اجتماعیاخلاقی - تربیتیروان شناسیعرفانمعارف قرآنیمقالات

نقش باورهاي توحيدي در روابط اجتماعي

samamos-comدر مقاله حاضر نويسنده تأثير و نقش شگرف اعتقادات و باورهاي توحيدي در ارتباطات اجتماعي انسان را مورد بررسي قرار داده و به برخي نمونه ها در اخلاق و رفتار پيامبر(ص) اشاره كرده است كه با هم آن را از نظر مي گذرانيم.

نقش عقل و دل در سلامت رفتاری

بي گمان شناخت آدمي در كنش ها و واكنش هاي شخص تأثير مستقيم دارد. البته عواطف انساني نيز متأثر از شناخت عمل مي كند، چنان كه رفتارهاي انساني نيز مرتبط با شناخت، سامان مي يابد. از اين رو نگرش با سه مؤلفه اصلي شناخت، عاطفه و رفتار تعريف و تبيين مي شود. اين بدان معناست كه نقش شناخت بويژه شناختي كه بينش شخص را شكل مي بخشد، عامل بسيار تأثيرگذار در زندگي است.

در آموزه هاي قرآني گاه بر تعليم و آموزش به عنوان يك هدف مياني تأكيد مي شود و در مقدمه رفتاري تعريف مي گردد و بر همين اساس تعليم بر تزكيه يعني آموزش بر پرورش مقدم مي شود تا دانسته شود بي دانش و شناخت نمي توان تزكيه هدفمندي را داشت. (بقره، آيه129) گاه ديگر تزكيه بر تعليم مقدم شده تا اين معنا مورد تأكيد قرارگيرد كه هدف از آموزش و تعليم همان تزكيه است. از اين رو به عنوان تعظيم، جايگاه تزكيه بر تعليم مقدم شده است. (جمعه، آيه2 و آل عمران، آيه164)

ضرورت ايمان و معرفت

از اين تقدم و تأخر در كاربردهاي قرآني اين معنا به دست مي آيد كه آموزش براي كسب دانش بيش تر يك نياز طبيعي براي بازسازي درست انسان است؛ زيرا انسانيت انسان را مي بايست در حوزه رفتاري جست و جو و ردگيري كرد. نمي توان انسانيت را جدا از رفتارهايش شناخت و تعريف نمود. از اين رو برخي حتي هدف از زندگي را تزكيه دانسته اند؛ زيرا با تزكيه به معناي خودسازي است كه انسان مي تواند در يك فرآيند طبيعي به فعليت انسان خليفه الله دست يابد و در مقام مظهر ربوبيت الهي قرارگيرد.

براي اين كه رفتاري كمالي داشت بايد نسبت به كمال، شناخت داشت و اين شناخت را در دل و جان پذيرفت و بدان اذعان نمود و در شخص و شخصيت به نمايش گذاشت؛ زيرا بسياري را مي توان يافت كه نسبت به چيزي شناخت دارند ولي هيچ گونه اذعاني بدان ندارند. مراد از اذعان در اين جا همان باور و ايمان است. قرآن افرادي را معرفي مي كند كه در كمال يقين نسبت به امري هستند ولي به سبب اين كه قلب هايشان تيره و تار گشته، نسبت به شناخت قطعي و يقيني خويش مخالفت دارند. خداوند در آيه14 سوره نمل مي فرمايد: وجحدوا بها و استيقنتها أنفسهم ظلما و علوا فانظر كيف كان عاقبه المفسدين؛ و با آنكه دلهايشان بدان يقين داشت، از روي ظلم و تكبر آن را انكار كردند. پس ببين فرجام فسادگران چگونه بود.

بنابراين، كساني را مي توان يافت كه با شناخت كامل، از در انكار وارد مي شوند؛ زيرا انسان هايي هستند كه در فكر و عمل، ظالم و متكبرند. اينان نه تنها به خود ظلم مي كنند بلكه در مقام فسادگري، ديگران و جامعه را نيز به فساد مي كشانند.

به هر حال، زماني علم و معرفت، فايده دارد كه انسان بدان ايمان و اذعان و باور داشته باشد. از اين رو در قرآن بر ايمان مبتني بر شناخت تأكيد شده است تا دانسته شود كه ايمان بي شناخت و يا شناخت بي ايمان همانند زنبور بي عسل است.

در نظر قرآن، آن چه به دانش و شناخت انساني نسبت به امور بها و ارزش مي دهد همان هدف تزكيه است كه در شكل عمل صالح، خود را نشان مي دهد. اين شناخت هنگامي كه عاطفه و قلب آدمي را متأثر ساخت، آن گاه مي تواند بر رفتار و كردار شخص تأثير بگذارد.

به سخن ديگر، هدف اسلام از دانش و شناخت، عبور از بينش ها و رسيدن به نگرش هايي است كه مولفه سه گانه را به درستي در خود داشته باشد و نگرش سالم و مثبتي را از شخص ارائه دهد.

شناخت سبوحيت الهي

يكي از شناخت هاي بسيار مؤثر در زندگي بشر، شناخت از خداوندي است كه آفريدگار و پروردگار است. براي خداوند صفات و اسماي بسياري گفته اند. برخي از اين صفات، سلبي و برخي اثباتي است. ريشه صفات سلبي را مي توان در عقل جست. عقل انساني به جاي اين كه در مقام تشبيه برآيد و صفاتي را اثبات كند، صفاتي را سلب مي كند؛ زيرا براي عقل، آسان تر آن است كه كلياتي را بشناسد و آن را بيان كند.

يكي از صفاتي كه عقل انساني براي خداوند بيان مي كند، صفت سبوح است. ازنظر عقل، خداوند از هر آن چه نقص است مبرا و پاك مي باشد. لذا تسبيح گويي و تقديس گرايي در مقام فرشتگان به اثبات مي رسد؛ زيرا فرشتگان در مقام عقل محض نشسته اند و برهمين اساس سبوح و قدوس گو هستند. (بقره، آيه30)

انسان اگر به مقام عقل محض برسد، در مقام تسبيح و تقديس قرار مي گيرد. در اين مقام، خداوند را از هر نقص و عيبي مبرا و منزه مي شمارد و بدين ترتيب به سادگي همه كمالات را براي او اثبات مي نمايد و هيچ بيهودگي و ظلم وستم و مانند آن را در خداوند سراغ نمي گيرد. چنين پاكي در خداوند به معناي اثبات تمامي كمالات مطلق خواهد بود و آدمي را در برابر چنين خدايي به سجده وامي دارد.

سجده انسان يا هر موجودي در برابر ديگري، به معناي پذيرش كمالات مطلق در او و اطاعت محض از اوست. از اين رو برخي ها، سجده را به معناي پذيرش تسخير گرفته اند و اطاعت و تسليم را از آن استنباط مي كنند.

اگر انساني به اين شناخت برسد كه خداوند از هر عيب و نقص مبرا و پاك است، در برابر كمال مطلق او به سجده اطاعت و تسليم مي افتد و او را در پروردگاري خود بهترين و كامل ترين برمي شمارد و خود را به او واگذار مي كند. و لذا با جان و دلش، در مقام بندگي و اطاعت برمي آيد و بر اين بندگي، مباهات و افتخار مي كند.

تأثير سبوحيت و تسبيح گوئي در زندگي اجتماعي

ايمان و نگرشي چنين كامل از خداوند، آثار بسياري دارد كه معراج، نمونه اي از آن است. در فرهنگ قرآني ارتباط تنگاتنگي ميان معراج انسان با مقام سبوحيت و تسبيح بيان شده است. كساني كه در انديشه معراج هستند مي بايست از اين مقام بهره مند شوند، چنان كه در آيه نخست سوره اسراء اين معنا براي معراج پيامبر(ص) اثبات و بيان شده است.

از جمله آثار ديگر مقام تسبيح در زندگي بشر مي توان به تأثير مستقيم آن در اخلاق اجتماعي اشاره كرد. در آيات قرآني و فرهنگ آن، دست يابي به مقام انسان كامل و تماميت و اكماليت اخلاق، بهره مندي از مقام تسبيح است. بدين معني كه انسان بايد مقام سبوحيت الهي را بشناسد و بدان ايمان و اذعان داشته باشد تا انسان اخلاقي شود؛ يعني كمال انسان اخلاقي، بدان است كه اين مقام را در خود بشناسد و بدان نگرش يابد.

چنان كه گفته شد راه رسيدن به معراج، عبور از مقام تسبيح است. انساني كه به معراج مي رود، انسان بي نقصي است كه همه ضداخلاقي ها را در خود از ميان برده و پس از تخليه، خود را به فضايل كمالي آراسته است. چنين شخصي در مقام حق اليقين است و شناخت كاملي از هستي دارد؛ زيرا كسي كه خدا را شناخته و در مقام تسبيح او بر آمده، همه هستي را به نقص مي شناسد و تنها كمال مطلق و بي نقص و عيب را در او مي جويد.

براين اساس همان اندازه كه در برابر خداوند خود را عين نقص مي يابد، خدا را عين پاكي مي داند. كسي كه اين گونه شد، تواضع و فروتني واقعي و حقيقي را در خود مي يابد و در عمل رفتاري به اشكال گوناگون نشان مي دهد و از آن جايي كه همه هستي را آفريده اي از خداوند مي داند، نسبت به آفريده ها توجه خاص پيدا مي كند.

كسي كه بر اين باور است كه خود ناقص و ديگران جزو خداوند نيز ناقص هستند، به اين نكته متوجه است كه به عيب و نقص خود يقين دارد و در مقام قطع و يقين تفصيلي نسبت به خود است؛ زيرا «الانسان علي نفسه بصيره؛ هر انساني بر خودش بصيرت دارد، اما نسبت به ديگران از چنين بصيرت و علم تفصيلي برخوردار نيست و تنها علم اجمالي دارد كه ديگران نيز به عنوان آفريده هاي الهي از عيب و نقص برخوردارند.

هر انساني مي بايست اين گونه باشد. به اين معنا كه به جاي اين كه به عيب ديگران بنگرد به كمال مطلقي بنگرد كه از هر عيب و نقصي پاك و منزه است. در اين صورت است كه نسبت به همه آفريده ها از مقام تواضع وارد مي شود و حتي نسبت به كافران و مشركان به گونه اي رفتار مي كند كه بيانگر درك درست از حقيقت سبحان و مقام سبوحيت الهي است.

قرآن در آياتي از سوره حجر گزارش مي كند كه پيامبر(ص) به سبب حضور در مقام تسبيح توانسته است تا بر «خلق عظيم» در آيد و خوي و اخلاق با عظمت خويش را به نمايش گذارد. و لذا نسبت به همه هستي تواضع مي كند. اين تواضع حضرت نسبت به كافران و مشركان به دو شكل صفح جميل (حجر، آيه 85) و اعراض (حجر، آيه 94) بروز مي كند. صفح جميل به معناي گذشت و عفو همراه با خوشرويي و زيباگرايي است. به اين معنا كه عنصر گذشت و عفو را همراه با رفتاري زيبا و خوب به نمايش مي گذارد. كار خوب و خوش ونيك و زيبا را گرد مي آورد و نسبت به دشمن خويش كه در مقام اذيت و آزار اوست، اين گونه متواضعانه و فروتنانه برخورد مي كند.

سجده حضرت پيامبر در برابر خداوند (حجر، آيه 98) به او اين اجازه را مي دهد تا اين گونه فروتنانه با آفريده هاي الهي برخورد و رفتار كند؛ زيرا مي داند كه آفريده هاي الهي، آفريده هاي خداوندي عليم و حكيم است (حجر، آيه 86) و هرگز خداوند، بي حكمت و هدفي آن ها را نيافريده است. همين شناخت و ايمان نسبت به خداوند و اين كه همه آفريده ها، داراي مظهريت كمالات الهي هستند، او را به سجده در برابر عظمت آفريده هاي الهي و تواضع در برابر آن ها وامي دارد و در نهايت تواضع، از كنار نواقص مي گذرد؛ زيرا مي داند كه اين نواقص كه در آن ها به چشم مي آيد، در تحليل فرازتر و بلندتر مي بايست ديده شود؛ زيرا خداوند هيچ آفريده اي را بي حكمت و مصلحت نيافريده است.

اما نسبت به دوستاني كه اشتباه مي كنند و از همراهاني كه به نقص مي گرايند و خطا مي كنند نيز از در مهر و محبت درمي آيد، زيرا مي داند كه ايشان خواهان كمالاتي هستند كه جهان آفرينش به سبب نقص وجودي گاه آنان را به اشتباه مي افكند و يا به دام وسوسه غرور مي اندازد. از اين رو با آنان از در مهر وارد مي شود. (حجر، آيه 88)

خداوند در آيه فوق تعبير: «واخفض جناحك للمؤمنين؛ «بال (عطوفت) خود را براي مؤمنين فرود آر»!، به كار مي برد كه اين تعبير كنايه زيبايي از تواضع و محبت و ملاطفت است. همان گونه كه پرندگان هنگامي كه مي خواهند نسبت به جوجه هاي خود اظهار محبت كنند آنها را زير بال و پر خود مي گيرند و هيجان انگيزترين صحنه عاطفي را مجسم مي سازند و آنها را در مقابل حوادث و دشمنان حفظ مي كنند، پيامبر(ص) نيز اين گونه با همراهان سفر كمالات برخورد مي كند و دستگير آنان مي شود.

به هر حال، شناخت ها و نگرش هاي چنين مثبت در همه ابعاد زندگي فردي و جمعي بشر تأثير شگرف به جا مي گذارد و انسان را نسبت به ناملايمات زندگي صبور و شكيبا و در كنش ها و واكنش ها بردبار و حليم مي كند و عقل و حلم واقعي را به نمايش مي گذارد.

اصولا انسان موحد كه در مقامي چون مقام تسبيح مي نشيند، انساني اخلاقي است؛ زيرا تمام وجودش را خداوندي تسخير كرده است كه هيچ عيب و نقصي ندارد و او را كمال مطلق بي عيب و نقص مي شمارد. در اين حالت، نقص خود را مي بيند و نقص و عيب ديگري را نمي بيند و مي كوشد تا خود را به سرچشمه بي نقص و عيب برساند و بدان متصل گرداند. چنين افرادي نسبت به نقص خود بينا و نسبت به نقص و عيب ديگري نابينا هستند. از اين رو در جايي كه احتمال نقص و عيبي مي دهند اعراض مي كنند و عبور مي كنند و در جايي كه درخواست كمالي مي كنند همانند مادري همه وجودشان را صرف مي كنند تا ديگران به كمالي برسند.

از آن چه گفته شد مي توان به سادگي دريافت كه باورهاي توحيدي تا چه اندازه در رفتارهاي اجتماعي انسان تأثيرگذار است. البته بررسي آيات ديگر و باورهاي همانند آن چه به عنوان نمونه ذكر شد، مي تواند در تبيين اين نظريه ياري رساند. با اين همه به همين مقدار بسنده مي شود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا