اجتماعیسیاسیعرفانمعارف قرآنی

اوصاف حكومت صالحان

120درمقاله حاضر نويسنده با اشاره به اينكه فرآيند طبيعي هستي به سوي خير و صلاح مطلق است و حاكميت نهايي بطور كلي از آن «خير» است. به برخي از ويژگي هاي حكومت صالحان اشاره كرده و برضرورت زمينه سازي براي جهاني شدن حكومت حضرت ولي عصر(عج) تاكيد مي كند. اينك با هم آن را از نظر مي گذرانيم.

انسان، منشا فساد وتباهي

انسان از زماني كه به سبب علل و عوامل مختلف اجتماعي، نيازمند دولت و حكومت شد، با مشكل مديريت و مهار قدرت مواجه شد. از آن جايي كه تك تك افراد جامعه به شكلي، بخشي از قدرت را به نهاد حكومت تفويض و واگذار مي كنند، دولت ها وحكومت ها از قدرت واقتدار مشروع شگفتي برخوردارشدند كه هيچ يك از مردم و يا گروه هاي اجتماعي به تنهايي قادر به مهار وكنترل آن نبوده اند. از اين رو انديشه «قدرت فساد آور است» درحافظه تاريخي مردم جا گرفت و هر جا سخن از اقتدار دولت و قدرت حكومت پيش مي آيد، از باب تداعي معاني، فساد نيز به اذهان تبادر مي كند.

برخي بر اين باورند كه اصولاً سخن گفتن ازحكومت صالح و اجتماع، همانند اجتماع نقيضين محال و ممتنع است؛ زيرا قدرت متمركز و حتي غير متمركز به شكل تفكيك، قواي سه گانه نيز نمي تواند چيزي جز فساد را با خود همراه داشته باشد و اصولاقدرت، همواره ديكتاتوري و استبداد و تقديم خواسته هاي فردي و گروهي برخواسته هاي ملت را به دنبال مي آورد و انسان را از پذيرش حق و تبعيت از آن بازمي دارد.

درتحليل و تبيين قرآن از جامعه، گزارش هاي بسياري از قدرت هاي باطل و غير مشروع بيان شده كه به زور شمشير و يا حيله بر مردم حاكم شده اند و درحق آنان به شكل مادي و معنوي ظلم و ستم رواداشته اند و يا قدرت هايي كه درآغاز به روش هاي دمكراتيك روي كار آمده اند ولي در ادامه به سبب بينش و نگرش نادرست به هستي و اهداف و فلسفه خلقت و دوري از تقواي فطري و اكتسابي، در دام قدرت استبدادي و هواي نفس افتاده و خود و ملتي را به تباهي كشانده اند. شايد فرعون و نمرود، مهم ترين نمادهاي قدرت فاسد در آيات قرآني باشند. كه آيات بسياري به آنها پرداخته و بينش و نگرش آنان را تحليل و تبيين و نقد كرده است.

با اين همه، قرآن بيان مي دارد كه اصولاجريان طبيعي هستي و آفرينش به گونه اي است كه حاكميت مطلق از آن خير و صلاح است و در يك فرآيندي كه مي توان از آن به جبر تاريخي نيز ياد كرد، هستي وجامعه بشري به عنوان بخشي از كل و يا كلي به سوي خير و صلاح در حركت مي باشد، هرچند كه دراين ميان فراز و نشيب هايي است و در برخي از موارد به نظر مي رسد كه شر و فساد برخير و صلاح مي چربد، ولي درهمان حال نيز خير و صلاح است كه حاكميت و غلبه دارد وگرنه اگر شر و فساد چيره مي شد، جهان از هم فرو مي پـاشيد.

فراز و نشيب هايي كه درجهان و جامعه ملاحظه مي شود درهمه موارد به سبب افعال و رفتار بشر تحقق خارجي مي يابد. از اين رو قرآن به صراحت، فساد در دريا و خشكي و محيط زيست را به دستاوردهاي بشري نسبت مي دهد و آنان را متهم مي سازد كه موجبات تباهي وفساد را درآن ها فراهم ساخته اند. انگشت اتهام در فساد و تباهي درهر كجاي جهان از خشكي و دريا به سوي انسان نشانه رفته است و خداوند به صراحت مي فرمايد:ظهر الفساد في البحر و البر بما كسبت ايدي الناس.

چنان كه گفته شد، فرآيند طبيعي هستي به سوي خير و صلاح مطلق است، هرچند كه در برخي از موارد نوعي پديده چيرگي فساد در جهان ديده مي شود ولي باز در آن موارد نيز چيرگي با خير و صلاح است.

البته ناگفته نماند كه جامعه بشري گاه اين حالت را به خود نمي بيند و برخلافت كليت هستي، جوامع بشري به سبب ويژگي هاي خاص، دچار نوعي غلبه شر برخير و فساد برصلاح است.

اين مساله اي است كه موجبات نيستي جوامع بشري را در طول تاريخ بدنبال داشته است و گزارش هاي قرآني نشان مي دهد كه بسياري از جوامع بشري به سبب چيرگي فساد بر صلاح و شر برخير از ميان رفته است.

اين مطلب در زماني به شكلي تحقق يافت كه خداوند ناگزير شد تا به يك پاكسازي جهاني اقدام كند و از نسل بشر جز شماري را باز نگذارد. اين مساله در زمان حضرت نوح همان برنامه ريزي جهاني شدن اسلام و حكومت اسلامي صالح است كه در كنار فرآيند جهاني شدن مي تواند ما را به مقصد و مقصود برساند. از آن جايي كه انسان مامور به وظيفه نه نتيجه است، بر ماست كه در اين راستا برنامه نظري و عملي داشته باشيم و در اين مسير حركت كنيم، هر چند كه به نظر برسد شكست خورده ايم ولي در عمل پيروزيم؛ زيرا به حكم وعده الهي، حكومت عدالت محور صالحان در همه زمين تحقق خواهد يافت. (انبياء آيه105)

اوصاف حاكمان صالح

حاكماني كه قرآن از آن به حكومت صالحان ياد مي كند، چنان هستند كه از نظر همگان شايسته احترام و تكريم خواهند بود و حتي پيامبران بزرگ خداوندي در برابر چنين قدرتي سر تعظيم و تكريم فرود مي آورند و اطاعت خويش را نسبت به آن اعلام مي دارند.

اين گونه است كه پيامبري چون حضرت يعقوب(ع) در برابر عرش حكومت يوسف عدالت محور، سر تعظيم و اطاعت فرود مي آورد و در نماد و عمل آن را نشان مي دهد. (يوسف آيه 100 و 101)

از نظر قرآن يكي از مهم ترين راه هاي دست يابي به اصلاح و هدايت بشر و جوامع بشري، تصحيح مركزيت قدرت و حاكميت جامعه است و اگر جامعه و يا جوامعي بخواهند به آسايش و آرامش همه ظرفيت ها و استعدادهاي خويش برسند مي بايست نخست حاكميت و مركزيت قدرت را تصحيح و اصلاح كنند. (اعراف آيه103 و مومنون آيه45 و 46 و قصص آيه32 و زخرف آيه26 و اعراف آيه129)

در تحليل قرآني، حضور قدرت فاسد و حكومت جبار در هر جامعه و سرزميني، چيزي جز تباهي و فساد براي جامعه به ارمغان نمي آورد. (نمل آيه 34) تحقير عزيزان جوامع و اهل كرامت و شرافت و خواري آنان، از پيامدهاي حكومت استبدادي و اشغالگر و ظالم است، زيرا چنين حكومت هايي با نخبگان و اهل خرد و دانش جامعه، برخوردهاي سرد و خشونت آميزي خواهند داشت و براي نخبگان و خيرخواهان جامعه ارزشي قايل نيستند. (نمل آيه34)

از ويژگي ها و اوصاف حاكمان صالح از نظر قرآن، نيكوكاري و احسان است. به اين معنا كه نسبت به مردم صالح نه تنها بر اساس قانون و عدالت مي نگرند بلكه با توجه به شرايط مختلف انساني مي كوشند تا با عطوفت و مهروزي و از روي عواطف و احساسات با ايشان برخورد كنند و دل هاي مردم را به دست آورند. اگر جا دارد، از حق دولت مي گذرند و عفو مي كنند. (يوسف آيه78)

در نمونه اي كه قرآن از روش حكومت صالح و عادل حضرت يوسف بيان مي كند، گذشت و عفو ايشان نسبت به اموري بوده است كه مرتبط به فرد حاكم است. با آن كه برادران به ايشان ظلم و ستم روا داشته بودند ولي آن حضرت(ع) در اوج قدرت به ايشان مهرمي ورزد و از حق خويش مي گذرد و آنان را به عدالت نمي گيرد، بلكه با احسان با ايشان رو به رو مي شود. (همان)

بر اين اساس بر اهالي قدرت و دولت مردان صالح است كه تا مي توانند از حق شخصي خويش بگذرند و مردم را به دلايلي به دادگاه و محاكم قضايي و كيفري نكشانند. اين مسئله مي تواند حتي در امور دولتي و حكومتي نيز تعميم يابد ولي به شرط اين كه احسان دولت موجب نشود تا حقوق مردم تضييع شود. بنابراين در جايي كه تضييع حقوق مردم و بيت المال نمي شود و يا قانون تضعيف نمي گردد، عفو و گذشت از سوي دولت مردان صالح، اصلي اساسي است.

اين مطلب را در دعاي خاص امام زمان(عج) نيز مي توان يافت آن جايي كه مي فرمايد: و علي الامراء بالعدل و الشفقه؛ بر دولت مردان است كه براساس عدالت و شفقت با رعيت و ملت برخورد كنند.

بر اين اساس حكومت صالح بايد بنياد خود را بر نيكوكاري و احسان و شفقت در كنار عدالت بگذارد، در عين حال به اين مسئله نيز توجه داشته باشد كه هر گونه بي توجهي به (ع) اتفاق افتاد و آن حضرت(ع) با آن كه بيش از نهصدو پنجاه سال در ميان ملت ها و جوامع به دعوت به سوي خير و صلاح پرداخت ولي جامعه بشري به گونه اي بود كه جز فسادكار و تباهكار و اهل شر و شرور پرورش نمي داد: انك ان تذر هم يضلو عبادك و لايلدوا الافاجراً كفاراً؛ اگر آن مردم را به حال خويش واگذار كني، بندگان صالح تو را نيز فاسد مي كنند و جز فاجر و كافر نزايند. (نوح آيه 27)

در چنين دوراني است كه توفان نوح براي نيستي همه فساد و تباهي جامعه، چنان بشريت را در مي نوردد كه تنها شماري از ايشان كه بر كشتي نوح سوار بودند از مرگ رهايي مي يابند و هر يك از ايشان خود امتي مي شوند كه در زمين پراكنده مي شوند.

حاكميت نهايي «خير» بر جهان

به هر حال جوامع بشري با همه فراز و نشيب هاي خطرناك، در تبيين قرآني، به سوي خير مي رود و در نهايت زمين از آن صالحان و حكومت صالحان مي شود. اين مساله از نظر قرآني، به شكل جبر تاريخي، تحقق يافتني است و هيچ امري نمي تواند جلوي آن را بگيرد. در برخي از روايات بيان شده است كه اگر از عمر زمين روزي بيش باقي نماند، خداوند آن روز را آن چنان طولاني گرداند تا حكومت صالحان تحقق يابد.

با اين كه حكومت صالحان در آخرالزمان امري قطعي و يقيني است و به شكل حكومت جهاني در هر حال تحقق مي يابد، ولي اين جهاني شدن حكومت صالحان مي تواند در كنار برنامه جهاني سازي قرار گيرد. به اين معنا كه جهاني شدن حكومت صالحان در كنار جهاني سازي حكومت، مي بايست به شكل يك برنامه و دستور و ماموريت تعريف شود.

بنابراين بر صالحان و بندگان خداوند است تا با باور به جهاني شدن حكومت عدالت محور صالحان، برنامه اي براي جهاني سازي و حكومت عدالت محور درنظر داشته باشند. به سخن ديگر، در كنار فرآيند تكويني و اراده و سنت الهي درباره جامعه بشري، مي بايست مومنان، طرحي به عنوان ماموريت و مسئوليت جهاني سازي حكومت عدالت محور داشته باشند. اين همان چيزي است كه در برخي از روايات به عنوان انتظار واقعي از آن ياد شده است. منتظر واقعي كسي است كه زمينه و بستري براي حكومت جهاني عدالت محور صالحان فراهم مي آورد و در مسير هدايت الهي گام برداشته و نه تنها خود را نجات مي دهد، بلكه به حكم وظيفه امر به معروف و نهي از منكر به خوبي ها امر كرده و از زشتي ها باز مي دارد و گام هاي اساسي براي اجرايي كردن جهاني سازي دين، برمي دارد.

ويژگي هاي حكومت صالحان

اكنون اين پرسش پيش مي آيد كه ويژگي هاي حكومت صالحان چيست و چه اهداف و ماموريت هايي براي آن تعريف شده است؟ هدف از پاسخ گويي به اين پرسش مي تواند افزون بر ايجاد انگيزه و اميد در دل هاي مردم براي شناخت حكومت صالحان در زمين و خصوصيات و ويژگي هاي آن، امري مهم تر و اساسي تر باشد. به اين معنا كه تبيين و بيان اوصاف حكومت صالحان تنها براي ايجاد اميد و انگيزه از عصر طلايي در آينده نيست؛ بلكه هدف اصلي و اساسي آن است كه در حال حاضر كساني كه در انتظار اين دولت كريمه هستند خود به حكم وظيفه و مسئوليت انتظار، مي بايست گام هايي اساسي براي تحقق بخشي همه آن ها بردارند. از اين رو مي توان گفت كه جهاني سازي به عنوان بخشي از طرح و برنامه منتظران واقعي در دستور كار مي باشد و همه مومنان واقعي و منتظران ظهور و تحقق حكومت عدالت محور جهاني صالحان، مي بايست در اين راه كوشش و تلاش كنند و برنامه جهاني سازي را براساس اين اوصافي كه براي حكومت صالحان مطرح مي شود، طرح ريزي كنند و به مورد اجرا درآورند.

در حقيقت پاسخ گويي به پرسش درباره ويژگي ها و اوصاف حكومت صالحان به معناي شناخت برنامه و وظايف و مسئوليت هاي منتظران واقعي است. هر يك در حد توش و توان و قدرت و امكانات و استعدادها و ظرفيت هاي خويش به عنوان وظيفه و مسئوليت لازم است بستري براي تحقق اين اوصاف فردي و جمعي در دولت ها ايجاد كنند و جوامع مختلف بشري را از خاور دور تا باختر و از شمال تا جنوب به سوي اين اوصاف و ويژگي ها هدايت كنند. اين عدالت و احسان در حكم ستمگري است. به اين معنا كه ستمگري هرچند كه داراي دامنه گسترده و مصاديق بسياري است، اما امري كه در حكومت هاي ديگر ستم دانسته نمي شود، در حكومت صالحان مي تواند ستمگري باشد. بنابراين احتياط بايد در اين نوع حكومت، بسيار بيشتر باشد و به سادگي از احسان و مهرورزي و شفقت نگذرد و تا مي تواند به احسان و نيكوكاري توجه كند. (يوسف آيه 78 و 79)

از آن جايي كه حاكمان صالح، بينش و نگرش خاصي به قدرت و دولت دارند و آن را از آن خويش نمي شمارند بلكه امانتي مي دانند كه مدتي دراختيار ايشان قرار گرفته است تا با آن، مسئوليت و وظيفه اي را انجام دهند، لذا همواره در هنگام حكومت و فرمانروايي و صدور حكم و قانون ياد خدا در دل هايشان است و متوجه اين نكته مي باشند كه دولت و قدرت فقط از آن خداست. اين گونه است كه در رفتار و منش و كنش هاي خويش به دور از هرگونه غرور و مكنت و قدرت عمل مي كنند و خود را بنده اي كوچك از بندگان خدا مي شمارند كه به ماموريتي رفته اند. (يوسف آيه 101) آنان هر كاري را به مشيت و اراده الهي انجام مي دهند و توكل و اتكاي ايشان خداست. (يوسف آيه 99 و 101)

از ويژگي هاي حاكمان صالح از نظر قرآن در عمل اجتماعي و منش و كنش فردي واخلاق شخصي و اجتماعي مي توان به اموري چون اجتناب از استبداد و خودرايي (آل عمران آيه 159) دوري از ظلم و ستم (يوسف آيه 78 و 79) انجام كارهاي خير و نيك (نور آيه 55) مشورت با مردم پيش از تصميم (آل عمران آيه 159)، قاطعيت در امور و كارهاي پس از مشورت و اتخاذ تصميم و حكم (آل عمران آيه 159)، قاطعيت در امور و كارهاي پس از مشورت و اتخاذ تصميم و حكم (آل عمران آيه 159)، تقواي فردي و اجتماعي (اعراف آيه 128 و يوسف آيه 56 و 57) توانايي جسمي براي انجام كارها (بقره آيه 226و 227) توانايي علمي (بقره آيات 226 و 247 و يوسف آيه 55) امانت داري (نساء آيه 58 و يوسف آيه 54و 55) پرداخت زكات و ديگر واجبات مالي (مائده آيه 55) است. ازنظر قرآن حاكم صالح حاكمي است كه خود را بنده خدا مي شمارد. (انبياء آيه 55)

حكومت جهاني در آخرالزمان و تشكيل حكومت واحد جهاني به دست بندگان صالح خداوند كه به عنوان فرجام نهايي جوامع بشري در زمين در آيه 105 سوره انبياء بيان شده است، از آن روست كه ما به عنوان باورمندان به چنين حكومتي به انتظار تحقق مي بايست گام هاي عملي براي آن برداريم.

اگر مردم مستضعف و مومن واقعي و منتظر بخواهند به وعده الهي برسند و از جهاني شدن حكومت عدالت محور بهره مند شوند خود مي بايست شرايطي را فراهم آورند تا حاكميت يكتاپرستي به سرعت و به خواست و اراده مردم تحقق يابد. (نور آيه 55) ازنظر قرآن هرچند كه جهاني شدني امري طبيعي است، ولي اراده ملت نيز نقش اساسي دارد واين همان است كه خداوند از تغيير سرنوشت قوم و ملت ها براساس خواست مردم خبر مي دهد. (انفال آيه 53)در حكومت صالحان، امنيت اجتماعي و فراگير امري است كه خداوند بدان وعده داده است. (نور آيه 55) و چون زكات به كلي و درستي پرداخت مي شود همگان از رفاه خوبي برخوردار مي گردند. (حج آيه 41) و دين بر همه جهان سيطره و حاكميت مي يابد. (نور آيه 55) و عدالت از سوي مردم اجرا و برپا مي گردد؛ زيرا عدالت هدف بعثت بوده است و در حكومت مردمي و جهاني انجام مي شود. (حديد آيه 25)

شرك ستيزي و زمينه رشد و بالندگي كامل بشر و بروز و ظهور استعدادها براي بشر و بهره مندي هركسي به مقدار تلاش و كوشش، بي آن كه مزاحمتي بيروني وجود داشته باشد از ديگر شاخصه هاي حكومت صالحان است. اين ها پاره اي از صفات دولت صالحان است كه اميد است با تلاش و كوشش جمعي خود به عنوان منتظران واقعي، بخش هايي از آن را ايجاد و بستري براي جهاني سازي و جهاني شدن حكومت عدالت محور و يكتاي صاحب الزمان(عج) فراهم آوريم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا