اخلاق عظیم پیامبر(ص) و مصادیق آن
خدا پیامبر(ص) را به اخلاق عظیم ستوده و اخلاق را هدف بعثت و فلسفه آن و نیز عامل موفقیت آن حضرت در تبلیغ اسلام و ایجاد امت ولایتمدار و مهمترین و اصلیترین صفت اهل بهشت و عامل بهرهمندی از آن دانسته است. بنابراین، اگر به هر چیزی در اسلام بنگریم، ابعاد اخلاقی آن، برجستهتر از هر جنبه دیگر است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا با مراجعه به آموزههای قرآن، جنبههایی از خلق عظیم پیامبر(ص) را تبیین کند؛ زیرا از نظر قرآن، پیامبر(ص) اسوه حسنه کسانی است که به آخرت ایمان و امید دارند و میخواهند اهل بهشت باشند.
* * *
اخلاق نیک، فلسفه بعثت
از نظر آموزههای قرآن، فلسفه بعثت دستیابی بشر از طریق اسلام به خلق نیک است؛ زیرا تعلیمات الهی در قالب آموزههای وحیانی و الهامی از طریق کتاب تدوین یا تصرف تکوین، دستیابی انسان به صفات کمالی است که خدا در انسان به ودیعت نهاده است. (بقره، آیات 31 و 138؛ شمس، آیات 7 تا 10؛ روم، آیه 30؛ آلعمران، آیه 79) این صفات کمالی الهی از طریق عبودیتی که در چارچوب اسلام و شرایع و مناهج آن انجام میشود، به ظهور، کمال و تمامیت میرسد. از همین رو خدا فلسفه آفرینش هستی از جمله انسان و جن را عبودیت خود معرفی کرده است (ذاریات، آیه 56)؛ البته عبودیت انسان و جن، ارادی و اختیاری و دیگران بهگونهای دیگر است. (فصلت، آیه 11)
باید توجه داشت که هدف و فلسفه عبودیت، کسب تقوای الهی است که این جز بر اساس اسلام به دست نمیآید. (بقره، آیات 21 و 38 و 183؛ روم، آیه 30؛ آلعمران، آیات 19 و 85؛ شوری، آیه 13) بنابراین، اسلام محوری و شریعت محوری همان عبادتی است که تأثیرات مثبت بجا میگذارد و انسان را به تقوای الهی میرساند. البته هرچه ایمان و عمل صالح در چارچوب اسلام و شریعت قویتر باشد، به همان میزان تقوای الهی رشد کرده و آثار آن در کشف و شهود و رویت حقایق هستی و ملکوت آن در سه گانه علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین نمودارتر میشود. (مائده، آیه 93؛ واقعه، آیه 95؛ تکاثر، آیات 5 و 7)
این تقوای الهی که این همه آثار در دنیا و آخرت دارد، خود چیزی جز اخلاق عملی نیست؛ زیرا عمل بر اساس شریعت و احکام پنجگانه آن (واجب، مستحب، حرام، مکروه و مباح)، در چارچوب مصالح و مفاسدی است که در فعل یا متعلق احکام وجود دارد. اینگونه است که ارزشها و ضد ارزشها در قالب احکام پنجگانه برای انسان تبیین شده است تا انسان بدرستی در مسیر کمالی گام بردارد و اعمالی را انجام ندهد که آثار مفسده انگیزی را به دنبال دارد و ارزشها را تباه میسازد.
مکارم اخلاقی، مأموریت ویژه پیامبر(ص)
از نظر قرآن، همه پیامبران برای رساندن مردمان به اخلاق نیک بهویژه اخلاق عملی با کتاب و قوانین الهی فرستاده شدهاند تا مردم حق و حقوق خویش را بشناسند و آن را مطالبه کنند و سهم و قسط خویش را از زندگی و نعمتهای آن بخواهند. (حدید، آیه 25)
از همین رو تعلیم و تزکیه در اسلام بسیار مهم و اساسی است. تعلیمات پیامبران، به شکل مکتوب است نه شفاهی تا بتوان به قوانین آن استدلال و استناد کرد؛ زیرا قوانین شفاهی و غیرمکتوب از چنین قابلیتی برخوردار نیست؛ تمدنها زمانی شکل میگیرد که قوانین مکتوب و مدونی داشته باشد و مردمان بتوانند علیه یا له دیگران یا خود از آن بهره گیرند و بدان استناد و استدلال کنند. اینگونه است که اسلام همواره با شرایع مدون در طول تاریخ بشریت سرو کار داشته است و پیامبران برای ایجاد عدالت و تشویق مردم به سهم خواهی به قوانین و کتاب استفاده میکردند. (حدید، آیه 25)
در حالی که تعلیم به حوزه نظری توجه دارد، تزکیه به حوزه عملی و رفتاری عنایت داشته است؛ زیرا تزکیه به معنای ایجاد بستر رشد و نمو کمالی در شخص است که نوعی تصرف در ذات شخص است؛ چنین تصرفاتی تنها از خدا و کسانی بر میآید که متاله شده و بهعنوان مظاهر صفات الهی از مقام ربوبیت و مظهریت آن برخوردار هستند. (نور، آیه 21؛ بقره، آیات 129 و 151؛ آلعمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2)
از نظر قرآن، پیامبر(ص) در مقام مظهریت میتواند تعلیم خاص همچون تعلیم لدنی و تزکیه باطنی داشته باشد. از اینرو پیامبر(ص) با عمل صالحی چون انفاق امت، تصرفاتی را در شخص انفاقکننده میکند که موجب تطهیر و تزکیه ایشان میشود. خدا میفرماید: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَهًًْ تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛ از اموال آنان صدقه و زکاتی بگير تا به وسيله آن پاك و پاكيزهشان سازى و برايشان دعا كن زيرا دعاى تو براى آنان آرامشى است و خدا شنواى داناست. (توبه، آیه ۱۰۳)
پیامبر اکرم(ص) در مرتبه مکارم اخلاقی به تعلیم و تزکیه امت اقدام میکند؛ زیرا آن حضرت(ص) فراتر از عدالت بر آن است تا مردمان را در مرتبه احسان عفوگونه بلکه احسان ایثاری و اکرامیارتقا دهد و ایشان را با مکارم اخلاقی تزکیه و تطهیر کند. از همینرو میفرماید: انَّما بُعِثتُ لِاُتمِمَّ مکارم الاخلاق؛ براستی من جز برای امام مکارم اخلاقی برانگیخته و مبعوث نشدم.(بحار، ج 16، ص 210)
از نظر قرآن، پیامبر اکرم(ص) با خلق عظیم خویش (قلم، آیه 4) که در مرتبه مکارم اخلاقی است، تجلیگاه خدای اکرم (علق، آیات 3 تا 5) است که به تعلیم و تزکیه مردمان میپردازد و موجب جلب و جذب قلوب به خویش و اسلام میشود؛ زیرا آن حضرت اینگونه است که خدا دربارهاش میفرماید: قطعا براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است شما در رنج بيفتيد، به هدايت شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است. (توبه، آیه ۱۲۸)
و نیز در جایی دیگر درباره خلق عظیم پیامبر(ص) میفرماید:پس به بركت رحمت الهى، با آنان نرمخو و پرمهر شدى و اگر تندخو و سخت دل بودى، قطعا از پيرامون تو پراكنده مى شدند، پس از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه و در كارها با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى، بر خدا توكل كن، زيرا خداوند توكلكنندگان را دوست مى دارد. (آلعمران، آیه ۱۵۹)
مصادیقی از مکارم اخلاقی پیامبر(ص)
بیگمان بیان همه آنچه موجب میشود تا پیامبر(ص) به خلق عظیم ستوده شود، در یک مقال امکانپذیر نیست، اما آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم بقدر تشنگی باید چشید. بر این اساس در اینجا برخی از مصادیق مکارم اخلاقی پیامبر اکرم(ص) بیان میشود تا خلق عظیم ایشان بهعنوان اسوه حسنه از سوی مومنان به کار گرفته شود.
1- احسان: از مهمترین صفات پیامبر(ص) احسان و نیکی به دیگران است. آن حضرت(ص) چنان بود که همواره از در خیرخواهی امت وارد میشد و با گذشت و عفو از خطاهای دیگران، حتی کمک میکرد تا به رفتاری اقدام کنند که برای ایشان سعادت دنیا و آخرت را به دنبال داشته باشد. از نظر قرآن، برخی از اعمال از جمله انفاق مادی موجب میشود تا نفس انسانی به یک ثبات برسد و از هرگونه اضطراب و تشویش رهایی یابد. (بقره، آیه 265) پیامبر(ص) با گرفتن زکات مال بر آن بود تا این تثبیت انفس را برای مومنان ایجاد کند. از اینرو، نه تنها خود اهل احسان بود، بلکه در عمل به مومنان میآموخت که اهل احسان باشند تا به تطهیر، تزکیه و تثبیت انفس خویش دست یابند و آرامش و سعادت ابدی را برای خود رقم زنند. در همین راستا برای اینکه کانون خانواده به کانون سعادت تبدیل شود، خواهان رفتار مصلحانه بود و چنانکه خود از خطای همسران میگذشت (تحریم، آیات 1 تا 10) دیگران را نیز تشویق میکرد تا در راستای آرامش خانوادگی، بر مدار مودت و رحمت رفتار کنند (روم، آیه 21) و با صبر بر مشکلات زندگی، کانون خانوادهای مناسب برای یکدیگر ایجاد کنند. از همینرو فرزندخوانده خویش را به حفظ نعمت همسر دعوت میکند و از وی میخواهد تا با احسان اجازه ندهد کانون گرم خانواده فروپاشد. (احزاب، آیه 37)
2- اخلاص: یکی از ویژگیهای اخلاقی آن حضرت(ص) اخلاص در عمل بود. ایشان هرگز به طمع امری جز رضای خدا اقدام به کار نمیکرد و در همه اعمال خویش تنها رضای خدا را میجست. ریا و منت در کارهایش نبود و برای ریاست یا کسب شهرت کاری را انجام نمیداد. ایشان همه زندگی خویش را وفق رضای الهی میکرد و نماز و دیگر اعمال عبادی و حیات و ممات خویش را برای خشنودی خدا به کار میگرفت. (بقره، آیه 139؛ آلعمران، آیه 20؛ انعام، آیه 162)
3- ادب: انسان همان طوری که باید در کلیات بر اساس قوانین و مقررات عمل کند، باید در رفتار و عملش به جزییات و لطائف کار نیز توجه داشته باشد؛ زیرا هر کاری جزییاتی دارد که توجه به آنها موجب میشود که کار به تمام کمال انجام شود. آداب اسلامی بر آن است تا با توجه به هر مقام و مکان و منزلت، رفتاری شایسته انجام شود. به سخن دیگر، افزون بر بایستهها لازم است تا اموری که شایسته است، در دستور رفتاری قرار گیرد تا کار از تمامیت برخوردار شود. بهعنوان نمونه سلام و تحیت هنگام ورود از آداب رفتاری است و پاسخ بهتر و برتر به سلام از آداب آن به شمار میرود. اینکه انسان با هر کسی بر اساس فهم و درک سخن بگوید و مثلا وقتی سر و کارش با کودک فتاد زبان کودکی بگشاید یا اینکه با حکیم، حکیمانه و مستدل سخن گوید و برای عوام با زبان داستان و قصه به موعظه بپردازد یا با کسی که اهل جدل است به جدال نیکو اقدام کند، همه اینها جزو آداب اجتماعی است که شایسته است تا فرد بهجا آورد.
پیامبر(ص) بر اساس آیات قرآن اینگونه بود. ایشان همواره بر آن بود تا اطرافیان از نشست و برخاست با ایشان بهترین و بیشترین بهره را ببرند. هر کسی در مجلس ایشان مینشست به سکونت و آرامشی دست مییافت که در جایی دیگر دست یافتنی نبود. (انعام، آیه 54؛ نحل، آیه 125؛ توبه، آیه 103)
4- استقامت: پیامبر(ص) همان طوری که نسبت به خطا و حتی گناه فردی اشخاص از مقام صفح و عفو استفاده میکرد و گناه و خطا را عفو میکرد و صفحهای سپید برای توبهکار و عذرخواه میگشود، اما همین پیامبر(ص) در برابر اصول عقاید و اصول اساسی اسلام کوتاه نمیآمد و هرگز مثلا با شرک و کفر کنار نمیآمد؛ بلکه برای دستیابی به امور اساسی و اهداف و فلسفه بعثت تلاش میکرد و بر آن بود تا مثلا عدالت را اجرایی کرده و به این امر بسیار تأکید ورزد و مایه بگذارد تا جایی که «قوامین بالقسط» میشد. این استقامت در اصول و عدم عقبنشینی از آن از مهمترین ویژگیهای اجتماعی و اخلاقی آن حضرت بود که یاران ایشان نیز اینگونه تزکیه وتربیت شدهاند. (فتح، آیه 29؛ هود، آیه 112) ممکن است ایشان نتوانسته باشد همگان را در مسیر اصول اساسی اسلامتربیت و تزکیه کند و در این راه آورد، اما هرگز از مواضع خویش عقبنشینی نکرد. بنابراین، هرگز تحت تأثیر هواهای نفسانی دیگران رفتار نکرد و جز با حجت و دلیل محکم اقدام به کاری ننمود.(زمر، آیه 39؛ شوری، آیه 15)
5- امانتداری: پیامبر(ص) بر مهمترین اصل از اصول اخلاقی یعنی امانتداری تأکید داشته و دیگران را به آن دعوت میکرد. در مسائل اقتصادی که لغزشگاه بسیاری از انسانها است ایشان هرگز بهگونهای عمل نکرد که کسی بتواند خدشهای در رفتار اقتصادی ایشان وارد سازد و او را متهم به اختلاس و حقخوری کند. (آلعمران، آیه 161) این در حالی است که برخی در غزوه بدر، در زمانی که قطيفه سرخى از غنايم گم شد، اعلام کردند: پيامبر برداشته است. خدا با نزول آيه فوق (آلعمران، 161) تأکید کرد که پیامبر در مسائل اقتصادی پاک و منزه است. (مجمعالبیان، ج 1-2، ص 872) پیامبر(ص) نه تنها در مسائل اقتصادی امانتدار بود، بلکه در همه امور از جمله مسائل وحی و ابلاغ آن نیز کوتاهی و کمکاری نداشته و امانتدار خوبی بوده که خدا بر آن مهر تایید گذاشته است. (تکویر، آیات 22 تا 24) برخی گفتهاند مقصود از «و ما هو علىالغيب بضنين» نفى اتّهام از پيامبر نسبت به هرگونه خيانتى است. (مجمعالبیان، ج 9-10، ص 678)
6- وفاداری: از نظر آموزههای اسلام، از مهمترین اصول اخلاقی که هر خردمند و عاقلی پایبند آن است، وفاداری و عدم نقص عهد و پیمان (رعد، آیات 19 و 20) است. از نظر قرآن، پیامبر(ص) بر این اصول اخلاقی تأکید داشته و آن را به شکل کامل انجام میداده است. (مائده، آیه 2) از اینرو، امت نیز باید وفاداری را از ایشان بیاموزد.
7- خلق عظیم و بزرگواری: از دیگر ویژگیهای خلقی پیامبر اعظم(ص) خلق عظیم کریمانه ایشان است؛ چنانکه خدا میفرماید: وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ (قلم، آیه 4) از معانى «خلق عظيم» تخلّق پيامبر(ص) بر طبع كريم است. (مجمعالبيان، ج 9-10، ص 500) بنابراین، پیامبر(ص) در مرتبه مکارم اخلاقی بوده و اهل ایثار و اکرام است.
8- تحیت و سلام در ارتباط اجتماعی: یکی از مهمترین آداب اخلاقی در رفتار اجتماعی، تحیت و سلام در هنگام ورود به مجالس و دیدار با دیگران است که بیانگر اعلان صلح و سلامت به آنان است. کسی که سلام میفرستد امنیت را برای دیگری طلب میکند و زندگی و حیات او را آرزو میکند و هرگونه خوف وترس را از مخاطب میزداید. اصولا پیامبر(ص) با سلام و تحیت بر آن است تا مردم را به حقیقتی توجه دهد که بیانگر اعلان سلامت و صلح است. ایشان با هرکسی مواجه میشود اینگونه رحمت را به سوی آنان سوق میدهد و رفتار بد و زشت ایشان را نادیده میگیرد تا در مسیر درست قرار گرفته به اصلاح خطا بپردازند. (انعام، آیه 54؛ نمل، آیه 59)
9- حسن خلق: از نظر آموزههای اسلام، بهشت جایگاه خوشخویان است. بنابراین، کسی که اخلاق نیک و خوشی نداشته باشد اهل بهشت نیست. این بدان معناست که پیامبر(ص) خوش خلقترین افراد بشریت است. خدا درباره ایشان به این نکته توجه داده و او را به نیک خویی و حسن خلق میستاید. (آلعمران، آیه 159)
10- دلسوزی: از مهمترین صفت پیامبر(ص) دلسوزی نسبت به مردمان است؛ پیامبر(ص) دلسوزانه با مردم رفتار میکرد و ایشان را از آتش دوزخ میترساند. (توبه، آیه 128؛ حجر، آیه 88) تا جایی که خداوند به او نهیب میزند که از شدت دلسوزی برای آنها اینقدر حسرت هدایتیافتن آنها را نخورد. (فاطر، آیه 8)
11- رحمت عام برای جهانیان و رحمت خاص برای مومنان: پیامبر(ص) با هر کسی با توجه به موقعیت و شخصیت ایشان عمل و رفتار میکرد. رفتار پیامبر(ص) با مومنان بسیار نرم و رحیمانه و با دشمنان سختگیرانه بوده است. (فتح، آیه 29) پیامبر(ص) هر چند رحمتی برای جهانیان است: وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَهًًْ لِلْعَالَمِينَ (انبياء، آیه 107) اما به مومنان توجه خاص و رحیمانهای دارد: به یقین، رسولی از خود شما بسویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است! (توبه، آیه 128)
12- زهد: از دیگر ویژگیها و صفات پیامبر(ص) عدم گرایش به دنیا و زهد نسبت به مادیات است. از همینرو به همسران خویش نیز فرمان میدهد تا اهل زهد باشند. خدا میفرماید: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاهًْ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلاً وَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الآخِرَهًْ فَإِنَّاللهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا (احزاب، آیات 28 و 29) مراد از «تردن الحياهًْ الدّنيا و زينتها» سعه و آسايش در زندگى و برخوردارى از امكانات مالى بيشتر است و مقصود از «تردناللّه و رسوله…» صبر بر سختى زندگى و كمبودهاى آن است. بنابراين مىتوان از آيه، زندگى ساده و زاهدانه پيامبر(ص) را فهميد. (مجمعالبيان، ج 7- 8، ص 555)
13- گفتار و سخن نیک: از دیگر اخلاق رفتاری نیک آن حضرت(ص) گفتار نیک است. در حقیقت پندار نیک و کردار نیک و گفتار نیک را باید در پیامبری جست که دارای خلق عظیم است.
14- شجاعت: از دیگر ویژگیهای پیامبر(ص) شجاعت است که میانه تهور و ترس است. خدا درباره شجاعت ایشان میفرماید: يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ(توبه، آیه 73). از امام باقر(ع) درباره «جاهد الكفّار و المنافقين» روايت شده كه مقصود، الزام آنان به انجام دادن فرايض است. (تفسير قمّى، ج 1، ص 301؛ تفسير نورالثقلين، ج 2، ص 242، ح 240)
15- شرح صدر: پیامبر(ص) دارای سعه وجودی است. سعه وجودی به معنای آن است که آستانه تحمل وی به اندازهای است که هیچ چیزی او را تحت تأثیر قرار نمیدهد و صبر و حلم او را از میان بر نمیدارد. خدا درباره شرح صدر پیامبر(ص) میفرماید: أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ (شرح، آیه 1) گفتنی است که لام در «لك» يا براى تعليل است يا براى انتفاع. در صورت اوّل، مفاد آيه اين است كه آيا براى خودت به تو شرح صدر نداديم و اين تعبير دلالت دارد كه شخصيّت حضرت، علّتى كافى براى عطاى شرح صدر بود. در صورت دوم، نشانه ارجمندى آن حضرت است كه خداوند در جهت منافع پيامبر(ص) نعمت شرح صدر را در اختيارش نهاد.
16- رعایت عدالت: از مهمترین صفات اخلاقی میبایست به عدالت اشاره کرد؛ زیرا عدل نخستین و اصلیترین صفت اخلاقی است. از نظر قرآن، پیامبر(ص) در اوج عدالت است. خدا میفرماید: پس به همین خاطر تو نیز آنان را به سوی این آیین واحد الهی دعوت کن و آنچنانکه مأمور شدهای استقامت نما، و از هوی و هوسهای آنان پیروی مکن، و بگو: «به هر کتابی که خدا نازل کرده ایمان آوردهام و مأمورم در میان شما عدالت کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ نتیجه اعمال ما از آن ما است و نتیجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصی در میان ما نیست؛ و خداوند ما و شما را در یکجا جمع میکند، و بازگشت (همه) به سوی اوست!» (شورى، آیه 15)
17- عفو و گذشت: پس از مرتبه عدالت، مرتبه احسان عفو است. پیامبر(ص) مأمور به آن است که در برابر دیگران همواره بر اساس عفو و گذشت عمل کند. خدا میفرماید: خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ؛ عفو را بگیر و بر اساس عرف و معروف فرمان ده و از جاهل و بیخرد اعراض کن! (اعراف، آیه 199)
18- مدارا و ملایمت: از دیگر صفات پیامبر(ص) که میتوان آن را در سطح مکارم اخلاقی دانست، مدارا و ملایمت با دیگران بهویژه دشمنان غیرمعاند است. ایشان بدی را با بدی پاسخ نمیداد، بلکه بدی را با نیکی پاسخ میداد و در سطح مکارم اخلاقی با دیگران رفتار داشت؛ چنانکه فرمان الهی اینگونه است: ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَهًْ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ (مؤمنون؛ آیه 96) و نیز میفرماید: هرگز نیکی و بدی یکسان نیست؛ بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمیاست! (فصلت/ آیه 34) همینگونه است که پیامبر(ص) در برابر ضلالت گمراهان بهگونهای عمل میکرد که ایشان جلب و جذب شوند نه آنکه آنان را طرد کرده و براند. (سباء، آیه 50)
19- کرامت: از برجستهترین صفات اخلاقی پیامبر(ص) چنانکه بارها گفته شد، کرامت است. ایشان با تقوای الهی در مرتبه اکرم قرار داشته و با مردمان بر اساس آن رفتار میکردند. به سخن دیگر، کسی که در مکتب خدای اکرم تعلیم یافته است: اقْرَأْ وَرَبُّكَ الأَكْرَمُ (علق، آیه 3) به طور طبیعی در این مرتبه عمل میکند و در برابر جاهلان و بیخردان کریمانه رفتار دارد.(فرقان، آیه 72)
20- سازش ناپذیری: آن حضرت(ص) در برابر حق، تسلیم و در برابر باطل سازش ناپذیر است. ایشان خود را خالص برای خدا دانسته و در برابر دین اسلام تسلیم محض است و اولین مسلمان است و هرگز تن به سازش نمیدهد. (زمره، آیات 11 و 12؛ غافر، آیه 66)
21- حرص نیک: پیامبر(ص) نسبت به دیگران حرص میورزید تا ایشان ایمان آورده و از دوزخ رها شوند. چنانکه خدا میفرماید: به یقین، رسولی از خود شما بهسویتان آمد که رنجهای شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است! (توبه، آیه 128) همچنین خدا میفرماید: اگرچه بر هدايت آنان حرصورزى ولى خدا كسى را كه فرو گذاشته است هدايت نمىكند و براى ايشان يارىكنندگانى نيست. (نحل، آیه ۳۷)