اجتماعیاخلاقی - تربیتیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

سبقت در فعالیت های اجتماعی

بسم الله الرحمن الرحیم

جامعه قرآنی فراتر از عدالت عقلانی بر احسان و اکرام اخلاقی سامان می یابد؛ از این روست که هر یک از افراد جامعه نه تنها بر محور عدالت و قسط با یک دیگر تعامل سازنده دارند، بلکه در مرتبه احسان و اکرام به بخشش و ایثار از حقوق طبیعی خود اقدام می کنند و با پرهیز از استئثار و خودبرگزیدگی دیگران را مقدم می دارند و در کارهای خیر و نیک گسترده در قالب برّ و تقسیم اموال خویش با دیگران، پیشگام شده و بر یک دیگر در این امور سبقت می گیرند و بر آن هستند تا با شتاب گیری نفس گیر بتوانند گوی سبقت را از رقیبان بستانند و پیشتاز در امر خیررسانی باشند.

سرعت و سبقت در کارهای نیک اجتماعی

برخی از کارها و فعالیت های عمومی و عادی است و هر کسی به سادگی از انجام و عهده آن بر می آیند؛ چرا که رفتاری ساده و بی هزینه یا بسیار کم هزینه است؛ از جمله این کارهای اجتماعی که کم هزینه یا بسیار کم هزینه است، سبقت در سلام است؛ زیرا سلام کردن هزینه ای ندارد مگر تواضع و فروتنی؛ با آن که دستاوردهای بسیاری دنیوی و اخروی برای آن بیان شده است که افزایش انسجام اجتماعی و تعاون و همکاری از جمله آن ها است؛ اما جالب این است که کسانی را می توان یافت که نه تنها از سلام کردن و سبقت در سلام ابا دارند، بلکه به سختی حاضر به پاسخ واجب به سلام مستحب دیگران هستند؛ چرا که اگر سلام کردن مستحب است؛ ولی جواب سلام دیگران را دادن واجب شرعی است. خداوند می فرماید: وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا؛ و چون به شما درود و زنده باد گفته شد، شما به صورتى بهتر از آن درود گوييد يا دست کم همان را در پاسخ برگردانيد كه خدا همواره به هر چيزى حسابرس است. (نساء، آیه ۸۶) ریشه این نوع رفتار نابهنجار اجتماعی از سوی برخی از افراد جامعه را باید در فقدان تواضع و فروتنی و نوعی حالت تکبر باطنی و رویه استکباری در این افراد جست.

اسلام برای این رفتارهای اجتماعی را در مسیر کمالی ساماندهی کند، قوانین و مقرراتی را در قالب احکام و آداب اجتماعی وضع کرده است. از جمله درباره تعلیم و تزکیه نفس نسبت به رفتار هنجاری، در آغاز سبقت جویی در سلام کردن به دیگران را مستحب کرده و سپس سلام نه تنها جواب سلام را در همان شکل سلام داده شده، واجب کرده، بلکه هم چنین دستور داده تا به عنوان آداب اجتماعی، جواب بهتر و نیکوتری در پاسخ سلام داده شود. هم چنین در اسلام برای ساماندهی نظم اجتماعی این هنجار اجتماعی، فرمان داده شده است تا وارد به وارد شده، ایستاده به نشسته، سواره به پیاده جمع اندک به جمع انبوه، کوچک‌تر به بزرگ‌تر و خطیب به مردم پیش از خطبه سلام کرده و بر دیگران پیش دستی کنند.( العروة الوثقی، یزدی، ج۳، ص۲۶.)

در آداب سلام آمده است نیکوتر شدن پاسخ با گفتن «علیکم السّلام و رحمة اللَّه و برکاته» در پاسخ به «سلام علیکم» تحقق مى‌یابد.( خمینی، روح الله، تحریر الوسیلة، ج۱، ص۱۸۷.)

هم چنین بیان شده به عنوان یک امر مستحب دارای ثواب، هنگام سلام کردن افراد با یک دیگر دست دهند و مسافر را حتی در آغوش گیرند.( حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۲، ص۷۳.)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، شتاب گیری در کارهای خیر و نیک به ویژه اجتماعی به نیت تقرب الی الله امری بسیار پسندیده و نیک است؛ زیرا این کارها موجب آمرزش انسان می شود.(آل عمران، آیه 133) این شتاب گیری باید به گونه ای باشد که افراد برای انجام کارهای نیک و خیر با یک دیگر سبقت جسته و پیش دستی کرده و پیشگام باشند: فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ(بقره، آیه 148؛ مائده، آیه 48) بلکه باید در راستای شتاب گیری و پیشگام همانند اسب های مسابقه بتازند به گونه ای که نفس هایشان به شمار افتد: وَفِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ؛ در راستا به دست آوردن آن مسابقه کنندگان در مسابقه نفس گیر باید به نفس نفس بیافتند. (مطففین، آیه 26)

از نظر قرآن، انسان ها باید در کارهای خیر به ابداع و نوآوری و ابتکار عمل دست بزنند و در این امور سنت آفرین باشند تا نه تنها به عنوان اولین ها در کاری خیر بلکه در سنتی خیر مطرح باشند تا این گونه ثواب اعمالی کسانی به او برسد که به تبع او به این سنت نیک و خیر عمل می کنند؛ چرا که این ها باقیات صالحات و آثار اعمال آنان است.(یس، آیه 12؛ مریم، آیه 76؛ کهف، آیه 46)

البته سرعت یا سبقت غیر از عجله است؛ زیرا عجله به معنای انجام عملی پیش از زمان آن است؛ مانند کندن میوه کال غیر قابل استفاده پیش از آن که برسد و قابل استفاده شود. این که گفته شده در نماز عجله کنید؛ یعنی پیش از آن که وقت نماز برسد بروید مقدمات آن را انجام دهید تا هنگامه نماز جماعت در صف باشید و از فیض نماز جماعت اول وقت محروم نشوید.

به هر حال، عجله، سرعت و سبقت در کارهای خیر و نیک خوب است و انسان باید برای انجام کارهای خیر تلاش کند و جزو نه تنها اولین ها بلکه پیشگامان در عرصه و حوزه کارهای خیر و نیک باشد و به عنوان سابقون مطرح شود(توبه، آیه 100)؛ زیرا سابقون در کارهای خیر، از نظر منزلت و مکانت و مقام به خداوند نزدیک هستند: وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ؛ أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ؛ و سبقت‏گيرندگان پیشتاز و پیشگام، آنان همان مقربان هستند.(واقعه، آیات 10 و ۱۱)

البته در هر گروه اجتماعی به ویژه در دوران های نزدیک به قیامت مانند دوران آخر زمانی که ما در آن زندگی می کنیم، چنین افرادی بسیار اندک هستند.(واقعه، آیه 14) شاید دلیل آن این باشد که سنت های نیک به وسیله پیشینان سامان یافته و دیگر سنت سازی کارهای خیر از نظر کمیت اندک است؛ یا آن که مردم کم تر به سنت سازی کارهای خیر و پیشگامی در آن اقدام می کنند و بیش ترین توجه به انجام فعالیت های عادی و یا شتاب گیری در امور است نه سبقت جویی و ابتکار و ابداع و مانند آن ها.

هم چنین برخی از مردم به جای آن که در کارهای خیر و نیک سرعت بگیرند، در کارهای کفر آمیز، شرور و بدی ها، تجاوزات و گناهان پیشگام هستند : يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ(مائده، آیات 41 و 52 و 62؛ آل عمران، آیه 176) و نیز می فرماید: وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ؛ و بسيارى از آنان را مى ‏بينى كه در گناه و تعدى و حرامخوارى خود شتاب مى كنند واقعا چه اعمال بدى انجام مى‏ دادند. (مائده، آیه ۶۲) این افراد حتی بر آن هستند تا در کفر و زشتکاری خویش پیشگام باشند و بر همگان حتی بر خدا سبقت بگیرند.(انفال، آیه 59؛ عنکبوت، آیه 39)

این آیات بیانگر آن است که نفس سرعت و سبقت خیر و خوب و امری ارزشی نیست؛ بلکه بسته به متعلق آن است که امری ارزشی یا ضد ارزشی می شود؛ پس سرعت و سبقت به کارهای نیک پسندیده و امری ارزشی است؛ در حالی که سرعت و سبقت در کفر و کارهای زشت ضدارزشی است.

انسان به اختیار خودش می تواند در هر کاری خوبی و بدی شتاب گیرد و پیش تازد.(مدثر، آیات 36 و 37) ولی توصیه و سفارش خدا این است که در کارهای خیری(بقره، آیه 148؛ مائده، آیه 48) چون اسلام(انعام، آیات 14 و 162 و 163)، ایمان(اعراف، آیه 143؛ شعراء، آیه 51؛ زخرف، آیه 81)، جهاد در راه خدا(انفال، آیات 74 و 75)، کمک به دیگران، توبه و استغفار(واقعه، آیات 10 و 11)، احسان و اکرام(حدید، آیه 10؛ انسان، آیات 5 تا 8) و مانند آن جزو اولین ها و پیشگامان باشیم؛ نه در کفر(بقره، ایات 40 و 41) و فسق و فجور و ظلم و ستم و گناه (مائده، آیه 62) و تجاوزگری(همان)، لواط و هم جنس گرای جنسی(اعراف، آیه 80) و دوستی با دشمنان از اهل کتاب.(مائده، آیه 52)

سنت و سیره انسان های برگزیده ، صالح و مومن این است که آنان هماره در کارهای خیر شتابگیر و پیشگام هستند.(مومنون، آیه 58 و 61؛ فاطر، آیه 32)

امام حسین(ع) در تشویق مردم به تنافس در مکارم اخلاقی و پیشتازی و شتاب ورزی در غنیمت گرفتن با کارهای خیر می فرماید: أیُّهَا النّاسُ! نافِسو فِی المَکارِمِ وَ سارِعوا فِی المَغانِمِ؛ ای مردم!در انجام کارهای نیک بر یکدیگر سبقت بگیرید و در سود بردن از پاداشهای اخروی شتاب به خرج دهید.(کشف الغمّه، ج2، ص29)

چنان که گفته شد، عجله انجام عملی پیش از زمان انجام آن است که در برخی از کارهای عجله کار شیطان نیست، بلکه عمل ایمانی است؛ اما در برخی از کارهای عجله کار شیطان است؛ مانند درخواست چیزی پیش از زمان آن که مناسب برای شخص نیست. به هر حال، در کارهای خیر باید شتاب کرد و عجله ورزید به شرطی که به اصل کار ضرری نرساند؛ از همین روست که پیامبر(ص) نیز عجله در قرائت آیات می کرد که این عمل از روی علاقه شدید ایشان به مردم و حل مشکلات آنان بوده است. خداوند می فرماید: وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ ؛ در قرائت قرآن بر مردم پیش از آن که وحی آن نیامده و حکم به قرائت نداده عجله مکن!(طه، آیه 114) رسول خدا صلی الله علیه و اله درباره عجله در کارهای نیک و خیر می فرمایند: «ان الله یحب من الخیر ما یعجل، خداوند کار نیکی رادوست دارد که با سرعت انجام شود. » (اصول کافی، ج 2، ص 142)

خداوند هم چنین می فرماید: وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى؛ و خدا را در روزهايى معين ياد كنيد. پس هر كس عجله و شتاب كند و اعمال را در دو روز انجام دهد، گناهى بر او نيست و هر كه تاخير كند و اعمال را در سه روز انجام دهد، گناهى بر او نيست. اين اختيار براى كسى است كه تقوای الهی پیشه کرده و نخواهد خلاف شریعت عمل کند.(بقره، آیه 230)

امام صادق علیه السلام نیز می فرماید: من همّ بخیر فلیعجله و لا یؤخره، کسی که تصمیم به کار نیکی می گیرد، باید در آن شتاب کند و تاخیرنیندازد. » (اصول کافی، ج 2، ص 142.)

امیر مؤمنان علی علیه السلام پیشتازی در راستای سبقت بر دیگران در کارهای خیر یک شیوه نیک دانسته و می فرماید: «بادروا بعمل الخیر قبل ان تشغلوا عنه بغیره، در انجام کارهای نیک سرعت کنید، پیش از آن که چیزی شما را به خودمشغول سازد و از آن باز دارد» (میزان الحکمة، ج 1، حدیث 5381.)

امام صادق(ع) در تعلیل شتاب ورزی در کارهای خیر به شیطنت شیطان اشاره کرده و می فرماید: «اذا هم احدکم بخیر او صلة فان عن یمینه و شماله شیطانین فلیبادر لا یکفاه عن ذلک، هنگامی که کسی از شما تصمیم بر انجام کار خیر یا بخشیدن چیزی به کسی گرفت، باید مواظب باشد که در طرف راست و چپ او دو شیطان هستند؛ بنابراین باید به سرعت اقدام کند، مبادا آن دو شیطان با وسوسه های خود او را از این کار باز دارند» .( غرر الحکم، حدیث 7489)

امام باقر علیه السلام نیز می فرمایند: «من همّ بشیء من الخیر فلیعجله فان کل شیء فیه تاخیر فان للشیطان فیه نظرة، کسی که تصمیم بر کار نیکی می گیرد، باید شتاب کند؛ زیرا هرچیزی که در آن تاخیر باشد، شیطان در آن نظر دارد و با وسوسه های خود، تصمیم انسان را تضعیف می کند. »

اصولا سرعت و سبقت سنت اهل کرامت است. امیر مؤمنان علی علیه السلام در این باره می فرمایند: «لیس من عادة الکرام تاخیر الانعام، تاخیر دربخشش از عادت کریمان نیست»( غرر الحکم، حدیث 10364.)

سبقت در معاشرت و زیارت اجتماعی

از جمله مهم ترین فعالیت های اجتماعی نیک که باید در آن پیشتاز و پیشگام بود، زیارت دیگران و معاشرت با دوستان و خویشان است؛ زیرا در این رفت و آمدها انسان نه تنها از جهت روانی به ایشان کمک و مساعدت می کند و روحیه آنان را تقویت و تثبیت می نماید، بلکه فرصتی برای تبادل مسایل و حل و فصل معضلات مادی و معنوی و به ویژه اقتصادی آنان است.

در آموزه های قرآنی توجه ویژه به مساله دید و بازدید و معاشرت های اجتماعی شده است. کسی که زائر است گویی از همه کس و همه چیز دل کنده و به سبب گرایش و میل باطنی قصد دیدار زیارت شونده را می کند. در باطن این واژه از باب تضمن می توان عناصری چون دل کندن از اغیار، گرایش شدید به زیارت شونده، قصد آگاهانه و عالمانه، انس و اکرام با او نهفته است.( معجم مقاييس اللّغه، ج 3، ص 36، «زور»؛ المصباح، ج 1 – 2، ص 260، «زور».)

اگر انسان به زیارت مردگان در قبرستان می رود، به این نکته توجه دارد که نوعی علاقه شدید در اوست که او را به هم نشینی و مجالست با او کشانده است. درک این معنا که او می بیند و می شنود و پاسخ می دهد و حضور او در عالم برزخ هیچ مانعی در سر راه این ارتباط نیست، او را به قبرستان می کشاند. هر چند که به ظاهر هیچ ارتباط ظاهری رخ نمی دهد، ولی فراتر از ارتباط ظاهری یک ارتباط قوی میان زیارت کننده و زیارت شونده پدید می آید. هر دو می توانند از آثار این ارتباط بهره مند شوند.

در اسلام زیارت مردگان و قبور برای مقاصد دنیوی مانند تکاثرگرایی و لهو تفاخرگرایی به دیگران عملی مذموم دانسته شده است(تکاثر، آیات 1 تا 7) چنان که ارتباط با فاسقان و کافران در قبرستان همانند زندگان ممنوع است؛ زیرا چنین حضوری تاثیر و تاثر متقابلی را به جا می گذارد و دل های مومنان را سرد و به یغما می برد و نوعی ارتباط ناسالم را تقویت می کند.(همان؛ توبه، آیه 84) در آیات قرآنی هر گونه ارتباط با گروه های اجتماعی فاسق و کافر و منافق و دید و بازدید و زیارت امری مذموم دانسته شده و از مومنان خواسته شده تا این ارتباط پس از مرگ نیز ادامه نیابد.(همان)

اما معاشرت و ارتباط با مومنان به ویژه عالمان صالح مورد تاکید و توجه است؛ زیرا چنین مجالست ها ومعاشرت ها موجب تقویت روحیه ایمان افراد و کارهای خیر می شود. کسانی که با این دسته از افراد ارتباط اجتماعی دارند، ازکارهای خیر آگاه و برای انجام آن پیشتاز و پیشگام می شوند. (کهف، آیات 60 تا 66؛ حجرات، آیات 3 تا 5) ارتباط با این افراد و معاشرت با آنان موجب می شود تا کارهای خیر و نیک را از آنان بیاموزد و با آنان در این امور پیشگام و پیشتاز شود.(همان)

در زیارت قبور این افراد نیز انسان به سبب ارتباطی که با عالم برزخ می گیرد می تواند از امدادهای غیبی آنان برخوردار شود و گام های بلند در کارهای خیر و نیک بردارد؛ زیرا این حضور قلب را از دنیا به آخرت سوق می دهد و انسان را به انجام اعمال خیر و نیک به عنوان باقیات صالحات ترغیب و تشویق می کند.

اصولا معاشرت ها و زیارت ها در اجتماع به شکل معروف و پسندیده نه تنها انسجام اجتماعی را افزایش می دهد بلکه موجب می شود تا مشکلات اجتماعی کاهش یابد و افراد با همکاری و تعاون در کارهای خیر و تقوا(مائده، آیه 2) بتوانند به هنجارسازی جامعه و حذف نابهنجاری های از جامعه بپردازند.(همان) اقدام به کارهای نیک و خیر و سبقت در آن ها، در راستای تعاون به برّ و نیکی وسیع و گسترده و فراگیر بی آن که اقشاری از افراد جامعه از آن محروم گردند و موجبات گرایش تقوایی مردم شود و مردم توانایی عمل به واجبات و ترک محرمات و بلکه عمل به مستحبات و ترک مکروهات را پیدا کنند، بسیار خوب و پسندیده است.(همان)

غبطه خوردن بر پشتازان و پیشگامان خیر

انسان نباید در کارهای خیر بگذارد دیگران بر او سرعت و سبقت گیرند؛ ولی هم چنین نباید بر سابقون اولون حسادت ورزد و غل و کینه آنان را به دل گیرد، بلکه باید به جای حسادت، غبطه بخورد و از خدا بخواهد بدون آن که از ثواب اعمال آنان بکاهد به او توفیق دهد تا خود نیز در این کارها پیشتاز و پیشگام باشد. امام علی(ع) می فرماید: أَغبَطُ النّاسِ المُسارِعُ إِلَى الخَيراتِ؛ شايسته ترين مردم كه مورد غبطه قرار گيرد كسى است كه براى انجام كار خير سبقت مى گيرد.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 105 ، ح 1873)

آن حضرت(ع) هم چنین می فرماید: مَا المَغبوطُ إِلاّ مَن كانَت هِمَّتُهُ نَفسَهُ لا يُغِبُّها عَنِ مُحاسَبَتِها وَ مُطالَبَتِها وَ مُجاهَدَتِها؛ شايسته نيست كسى مورد غبطه قرار گيرد، مگر كسى كه همتش خودش باشد در اين كه از خودش حساب كشى كند و خودش را مؤاخذه نمايد و در اصلاح خود بكوشد.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 236 ، ح 4750)

هم چنین می فرماید: إِنَّ المَغبونَ مَن غُبِنَ عُمرَهُ وَ إِنَّ المَغبوطَ مَن أَنفَذَ عُمرَهُ فى طاعَةِ رَبِّهِ؛ به درستى كه زيانكار كسى است كه عمرش را بيهوده تلف كند، و كسى كه عمر خود را در اطاعت خدا بگذراند شايسته است مورد غبطه قرار گيرد.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 160 ، ح 3061)

پیامبر(ص) می فرماید: رَأَى مُوسَى رَجُلًا عِنْدَ الْعَرْشِ فَغَبَطَهُ بِمَكَانِهِ فَسَأَلَ عَنْهُ فَقِيلَ كَانَ لَا يَحْسُدُ النَّاسَ عَلى‏ ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ‏؛

حضرت موسى عليه السلام مردى را نزد عرش ديد و به جايگاه او غبطه خورد و در مورد او سؤال كرد. به او گفته شد كه او به آنچه خداوند از فضل خود به مردم داده است حسد نمى برد.(مشکاة الانوار، ص 310 ؛ هم چنین روضة الواعظین، چاپ قدیم، ج 2 ، ص424)

امام صادق(ع) می فرماید: مَن كانَ آخِرُ يَومَيهِ خَيرُهُما فَهُوَ مَغبوطٌ؛ كسى كه امروزش بهتر از ديروزش باشد، شايسته است كه مورد غبطه قرار گيرد.(معانى الأخبار، ص 342)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا