سِحر سَحَرگاهان از نظر قرآن
بسم الله الرحمن الرحیم
بیش تر مردم با سحرهای ماه رمضان اُخت و آشنایی دارند و از برکات و آثار آن می گویند؛ اما تنها گروهی از اهل تهجد و نمازهای شب هستند که با «سِحر سَحر» و جادوی شگفت آن آشنایی دارند و حاضر نیستند هیچ زمانی دیگر را با آن جایگزین کنند.
بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، سحر که همان زمان قبل طلوع خورشید و میان فجر کاذب و فجر صادق است، زمانی بس شگفت انگیز است؛ زیرا در این زمان به معنای حقیقی کلمه «سِحر» اتفاق می افتد که انسان را مسحور خویش می کند؛ این سحر که انسان را شگفت انگیز می کند می تواند شامل در جهت متضاد باشد؛ چرا که شخص ممکن است در سِحر الهی قرار گرفته و به معراج برود، یا گرفتار سِحر شیطانی شده و به جای عروج هبوط و سقوط کند.
نویسنده در این مطلب برآن است تا چرایی و چگونگی «سِحر سَحر» را بر اساس آموزه های وحیانی قرآن و اسلام تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
سحرگاهان زمان ساحران
واژه سَحَر با فتح سین و لام، آخر شب، زمان قبل فجر از صبح را گویند و جمعِ آن اسحار است.(المصباح، ج 1 – 2، ص 267) واژه «السَّحَرَيْن» به معنای زمان فجر کاذب و فجر صادق است. بنابراین، به زمانی که پس از فجر صادق اتفاق می افتد، سحر گفته نمی شود.
بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، سحر همان زمانی است که خدا در قرآن آن را این گونه تعریف کرده است: حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ؛ تا رشته سپيد بامداد از رشته سياه شب بر شما نمودار شود.(بقره، آیه 187) بنابراین، بهترین زمان از سحر را می بایست همان زمان میان فجر کاذب و فجر صادق دانست.
فجر کاذب یا صبح کاذب آن لحظه ای است که شب به پایان رسیده و برای اولین بار بعد از پایان شب، نور سفیدی در افق در سمت مشرق پیدا می شود و این سفیدی به شکل گوش گرگ است. در این لحظه، اگر چه شب به پایان رسیده، ولی هنوز وقت نماز صبح نرسیده است ؛ چرا که هنوز صبح نشده است. به همین جهت به آن صبح کاذب یا فجر کاذب گفته می شود؛ اما در ادامه مقدار سفیدی کم کم گسترش پیدا کرده و در ناحیه مشرق پراکنده می شود. صبح صادق یا فجر صادق تحقق می یابد و در این موقع می توان نماز صبح را به جا آورد ودست از خوردن و نوشیدن در ماه رمضان کشید؛ زیرا در این هنگام صبح فرا رسیده است. باید توجه داشت که فجر کاذب از افق جداست، در حالی که فجر صادق به افق متصل است؛ هم چنین فجر کاذب عمودی است، در حالی که فجر صادق افقی است؛ و نیز فجر کاذب در اولین لحظات بسیار درخشان است، ولی به مرور آن درخشش عمودی از بین می رود، در حالی که فجر صادق با نور کم طلوع می کند و با گذشت زمان پر نور شده و در همه افق پراکنده می شود.( یزدی،سید کاظم،عروة الوثقی، ج ۲، ص ۲۵۳؛ خمینی، روح الله، تحریرالوسیله، ج ۱، ص ۱۳۸؛ بروجردی، حسین، نهایة التقریر فی مباحث الصلاة، ج ۱، ص ۱۵۲) پس آن که همه افق از نور خورشید پر می شود، کم کم خورشید از افق شرق اشراق می کند. این همان زمان طلوع خورشید است. در زمان طلوع خورشید، زمان نماز صبح به پایان می رسد و شخص می بایست قضای نماز صبح را به جا آورد نه ادای آن را.
پس بر اساس آموزه های وحیانی قرآن و اسلام، سَحر زمانی پیش از طلوع فجر صادق خورشید است که در بیش تر موارد حدود دو ساعتی از طلوع خورشید فاصله دارد. بیش ترین تاثیر سحر را می توان بین الطلوعین از طلوع فجر کاذب تا طلوع خورشید دید؛ اما برای بسیاری از اهل سیر و سلوک دقایق بین الطلوعین میان فجر کاذب تا فجر صادق بسیار قوی تر و شگفت انگیزتر است. شگفت تر آن که بسیاری از عروج ها در این زمان اتفاق می افتد، خواه این عروج با مرگ اختیاری و عبور از ملک دنیا به ملکوت اعلی با سجده بر خاک باشد، و خواه با عروج نفس با مرگ غیر ارادی و اختیاری؛ زیرا همان طوری که نفس سالکان با سجده بر خاک به ملکوت اعلی می رود، نفس مردمان عادی در این زمان با بیش ترین سکته ها و مرگ ها مواجه شده و به ملکوت اعلی می رود و توفی و وفات در این ساعات رخ می دهد.
بنابراین، وقتی از «سِحر سَحر» سخن به میان می آید، به معنای واقعی کلمه می بایست از جادوی شگفت انگیزی سخن گفت که در این زمان رخ می دهد؛ چنان که بر اساس آموزه های اسلامی، در هنگام بین الطلوعین خواه به معنای بین طلوع فجر کاذب و صادق باشد، و خواه به معنای طلوع فجر صادق تا طلوع خورشید، بیش ترین سطح انرژی نوری الهی در جریان است؛ زیرا فرشتگان در این ساعت به خصوص در میانه شب و روز، در حالت تردد هستند؛ چرا که فرشتگان شب بالا می روند و فرشتگان روز پایین می آیند که این ساعت را بسیار پر انرژی از نورانیت الهی می کند.
از نظر علمی فیزیک نوین نیز معلوم می شود که بیش ترین سطح انرژی در مدار زمین از شمال به جنوب در بین الطلوعین است؛ زیرا در این زمان حجم عظیمی از انرژی و مغناطیس روانه زمین می شود. البته این خط عمودی با حرکت زمین به دور خویش هماره جابه جا می شود؛ به این معنا که در مدت چهار و پنج دقیقه این خط عمودی انرژی از شمال به جنوب که همانند کمربندی آن را احاطه کرده است، در حالی گردش است؛ زیرا گردش خورشید همان طوری که موجب می شود تا در منطقه ای صبح تحقق یابد، در منطقه دیگر، شب فرا رسد. این گونه است که این خط عمودی در دو جهت متضاد دیده می شود. البته باید توجه داشت که خط عمودی که زمان طلوع خورشید یعنی در همان اوقات بین الطلوعین است، دارای انرژی و مغناطیس قوی تر از هنگامه غروب آن است. بنابراین، تاکید بر زمان بین الطلوعین به عنوان «سِحر سَحَر» از آن روست که این زمان در طلوع شبانه روز قوی ترین تاثیر را بر زمین و جانداران آن دارد.
براساس آموزه های وحیانی قرآن، اصولا در زمان طلوع و غروب خورشید، انرژی و قدرتی بس مضاعف است که می بایست آن را درک کرد و از آن بهره مند شد: فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى؛ پس بر آنچه مىگويند شكيبا باش، و پيش از بر آمدن آفتاب و قبل از غروب آن، با ستايش پروردگارت او را تسبيح گوى، و برخى از ساعات شب و حوالى روز را به نيايش پرداز، باشد كه خشنود گردى.(طه، آیه 130)
همچنین خدا در جایی دیگر نیز میفرماید: فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ؛ و بر آنچه مىگويند صبر كن، و پيش از برآمدن آفتاب و پيش از غروب، به ستايش پروردگارت تسبيح گوى.(ق، آیه 39)
همچنین خداوند میفرماید: وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِکَ وَ سَبِّح بِحَمْدِ رَبِّکَ بِالعَشیّ وَ الإِبکار؛ پس صبر كن كه وعده خدا حقّ است و براى گناهت آمرزش بخواه و ستایشگر پروردگارت در شامگاهان و بامدادان باش.(غافر، آیه 55) در تفسیر آمده که مقصود از «الإبکار» بین الطلوعین است.
زمان بین الطلوعین به ویژه برای نماز و خواندن قرآن توصیه و سفارش الهی است؛ زیرا زمانی است که همه چیز در آن لحظات مشهود است. خداوند میفرماید: أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً؛ نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريكى شب برپادار، و نيز نماز صبح را، زيرا نماز صبح همواره مقرون با حضور فرشتگان است. (اسراء، آیات 78)
علامه طباطبایی در این باره میفرماید: «دلوک الشمس» به معنای زوال آفتاب و ظهر است، «غسق اللیل» به معنای نیمه شب است و «قرآن الفجر» اشاره به نماز صبح است. لذا، این آیه شریفه از اول ظهر تا نصف شب را شامل مىشود، و نمازهاى واجب یومیه که در این قسمت از شبانه روز باید خوانده شود چهار نماز است، ظهر و عصر و مغرب و عشاء؛ و با انضمام نماز صبح که جمله: «و قُرْآنَ الْفَجْرِ» دلالت بر آن دارد نمازهاى پنجگانه یومیه کامل مىشود.(ترجمه المیزان، ج 13، ص 241)
بنابراین، بهره مندی از سحر سحر به شکل مثبت می تواند با بیداری انجام شود. در این زمان است که می توان به عروج نفس توجه داشت و به ملکوت اعلی راه یافت؛ زیرا سیر و اسراء شبانه با وحدت وجودی در شب رخ می دهد که در هیچ زمانی دیگر شدنی نیست. از همین روست که معراج و اسراء پیامبر(ص) در این زمانه است.(اسراء، آیه 1) هنگامه شب به ویژه سحرگاهان، انسان به مقام «تسبیح» می رسد و از هر گونه آلودگی و عیب و نقص پالایش می شود و نفس انسانی در سلامت کامل رهایی می تواند به عروج و معراج برود و ملکوت اعلی را دریابد و با مقام قدس الهی در عرش الهی پیوند بخورد.(همان)
مسحوران الهی سحرگاهان
از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مسحوران سحرگاهان را می توان به دو دسته اصلی متهجدین و غافلین تقسیم کرد. متهجدین کسانی هستند که با حضور در پیشگاه خدای سبحان، از وحدت وجودی برخوردار می شوند که آنان را با ملکوت اعلی پیوند می دهد و از هر گونه باطلی پاک می گرداند: وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا كَانَ زَهُوقًا وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ؛ و پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو به منزله نافله اى باشد، اميد كه پروردگارت تو را به مقامى محمود و ستوده برساند ؛ و بگو پروردگارا مرا در هر كارى به طرز درست داخل كن و به طرز درست خارج ساز و از جانب خود براى من تسلطى يارى بخش قرار ده ؛ و بگو حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است.(اسراء، آیات 79 تا 81)
از نظر قرآن، هر چند که شب و روز همه آیات الهی است و مشرق ومغرب همه برای خدا است(مزمل، آیه 9)، ولی زمان شب به ویژه هنگام سحر زمانی سِحر انگیز است که مسحوران را به شگفتی ها می کشاند؛ از همین روست که به پیامبرش می فرماید: يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا ؛ اى جامه به خويشتن فرو پيچيده به پا خيز شب را مگر اندكى نيمى از شب يا اندكى از آن را بكاه يا بر آن نصف بيفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان. در حقيقت ما به زودى بر تو گفتارى گرانبار القا مى كنيم. قطعا برخاستن شب رنجش بيشتر و گفتار در آن هنگام راستينتر است.(مزمل، آیات 1 تا 6)
از این آیات به دست می آید که کسب علوم ومعارفی بلند در گرو و رهن شب زنده داری و تهجد شبانه است که «قول ثقیل» و دریافت معارف بلند را به همراه دارد.
از همین روست که امام حسن عسکری در بیان اسب رهوار شب می فرماید: اِنَّ الوُصُولَ اِلَي اللهِ عَزَّوَجَلَّ سَفَرٌ لا يُدرَكُ اِلّا بِامتطاءِ اللَّيلِ ؛ وصال به خداوند عزوجل سفری است که جز با مرکب راهوار شب زنده داری به دست نمی آید.( بحارالانوار، ج 78، ص379)
از نظر قرآن، مسحوران به سحر الهی سحرگاهان، با نماز شب و استغفار، خود را به مقام احسان میرسانند.(ذاریات، ایات 16 تا 18)
.امام باقر (ع) این ساعات را ساعتی از ساعات بهشت دانسته و در بخشی از مناظره خود با اسقف اعظم مسیحی در خصوص زمان بین الطلوعین این گونه فرمود: آن ساعت از ساعات بهشت است، لذا در آن ساعت بیماران به هوش میآیند و دردها ساکن میشوند و کسی که شب را نخوابیده در این ساعت به خواب میرود و خداوند این ساعت را در دنیا موجب علاقه کسانی که به آخرت رغبت دارند گردانیده و از برای عمل کنندگان آخرت دلیلی واضح ساخته و برای منکرین آخرت حجتی گردانیده است.
در روایت آمده است: اسقف گفت: سؤالی دیگر میپرسم. به من خبر بده از ساعتی که نه از شب است نه از روز؟! امام باقر(ع) فرمود: آن همان ساعت بین طلوع فجر تا طلوع خورشید است که در این ساعت گرفتاران آرامش مییابند. مَا بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْس.
اسقف نصرانى گفت: اگر نه از ساعتهاى شب است و نه از ساعتهاى روز پس از چه ساعتى است؟امام باقر علیه السلام فرمود: از ساعتهاى بهشت است، و در آن ساعت است که بیماران ما بهبودى یابند؛ مِنْ سَاعَاتِ الْجَنَّةِ وَ فِیهَا تُفِیقُ مَرْضَانَا.( الکافى، ج8، ص123)
مسحوران شیطانی سحرگاهان برای غافلان
همان طوری که سحر سحرگاهان مومنان را به معراج و اسراء و ملکوت اعلی می برد و آنان از ساعتی از ساعت بهشت بهره مند می شوند، غافلان در دام شیطان و سحر او گرفتار می شوند.
بر اساس آموزه های وحیانی اسلام همان طوری که در بین الطلوعین و سحرگاهان لشکر فرشتگان در آمد و شد هستند، لشکر شیطان و ابلیس نیز بسیج میشوند؛ زیرا آنان نیز میخواهند بندگان را از فرصت استثنایی در شبانه روز دور نگه دارند. در بعضى از روایات از آن به یکى از دو زمان غفلت تعبیر شده، چنان که امام باقر(ع) مى فرماید: «ابلیس ملعون لشکریان خویش را در دو وقت: هنگام طلوع خورشید و غروب آن، پراکنده مى سازد، چراکه این دو زمان، دو زمان غفلت است».( کافى، ج 2، ص 522، حدیث 2)
مسحوران از غافلان در سحرگاهان در دام ابلیس و شیاطین گرفتار می شوند. در این زمان به سبب انرژی و مغناطیس بسیاری که از سوی آسمان های مادی و معنوی به سوی زمین روانه است، کسانی که در خواب غفلت به سر می برند، در معرض خطر مرگ قرار می گیرند؛ زیرا از نظر علم تجربی امروزین دانسته شده که بیشترین تعداد سکته، مربوط به اول صبح است!؛ چرا که فردی شام می خورد، حدود 8 ساعت بعد (یعنی نزدیک اذان صبح) شیرابه غذا از معده وارد رودهها شده و چربی زیادی جذب خون میشود. به این ترتیب ویسکوزیته (چسبندگی) و غلظت خون بالا میرود. از آن جایی که اول صبح سردترین موقع روز است. بدن در خواب بوده و ضربان قلب و فشار خون در پایینترین حدّ خود است. پاها که دورترین نقطه به قلب هستند، با قلب در یک سطح افقی قرار دارند. پاها که سردترین نقطه بدن هستند، اغلب از پتو بیرون بوده و سردتر میشوند. به همه اینها، افزایش چربی و غلظت خون را هم بیفزایید تا پازل لخته شدن خون در انتهای پاها تکمیل گردد.
چنین فردی، وقتی صبح برای نماز یا دستشویی بیدار میشود، چندتا پله را بالا میرود یا برای خرید نان تا سرکوچه میرود؛ بدنش گرم شده و ضربان قلب بالا میرود، فشار خون بیشتر شده و لخته از پاها کنده شده و وارد جریان خون میگردد. وقتی فرد حرکت میکند لخته وارد مغزش شده و رگی را مسدود میکند. بدنبال آن فرد سکته مغزی میکند!
باید توجه داشت اگر لخته وارد کبد شود، کبد می تواند خود را بازیابی کند! اگر لخته وارد کلیه شود، کلیه بعدی هنو ز کار می کند و شما به زودی متوجه اختلال کلیه نمی شوید. اگر لخته در پاها بماند، واریس ایجاد می کند. اگر لخته وارد قلب یا مغز شود، سکته خواهید کرد.
طی تحقیق و پژوهش میدانی وتجربی محققان دانشگاه هاروارد آمریکا ، فرازو نشیب های بدن در یک دوره ۲۴ ساعته ناشی از نوسانات هورمون ها ، دمای بدن و فشارخون است که حالت روحی و سطح انرژی را در افراد تنظیم می کند. از این رو تحولات مختلف بدن بر اساس یک نظم واقعی و ساعت درونی ، روخدادهای جسمی مختلفی را برای انسان رقم می زند. خطرناکترین زمان برای حمله قلبی و برای تمام حالات اضطرابی قلبی و عروقی، شامل ایست ناگهانی قلب، پارگی یا اتّساع و گشادگی آئورت، انسداد و بسته شدن جریان خون ریوی و سکته، هنگامه صبح و در طول آخرین مرحله خواب شبانه است.
پس باید گفت کسی که در سحرگاهان بیدار است با چنین خطری مواجه نخواهد شد واز مرگ و سکته ها درامان می ماند.
در روايات متعددى خواب بين الطلوعين مذمت شده است.اين خواب موجب فقر و پريشانى دانسته شده است. امام صادق(ع) فرمود: خواب صبحگاهان شوم است. رزق را دور و رنگ چهره را زرد و زشت مىكند و اين خواب شومى است. (بحارالانوار، ج 86، ص 129) در روایتی از امام باقر(ع) درمورد پرهیز از خواب صبحگاهی و ترغیب به بیداری در این ساعت آمده است: خواب صبح ،شوم و نامیمون است، روزی را دور میسازد، رنگ صورت را زرد و متغیر میکند، خداوند متعال، رزق را بین الطلوعین تقسیم میکند، از خواب در این زمان بپرهیزید و بدانید که من و سلوی (دو غذای لذیذی که برای بنی اسرائیل نازل میشد) در این ساعت برایشان فرود میآمد. (تهنیب، ج 2، ص 139)
هم چنین از جمله آثار منفی خوابیدن در بین الطلوعین میتوان به فقر و بدبختی و نداری اشاره کرد. در روایت است: مَا عَجَّتِ الْأَرْضُ إِلَى رَبِّهَا عَزَّ وَ جَلَّ کَعَجِیجِهَا مِنْ ثَلَاثٍ مِنْ دَمٍ حَرَامٍ یُسْفَکُ عَلَیْهَا أَوِ اغْتِسَالٍ مِنْ زِنًى أَوِ النَّوْمِ عَلَیْهَا قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ؛ زمین به سوی پروردگارش، فریادی مانند این سه فریاد (از بعد شدت) بر نمیآورد: فریاد از خونی که به ناحق بر روی او میریزد، آب غسلی که با عمل زنا ریخته میشود، خوابی که پیش از طلوع خورشید باشد. (من لایحضره الفقیه؛ ج4، ص20) امیرمومنان علی(ع) نیز میفرماید: أَنَّ النَّوْمَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ صَلَاةِ الْعِشَاءِ یُورِثُ الْفَقْرَ وَ شَتَاتَ الْأَمْرِ؛ خواب پیش از طلوع خورشید و نیز خواب قبل از نماز عشاء، باعث فقر و پریشانی امور میشود.(مستدركالوسائل، ج 5، ص 110)
2بر اساس آنچه بیان شد به خوبی معلوم میشود که خوابیدن در هنگام بین الطلوعین موجب جلب بلا و مصیبت است؛ زیرا اگر بیداری موجب رهایی و دفع و رفع بلاست، خواب عامل جذب آن خواهد بود.
بر اساس روایتی که از امیرمومنان (ع) وارد شده کسی که در این ساعات میخوابد گرفتار کوردلی میشود و معرفت الهی از دل او میرود. (دعوات راوندى، صفحه 81، حدیث 204 و بحارالانوار، جلد 83، صفحه 282، حدیث 45 با اندکى تفاوت)
امام صادق(ع) نسبت به زیادی خواب هشدار می دهد و در حکمتی محکم و استوار می فرماید: أربَعَةٌ القَليلُ مِنها كَثيرٌ : النّارُ القَليلُ مِنها كَثيرٌ ، و النَّومُ القَليلُ مِنهُ كَثيرٌ ، و المَرَضُ القَليلُ مِنهُ كَثيرٌ ، و العَداوَةُ القَليلُ مِنها كَثيرٌ؛ چهار چيز است كه اندك آنها هم بسيار است : آتش، اندكش بسيار است. خواب، اندكش هم بسيار است . بيمارى، اندكش هم بسيار است و دشمنى، اندكش هم بسيار است.(الخصال، ص 238 ، حدیث 84)