اعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنی

حسابرسی سخت در انتظار دشمنان ولایت

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، همگان از خوب و بد در روز قیامت می بایست پاسخگوی اعمال دنیوی خویش باشند؛ زیرا جز خدا که «لا یُسأل» است و مورد سوال واقع نمی شود، همگی مسئول هستند و باید پاسخگوی اعمال خویش باشند.

البته از نظر قرآن، همگان در یک سطح مورد سوال و بازخواست قرار نمی گیرند؛ زیرا اعمال انسانی در دنیا در یک سطح نیست؛ از همین روست که برخی به سادگی از «بازخواستگاه» می گذرند، و برخی دیگر در بازداشتگاه می مانند و به سختی از این بازخواستگاه می گذرند. در حقیقت برخی به سبب اعمال بسیار هلاک کننده، در انتظار حسابرسی سختی قرار می گیرند که هرگز انتظارش را نداشتند.

باید توجه داشت که در قیامت «مو را از ماست بیرون می کشند»؛ اما در بسیاری از موارد به سبب یک عنصر حامی از حمایت قوی در قیامت برخوردار بوده و با اغماضات بسیاری مواجه می شوند و خدا به محاسبه گران می فرماید: «شتر دیدی ندیدی.» در همان برخی چنان گیر می افتند که رهایی از آن ممکن نیست مگر آن که «کرام الکاتبین» به دادشان برسد؛ چنان که برخی دیگر مستقیم حواله دوزخ می شوند و جایی برای اما و اگر برایشان نمی ماند و فرصتی به آنان داده نمی شود تا مورد عتاب و بازخواست قرار گیرند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، حسابرسی سخت در انتظار گروه هایی از مردم است که یکی از مهم ترین آنها دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) و دشمنان ولایت الهی است که در آنان استمرار یافته است.

قیامت روز حسابرسی

امیرمومنان امام علی(ع) در نامه خویش می نویسد: إِنَّ الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لا حِسابَ وَ غَداً حِسابٌ وَلا عَمَلَ؛ امروز در دنیا روز عمل است و حسابى در كار نيست؛ و فردا در قیامت روز حساب است و روز عمل نیست.(نهج البلاغه، نامه 31؛ غررالحكم ج۲ ص۵۰۳)

خدا در قرآن، از قیامت با عناوین گوناگونی یاد می کند که هر یک از آنها بیانگر صفتی از صفات قیامت است که انسان با آن مواجه می شود؛ یکی از نام های قیامت، « يَوْمَ الْحِسَابِ» است.(ص، آیات 16 و 26) در آن روز، حساب قیام می کند و بر پا می خیزد: يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ.(ابراهیم، آیه 41) و به سرعت تمام حسابرسی از سوی خدا انجام می شود.(غافر، آیه 17)

از نظر قرآن، آن چه به قیامت و معاد معنا می بخشد، همان بر پایی «حساب» در آن روز است؛ زیرا اگر معاد و قیامتی بدون حساب باشد، انسان هیچ ترسی نخواهد داشت؛ از همین روست که بسیاری از مدعیان «تجربه پس از مرگ» از وضعیتی سخن می گویند که گویی هیچ حسابرسی نیست؛ بنابراین، نیازی نیست که انسان از مرگ و قیامت و معاد بترسد؛ زیرا آن چه وحشتناک و هراسناک است، همان حسابرسی اعمال دنیوی است؛ اما وقتی حسابرسی نباشد، دیگر ترسی نیست و انسان در دنیا هر کاری از بد و خوب را انجام دهد، در معاد و قیامت مشکلی نخواهد داشت؛ زیرا حسابرسی نیست.

به سخن دیگر، اگر در آیات و روایات از قیامت و معاد سخن به میان می آید و مردم را نسبت به آن به عنوان «نباء» می ترسانند، ترس از حسابرسی آن است، وگرنه زندگی پس از مرگ و معاد و قیامت بدون حسابرسی هیچ ترس وهراسی ندارد.

از نظر قرآن کسانی هستند که به حسابرسی روز قیامت باور وایمان ندارند(غافر، آیه 27) و بر این باورند که در آن جا کسی جزای اعمال دنیوی خویش را نمی بیند؛ در حالی که چنین نیست؛ زیرا برپایی نظام اخروی و قیامت و معاد پس از زندگی دنیوی برای همین اصل «حساب» است تا هر کسی نتیجه اعمال خویش را در آن جا بیابد و با آن مواجه شوئد.(کهف، آیه 49؛ آل عمران، آیه 30؛ بقره، آیات 134 و 141)

به سخن دیگر، واژه حساب که حساب به معنای شمردن و شماره کردن مبتنی بر گمانه های احتمالی نزدیک به قطع و یقین است، حقیقتی است که در روز قیامت به شکل بسیار دقیق تر از اعداد ریاضی اتفاق می افتد؛ زیرا تنها در آن جا به کمیت توجه نمی شود، بلکه در حسابرسی روز قیامت به کیفیت حتی بیش تر از کمیت توجه می شود؛ از همین رو، مقصود از حسابرسى در قیامت از نظر قرآن، رسیدگى به گفتار، رفتار و کردار و حتّى نیّات، تصمیمات و ملکات درونى بندگان است. این حسابرسی از سوی خدایی انجام می شود که شاهد و قاضی است.  از این روست که امیرمومنان به مردمان هشدار می دهد که مراقب اعمال خویش در همه حالات از آشکار و به ویژه در نهان باشند و تقوا پیشه گیرند: اِتَّقُوا مَعَاصِيَ اللّهِ فِي الْخَلَوَاتِ، فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ؛ از عصيان خداوند در خلوتگاهها بپرهيزيد، چراكه شاهد، همان حاكم و دادرس است.(نهج البلاغه، حکمت 324)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، همین ایمان و اعتقاد به حسابرسی روز قیامت است که انسان ها را به ترک محرمات و منکرات و انجام واجبات بلکه مستحبات سوق می دهد؛ زیرا هر عملی از خوب و بد آثاری دارد که با انسان همراه شده و در قیامت هم چون «سمه» جزو سیمای انسان می شود که بدان شناخته می گردد.(فتح، آیه 29؛ الرحمن، آیه 44؛ محمد، آیه 30)

بنابراین، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، حسابرسی در قیامت از اصول اساسی آن است که حتمی و قطعی است.(انبیاء، آیات 1 و8؛ تکاثر، آیه 8؛ نحل، آیه 56؛ لقمان، آیه 16)

این حسابرسی کامل و همه جانبه است و همه ابعاد اعمال انسانی را در بر می گیرد.(همان) حسابرسی از سوی خدا نسبت به آشکار و نهان افکار و نیات و اعمال کلی و جزیی خواهد بود(بقره، آیه 284؛ مجادله، آیه 7؛ جمعه، آیه 8؛ مومنون، آیه 117؛ حجر، آیات 93 و 94؛ شعراء، آیات 111 و 112) و خدا برای انجام آن از کارگزارانی نیز بهره می گیرد.(غاشیه ، آیه 26)

حسابرسی آسان از نظر قرآن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، حسابرسی بر اساس موازین حق انجام می شود؛ یعنی حق تعالی که خود حق مطلق(فصلت، آیه 53) و خاستگاه هر حقی است(هود، آیه 17) در قیامت بر اساس همین شاخص حق به حسابرسی و داوری می پردازد؛ پس اگر عملی مطابق حق باشد، دارای وزن بوده و پذیرفته می شود؛ اما اعمال مخالف حق به سبب «پوچ» بودن، وزنی نخواهد داشت، و شخص بی وزن است؛ یعنی هیچ حقی با خود ندارد. بنابراین انسان پوچ و تهی از حق به دوزخ می رود.(اعراف، آیات 8 و 9؛ رعد، آیه 17)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسی که در دنیا بر مدار و محور حق زیسته در قیامت با حسابرسی آسان مواجه می شود و به سادگی از آن عبور کرده و به بهشت در می آید؛ زیرا وقتی بر میزان و ترازوی حق قرار می گیرد، جز حق نیست و همه سیمای او تجلی حق و حقیقت است. از این روست که با «حسابا یسیرا» محاسبه و از این بازخواستگاه الهی در قیامت عبور می کند.(رعد، آیه 18؛ انشقاق، آیات 7 و 8)

حسابرسی سخت از نظر قرآن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، بیش تر مردم در قیامت با حسابرسی سختی مواجه می شوند؛ زیرا بیش تر مردم زندگی سرشار از فتنه را در دنیا تجربه می کنند به طور که حق و باطل را در هم می آمیزند و زندگی مختلطی از آن می سازند.

خدا در قرآن به کسانی که به حق گرایش نداشته و زندگی خویش را بر مدار و محور حق نساخته اند، هشدار می دهد که چنین زندگی از آنان موجودی را می سازد که در قیامت با شرایط سختی حسابرسی مواجه می شود.(رعد، آیه 18)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، تکذیب کنندگان آموزه های وحیانی پیامبران و سرکشان از امر پروردگار در قیامت با حسابرسی شدید و سختی مواجه می شوند: فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابًا شَدِيدًا وَعَذَّبْنَاهَا عَذَابًا نُكْرًا(طلاق، آیه 8)

از نظر قرآن، یکی از مهم ترین عواملی که موجب می شود تا شخص گرفتار حسابرسی سخت و شدید در قیامت مواجه شود، نادیده گرفتن عهد الهی نسبت به ولایت الهی است که در مظاهرش تجلی و ظهور می کند. خدا در قرآن از همگان عهد و پیمان گرفته است تا تحت ولایت الهی خلفای الهی زندگی خویش را سامان دهند. این خلفای الهی همان پیامبران و امامان معصوم(ع) و اولیاء الله هستند که به عنوان «اسوه حسنه» برای انسان قرار داده شده اند تا با پیروی از آنان و اطاعت و اتباع از ایشان، از ولایت طاغوتی رهایی یابند و تحت ولایت الله در صراط مستقیم الهی زندگی کنند.(ممتحنه، آیه 6؛ احزاب، آیه 4؛ بقره، آیه 257؛ حجرات، آیه 7)

خدا در قرآن ، پیوند و صله با کسانی که خدا حکم به پیوند داده را مهمی در آسان حسابرسی معرفی می کند؛ زیرا چنین شخصی پیوند خویش را با حق برقرار کرده و بر مدار و محور حق در دنیا زیسته است؛ از همین رو، خدا در این باره می فرماید: وَالَّذِينَ يَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَيَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ ؛ و آنان كه آنچه را خدا به پيوستنش فرمان داده مى ‏پيوندند و از پروردگارشان مى‏ ترسند و از سختى حساب بيم دارند.(رعد، آیه ۲۱)

پس از نظر قرآن، زشتی حسابرسی برای کسانی است که به پیوند الهی عمل نکرده اند و آن را به جای آن «وصل» کنند، «قطع» کرده اند. از همین روست که در جایی دیگر نسبت به قطع پیوند فرمان داده شده، هشدار می دهد و می فرماید: وَالَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ؛ و كسانى كه پيمان خدا را پس از بستن آن مى ‏شكنند و آنچه را خدا به پيوستن آن فرمان داده مى‏ گسلند و در زمين فساد مى كنند بر ايشان لعنت است و بد فرجامى آن سراى ايشان راست.(رعد، آیه ۲۵)

خدا در جایی دیگر، همین قطع پیوند مامور شده را به عنوان عامل خسران و زیان ابدی معرفی می کند و می فرماید: الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ؛ همانانى كه پيمان خدا را پس از بستن آن مى ‏شكنند و آنچه را خداوند به پيوستنش امر فرموده مى‏ گسلند و در زمين به فساد مى ‏پردازند آنانند كه زيانكارانند.(بقره، آیه ۲۷)

از این آیات به دست می آید که «صله» نسبت به «مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ» موجب آسانی حسابرسی در قیامت و «قطع» آن موجب تشدید و سخت شدن حسابرسی می شود.

اما پرسش این است که آن ماموریتی الهی برای انسان نسبت به «صله» و پیوند خوردن نسبت به چه چیزی یا چه کسی است؟ با نگاهی به روایات تفسیری ماثور از سوی مفسران حقیقی قرآن یعنی پیامبر(ص) اهل بیت عصمت و طهارت(ع) می توان دانست که مصادیقی چندی برای آن است که شامل «صله رحم» در قالب ارتباط خانوادگی و کمک و انفاقات مالی است.

امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید:  إِنَّ صِلَهْ الرَّحِمِ تُهَوِّنُ الْحِسَابَ یَوْمَ الْقِیَامَهْ ثُمَّ قَرَأَ: یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ؛ به‌جا آوردن صله‌ی رحم، حساب روز قیامت را آسان می‌کند. سپس این آیه را قرائت فرمود: یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ یَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ.(تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۷، ص۲۶۰ ؛ بحارالأنوار، ج۷، ص۲۷۳؛  بحارالأنوار، ج۷۱، ص۱۰۲؛ أعلام الدین، ص۳۰۴؛  مستدرک الوسایل، ج۱۵، ص۲۳۹)

هم چنین عمر بن‌ یزید گوید: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ: الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ فَقَالَ قَرَابَتُکَ؛ امام صادق (علیه السلام)- از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی آیه: وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَن یُوصَلَ پرسیدم. حضرت فرمود: «مقصود، خویشاوندان تو هستند».(تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۷، ص۲۶۰؛ الکافی، ج۲، ص۱۵۶؛ بحارالأنوار، ج۷۱، ص۱۲۹)

ولی شکی نیست که مصداق اتم و اکمل این امر الهی به وصل و پیوند چیزی جز وصل شدن به ولایت اهل بیت(ع) نیست؛ از همین روست که امام کاظم (علیه السلام) در تفسیر آیه می فرماید: الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ هِیَ رَحِمُ آلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله؛ وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَن یُوصَلَ؛ همانا رحم آل‌محمّد است.(تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۷، ص۲۶۲ المناقب، ج۲، ص۱۶۸)

امام صادق (علیه السلام)- عمربن مریم گوید: سَأَلْتُ أَبَاعَبْدِ‌اللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ: وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ قَالَ مِنْ ذَلِکَ صِلَهُ الرَّحِمِ وَ غَایَهُ تَأْوِیلِهَا صِلَتُکَ إِیَّانَا؛ از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی این کلام پروردگار: وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَن یُوصَلَ؛ از حضرت پرسیدم. فرمود: «از جمله آن صله‌ی رحم پیوند با خویشاوند است و نهایت تفسیر آن، پیوند با ما اهل‌بیت است».(تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۷، ص۲۶۲ ؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۶۸؛  العیاشی، ج۲، ص۲۰۸؛ مستدرک الوسایل، ج۱۵، ص۲۳۶)

امام صادق (علیه السلام)- حسن‌بن‌موسی گوید: رَوَی أَصْحَابُنَا أَنَّه سُئِلَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَی: الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ قَالَ: هُوَ صِلَهُ الْإِمَامِ فِی کُلِّ سَنَهٍ مِمَّا قَلَّ أَوْ کَثُرَ ثُمَّ قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) وَ مَا أُرِیدُ بِذَلِکَ إِلَّا تَزْکِیَتَکُمْ؛ یاران ما از امام صادق (علیه السلام) درباره‌ی آیه: وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَن یُوصَلَ؛ پرسیدند و ایشان فرمود: «مقصود، پرداخت مالی به امام (علیه السلام) در طول سال است، خواه کم باشد یا زیاد». سپس امام (علیه السلام) فرمود: «من از این پرداخت، فقط تزکیه‌ی شما را خواهانم».(تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۷، ص۲۶۲ ؛ بحارالأنوار، ج۹۳، ص۲۱۶؛ العیاشی؛، ج۲، ص۲۰۹)

امام کاظم (علیه السلام) می فرماید:  إِنَّ رَحِمَ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) مُعَلَّقَهٌ بِالْعَرْشِ یَقُولُ اللَّهُمَّ صِلْ مَنْ وَصَلَنِی وَ اقْطَعْ مَنْ قَطَعَنِی وَ هِیَ تَجْرِی فِی کُلِّ رَحِمٍ وَ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهُ فِی آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله)؛ رَحِم آل‌محمّد آویخته به عرش است؛ و می‌گوید: «پروردگارا! با آن کس که با من پیوند کند، پیوند کن و با آن کس که پیوند مرا بگسلد، پیوندت را بگسل». این در هر رحمی جاری است. و این آیه در شأن آل‌محمّد نازل شده است.(تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۷، ص۲۶۲ ؛ بحارالأنوارج۲۳، ص۲۶۵؛ تفسیر القمی، ج۱، ص۳۶۲؛ تفسیر العیاشی، ج۲، ص؛  مستدرک الوسایل، ج۱۵، ص۲۳۶)

عمربن‌یزید گوید: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ قَال نَزَلَتْ فِی رَحِمِ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ قَدْ تَکُونُ فِی قَرَابَتِکَ ثُمَّ قَالَ فَلَا تَکُونَنَّ مِمَّنْ یَقُولُ لِلشَّیْءِ إِنَّهُ فِی شَیْءٍ وَاحِدٍ؛ به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: «منظور از آیه: الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ چیست»؟ فرمود: «این آیه درباره‌ی صله‌ی رحم آل‌محمّد (است و ممکن است درباره‌ی خویشاوندانت نیز باشد». سپس فرمود: «هرگز از کسانی مباش که بر این باور هستند که هر چیزی فقط یک مفهوم دارد و نمی‌تواند معانی متعدّدی داشته باشد».(تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۷، ص۲۶۴ ؛ الکافی، ج۲، ص۱۵۶؛  بحارالأنوار، ج۷۱، ص۱۳۰)

امام صادق (علیه السلام) می فرماید: إِنَّ الرَّحِمَ مُعَلَّقَهٌ بِالْعَرْشِ تَقُولُ اللَّهُمَّ صِلْ مَنْ وَصَلَنِی وَ اقْطَعْ مَنْ قَطَعَنِی وَ هِیَ رَحِمُ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ: الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ رَحِمُ کُلِّ ذِی رَحِمٍ؛ رَحم آویخته به عرش است و می‌گوید: «خدایا! پیوند نما با کسی که با من پیوند نموده و قطع کن از کسی که مرا قطع نموده». این رَحِم اهل‌بیت محمّد (است و خداوند نیز در این زمینه فرموده است: وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللهُ بِهِ أَن یُوصَلَ؛ رحم هر آنکه دارای رحم است.(تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۷، ص۲۶۴ ؛ الکافی، ج۲، ص۱۵۱؛ بحارالأنوار، ج۷۱، ص۱۱۵؛ مستدرک الوسایل، ج۱۲، ص۳۸۳)

محمد بن‌ مسلم گوید:: سَمِعْتُ أَبَاجَعْفَرٍ (علیه السلام) یَقُولُ فِی قَوْلِ اللَّهِ … وَ قَالَ أَیْضاً: قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی قَالَ أَجْرُ النُّبُوَّهِ أَنْ لَا تُؤْذُوهُمْ وَ لَا تَقْطَعُوهُمْ وَ لَا تُغْضِبُوهُمْ وَ تَصِلُوهُمْ وَ لَا تَنْقُضُوا الْعَهْدَ فِیهِمْ لِقَوْلِهِ: وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَل؛ امام باقر (علیه السلام)- از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که در مورد آیه: بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم [اهل بیتم]. (شوری، آیه ۲۳). فرمود: «پاداش و اجر رسالت این است که بستگان پیامبر (صلی الله علیه و آله) را آزار ندهند و با ایشان قطع رابطه ننمایند و خشم نگیرند و به ایشان دل ببندند و پیمان خویش را درباره‎ی آن‌ها محترم بشمارند. و اشاره به همین مطلب این آیه است: وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ ما أَمَرَ اللهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ».(تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۷، ص۲۶۴ ؛ بحارالأنوار؛ ج۲۳، ص۲۳۷؛ تفسیر القمی؛ ج۲، ص۲۷۵)

امام کاظم (علیه السلام) می فرماید: إِنَّ رَحِمَ آلِ مُحَمَّدٍ (علیه السلام) مُعَلَّقَهٌ بِالْعَرْشِ یَقُولُ اللَّهُمَ صِلْ مَنْ وَصَلَنِی وَ اقْطَعْ مَنْ قَطَعَنِی وَ هِیَ تَجْرِی فِی کُلِّ رَحِمٍ. وَ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهُ فِی آلِ مُحَمَّدٍ (وَ مَا عَاهَدَهُمْ عَلَیْهِ وَ مَا أَخَذَ عَلَیْهِمْ مِنَ الْمِیثَاقَ فِی الذَّرِّ مِنْ وَلَایَهِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) وَ الْأَئِمَّهِ (بَعْدَهُ وَ هُوَ قَوْلُهُ الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمِیثاقَ …؛ – رحم آل محمّد آویخته به عرش است و می‌گوید: «خدایا! پیوند نما با کسی که با من پیوند نموده و قطع کن از کسی که مرا قطع نموده. این در هر خویشاوندی جاری است، امّا این آیه در مورد آل‌محمّد (و آنچه در عالم ذر بر آن از آن‌ها عهد و پیمان گرفته است، می‌باشد. و آن عهد و پیمان عبارت است از ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ائمّه بعد از او و این سخن خداست که می‌فرماید: الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمِیثاقَ.(تفسیر اهل بیت علیهم السلام، ج۷، ص۲۶۴ ؛ بحارالأنوار، ج۲۳، ص۲۶۵؛ تفسیر القمی، ج۱، ص۳۶۲)

از این روایات و مانند آنها که به تواتر رسیده می توان دریافت که آن چه حسابرسی را سخت و شدید و بسیار بد و زشت می کند، قطع پیوند با ولایت معصومان(ع) است که استمرار ولایت الهی است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا