راههای شناخت دشمن
واژه «عدو» در زبان و فرهنگ قرآنی به معنای «دشمن»، متضمن مفاهیمی چون تجاوز و دویدن است. در حقیقت دشمن کسی است که به حدود و مرزهای الهی بسنده نمیکند و شتابان و بیدرنگ از خط قرمزها عبور میکند. به طور طبیعی، دشمن کسی است که بر اساس قوانین انسانی و عقلی عمل نمیکند، چه رسد که موازین شرعی را نیز مراعات کند.
با توجه به این ویژگیهای دشمن این پرسش مطرح است که دشمن را چگونه و با چه شاخصههایی میتوان شناخت؟
در نوشتار حاضر به این پرسش بر اساس آیات قرآن پاسخ داده شده است.
ضرورت دشمنشناسی و هوشیاری
از مهمترین رفتارهایی که نسبت به دشمن میبایست در پیش گرفت، دشمنشناسی است؛ زیرا دشمنشناسی به ما کمک میکند تا افزون بر اینکه قدرتهای دشمن را بشناسیم، از نقاط ضعف او نیز آگاه شویم. همچنین دشمنشناسی به ما کمک میکند تا بتوانیم اهداف و انگیزههای وی را بشناسیم و برای مقابله آن نقشه راهی را داشته باشیم.
از آنجا، که دشمنترین دشمن انسان، هواهای نفسانی است، باید پیش از اینکه از دشمن بیرونی ضربه بخوریم از حامی داخلی او در امان باشیم و مدیریت نفس خویش را به دست گیریم، همچنین از آنجا که دشمن نادیدنی به نام شیطان در کمین ماست و او سوگند خورده تا خودش ضربه بزند و حتی انسانها را علیه انسانها بسیج کند ، میبایست به شیوههای ایجاد دشمنی ابلیس آشنا شویم، زیرا این ابلیس است که انسانها را به جان هم میاندازد. (جاثیه، آیه 23؛ ناس، آیات 4 و5؛ اعراف، آیه 27؛ مائده، آیه 91) در صورت شناخت دشمن و امکانات و اهداف و مواضع اوست که میتوان برای هر یک نقشه راه مناسبی تهیه و ابزارهای مناسبی نیز به کار گرفت (کهف، آیات 82 تا 92) و با هوشیاری و «حذر» میتوان دشمن را از رسیدن به اهدافش نومید کرد و موفقیت را برای خود و امت به ثبت رسانید. (نساء، آیات 71 و 102)
راه های شناخت دشمن
از آنجا که دشمن شناسی یک مسئله اساسی و ریشهای در حوزه شیوه برخورد با دشمن است، لازم است تا دشمن را شناخت و برای مقابله و دفع تجاوزات او سیاست و برنامهریزی داشت. پیچیدگی دشمن و نهانکاری در بسیاری از موارد و بهرهگیری از دوستان و حامیان داخلی موجب میشود تا انسان به سادگی نتواند دشمن خویش را بشناسد؛ چنانکه خدا در قرآن به انسانها هشدار میدهد که دو دشمن اصلی یعنی هواهای نفسانی و وسوسههای شیطانی گاه چنان است که انسان گمان میکند این فکر شیطانی از آن خود اوست، در حالی که اینها خواستههای شیطان است که از زبان نفس خویش زمزمه میشود. بنابراین، لازم است برای شناخت دشمن از روشهایی بهره گرفته شود تا دوست واقعی از دشمن بازشناخته شود و کسانی که مدعی دوستی و در اصل دشمن هستند شناخته و مهار و دفع شوند. برخی از شاخصهها و راههای شناسایی دشمن از نظر قرآن عبارتند از:
1. بدخواهی: دوست هرگز بد انسان را نمیخواهد. بنابراین، کسی که بدخواهی دارد و خواهان بد انسان است، هرگز دوست انسان به شمار نمیآید، بلکه دشمن اوست که میبایست شناخته و دفع شود. (آل عمران، آیات 118 تا 120) کسانی که به جای آرامش و آسایش انسان، خواهان رنج او هستند و انسان را در رنج میافکنند، هرگز دوست انسان به شمار نمیآیند و نمیتوان به چنین دوستانی که دشمنتر از هر دشمنی هستند اعتماد کرد.(همان)
2. نابودگران اقتصادی و امنیت غذایی: اقتصاد مایه قوام اجتماع است و خیمه اجتماع بر عمود اقتصاد بر پا و اقامه میشود.(نساء، آیه 5) بنابراین، هر کسی که به این ستون اصلی اجتماع به هر شکلی ضربه میزند، دشمن آن امت و اجتماع است و میبایست به دفع چنین افرادی اقدام کرد. از آنجا که امنیت غذایی از مهمترین مسائل اقتصادی اجتماع است، کسانی که به تخریب کشتزارها و منابع غذایی اجتماع میپردازند، دشمنترین دشمنان هستند که میبایست آنان را شناخت ودفع کرد. این تخریب ممکن است از طریق برنامه زیستمحیطی و با عناوین حقوق گیاهی و جانوری و محیطی و مانند آنها انجام شود و مثلا منابع آبی سرزمین را تخریب کنند که امکان کشت و زراعت از دست برود. بنابراین، دشمن تنها از شیوه مستقیم و فیزیکی تخریب منابع غذایی وکشتزارها وارد نمیشود بلکه ممکن است با شیوههایی جدید چون سموم، کودها، شیوههای تخریبیتراریختهها و مانند آنها وارد عمل شود و اقتصاد امت و مردم را نابود و تباه سازد.(بقره، آیات 204 و 205)
3. بدعتگذاران دینی: دین اسلام مجموعهای از عقاید و اخلاق و قوانین است که دشمنان بر آن هستند تا این فلسفه و سبک زندگی مومنان را تخریب کنند. بنابراین، هر کسی که به تخریب آن میپردازد دشمن است حتی اگر به ظاهر عالم و راهب و احبار و دانشمند باشد و عناوین دهان پرکن و مقامات چشم پرکنی داشته باشد؛ زیرا در طول تاریخ بدعت از سوی همین افراد در شرایع آسمانی از جمله شریعت موسوی و عیسوی(ع) انجام شده است و اینان در خدمت اهداف شیطان عمل کردهاند.(نساء، آیه 46؛ مائده، آیات 13 و 41) بنابراین، یکی از راههای شناخت دشمن از دوست توجه به مساله بدعتگذاری در دین است؛ زیرا این دشمن سوگند خورده است که با بدعت در دین اسلام بر آن است تا به مقاصد شوم و پلید خویش دست یابد، هر چند که این کار با دستان به ظاهر عالمان اسلامی انجام میشود.(بقره، آیات 168 و 169)
4. دستور به بدی: از شیوههای شناخت دوست از دشمن، نگاه به فرمانها و توصیههای آنان است. از نظر قرآن، دشمنان وقتی اوامر و توصیههایی میدهند، در راستای بدی و بدکاری است؛ زیرا خودشان انسانهای بدی هستند که بدکاری را تشویق کرده و میخواهند آن را گسترش دهند و اینگونه جامعه و امت را از درون فروپاشند. در حقیقت در یک جنگ نرم فکری و فرهنگی بر آن هستند تا افکار وعقاید و هنجارهای اجتماعی از نیکوکاری به بدکاری تبدیل شود.(بقره،آیات 168 و169)
5. دستور به زشتکاری: دشمنان به بدکاری فحشاء و منکرات فرمان داده و مشوق اصلی این امور هستند؛ زیرا با هنجارشکنی و تبدیل ضد ارزشها به ارزشها میتوانند از نظر فرهنگی جامعه را نابود کنند و به تباهی بکشاند؛ از نظر قرآن، تقوای الهی در کنار ایمان و عمل صالح است که میتواند برکات گوناگون را به اجتماع هدیه کند(اعراف، آیه 96) و هرگاه این تقوا از میان رفت و به جای آن بیتقوایی و بدکاری و زشتکاری نشست، آن جامعه از همهگونه برکات و نعمتهای الهی و بهرهمندیهای اقتصادی محروم میشود. (رعد، آیه 16؛ انفال، آیه 53) پس دشمن کسی است که به این امور توصیه میکند و رسانههایش در خدمت این اهداف شوم و پلید هستند.
6. فسادگری: ازنظر آموزههای قرآن، دوست کسی است که در مسائل شخصی یا اجتماعی دنبال اصلاح امور است و اگر حتی اختلاف خانوادگی وجود داشته باشد، با پا درمیانی به اصلاح آن میپردازد.(انفال، آیه 1؛ حجرات، آیات 9 و 10) اما کسی که به جای اصلاحگری به افساد و فسادگری رو میآورد، این شخص دشمن مردم و امت است.(بقره، آیات 204 و 205) البته وقتی به ظاهر این افراد نگاه میشود از وضعیت جسمی و مالی آنان ممکن است شگفتزده شویم؛ زیرا از نظر مالی و جسمی در بهترین وضعیت هستند و انسان گمان میکند که آنان انسانهای خوشبختی هستند و چون آرامش و آسایش دارند، پس میتوانند سرمشق زندگی باشند و گوش دادن به سخنان و توصیههای آنان به معنای کسب خوشبختی و توفیق در این امر است؛ اما باید دانست که این ظاهر گولزننده مثل ظاهر گولزننده قارون است که بناگاه دچار نابودی و نیستی میشود. پس نباید به ظاهر حال افراد قضاوت کرد و آنان را انسانهای موفق و یا دوست دانست و برابر توصیههای آنان عمل کرد که چیزی جز فساد وتباهی نیست.(همان)
7. بغض آشکار: از نظر قرآن، دشمن نسبت به امت اسلام محبت ندارد بلکه بغض دارد و اگر مومنان نسبت به آنان محبت داشته باشند آنان حتی در سخنان خویش بغض خود را آشکار میکنند؛ زیرا از خوشبختی امت در رنج و عذاب هستند و روی دیدن سعادت مردم را ندارند.(آل عمران، آیه 118)
8. نسلکشی: دشمن کسی است که دوست ندارد امت اسلام دارای نسلی باشد تا بقای آن را تضمین کند. از اینرو حتی با تغییر در دارو و درمان و ایجاد انواع بیماری از طریق گیاهان و جانوران تراریخته زیانبار به نسلکشی میپردازد. در این مسائل همواره منافقان و دوستان داخلی آنان در خدمت اهداف و برنامهها وسیاستهای آنان هستند و به آنان کمک میرسانند و دستورهایشان را اجرایی میکنند.(بقره، آیات 204 و 205)
9. همراهی با دشمن: از راه های شناخت دشمن از دوست، نگاه به ارتباط افراد اجتماع است. اگر کسانی از امت با دشمنان در ارتباط پنهان و نهان هستند، اینان خود دشمنی هستند که میبایست به مقابله و دفع آنان پرداخت. هر گونه ارتباطگیری با دشمن به ویژه به شکل نهانی یا گواهی روشن برای دشمنی این افراد نسبت به امت است.(آل عمران، آیه 118؛ نساء، آیات 81 و 82؛ منافقون، آیه 4)