اعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانفلسفیمعارف قرآنی

تفکر تعقلی، راهی برای کسب تقوا

بسم الله الرحمن الرحیم

بیش تر مردم خیال بافی خویش را تفکر می دانند و در پاسخ به این که چه می کنی؟ می گوید: در حال تفکر و فکر کردن هستم؛ در حالی که تفکر، برآیند تعقل قلب سالم در نفس مستوی و معتدل است که برآیند نهایی شناخت حقیقت چیزی در راستای گرایش ها و گریزش های حقیقی و صحیح است که از آن به «تقوای الهی» یاد می شود.

به سخن دیگر، تفکر، سیر و مرور در معلومات قطعی و یقینی و داشته های فطری جهت علم به مجهولی است که البته این علم می بایست هدفمند و برای ساماندهی زندگی و جهت گرایی انسان باشد. بنابراین، تفکر با خیال بافی و تذکر فرق دارد؛ زیرا تذکر یادآوری نسبت به دانش و علمی است که به نسیان و فراموشی سپرده یا مغفول نهاده شده است.

اهمیت و ارزش تفکر

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، نفس معتدل و مستوی انسان در مرتبت قلب از نوری برخوردار است که به او امکان شناخت حق و باطل و مصادیق آنها و نیز گرایش به حق و گریزش از باطل را می دهد. از نظر قرآن، یکی از کارکردهای قلب سالم، «تعقل» است که برآیند آن تفکر است. پس از نظر قرآن، اگر قلب بیمار یا مختوم یا مطبوع شود، کارکردهای اصلی خویش از جمله تعقل، تفقه، تذکر، تدبر و تبصر را از دست می دهد و انسان از مرتبت انسانیت به سطح حیوانیت و چارپایان سقوط می کند و تفقه(انعام، آیه 25؛ اعراف، آیه 179؛ اسراء، آیه 46؛ کهف، آیه 57)، تعقل(حج، آیه 46؛ حشر، آیه 14)، تدبر(محمد، آیه 24) و تذکر(ق، آیه 37) را از دست می دهد و در سطح چارپایان سقوط می کند که فاقد تعقل و عقلانیت هستند.(انفال، آیه 22؛ فرقان، آیه 44)

شکی نیست که این تعقل قلب سالم در نفس مستوی است که خروجی تفکر را با خود همراه دارد و انسان با تعقل در داشته های علمی می تواند مجهولات را به معلومات تبدیل کند؛ از همین روست که خدا به تفکر تعقلی توجه می دهد و از مردم می خواهد تا در آیات تکوینی آفاقی و انفسی تعقل کرده و تفکر نمایند تا حقایق هستی برای آنان معلوم شود.(بقره، آیات 164 و 219 و 242 و 266 و آیات بسیار دیگر)

از نظر قرآن، حتی آیات قرآنی که آیات تدوینی غیر تکوینی است، نیازمند تعقل و تفکر است تا بسیاری از ابعاد و بطون و مکنونات آن آشکار شود.(زخرف، آیه 3؛ حدید، آیه 17؛ حشر، آیه 21؛ نحل، آیه 44 و آیات بسیار دیگر)

اصولا از نظر قرآن، تعقل و تفکر در آیات تکوینی و تدوینی است که انسان را با حقایق هستی آشنا کرده و جایگاه و وظایف و تکالیف انسان در تعامل با هر چیزی را مشخص می کند و گرایش ها و گریزش های صحیح را در قلب انسان بر می انگیزاند که از آن به تقوای الهی یاد می شود؛ بنابراین، اگر کسی بخواهد در مسیر صراط مستقیم هدایت الهی و انسانیت کمالی و خلافت الهی گام بر دارد می بایست به تفکر تعقلی توجه و اهتمام داشته باشد؛ زیرا از جمله راه های بسیار مهم و اساسی کسب تقوای الهی، تفکر تعقلی است.(انعام، آیه 32؛ اعراف، آیه 169؛ یوسف، آیه 109) از همین روست که خدا کسانی که از تفکر تعقلی اعراض می کنند مورد سرزنش و ملامت و توبیخ قرار می دهد(یوسف، آیه 105) و این افراد را از جمله کسانی می داند که به سبب عدم تفکر تعقلی گرفتار تکذیب آیات الهی و استهزاء آن(انعام، آیات 4 و 5) و نیز اعراض از آیات الهی و کفر نسبت به آن می شوند.(همان؛ یس، آیه 46؛ حجر، آیات 80 و 81؛ انبیاء، آیات 30 تا 32)

بنابراین، سقوط از انسانیت جز به دنبال عدم تفکر تعقلی نیست که انسان را به بدترین آفریده های هستی تبدیل می کند که دوزخ فراق بخشی از کیفری است که شخص گریزان از تفکر تعقلی بدان گرفتار می شود؛ زیرا عذابی بدتر از این نیست که در عین انسانیت گرفتار حیوانیتی است که از چارپایان بلکه از گیاهان و جمادات نیز پست تر و گمراه تر است.(انفال، آیه 22؛ فرقان، آیه 44)

آثار تفکر تعقلی

بی گمان یکی از راه های ارزش گذاری چیزی توجه به آثار مفید و سازنده آن است. از نظر آموزه های قرآنی، وقتی انسان متوجه آثار مفید تفکر تعقلی شود در می یابد که از نظر ارزشی این شیوه تفکری تا چه اندازه ارزشمند و در کمال یابی انسان مفید و موثر است.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اصولا گرایش انسان به آخرت و عدم گرفتار به لعب و لهو دنیوی، در سایه تفکر تعقلی است؛ زیرا انسان وقتی با تفکر تعقلی به حقایق هستی علم می یابد، ارزش آخرت را در می یابد و تلاش می کند تا کاری را انجام دهد که حق و از مصادیق آن است و از باطل و مصادیق آن گریزش می یابد. این همان تقوای الهی است که در سایه تفکر تعقلی به دست می آید و انسان به جایی گرایش به امور بازیچه و بیهوده دنیوی دنبال امور بایسته و شایسته اخروی می رود و برای آن تلاش می کند.(انعام، آیه 32؛ اعراف، آیه 169؛ یوسف، آیه 109)

هم چنین از نظر قرآن، ایمان به خدا و دعوت پیامبران و ایمان به آخرت و کتب آسمانی از جمله قرآن، همگی در رهن و گرو تفکر تعقلی در آیات تکوینی و تدوینی است.(آل عمران، آیات 191 تا 194؛ روم، آیه 8؛ نساء، آیه 82؛ محمد، آیه 24)

از نظر تحلیل و تبیین قرآن، خداشناسی(بقره، آیات 73 و 164 و 266)، راه یابی به توحید و معارف صحیح الهی(طه، آیه 89؛ حج، آیه 18)، هستی شناسی و تسبیح هستی(آل عمران، آیه 191؛ بقره، آیه 164)،  معاد شناسی(آل عمران، آیات 191 تا 194؛ روم، آیه 8)، آخرت گرایی(انعام، آیه 32)، علم به هدفمندی آفرینش و حقانیت آن(آل عمران، آیه 191؛ روم، آیه 8)، راهنماشناسی و پذیرش دعوت پیامبران(اعراف، آیه 182؛ سباء، آیه 46)، درک حقایق دینی و حقانیت آن(یونس، آیه 42؛ نحل، آیه 44)، خشوع در برابر قرآن و آموزه های وحیانی(حشر، آیه 21)، دشمن شناسی(آل عمران، آیه 118)، رهایی از وسوسه ها و دام شیطانی(یس، آیات 60 تا 62)، عبرت گیری(انعام، آیه 6؛ مائده، آیات 10 و 11)، عمل به آموزه های وحیانی کتب آسمانی(بقره، آیه 44)، ادب ورزی در تعاملات اجتماعی(حجرات، آیه 4)، دعا و نیایش و امید به استجابت آن(آل عمران، آیات 191 تا 194)، پرهیز از لجاجت و احتجاج های بی جا(آل عمران، آیه 65)، نجات و رهایی از دوزخ(ملک، آیه 10) و مانند آنها همگی از آثار تفکر تعقلی است.

در حقیقت انسان با تفکر تعقلی است که نه تنها هستی و جایگاه خویش را می شناسد، بلکه حکمت و هدفمندی زندگی را در می یابد و برای تحقق سعادت اخروی در سایه آموزه های هدایتی الهی که عقل و نقل آن را بیان کرده تلاش می کند تا این گونه خود را از دوزخ و شقاوت ابدی برهاند.(ملک، آیه 10)

از نظر قرآن، کسی که در نسبت های هستی و عوالم و نشئات براساس تفکر تعقلی عمل می کند، به این حقیقت دست می یابد که نسبت دنیا به آخرت همانند نسبت سایه و ذی سایه و عکس و صاحب عکس است. تصویری که در آینه می افتد هر چند که نمایی از حقیقت و واقعیت است، ولی اصل حقیقت و واقعیت نیست؛ بلکه گویی نسبت دنیا به آخرت همانند بازیچه کودکانه و لعب و لهو بیهوده ای است که انسان را به خود سرگرم کرده است. چیزی همانند فضای حقیقی با فضای مجازی رایانه ای که با تخیلات و توهمات سرو کار دارد. بنابراین، با تفکر تعقلی است که انسان دنیا را آخرت ترجیح نمی دهد، بلکه آخرت را بر می گزیند(انعام، آیه 32؛ اعراف، آیه 169؛ یوسف، آیه 109)؛ در حالی که اهل تخیل و توهم به دنیا می گرایند و آخرت را فدای دنیای خویش می سازند.(اعلی، آیات 16 و 17؛ قصص، آیه 60)

از نظر قرآن، کسی که تفکر تعقلی را پیشه نمی کند، گرفتار تفرقه و اختلاف(حشر، آیه 14)، انحطاط از مرتبه انسانیت به حیوانیت و پست تر از آن(اعراف، آیه 179؛ انفال، آیه 22)، افترا به خدا(مائده، آیه 103)، بت پرستی(انبیاء، آیه 67)، بدعت گذاری در دین و احکام (مائده، آیه 103)، دنیاطلبی(انعام، آیه 32)، خرافه پرستی(مائده، آیه 103)، پیروی از شیطان(یس، آیات 60 و 62)، تقلید کورکورانه(بقره، آیه 170)، گرفتاری به پلیدی و رجس به جای پاکی(یونس، آیه 100)، بی ادبی (حجرات، آیه 4)، استهزای شعائر دینی از جمله نماز(مائده، آیه 58)، غفلت از حق و حقیقت(اعراف، آیه 179)، کفر و عدم ایمان(یونس، آیه 100)، عدم درک سعادت حقیقی(انعام، آیه 32)، گرفتاری به دوزخ(اعراف، آیه 179؛ ملک، آیات 10 و 11) و مانند آنها می شود. بنابراین، اگر کسی بخواهد خود را به کمالات و سعادت ابدی برسند می بایست اهل تفکر تعقلی باشد و از آن اعراض و امتناع نکند.

از نظر قرآن، هواپرستی (فرقان، آیات 43 و 44) و تعصبات و تقلید کورکورانه (بقره، آیه 170) و گرایش به فجور به جای تقوای الهی که موجب دفن و دسیسه نفس الهی مستوی و ختم و طبع قلب سالم و نورانیت آن می شود(شمس، آیات 7 تا 10) از مهم ترین موانع جدی در گرایش انسان تفکر تعقلی است؛ زیرا این ها قلب را از کارکرد اصلی خود از جمله تفکر تعقلی باز می دارد.

ضروری ترین نیازهای تفکر تعقلی انسان

چنان که گفته شد از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان می بایست در همه چیز هستی از جمله آیات تکوینی خواه آفاقی و خواه انفسی و نیز آیات تدوینی الهی از جمله قرآن تفکر تعقلی داشته باشد. البته به نظر می رسد که توجه به برخی از امور به عنوان نیازهای ضروری و اصلی می بایست مقدم بر برخی دیگر شود؛ یعنی انسان اولویت ها گذاری کرده و تفکر در برخی از امور را مقدم و اساسی شمارد که سعادت دنیوی و اخروی و ابدی او در گرو و رهن آن است.

شکی نیست که تفکر در آب و خاک و هوا و مانند آنها برای معاش دنیوی لازم و ضروری است؛ یعنی انسان می بایست با تفکر تعقلی و حل مجهولات و تبدیل آن به معلومات، قوانین و سنت های حاکم بر هستی از جمله قوانین فیزیکی را کشف کرده و سلطه خویش را بر جهان مادی تحکیم بخشد و از آنها در قالب تسخیر و استخدام بهره مند شود؛ اما این نمی بایست همه هدف یا هدف اصلی و اساسی قرار گیرد؛ زیرا معاش دنیوی برای معاد اخروی است. از همین روست که خدا با آن که حسنات دنیوی و بهره مندی از زمین و استعمار و آبادانی آن را لازم و ضروری و از مصادیق ماموریت های خلیفه الله می داند(هود، آیه 61)؛ اما آن را هدف اصلی نمی شمارد، بلکه آن را بستری برای معاد و زندگی اخروی می شمارد. بنابراین، مهم ترین اهتمام انسان در تفکر تعقلی می بایست مساله معاد و کسب تقوای الهی برای آن باشد.(انعام، آیه 32)

تفکر فردی و جمعی در مسائل مهم و اساسی چون پیامبری(سباء، آیه 46)، قیام برای خدا(همان)، آخرت و ارزش اساسی آن نسبت به دنیا(انعام، آیه 32؛ اعراف، آیه 169)، ارزش های قوانین و احکام الهی برای کمال یابی و تقوای الهی(بقره، آیات 219 و 240 تا 242؛ نور، آیه 61)، معاد و احیای مردگان و تجدید حیات(بقره، آیه 243؛ مومنون، آیه 80)، تفکر در پدیده خواب و بیداری و توفی نفوس(زمر، آیه 42؛ روم، آیه 23)، اضلال و وسوسه های شیطان(نساء، آیه 60؛ یس، آیات 60 تا 62)، اعمال و آثار آن(حشر، آیه 18)، اهداف خلقت انسان(روم، آیه 8 ؛ عنکبوت، آیات 19 و 20)، علل انقراض تمدن های خطاکار و گناهکار(انعام، آیه 6؛ غافر، آیه 21)، تفکر در روابط همسران و مودت و رحمت الهی برای آنان(روم، آیه 21) و مانند آنها می بایست به عنوان اصلی ترین موارد و مصادیقی باشد که انسان با تفکر تعقلی فلسفه و سبک زندگی خویش را بشناسد و در مسیر صحیح و سالم قرار گیرد و در جایگاه خلافت الهی و مظهریت در ربوبیت تصرفاتی داشته باشد که کمال یابی را برای خود و مخلوقات تضمین می کند.

البته تفکر در شب و روز، باران، خلقت عظیم آسمان ها، گردش خورشید و ماه و ستارگان، آثار آب و حیات و زندگی، و بسیاری دیگر از اموری دیگر می بایست نه تنها برای معاش بلکه برای معادی باشد که انسان برای آن آفریده شده است؛ زیرا دنیا برای انسان همانند زهدان مادر است؛ زیرا همان گونه که کودک در شکم مادر نیازی به دست و پا و چشم و گوش و مانند آنها ندارد؛ اما می بایست با بهره گیری از انواع عناصر کمالی را به دست آورد که پس از تولد در دنیا به آن نیاز دارد؛ پس اگر به هر دلیلی یکی از اعضا معیوب یا منقوص باشد کودک تا آخر عمرش در دنیا معذب خواهد بود، هم چنین فرزند دنیا اگر بر اساس اهداف خلقت به معاد نیاندیشد و برای آن آماده نشود و اعضای کمالی و نوری و ملکات و مقومات خویش را نسازد، در آخرت گرفتار نقص و عیب خواهد بود و از نوری بهره مند نمی شود تا او را در آن عالم به سعادت برساند، بلکه در ظلمات نواقص و عیوبی خواهد بود که در دنیا برای خویش با دفن و دسیسه نور فطرت فراهم آورده است و اگر بخواهد در آن جا کسب کند همان گونه که به کودک ناقص و معیوب گفته می شود برگردد تا در زهدان خود را کامل کن، به فرزند آخرت می گویند برگردد تا در دنیا خود را کامل کن! اما همان گونه که راهی برای بازگشت به زهدان مادر نیست، راهی برای بازگشت به زهدان دنیا نیست، به ویژه که قیامت پس از جمع شدن دنیا است. بنابراین، شخص فاقد نور در آخرت نمی تواند راهی برای کسب نور پیدا کند؛ زیرا می بایست آن را در دنیا فراهم می آورد.(حدید، آیه 13؛ ابراهیم، آیه 48)

به هر حال، از نظر قرآن انسان می بایست در دنیا به فکر آخرت باشد و به جای تخیل و توهم زدن و زیستن بر اساس خیال بافی و اختیال به تفکر تعقلی در اصول حقایق هستی و اهداف خلقت بپردازد و راه و چاه و حق و باطل و مصادیق آن را به تفکر تعقلی بشناسد و گرایش ها و گریزش هایش را بر اساس آن سامان دهد تا در آخرت ناقص و معیوب وارد نشود و از نور بی بهره باشد؛ زیرا اگر شخص کمالی داشته باشد ولی ناقص ممکن است به تفضل الهی «اتمام» شود و در ساختار «اتمم لنا نورنا؛ نور ما را اتمام کن»، خدا نورش را به تمام کمال برساند، ولی کسی که معیوب و بدون کمال رفته باشد، در آن جا نمی تواند کمالی را کسب کرده و از نور آن بهره مند شود.(تحریم، آیه 8) پس خردمند و صاحبان ریزبینی و تزبینی در اندیشه کسانی هستند که با تفکر تعقلی و اهم و مهم کردن امور هستی، برای آخرت خویش را آماده و مهیا می سازند و ره توشه آخرت بر می گیرند و هرگز آخرت را به دنیا نمی فروشند بلکه اهل ایثار دنیا به آخرت هستند(حشر، آیات 8 و 9؛ انسان، آیات 8 و 9)، نه همانند دنیا پرستان و هواپرستان جاهل و بی خرد که آخرت به متاع قلیل دنیا می فروشند و آخرت را برای دنیای خویش ایثار می کنند.(اعلی، آیات 16 و 17)

پس زمانی برای اندیشیدن کنار بگذاریم و در حقایق هستی به درستی تفکر کنیم و بدانیم که «از کجا آمده ایم، آمدنم بهر چه بود؟ / به کجا می روییم آخر ننمایی وطنم.»

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا