مناسبت ها

عاشورا، نامي براي تمام فصول

عاشورا نام شماره اي از شمارگان است. هر چند گويا، ميان نهم و دهم تفاوتي نيست و هر دو در چشم اهل حساب و كتاب با همه تفاوت يك رقمي اش، رقمي نيست كه به حساب آيد.

در دنياي عقل و عقلانيت و حساب و كتاب، اين اعداد ريز نقش و كوچك، هر قدر هم ارزش و اعتبار داشته باشند، قرب و منزلتي ندارند. اما چه شد كه اهل دل را عاشورا چنان بي تاب مي كند؟ مگر اين نهم و دهم و به زبان درست تر اين تاسوعا و عاشورا چه با خود دارند كه چنين اهل دل را مي سوزاند؟ مگر تداعي گر چه معنا و بيانگر چه مفهومي است كه چنين جان ها را به تب وتاب و جوانان را به خروش و پيران را به جوش مي آورد.

عاشورا نه نام يك شماره است و نه نام يك روز از روزهاي ماه و نه از ملك دنيا چيزي با خود دارد. عاشورا نام عشق است و از خودگذشتگي و ايثار. نام هزار جلوه و تجلي است. نام بي نهايت محبت و دوستي است. نام هزارها واژه نشكفته است. نام هزاران رمز و راز نهفته است. نام بي نهايت است. بي نهايت از همه زيبايي ها و بي نهايت همه دوست داشتني ها و خواستني ها. در يك كلمه، عاشورا نام حسين است. عاشورا ياد همه خوبي ها و دوستي هاست. شگفت آن كه عاشورا نام همه جهالت ها، زشتي ها و ناخواستني ها هم هست. عاشورا نام ظلمت و بدبختي و تيره روزي هاست. عاشورا نمايي و نمادي كامل از دو سوي خير و شر، ظلمت و نور، خوبي و زشتي است. نام صلح و جنگ، عشق و نفرت، حب و بغض است. آغاز جدايي خير و شر، ايمان و نفاق، ايمان و كفر و يادكردي از همه كمالات و همه پستي ها و پايان تكامل و بلوغ انسانيت در دو سوي خير و شر است. عاشورا نام پايان تاريخ است. آغاز قيامت عاشورا براي انسان، نه نام عددي است و نه اسم روزي از روزگارها، هر چند كه در روزي از روزهاي اين روزگار و در شمار عددي از اعداد حسابگران رخ نموده است، اما فراتر از همه، عاشورا نام حسين است و يادگار زهرا و محمد و علي(عليهم السلام).
عاشورا دل را مي سوزاند. وقتي مادرم در فجر عاشورا؛ چشم گريان مي رفت و شمع هاي امامزاده سيدكيا را مي افروخت، سوز دلش را به نمايش مي گذاشت و از عاشورا و از دو جبهه «اليس الصبح بقريب و يخرجونهم من النور الي الظلمات» در نماد سبز حسيني و سرخ يزيدي مي گفت كه با شمشير آهيخته، فجر رهايي را فرق مي شكافت و گردن مي زد. مادرم عاشورا را با عسل آغاز مي كرد تا تلخي اين روز را ما كودكان داراي روح لطيف، بتوانيم تا شبانگاهان تحمل كنيم. آخر چگونه مي شد كه خورشيد را در ظهر عاشورا گردن بزنند و اين تلخ كامي را كودكان خردسال تاب آورند.
عاشورا چيست؟ عاشورا ناله است و سوز. عاشورا خون است و خونابه. عاشورا ناله كودكان گريزان از تيغ هاي آخته ستمگران است. عاشورا ناله هاي سوزان غربت قريب ترين هاست. عاشورا يادگار كين ابليس است. عاشورا نماد بر سر نيزه كردن قرآن ناطق است. قتل و ذبح قرآن مجسم است.
اگر در روز قربان، اسماعيل به قربانگاه رفت و قربان خدا نشد در عاشورا اين ثارالله بود كه خود را براي خدا قرباني كرد. اين يعني تمام عشق و مصداق راستين خليل اللهي، چه، خليل را جز با محبوبش، دوستي و عشق بازي نيست. عاشورا يعني همه خلوص و عشق و محبت.
عاشورا مقابله همه كفر در برابر همه ايمان است. عاشورا نه يك عدد و نه يك روز بلكه همه هستي و تجلي همه خوبي ها و بدي ها و نماد حق و باطل است.
عاشورا چيست؟ عاشورا نام همه روزهايي است كه مردم بر ستم شوريدند.
كربلا كجاست؟ كربلا نام همه سرزمين هايي است كه خون آزادي خواهان راه عزت و افتخار آن را گلگون كرده است. حسين نام همه كساني است كه بر ستم يورش بردند و جز ايمان و افتخار و بندگي و سربلندي نخواستند و از يوغ بردگي گريختند و در اين راه از همه چيز خود گذشتند.
عاشورا نام همه روزها و فصولي است كه آهنگ عشق و خون در آن نواخته مي شود.
و عاشورا هزاران هزار ناگفته ها و نانوشته ها و ناخوانده ها دارد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا