فرهنگیمعارف قرآنیمقالات

زنده به گور كردن دختران!

توهم برخي محققان نوگرا
170109022141برخي بر اين باورند كه قرآن هر چند كتابي وحياني و جاودانه است و آموزه هاي آن فراتاريخي است و مي تواند در هر زمان و مكاني به كار آيد، ولي برخي از مطالب همان قرآن به جهت آن كه در زمان و مكان خاصي براي فرهنگ واشخاص خاصي نازل شده، گرفتار لحظه ومقتضيات آن است. از اين رو به مسئله اي به نام تأثيرپذيري قرآن از فرهنگ زمانه اشاره مي كنند و مواردي را نيز به عنوان مصاديق آن بيان مي كنند. از نمونه هائي كه ذكر مي كنند مي توان به مسئله جن و سحر و جادو و شيطان اشاره كرد كه مي گويند اينها اموري موهوم و خاص فرهنگ سامي و يا عربي است و قرآن براي بيان آموزه هاي خويش ناچار شده كه از همان فرهنگ و آداب بهره برد. همان طور كه از ادبيات عربي متأثر شده و خدا و فرشتگان را كه نه مذكر است و نه مؤنث به صورت مذكر ياد كرده كه اين تنها محدوديت هائي است كه فرهنگ و ادبيات عربي ايجاد مي كند.

از نظر اين عده محدوديت هاي فرهنگي موجب شده كه قرآن در فضا و تنگناي آن گرفتار آيد و خود را با آن هماهنگ سازد و لذا آموزه هاي قرآني ناخواسته گرفتار محدوديت هاي فرهنگي مي شود و نمي تواند جز در آن فرهنگ و ادبيات، سخن خود را بيان كند. بنابراين براي پيراسته كردن آيات از مضامين فرهنگي و ادبي تلاش جدي اي ضروري است كه همه انديشمندان بدان همت كرده و نيروي خود را در اين راه هزينه كنند. آنان شواهدي را نيز نقل مي كنند كه پيش از اين صورت گرفته است. از آن جمله درباره «و جاء ربك و الملك صفاصفا» بيان كرده اند تا جسميت خداوند را كه در اين آيات و مانند آن چون در تعبير يدالله به كار رفته تصحيح كنند.

به عقيده اين افراد پيام قرآن هر چند جاودانه است ولي فرهنگ و ادبيات عربي ناخواسته اموري را بر قرآن و شرايط نزولي آن تحميل كرده كه مي بايست از آن رهايي جست. آنان حتي به مسايلي چون برده داري و دختركشي اشاره مي كنند وبيان مي دارند كه اين امور و مصاديق آن كهنه شده و نمي توان بدان ها پرداخت. بنابراين مي بايست قرآن را از شرايط لحظه و مقتضيات زمان و مكان و لحظه جدا كرد و به گونه اي ديگر به آيات آن نگريست. همگي اين محققان نوگرا به اين مسئله اعتقاد دارند و مصاديقي بسيار براي آن ذكر مي كنند؛ هر چند كه در ميان خود اين افراد اختلاف است ولي در كليت و نه مصاديق با هم مشترك هستند.
زنده به گور كردن دختران در قرن بيستم
به نظر مي رسد كه نوعي خلط در اين جا صورت گرفته است. قرآن كتابي از خداوند حكيم و دانايي است كه مي تواند و اين توانايي را دارد كه شرايط و مقتضيات را چنان كه خواهد به گونه اي فراهم آورد كه هر چه را بخواهد انجام دهد. بنابراين مي توانست (چنان كه انجام داد) شرايط فرهنگي وزباني ادبيات عربي را به آن حد از كمال مطلوب رساند تا آموزه هاي معرفتي و دستوري پايدار و جاودانه خود را در قالب همان ادبيات و فرهنگ ارايه دهد بي آن كه لازم باشد تا تحت تأثير فرهنگ و ادبيات امري ناخواسته را بر قرآن تحميل كند. اگر ادبيات عربي اقتضاي آن را دارد كه خداوند و يا فرشتگان به صورت مذكر و يا مونث ذكر شود، در حالي كه آنان به گونه اي نيستند كه ذكوريت و يا انوثيت در آنان معنا و مفهوم يابد، همان خداوند اين توانايي و امكان را نيز بيان داشته است كه تغييراتي را در ادبيات و يا فرهنگ ايجاد كند تا مقاصدش را از طريق آن انتقال دهد و ارتباطي كامل و درست با انسان برقرار نمايد.
بسياري از مصاديقي كه درباره تأثيرگذاري فرهنگ زمانه بر قرآن بيان مي شود، مصاديقي هستند كه به جهت ناتواني از درك درست و فقدان ابزارهاي شناختي به عنوان فرهنگ عربي و سامي مردود شمرده شده و يا آن كه با واقعيت هاي علمي ناهماهنگ و نادرست تشخيص داده شده است.
در گذشته كه ابزارهاي پيشرفته كنوني وجود نداشت آتش گرفتن درياو آب ها دور از تصور بود و يا اين كه انگشتان چگونه بازسازي مي شود كه خطوط آن نيز مشخص مي دارد كه از آن كيست و هزاران معما و چيستان علمي ديگر لاينحل بود، اما اكنون با ابزارهاي دقيق علمي برخي كشف شده است. آيا تأثير چشم و انرژي هاي ساطع از شخص و يا هاله انساني و يا وجود موجوداتي كه از انرژي ساخته شده و همانند انسان جان دار است امروز به اثبات نرسيده است. از سوي ديگر تا كجا مي توان به نظريه هاي علمي پاي بند بود؟
درباره اين ادعا كه بردگي و زنده به گور كردن دختران مسئله ديروز بود، اگر به خوبي نگاه شود معلوم مي شود هم بردگي و هم زنده به گور كردن دختران، مسئله ديروز و امروز و فرداي ماست. در گزارش هاي مختلف كه در پايگاه هاي اينترنتي آمده سخن از كشتار دختران در هنگام شناسايي در زمان جنيني آنان است.
در سال هزاران و بلكه صدها هزار دختر در رحم مادران شناسايي و كشته مي شوند. آيااين زنده به گور كردن مدرن دختران نيست؟ آيا هزاران دختر براي بردگي فروخته نمي شوند و هزاران كودك ربوده شده و به بردگي كشيده نمي شوند؟
قرآن در آيات خود هم به اين مسئله پرداخته و هم حقوق كودكان و بردگان را برشمرده است. در اين دنياي فعلي آيا بردگان جديد نمي بايست حقوقي داشته باشند؟ چه قوانيني حقوق آنان را تضمين مي كند و مردم را وامي دارد كه آن را رعايت كنند. در خبرها مي خوانيم كه 70ميليون مرد چيني قادر به ازدواج نيستند؛ زيرا سياست هاي تك فرزندي دولت موجب شده است كه زنان هنگام بارداري تنها فرزندان پسر را زنده نگه داشته و دختران را بكشند. اين زنده به گور كردن دختران در رحم اتفاق مي افتد و اين بي گناهان پيش از تولد كشته مي شوند. آيا نمي توان اكنون هم همانند ديروز پرسيد: باي ذنب قتلت؛ اين دختر به كدامين گناه ناكرده كشته شد؟

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا