عرفانفرهنگیمعارف قرآنی

دانش آموزي در آموزه هاي قرآني

بي گمان ارزش انسان در آموزه هاي قرآني به دانش است؛ از اين روست كه تسخير فرشتگان و هستي، زماني براي انسان شدني شد كه خداوند به انسان اسماي خويش را تعليم داد و انسان به دانش اسمايي آگاه شد.

اين آگاهي هر چند به شكل آگاهي حضوري و شهودي است كه از آن به دانش وجودي تعبير نيز مي شود؛ زيرا در جان و وجود انسان جاي مي گيرد و بخشي بلكه همه وجود وي را شكل مي بخشد كه در تعبير مولوي : اي بردار تو همه انديشه اي . مابقي جز استخوان ريشه اي ، به خوبي تبيين شده است ؛ با اين همه دانشي داراي ارزش است كه انسان را به مقام خودش بازگرداند و از مقام هبوط به عروج رساند و صعود دوباره اي از خاك زمين به عرش افلاك برين تا عرش سدره المنتهي آغاز كند.

از اين روست كه قرآن ارزش و اعتبار آدمي را به دانش اسمايي دانسته است كه دانش توانايي و ظرفيت به همه آن چيزهايي است كه خداوند را به خداوندي متصف ساخته است. آدمي با دانش اسمايي مي تواند به كمال مطلق يعني خداوند داراي اسما و صفات برساند. تفاوت اسما و صفات در خداوند با انسان در اين است كه اسما در خداوند عين ذات و ازلي و ابدي است و در انسان عين ذات نيست بلكه به شكلي عارض ذات و عنايت الهي است. با اين همه اين انسان است كه مي تواند با دانش خويش به جايي برسد كه كس در هستي بدان دست نيافته است.
پرسشي كه در اين جا خود را تحميل مي كند اين است كه اگر انسان همه اسماي الهي را به جعل تعليمي دانسته و داراست، چه لزومي دارد تا آن را بياموزد و به اين دانش داشته دست يابد؟ اصولا شدني است كه انسان چيزي را كه خود داراست دوباره بجويد و بخواهد؟
به نظر مي رسد كه اين پرسش به جهت مهمي اشاره داشته است. از اين رو سخن گفتن از دانش آموزي به معناي يادگيري هيچ سخني نادرست است؛ زيرا انسان همان گونه كه نمي تواند چيزي را كه داراست را بجوييد و بخواهد هم چنين نمي تواند چيزي را كه اصلا ندارد را بخواهد و بجويد.
بنابراين در هر خواستني مي بايست به اين مساله توجه داشت كه امري به شكل مطلق مجهول نخواهد بود بلكه امري معلوم به شكل اجمالي است كه مي بايست به طور كامل روشن و دانسته شود. از اين رو مي توان گفت كه انسان تنها اموري را مي جويد و مي خواهد كه دانش اجمالي از آن را دارا مي باشد. به اين معنا كه دانشي را كه در اوست و به شكل اجمالي و نهان و ظرفيت وجود دارد مي جويد و مي كوشد تا آن را به فعليت در آورد و به شكل عيني و واقعي در خود ظهور و بروز دهد.
از اين روست كه در آيات قرآني سخن از تذكر و رهايي از غفلت است. انسان با دارايي موجود در نهاد و نهان خويش مي بايست آن چه را كه از آن غافل شده را به ياد آورد و به فعليت در آورد. اين دانش همان اسماي الهي است ؛ زيرا اسماي الهي تنها نام و اسم نيست بلكه هر يك دانشي از دانش ها و علمي از علم ها و توانايي اي از توانايي هاست. انسان با داشتن اسم بصير به توان درك و ديدن درست مي رسد و با اسم سميع و شنوا به توان و ظرفيت شنوايي دست مي يابد. بنابر اين هر يك از اسماي خود يك ظرفيت و دانشي است كه انسان را قادر و توانا مي سازد تا با آن خود را به كمال برساند و به كمال مطلق يعني خدا دست يابد.
اين ظرفيت در همه بشر به تعليم و جعل الهي قرار داده شده است و انسان به هبوط خويش از آن غافل شده است و مي بايست دوباره با تلاش و بهره گيري از آموزه هاي وحياني و دستورهاي قرآن و كتب آسماني به فعليت برساند.
در حقيقت گزاره ها و آموزه هاي وحياني الهي چيزي جز راه دست يابي به دانش موجود در نهاد و رهايي آن از غفلت نيست تا دوباره به فعليت برسد.
از اين رو دانش آموزي نيز چيزي جز به فعليت آوردن و يا آوردن و تذكر آن دانش اسمايي نيست كه در نهاد و سرشت انسان وجود دارد. از اين رو مي توان مدعي شد كه دانش چيزي جز تذكر و ياد آوري و رهايي از غفلت و دانش آموزي نيز چيزي جز ياد آوري نيست.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا