مناسبت ها

روز مادر و زن

4650214184518418701323621214963105193109زن در آموزه های قرآن به عنوان جنس مونث همواره یا با توجه به مقام همسر و زوج و یا مقام مادر بودن مورد توجه قرار گرفته است.

زن بودن هر چند خود ماهیت مستقلی را با خود همراه دارد ولی آن چه برای زن و یا مرد ارزش و اعتبار ایجاد می کند، زن بودن و یا مرد بودن نیست، بلکه از نظر قرآن زن و مرد در مقام همسر و یا پدر و مادر و پذیرش مسئولیت ها و وظایف مربوط به آن است که برای خود ارزش و اعتباری بلند کسب می کنند.

بنابراین، جنسیت هیچ گونه مقام و ارزشی برای هیچ یک از زن و مرد پدیدی نمی آورد و تفاوت های ظاهری و فیزیکی زن و مرد هر چند که نوع مسئولیت های آنان را متفاوت می سازد ولی از آن جایی که معیار و ملاک سنجش در ترازوی خداوندی روح و شاکله وجودی انسان است که با کار و ایمان می سازد ، بر این اساس آن چه مورد سنجش قرار می گیرد علمکرد و رفتارها و ایمان ایشان است. پس زن و مرد نسبت به عملکرد و پاسخ گویی درست به مسئولیت ها و وظایف خویش هستند که ارزش و اعتبار می یابند و محل محبت و دوستی خداوند قرار می گیرند.
در آیات قرآنی برای زن مسئولیت های خاصی چون همسر بودن بیان شده است که پیامد و کارکرد اصلی آن ایجاد آرامش روحی و روانی برای زوج و جفت می باشد. در آیات قرآنی هنگامی که از آفرینش و مقام خلافت الهی آدم و انسان سخن به میان آمده است پس از طرح مساله سجده به آدم به وجود زوج و جفت آدم (ع) اشاره می شود بی آن که در هیچ یک از آیات مربوط به آفرینش انسان و علل ایجادی و غایی و مادی آن سخن از زن به عنوان زن بودن و یا مرد به عنوان مرد بودن شود. این بدان معناست که در تفسیر و تحلیل قرآنی جفت و همسر بودن برای هر یک به عنوان یک اصل اصیل مطرح بوده است و آن چه می توان در باره این دو جنس بیان کرد همراهی ذاتی ایشان نسبت به یک دیگر است و این که زن و مرد بی هم نمی توانند امید آرامش واقعی و حقیقی را داشته باشند و آن چه به دور از زوجیت و همسر بودن اتفاق می افتد امری بر خلاف فطرت و ذات و هویت آدمی است.
انسان به طور طبیعی در کنار همسر خویش به آرامش دست می یابد بنابراین تفاوتی میان مرد و زن در دست یابی به این مهم نمی توان یافت و هیچ عملی دیگر نمی تواند آرامش مطلوبی که در مساله زوجیت و جفت پدید می آید به دست دهد. بر این اساس می توان گفت که زوجیت و همسر بودن در مفهوم قرآنی به عنوان واژه کلیدی مطرح می باشد. در آیات بسیاری با اشاره به این که خداوند نظام هستی را بر اساس زوجیت آفریده اشاره شده است. 
به نظر می رسد که تزویج و زوجیت نفوس را اگر به معنا و مفهوم ترکیب ماده و روح نگیریم ( به این معنا که نفس به معنای روحی است که در ماده و تن قرار دارد) می بایست به زوجیت مرد و زن و وابستگی آنان معنا کنیم . (تکویر آیه 7) با این همه اگر این آیه نبود آیاتی چون آیه 1 سوره نساء آیه 35 سوره بقره آیه 189 سوره اعراف به مساله همسر و جفت و زوج توجه داده است تا نشان دهد که انسان موجودی است که زوجیت و همسرداشتن در آن برای دست یابی به کمال و آرامش خاص اصالت و ضرورت دارد.
بنابراین در تحلیل قرآنی زمانی جنس مونث و یا مذکر به مقام لایق و شایسته خویش می رسند و یا معنای واقعی و هویت حقیقی خویش را می یابند که در کنار هم به عنوان زوج و همسر مطرح شوند. پیش از هر گونه همسری و جفت شدن هیچ یک هویت واقعی و حقیقی خود را به دست نیاورده اند و نمی توانند مدعی هویت مستقل و یا معناداری شوند.
بر این اساس زن بودن واقعی به معنای زوجیت و همسر و جفت بودن است. مرد و زن به عنوان همسران می توانند خود را به عنوان هویت های واقعی و انسانی در کنار هم معنا کنند.
نقش دیگری که خداوند برای همسران قایل می شود نقش پدر و مادر است که نقشی اساسی است و برخی بر این باورند که اصولا سبب زوجیت اصولا نقش مادری و پدری است. البته این معنا از آیات قرآنی به دست نمی آید؛ زیرا آیات آفرینش که به سبب و علت ایجادی همسران پرداخته است علت اصلی و اساسی را همان آرامش خاصی می داند که زن و شوهر در کنار هم به آن دست می یابند. 
البته در ادامه روند هبوط و نزول آدمی به زمین نقش دیگری نیز مطرح می شود که نقش تکمیلی است. در این حالت زن و مرد و به عنوان والدین و پدر و مادر ظاهر می شوند.
در آیات قرآنی نقش والدین آن چنان در حوزه ربوبیت و پروردگاری طولی آن چنان مهم و اساسی ارزیابی شده است که در کنار مساله توحید و ایمان به ربوبیت خداوندگاری به مساله احسان به والدین و نیکی بدان ها به عنوان دومین آموزه دستوری و حکم تشریعی اشاره شده است.(بقره آیه 183 و نساء آیه 36 و انعام آیه 151 اسراء ایه 23و احقاف آیه 15) 
در همه این آیات آن چه مورد تاکید قرار گرفته است تکلیف و وظایف فرزندان در قبال پدر و مادر است که پس از توحید و عبودیت خداوند مطرح می شود.
با این همه نقش مادر مورد توجه و عنایت خاص خداوند در آیات قرآنی قرار می گیرد؛ زیرا مادر کسی است که کودک را در مدت دو سال در شکم به سختی می پروراند و در مقام ربوبیت طولی او را به کمال می رساند و سپس در مدتی در بیرون شکم در کنف حمایت خویش می گیرد و از شیره جان خویش به او می دهد تا به کمالی برسد. این گونه است که حمل و آبستن مادر مورد توجه خاص خداوند در آیه 15 سوره احقاف قرار می گیرد.
خداوند در این آیه با اشاره به نقش پروردگار و ربوبیت طولی مادر می فرماید که همواره بر فرزندان است که این مقام را پاس دارند و هر نیکی در حق ایشان به جا آورند و در آن کوتاهی نکرده و در زمان پیری که چون طفلی نیازمند نگه داری و مواظبت هستند به آنان حتی اف و خسته شدم نگویند.
مقام احسان مقامی است که شخص می بایست افزون بر حقوق و تکالیف وارد میدان عمل شود و از مقام گذشت و محبت وعشق با دیگری رفتار کند. از این روست که در زمان بیان حکم و وظیفه فرزندان به جای حق و حقوق از احسان سخن به میان می آید تا به نقش عواطف و احساسات توجه دهد و رفتار فرزندان را بر اساس آن سامان دهی نماید. بنابراین فرزندان نه تنها می بایست بر اساس تکالیف و حقوق عمل کنند بلکه بر اساس عواطف و احسان و احساسات عمل کنند.
البته در مقام زن بودن بر مرد است که چنین حالتی را داشته باشد و از این روست که خداوند به مرد سفارش می کند که افزون تر از مقام حقوق نسبت به زن وارد شود و به احسان با زن رفتار کند. این بدان معناست که آن چه خانواده و زوجیت را می سازد احساسات و عواطف است نه حقوق و تکالیف. بنابراین مرد می بایست همواره در مقام همسری بر اساس احساسات و عواطف وارد عمل شود و احسان را دستور اساسی زندگی خویش قرار دهد. 
احکامی که در آیات قرآنی آمده و به عنوان حقوق همسران و یا تکالیف آنان مطرح می شود زمانی است که احساسات و عواطف در خانه ای تضعیف شده است و در آن جا احساس و عاطفه ای نمانده که روابط را تنظیم و سامان دهد از این روست که حقوق وارد عمل می شود تا جلوی اجحاف را بگیرد. 
به هر حال آن چه روابط میان همسران و نیز فرزندان و والدین را تنظیم و سامان می دهد احساسات و عواطف و احسان است. بر این اساس اگر سخن از روز مادر و یا زن ( همسر) می شود در حقیقت بیان احساسات نهفته و ابراز آن است که در مقام احسان است.
اگر کسی می خواهد به مقام احسان که از مقامات عالی انسانیت است برسد می بایست احساسات و عواطف فطری و پاک خویش را به شکل عشق و محبت نثار عزیرانی چون مادر و پدر و از سوی مرد به زن خویش بکند. 
خانواده امیر مومنان (ع) و فاطمه در مقام همسری بهترین الگو می باشد چنان که همین نقش را نسبت به پدر و مادر خویش و نیز امام حسن و حسین (ع) نسبت به پدر و مادر خویش داشتند که می تواند نمونه رفتاری برای همگان باشند؛ زیرا آنان تنها خانواده معصومی هستند که همه از پدر و مادر و فرزندان معصوم و الگوهای خداوند برای زندگی و رفتار کمال می باشند. آیات قرآنی نشان می دهد که می بایست برای دست یابی به زندگی کمال و خدایی از آن ها الگوبرداری کرد.( سوره انسان یا دهر و آیات دیگر)
به هر حال بازخوانی خانواده معصوم (ع) با توجه به سیره معتبر و نیز آیات قرآنی شدنی و لازم است و می بایست از آن ها برای ساخت خانواده سالم بهره برد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا