اصولی فقهیاعتقادی - کلامیعرفانفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

یک شب قدر، پیمایش ره صد ساله

samamosماه رمضان برترین ماه های سال است. در آیات و روایات، این ماه را ماه برکت، ماه خدا و ماه مهمانی خدا دانسته و در عظمت، شرافت، کرامت و فضلیت آن، بسیار گفته اند. در میان این ماه شب قدر قرار گرفته است که خداوند آن شب را برابر با هزار ماه و معادل هشتاد سال دانسته است.

بنابراین،‌ درک یک شب از شب های قدر برابر با یک عمر آدمی است. پس اگر انسانی بتواند تنها یک شب از شب های قدر را درک کند، ره صد ساله را یک شبه پیموده است و با درک آن یک شب قدر، همه مقاماتی را که یک شخص در طول عمر خود در شب های دیگر کسب می کند،‌ به دست می آورد.

نویسنده در این مطلب بر آن شد تا حکمت و فلسفه ارزش گذاری این شب را بر اساس آموزه های وحیانی اسلام تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

ماه رمضان، یک فرصت استثنایی خدایی شدن انسان

فلاسفه و فیزیکدان با همه تعقل و خردورزی خویش، پدیده ها را بر پایه نشانه ها و آثارشان می شناسند؛ از این روست که هرگز به باطن و ملکوت هویت و ماهیت چیزی نمی رسند و مانند آفتاب پرست، از دور نظاره گر خورشید حقیقت می شوند؛ چرا که راه های خرد،‌ از دروازه های حواس می گذرد و اگر راهی به قلب و دل می یابد، در گوشه ای آن قرار می گیرد و تنها به کلیات بسنده می کند؛ زیرا فلاسفه را اگر به دنیای غیر محسوسات راهی است، بسیار شکننده می بایست گام بردارد؛‌ چرا که پای چوبین او را طاقت ورود به چکاد قاف قلب مومن نیست؛ اما مومن از نشانه ها و آیات می گذرد و پس از مدتی نظاره گری، هم چون پروانه خود را به درون آتش می زند تا به شهد شهود فنا، لذت عشق بقا را به سوزش جان بچشد و تا قرب یکتایی با آتش خورشید پیش می رود و از نار و آتش خویش،‌ یکتایی با الله نور السموات و الارض(نور، آیه 35) را در مقام حق الیقین به تجربت می نشیند.

از این روست که فلاسفه و فیزیکدانان در درک حقیقت زمان تا به آن جا می رسند که در مقام حیرتند و در همرنگی آنات زمان به مقام وحدت زمانی دست می یابند. آنان هر چند که حجاب های ظلمانی عقول حسی را کنار می زنند و با چراغ فرزانگی بالا می روند و از ماه به خورشید می رسند و زمان را به چرخش چرخ گردون خورشید به سال و ماه بخش می کنند و ماه را تنها بازتابی از زمان خورشید می گیرند، اما نمی دانند که گرفتار حجاب نور خورشید هستند و نتوانسته اند،‌ حقیقت پس پرده این شعاع های نور خورشید را بنگرند و حقیقت لخت و عریان زمان را هم چون خورشید درک کنند و عنصر وجودی خورشید و زمان را فهم نمایند. از این روست ، آنان در مقام وحدت ظاهری زمان توقف می کنند و پای چوبین عقل ایشان برتر از این نمی رود و از درون نور خورشید نمی گذرد تا در پس حجاب های نوری، حقیقت لخت و عریان دیگری را در مقام یکتایی باطنی و وحدت حقیقی بدانند تا چه رسد که تجربت کنند.

اما مومن، با بالهای ایمان و عمل صالح خویش چنان اوج می گیرد که سیمرغ جانش از هزاران ظلمت کثرات موجودات و آیات می گذرد، و بر تاب نور ماه بالا می رود تا خود را به حقیقت خورشید برساند و از شعاع ضیاء آن نیز به عشق فنا بگذرد و در درون خورشید با ضیاء یکتایی بقایی دیگری را تجربت کند. پس مومن، همه مراتب عقل را می پیماید و از علم حصولی و مفاهیم و نشانه های دانشی آن می گذرد تا به مراتب قلب در می آید، و از تجربه علم الیقین تا عین الیقین بالا می رود و همه این حجاب های ظلمانی و نورانی را کنار می زند تا خود ضیاء شمس وجود شود و یکتایی را در مقام فنای تجربت نماید و خود ضیایی شود که انوار شمس وجودش، آسمان ها و زمین را روشن می کند. این همان مقام متالهان است که انسان کاملی چون پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) به تمامیت آن رسیده اند. از این مقام تدلی و تدنی به قاب قوسین او ادنی(نجم، آیات 8 و 9) دیگر زمان معنایی دیگر می یابد؛‌ چرا که شب قدر، همان حقیقت لخت و عریان است که آغاز مقام واحد است؛‌زیرا مقام احد و یکتایی به مظهری تجلی یافته است و از مقام یکتایی به مقام یگانگی فرود آمده است تا کثرات را رقم زند.

شگفت این که کثرات را در ظهوری زمانی،‌ دوازده فصل نگاشته اند، که فصل نخست آن رمضان و تجلی آغازین این فصول دوازده گانه،‌ شب قدر است که هنوز نوری بر آسمان زمان نتابیده است تا تجلی کند و روز قدر آغاز شود. این جاست که مومن به حکم یکتایی و متاله و خدایی شدن، در می یابد که اول سال ظهور و تجلی شب قدر یگانگی است که از مقام یکتایی برخاسته است. امام صادق (عليه السلام) این انسان تمام کامل، از مقام این یگانگی خود سخن می گوید و از مقامی که نشسته است ،‌آغاز سال حقیقی را که خداوند زمان، از مقام یکتایی تجلی کرده و به مقام یگانگی نزول اجلال نموده است، این چنین بیان می فرماید: راس السنة ليلة القدر يكتب فيها ما يكون من السنة الى السنة؛آغاز سال شب قدر است. در آن شب برنامه سال آينده نوشته مى‏شود. (وسائل الشيعه، ج 7 ص 258 ح 8)

پس آغاز زمان،‌ شب قدر است و آن شب است که خداوند زمان، در مقام ربوبیت زمانی تجلی و ظهور یافته است و نخستین تجلی را در مقام غیب داشته است. از تجلی از مقام یکتایی به یگانگی از مقام احدیت به مقام واحدیت، تعبیر به شب شده است؛ چرا که هنوز نوری نیست تا بتابد و کثرات زمانی را روشن سازد.

اگر بخواهیم این زمان را درک کنیم و شکل قابل درکی به آن دهیم، باید ضیاء خورشید را کنار زنیم و از پس حجاب های ضیایی آن بگذریم تا به سیاهی محض برسیم که غیب محض است که هیچ ظهوری ندارد و در وحدت حقیقی یکتایی و احدیت است. البته ما را بیش تر از این پر پرواز نیست که از احدیت بالاتر رویم و به جایی برسیم که در اصطلاح از آن به اسم مستاثر یاد شده است؛‌چرا که آن اسم اختیاری، حقیقتی است که قابل ادارک نیست و چنان در درجه لطافت است که خبیری را بدان راه نیست؛‌ ورود به این مقام جز کفر ثمرتی ندارد و در سیاهی محض عدم می شود؛ چون مقام غیب الغیوب و سیاهی محض است، هستی تجلیاتی و ظهوری را راه بدان نیست. درک مدرک از نخستین تجلی در شب است که مقام غیب احدیت است که مقام جمع الجمعی نیز است و همه کثرات در آن جا حضوری غیبی دارند؛ آن که در مقام شمس وجود در مقام واحدیت تجلی می کند، ضیاء‌وحدت آن هستی را معنا می کند و پس از در مقامات دیگر انزالی است که انوار ماه و قمر بر کثرات می افتاد و ایشان را روشن می کند.

پس از نگاه مومن متاله، زمان حقیقتی دیگر دارد؛ چنان که هستی را حقیقتی دیگری است که از آن به ملکوت یاد می شود و تنها با چشم های دل می توان شهود و رویت کرد.(انعام،‌ آیه 75)

البته دیدن و رویت دارای مراتبی است که به مراتب ایمان انسان بستگی دارد. انسان های کامل چون معصومان،‌ از پیامبران (ع) رویت کامل دارند و آیات کبرای الهی را رویت می کنند.(طه ، آیه 23) در مرتبه ای که پیامبر(ص) وامامان معصوم (ع) قرار دارند،‌ این رویت در کامل ترین و تمام ترین درجه و مرتبه است.(سوره نجم)

ناگفته نماند که همه انسان ها در هنگام مرگ و در قیامت با توجه به شرایط وجودی آنان، مراتبی از حقیقت و ملکوت را رویت خواهند کرد.(یونس، آیه 46؛ رعد، آیه 40؛ تکاثر، آیات 6 و 7)

از نگاه مومن،‌ ماه رمضان و شب قدر جایگاهی دیگری دارد و زمان آن با زمان های دیگر بسیار متفاوت است؛ چرا این زمان،‌ ظرف تجلیاتی خاص است که در هستی اتفاق می افتد. از این روست که هر عمل در آن با عمل در ماه دیگر و زمان های دیگر فرق دارد. امام رضا (عليه السلام) در این باره فرموده است: من قرا فى شهر رمضان اية من كتاب الله كان كمن ختم القران فى غيره من الشهور؛ هر كس ماه رمضان يك آيه از كتاب خدا را قرائت كند مثل اينست كه درماههاى ديگر تمام قرآن را بخواند. (بحار الانوار ج 93، ص 346)

البته این اختصاص به قرائت قرآن ندارد،‌بلکه هر عملی در این ماه رنگ و بویی دیگری دارد. این تغییر در ارزش گذاری با توجه به تغییر در شرایط در موارد دیگری نیز وارد شده است. به عنوان نمونه دیه در ماه های حرام تغییر می یابد،‌ یا مجازات گناه در این ماه ها تشدید می شود. هم چنین درباره نوعی پیوند و وابستگی خانوادگی به پیامبر(ص) تشدید پاداش و مجازات بیان شده است.(احزاب، آیه 32)

رسول خدا (صلى الله عليه و آله)با توجه به تغییر در ارزش اعمال در این ماه می فرماید: لو يعلم العبد ما فى رمضان لود ان يكون رمضان السنة؛ اگر بنده «خدا» مى‏دانست كه در ماه رمضان چيست چه بركتى وجود دارد؟ دوست مى‏داشت كه تمام سال، رمضان باشد. (بحار الانوار، ج 93، ص 346)

این بدان معناست که یک فرصت استثنایی در این ماه برای افراد پیش آمده است تا کارهایی را در این ماه انجام دهند که بسیار با اهمیت است و موجبات افزایش سرعت و رشد می شود. گویی در این ماه زیر درخت هر عملی صالح، کودی بسیار قوی ریخته شده که به سرعت درخت را بارور می کند و به میوه دهی می رساند.

از آیات و روایات به دست می آید که این فرصت استنثایی تنها برای مومن و مسلمان نیست،‌ بلکه زمانی است که همه انسان ها بی توجه به دین و مذهب و رنگ و نژاد و جنس، می تواند از آن بهره گیرند. از این روست که گفته شده است: هدی للناس و بینات من الهدی و الفرقان؛ زمانه هدایت برای مردمان است و در آن هدایت و فرقان حق و باطل با نشانه ها و دلایل روشن قرار داده شده است.

شب قدر، تابی از نور آویخته از مقام احدیت

چنان که گفته شد، شب قدر، یک شب استنثایی و زمانی بی نظیر است. هر انسانی هر کاری خیری را در شب قدر انجام دهد،‌ به معنای انجام کاری است که شخص در طول هزار ماه انجام می دهد. پس اگر ماه رمضانی و شب قدر نبود و انسان هشتاد و سه سال عمر می کرد و همه شبانه روز به عبادت و عمل صالح مشغول بود و هیچ کاری دیگری نمی کرد و به قول بابا طاهر دایم در نماز بود، به مقامی می رسد که یک فرد که تنها شب قدر را به طور واقعی درک کند،‌ به آن می رسد. کسی که شب قدر را درک کند و در آن اعمال صالح انجام دهد،‌ و پس از آن بمیرد،‌ در مقام کسی است که هزارماه از عمرش هشتاد و اندی سال خودش را دایم در عبادت و نماز و عمل صالح بوده و دمی را خواب و خوراک و آرامش نداشته است.

با نگاهی به آموزه های وحیانی قرآن چون سوره قدر می توان دریافت که چرا این شب قدر را شب مبارک نامیده اند؛ زیرا تابی از نور آویخته از مقام احدیت است تا انسان را به سوی کمال مطلق بکشاند و سوار بر شب قدر او را به یکتایی و فنا و بقا در فنای الهی برساند.

از امام صادق (عليه السلام) این شب را شبی می داند که انسان می تواند در آن ره صد ساله عمر عادی انسانی را یک شبه بپماید و به مقصد و مقصود برسد. از آن حضرت(ع) سوال شد: كيف تكون ليلة القدر خيرا من الف شهر؟ قال: العمل الصالح فيها خير من العمل فى الف شهر ليس فيها ليلة القدر؛ چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ حضرت فرمود: كار نيك در آن شب از كار در هزار ماه كه در آنها شب قدر نباشد بهتر است. (وسائل الشيعه، ج 7 ص 256، ح 2)

چنان که گفته شد، شب قدر،‌ شب مقام احدیت است که اولین ظهور است. از این روست که تقدير اعمال این شب امری طبیعی است. امام صادق (عليه السلام) می فرماید: التقدير فى ليلة تسعة عشر و الابرام فى ليلة احدى و عشرين و الامضاء فى ليلة ثلاث و عشرين؛برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام مى‏گيرد و تصويب آن در شب بيست ويكم و تنفيذ آن در شب بيست‏ و سوم. (وسائل الشيعه، ج 7 ص 259)

اعمال شب قدر

با توجه به ارزش و جایگاه شب قدر در زندگی انسان،‌ هر کسی می بایست به گونه ای عمل کند که این شب عزیز و گرامی را درک کند؛ هر چندکه درک آن بسیار سخت و دشوار است و خداوند به پیامبرش در بیان تعظیم و عظمت این شب و عزت آن می فرماید که ادارک و رسیدن به درک حقیقت آن بسیار دور از دسترس است(سوره قدر).

برخی از عارفان حقیقت و سالکان طریقت شریعت، تمامی عمر شبانه های خویش را تا بامداد مواظبت و مراقبت می کردند تا یک بار این شب قدر را درک و ادراک کنند. این عمل از سوی سید بن طاووس گزارش شده است. برای این که انسان این شب را درک کند،‌ نیازمند تحقق شرایطی است که گام نخست ایمان و شناخت و گام های دیگر درک شب های ماه رمضان و آمادگی برای ورود به دایره متقین از طریق روزه و نماز و اعمال صالح عبادی است. پس در آن شب احیا می گیرد و تمام شب را شب زنده داری می کند. فضيل بن يسار گويد: كان ابو جعفر (عليه السلام) اذا كان ليلة احدى و عشرين و ليلة ثلاث و عشرين اخذ فى الدعا حتى يزول الليل فاذا زال الليل صلى؛امام باقر (عليه السلام) در شب بيست و يكم و بيست‏ و سوم ماه رمضان مشغول دعا مى‏شد تا شب بسر آيد و آنگاه كه شب به پايان مى‏رسيد نماز صبح را مى‏خواند. (وسائل الشيعه، ج 7، ص 260، ح 4)

در آن شب همه چیز به ویژه عافیت و سلامت از هر چیزی را بخواهد و خود را در کنف رحمت الهی قرار دهد. پیامبر (صلى الله علیه و آله) در پاسخ پرسشی می فرماید: ان انا ادرکت لیلة القدر فما اسال ربى؟ قال (ص): «العافیة‏»؛ به پیامبر(ص) گفته شد: اگر شب قدر را دریابم از خدا چه چیزى را مسئلت کنم؟ فرمود: «عافیت را».

البته روز قدر نیز ارزشمند است هر چند که به پای شب آن نمی رسد؛ چرا که روز قدر در قیاس با شب آن همانند مقام واحد نسبت به احد است. ابو عبد الله امام صادقعلیه السلام می فرماید: لیلة القدر فى کل سنة و یومها مثل لیلتها؛ شب قدر در هر سال است و روز آن مثل شب آن مى‏باشد.

درباره عظمت و فضلیت و کرامت و شرافت شب قدر روایات بسیاری است. از حضرت موسی(ع)‌روایت است: قال موسى (علیه السلام): الهى ارید قربک، قال: قربى لمن استیقظ لیلة القدر، قال: الهى ارید رحمتک، قال: رحمتى لمن رحم المساکین لیلة القدر، قال: الهى ارید الجواز على الصراط، قال: ذلک لمن تصدق بصدقة فى لیلة القدر، قال: الهى ارید من اشجار الجنة و ثمارها، قال: ذلک لمن سبح تسبیحه فى لیلة القدر، قال: الهى ارید النجاة من النار، قال: ذلک لمن استغفر فى لیلة القدر، قال: الهى ارید رضاک، قال: رضاى لمن صلى رکعتین فى لیلة القدر؛ موسی (علیه السلام)گفت:خداوندا! مى‏خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود، گفت: خداوندا! رحمتت را مى‏خواهم، فرمود: رحمتم از آن کسى است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند.گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مى‏خواهم فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر صدقه‏اى بدهد.گفت‏: خداوندا! از درختان بهشت و از میوه‏هایش مى‏خواهم، فرمود: آنها از آن کسى است که در شب قدر تسبیحش را انجام دهد. گفت: خداوندا! رهایى از جهنم را مى‏خواهم، فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر استغفار کند. گفت‏: خداوندا خشنودى تو را مى‏خواهم، فرمود: خشنودى من از آن کسى است که در شب قدر دو رکعت نماز بگذارد.

امّا اعمال ظاهری شب های قدر نیز روایات بسیاری است . از جمله در باره شب نوزدهم شب قدر که احتمال می رود یکی از شب های قدر باشد. اعمال بیان شده که در این جا بیان می شود. در مفاتیح و دیگر منابع ادعیه آمده است که د رشب نوزدهم چند چيز است:اوّل:گفتن صد مرتبه استغفار است. پس بگوید: أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ ؛ از پروردگارم خدا آمرزش مى‏جويم و به سوى او مى‏پويم.

دوم: گفتن صد مرتبه لعن بر قاتلین امیرمومنان علی(ع) است: اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ؛ خدايا قاتلان امير المؤمنين را لعنت كن

سوم: دعاى «يا ذى الذّى كان» را بخواند: یَا ذَا الَّذِی کَانَ قَبْلَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ ثُمَّ خَلَقَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ ثُمَّ یَبْقَى وَ یَفْنَى کُلُّ شَیْ‏ءٍ یَا ذَا الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَ یَا ذَا الَّذِی لَیْسَ فِی السَّمَاوَاتِ الْعُلَى وَ لاَ فِی الْأَرَضِینَ السُّفْلَى وَ لاَ فَوْقَهُنَّ وَ لاَ تَحْتَهُنَّ وَ لاَ بَیْنَهُنَّ إِلَهٌ یُعْبَدُ غَیْرُهُ لَکَ الْحَمْدُ حَمْداً لاَ یَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهِ إِلاَّ أَنْتَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلاَةً لاَ یَقْوَى عَلَى إِحْصَائِهَا إِلاَّ أَنْتَ؛ اى آنکه پیش از هر چیز بوده سپس هر چیز را آفرید و او باقى است و هر چیز فانى شود اى آنکه بمانند او چیزى نیست اى آنکه در آسمانهاى بلند و نه در زمینهاى پست و نه بالاى آنها و نه در زیر آنها و نه در میان آنها معبود به حقى که پرستش شود جز او نیست. ‏حمد مر تر است آن سپاس که جز تو کس نتواند آن را شمرد پس درود فرست بر محمد (ص) و آل محمد درودى که جز تو کس نتواند آن را شمرد

چهارم:اين دعا را بخواند: اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِيمَا تَقْضِي وَ تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ فِيمَا تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَكِيمِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ فِي الْقَضَاءِ الَّذِي لا يُرَدُّ وَ لا يُبَدَّلُ أَنْ تَكْتُبَنِي مِنْ حُجَّاجِ بَيْتِكَ الْحَرَامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ الْمَشْكُورِ سَعْيُهُمْ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ الْمُكَفَّرِ عَنْهُمْ سَيِّئَاتُهُمْ وَ اجْعَلْ فِيمَا تَقْضِي وَ تُقَدِّرُ أَنْ تُطِيلَ عُمْرِي وَ تُوَسِّعَ عَلَيَّ فِي رِزْقِي وَ تَفْعَلَ بِي كَذَا وَ كَذَا. خدايا مقرّر فرما در آنچه حكم مى‏كنى،و تقدير مى‏نمايى از فرمان حتمى،و در آنچه جدا مى‏كنى از كار حكيمانه در شب قدر،و در آن حكم حتمى‏ كه برگشت و تغييرى ندارد،اينكه مرا از حاجيان خانه محترمت بنويسى،حاجيانى كه حجّشان قبول،سعى‏شان پذيرفته، گناهانشان آمرزيده، بديهايشان ناديده گرفته شده است،و در آنچه حكم مى‏كنى و تقدير مى‏نمايى،مقرّر فرما كه عمرم را طولانى نمايى، و در روزى‏ام بر من وسعت بخشى،و با من چنين و چنان كنى؛ و به جاى«كذا و كذا»حاجت خود را بيان كند.( مفاتیح الجنان؛ شیخ عباس قمی، اعمال مشترکه ماه رمضان؛ سید بن طاووس، اقبال الأعمال، ج1، ص77)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا