اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنی

آثار ذکر الله و غفلت از آن

بسم الله الرحمن الرحیم

یاد و ذکر الهی به معنای خود را در محضر خدا دیدن است. بنابراین، حقیقت ذکر الهی در قلب انسان ظهور می یابد و بر زبان و دیگر اعضا تجلی می یابد. البته برخی از امور چون پیامبر(ص)، به سبب آن که مظهریت تمام از خدا دارد یا تجلیاتی تمامی از اوست هم چون قرآن و نماز، به عنوان ذکر یاد شده که مراد از آن نیز همان ذکر الله است. پس کسی که به پیامبر(ص) توجه تمام دارد، یاد خدا را در دل دارد؛ زیرا ذکر هر چیزی است که خدا را در محضر ذاکر حاضر می سازد و شکی نیست که پیامبر(ص) و نیز قرآن و نماز چنین است.

به هر حال، آن چه از ذکر الله اهمیت دارد همان حضور خدا در قلب است که در سایر اعضا خودش را بروز و ظهور می دهد. چنین ذکری آثار دارد که قرآن به آنها پرداخته است؛ البته کسی که ذکر الله نداشته باشد، گرفتار غفلت است و دل و قلبی که غافل است، از آثار ذکر الله محروم بوده و گرفتار اموری می شود که نویسنده بر اساس آموزه های وحیانی قرآن به آنها پرداخته است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

آثار ذکر الله از نظر قرآن

ذکر هر چند در لغت به معنای یادآوری و بر دل و زبان آوردن چیزی است(لسان العرب، ج 5، ص 48)، ولی حقیقت ذکر، حضور چیزی در قلب و زبان و عدم غفلت از آن است تا جایی که شخص نسبت به آن هرگز دچار نسیان و فراموشی نیز نمی شود.(التحقیق، مصطفوی، ج 3، ص 297)

از نظر قرآن، مصادیق اتم و اکملی برای ذکر الله است که همان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم(طلاق، آیات 10 و 11)، قرآن، نماز و حتی کتب آسمانی تورات و انجیل است؛ زیرا این امور چنان با حقیقت الهی آمیخته است که هرکسی به این امور توجه و اهتمام داشته باشد، خدا را در محضر خویش و قلب خود می یابد و از آن غافل نمی شود و نسیان و فراموشی به سراغش نمی آید.(نگاه کنید: مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 328)

از نظر قرآن، آثاری برای ذکر الله به ویژه ذکر قلبی و حضور الهی در قلب مومن است که برخی از مهم ترین آنها عبارتند از:

  1. اطمینان و آرامش قلبی: یکی از مهم ترین آثار ذکر الله و حضور خدا در قلب مومن، تحقق اطمینان و آرامش خاص برای مومنان ذاکر است.(رعد، آیه 28) شکی نیست که قلب مطمئن در مسیر کمالی به جایی رسیده که از مقام «راضیه مرضیه» برخوردار می شود و رضایت خالق و خلق همزمان تحقق می یابد و در سرای دنیا و آخرت به جنت افعال و صفات بلکه ذات در می آید؛ زیرا چنین قلبی خدایی و متاله شده و از صفات الهی به طور کامل بهره مند است.(فجر، آیات 27 تا 30)
  2. خشیت قلوب: از دیگر آثاری که خدا در قرآن برای ذکر الله حقیقی و حضور حق تعالی در قلب مومن بیان می کند، خشیت قلوب مومنان است.(زمر، آیه 23) خشیت به خوف و ترسی گفته می شود که از عظمت چیزی یا کسی در دل پدید می آید. این خشیت عالمانه و عاقلانه است و امری مقبول و معقول شمرده می شود. از همین روست که خدا خشیت از خود را به عالمان نسبت می دهد که وقتی عظمت جلال الهی را می یابند در برابر آن به نوعی خوف و ترس عالمانه گرفتار می شوند که از آن به خشیت یاد می شود.(فاطر، آیه 28)
  3. لیانت و نرمی قلوب: از نظر قرآن، ذکر الله موجب می شود تا قلب مومن ذاکر به لیانت و نرمی برسد و از شقاوت و سنگدلی برهد و هم چون موم نرم گردد و آثار صفات و اسماء جلال و اکرام الهی در آن به عنوان الله ظهور کند و بروز نماید.(زمر، آیه 23)
  4. جمع شدن پوست بدن: از نظر قرآن، ذکر الله از جمله قرآن خواندن و شنیدن آن چنان تاثیری شگرف در قلب مومن ذاکر دارد که نه تنها قلب او به خشیت می افتد، بلکه آثار آن در بدن و اعضا نیز نمودار می شود و پوست بدن و تن مومنان از خشیت الهی در هنگام شنیدن ذکر الله، در آغاز جمع شده و به تقشعر در آمده و در نهایت به لیانت و نرمی در می آید.(زمر، آیه 23)
  5. آبادانی و رهایی از خرابی مساجد: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ذکر الله مساجد را آباد می کند چنان که قلوب مومنان را آباد و آرام می کند و جلوی خرابی مساجد را می گیرد؛ زیرا اگر در مسجدی ذکر الله نباشد، آن مسجد رو به خرابی حقیقی می گذارد؛ چنان که با ذکر الله آبادانی حقیقی برای مساجد است.(بقره، آیه 114) البته از نظر قرآن، دل های مومنان همانند بیت الله و مساجد الهی است که با ذکر الله آباد و بدون آن به خرابی رو می آورد. پس همان طوری که می بایست با ذکر الله مسجد خارجی را آباد کرد و از خرابی رهانید، می بایست بیت الله و مسجد الهی یعنی قلب را نیز با ذکر الله آباد کرد و از خرابی رهانید.
  6. ارزشی یابی شعر و شاعران: از نظر قرآن، شعر و شاعری چیزی جز خیالات و اوهام نیست، مگر آن که با ذکر الله توسط مومنان ذاکر از خیالات و اوهام شیطانی خارج شود و به حکمت تبدیل گردد. اصولا از نظر قرآن، این ایمان و عمل صالح و ذکر فراوان شاعران مومن ذاکر است که شعر آنان را حکیمانه می سازد و به شاعران ارزش و قرب معنوی الهی می بخشد.(شعراء، آیات 224 تا 227)
  7. اجتناب از گزافه گویی شاعران: از نظر قرآن، ایمان و عمل صالح و ذکر الله شاعران مومن ذاکر است که آنان را از گزافه گویی و تاثیرات شیطانی محافظت می کند و اجازه نمی دهد تا شاعران در هر وادی سرگردان و گرفتار هیمان شوند و سخنانی بیهوده بسرایند و چیزهایی را بگویند که بدان عمل نمی کنند؛ زیرا آنان با این صفات الهی خود را از دام شیطان و غوایت او رهانیده و به کمالات در شعر و شاعری رسیده اند.(همان)
  8. استغفار از ذنوب: از دیگر آثاری که خدا در قرآن برای ذکر الله مومنان بیان کرده، استغفار کردن از ذنوب است. به این معنا که وقتی مومن ذکر الله را در قلب دارد، اگر گرفتار ذنبی شده باشد، به سوی استغفار می کشاند تا از آن ذنوب استغفار کرده و در مغفرت الهی در آید.(آل عمران، آیه 135) به نظر می رسد که بر اساس این آیه استغفار از ذنوب از فروعات و آثار ذکر الله است. البته باید توجه داشت که مراد از ذنوب گناهان نیست، بلکه ذنب به هر دنباله و پیامد عملی گفته می شود که می تواند از عمل خوب یا بد باشد؛ درست است که پیامد منفی است، ولی این بدان معنا نیست که عامل این پیامد به قطع منفی بوده باشد؛ زیرا گاه شخص عملی نیک و صالح را به قصد خیر انجام می دهد، اما پیامدی منفی بر آن بار می شود؛ چنان که حضرت موسی(ع) به قصد خیر و جداسازی وارد معرکه دعوای دو شخص می شود، و مشت او موجب مرگ یکی از دو طرف دعوا، در حالی که قصد ایشان کشتن نبوده است؛ از این روست که عمل را شیطانی می داند، در حالی عامل شیطانی نیست و قصد و نیت شیطانی نداشته است.(قصص، آیه 15) هم چنین عمل فرزند آوری از سوی حضرت نوح، نیت خوبی بوده ولی عمل خود در نیامده هر چند که عامل مومن است؛ یعنی عمل غیر صالح شد در حالی که عامل صالح است.(هود، آیه 46) از نظر قرآن، فتح مکه از سوی پیامبر(ص) پیامدهایی دارد که نسبت به برخی زیانبار است؛ بنابراین، لازم است تا پیامبر(ص) از پیامدهای زیانبار فتح در امان بماند؛ از این روست که خدا با غفران ایشان اجازه نمی دهد تا آثار و پیامدهای زیانبار فتح گریبانگیر آن حضرت شود.(فتح، آیات 1 و 2) پس باید توجه داشت که غفران ذنوب به معنای آمرزش گناهان نیست؛ بلکه به معنای ایجاد حالتی از دفاع نسبت به مغفور است تا از آثار و تبعات و پیامدهای زیانبار عمل صالح در امان بماند. بنابراین، ذکر الله از سوی مومنان ذاکر به این معنا است که خدا حالتی از غفران و مغفرت برای ذاکر ایجاد می کند تا از تبعات و پیامدهای زیانبار اعمالش در امان بماند و مشکلاتی از این جهت برایش پیش نیاید.
  9. اسوه پذیری از پیامبر(ص): از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تنها کسانی پیامبر(ص) را اسوه حسنه خویش در زندگی قرار داده و بر اساس فلسفه و سبک زندگی او عمل می کنند، که امید به خدا و روز آخرت داشته و بسیار به ذکر الله بپردازند.(احزاب، آیه 21) به سخن دیگر، هر کسی پیامبر(ص) را معصوم(ع) در تمام قول و فعل او نمی داند و تلاش نمی کند تا از پیامبر(ص) به عنوان اسوه حسنه در همه چیز از قول و فعل پیروی کند؛ زیرا باور به این که قول و فعل پیامبر(ص) قول الله و فعل الله است که هست(نجم، آیات 3 و 4؛ انفال، آیه 17) تنها برای کسانی است که امید به خدا و روز آخرت داشته و هماره خدا در همه زندگی آنان حضور داشته و ذاکر خدا به معنای حقیقی باشند.(احزاب، آیه 21)
  10. بصیرت: از نظر قرآن، دست یابی به بصیرت به ویژه در حالت فتنه گری شیاطین و تماس آنان تنها برای کسانی است که ذکر الله داشته باشند؛ زیرا گاه انسان به دلایلی گرفتار غفلت می شود و وقتی غفلت آمد، شیطان فرصتی می یابد تا تماس برقرار کرده و تاثیری بگذارد و امور را بر شخص مشتبه سازد و از مسیر درست و شناخت حق و راست دور سازد؛ اما وقتی همین شخص به ذکر الله باز می گردد و یاد خدا در قلب حاضر می شود، به بصیرتی دست می یابد که از دست داده است. البته این بصیرت تنها در قالب حالت فعلی نخواهد بود، بلکه به شکل اسمی ظهور کرده و ملکه شخص می شود. از همین روست که واژه «مبصرون» به کار رفته است. پس هر کسی ذکر الله داشته باشد، مبصر و اهل بصیرتی می شود که ملکه و شاکله شخصیتی او می شود و دیگر در دام فتنه گرفتار نمی آید.(اعراف، آیه 201)
  11. رستگاری و موفقیت: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اگر مومنان دایم ذکر یا ذکر بسیار داشته باشند که شرایط غفلت و نسیان فراهم نمی شود، در این صورت نه تنها به رستگاری ابدی می رسند(آل عمران، آیه 135؛ انفال، آیه 45؛ جمعه، آیه 10)، بلکه در همین دنیا در کارهای خویش نیز به توفیق الهی موفقیت را به دست می آورند. پس اگر گرفتار جنگی هستند در جنگ پیروز می شوند و شکست نمی خورند.(انفال، آیه 45؛ مجمع البیان، ج 3 و 4، ص 842)
  12. خیریابی: از نظر قرآن، اگر کسی در زندگی دنبال خیر است و بخواهد خیر دنیا و آخرت را داشته باشد، باید ذکر الله حقیقی را در خود ایجاد کند و ذاکر حقیقی خدا باشد. سعی انسان در این که بخواهد ذاکر الهی باشد، خود موجب می شود تا حتی در معاملات و خرید و فروش نیز به خیر برسد.(جمعه، آیه 9) باید توجه داشته باشد، خیر همان چیز نیک برتر و بهتر است که هیچ ضرر و زیانی در آن نیست و به یک معنا سود خالص مادی و معنوی است. از همین روست که خدا آخرت را نسبت به دنیا خیر محض می داند.(اعلی، آیه 17؛ شوری، آیه 36؛ قصص، آیه 60) پس هر کسی دنبال منافع کامل و خیر تمام است، می بایست ذکر الله را داشته باشد و برای آن سعی و تلاش کند.(جمعه، آیه 9)
  13. قول نیک همراه عمل نیک: بسیاری از مردم در قول پیشگام بوده و نیکوترین سخنان را بر زبان می رانند، اما در مقام عمل لنگ می زنند و یا اصلا عملی ندارند. اینان همان زنبوران بی عسل هستند که شهد شیرینی از آنان خارج نمی شود و تنها سخن شیرین و شیوا دارند. از نظر قرآن، کسی که ذکر الله داشته و اهل ایمان باشند، قول و فعل آنان مطابق است و تنها به سخن گویی نمی پردازند و هم چون شاعران شیطانی بیهوده گو و بی عمل نیستند، بلکه اهل قول و عمل صالح هستند و گفتار آنان با رفتار آنان همراه است. در حقیقت گفتار نیک و پندار نیک و کردار نیک را می بایست در این افراد مومن ذاکر جست نه در دیگران.(شعراء، آیات 224 تا 247)
  14. حلیت جانداران: از نظر قرآن اگر بخواهیم جانداری را حلال کرده و گوشت آن را طیب کرده و از آن بهره گیریم، می بایست ذکر الله را در قلب و زبان جاری کنیم و با نام خدا حیوان را ذبح و نحر کنیم.(مائده، آیات 3 و 4؛ انعام، آیات 118 تا 138؛ حج، آیه 36) از نظر قرآن در شکاری با سگهای تعلیم دیده نیز می بایست هنگام رهاسازی سگ برای شکار ذکر الله را بر زبان جاری سازیم تا شکار حلال شود.(مائده، آیه 4)
  15. حیات بخشی و روشنی بخشی قلوب: از نظر قرآن، یاد خدا و ذکر الله قلب را آباد کرده بلکه حتی آن را حیات واقعی و حقیقی می بخشد و دل ها را به خشوع می کشاند؛ چنان که زمین مرده با آب باران زنده می شود و حیات و جان می گیرد.(حدید، آیات 16 و 17) پس از نظر قرآن همان طوری که زمین مرده با آب باران زنده شده و جان و حیات می گیرد، دلهای مرده نیز با ذکر الله حیات می گیرد.
  16. خشوع قلب: از نظر قرآن، خشوع قلب و پذیرش خدا در دل جز به ذکر الله تحقق نمی یابد؛ پس اگر خشوعی برای قلب در برابر خدا است، تحت تاثیر ذکر الله است.(همان)
  17. وجل قلب: وجل حالتی برای قلب است که ترس و خوفی نهان داشته باشد و آن را پنهان کرده و به هیچ وجه اجازه آشکاری ندارد. این در حالی است که قلب می تپد و گرفتار «وجس» است؛ اما شخص سعی می کند به هر شکلی شده آن را نهان سازد؛ چنان که قلب حضرت ابراهیم(ع) در هنگام مشاهده فرشتگان عذاب قوم لوط این گونه شد. از نظر قرآن، چنین حالتی برای قلب زمانی نسبت به خدا ایجاد می شود که شخص ذکر الله داشته باشد.(انفال، آیه 2) البته از نظر قرآن، مخبتین از مومنان این گونه هستند که قلوب آنان گرفتار وجل است.(حج، آیات 34 و 35) مخبت به کسی گفته می شود که آتش شهوات و هواهای نفسانی خویش را به عقلانیت و ذکر الله خاموش کرده باشد؛ زیرا واژه «خبت» به معنای رو به خاموشی است؛ البته از آن جایی که هواهای نفسانی حتی در دل مومنان به طور کامل خاموش نمی شود، بلکه دفن و دسیسه می شود، واژه خبت به کار رفته است تا بیان شود که هماره اموری چون عقل و فطرت و شهوت و غضب به عنوان بخشی از ساختار نفس انسانی باقی و برقرار است؛ زیرا این ها سنت های الهی در تکوین است که تبدیل و تحویل در آن را نمی یابد، بلکه تنها تغییر می کند و دفن و دسیسه می شود.(شمس، آیات 7 تا 10؛ روم، آیه 30؛ رعد، آیه 11)
  18. تزکیه : تزکیه نفس از سوی خدا انجام می شود(نور، آیه 21)؛ اما انسان شرایطی را ایجاد می کند که تصرفات تکوینی در قالب تزکیه و تعلیم از سوی خدا و مظاهر اتم و اکملش از پیامبر و معصومان(ع) انجام شود(بقره، آیات 129 و 151 و 282) پس کاری که انسان انجام می دهد، شرایط تزکیه است و اگر تزکیه به انسان نسبت داده می شود، از جهت ایجاد مقدمات و فراهم آوری شرایط برای تزکیه ربوبی الهی است. از نظر قرآن، کسانی که اهل ذکر الله و به یاد ربوبیت خدایی باشند، در شرایط تزکیه قرار می گیرند و خدا و مظاهر اتم و اکملش در آنان تصرفات ربوبی کرده و در مقام ربوبیت وپرردگاری آنان را رشد و نمو می دهند تا به کمالات بایسته و شایسته برسند که همان متاله و خدایی شدن است.(اعلی، آیات 14 و 15؛ نور، آیه 21؛ بقره، آیه 129)
  19. رحمت رحیمی الهی: ذکر فراوان خدا از سوی مومنان و حضور در محضر خدا و حضور خدا در قلب مومن موجب می شود تا رحمت الهی نصیب ذاکر شود و خدا به او از رحمت رحیمی خاص بنگرد که فراتر از رحمت رحمانی است.(احزاب، آیات 41 و 43)
  20. خروج از ظلمات به سوی نور: ذکر الله موجب می شود تا مومنان از ظلمات و تاریکی های نفسانی به نور در آیند و از نور قرآن و نور پیامبر(ص) و نور صفات الهی بهره مند شوند؛ زیرا خدا به آنان توجه خاص داشته و خدا و فرشتگانش بر آنان صلوات می فرستند.(احزاب، آیات 41 و 43)
  21. رعایت حلال و حرام و احکام الهی: از نظر قرآن، رعایت حلال و حرام و احکام الهی زمانی است که انسان هماره ذکر الله را داشته و از آن غفلت نداشته باشد؛ زیرا کسی که ذکر الله را دارد، حضور خدا را در قلب خویش دارد و بر آن است تا خود را بر اساس فلسفه و سبکی بسازد که خدا خواسته است.(عنکبوت، آیه 45)
  22. صلوات خاص خدا و فرشتگان: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ذکر الله موجب می شود تا خدا و فرشتگانش به ذاکر الهی صلوات بفرست که صوالت الهی و فرشتگان به معنای بهره مندی ایشان از رحمت و مغفرتی خاص است. از پیامدهای این صلوات همان خروج از ظلمات به نور است؛ پس ذکر الله بی واسطه موجب می شود تا صلوات الهی و فرشتگان به شخص برسد و صلوات الهی نیز موجب خروج از ظلمات به نور می شود.(احزاب، آیات 41 و 43)
  23. صلوات بر محمد(ص) : از نظر آموزه های اسلامی، ذکر الله موجب می شود تا شخص بر محمد مصطفی و اهل بیت(ع) صلوات بفرست(اعلی، آیات 14 و 15)؛ زیرا امام رضا(ع) می فرماید: هر گاه بنده اسم رب خود را یاد کرد، بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد.(تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 555، حدیث 18)
  24. نماز : از نظر قرآن، ارتباط تنگاتنگی میان ذکر الله و ذکر پروردگار با نماز است؛ زیرا از نظر قرآن، کسی که ذکر الله دارد، نماز می گزارد.(اعلی، آیات 14 و 15)
  25. ذکر خدا نسبت به ذاکر: از نظر قرآن، کسی که ذکر الله داشته باشد، خدا نیز یاد او کرده و ذکر او را می کند؛ پس کسی که در قلب و زبانش یاد خدا است؛ خدا او را یاد کرده و عنایت خاص به او خواهد داشت که برخورداری از انواع رحمت های عام و خاص و صلوات از جمله آنها است.(بقره، آیه 152)
  26. غفلت زدایی: از نظر قرآن ذکر در برابر غفلت است؛ پس کسی که ذاکر است از غفلت رها می شود. بنابراین، آثار غفلت از دل او بیرون خواهد رفت که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.(اعراف، آیه 205)
  27. قداست و حرمت: ذکر الله و یاد خدا اساس حرمت و قداست برای اماکن و حتی اشخاص است. از نظر مکان هایی قداست و حرمت می یابد که ذکر الله در آن باشد(حج، آیه 40)، چنان که بیت دل زمانی قداست و حرمت می یابد که ذکر الله در آن باشد  و از غفلت رها شده باشد.
  28. مغفرت: درباره مغفرت به تفصیل سخن مطالبی بیان شده است که مغفرت الهی در هنگام ذکر نسبت به ذنوب چگونه است؛ از نظر قرآن کسی که ذکر الله دارد، خدا برایش شرایط مغفرت را فراهم می آورد(احزاب، آیه 35) که آثار مغفرت نیز در آیات قرآنی به تفصیل بیان شده است.
  29. مانع از فحشاء: از نظر قرآن، ذکر الله بازدارنده و ناهی از فحشاء است و کسی دنبال کاری زشت آشکار نمی رود و از راه حق و هدایت خارج نمی شود.(عنکبوت، آیه 45)
  30. مانع از منکر: بر اساس آیات قرآنی ، ذکر الله هم چنین موجب می شود تا انسان ذاکر دنبال منکر و ناشناخته ها و زشتی ها نمی رود و دنبال معروف می رود و به پسندیده های گرایش دارد.(همان)
  31. عظمت و رفعت: عظمت و رفعت خانه های الهی دل به ذکر الله است؛ پس اگر خانه و دلی رفعت و عظمت می یابد و یا قداست و حرمتی به دست می آورد و از جایگاه ارزشی بلند و رفیعی برخوردار می شود، در سایه استمرار ذکر الله در آن خانه ها و دلها است.(نور، آیه 36؛ المیزان، ج 15، ص 136)
  32. نورانیت: ذکر الله به ویژه در شامگاهان و بامدادن موجب می شود تا نورانیت در خانه های ذاکران ایجاد شود؛ یعنی این نورانیت از دلهای آنان حتی به محیط پیرامونی برسد و خانه های آنان نورانیت یابد.(نور، آیات 35 و 36)
  33. نفرت و تبری از مشرکان: از نظر قرآن، ذکر الله موجب تولی انسان به خدا و اولیای او و تبری و نفرت نسبت به کافران و مشرکان می شود(اسراء، آیه 46؛ زمر، آیه 45)؛ زیرا توحید با شرک جمع نمی شود و اصولا کسی که محبت ایمان و نور الهی در دل دارد، نسبت به کفر و عصیان و فسوق، کراهت و بغض دارد.(حجرات، آیه 7)
  34. هدایت: ذکر الهی در دلها موجب می شود تا افزون بر هدایت فطری (طه، آیه 50) که همه انسان ها از آن برخوردار هستند از هدایت تفضلی الهی در قالب شرایع اسلامی بهره مند شود.(رعد، آیات 27 و 28؛ نور، آیات 35 و 36)

آثار غفلت و اعراض از ذکر الله

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسانی که ذکر الله ندارند، گرفتار غفلت از خدا هستند که این امر می تواند نسبت به مسلمانان نیز اتفاق افتد؛ زیرا کسی که گناه می کند در همان حال ذکر الله ندارد و از خدا غافل شده است؛ و گرنه کسی که خود را در محضر خدا و خدا را در قلب دارد، هرگز گرفتار گناه نمی شود. پس این غافل است که با آن که مومن است، ولی گرفتار گناه می شود.

از نظر قرآن، کسانی گرفتار اعراض از ذکر الله می شوند که دل هایشان گرفتار اموری شده که شامل کفر(انبیاء، آیات 39 و 42؛ احزاب، آیه 5)، شرک(اسراء، آیه 46؛ فرقان، آیات 17 و 18؛ نجم، آیه 29)، منکران آخرت(اسراء، آیات 45 و 46)  ودنیا طلبان(نجم، آیه 29) است. پس اگر کسی گرفتار این امور نباشد، هرگز ذکر الله از دلش بیرون نمی رود. پس اعراض کنندگان را می بایست این گونه افراد و گروه های شناخت و دانست.

از نظر قرآن، زمینه اعراض از ذکرالله را می بایست در اموری چون اسراف(طه، آیات 124 و 127)، رفاه زدگی و بدمستی از آسایش و رفاه زیاد(فرقان، آیات 17 و 18؛ انبیاء، آیات 42 و 44)، کفر(طه، آیات 124 و 127)، مال اندوزی (زخرف، آیات 32 و 36) و عدم استقامت در راه اسلام(جن، آیات 16 و 17) جست و جو کرد. بنابراین، انسان می بایست از این امور پرهیز کند تا گرفتار اعراض از ذکر الله نشود؛ زیرا اگر گرفتار اعراض شود می بایست آثار زیانبار این اعراض در دنیا و آخرت به جان بخرد که شامل اموری چون سلطه شیطان(زخرف، آیات 32 و 37)، تکذیب دین و آخرت(شعراء، آیات 5 و 6)، خسران و زیانکاری(منافقون، آیه 9)، رویگردانی از پیامبر(نجم، آیه 29)، ظلم به دیگران و خویشتن(زخرف، آیات 36 و 39؛ اسراء، آیات 46 و 47)، گمراهی و ضلالت (زمر، آیات 22 و 23) و هدایت ناپذیری(زخرف، آیات 36 و 40)، عذاب دنیوی(زخرف، آیات 36 تا 42)، زندگی سخت و تنگناهای اقتصادی(طه، آیه 124)، عذاب اخروی و دوزخ(کهف، آیات 100 و 101؛ جن ، آیه 17؛ طه، آیات 124 و 127؛ زخرف، آیات 36 تا 39)، نابینایی و کوری(طه، آیه 124)، هلاکت (فرقان، آیه 18) و همدمی با شیطان در قیامت(زخرف، آیات 36 و 38) است.

به هر حال، مومن می بایست از هر گونه غفلت و اعراض در ذکر الله پرهیز کند تا گرفتار این بلایا و عذاب های دنیوی و اخروی نشود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا