اجتماعیاعتقادی - کلامیروان شناسیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

مشیت انسان در سایه مشیت الهی

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از مهم ترین مسایل که به شکل شبهه نیز مطرح می شود، وضعیت انسان در میان دو حقیقت جبر و تفویض یا همان اختیار است؛ زیرا انسان می بیند که در هر کاری با محدودیت های شدید مواجه است. از این مهم تر آن که پیش بینی هایی از سوی پیامبران مطرح شده که بی کم و کاست تحقق می یابد، بلکه بدتر از آن، خود انسان در خواب و عالم رویا چیزهایی را می بیند که در آینده تحقق می یابد. این همه شواهد بدان معناست که برنامه ای از قبل طراحی شده وجود دارد که انسان هیچ اراده و اختیاری در آن ندارد.

از سوی دیگر، هر انسانی در زندگی خویش، با این حقیقت به شکل شهودی مواجه است که می تواند انتخاب آزاد و ارادی داشته باشد، چرا که هر دمی از خود می پرسد: این کنم یا آن کنم؟ این پرسش مکرر در کارهای روزمره، خود گواه روشن و صادقی است که انسان موجودی مختار در کارها  و انتخاب های خویش است؛ به این معنا که انسان در زندگی دنیوی خویش قادر و تواناست تا کاری را انجام دهد یا ترک نماید.

بر این اساس می بایست گفت: انسان شواهدی دارد که زندگی دنیوی اش میان دو حقیقت جبر و اختیار قرار دارد. پس انسان نمی تواند منکر یکی از آنها باشد و بگوید که موجودی مختار محض یا مجبور محض است. از این جاست که پرسشی دیگر مطرح می شود که اگر انسان مجبور است، سطح و مرتبه جبر چه میزان است؟ و اگر انسان مختار و مرید است، سطح این اراده و اختیار چه اندازه است؟

حاکمیت مشیت و اراده الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مشیت و اراده الهی حاکم بر هستی از جمله انسان است؛ زیرا خدای علیم، حکیم و قدیر برای خلق اهدافی مشخص کرده که می بایست به آن برسد. بر همین اساس، در هر خلقی تمامی چیزهایی تعبیه و سرشته شده که  لازم است تا با بهره گیری از آنها به آن هدف برسد. خدا به صراحت می فرماید: الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدى‌ ؛ خدا کسی است که هر چیزی را خلق کرد. پس آن را تسویه کرده و معتدل ساخته است؛ و کسی است که برای هر چیزی مقدری قرار داده است. پس در همان مسیر هدایت کرده است.(اعلی، آیات 2 و 3)

در جایی دیگر نیز می فرماید: رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَی؛ پروردگار ما کسی است که به هر چیزی خلقش را بخشیده، سپس هدایت کرده است.(طه، آیه 50)

در حقیقت خدا در مقام پروردگاری و ربوبیت بر آن است تا بر اساس هدف مشخصی که برای خلق دارد، آنها را به کمال خودشان برساند. این برنامه به دور از هر گونه عبث(مومنون، آیه 115)، لعب و بازیچه بودن(دخان، آیه 38؛ انبیاء، آیه 16) است. این گونه است که خدا بر اساس حکمت و هدف متعالی از جمله عبودیت برای انسان(ذاریات، آیه 56) هر موجودی را پرورش می دهد. بر این اساس، برای هر چیزی مقدری به نام قدر کلی است که می بایست در سایه ربوبیت الهی به آن برسد؛ چنان که خدا می فرماید: وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا؛ و هر چیزی را خلق کرد. پس برای آن تقدیر کامل مشخصی قرار داده است.(فرقان، آیه 2)

از نظر قرآن، مشیت کلی الهی برای هر چیز مقدر کلی اوست و سرنوشت آن چیز را رقم می زند. این بدان معناست که هر موجودی در محدوده مشیت حرکت می کند و نمی تواند از آن بیرون رود. این فطرت اوست که او را به سوی هدف رهنمون می کند و آنها نمی توانند بیرون از فطرت خویش رفتاری و عملی داشته باشند.

بنابراین مشیت الهی که بر اساس حکمت الهی شکل گرفته اجازه نمی دهد که چیزی بیرون از فطرت خویش عمل کند که تامین کننده اهداف خلقت آن چیز است.

مشیت انسان در سایه مشیت الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مشیت کلی الهی حاکم بر هستی، بر این قرار گرفته تا انسان خود دارای مشیت و اراده ای محدوده در چارچوب همان مشیت الهی باشد. پس انسان با همه احساس آزادی و حق انتخاب، تنها در دایره مشیت الهی می توانند کاری را انجام داده و یا ترک نمایند. از همین روست که بر اساس همین قوانین حاکم بر هستی از جمله انسان، هیچ کسی نمی تواند بدون نگه داشت جایی، همزمان دو پای خویش را بلند کند، بلکه مختار است تا زمانی پای راست و زمانی پای چپ خویش را بلند کند یا اصلا چنین کاری نکند.

بنابراین از نظر قرآن، انسان به سبب وجود مشیت و اراده در فطرت و ذات خویش از این اراده اختیاری و آزاد بهره مند است  تا در چارچوب مشیت کلی الهی کارهای را انجام دهد یا ترک کند. بر همین اساس، وقتی قرآن می فرماید انسان دارای مشیت است و در همان حال می فرماید که مشیت او تابع مشیت الهی و در سایه حاکمیت آن است: لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ؛ قرآن براى هر يك از شما است كه بخواهد به راه راست رود؛ و تا خدا پروردگار جهانها نخواهد شما نيز نخواهيد خواست. (تکویر، آیات 28 و ۲۹)

از این آیات به دست می آید که مشیت انسانی تابع مشیت الهی است. به این معنا که از یک لحاظ می تواند مشیت داشته باشد و بر اساس مشیت خویش، قرآن را انتخاب کرده و بر صراط مستقیم آن برود؛ یا آن که قرآن را کنار بگذارد و از صراط مستقیم دور شود.

پس مشیت انسانی مطلق نیست، بلکه در سایه مشیت الهی قرار می گیرد؛ زیرا انسان دارای مشیت و اراده مطلق و کلی نیست که هر چه بخواهد و هر طوری که بخواهد انجام دهد یا ترک کند؛ بلکه در محدوده مشیت الهی مجبور است. این همان چیزی است که در روایات از آن به «لا جبر و لاتفویض بل امر بین الامرین و منزله بین المنزلین» تعبیر شده است؛ یعنی انسان مختار و مجبور محض و مطلق نیست، بلکه اختیار و جبر او در محدوده مشیت الهی است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا