اجتماعیاخلاقی - تربیتیفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

مکارم اخلاق در مکتب جواد الائمه(ع)

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

خداوند در قرآن از مردمان خواسته تا در صراط مستقیم آموزه های وحیانی را به قوت و شدت از پیامبران بگیرند و در مسابقه سرعت در کارهای خیر و مغفرت آمیز به وسعت آسمان ها و زمین، بی هیچ تضادی در اندیشه و تزاحم در مقام عمل، در اوج موافقت و توفیق الهی، احسن و نیکوترین آموزه ها را به کار گیرند. این همان چیزی است که در روایات به تمامیت در محاسن و مکارم اخلاقی تعبیر شده و پیامبر(ص) فلسفه بعثت خود را آن دانسته است.

بنابراین، شناخت مکارم اخلاقی و محاسن و نیکوترین و برترین های آن برای اتصاف و تخلق بدان شرط لازم است هر چند که کافی نیست؛ زیرا آن چه ارزشی است دانسته های ما نیست بلکه دارایی های ماست که به عمل و تخلق بدان ها به دست می آید. نویسنده در این مطلب به سراغ یکی از انوار محمدی(ص) حضرت امام جواد(ع) رفته تا برخی از مصادیق و موارد مکارم اخلاقی را از بیانات و سخنان آن حضرت (ع) ارایه دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

آرایه های اخلاقی انسان

خداوند هستی را به عدالتی موزون و متناسب آفریده است. شکل ریاضی آن هر چند ساده است چنان که فیزیکدان ها و شیمی دان ها بدان اقرار دهند، ولی از همین سادگی چنان پیچیدگی حاصل شده که نمی توان درک درستی از همه هستی داشت و به دیگران ارایه داد. تناسبی که خداوند براساس فرمول ریاضی مبتنی بر عدالت و قرار دادن هر چیزی در جای مناسب خود، ایجاد کرده، در اوج زیبایی ها نیز هست. از این روست که آیات قرآنی بارها به نمایش تجلیات جمال الهی و آرایه های آیات تکوین و تدوین نشسته است و از تمامیت و اوج نظام زیبای هستی سخن به میان آورده است. این که خداوند زیبا و جمیل است و زیبایی را دوست می دارد، در تمامی هستی جاری و ساری است و خداوند شاکله هستی را بر جمال و زیبایی آفریده است.

به عنوان نمونه خداوند در عالم تکوین، آسمان دنیا را به آرایه های درخشان و فروزان ستارگان آراسته و جمال بخشیده است.(حجر، آیه 16؛ صافات،‌آیه 6؛ فصلت، آیه 12؛ ق ، آیه 6؛ ملک، آیه 5)

انسان ها به اخلاق و ادب است که تزیین و آراسته می شوند. البته برخی از صفات،‌ فضایل و منش های اخلاقی از برخی دیگر برجستگی ویژه ای دارند که موجب آراستگی بیش تر انسان می شود. امام جواد(ع) در سخنی این آرایه های اخلاقی را چنین بیان می کند: التَّواضُعُ زینَهُ الْحَسَبِ، وَالْفَصاحَهُ زینَهُ الْكَلامِ، وَ الْعَدْلُ زینَهُ الاْیمانِ، وَالسَّكینَهُ زینَهُ الْعِبادَهِ، وَالْحِفْظُ زینُهُ الرِّوایَهِ، و خَفْضُ الْجَناحِ زینَهُ الْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْدَبِ زینَهُ الْعَقْلِ، وَ بَسْطُ الْوَجْهِ زینَهُ الْحِلْمِ؛ تواضع و فروتنی زینت بخش حسب و شرف، فصاحت زینت بخش كلام، عدالت زینت بخش ایمان و اعتقادات، وقار و ادب زینت بخش اعمال و عبادات، و دقّت در ضبط و حفظ آن، زینت بخش نقل روایت و سخن، و بال گسترانی زینت بخش علم و دانش، و أدب داشتن و اخلاق نیك زینت بخش عقل، و خوش رویی با دیگران زینت بخش حلم و بردباری است.(كشف الغمّه، ج 2، ص 347)

پس اگر انسانی دارای حسب اصیل است و از نظر اجتماعی وجیه و دارای اعتبار و جایگاه بلند اجتماعی است، این بزرگی حسب خود را باید با تواضع و فروتنی به نمایش بگذارد و آن را به چنین صفت و فضلیتی بیاراید؛ زیرا اگر به بزرگی حسب بسنده کند و یا بخواهد با بزرگی آن، تکبر را همراه سازد، به یقین حسب خویش را کوچک کرده و از منزلت خویش کاسته و آن بزرگی حسب خود را نیز از دست می دهد.

فصاحت و بلاغت به معنای شیوایی و شیرینی از آرایه های سخن گفتن است. اگر در آیات و روایات برای سخن صفاتی چون راستی ، استواری(نساء، آیه 9؛‌ احزاب، آیه 70)، رسایی(نساء، آیه 63)، آسانی(اسراء، آیه 28)، نرمی(طه، آیه 44)، متانت(مزمل،‌آیه 5)، نیکی(فصلت، آیه 33) کرامت(اسراء، آیه 23) و برهانی و استدلالی بودن و مانند آن گفته شده است، ‌همه این ها اگر آرایه ای چون فصاحت و شیوایی جمع شود بسیار خوب است. این فصاحت به معنای بلاغت هم هست، یعنی هم شیوایی و هم شیرینی در سخن وجود داشته باشد. این گونه است که کلام حتی اگر از نظر محتوا موجب آزرده خاطری شود و در آن امر و نهی باشد که میل آدمی نمی کشد، ولی با فصاحت و شیوایی در سخن و شیرینی در کلام می توان آن زهر تلخ را در کام به گونه ای شیرین ریخت؛ زیرا بسیاری از داروهای که درمانگر خوب و نیکویی است، تلخ و زهرآگین است. این داروی تلخ و زهر آگین را می بایست در قالب شیرین و شیوا ریخت و با آرایه هایی زیبا به خورد گوش جان دیگران داد.

هم چنین ایمان امری بسیار خوب و پسندیده است که جلوه های آراستگی آن را می بایست در عدلی جست که حتی اگر بر خود و خویشان اجرا می شود، لذت بخش باشد. اگر کسی مدعی ایمان باشد ولی بهره ای از عدل در خود و خویشان نداشته باشد و هماره قیام به عدالت نکند، چنین ایمانی از لذت آرایه های پسندیده و جذاب الهی بی بهره است.

عبادت هم در سایه آرامش و سکونت نفس است که معنا می یابد. از این روست که در این روایت امام جواد(ع) زینت و آرایه عبادت را سکونت و آرامش روح و روان شخص دانسته است.

در روایت و نقل قول از دیگران هر چند که بیان مضمون و محتوا نیز کفایت می کند، زیرا بیان محتوا و مضمون سخن،‌ صداقت در نقل قول را تامین می کند، ولی شکی نیست که نقل قول عین عبارت و حفظ تمام ویژگی های کلامی اوج صداقت و وثاقت را تضمین می کند. از این روست که امام(ع) حفظ کلام دیگران و نقل عین عبارت را اوج روایت و نقل می داند و آن را از آرایه های روایت می شمارد.

از نظر امام جواد(ع) علم و دانش خوب است ولی اوج کمال دانش عالم را می بایست در رفتار متواضعانه و فروتنانه او جست که بال های خود را برای دیگران می گستراند تا همگان بر سر سفره دانش او بنشینند و از آن بهره مند شوند. عالم چون مرغ مادری است که بال می گستراند تا همه جوجه ها در زیر بال او قرار گیرند و در امنیت و آرامش و آسایش باشند و از هر گونه فشار آب و هوایی و تهدید دشمنان در امان بوده و بستر کمالی برای آنها فراهم شود. پس عالم با علم خود بزرگی متکبرانه ندارد بلکه متواضع و فروتنانه برای همگان چون مادری دلسوز و مشفق، نگران مردمان است و می کوشد تا همه را در زیر بال محبت خویش در آورد. این تعبیر امام (ع) از آیاتی چون 88 سوره حجر و 24 سوره اسراء گرفته شده است. در تعابیر قرآنی بر ذلت و خواری تاکید شده که البته خواری و ذلت ناپسند نیست،‌ بلکه همان معنای فروتنی است؛ زیرا وقتی عالم خود را وقف دیگران می کند در ظاهر دیگر عزیز نیست به طوری که چیزی بر او مسلط نشود بلکه خوار و ذلیل است و اجازه می دهد تا هر کسی در هر مقام و منزلت و سن و مانند او پرسش ها و مسایل خودش را مطرح کند و از علم و دانش او بهره برد. اگر عالم همانند درخت سیب افتاده نباشد و چون سرو قد بکشد جز برخی افراد کسی نمی تواند از میوه های علمی او بهره مند شود؛ اما اگر با عزت نفسی که دارد خود را خم کند و به زیر آورد تا حتی کودکان خردسال جهالت نیز از او بهره مند شوند، آن موقع است که عزت باطنی و واقعی یافته و جایگاه علم را به خوبی مشخص و معین ساخته است.

امام جواد(ع) در باره عقل نیز ادب نیک را آرایه آن می داند. می دانیم که عقل که خود یکی از مهم ترین نعمت های الهی است، حقیقت انسان را نشان می دهد؛ چرا که حیا و اخلاق و دین داری انسان در گرو عقل و تعقل اوست.(اصول کافی، ج 1، کتاب عقل و جهل) هر چه انسان از حقایق و خداشناسی و بندگی واخلاق و قانون و عدالت و مانند آن دارد،‌ سرچشمه و خاستگاه همه آن ها عقل اوست. حال اگر بخواهد عقل دیندار و اخلاق مدار را به چیزی بیاراید و کمال و تمام عقلانیت را به چیزی زینت بخشد می بایست به ادب نیک خود را متخلق کند؛ زیرا ادب به معنای رعایت لطائف و ظرافت رفتاری و کرداری مبتنی بر هر مجلس و منزلت و مکانی است. این که انسان نیک رفتاری را در اوج آن با همه ظرافت ها و لطائف به نمایش گذارد این همان ادب است. پس ادب ورزی آرایه ای است که عقل بدان آراسته می شود.

امام جواد(ع) خود در بیان حقیقت ادب می فرماید: وَ حَقیقَهُ الاْدَبِ: اِجْتِماعُ خِصالِ الْخیْرِ، وَ تَجافی خِصالِ الشَّرِ، وَ بِالاْدَبِ یَبْلُغُ الرَّجُلُ الْمَكارِمَ الاْخْلاقِ فِی الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ، وَ یَصِلُ بِهِ اِلَی الْجَنَّهِ؛ حقیقت ادب و تربیت عبارت است از: دارا بودن خصلت های خوب، خالی بودن از صفات زشت و ناپسند. انسان به وسیله أدب – در دنیا و آخرت – به كمالات اخلاقی می رسد؛ و نیز با رعایت أدب نیل به بهشت می یابد.(ارشاد القلوب دیلمی، ص 160)

آن حضرت(ع) در جایی دیگر تعریف ادب در نزد مردم را نقد می کند و نگرش خود را نسبت به ادب مطلوب نیز تبیین می نماید. وی می فرماید: الاْدَبُ عِنْدَ النّاسِ النُّطْقُ بِالْمُسْتَحْسَناتِ لا غَیْرُ، وَ هذا لا یُعْتَدُّ بِهِ ما لَمْ یُوصَلْ بِها إلی رِضَااللهِ سُبْحانَهُ، وَ الْجَنَّهِ، وَ الاْدَبُ هُوَ أدَبُ الشَّریعَهِ، فَتَأدَّبُوا بِها تَكُونُوا أُدَباءَ حَقّاً؛ امام جواد – علیه السلام – فرمود: مفهوم و معنای ادب از نظر مردم، تنها خوب سخن گفتن است كه ركیك و سبك نباشد، ولیكن این نظریّه قابل توجّه نیست تا مادامی كه انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیك نگرداند. بنابر این ادب یعنی رعایت احكام و مسائل دین، پس با عمل كردن به دستورهای الهی و ائمّه اطهار (علیهم السلام)، ادب خود را آشكار سازید. (ارشاد القلوب دیلمی، ص 160)

اما حلم که در فرهنگ اسلامی و قرآنی همان نتیجه عقلانیت در رفتار همراه با بردباری و شکیبایی است و انسان حلیم عاقل بردبار و شکیبایی است که در مقام عمل و رفتار فشارهای درونی و بیرونی او را به ستوه نمی آورد و از دایره عقلانیت بیرون نمی برد و گرفتار جهالت نمی شود، چنین شخصی اگر بخواهد حلم خویش را بیاراید می بایست گشاده رویی داشته باشد؛ زیرا گشاده رویی موجب می شود که حلم و بردباری خود را چنان چه هست به نمایش بگذارد و اوج و غایت این صفت را نشان دهد. انسان گرفته رو و گرفته خو، نمی تواند حقیقت حلم را به نمایش گذارد؛ زیرا حلم به طور طبیعی نوعی عقلانیت خشن را به نمایش می گذارد و همراه با استقامت است، اما اگر این عقلانیت با گشاده رویی و خوش رویی همراه شود، عقل و قلب، عدل و احسان، استواری و نرمی را با خود همراه خواهد داشت. حلم به طور طبیعی از خشونت عقلانی بهره مند است و موجب گریز توده های مردم می شود که به ظاهر می نگرند. پس لازم است برای ایجاد تعادل از انعطاف خوش رویی و گشاده رویی سود برد تا حلم مردم ستیز و مردم گریز نباشد.

آن حضرت(ع) در سخنی دیگر درباره آرایه های برخی دیگر از فضایل و اعمال نیک و عبادی می فرماید: الْخُشُوعُ زینَهُ الصَّلاهِ، وَ تَرْكُ ما لا یُعْنی زینَهُ الْوَرَعِ؛ خشوع زینت بخش نماز خواهد بود، ترك و رها كردن آنچه (برای دین و دنیا و آخرت) سودمند نباشد زینت بخش ورع و تقوای انسان است. (بحارالأنوار، ج 75، ص 80)

پس اوج کمالی و تمامیت نماز را می بایست در خشوع یافت که زیباترین حالت انسانی است؛ چنان که اوج ورع و پرهیزگاری را می بایست در ترک بیهوده هایی جست که برای دنیا و آخرت هیچ سودی ندارد و به سخن قرآن لهو و لعب است.(مائده، آیه 58؛ انعام، آیه 32)

بهترین های رفتاری و اخلاقی

ما همواره در اندیشه بهترین ها و برترین ها در زندگی هستیم. اما این که بهترین ها و برترین ها چیست؟ به خطا می رویم و برخی چیزها را جزو آن ها می دانیم که نیست یا جزو برترین هاست ولی آن را جزو آن هاست. امام جواد (ع) سبک زندگی اسلامی را آن می داند که شناخت درستی از حقایق هستی داشته باشیم و در رفتار و کردار خود به گونه عمل کنیم که فلسفه و هدف آفرینش را تحقق بخشیم.

از نظر امام جواد(ع) اگر بخواهیم بهترین و برترین زندگی را در دنیا تجربه کنیم، لازم است به این نکات توجه کنیم. آن حضرت (ع) می فرماید: تَوَسَّدِ الصَّبْرَ، وَ اعْتَنِقِ الْفَقْرَ، وَ ارْفَضِ الشَّهَواتِ، وَ خالِفِ الْهَوی، وَ اعْلَمْ أنَّكَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللهِ، فَانْظُرْ كَیْفَ تَكُون؛ در زندگی، صبر را بالش و فقر را گردن آویز خود قرار ده و با هواهای نفسانی مخالفت كن، و بدان كه هیچگاه از دیدگاه خداوند پنهان و مخفی نخواهی ماند، پس مواظب باش كه در چه حالتی خواهی بود.(بحارالأنوار، ج 75، ص 358، ح 1)

از نظر آن حضرت(ع) دست یابی به زندگی سعادتمند در گرو آن است که انسان در هر کاری صبر و استقامت ورزد و تکیه گاه اش شکیبایی باشد و بداند که دارایی او چیزی جز فقر الی الله نیست و همین دارایی را به پیشگاه خدا ببرد تا غنی به عنایت و فضل الهی شود، چنان که خداوند در آیه 15 سوره فاطر می فرماید و حضرت موسی(ع) خود را این گونه در آیه 24 سوره قصص معرفی می کند.

دور افکندن و مخالفت با هواهای نفسانی و شهوات به او کمک می کند تا در بند هر غیر خدایی آزاد شود و وجه الله و وجیها عندالله باشد که در آن صورت دارای جلال و اکرام خواهد بود؛ زیرا وجوه الهی که از بند شهوت و هواهای نفسانی آزاد شده اند و بر فقر خود ذاتی خود اقرار دارند، از جلال از سویی و کرامت و اکرام در حق دیگری از سوی دیگر برخوردار هستند.(رحمن، آیه 27)

امام جواد(ع) در جایی دیگر، مقدم داشتن دین بر شهوت را نشانه کمال بندگی و حقیقت ایمان می داند و می فرماید: لَنْ یَسْتَكْمِلَ الْعَبْدُ حَقیقَهَ الاْیمانِ حَتّی یُؤْثِرَ دینَهُ عَلی شَهْوَتِهِ، وَ لَنْ یُهْلِكَ حَتّی یُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلی دینِهِ؛ بنده ای حقیقت ایمان را نمی یابد مگر آن كه دین و احكام الهی را در همه جهات بر تمایلات و هواهای نفسانی خود مقدّم دارد؛ و كسی هلاك و بدبخت نمی گردد مگر آن كه هواها و خواسته های نفسانی خود را بر احكام إلهی مقدّم نماید. (بحارالأنوار، ج 75، ص 80، ح 63)

آن حضرت(ع) در بیانات و سخنان دیگر بر آن است که بهترین و برترین های رفتاری و اخلاقی را تبیین کرده و سبک زندگی اسلامی را روشن کند؛ زیرا خداوند از مومنان خواسته است که همواره برترین ها و نیکوترین ها را انجام دهند.(اعراف، آیه 145) شناخت نیکوترین ها از مصادیق هر چیزی نیازمند مراجعه به کتاب الله و عترت است. امامان (ع) از جمله امام جواد(ع) به عنوان یکی از پیشوایان الهی بر آن بود تا میان بد و خوب و خوب تر و خوب ترین، زشت، نیک و نیکوتر و نیکوترین، برترین و خوب ترین و بهترین و نیکوترین ها را نشان دهد. آن چه گذشت تنها گوشه ای از مطالبی است که ایشان در تبیین این اصل بیان کرده است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا