لقاءالله و تکامل برزخی
حرکت فطری انسان به سوی خدا و لقاء الله است. خدا میفرماید: یَا أیّهَا الإنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَی رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاَقِیهِ؛ ای انسان براستی که تو به سوی پروردگارت در حرکت خاص و سنگین هستی تا به ملاقاتش برسی.(انشقاق، آیه 6)
البته همه انسانها با مرگ به لقاءالله میرسند، ولی لقاءالله برای همه در یک سطح نیست؛ زیرا برخی با جلال الهی مواجه میشوند و برخی با جمال الهی. همچنین این گونه نیست که همگی به لقاءالله در سطح «قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی» برسند که نزدیک مقام قرب انسان و مصداق اتم و اکمل آن پیامبر(ص)است.(نجم، آیات 8 و 9)
قرآن از افرادی که در حال احتضار و در حال انتقال به عالم برزخ هستند، نقل میکند که خواهان بازگشت به دنیا هستند و میگویند: رَبِّ ارْجِعُونِ؛ پروردگارم مرا برگردان!(مومنون، آیه 99) آنان بارها این خواسته را تکرار میکنند؛ زیرا اینان وقتی به لقاءالله رسیدند، میبینند که از آن حقیقت بسیار دور هستند و میبایست با بازگشت به دنیا آن را اصلاح کنند و خود را به آن حقیقت نزدیک سازند و تقرب جویند.
از نظر قرآن، هر کسی در دنیا بر اساس معرفت و محبت خویش یعنی علم و عمل به خدا تقرب میجوید؛ البته خدا جلوههای بسیاری دارد. سطوح تجلیات الهی که مقام فعل الله است، بسیار متفاوت است؛ چرا که خدا با آنکه با همه هستی از جمله انسان است: هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ؛ او با شما هر جا باشید(حدید، آیه 4) ولی برای هر کسی چنان تجلی میکند که او در آن سطح قرار دارد. البته این تجلیات در سطوح گوناگون به سبب همان «صمدیت» الهی است که همه چیز را پر کرده است و جای خالی نگذاشته است. این گونه است که خدا «الدَّانِی فِی عُلُوِّهِ وَ الْعَالِی فِی دُنُوِّهِ؛ پایین در بلندی و بلند در پایین است.»(صحیفه سجادیه، دعای 47)
پس افراد عادی در هنگام مرگ با سطحی از خدا مواجه میشوند و به لقاء او میرسند که سطح معرفتی و قربی آنان است. برخی خدا را در مقام «هو الضارّ و النافع و الشافع و القابض» مییابند و با او ملاقات میکنند؛ برخی دیگر نیز در سطح «الله» یا «هو» به ملاقات پروردگارشان میروند.
حال پرسشی که مطرح است این است که آیا در حرکت انسان همان طوری که در دنیا بوده، در عالم برزخ نیز ادامه مییابد و انسان بعد از مرگ نیز آن حرکت را ادامه میدهد یا نه؟
از طرفی گفته شد که انسان پس از احتضار، در عالم برزخ به ملاقات پروردگار خود میرود و با آن ملاقات میکند. کسانی که به ملاقات پروردگار خویش در سطح نازل یا متوسط نائل شدهاند، آیا میتوانند به مراحل بالاتر بروند و این حرکت را در دو جهت جمال یا جلال ادامه دهند؟
مشکل از آنجا پیش میآید که حرکت، نیازمند ماده است و در عالم برزخ ماده نیست؛ پس لزوما دیگر حرکتی نخواهد بود.
در پاسخ باید گفت که در عالم برزخ حرکت ادامه مییابد؛ زیرا آنچه که از امیرمومنان (ع) از رسولالله(ص) نقل شده که ایشان فرمود: «الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ لاَ حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لاَ عَمَلَ؛ امروز در دنیا عمل است و حساب نیست و فردا در قیامت حساب است و عمل نیست»(نهجالبلاغه، خطبه 42)، درباره قیامت و پس از آن است، نه مربوط به عالم برزخ؛ زیرا آیات و روایات بسیاری که ثابت میکند که نه تنها رشد علمی در برزخ است بلکه رشد عملی نیز انجام میشود و انسان در عالم برزخ نوعی از رشد علمی و عملی را تجربه میکند؛ زیرا عالم برزخ خصوصیاتی از دنیا و آخرت را با خود دارد. بر اساس خصوصیات دنیوی ،رشد علمی و عملی وجود دارد؛ و بر اساس خصوصیات اخروی این حرکت نمیتواند همانند دنیا باشد، بلکه بسیار کند است.
بر طبق تعالیم قرآن، انسان دارای دو دسته از اعمال مستقیم و غیر مستقیم است؛ تعبیر قرآنی «ما قدمت و اخرت»(انفطار، آیه 5) یا «تقدیم و آثار عمل»(یس، آیه 12) است؛ زیرا هر عملی آثاری دارد که تا آن زمانی که آثار عمل در دنیا هست، شخص ثواب و عقاب عمل خویش را میبرد؛ اگر سنت خوبی گذاشت، از آن بهرهمند است و اگر بد کرد و سنت بدی به جا گذاشت، گرفتار آثار آن در برزخ میشود. پس با مرگ هر انسانی هر چند که محدودیتی برای عمل او وجود دارد، ولی پرونده عمل او در باقیات صالحات یا باقیات طالحات بسته نیست و شخص ازآن بهرهمند شده و رشد علمی و عملی خود را در عالم برزخ ادامه میدهد.
البته باید توجه داشت که در عالم برزخ شخص مرده از نظر علمی به معرفت تمام دست مییابد و حتی به کمالات علمی میرسد؛ چرا که پردهها کنار میرود و کشف الغطاء رخ میدهد(ق، آیه 22) اما این گونه نیست که هر کسی که جهلش به علم تبدیل شد، فسق او به عدل تبدیل شود؛ زیرا دایره عمل نسبت به دنیا بستهتر است؛ پس شخص تنها در جهاتی که از قبل در دنیا سنگ بنای آن را گذاشته به کمال میرسد؛ شری که بنا گذاشته بیشتر میشود یا خیری که گذاشته در وی تقویت میشود. این کم و زیاد شدن صفتی که در دنیا در خود ایجاد کرده در برزخ نیز ادامه مییابد؛ البته چون ماده در آن عالم برزخ نیست، خود شخصی نمیتواند کمال جدیدی را ایجاد کند، بلکه تنها صورت کمالی را که داشته میتواند تکمیل کند و به تمامیت برساند و این نیز به سبب باقیات صالحات یا باقیات طالحات خودش است.
به هر حال، تکامل در عالم برزخ نیز وجود دارد، هر چند که ماده دنیوی نیست، ولی ماده مثالی و برزخی است. این ماده برزخی همانند مادهای است که در رویا انسان دارد. با اینکه بدن جسدانی در رختخواب است، انسان با بدن مثالی و برزخی خویش در رویا در حال سفر به جاهای گوناگون است. انسان در عالم برزخ با بدن مثالی خویش در حال حرکت است، هر چند که این از نظر دانایی و معرفتی خیلی راحت رشد میکند، ولی در حوزه عملی دشوارتر است.