورزي و دامي و باغي مي شود (نوح آيات 10 تا 12)

البته آيات 10 تا 12 سوره نوح به فوايد و كاركردهاي استغفار در حوزه امور مادي و دنيوي بشر نيز اشاره مي كند كه به نظر مي رسد كه نوعي كاركرد فراطبيعي استغفار باشد. ازجمله اين آثار مي توان به افزايش قدرت و توان (هود آيه 54) و بهره مندي از فرزندان در پيشرفت امور و همراهي و همگامي فرزندان با پدران و مصونيت يابي از گسست نسلي و نافرماني فرزندان از پدران و نيز بهره مندي از مال و ثروت فراوان اشاره كرد.

باتوجه به آنچه گفته شد هركسي اگر دين و دنيا را مي خواهد مي بايست به استغفار به عنوان مهم ترين عامل جذب آسايش و آرامش دين و دنيا توجه كند و از آن براي رسيدن به اهداف مختلف و متنوع در زندگي خويش بهره مند شود.

براين اساس برخلاف كساني كه كاركردهاي استغفار را تنها در مصونيت يابي از عذاب با گفتار و رفتار محدود و منحصر مي دانند بايد گفت استغفار كاركردها و تأثيرات بسيار فراتر از آن وجود دارد كه در آيات قرآني به آنها اشاره شده و در اين نوشتار به صورت گذرا به آن ها پرداخته شد.

هرچند كه استغفار از راه گفتار انجام مي پذيرد ولي با رفتارهاي صالح آن را مي توان تحكيم بخشيد و تأثيرات فراتر از مصونيت يابي نيز از آن انتظار داشت.

در آيات قرآني مطالب بسياري درباره نحوه استغفار و آداب آن بيان شده كه ذكر همه آنها و يا حتي بيان سريع آنها بيرون از حوصله اين نوشتار است و لذا به همين مقدار بسنده شد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا