اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیاقتصادیمعارف قرآنیمقالات

خیرخواهی مومنان از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

خیر در برابر شرّ، هر چیز نیکی است که در راستای کمالات انسان مفید است و انسان را در جایگاه بلند و رفیع خلافت الهی قرار می دهد. بنابراین، ممکن است نعمتی چون مال و فرزند و حتی علم، با آن که در ظاهر خیر است، ولی در باطن شرّ باشد؛ زیرا وقتی این نعمت ها در مسیر کمالات به کار گرفته نشود یا حتی مانع از آن شود، به جای آن که خیر باشد، شرّ خواهد بود.

خدا در قرآن، خیر خواهی در ابعاد و سطوح گوناگون را از ویژگی های مومنان دانسته است که بدان دعوت کرده، سرعت و شتاب می گیرند و در همان سرعت، تلاش دارند تا بر یک دیگر سبقت بجویند؛ زیرا داشتن یا بهره گیری از خیر و رساندن آن به دیگری موجب رشد و قرار گیری در مقام خلافت الهی می شود. نویسنده با مراجعه به قرآن بر آن است تا چیستی، چرایی، و چگونگی حقیقت خیر و آثار آن را در زندگی دنیوی و اخروی مومنان تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

چیستی خیر حقیقی و راه دست یابی به آن

به نظر می رسد که هر کسی به آسانی می داند خیر و ضد آن یعنی شرّ چیست؟ زیرا بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، در هر انسانی، فطرت الهی است که توانایی معرفت و شناخت نسبت به اصول اساسی و معیارهای حق و باطل، خوب و بد، زیبا و زشت، خیر و شرّ و مانند آنها را می شناسد؛ و به سبب توانایی ارزشگذاری در ساحت انگیزه و عمل ارادی، گرایش به بخش نخست و گریزش نسبت به بخش دوم مجموعه پیش گفته را دارد.

به نظر می رسد که انسان به طور فطری و براساس هدایت های تکوینی الهی(طه، آیه ۵۰؛ شمس، آیات ۷ تا ۱۰) در ساحت اندیشه و انگیزه، یعنی علم و عمل ذاتی تکوینی، اجتماع نقیضین چون هست و نیست، بود و نبود را محال می داند و این گونه است که ام القضایا در جان انسان به عنوان معیار سنجشی و گرایشی ساماندهی شده و بر اساس آن، سخن از استحاله اجتماع و ارتفاع ضدین خاص هم چون برخی از اضداد از جمله عدل و ظلم، نور و ظلمت، حق و باطل، خیر و شرّ، علم و جهل و مانند آنها بر زبان می راند.

این که در برخی از آیات قرآنی، سنجش، ارزیابی و قضاوت میان دو گانه های فوق را به فطرت انسانی هر کسی واگذار کرده و از انسان ها می خواهد خود به یکسانی و عدم یکسانی آنها بپردازند، و در حقیقت خود در مقام قضاوت نشینند(مائده، آیه ۱۰۰؛ انعام، آیه ۵۰؛ رعد، آیه ۱۶؛ نحل، آیه ۷۶؛ فاطر، آیات ۱۹ تا ۲۲)، به سبب همین آورده هایی است که انسان با خود از عالم الوهیت و ربوبیت الهی آورده است تا بتوانند به عنوان یک میزان و موزون و معیار درونی به آن مراجعه کند و با تعقل و تفکر در داده های بیرونی و آورده های درونی به قضاوت بپردازد؛ زیرا خدا می داند که قلب سلیم بر اساس فطرت، هرگز قضاوتی نادرست نخواهد داشت و مثلا باطل را جایگزین حق نمی سازد، و ظلمت، شرّ، زشتی، جهل، ظلم، امانت، وفا، صدق، طیب و مانند آنها را بر نمی گزیند، بلکه دنبال نور، خیر، زیبایی، علم، عدل، خیانت، بی وفایی و دروغ، خبیث و مانند آننا را جایگزین نمی سازد.

پس از نظر قرآن، هر انسانی به طور فطری و تکوینی و بر اساس آورده های الهی نفس و الهامات آن، حق و باطل، خیر و شر و تقوا و فجور را می شناسد و گرایش ها و گریزش هایی دارد که در راستای اهداف و فلسفه آفرینش از جمله آفرینش خود انسان به عنوان خلیفه الله پس از اظهار اسماء و صفات الهی از طریق عبودیت در چارچوب هدایت های تکوینی و تشریعی اسلام است.

اما خدا در قرآن، بیان می کند که انسان ها به سبب برخی از محدودیت ها و عوامل درونی و برونی، ممکن است در مقام تطبیق مثلا خیر و شرّ به خطا و اشتباه روند، و چیزی را تنها بر اساس ظاهر در دسته چیزی قرار دهند که حق و خیر است، در حالی که در باطن در دسته باطل و شرّ است. از همین روست که خدا می فرماید: کتب علیکم القتال و هر کره لکم و عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شرّ لکم و الله یعلم و انتم لا تعلمون؛ بر شما قتال و کشتن در میدان جهاد نوشته و واجب شده است، در حالی که آن برای شما مکروه است؛ و چه بسا چیزی را مکروه می دانید در حالی که آن برای شما خیر است؛ و چه بسا چیزی را دوست می دارید، در حالی که برای شما شرّ است؛ و خدا می داند و شما نمی دانید.(بقره، آیه ۲۱۶)

در این آیه بیان شده که علت انتخاب و قضاوت و نیز گرایش و گریزش در برخی از امور زندگی دنیوی، همان جهالت و نادانی انسان است؛ زیرا اگر شناخت علمی کامل نسبت به امور وجود داشت، گرایش ها به طور تکوینی بر اساس آورده های الهی و الهامات فطری، به همان چیزی است که برای انسان خیر است؛ چرا که فطرت انسان به سوی خیر گرایش و از شرّ گریزش دارد. این گونه است که در محبت و کراهت نسبت به چیزی ممکن است، فقدان علم نقش اساسی داشته باشد.

از نظر قرآن، وقتی انسان بر اساس قلب سلیم و آورده های الهی فطری و تکوینی، گام بر می دارد و تقوای الهی را در این بخش مراعات می کند، از فضل الهی برخوردار شده و از هدایت های تشریعی نیز برخوردار می شود؛ زیرا در این شرایط، این خدا است که با تزکیه درونی و باطنی نفس انسانی (نور، آیه ۲۱) و به فضل و نعمت خاص الهی با ایجاد محبت ایمان در چارچوب شریعت اسلام که دین همه پیامبران الهی است(آل عمران، آیات ۱۹ و ۸۵؛ مائده، آیه ۴۸؛ شوری، آیه ۱۳) و ایجاد کراهت و عدم محبت نسبت به کفر و فسوق و عصیان، رشد انسان را موجب می شود تا این گونه قضاوت ها و انتخاب های درست بر اساس حق و خیر داشته باشند.(حجرات، آیات ۷ و ۸)

پس از نظر قرآن، خیر شناسی و خیر خواهی به شکل تمام و کامل زمانی شکل می گیرد که آورده های فطری با داده های تشریعی هماهنگ شده باشد؛ زیرا این گونه نفس به سبب تزکیه الهی، به شناخت و دانشی می رسد که از راه های دیگر دست نیافتنی است(بقره، آیه ۱۵۱)؛ چرا که در این زمان به باطن و ملکوت هر چیزی فراتر از ظاهر و ملک آن دست می یابد و می تواند انتخاب های عالمانه مبتنی بر حق و خیر داشته باشد.

به سخن دیگر، انسان به طور فطری و تکوینی و هدایت های الهامی آن، توانایی شناخت حق و خیر و گرایش به آنها را دارد،‌ ولی این شناخت در تمامیت آن نیست؛ از همین روست که گرایش ها نیز ممکن است به خطا و اشتباه در نفس هر کسی پدیدار شود که  ناظر به ماهیت ظاهری و ملکی هر چیزی است؛ اما وقتی این شناخت با وحی تشریعی به تمامیت کمال آن برسد، به طور فطری شخص همان چیزی را انتخاب می کند که وحی تشریعی آن را به عنوان حق و خیر شناسایی و معرفی کرده است؛ زیرا فطرت پس از شناخت به طور فطری به آنها گرایش دارد و هرگز بر خلاف آن نخواهد بود. پس مشکل انسان، همان عدم العلم است؛ زیرا آن چه را بدان علم دارد یا در حقیقت علم نیست؛ یا علم ناقص و تنها به ظاهر است. در صورت تحقق علم، هیچ شکی نیست که گرایش نفس به سمت و سوی معلومات است و بدان گرایش می یابد؛ مگر آن که شخص در مقام ظلم و علو بر آیند که در این صورت حتی نسبت به معلومات صد در صد یقینی نیز واکنش منفی نشان می دهد و با وجود بصیرت، به خلاف آن عمل و رفتار می کند، چنان که فرعون و فرعونیان این گونه بودند.(نمل، آیه ۱۴)

پس از نظر قرآن، خیر حقیقی همان چیزی است که در ظاهر و باطن در راستای اهداف و فلسفه آفرینش باشد و انسان را به کمال لایق و بایسته و شایسته اش برساند. این بدان معناست که انسان تنها به آورده های هدایت فطری نخستین نمی بایست بسنده کند،‌ بلکه می بایست به داده های علمی قطعی وحی نیز توجه یابد و تعقل و تفکر را با نقل قطعی وحیانی بیامیزد تا به رشد حقیقی برسد و انتخاب های درست و مناسبی براساس حق و خیر حقیقی داشته باشد.

این در حالی است که برخی با توجه به ظاهر نعمت هایی چون مال و فرزندان پسر گمان می کنند که ایشان برخوردار از خیرات هستند؛ در حالی که آن چه خیر می شمارند، برایشان خیرات نیست،‌ برای آنان سرعتی در خیرات ندارد،‌ بلکه همین نعمت های به ظاهر خیرات، چیزی جز نقمات الهی برای آنان نیست؛ زیرا وقتی مرگ آنان را می گیرد و به یقین می رسند، در آن جا در می یابند آن چه را خیرات شمرده اند، شروری بیش نبوده است که ایشان را به دوزخ می افکند.(مومنون، آیات ۵۴ تا ۵۶)

از نظر قرآن، نعمت هایی چون پادشاهی و عزت زمانی خیر است که انسان به درستی از آن بهره گیرد و برای اهداف الهی به کار گیرد. البته این خاص این نعمت های نیست،‌ هر نعمتی زمانی خیر خواهد بود که این گونه مورد استفاده درست قرار گیرد.

به سخن دیگر، نعمت های الهی زمانی خیرات خواهد بود که انسان با استفاده درست از نعمت در راستای اهداف و فلسفه آفرینش خویش و هستی، آن نعمت ها را به کار گیرد و این گونه شکر حقیقی نسبت به نعمت را به جا آورد و از کفران رهایی یابد.(نمل، آیات ۱۹ و ۴۰؛ احقاف، آیه ۱۵)

بر این اساس اگر کسی مالی را خدا به او بدهد که نعمت است،‌ ولی حقی از آن برای دیگران ندهد یا مانع خیر رسانی به دیگران شود(معارج، آیه ۲۱)،‌ چنین مالی خیر نیست،‌ بلکه فتنه و بلایی به جان آن افراد است.

سطوح خیر خواهی و آثار آن

از نظر قرآن، همان طوری که ایمان و تقوای انسان ها دارای مراتب و سطوح چندی است؛ چرا که این امور از ضعف به شدت، قوت و ازدیاد می رود و این گونه حالات سه گانه چون ایمان و تقوای عام و خاص و اخص در سطح عدالت،‌ احسان و اکرام ایجاد می شود؛ هم چنین خیر خواهی انسان نیز این گونه دارای سطوح متعدد و درجات متنوعی است. از همین روست که برخی در امور خیر ضعیف تر و برخی قوی تر هستند تا جایی که نه تنها نسبت به یک دیگر شتاب می گیرند و سرعت می جویند؛ بلکه بر آن هستند تا بر دیگران سبقت جسته و پیشگام در هر کار خیر، بلکه بنیانگذار آن بوده و سنت های خیر را ایجاد در امصار و اعصار گسترش دهند.

سرعت در کارهای خیر موجب می شود که تکاهل و تساهل را کنار گذارند و حتی پیش از موعد و زمان عمل، شرایط را ایجاد کرده و آماده عمل خیر باشند. به عنوان نمونه، از نظر آموزه های قرآن، نماز ستون دین اسلام و فارق میان ایمان و کفر است به طوری که اقامه این ستون در اجتماع به عنوان یک وظیفه و تکلیف ایمانی چنان مورد تاکید قرار گرفته که از آن به «خیر العمل» تعبیر شده است. به این معنا که برترین و بهترین عملی عبادی انسان همانا شتاب به نماز است. این گونه است که در اذان و اقامه نماز این شعار مطرح می شود: حَیّ علی خیر العمل؛ به سوی خیر عمل و برترین و بهترین آن شتاب کنید.

این شتاب و سرعت جویی می بایست تا جایی پیش برود که به عجله تبدیل شود؛ چنان که گفته شده است: عجلوا بالصلاه؛ به نماز عجله کنید.

عجله به معنای عمل پیش از موعد و زمان آن  است. در این جا مراد این نیست که انسان پیش از اوقات نماز، نماز را بخواند، بلکه همان طوری که واجب است که انسان نماز را به عنوان ستون دین اقامه و برپا سازد، هم چنین محافظت بر اوقات نماز واجب شده(انعام، آیه ۹۲؛ مومنون، آیه ۹؛ معارج، آیه ۳۴) و نمی بایست پیش از زمان و اوقات آن را انجام دهد. پس مراد از عجله آن است که انسان شرایط را برای اقامه نماز در اوقات آن فراهم آورد و به انتظار نماز بنشیند تا نماز را در اول وقت اقامه کند.

به هر حال، سرعت در کارهای خیر امری بایسته و شایسته است تا جایی که خدا آن را به عنوان صفات مومنان صالح مطرح می کند و می فرماید: یسارعون فی الخیرات.(آل عمران، آیه ۱۱۴)

سرعت در خیرات از پیامبران و اولیای الهی امری است که بر اساس رغبت و رهبت یعنی خوف و رجا انجام می شود؛ زیرا همان طوری که انسان گرایش به اکرام الهی دارد، به سبب خشیت و خوف عالمانه از جلال الهی فراری و گریزان است.(انبیاء،‌آیه ۹۰؛ مومنون، آیات ۶۰ و ۶۱)

از نظر قرآن، مومنان به ایمان و خیرات گرایش دارند و در آن سرعت می جویند در حالی که کافران به کفر و عصیان و فسوق و منکرات و عدوان و گناه سرعت می ورزند.(مائده، آیات ۴۱ و ۵۲ و ۶۲)

از نظر قرآن، سطح برتر اهل ایمان و تقوا، سطحی است که مومنان متقی در سرعت خویش چنان هستند تا از یک دیگر سبقت بجویند: اولئک یسارعون فی الخیرات و هم لها سابقون؛ آنان در کارهای خیرات بر هم سرعت می گیرند و آنان سابقون و پیشگامان در کارهای خیر هستند.(مومنون، آیه ۶۱)

خدا پس از این که وضعیت نادرست کافران را در بهره مندی از مال و فرزندان پسر بیان می کند به این نکته توجه می دهد که کافران با برخورداری از این نعمت های الهی و امدادهای بی پایان خداوندی از این نظر، بهره مند از خیرات الهی نیستند، بلکه آنانی بهره مند از خیرات هستند و بدان سرعت می گیرند که از خشیت الهی در شفقت و دلنگرانی مشفقانه هستند و به سبب ایمان به آیات الهی، پروردگاری خدا را پذیرفته و از هر گونه شرک در امان بوده و در فعالیت های اقتصادی اهل بخشش از داده های الهی به دیگران بوده و در قلب خویش ترسان و هراسان هستند که می بایست به سوی پروردگارشان بازگردند و لقا‌ء الله و محاسبه او را در پیش دارند. این دسته از افراد از مومنان هستند که به خیرات سرعت، بلکه سبقت می جویند.(مومنون، آیات ۵۷ تا ۶۱)

سبقت جویی افراد بر اساس درجات ایمان و تقوای الهی نیز بسیار متفاوت است تا جایی که از نظر قرآن،‌ مقربان سابقان در هر هر چیزی ، چنان در خیرات متفاوت نماز و روزه و زکات و کمک های خیرخواهانه مالی و جانی پیشتاز و پیشگام هستند که هیچ کس به گرد آنان نمی رسند. اسب جواد ایشان چنان می شتابد و پیش می تازد که گرد برخاسته از تاخت و تاز آنان در خیرات، فرو می نشیند و پس تازان به آن نمی رسند تا در پشت سر ایشان قرار گیرند.

با نگاهی به آموزه های وحیانی قرآن معلوم می شود که گروه ابرار که در پی مقربان می تازند، هر چند که به گرد پای اسبان ایشان نمی رسند، ولی چنان خستگی ناپذیر دنبال آنان می تازند که اسبان ایشان به نفس نفس و شمارش می افتد. خدا از ابرار می خواهد تا این گونه در تابعیت مقربان سابقان بتازند تا نفس های جانشان به شمارش بیافتد هر چند که به گرد پای آنان نرسند: و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون؛ مسابقه دهندگان می بایست به سوی این نعمت های الهی که خدا چنان شتاب کنند و سبقت جویند که به نفس نفس افتند و نفس ها به شماره در آید.(مطففین، آیه ۲۶)

از نظر قرآن، انجام کار خیر در هر سطح موجب رستگاری است که انسان را از دوزخ به یکی از هشت بهشت می رساند.(حج، آیه ۷۷)

 خدا از مومنان می خواهد همان طوری که در کارهای خیر سرعت و سبقت می جویند، می بایست دیگران را نیز دعوت به خیر کنند(آل عمران،‌آیه ۱۰۴) نه آن که مانع خیر باشند و دیگران را به خیرخواهی نخوانند.

از نظر قرآن، خیر و شر ابزار فتنه الهی است که بدان ابتلا‌ء می شوند تا معلوم شود که تا چه اندازه اهل ایمان و تقوا هستند. (انبیاء، آیه ۳۵)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا