اجتماعیاعتقادی - کلامیمعارف قرآنی

بندگي خدا؛ زمينه ها و آثار

imagesCAM9EVNJ توحيد، محوري ترين آموزه قرآني و اسلامي است. درميان اقسام توحيد، توحيد عبادي از جايگاه خاص و ويژه اي برخوردار مي باشد، زيرا ناظر به فلسفه و هدف آفرينش انسان است. از اين رو، زندگي بشر درمدار اين واژه مي گردد و به آن معنا و مفهوم مي بخشد.

همه لحظات زندگي بشر در دنيا مي بايست اختصاص به بندگي و عبادت داشته باشد و اگر دمي از آن جدا شود به معناي طغيان و عبور از خطوط قرمز الهي خواهد بود، ولي به نظر مي رسد كه چنين چيزي براي هيچ يك از انسان ها حتي اشرف و اكمل ايشان حضرت محمد(ص) نيز شدني نيست،بنابراين مي بايست درمفهوم عبادت توسعه داد و هر حركت و رفتار به دور از غفلت از خدا و در مسيركمالي شدن را به عنوان عبادت قلمداد كرد.

ازهمه زمان هاي آفرينش مي بايست به عنوان فصل عبادت و بندگي ياد كرد ولي بي گمان زندگي بشر درجهان ماده و دنيا از ويژگي خاصي برخوردار مي باشد، چنان كه عبادت در ماه رمضان، را نيز مي توان فصلي كامل از عبادت و بندگي دانست.

نويسنده دراين مطلب كوشيده است تا ويژگي ها و زمينه هاي دست يابي به مفهوم درست و كمالي زندگي، يعني عبادت و بندگي را برپايه آموزه هاي قرآني بيان كند. با هم اين مطلب را دراين فصل عبادت و بندگي از نظر مي گذرانيم.

توحيد عبادي، مدار زندگي

بي گمان مدار زندگي انسان درتفسير و تحليل قرآني، توحيد عبادي است. اگر انسان نسبت به توحيد الوهيت، و توحيد ذاتي وصفاتي، علم و شناخت كامل به دست آورد، به اين نتيجه عملي مي رسد كه مي بايست در زندگي اش توحيد عبادي را داشته باشد. درحقيقت نتيجه طبيعي شناخت آدمي به ديگر اقسام توحيد در عمل عبادي انسان خود را نشان مي دهد. اين جاست كه براي آدمي توحيد عبادي معنا و مفهوم ديگري مي يابد.

به اين معنا كه انسان هنگامي كه خداي يگانه را شناخت و او را به الوهيت و ربوبيت ستود، درآن هنگام است كه اين خدا را شايسته عبادت مي بيند. آيات بسياري چون 1تا 5 سوره توحيد و 132و 138و 139 سوره بقره و آيه 51 و 62 سوره بقره و ديگر آيات سور قرآني اين معنا را مورد تاكيد قرار مي دهند.

پذيرش شايستگي عبادت خداي يكتا به معناي پذيرش اطاعت مطلق از خداوند است كه دراشكال مختلف از جمله اطاعت از آموزه هاي عقلاني و وحياني و ولايت پذيري از پيامبران و اولياي الهي خود را نشان مي دهد. بنابراين عبادت همان اطاعتي است كه انسان نسبت به خداوند و فرمان هاي اوبه هر شكلي بروز مي دهد. دراين اطاعت به اين مساله توجه نمي كند كه آيا از فرمان مستقيم خداوند پيروي مي كند و يا از فرمان هاي صادر شده از پيامبران و ديگر اولياي الهي كه بر انسان ولايت دارند.

اين گونه است كه اطاعت مطلق از ولايت مطلق را در طول زندگي خويش نشان مي دهد. اين برخلاف تفكر و رفتار ابليسي است كه از فرمان هاي الهي سرباز مي زند و ولايت ولي الله و خليفه الله را نمي پـذيرد و حاضر نمي شود تا به خليفه الهي سجده برد. چنين تفكري را مي توان در بسياري از انسان هاي ولايت گريز يافت؛ زيرا آنان نيز يا از فرمان عقل مستقل سرباز مي زنند و يا به فرمان هاي ولي الله تن نمي دهند و برخلاف قوانين و فرمان هاي رهبران و اولوالامر عمل مي كنند.

خداوند در آيات بسياري اين معنا را مورد تاكيد قرار مي دهد كه انسان مي بايست همه زندگي اش سرشار از توحيد عبادي و پرستش خداي يكتا و يگانه باشد (هود آيات 1 و 2)؛ زيرا توحيد عبادي صراط مستقيم الهي است كه انسان از راه آن متاله مي شود و صبغه و رنگ الهي به خود مي گيرد بلكه در حد خدايي شدن پيش مي رود و در اين مسير به منزلت «قاب قوسين او ادني» مي رسد كه نزديك تر از اين شدن براي هيچ موجودي متصور نيست، به گونه اي كه ميان خدا و انسان متاله، جز پرده عبوديت و الوهيت نمي ماند. در روايت است كه تفاوت ما امامان (ع) با خداوند در همان عبوديت ما و الوهيت خداوندي است و هيچ گونه تمايز و تفاوت ديگري نيست: «نزلونا عن الربوبيه و قولوا فينا ما شئتم». «در همين رابطه نگاه كنيد به رواياتي چون: «از اميرالمومنين(ع) فرمود: «لاتتجاوزوا بنا العبوديه ، ثم قولوا فينا ما شئتم و لن تبلغوا، و اياكم و الغلو كغلو النصاري فاني بريء من الغالين (الاحتجاج ج 2/32) از امام صادق(ع): (ارجعلونا عبيدا مخلوقين وقولوا فينا ما شئتم) (الثاقب في المناقب/ 402، الخرائج و الجرائج ج 2/735).

و از معصومين(ع): «نزهونا عن الربوبيه و ارفعوا عنا حظوظ البشيريه ، فلا يقاس بنا أحد من الناس» الحديث (مشارق النوار اليقين/ 101). و از اميرالمؤمنين(ع) در حديث مشهور معروف بالنورانيه: «يا ابا ذر انا عبدالله عز وجل و خليفته علي عباده، لا تجعلونا اربابا و قولوا في فضلنا ما شئتم فانكم لا تبلغون كنه ما فينا و لا نهايته، فان الله عزوجل قد اعطانا اكبر و اعظم مما يصفه و اصفكم او يخطر علي قلب احدكم، فاذا عرفتمونا هكذا فانتم المؤمنون» (بحارالانوار 62/2) و «اياكم الغلو فينا، قولوا انا عبيد مربوبون، واعتقدوا في فضلنا ما شئتم» (غررالحكم/ 951). و از امام صادق(ع): «لاترفعوا البناء فوق طاقتنا فينهدم، اجعلونا عبيدا مخلوقين و قولوا فينا ما شئتم» (بصائرالدرجات/ 162).

البته عبادت و اطاعت، خاص انسان نيست و همه موجودات هستي نسبت به خداوند، اهل سجود و عبادت مي باشند (رعد آيات 41 و 51) با اين تفاوت كه انسان ها از ويژگي اختيار برخوردار هستند و با اراده خود مي توانند در مسير كمالي و اطاعت گام بردارند و اهل بندگي و عبادت شوند و يا آن كه راه عصيان و سقوط و هبوط در دوزخ را بپيمايند.

زمينه هاي توحيد عبادي

در اين جا اين پرسش مطرح مي شود كه انسان در چه شرايط و بستري به اطاعت و بندگي گرايش مي يابد و توحيد عبادي را در سرتاسر زندگي خويش به نمايش مي گذارد و در انجام مسئوليت و ماموريت خويش دمي درنگ نكرده و يا اندكي كوتاهي نمي كند؟

خداوند در آياتي چند به اين پرسش پاسخ داده و زمينه ها و بستر انجام چنين عملي از سوي انسان را بيان مي كند. از جمله در آيه 15 و 25 سوره ذاريات به آگاهي انسان نسبت به هدف و فلسفه آفرينش توجه مي دهد و تبيين مي كند كه آگاهي و شناخت آدمي از اين مساله تا چه اندازه مي تواند براي حركت انسان در مسير كمالي و اطاعت و عبادت از خداوند مفيد و سازنده باشد.

بنابر اين آگاهي و شناخت انسان نسبت به فلسفه هستي و به ويژه آفرينش انسان مي تواند زمينه و بستر مناسبي براي توحيد عبادي انسان باشد.

آيات 46 و 66 سوره زمر در همين رابطه به مساله تعقل اشاره مي كند و تبيين مي كند كه انسان ها هرگاه از عقل خدادادي خويش بهره گرفته و آن رابه كار گيرند به اين مهم آگاهي و شناخت مي يابند كه خداوند يگانه، شايسته و عبادت و اطاعت است و هيچ موجود ديگري در هستي اين شايستگي را ندارد.

از آن جايي كه دست يابي به آگاهي و شناخت، نيازمند ايجاد شرايط مناسبي است، خداوند در آيه 55 سوره نور به ايجاد محيط سالم و دولت و جامعه ديني اشاره مي كند و مي فرمايد كه انسان ها در محيط اسلامي و ديني بهتر و آسان تر مي توانند به آگاهي و شناخت دست يافته و زمينه هاي انجام اطاعت و عبادت براي آنان فراهم گردد.

در حقيقت حكومت ديني و اسلامي بستر مناسبي براي رويكرد مردم به پرستش خدا و اطاعت و عبادت مي باشد. بر اين اساس مي توان گفت كه يكي از وظايف اصلي دولت اسلامي و حكومت ديني ايجاد محيط سالم و مناسبي است كه مردم در همه حالات و سكنات خويش به انجام عبادت و اطاعت از خداوند بپردازند و مانعي در پيش روي ايشان ايجاد نشود.

ضرورت هجرت

آيه 65 سوره عنكبوت به نوعي ديگر به مساله محيط اجتماعي و تاثير آن در رويكردهاي درست و مناسب و يا رويكردهاي نادرست اشاره مي كند. در اين آيه نيز به اين مساله توجه داده شده كه محيط فاسد و نامناسب موجب مي شود تا انسان ها نتوانند. به وظيفه و مسئوليت اصلي خويش يعني عبادت و اطاعت از خداوند يكتا بپردازند. از اين رو از مردم مي خواهد براي انجام مسئوليت و ماموريت اصلي الهي از شهر و ميهن خويش هجرت كرده و به جاي مناسبي بروند كه فضا و محيط اجتماعي سالمي داشته و زمينه براي انجام وظايف فراهم باشد.

به سخن ديگر، انسان ها هر چند كه در انجام عمل عبادي و اطاعت، نيازمند جامعه و محيط اجتماعي سالم و هنجاري هستند ولي محيط فاسد و نابه هنجار نمي تواند مانع جدي براي انجام اعمال عبادي انسان تلقي شود؛ زيرا براي هر انساني فرصت كوچ و قرار گرفتن درفضاي مناسب عبادي ديگر وجود دارد و شخص نمي تواند محيط فاسد را توجيهي براي ترك عبادت خويش قرار دهد. البته در اين باره تنها پيران و كودكان و زنان ناتوان استثنا شده و عدم هجرت ايشان به نوعي پذيرفته شده است.

آيه 55 سوره نور به مساله مهم و اساسي امنيت توجه مي دهد و تبيين مي كند كه تحقق امنيت در هر جامعه اي يكي از مهم ترين و اساسي ترين اموري است كه زمينه مناسب انجام اعمال عبادي و توحيدي را فراهم مي آورد؛ زيرا انسان در شرايط مناسب امنيتي مي تواند با خاطري آسوده به همه تكاليف و وظايف عبادي عمل كند. بر اين اساس مي توان گفت كه يكي از وظايف و اهداف دولت ديني و حكومت اسلامي آن است كه شرايط و بستر امنيتي مناسبي را براي اهل توحيد فراهم آورد تا آنان بتوانند در فضاي به دور از فساد و خشونت و ضد امنيتي، به اعمال عبادي خويش بپردازند.

آيه 011 سوره كهف به يكي ديگر از عوامل اساسي براي توحيد عبادي اشاره مي كند و توضيح مي دهد كه چگونه اميد به لقاي الهي و متاله شدن مي تواند عامل اساسي براي تحريكات بشر در حوزه عمل عبادي باشد. درحقيقت اين كه انسان اميدوار باشد كه با انجام اعمال عبادي و اطاعت از خداوند به لقاي او دست مي يابد، انگيزه اي مي شود تا با عبادت و اطاعت، متاله شود و قرب حقيقي را اينگونه كسب كرده و درمقام لقاي الهي درآيد.

براين اساس مي توان گفت كه عمل به دين و ارزش ها و آموزه هاي آن يكي از مهمترين گام ها در ايجادفضاي مناسب براي عبوديت و اطاعت و بندگي بشر است كه درآيات 401 و 501 سوره يونس به آن اشاره شده است.

آثار توحيد عبادي

توحيد عبادي در هركس و جامعه اي آثار و برآيندي دارد كه در دنيا و آخرت خود را نشان مي دهد. خداوند در آياتي از قرآن اين آثار و برآيند طبيعي توحيد عبادي را تبيين و توضيح مي دهد كه در اينجا بدان ها اشاره مي شود.

اين آثار و كاركردها كه قرآن براي توحيد عبادي انسان برمي شمارد شامل حوزه هاي مادي و معنوي و دنيوي و اخروي و نيز فردي و اجتماعي مي شود. از جمله در حوزه عمل اجتماعي خداوند توحيد عبادي و پرسش خداي يكتا را مايه اتحاد و همبستگي تمامي پيروان اديان الهي مي داند و در آيه 46 سوره آل عمران و 63 و 73 مريم و 29 و 39 سوره انبياء و 4و5 سوره بينه به اين مهم اشاره مي كند كه انسانها تنها درسايه توحيد عبادي مي توانند به وحدت و اتحاد حقيقي دست يابند و بسياري از ظرفيتهاي تكاملي خويش را بهبود بخشند و يا ايجاد كنند. بنابراين هرگونه شكست و تفرقه را مي بايست درسايه دوري از توحيد عبادي بشر تفسير و تحليل نمود.

بسياري از جوامع بشري به سبب دوري از توحيد عبادي گرفتار همه گونه مشكلات غيرقابل حل مي شوند. براين اساس به جاي آن كه به عوامل ديگري توجه كنند بايد به مسئله دوري از توحيد عبادي خويش توجه داشته باشند كه عامل بسياري از نابساماني هاي اجتماعي مي شود و ظرفيتهاي زيادي را از آدمي و اجتماع سلب مي كند.

آيات 49و05 سوره مريم تبيين مي كند كه اصولا بهره مندي از عطاياي الهي تنها در سايه سار توحيد، امكان پذير است. براين اساس اگر آدمي از بسياري از مواهب و عطاياي تكاملي و انسان ساز بي بهره شود به سبب ادامه روند گريز از توحيد عبادي مي باشد.

انسان درسايه توحيد عبادي است كه به تقوا دست مي يابد. (بقره آيات12 و 22) و همين تقواست كه شرايط را براي درك و فهم درست زندگي و هدايت هاي الهي فراهم مي آورد و فرقان و قدرت تشخيص درست از نادرست و حق از باطل را به آدمي مي بخشد.

اگر انسان بخواهد هدايت واقعي الهي را نسبت به خود و جامعه اش جلب كند مي بايست پيش از هر چيزي به عبادت و پرستش ذات الهي به عنوان تنهاترين و اصلي ترين راهكار توجه نمايد. (انعام آيه 65 و سوره مريم آيه53 و 63 و زمر آيه 2و3)اين گونه است كه انسان در مسير درست قرار مي گيرد و تسليم محض خداوند مي شود (بقره آيه 331) و خرد و انديشه هايش به كار مي افتد (انبياء آيات 25 و 76) و در برابر خداوند از مقام خضوع و خشوع به سجده اطاعت فرو مي افتد (فصلت آيه 73) و درنهايت از هدايت خاص بهره مند شده و متاله مي گردد و در مقام قرب، جاي مي گيرد و از همه آثار بندگي بهره مند مي شود.

خداوند در حديث قدسي فرموده است: عبدي اطعني حتي اجعلك مثلي انا حي لااموت اجعلك حيا لاتموت و انا اقول للاشياءكن فيكون و انت تقول للاشياء كن فيكون؛ اين بنده من؛ مرا فرمان بر تا تو را همانند خود سازم. من زنده ناميرايي هستم و تو را نيز زنده ناميرا مي سازم. من به هر چيزي فرمان دهم خواهد شد، تو را نيز چنان مي كنم كه به هر چه فرمان دهي انجام پذيرد. (الجواهر السنيه، شيخ حر عاملي، ص 163)

براي دست يابي به اين مقام قرب، راه اطاعت و عبادت، راهي است كه در حديث قدسي ديگر به نام قرب النوافل آمده است. خداوند در آن جا مي فرمايد: ان العبد يتقرب الي بالنوافل حتي كنت سمعه الذي يسمع به و بصره الذي يبصر به ويده الذي يبطش به؛ بنده با انجام نوافل به من نزديك مي شود تا من گوش او مي شوم كه با آن مي شنود و ديده اش مي شوم كه با آن مي بيند و دستش مي شوم كه با آن عمل مي كند. (اصول كافي، ج 4 ص 35 و بحارالانوار، ج 78 ص 13 و نيز صحيح بخاري و مسلم)

امام صادق(ع) اين ترقي ذاتي از امكان به وجوب را در انسان اين گونه تعبير مي كند كه بنده متصف به صفات ربوبي مي شود: «العبوديه جوهره كنهها الربوبيه؛ ما فقد في العبوديه وجد في الربوبيه؛ عبوديت و بندگي حق، جوهري است كه كنه و حقيت آن ربوبيت است، آن چه انسان در عبوديت از دست مي دهد در ربوبيت به دست مي آورد.

به سخني ديگر بنده اگر در مقام عبوديت، كبر و تكبر را از دست مي دهد و به تواضع و فروتني مي رود، در عمل به بزرگي ربوبيتي دست مي يابد كه فراتر از آن متصور نمي باشد. كسي كه به فقر ذاتي خويش در مقام عبوديت اقرار مي كند به غناي ربوبيت مي رسد كه در آيه 51 سوره فاطر بدان توجه داده شده است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا