اعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنی

با شب زنده داران تا مقام شفاعت

شب زنده داری يكي از راه هاي كوتاه و آسان اسلام براي رسيدن به درجات و مقامات والا، شب زنده داري و تهجد است. تهجد به نوعي خاص از احيا و بيداري شب گفته مي شود كه در آن شخص براي ذكر الهي بيدار مي ماند و با خواندن قرآن و نماز به عنوان دو مصداق كامل ذكر، خود را براي پرواز و سلوكي عاشقانه و عارفانه آماده مي سازد.
طبق گزارش قرآن شب زنده داران، اين پروازهاي شبانه و عارفانه و عاشقانه خود را تا زماني ادامه مي دهند كه به مرتبه يقين برسند كه نوعي مرگ و فناي اختياري است. در اين زمان است كه به حكم قرب فرايض و نوافل، ديگر ميان بنده و معبود فاصله اي جز عبوديت و الوهيت نمي ماند و سخن بنده و عملش عين سخن خدا و عمل اوست و غضب و رحمت خدا در بنده و غضب و رحمت بنده در غضب و رحمت خداوند ظهور مي يابد. بدين ترتيب با اشاره به مقام فناي خود مي گويند: «نزلونا عن الربوبيه و قولوافينا ما شئتم».
دراين مقام است كه شفاعت در آن حد، از آن ايشان است به طوري كه رضايت خدا و ايشان يگانه مي شود و رحمت الهي بر غضب وي پيشي مي گيرد و بسياري از انسانها به سبب حساب آسان و الهي به عنوان اصحاب يمين وارد بهشت مي شوند و از مردان اعراف كه در مقام شفاعت نشسته ا ند بهره مند مي گردند.

نويسنده در مطلب حاضر با بررسي آموزه ها و آيات قرآني بر آن است تا مقام شب زنده داران و اهل تهجد و ذكر شبانه را بنماياند و همگان را تشويق به حضور در اين بزم عاشقانه و عارفانه شبانه الهي نمايد. باهم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.
پرواز شبانه تا مقام فنا و محو
شب در آموزه هاي قرآني، زمان اقتدار انساني و پروازهاي بلند به سوي آسمان معنويت و عرفان است. اگر انسان در روز، گرفتار سبح طويل و غرق در نيازها و خواسته هاي مادي و دنيايي است و به حكم طبيعت مادي و غرايزش، نياز دارد تا در جست وجوي اموري از جمله خوراكي ها و آشاميدني ها باشد و بخشي از ماموريت و تكليف الهي را به عنوان آبادسازي زمين انجام دهد، ولي شب، زمان آرامش تن و پرواز جان آدمي است.
انسان در شب در سكوتي سهمگين و به دور از هرگونه هياهو و رنگ هاي فريبنده دنيوي و آرايه ها و زينت هاي آن، فرصتي مي يابد تا جز آسمان بلند معنويت را نبيند. اين گونه است كه به انوار ستارگان آسماني مي آويزد و به همراه ريسمان آويخته ميان زمين و آسمان يعني قرآن و ذكر الهي و با توسل به اهل بيت معصوم(ع)، به سوي آسمان اوج مي گيرد و در رقص نور و نورانيت به مقام فنا و محو مي رسد و در مقام قدس به رقص ميان عبوديت و ربوبيت مي پردازد. او آميخته بر ريسمان نوراني حق، همه مراحل و مراتب حضرات پنج گانه را سير مي كند و گاه چنان در مقام نزول رحماني است كه با انسانها برخاك مي نشيند و ابوترابش خوانند و گاه چنان در مقام قدس مي پرد كه مقام علي اعلي را مي گذراند و جبرئيل را فرو مي نهد و در قاب قوسين او ادني (نجم آيه 9) جا مي گيرد و فرياد «سلوني قبل ان تفقدوني» سر مي دهد تا جايي كه اگر ترس از گرفتاري كفر ترسائيان نبود، در فضيلت اين انسان كامل و تمام چنان مي گفتند كه بيرون از دايره وهم و خيال بود.
بنابراين كسي كه در اين مسير، پرواز اختصاصي را به دست آورده است، در مقام و منزلتي مي نشيند كه ديگر تفاوتي ميان خدا و بنده جز عبوديت و الوهيت باقي نمي ماند و همه صفات الهي حتي اسماي برگزيده نيز در وي تجلي و ظهور مي يابد و شماري به دام مي افتند و دعوي الوهيت براي او مي كنند چنان كه براي حضرت عيسي بن مريم(ع) كردند.
از كساني كه دراين پروازهاي اختصاصي بر بال انوار الهي سوار شده اند و به مقام محو و فنا رسيده اند، مي توان از پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) به حكم يكتايي و يگانگي در مقام نوري و نفسي اشاره كرد. روايات بسياري درباره اين مقام ايشان وارد شده است كه از جمله مي توان به رواياتي چون روايات ذيل اشاره كرد: اميرالمؤمنين(ع) فرمود: «لاتتجاوزوا بنا العبوديه، ثم قولو فينا ما شئتم و لن تبلغوا، و اياكم و الغلو كغلو النصاري فاني بريء من الغالين (الاحتجاج ج 2/32) از امام صادق(ع): اجعلونا عبيدا مخلوقين و قولوا فينا ماشئتم)
(الثاقب في المناقب/ 402، الخرائج ج 2/735).
آن چه در اين روايات به سالكان طريق حقيقت و فنا نشان داده شده بخشي از هزاران است كه در آيات و روايات بيان شده است. اما همين اشارات صريح و كوتاه براي كساني كه مي خواهند با پيروي از اين اسوه هاي كامل بدان برسند كفايت مي كند.
پروازهاي شبانه با ما چه مي كند؟
شايد پاسخ به اين پرسش از همين مطالب كوتاه پيشين به خوبي به دست آمده باشد، ولي براي روشن شدن بهتر مطلب، نگاهي گذرا به مقام اقتداري تهجد و شب زنده داري هاي سالكان طريق حق و حقيقت افكنده مي شود كه در آيات قرآني بيان شده است.
كساني كه پس از كسب روزي حلال و سبح طويل و شنا در زندگي روزانه، به ساحل شب رسيده اند، مي توانند با طلوع نخستين انوار ستارگان، خود را براي پروازهاي خاص و شبانه به آسمان وحدت و يكتايي و يگانگي آماده كنند. هرچه از شب مي گذرد و سياهي آن قوي تر و آرايه ها و زينت هاي دنيوي در پس تاريكي محو مي شود، دل هاي آدمي به انوار رحماني روشن تر و روشن ترمي شود.
كساني كه بتوانند احياي شبانه داشته باشند و تنها دمي اندك در بستر شب بخوابند و بقيه را بيدار باشند، در يك فرايندي متاثر از امواج نورانيت شب قرار گرفته و دل ها و بال هاي پرواز همانند پروانه از دل كرم تن بيرون مي زند و آماده پرواز در گرد خورشيد حق و تن زدن به آن مي شود.
دراين تهجدهاي شبانه مي توان اندك اندك فارغ از هياهوي رنگ و نام و نشان، تغيير شكل و ماهيت داد و پوست انداخت و حقيقت وجود نوراني خويش را آشكار كرد. نخستين اثر اين پوست اندازي، دوري از ماده و ماديات و دغدغه هاي آن است كه آرامش را از دل و جان سلب مي كند. بطوري كه خداوند از آن به عنوان نخستين اثر براي پروازهاي شبانه ياد مي كند و در آيه 130 سوره طه به آرامش و رضايت اشاره مي كند كه از راه تهجد و شب زنده داري به دست مي آيد.
البته همان گونه كه براي ايمان مراتب بسياري است، براي رضايت نيز مراتب فراواني است كه آرامش جان و روح، كف اين مراتب است و چنان كه پس از اين بيان مي شود شفاعت نسبت به ديگران و ورود به جنت ذات و رضوان الهي از مراتب عالي آن مي باشد.
شب زنده داري اگر در تمام شب اتفاق افتد، مي تواند آثار بسيار بزرگ و شگفت انگيزي به جا گذارد؛ زيرا انسان اين گونه مي تواند از تمام ظرفيت شب بهره گيرد و افزون بر تكليف عبادت بيست و چهار ساعته، خود را براي متاله (خدايي) شدن آماده سازد؛ زيرا خداوند كسي است كه هرگز خواب و چرت، وي را فرا نمي گيرد و همواره بيدار و هوشيار است و بي آنكه اصرار و پافشاري آفريده ها او را خسته سازد و يا مشغول دارد به ربوبيت همه هستي و پروردگاري آن ها مي پردازد.
انساني كه متاله شود نيز اين گونه است؛ زيرا اگر كنه و باطن عبوديت، همان مقام ربوبيت و خلافت الهي باشد، مي بايست شخص از اين طريق به همه صفات الهي از جمله «لاتاخذه سنه و لانوم» دست يابد.
از پيامبر(ص) روايت شده است كه هرگز دل و حتي هر دو چشم وي به خواب نمي رفت و بيدار و هشيار بوده است، زيرا آن حضرت انسان كامل و تمامي بود كه مي توان از وي به عنوان مظهر كامل و تمام صفات الله بلكه عبده ياد كرد. بنابراين عبدالله و يا عبده بودن پيامبر(ص) به معناي متاله شدن وي است كه از جمله رهايي از هرگونه خواب و چرت است. از اين رو پيامبر(ص) در تمام عمر مباركش نخوابيد و چرت نزد (هر چند خواب ظاهري را داشته است)؛ زيرا در هنگام خواب ظاهري، چشمي از وي بيدار بود و ذكر به دوام داشت. در همين راستا، امير مؤمنان علي(ع) به حكم يكتايي با آن حضرت(ص) در نفس، براساس آيه مباهله، و ديگر معصومان به حكم وحدت در نورانيت، چنين بودند و هرگز خواب كامل و مطلق بلكه چرت بر آنان غلبه نمي كرد و چشم هايشان به تبع دل هايشان، بيدار و هوشيار به ذكر الهي بود.
خداوند در آياتي چند از مؤمنان مي خواهد تا از روش آسان پروازي پيامبر(ص) استفاده كنند و شب ها را به قيام ذكر الهي مشغول شوند و با سجده بندگي به مقام ربوبيت و خلافت عبوديتي دست يابند و با متاله شدن، خود را به جايگاه هاي خاص برسانند كه مخصوص خليفه الهي است. (آل عمران آيه113 و زمر آيه9)
اين كه شب زنده داري و تهجد شبانه و احياي آن اين اندازه در آموزه هاي قرآني و اسلامي از ارزش و اعتبار خاص برخوردار مي باشد از آن روست كه فرصت متاله (خدايي) شدن و پرواز به سوي آن بيش از پيش در اين زمان فراهم است. (همان)
آثار تهجد
انسان با تهجد و پروازهاي شبانه اش مي تواند به اصلاح اموري بپردازد كه غفلت رنگ هاي روز و سبح طويل آن سبب مي شود. از اين رو خداوند تهجد و قيام شب را به عنوان عمل صالح برمي شمارد كه زمينه براي اصلاح خود و ديگري را فراهم مي آورد و آدمي را به جرگه صالحان وارد مي سازد. (آل عمران آيات 113 و 114)
مقام محسنان
دست يابي به مقام محسنان نيز از طريق تهجد در آيات16 و 17 سوره ذاريات بيان شده است. اين مقام همانند مقام صالحان، از مقامات بلندي است كه در پرواز شبانه به دست مي آيد و سالكان را به حقايق و مراتبي از انسانيت مي رساند كه به دور از انديشه و خيال انسان هاي غرق در ماديات و زندگي روزانه است.
آيات بسياري به مقام صالحان و محسنان اشاره داشته و به تفصيل درباره رفتارها و انديشه ها و بركات و آثار آن سخن به ميان آورده است كه تبيين و تشريح آن در اين مجال نمي گنجد. كوتاه سخن آن كه كساني كه خداوند در سوره نخست فاتحه الكتاب از آنان به نعمت داده شدگان ياد كرده كه در صراط مستقيم بوده و از غضب و ضلالت دور هستند، همين افراد مي باشند.
حضور قلب
حضور در شب با بيداري و ذكر آن، همان گونه كه غفلت را از دل و جان آدمي مي زدايد، موجب حضور قلب مي شود. اين گونه است كه شخص، خود را در محضر الهي مي يابد كه به طور مستقيم از هدايت و ربوبيت وي بهره مند مي شود و به سبب نگاه ناظر محترم از هرگونه خطا و اشتباه خود را مصون مي دارد.
حضور قلبي كه در سايه شب زنده داري به دست مي آيد (مزمل آيه 6) حضور در محضر خداوند است، به گونه اي كه خداوند را ناظر بر خود و خود را ناظر بر خداوند مي يابد و چشم دلش به جمال و جلال الهي روشن مي شود. بطوري كه دلش ميان خوف و رجا به حركت درمي آيد. گاه عظمت و جلال الهي، وي را مي گيرد و از هرگونه خطا و اشتباه خرد و كلان مي هراسد و خشيت، جانش را مي فشارد و گاه ديگر، چشم به جمال الهي مي افكند و سرور و شادي، جانش را سرشار و لبريز مي كند. سنگيني شب به سبب سنگيني حضور در محضر خداوند براي وي تحقق مي يابد و در پيشگاه با عظمت الهي، با قلبي خاشع و خاضع، به همان عصمتي دست مي يابد كه هرگونه خطا و اشتباه را نيز از وي سلب مي كند، زيرا اين حضور است كه هرگونه غفلتي را برنمي تابد.
بدين ترتيب همه وجودش، حق و حقيقت مي شود و از باطل در آن خبري نيست. كساني كه اين مسير را طي مي كنند پيامبر(ص) را در نهايت آن مي بينند.
مقام آمادگي دريافت وحي
كسي كه از مسير پيامبري مي رود در نهايت در محضر خداوند با جان محمدي(ص) پيوند مي خورد و نفس و اهل بيت وي مي شود «سلمان منا اهل البيت»، از همان چيزهايي اطلاع مي يابد كه نفس پيامبر(ص) از آن آگاه است و هنگام نزول جبرئيل وي را مي بيند و سخنان و وحي را درك مي كند و مي شنود. بنابراين شنيدن وحي كه قول ثقيل (مزمل آيات 2 و 5) است براي وي امري طبيعي است.
البته از آن جايي كه مأمور به ابلاغ نيست، از آن چه به سبب يكتايي و يگانگي بانفس يا مقام اتصال با اهل بيت(ع) به دست مي آورد، سخني نمي گويد. بنابراين مي توان گفت كه هر كسي كه از راه تهجد و مسير پيامبر(ص) به اين مقامات رسيد و متاله شد، آمادگي دريافت وحي را دارد هر چند كه پيامبر نباشد؛ زيرا پيامبر برگزيده الهي از ميان اين افراد به اراده و مشيت الهي مي باشد: الله اعلم حيث يجعل رسالته.
در روايات وقتي از مقام لقمان و يا خضر سخن به ميان آمده اين معنا مورد تأكيد بوده كه آنان انسان هاي كاملي هستند كه قابليت پيامبري را دارا بودند ولي به هر علتي نخواسته اند به آن وارد شوند و يا خداوند از ايشان چنين مأموريتي را نخواسته است. اين بدان معناست كه انسان هاي كامل مي توانند پيامبر باشند و مي توانند به اين مسئوليت و مأموريت نرسند و يا خداوند نفرستد.
با اين همه اين معنا از آيات قرآني به دست مي آيد كه انسان ها مي توانند با تهجد و پيروي از صراط مستقيم الهي به مقام آمادگي دريافت وحي و حتي قول ثقيلي چون قرآن برسند. (مزمل آيات 2 و 5)
هر مقامي از مقامات انساني كاركردهاي چندگانه اي دارد. به اين معنا كه هم در ذات شخص تأثيرگذار مي باشد و هم در مقام ربوبيت و خلافت در ديگران، آثار و پيامدهاي آن آشكار مي شود. كساني كه به هر مقامي از مقامات مي رسند و اسمي از اسماي الهي را در خود كامل و تمام مي كنند، در همان مقام و اسم، مأموريت ربوبيت و پروردگاري مي يابند. از اين رو در آيات قرآني از جمله سوره عصر سخن از توصيه به صبر و دستگيري ديگران پس از رسيدن به حق و عمل صالح است. اين دستگيري و دعوت و توصيه به ديگران يا ولايت عمومي و امر به معروف و نهي از منكر و ديگر اشكال آن، در حقيقت بازتاب همان مقام ربوبيتي است كه پس از هر تاله و خداگونه شدن و رنگ خدايي يافتن تحقق مي يابد.
مقام شفاعت
يكي ازمقامات ربوبي و پروردگاري انسان كاملي كه از راه تهجد و يا هر راه ديگر مشروع به آن رسيده است، دست يابي به مقام شفاعت است كه در آيه 79 سوره اسراء از آن به مقام محمود (مجمع البيان، ج 5 و 6، ص 671) و در آيه 130 طه از آن به مقام رضا ياد شده است. (مجمع البيان، ج 7 و 8، ص 58)
در روايات است كه خداوند در روز رستاخيز تا آن اندازه به حضرت ختمي مرتبت اذن مي دهد كه هر كسي را شفاعت كند تا وي خشنود و راضي شود. اين گونه است كه همه كساني كه محب اهل بيت(ع) هستند به مردان اعراف يعني چهارده معصوم(ع) نگاه مي كنند و منتظرند تا گوشه نگاهي به ايشان كنند و ايشان را از دوزخ برهانند و به بهشت برسانند. كساني كه به حبل متين و آويخته ميان آسمان و زمين يعني قرآن منزل با رسول و انفسنا (اهل بيت) تمسك و توسل جسته اند و يا حب و دوستي ايشان را در دل هاي خويش زنده نگه داشته اند، اميد رهايي در اعراف را دارند.
به هر حال دست يابي به اين مقامات عالي چون شفاعت براي هر كسي شدني است به شرط آن كه به پيروي و تمسك و توسل به آموزه هاي وحياني و ريسمان اهل بيت عصمت و طهارت(ع) در مسيري گام بردارد كه ايشان برداشتند و از جمله آن، راه شب است.
سخن در اين باره بسيار است و مثنوي هفتاد من كاغذ مي شود؛ زيرا سخن از وحي است كه بي نهايت است و اگر همه درخت ها قلم و همه درياها جوهر شوند نمي توان بخشي از آن را نوشت. بنابراين در اين جا به همين مقدار بسنده مي شود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا