اعتقادی - کلامیتاریخیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

هلوكاست يهودي

samamosبرخي از رخدادهاي تاريخي ، بيش از يك رخدادي خبري از ارزش و اهميت برخودار مي شود . گاه به اندازه اي ارزش مي يابد كه به عنوان پديده از آن سخن مي گويند كه بر جنبه هاي ديگر زندگي بشري تاثير ژرفي از خود به جا مي گذارند. برخي نيز از اين مرتبه فراتر رفته و از پديده بودن به جرياني انديشه اي و هويت تاريخي قومي و مذهب و مكتبي در مي آيد.

يكي از رخدادهاي تاريخي كه قرآن نه تنها به گزارش آن پرداخته است بلكه با تحليل و تبيين آن عمق مساله و خاستگاه و ريشه ها و نيز آثار و پيامدهاي آن را به دقت بيان مي كند ، رخداد آتش سوزي مسيحيان نجراني به دست يهوديان يمني بوده است.

اصحاب اخدود

گزارش رخداد شگفت هلوكاست يهودي كه از آن به رخداد اخدود ياد مي شود ، در آيات 4 تا 8 سوره بروج آمده است و قرآن به جاي پرداختن به جزئياتي چون هويت شخصيت ها و زمان و مكان داستان ، به مباحثي توجه مي دهد كه به صورت انديشه در برخي از جوامع فرهنگي و ديني رخنه پيدا كرده و آثار مخرب ضد توحيدي و انساني را در پي داشته است.

گزارش قرآن از رخداد به گونه اي است كه با نفرين و لعن عاملان اين رخداد و حادثه تلخ آغاز مي شود. قرآن پيش از آن كه به اصل مساله و گزارش داستان بپردازد از همان آغاز زبان به لعن و نفرين پرداخته و تنفر و انزجار خود را اعلام مي دارد. جمله آغازين آن بسيار كوبنده و كوتاه و استوار است: كشته باد ياران اخدود! به اين معنا كه عاملان اين رخداد فجيع و دردناك ، انسان هايي هستند كه نمي توانند ، جايگاهي در حوزه رحمت الهي داشته باشند و هر گونه محبت و مهرورزي نسبت به ايشان امري دور از اصول عقلايي و انساني است؛ زيرا آنان ياران گودالي بودند كه در آن آتش افروخته بودند.

به نظر مي رسد كه قرآن از همان آغاز مي كوشد تا به هر نحو ممكني، برائت و زشتي اين عمل و اعمال مشابهي از اين دست را بنماياند و به عنوان هنجاري زشت و مردود به مومنان گوشزد كند تا در آينده نه تنها خود از آن دوري و پرهيز كنند بلكه از هر كسي كه چنين اقدامي را مرتكب شود برائت بجويند.

اما پرسش اين است كه برافروختن آتش در گودالي چگونه مي تواند براي ياران آن لعن و نفرين ابدي به همراه داشته باشد؟ آيا درست كردن گودال آتش و دور آن نشستن و يا ايستادن جرم و گناهي نابخشودني است؟ به نظر مي رسد كه قرآن به رخدادي اشاره مي كند كه همگان از ‌آن آگاه هستند و اطلاعاتي درباره آن دارند و حتي اين رخداد تاريخي به نام اصحاب اخدود و ياران گودال آتش معروف و مشهور بوده است . بنابراين مي بايست امر و رخدادي تاثير گذار بوده باشد كه جامعه حجاز را تحت تاثيرخود قرار داده و واكنش هاي متعددي را نسبت به آن از سوي گروه هاي قومي و ديني بر انگيخته باشد.

در حقيقت قرآن مي كوشد تا در همان آغاز بيان مساله موضع گيري و ايستار خود را نسبت به مساله مشخص كند. اين كار قرآن در گزارش نويسي صرف خلاصه نمي شود بلكه گزارشي از رخداد است تا موضع گيري و ايستار قرآن و مومنان را بيان كند. از اين رو همانند عنوان هاي روزنامه ها و يا اطلاعيه مهم دولتي در همان آغاز اقدام به محكوميت عاملان اين حادثه و رخداد مي پردازد تا خوانندگان و يا شنوندگان از همان آغاز با ايستار قرآن و خداوند آشنا گردند.

آن چه قرآن را واداشت تا در همان آغاز واكنش انزجاري خود را بيان دارد اين مساله است كه قرآن نمي خواهد تا گزارش خبري از رخدادي بدهد ، بلكه همانند اطلاعيه و اعلاميه هاي دولتي است كه براي بيان موضع گيري و ايستار دولت ها نسبت به يك رخداد صورت مي گيرد. در اين آيات آن چه مورد نظر است تبيين موضع گيري خدا و مومنان است نه گزارش صرف و يا همراه با تحليل از يك رخدادي كه تحقق يافته و پايان پذيرفته است. اگر اين گونه است بنابراين نمي توان عبارت آغازين را گزاره خبري دانست بلكه گزاره اي انشايي است چنان كه گفته شد. قرآن مي كوشد تا با بيان ايستار خود نسبت به اين رخداد موضع گيري مومنان را نيز بيان كند. علت اين مساله چيست؟ چرا قرآن مي كوشد تا نسبت به رخدادي از همان آغاز چنين واكنش تند و روشني را ابراز كند؟ مگر رخدادها و حوادث اين چنين در جامعه و تاريخ انساني كم است؟ بسيار ديده شده است كه افرادي چون نرون اقدام به شهر سوزي و آدم سوزي كرده باشند ؟ مگر قتل و كشتارهايي كه به نام دين و خدا و مذهب در طول تاريخ صورت گرفته است ، كم است؟

پاسخ همه اين پرسش ها را مي توان اين گونه داد كه قرآن با بيان اين رخداد كه جنگ و قتلي بر پايه اختلاف ديني و به نام خداست مي كوشد تا زشتي اين گونه اعمال را به مومنان گوشزد كند؟ به نظر مي رسد كه در جامعه حجاز دست كم دو دسته بودند كه نسبت به اين حادثه موضع گيري هاي متفاوت و متضادي را از خود بروز داده بودند. دسته اي كه آن را تاييد مي كردند و امري درست و پسنديده مي يافتند و اگر شرايط براي اقدام و اجراي دوباره آن فراهم مي شد دست به اين گونه اعمال و رفتار مي زدند ؛ و گروه ديگري كه در جهت مخالف آن قرار گرفته از آن برائت مي جستند و اين گونه اعمال را يا به خاطر تعلق قومي و يا مذهبي و يا به خاطر جنبه هاي غير انساني آن محكوم و مردود مي شمردند. به نظر مي رسد كه گروه هاي يهودي حجاز كه عامل اين جنايت هولناك بودند از دسته نخست و مسيحيان از دسته دوم به شمار مي آمدند و گروه هاي ديگربه علت هوا خواهي و يا تعلقات قومي و قبيله اي به يكي از اين دو گروه مي پيوستند.

هر گونه هلوکاستی ممنوع

قرآن با بيان موضع گيري خود مي كوشد اين گونه اعمال را به شدت مردود شمارد و برائت خود و مومنان را اعلام نمايد. البته مي توان گفت كه قرآن به علت عدم ذكر جهات مذهبي و ديني و بسنده كردن به واژه مومنان مي كوشد تا اصل رخداد و شيوه و نوع عمل و يا اعمالي كه دراين رخداد به وقوع پيوسته را محكوم كند. به اين معنا كه بدون توجه به گرايش ديني و مذهبي عاملان اين عمل مردود و محكوم است. يعني فرقي نمي كند كه عاملان اين رخداد از چه دين و مذهب و شريعتي باشند آن چه مهم است محكوميت نفس عمل است ، از هر كه باشد. چنان كه احتمال داده مي شود كه به جهت معروفيت و مشهوربودن رخداد و عاملان آن اين محكوميت خاص گروهي مذهبي باشد . به اين معنا كه خداوند به عمد مي كوشد تا يهوديان را به عنوان عاملان اين حادثه تخريب كند و آنان را به جرم اين رخداد و اعمال مشابه اي كه مي توانند به جهات بينادهاي فكري و انديشه اي خود انجام دهند محكوم مي كند. به سخني ديگر، يهوديان به جهت نوع انديشه و نگرش و بينش برترجويي نژادي و ديني ممكن است اعمال مشابه اي را نسبت به مومنان مسلمان انجام دهند چنان كه پيش از اين نسبت به مومنان مسيحي انجام داده بودند. به هرحال هردو احتمال را مي توان از گزارش قرآن داد.

در گزارش قرآن ، پس از اعلام انزجار و برائت شديد از عاملان رخدادي كه به رخداد ياران اخدود ياد شده است به علت اين برائت جويي پرداخته و مي فرمايد: اينان آتشي را برافروختند و آن گاه بر كنار آتش نشسته و آن چه بر سر مومنان مي آوردند را شاهد بودند .

قرآن به چگونگي شكنجه مومناني اشاره مي كند كه تنها به جهت آن كه به خداي يگانه ايمان آورده بودند مورد شكنجه قرار گرفتند . شكنجه گران كافر خوانده نشده اند ، زيرا پس از آن سخن از توبه كردن و نكردن ايشان اشاره مي كند كه بيانگر آن است كه دو گروه مدعي ايمان با يك ديگر به تنازع پرداخته اند و گروهي كه از ايشان ديگران را تنها به جهت ستايش خداوند عزيز و حميد چنين همراه شكنجه به آتش سوختند.( آيه 8)

ممنوعیت کشتار بی گناهان

بنابراين ، آيات بيانگر يك جنگ تمام عيار مذهبي و كشتن مومنان به اين شكل فجيع تنها به جرم ايمان بوده است. از اين رو قرآن با محكوم كردن اين گونه اعمال كه منسوب به دين است مي كوشد تا از تداوم و تجديد اين گونه اعمال جلوگيري به عمل آورد.

از آيات 6 و 7 سوره بروج بر مي آيد كه گروهي از عاملان به كارهايي چون برافروختن و شعله ور نگه داشتن آتش و آوردن مومنان به كنار گودال آتش و واداشتن آنان به ارتداد و افكندن سرباز زنندگان در آتش ، پرداخته اند و گروهي ديگري از جمله سران آنان ، با نشستن پيرامون آتش كار سوزاندن را نظاره مي كردند و فريادهاي جانسوز آنان را مي شنيده اند. به نظر مي رسد كه آنان با اين كار به نوعي سرگرمي و تشفي خاطر را مي جستند ؛ زيرا افزون بر اين كه مومنان به اين شيوه دلخراش مي سوزاندند گروهي به عنوان تماشاگر اين اعمال را نظارت مي كردند .

به هر حال قرآن مي كوشد تا با بيان صريح و موضع گيري شديد خود، هر گونه اعمالي از اين دست را محكوم كند و از تكرار مجدد آن جلوگيري كند. اگر در گذشته هلوكاست اخدودي از سوي يهوديان اجرا شد و يا به شكل ديگري نسبت به يهود (البته به شرط اين كه اعمال هيتلر را بر پايه جنگ مذهبي و كشتار او را با اين انگيزه بدانيم ؛ زيرا به نظر مي رسد كه جنگ او جنگ نژادي بود نه ايماني ، به اين معنا كه او هر گروهي چه مسيحي و چه يهودي و چه مسلمان را تنها به جرم اين كه از نژاد برتر آريايي نبود مي كشت) اكنون در جوامع اسلامي نيز هلوكاست هاي ديگري در حال شكل گيري به دست يهوديان و مسيحيان و حتي مسلمانان با نام القاعده و گروه هاي تكفيري هستيم .

بنابراين بر همه ماست كه در همان آغاز بدون توجه به دين و مذهب و نژاد هر گونه كشتار اخدودي را محكوم كنيم و همانند خدا و قرآن اعلام انزجار و برائت نماييم .

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا