اجتماعیاخلاقی - تربیتیروان شناسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

روش بهره گیری از تشبیه برای آموزش

آموزش یکی از روش های دست یابی و انتقال اطلاعات و تجربیات میان نسلی است به شکل طولی و افقی است. به این معنا که هر کسی با توجه به استعداد و توانایی های خویش به دانش ها و اطلاعات و تجربیاتی دست می یابد که برای گسترش و همگانی کردن آن نیز به روش انتقال دارد.

اگر روش های انتقال دانش ها و تجربیات نبوده شاید چیزی به عنوان تمدن انسانی شکل نمی گرفت و انسان نیز همانند دیگر جانوران زمین می زیست. اما وجود توانایی ها و استعدادهای ویژه و انحصاری ، در انسان به وی این امکان را بخشیده است تا به شکل بیان مفهومی و نگارش آن بتواند یافته ها و دانش های خویش را به هم نسل های خویش و یا نسل های دیگری که پس از وی می آید، انتقال دهد. نتیجه چنین انتقالی است که به شکل فرهنگ و تمدن خودنمایی می کند و انسان به مسئولیت ربوبیت طولی خویش در قبال زمین و زمینیان پاسخ مثبت و مناسب می دهد و استعمار و آبادانی زمین را به انجام می رساند.

از این روست که خداوند از قدرت بیان و نگارش به عنوان دو نعمت مهم و ویژه انسانی یاد کرده و آن را عاملی مهم در تعالی و شرافت انسان و کرامت وی بر می شمارد.

البته شکل انتقال یافته های بشری می تواند بسیار متنوع باشد که آموزش و تعلیم یکی از مهم ترین روش ها و شیوه های انتقال تعلیم و آموزش است که خود از راه ابزارهایی چون حس و مشاهدات عینی ( مائده، آیه 31) و قلم (علق، آیات 1 تا 5) انجام می پذیرد. چنان که روش های آموزش و تعلیم نیز از تنوع و گوناگونی خاصی برخوردار می باشد که می توان به روش ارایه الگو و نمونه های عینی (مائده، آیات 101 و 102) ، طرح پرسش و ارایه پاسخ (انعام، آیات 63 و 64 و نیز ابراهیم، آیه 10)، تکرار و گوشزد کردن پی در پی چیزی(قصص آیه 51) ، و روش های دیگر یاد کرد.

یکی از مهم ترین روش های آموزش و تعلیم ، به ویژه در حوزه انحصاری دانش های بشری که در شکل کلیات و امور معقول صورت جامع به خود می گیرد، بهرم مندی از روش و شیوه تشبیه امور معقول به محسوس برای عینی وقابل فهم کردن (ابراهیم، آیات 18تا 26 و لقمان، آیه 16) می باشد.

دانش های انسانی از آن جایی که دارای تنوع و مراتب متعدد و مختلفی است نمی تواند به شکل یگانه و خاصی ارایه و انتقال یابد؛‌ از این رو لازم است که از شیوه های مختلف بهره گرفته شود؛ هم چنان که علوم انسانی و یافته های وی از نظر ارزشی و حوزه فهم به گونه ای است که برخی یا بسیاری از آن ها نمی تواند به شکل همگانی انتقال یابد و یا به همگان تعلیم داده شود. این محدودیت هم به سبب تفاوت استعدادها و هم به سبب سبکی و سنگینی دانشی است که در اختیار فرد یا افرادی قرار می گیرد. اگر از محدودیت شرعی و قانونی نیز بگذریم نمی توان از محدودیت استعدادها و فهم ها به سادگی گذشت. بسیاری از دانش های خاص افزون بر شرایط عمومی نیازمند شرایط خاص وویژه ای است. از جمله می توان به علومی اشاره کرد که در اصطلاح از آن به علوم نوری یاد می کنند. این علوم بر خلاف علوم معمولی نیازمند شرایط و مقتضیات خاصی است تا نصیب و بهره کسی شود. از جمله شرایطی که قرآن برای دست یابی به این علوم بیان می کند می توان به طهارت و پاکی نفس در تعلیم دهند و تعلیم بیننده اشاره کرد. به این معنا که بستر علوم نوری طهارت نفس می باشد.(بقره آیه 164 و جمعه آیه 2) خداوند با تقدیم تزکیه بر تعلیم کتاب و حکمت این معنا را بیان می کند که بی تزکیه و طهارت نفس ، فراگیری دانش کتاب الهی به گونه ای که مقصود انبیاست ، شدنی و ممکن نیست.

بنابراین با توجه به تفاوت درجات و مراتب فهم و تفاوت علوم نمی توان از یک شیوه و روش بهره جست. شیوه تشبیه یکی از روش های آموزشی است که می بایست مورد توجه قرار گیرد و در راه تعالی انسان و انسانیت از آن سود جست.

فلسفه تشبیه

تشبیه که در لغت به معنای تمثیل است (لسان العرب،‌ ابن منظور، ج 7 ، ص 23 ذیل واژه شبه ) در اصطلاح ادبی به برقراری همانند و مماثلت میان دو چیز یا بیش تر به کمک ادات تشبیه است که اشتراک آن ها در یک صفت یا بیشتر قصد شده باشد.

ارکان تشبیه چهار چیز یعنی مشبه ،‌ مشبه به، وجه شبه و ادات تشبیه است.(جواهر البلاغة ص 199) اگر وجه شبه در تشبیه ، صفتی غیر حقیقی باشد و از امور مختلف انتزاع شده باشد تمثیل خوانده می شود مانند تشبیه انسان به ماه در سرعت فنا که از حالات مختلف ماه در اشکال هلالی ،‌ بدری و محاقی آن انتزاع شده است ؛‌ و اگر وجه شبه از امور مختلف انتزاع نشده باشد آن را غیر تمثیلی گویند مانند تشبیه صورت به بدر و مهتاب ( همان ص 212)

آیات قرآنی سرشار از مباحثی است که مرتبط و یا مربوط به تشبیه در راستای آموزش و تعلیم است. خداوند بسیاری از علوم غریب و دانش های شگفت از غیب و یا معقول را به شکل تشبیه در اختیار بشر قرار داده است. از جمله تشبیهات قرآنی می توان به تشبیه آسمان ،‌ انفاق ، ایمان ، باطل ،‌ حق ،‌ قرآن به امور و چیزهایی یاد کرد. به عنوان نمونه خداوند در آیه 29 سوره کهف آب هایی که دوزخیان از آن می نوشند به فلز مذاب تشبیه و همانند شده و رنگ شراره های آتش دوزخ به شتران زرد رنگ در آیات 32 و 33 مرسلات تشبیه گردیده است.

در تشبیهی زیبا خداوند پراکندگی انسان ها در قیامت را به مانند پروانه های پراکنده در هوا همانند می کند ( قارعه آیه 4) و یا ترس و هراس ایشان را در آستانه قیامت به حالت مستان تشبیه کرده (حج آیه 2) چنان که ایمان را چون سایه آرام بخش و مفرح و کفر را چون باد داغ آزار دهنده همانند می کند.(فاطر آیه 21)

در حقیقت تشبیه معقول به محسوس و امور غیبی به امور مشهود برای بیان حقایق و آشناسازی و آگاهی بخشی به مردمان از شیوه های بسیار کاربردی قرآن است. خداوند در آیه122 سوره انعام ایمان را که امری باطنی و معقول است به امری محسوس تشبیه کرده و می فرماید که ایمان همانند حیات و زندگی است. این بدان معنا خواهد بود که انسان بی ایمان همانند موجودات بی جان خواهند بود و این ایمان است که به انسان زندگی واقعی و حیات راستین می بخشد و آن چه به نظر زندگی و حیات دیده می شود در انسان بی ایمان حیات نیست.

در تمثیلی دیگر خداوند باطل را به کفر روی سیلاب و یا کف فلز گداخته و حق و حقیقت را در ثبات و سودمندی به آب همانند می کند(رعد آیه 17) هم چنین در آیه 19 سوره بقره در تشبیه دین به آب باران به این نکته توجه می دهد که دین چون آب باران که زمین مرده را زنده می کند و گیاهان را می رویاند ، دل ها و قلب های مردمان را زنده می کند.

در آیه 10 سوره نساء در مقام هشدار باش به مردمان ،‌ خوردن مال یتیمان را همانند خوردن آتش سوزان می شمارد؛ زیرا شخص هر چند که به ظاهر مشغول خوردن مال یتیم می باشد ولی آن چه را در درون خویش فرو می دهد چیزی جز آتش سوزان نیست که اگر چشم برزخی و دل بصیرت بین وی باز می شد می توانست شعله های سوزان آن را در خود ببیند و احساس کند.

گاه قرآن دل های مرده را در قساوت و سنگدلی هم چون سنگ بلکه بدتر از می شمارد و و گاه دیگر شکم پرستی و درک نکردن مسایل معنوی از سوی کافران را همانند زندگی چارپایان می داند(محمد آیه 12 ) که همانند آن ها از ابزارهای معرفتی و شناختی و توانایی های ادراکی خویش چون گوش و چشم و قلب بهره نمی گیرند.(بقره آیه 171 و اعراف آیه 179 و فرقان آیه 44)

این ها نمونه هایی از تبشبهات قرآنی است که می کوشد تا به این روش برخی از حقایق غیبی و یا معقول را به شکل محسوس و مشاهده ای و عینی در اختیار بشر بگذارد و مردمان را از خطر گمراهی و ضلالت حفظ کند.

از آن جایی که پرداختن به همه تشبیهات قرآنی و تبیین و توضیح آن بیرون از مقصود و حوصله نوشتار است به همین مقدار بسنده می شود و در ادامه تلاش بر آن است تا فلسفه تشبیه و کاربردهای آن از طریق تحلیل آیات دانسته شود.

استفاده شاکران

خداوند در آیه 58 سوره اعراف در بیان یکی از فلسفه و هدف به کارگیری تشبیه را در تفهیم معارف دین ،‌ استفاده شاکران معرفی می کند. به این معنا که انسان های شاکر و سپاسگزار کسانی هستند که حتی اگر ناتوان از درک معقولات و امور غیبی باشند و به مقام و درجه ای نرسیده باشند که بتوانند غیب را مشاهده کنند و مراتب معقول را درک نمایند،‌ با این همه از چنان مقام ومنزلتی برخوردار می باشند که در صورت آگاهی و فهم حقیقت به هر شکلی نسبت به آن واکنش مثبت و سازنده ای نشان دهند. بنابراین هر گاه حقیقتی را به شکل تمثیل و تشبیه در یابند،‌ به همان فهم خویش بسنده می کنند و نسبت به حقایق آگاهی یافته و باورهای خویش را تقویت می کنند و در مقام شکرگزاری از نعمت های الهی بر می آیند.

به سخن دیگر،‌ هر چند که برخی از انسان در مقام درک حقایق و نعمت های الهی ناتوان می باشند و به سبب همین عدم درک در مقام شکر گزاری بر نمی آیند ولی همین انسان ها هرگاه به هر شکلی از حقیقتی آگاه شدند نسبت به آن واکنش مثبت و شاکرانه دارند.

بنابراین می توان گفت که یکی از اهداف تبیین حقایق به شکل تشبیهی و تمثیلی آگاه سازی شاکران نسبت به حقیقتی معقول و یا غایب می باشد. ایشان پس از آگاهی نسبت به حقیقت از طریق تشبیه، درمقام شکرگزاری برآمده و حق مطلب را چنان که بایسته و شایسته است به جا می آورند.

تصریف آیات و تبیین یک حقیقت به اشکال و گونه های مختلف و متفاوت از آن رو انجام می پذیرد که هر کسی در هر شرایطی و مقام شناختی و ادراکی است بتواند در نهایت با حقیقت ارتباط برقرار کند و به مطلوب برسد. بنابراین هر استادی می بایست در کلاس درس خویش با توجه به تفاوت استعدادهای شاگردان از روش ها و شیوه های تفهیم بهره گیرد تا شاگرد در نهایت به حقیقت برسد.

استفاده عاقلان

چنان که گفته شد انسان ها در حوزه درک و فهم حقایق دارای مراتب و درجات گوناگونی هستند همان گونه که حقایق هستی نیز دارای مراتب بی شمار و بی نهایتی است. حتی برخی از مراتب حقیقت هستی بر خردمندان و عاقلان نیز دشوار است و نمی تواند آن مرتبه را درک و فهم کنند. از این رو خداوند گاه برای ایجاد شرایط درک خردمندان و عاقلان از شیوه تشبیه و تمثیل بهره می برد تا این دسته از حقایق نیز در اختیار گروه عاقلان و خردمندان قرار گیرد. این مطلبی است که در آیه 28 سوره روم به صراحت بر آن تاکید شده و به عنوان یکی از اهداف و فلسفه بهره گیری از تشبیه معرفی شده است.

می توان همین فلسفه را در باره تعلیم و تربیت انسانی نسبت به انسانی دیگر مورد توجه قرار داد و از آن برای آموزش برخی از مراتب علمی سود جست.

استفاده عالمان

می توان گفت که تشبیهات قرآنی در یک سطح و مرتبه نیستند و تفاوت های ماهوی و کلی با هم دارند. بسیاری از مردم که در سطح علمی بالایی قرار دارند و مصداق علم به مفهوم قرآنی می باشند با این همه نیازمند ابزارها و شیوه هایی برای درک و فهم برخی از امور می باشند. برخی از تمثیلات و تشبیهات قرآنی مختص گروهی خاصی از مردمان است. از این رو همگان نمی بایست انتظار آن را داشته باشند که بتوانند همه حقایق و حتی تشبیهات و تمثیلات قرآنی را درک و فهم کنند؛ زیرا چنان که آیه 43 سوره عنکبوت تبیین می کند برخی از مراتب از تشبیهات اختصاص به عالمان دارد.

شگفت این که همین عالمان و خردمندان زمانی می توانند به باطن و حقیقت تشبیه دست یابند که در آن تعقل و خردورزی نمایند. به سخن دیگر، حتی برخی از مراتب تشبیهات قرآنی به گونه ای است که عالمان هم نمی توانند جز به خردورزی و تعقل بدان دست یابند. به این معنا که تنها داشتن علم و یا خرد و عقل برای فهم برخی از تشبیهات قرآنی کفایت نمی کند بلکه شخص عالم و عاقل می بایست خرد خویش را به کار گیرد و خرد ورزی کند. از این روست که خداوند بر کاربرد دایمی خرد و خردورزی در این آیه تاکید دارد و آن را به شکل فعل مضارع آورده است.

تبیین حقایق

یکی از فلسفه ها و اهداف به کارگیری شیوه و روش تشبیه در آیات قرآنی، تبیین و قابل فهم کردن حقایق می باشد؛ زیرا برخی از حقایق به سبب دور بودن از دسترسی شخص تنها زمانی قابل درک و فهم خواهد بود که به شکل تشبیه و بیان نمونه هایی تاریخی از آن در آید.

اگر به مجموعه داستان ها و گزارش های قرآنی توجه شود، این معنا به خوبی روشن می شود که خداوند با بهره گیری از مثال و آوردن گزارش های تاریخی می کوشد تا مسائل مهم و پیچیده ای چون سنت های الهی در حوزه های مختلف چون سنت جبرتاریخی و سنت های امتحان و ابتلاء و دیگر سنت های تاریخ تبیین و قابل فهم شود.

بنابراین خواننده قرآنی می بایست به این نکته توجه داشته باشد که هدف از آوردن گزارش ها و نمونه های تاریخی از آن رو صورت می گیرد که شخص با حقایق کلی و جامع تری چون سنت های الهی ارتباط برقرار کرده و آن را درک و فهم نماید. این مطلبی است که خداوند در آیات 37 و 39 سوره نحل به صراحت بر آن تاکید می ورزد.

ترسیم فرجام کافران و کسانی که نعمت های الهی را به ناسپاسی خویش کفران می کنند در راستای همین هدف تحلیل و تبیین می شود. به سخن دیگر خداوند از راه تشبیه و همانندسازی جوامع می کوشد تا ایشان را نسبت به فهم حقیقت اشتراکات در سرنوشت و سنت ها آگاه سازد. ( نحل آیه 112)

تفکر

یکی از اهداف بهره گیری از تشبیه و تمثیل در آیات قرآنی وادارسازی مردم به تفکر و اندیشیدن است. بسیاری از مردم چنان در محسوسات و امور مادی دینوی غرق هستند که نسبت به حقایق هستی بی توجه می باشند و این گونه خود را در مسیر ضلالت و تباهی می افکنند.

خداوند برای این که مردمان را سوی تفکرو اندیشیدن سوق دهد از مثال و تشبیه بهره می گیرد تا زمینه و بستری برای تفکر مردمان فراهم آورد. در حقیقت بسیاری از مثال قرآنی در راستای بستر سازی برای تفکر و اندیشیدن است.(حشر آیه 21)

خداشناسی

خداوند در آیه 45 سوره کهف بیان می کند که برای ایجاد شناخت نسبت به خدا و ربوبیت و قدرت وی از روش تمثیل و تشبیه بهره گرفته شده است؛ زیرا خداوند هر چند که تنها موجود آشکار هستی است ولی غفلت انسان به سبب پرده های ضخیم ظواهر موجب می شود که انسان از فهم و درک حقیقت خداوند و قدرت و ربوبیت او عاجز و ناتوان باشد. از این روست که خداوند با بهره گیری از تشبیه می کوشد تا پرده های را به کناری زند و حقیقت زییای خداوند ظهور و بروز کند.

عبرت

از دیگر کاربردهای تمثیل و اهداف بهره گیری از تشبیه چنان که آیات 34 سوره نور و 37 تا 39 سوره فرقان بیان می کند عبرت گیری انسان است.

هنگامی که انسان به گزارش های تاریخی می نگرد و به علل و عوامل تکامل و سقوط جوامع توجه می یابد به این یک وجه مشترک می رسد که اگر این راه را ادامه دهد وضعیتی همانند پیدا می کند ؛ زیرا سنت های تاریخی یگانه است و هر موجودی در شرایط مشابه با وضعیت مشابه روبه رو خواهد شد. بنابراین شخص یا جامعه برای رهایی از هر گونه سقوط و هبوط می کوشد تا روشی را در پیش گیرد که راه شکوفایی و تعالی را بر وی هموار سازد.

به هر حال روش و شیوه تشبیه نه تنها کاربردهایی در فرهنگ قرآنی و اسلامی دارد و می تواند برای انتقال دانش ها و علوم مورد بهره برداری قرار گیرد بلکه می تواند برای دست یابی به تعالی و کمال فردی و جمعی مورد توجه قرار گیرد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا