تاریخیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

روش پيامبر(ص) در مقابله با محاصره و تحريم

samamoخداوند پيامبر(ص) را اسوه و سرمشق نيكو و كامل بشر دانسته است. بنابراين، شناخت آن حضرت(ص) مقدمه اي براي بهره مندي از افكار و رفتار آن حضرت(ص) جهت الگوگيري از ايشان است.

نويسنده در اين مطلب با مراجعه به آموزه هاي قرآني بر آن است تا گوشه اي از سبك زندگي و مديريت آن حضرت(ص) را در بحران اجتماعي مانند حمله نظامي و محاصره و تحريم ارائه دهد.

روش شناسي سبك مديريت، در راستاي الگوبرداري

پيامبر گرامي(ص) بي گمان در ميان همه پيامبران الهي(ع) كامل ترين است؛ چنان كه آن حضرت در ميان همه موجودات هستي در تماميت كمال قرار دارد و كسي را نرسد كه در كمال به تماميت ايشان برسد، مگر آنكه جان و نفس ايشان باشد كه همان امامان معصوم(ع) هستند. (آل عمران، آيه61)

بر اساس آموزه های وحیانی اسلام، آن حضرت(ص) به عنوان غایت هستی، اول در فکر و آخر در عمل است. هر چند که حقیقت محمدی(ص) که تعین اول حضرت حق سبحانه و تعالی است، اولین وجود است و همه موجودات به واسطه ایشان هستی یافته اند؛ از این روست که در تمام کمال هستند و چیزی از کمال نیست که نداشته یا در کمالی به تمامیت آن نرسیده باشد؛ حقیقت محمدی که در آسمان به احمد معروف و مشهور است، همان مقام احدیت است که در دایره وجودی نزول و صعود،(انا لله و انا الیه راجعون، بقره، آیه 156) به میم احمدی ظهور می یابد. از این روست که در مقام عماء و برزخ وجوب و امکان به اصطلاح فلاسفه و مظهر(اظهار کننده) و مظهر(ظهور یافته) به اصطلاح عارفان، اولین ظهور و آخرین است و او مصداق کامل هو الاول و هو الاخر است که به او رجعت انجام می شود و سیر همه ممکنات و مظاهر به ایشان است.( علق، آیه 8؛ نجم، آیه 42) پس حقیقت محمدی و احمدی است که در تمام هستی سریان و جریان دارد. ایشان است که همه را رهبری می کند و پیامبران (ع) بر سفره و خوان فیض او نشسته اند.

تماميت كمال آن حضرت(ص) موجب شده تا خداوند آن حضرت(ص) را برخلاف انسان ها و پيامبران ديگر خود، به عنوان اسوه نيك و كامل معرفي كند و از مردم بخواهد بي هيچ استثنايي از همه سبك زندگي ايشان در افكار و رفتار تقليد كرده و حضرت را الگو و سرمشق مطلق خود قرار دهند. (احزاب، آيه21) اين در حالي است كه تقليد و سرمشق گيري از پيامبران اولوالعزمي چون حضرت ابراهيم(ص) از چنين اطلاقي برخوردار نمي باشد و خداوند او را شايسته الگوبرداري در همه چيز و همه زمينه ها ندانسته است؛ هر چند كه اين استثناء و عدم جواز از سرمشق گيري تنها در يك مورد باشد: قدكانت لكم اسوه حسنه في ابراهيم… الا قول ابراهيم لابيه لاستفرن لك. (سوره ممتحنه، آيه3و 4)

بنابراين اگر بخواهيم حضرت پيامبر(ص) را در همه چيز اسوه قرار دهيم، لازم است تا درباره همه چيز آن حضرت(ص) اطلاعات دقيق، كامل و معتبري داشته باشيم تا بتوانيم آن حضرت(ص) را بطور كامل سرمشق زندگي خود قرارداده و سبك زندگي فردي و اجتماعي خود را براساس آن الگو سامان دهيم.

بهترين، كامل ترين، مطمئن ترين، آسان ترين و معتبرترين منبع در شناخت سبك زندگي آن حضرت(ص) آيات قرآني است؛ چرا كه قرآن، حجت كامل الهي براي همه بشريت است به گونه اي كه هيچ ترديدي در آن راه نمي يابد (بقره، آيه2) و خداوند حافظ آن از هرگونه تحريف، تصحيف و تبديل و تغييري است. (حجر، آيه9)

براساس آموزه هاي قرآني، آيات قرآن، همان سبك تمام و كمال زندگي پيامبر(ص) است و آن حضرت تجسم آيات قرآن است و خداوند هر آنچه از تماميت كمالي در قرآن گفته، آن را در آن حضرت نشان داده است؛ چنان كه اگر از چيزي به عنوان نقص، شر و رجس پرهيز داده، آن حضرت(ص) را از آن پاك و مبرا دانسته است.

براي اينكه بتوانيم سبك زندگي پيامبر(ص) را در مديريت به دست آوريم و بدانيم كه ايشان به عنوان رهبر و مدير جامعه چگونه نظام اسلامي را برپا داشته و جامعه و امت اسلامي را بنا نهاده و آن را مديريت كرده، مي بايست به آموزه هاي وحياني قرآن مراجعه نماييم.

روش شناسي سبك مديريت آن حضرت(ص) در بناگذاري جامعه و امت اسلامي و مديريت آن به ما اين امكان را مي دهد تا در دوره معاصر نيز بتوانيم با بهره گيري از همان الگو و سرمشق قراردادن آن، مسير كمالي انسان و جامعه برتر را بپيماييم و همان گونه كه خداوند امت عصرنبوي وجامعه ايماني شكل گرفته در مدينه النبي را جامعه برتر و سرمشق جوامع ديگر دانسته (مائده، آيه 143) ما نيز بتوانيم در دوره معاصر با الگوبرداري از روش پيامبر(ص) و سبك زندگي ايشان، چنين جامعه اي را تشكيل و به جهانيان درعمل و واقع ارايه دهيم.

مديريت پيامبر(ص) درايجاد جامعه و امت سازي، شايد نمونه اي استثنايي و بي بديل باشد، اما مي توان با شناخت روش هاي آن حضرت (ص) و امروزي سازي آن، گام هايي را در تحقق اين آرمان برداشت، هرچند كه برخي همواره نواي مخالفت و ناتواني را زمزمه مي كنند كه برخلاف آموزه ها و اهداف قرآني است؛ چرا كه ارايه اسوه و سرمشق ازسوي خداوند فرزانه و حكيم به معناي امكان تحقق آن مي باشد؛ زيرا اگر قابليت امكاني براي ما وجود نداشت، فرمان به سرمشق گيري از آن حضرت (ص) و سبك زندگي اش، فرماني لغو و بيهوده است و از حكيم و فرزانه چنين فرماني هرگز صادر نمي شود. پس نفس صدور فرمان پيروي و سرمشق گيري خود به خود بيانگر امكان بلكه لزوم تحقق آن از سوي مومنان است.

لزوم و الگوبرداري از روش هاي جنگي پيامبر (ص)

چنانكه گفته شد، فرمان الهي براين قرار گرفته كه سبك زندگي پيامبر (ص) به عنوان انسان كامل و متاله و خدايي شده مورد استفاده قرار گيرد تا هر كسي خدايي شود و در مقام مظهريت ربوبيت قرارگيرد.

آن حضرت (ص) كه برخلق عظيم (قلم، آيه 4) يعني در نهايت و تماميت كامل الهي بود، بهترين الگو براي رسيدن به مقام خدايي شدن است. مي بايست از سبك زندگي او در همه چيز بي چون و چرا تقليد كرد و پيروي از آن حضرت (ص) را همان صراط مستقيم انسانيت تا ربوبيت دانست.

البته برخي از بيمار دلان خواسته و ناخواسته بر اين ساز نادرست و ناسازگار با قرآن مي نوازند كه پيامبر (ص) تنها مي خواهد شخص انساني را تربيت كند و متاله سازد؛ اين درحالي است كه بر اساس آموزه هاي قرآني ساخت انسان متاله بي ساخت جامعه انساني سالم غير ممكن است. برخي مي گويند كه هدف پيامبر (ص) آخرت انسان است، درحالي است كه خود را به ناداني زده اند كه آخرت انسان درگرو دنياي اوست؛ چرا كه سازه اخروي هركسي همان مواد خامي است كه در دنيا صورت و هويت گرفته است و هرانساني خود را در دنيا براي ابديت مي سازد.

برخي ديگر از بيمار دلان آموزه هاي اسلامي را غير اجتماعي دانسته اند و مسائل حكومت و اجتماع و نظام سياسي را بيرون از دايره آموزه هاي قرآني ارزيابي مي كنند، اين درحالي است كه در همين آيات 02و 12 سوره احزاب كه به الگو بودن پيامبر (ص) تاكيد مي كند، محور مسائل آن، مسائل سياسي، نظامي و اجتماعي است.

درحقيقت محور الگوبرداري و اسوه گيري از پيامبر (ص) دراين آيات، پيروي و تقليد از روش پيامبر(ص) درجنگ است. خداوند در اين آيات به پيامبر (ص) به عنوان رئيس دولت و حاكم اسلامي توجه مي دهد و از مؤمنان مي خواهد تا از روش پيامبر(ص) در مديريت جامعه اسلامي به ويژه در هنگام جنگ و محاصره و تحريم، به عنوان بهترين شيوه مديريت بحران و دولت اسلامي استفاده كنند و آن را سرمشق سبك زندگي و جامعه سازي و مديريت جامعه قرار دهند.

بنابراين، با اين صراحت و ارائه گزارش واقعي از مديريت سياسي، اجتماعي، نظامي و اقتصادي پيامبر(ص) از سوي خداوند و قرآن، هرگونه تشكيك و ترديد در اسلام سياسي و مديريت حكومتي پيامبر(ص) افترائي بيش نيست كه از سوي بيماردلان و منافقان انجام مي گيرد. در حقيقت تشكيك آنان در اين مسئله از باب تشكيك در متشابهات نيست، بلكه تشكيك در نصوص و محكمات قرآني است. به اين معنا كه اگر برخي از منافقان با بهره گيري از آيات متشابه قرآن بر آن هستند تا در محكمات تشكيك كنند. (آل عمران، آيه7) ولي اين آيات 02 و 12 سوره احزاب به عنوان محكمات مي باشد كه هرگونه تشكيك و ترديد در آن، جز بهتان و افترا و كذب محض چيزي نيست.

پس آنچه حتي محور سخن خداوند در لزوم سرمشق گيري از پيامبر(ص) در اين آيات بيان شده، مسائل اجتماعي، سياسي، نظامي و در يك كلمه حكومت و حكومت داري است. لذا بر امت اسلام به ويژه در دوره معاصر است كه از نظام سياسي پيامبر(ص) و روش هاي او در ايجاد و حفظ و تحكيم حكومت و امت اسلامي بهره گيرند و روش هاي جنگي و مقابله او با دشمنان امت و دولت اسلامي را مورد توجه قرار داده و به كار گيرند. لزوم به كارگيري اين روش ها به معناي اين است كه در رسيدن به نتايج مطلوب براي امت و دولت از طريق اعمال آن هيچ گونه ترديدي نيست و گرنه خداوند آن را به عنوان شيوه و روش قابل استفاده براي همه زمان ها و دوره ها و مكان ها معرفي نمي كرد.

روش پيامبر(ص) درمقابله با حصر نظامي

محاصره به معناي گرد شخص يا اشخاص يا محلي را فراگرفتن، بطوري كه رابطه محاصره شونده با خارج قطع گردد، نوعي روش تنبيه و مجازات و شيوه اي جنگي است.

به سخن ديگر، محاصره به معناي برگرد چيزي برآمدن و جلوگيري از هرگزنه خروج و برقراري ارتباط با خارج از حلقه محاصره، در زندگي اجتماعي و نظامي كاربرد دارد؛ چرا كه گاه براي تنبيه شخص يا اشخاص يا گروه هاي اجتماعي، آنان را در جايي محاصره مي كنند كه از آن به حصر خانگي، محاصره منطقه و مانند آن ياد مي كنند. (نگاه كنيد: فرهنگ فارسي، ج3، ص3889؛ ترمينولوژي حقوق، 622)

اين شيوه در جنگ ها بسيار كاربرد دارد. البته تنها از مصاديق اصطلاح محاصره به محاصره جنگي محدود نمي شود؛ چرا كه محاصره اقتصادي و تحريم اقتصادي و مانند آن نيز از سوي دشمنان و مخالفان اعمال مي شود.

در طول تاريخ محاصره از مهمترين شيوه هاي جنگي براي تسلط بر جوامع بشري بوده است. خداوند در آيات 05 سوره بقره و 16 تا 66 سوره شعراء، از محاصره بني اسراييل از سوي فرعونيان در كناره دريا سخن به ميان آورده است. هدف از اين كار جلوگيري از مهاجرت بني اسراييل به سرزمين هاي ديگر بود. اين محاصره با امدادهاي غيبي خداوند شكسته مي شود و با بازشدن دريا به سوي بني اسراييل آنان به آن سوي دريا مي گريزند و فرعون و ارتش او در دريا غرق مي شوند.

هنگامي كه پيامبر(ص) دولت اسلامي مدينه را شكل مي دهد و قوانين اسلامي را به عنوان سبك زندگي اجتماعي به كار مي گيرد و شهري بر مدار قانون و عدالت سامان مي يابد، گروه هاي مختلف مردم از قبايل حجاز و نجد و يمن به سوي اين دولت شهر سرازير مي شوند. از جمله كساني كه از بي عدالتي و بي قانوني سران قبايل خويش خسته شده بودند و يا بردگان گريزان از ظلم اربابان، به سوي دولت مدينه مي آيند.

قدرت گرفتن مسلمانان مدينه و ايجاد دولت شهري با حاكميت و حكومت اسلامي مبتني بر عدالت، بسياري را به خشم مي آورد. اين گونه است كه كافران، مشركان و منافقان موجود در مدينه و حتي اهل كتاب از يهود، عليه دولت اسلامي مدينه توطئه مي كنند. ناگهان احزاب مخالف متشكل از گروه هاي يادشده، متحد مي شوند و مي كوشند تا دولت نوپاي اسلامي را پيش از اقتداريافتن از ميان بردارند.

احزاب كه متشكل از گروه هاي فكري و قبيله اي گوناگون بودند، به سوي مدينه لشكركشي مي كنند و مدينه را به محاصره درمي آورند. پيامبر(ص) به امت اسلام خبر مي دهد كه اين حصر نظامي به زودي موجبات فتوحات اسلامي مي شود و دشمنان شكست خورده از درون مي پاشند. (احزاب، آيه22، مجمع البيان، ج7 و 8، ص549)

اما حزب منافقان جنگ رواني راه مي اندازد و اقدام به ايجاد تزلزل، اضطراب و تضعيف روحيه مسلمانان مي كند. فعاليت تبليغاتي منافقان براي درهم شكستن جبهه مسلمانان و به نفع احزاب متحد محاصره كننده مدينه (احزاب، آيات 9 تا 31) برخي از سست ايمان ها را دچار شك و ترديد مي كند. از اين رو برخي از مسلمانان نسبت به خداوند و وعده هايش بدگمان شده و افكار و انديشه هاي باطل به سوي آنان هجوم مي آورد و متأثر از تبليغات و جنگ رواني منافقان رفتاري نوميدانه را در پيش مي گيرند. (همان)

اما در مقابل ، ايمان برخي ديگر با اين حمله و محاصره مدينه افزايش مي يابد. آنان كه خود را در امتحان و آزمون بزرگ مي يابند، خروج از آن را به معناي دستيابي به موفقيت هاي بزرگتري مي دانند كه خدا و پيامبر(ص) به آنان وعده داده است (احزاب، آيه22) البته ناگفته نماند كه توده هاي مسلمان مدينه يا هجوم همه جانبه تمامي دشمنان اسلام يعني تمامي كفر كه در برابر تمامي اسلام مواجه شده بودند، دچار وحشت و تزلزل و اضطراب شديد شدند. (احزاب، آيات 9 تا 11) ولي خبر پيامبر(ص) درباره وعده پيروزي و شكست دشمن (احزاب، آيه 22) و پايداري مؤمنان (همان) موجب شد تا مدينه بتواند از اين آزمون بزرگ سربلند بيرون آيد و ام القرآي دولت اسلامي حفظ شود.

نكته اي كه در آيات سوره احزاب به آن بسيار توجه داده شده، فرمان الهي نسبت به پيروزي بي چون و چرا از پيامبر(ص) به عنوان رهبر دولت اسلامي است. خداوند به امت اسلام فرمان مي دهد تا از پيامبر(ص) به عنوان اسوه كامل و نيك در همه ابعاد توجه كرده و از ايشان پيروي بي چون و چرايي داشته باشند؛ زيرا رمز موفقيت تنها در سايه پيروي از رهبري انسان كامل است. (احزاب، آيات 12 و 22)

خداوند در آيه 91 سوره احزاب روشن مي كند كه پيامبر(ص) داراي شخصيتي محوري و تصميم گيرنده درجريان جنگ عليه حصرنظامي مدينه در غزوه احزاب بوده است. ايشان نه در مقام پيامبر بلكه در مقام فرمانده و تصميم گير اصلي نظامي، رهبري ارتش اسلام را به عهده مي گيرد. (احزاب، آيات 9 و 31) و در برابر شيوه جنگي دشمنان، روشي را اتخاذ مي كند كه نه تنها دشمن را شكست مي دهد بلكه فتوحات بعدي اسلام را نيز رقم مي زند.

روشي كه پيامبر(ص) دراين جنگ به كار مي گيرد موجب مي شود تا بدون هيچ درگيري اساسي و نظامي قابل ذكر، ترس از عظمت اسلام درجان دشمنان بيفتد و محاصره مدينه پايان يابد در حالي كه اين كار موجب خشم دشمنان به سبب ناكامي در جنگ و خوشحالي مؤمنان مي شود (احزاب، آيات 9 و 52)

لزوم توجه به امدادهاي غيبي

در اين جنگ افزون بر اينكه پيامبر(ص) از روش هاي معمولي جنگي براي تخريب روحيه دشمنان استفاده كرد و ارتش جهاني آن زمان يعني احزاب متشكل از همه دشمنان اسلام را با شكست و ناكامي مواجه ساخت، از امدادهاي غيبي نيز غافل نشد. به اين معنا كه مومنان در محاسبه هاي جنگي بايد از اين نكته غافل نشوند كه در يك طرف معادله همواره غير از عده وعده خداوند و امدادهاي غيبي آن نيز وجود دارد. بنابراين، در محاسبه تنها نمي بايست به قدرت ظاهري و توان معمولي دولت اسلام توجه داشت، بلكه بايد امدادهاي غيبي را نيز در معادلات در نظر داشت و از سلاح دعا و نيايش مومنان به خوبي استفاده برد؛ چنانكه خداوند در آيات سوره احزاب بويژه آيه 9 به امدادهاي غيبي نيز توجه مي دهد و فرستادن توفان و نزول فرشتگان را از عوامل شكست و ناكامي دشمنان و احزاب مي داند.

به سخن ديگر، اگر لازم است تا روش جنگي پيامبر(ص) به عنوان سرمشق به كار گرفته شود، مي بايست امدادهاي غيبي را نيز در معادله در نظر گرفت. بنابراين، بر فرماندهان و رهبران نظامي دولت اسلامي است تا همواره افزون بر تجهيزات و توانايي هاي مادي و ظاهري ارتش اسلام، به امدادهاي غيبي كه از طريق ايمان و نيايش به دست مي آيد به عنوان يك وزنه مهم و برگ برنده توجه شود.

پيامبر(ص) در اين جنگ ضمن مقابله با جنگ رواني دشمن كه با كمك منافقان و يهوديان موجود در مدينه شكل مي گرفت، به جنگ هاي نامتعارف، اسيرگرفتن، كمين زدن، كشتن رهبران، ايجاد اختلاف در صفوف احزاب محاصره كننده، ايجاد رعب و ترس در آنان و مانند آن نيز اقدام كرد. (توبه، آيات 5 و 8)

پيامبر(ص) به دشمنان اين اجازه را داد تا در رفتار خويش تجديدنظر كنند، زيرا امكان توبه و بازگشت به معناي ايجاد فرصت فرار براي دشمن، مهمترين عامل در تضعيف همپيماني و ايجاد شكاف در احزاب مخالف است. پيامبر (ص)با دو نيت مطالبي را مطرح مي كند كه موجبات شكاف در ميان احزاب مي شود. اول آنكه اجازه مي دهد كه مخالفان براي درك و فهم اهداف دولت اسلامي با وي مذاكره كرده و از اهداف حقيقي آگاه شوند. اين بدان معناست كه گروه هائي از احزاب كه نادانسته و تحت تبليغات دروغين متحد شده اند، از حقيقت آگاه شده و از گروه احزاب جدا شوند. امروزه بسياري از مردمان و احزاب به سبب تبليغات دروغيني چون حقوق بشر و احياي آزادي و دموكراسي و مانند آن عليه اسلام حركت كرده و مي كنند. مذاكره و گفت وگو با اينان و فراهم آوردن شرايطي براي درك بهتر محيط دولت اسلامي و اهداف آن كمك مي كند تا اين بخش از احزاب از گروه متحدان خارج شوند.

از سوي ديگر ارتباط با آنان، اين امكان را به پيامبر (ص) مي دهد تا روحيه دشمن و اهداف آنان را بشناسد و به ارزيابي اهداف و فلسفه آنان بپردازد؛ زيرا احزاب با مقاصد گوناگوني جمع مي شوند و اهداف و نيز توانايي و روحيه هاي آنان متفاوت است. شناخت دشمن و روحيات و اهداف آن، مهم ترين عامل در ايجاد شكاف در دشمنان بود، به گونه اي كه بسياري از آنان پس از ناكامي و نوميدي از جنگ خارج شدند و ياران خويش را تنها گذاشتند. (توبه، آيات 5 تا 9 و آيات سوره احزاب)

به هر حال، تحليل و تبيين دقيق روش هاي جنگي پيامبر(ص) و چگونگي رفع حصر و تحريم مي تواند براي دولت اسلامي در شرايط كنوني نيز به حكم لزوم سرمشق گيري، بسيار مفيد باشد. پس بر رهبران و مسئولان نظامي دولت اسلامي است تا با نگاهي دوباره به شيوه هاي جنگي پيامبر(ص) به ويژه روش هايي كه در قرآن از آن سخن گفته شده از آنها به عنوان مهم ترين منبع براي جنگ با مخالفان و دشمنان بهره گيرند و هيچ شك و ترديدي در كارآيي و تاثيرگذاري آن روش ها نداشته باشند. اكنون زماني است كه با بهره گيري و سرمشق قرار دادن پيامبر(ص) و سبك زندگي او، پيروي و اطاعت واقعي و بي چون و چراي خود از پيامبر(ص) را نشان دهيم و با اين كار در موفقيت خود كوچك ترين ترديدي روا نداريم.

همچنين محاصره شعب ابي طالب و تحريمهاي قريش عليه مسلمانان در اين شعب حاوي درسهاي فراوان و تجربيات بسيار پيرامون نحوه مقاومت پيامبر(ص) و مسلمانان در برابر تحريمهاي اعمال شده است كه بررسي آن مي تواند براي وضعيت كنوني ملت ما كه در برابر تحريمهاي ناجوانمردانه كافران قرار گرفته راهگشا و عبرت آموز و مفيد باشد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا