سیاسیفرهنگیمعارف قرآنی

پيامبر(ص) و استقلال فرهنگي

120در مقاله حاضر نويسنده؛ اشاره به تأكيد پيامبر اعظم(ص) در برخورداري مسلمانان از هويت مستقل، شريعت اسلامي را ضامن سعادت بشري دانسته و تلاشهاي حضرت رسول(ص) را در خصوص تعيين نمادهاي خاص براي هويت بخشي به مسلمانان و تمايز آن از ساير امتها پيروان اديان مورد بررسي قرارداده است كه اينك با هم آن را از نظر مي گذرانيم.

ضرورت داشتن هويت مستقل

از همان روزهايي كه پيامبر در مدينه مستقر شد و نخستين دولت شهر اسلامي را بنياد گذاشت با چهار فرهنگ بزرگ و مؤثر عصر خود به شكلي ارتباط فرهنگي پيدا كرد و تنوع فرهنگي، تدوين فرهنگ مستقل را با چالش مواجه كرد.

بي گمان بدون استقلال فرهنگي نمي توان مدعي هر گونه استقلال ديگري چون استقلال تمدني و سياسي و اقتصادي شد و مفهوم امت تازه و جامعه نوين را تحقق خارجي بخشيد. نخستين گامي كه هر جامعه همانند هر فرد برمي دارد آن است كه براي خود هويت مستقلي را تعريف كند. تشخيص خود از ديگري نيازمند شناخت تمايز در كناراشتراكات است. تمايزات هر شخص وي را از ديگري باز مي شناساند و به وي هويت مستقل مي بخشد.

هر جامعه به ويژه هر امتي در اين انديشه است تا از امت هاي ديگر بازشناخته شود و در اين ميان تفاوت هاي فرهنگي است كه اين تفاوت را معنا و مفهوم مي بخشد؛ زيرا تفاوت هاي تمدني يا ديده نمي شود و يا پايدار نيست. اما تفاوت هاي فرهنگي به ويژه در حوزه بينشي و نگرشي در تبيين اهداف جامعه و راهبردهاي آن مي تواند اثر روشني در تفاوت ها به جا گذارد.

امت، مجموعه اي از انسان ها هستند كه هدف و مقصد خاصي را تشخيص داده و راه و روش خاصي را براي دست يابي به آن درنظر گرفته و هويت خويش را در اين روش ها و اهداف تعريف مي كنند. از اين رو افزون بر اهداف عمومي بشري چون آسايش و آرامش و امنيت دست يابي و اهدافي چون دستيابي به كمالات معنوي و حفظ محيط زيست و ايجاد جامعه يگانه، روش هاي خاصي نيز مورد توجه قرار مي گيرد كه اين روش ها خود به نحوي عامل هويت بخشي به امت اسلامي مي شود.

شريعت اسلامي، تضمين كننده سعادت بشري

امت اسلام مي كوشد تا با بهره گيري از روش هاي خاص كه از آن به شريعت اسلامي ياد مي كند به اهداف خاص و بلندي دست يابد كه تضمين كننده سعادت جمعي بشر در سرتاسر كره خاكي و رشد و تكامل معنوي تا رسيدن به مقام خلافت الهي باشد. از اين رو روش هاي دست يابي به اين هدف، نقش مهم و ارزشي را بازي مي كند و اين گونه نيست كه مثلا نماز و روزه و يا حتي جهاد تنها روش هاي انساني باشد كه هر دم مي تواند و يا قابليت تغيير و تبدل دارد؛ بلكه روش هايي كه امت اسلامي انتخاب كرده روش هائي است كه بيش تر از خصيصه بقايي برخوردار مي باشد و امر ثابت و ارزشي است. كسي نمي تواند اين روش ها را تغيير دهد و روش هاي جديدي را براي دست يابي به هدف مشخص اسلام تدوين نمايد. از اين رو همان اندازه كه اهداف امت معين است و تخطي از آن جايز نيست، روش هاي ثابت اسلامي نيز امري ارزشي و تعيين شده است و تخطي از آن ناروا شمرده مي شود.

كسي كه بخواهد امت اسلام را بشناسد و آن را از جوامع بشري حتي امت ها تفكيك كند مي بايست به روش هاي آن نيز به عنوان عامل هويت بخشي توجه داشته باشد. البته روش هاي اسلامي كه خطوط سياست ها و خط مشي ها را بيان مي دارد به دو دسته ثابت و متغير تقسيم مي شود و تفكيك آن نياز به شناخت جامع از اسلام و مباني و اصول و قواعد آن دارد كه كاري تخصصي است و هر كسي نمي تواند در اين راه وارد شده و موفق بيرون آيد.

اگر بخواهيم تفكيكي ميان اهداف و غايات و ارزش ها از سويي و روش ها و خط مشي ها از سوي ديگر ارائه دهيم بايد گفت كه دسته نخست در حوزه مباني اسلامي قرارمي گيرند و دسته دوم نيز در حوزه اصول و قواعد آن مي نشينند. از اين رو هر دو حوزه نقش هويت بخشي فرهنگي اسلام و عامل استقلال فرهنگي آن را برعهده دارند.

روش هاي هويت بخشي

وجود روش هايي براي هويت بخشي به فرهنگ ها غير از مباني و كليات كه امري بيرون از دايره حس و احساس است لازم و ضروري است؛ زيرا آن چه فرهنگي را ازفرهنگ ديگر جدا مي سازد اموري است كه ازآن به نمادهاي فرهنگي ياد مي كنند.

اموري كه در حوزه مباني و بينش ها و غايات و ارزش ها قرار مي گيرند از آن جايي كه اموري غيرحسي نمي توانند عامل جداسازي فرهنگي به شمار آيد. از اين رو همواره امت ها و جوامعي كه اهداف خاصي براي جامعه و امت و گروه خويش تعريف كرده اند مي كوشند در حوزه روش ها و خط مشي ها عوامل را شناسايي كنند تا بتوانند شيوه خاص دستيابي به هدف باشد. از اين جا مسئله نمادها در هر امت و جامعه و حتي گروههاي ريز و درشت اجتماعي خود را تحميل مي كند. هر گروهي مي كوشد تا نمادي را براي تشخيص و جداسازي از گروه ديگر و اهداف خاص خود شناسايي و معرفي كند. در تيم هاي ورزشي به ويژه فوتبال، نمادهاي چندي چون نشانه هاي تيمي و لباس ها و يا رنگ ها به كار مي رود تا هويت خاصي به تيم و ارزش هاي آن ببخشد.

اهميت نمادها

پيامبر اسلام در زماني كه با فرهنگ هايي چون فرهنگ مشركان و يهوديان و مجوسيان و مسيحيان روبه رو شد كوشيد تا افزون بر بيان كليات و جوامع الكلم كه بيانگر غايت و مباني بود، اصول و روش هايي خاص را شناسايي كند كه افزون بر دستيابي به اهداف و ياري دراين حوزه بتواند هويت و استقلال فرهنگي را نشان دهد و بيان كند. از اين رو بر اذان به عنوان نماد حضور اجتماعي براي عبادت تاكيد مي شود و هنگامي كه شوراي انتخاب روش هويت بخشي تشكيل مي شود هركسي راهي همانند ناقوس مسيحيان و يا اموري از اين دست را مطرح مي سازد كه پيامبر(ص) به سبب مشابهت آن با گروههاي قومي و يا ديني ديگر با آن مخالف مي ورزد؛ زيرا وي در انديشه نمادهايي بود كه هويت فرهنگي خاصي براي اسلام بيان دارد. از اين رو اذان نه تنها به عنوان روشي براي دعوت به اجتماعات خاص مذهبي و سياسي و نظامي مطرح مي شود بلكه به عنوان ارزش از جايگاه خاصي برخوردار مي گردد و تنها از روش بودن خارج مي شود. اين گونه است كه اذان به عنوان امري مستحب درعمل عبادي تعبيه مي شود و پاداش معنوي خاصي براي آن مشخص مي گردد.چنين مسئله اي در امري چون عبادتگاه پيش مي آيد و حتي در عناوين تلاش مي شود كه عناوين خاصي مطرح شود. مسجد و محراب و حتي شكل هاي ساخت و ساز و معماري آن مورد توجه قرار مي گيرد تا عناصر هويت بخشي فرهنگي، خود را نشان دهد. در بسياري از منابع آمده كه شكل شش ضلعي از ابتكارات پيامبراكرم(ص) است كه اين امر خود عاملي براي هويت بخشي فرهنگي اسلام در قبال ديگر امت هاي پيراموني چون هويت يهودي و مسيحي و زرتشتي بود.

اين ها نمادهايي بود كه مورد توجه و تاكيد پيامبر(ص) قرارگرفت تا در مسير هويت بخشي و استقلال فرهنگي مورد توجه امت اسلام نيز قرارگيرد. در داستان تغيير قبله احساس خاص آن حضرت(ص) براي دستيابي به هويت فرهنگي و استقلال از امت هاي مسيحي و يهودي به خوبي در آيات قرآني در سوره بقره بيان شده است. آيات چندي تنها در مورد مسئله انتظار امت به ويژه براي مشخص شدن وضعيت قبله وارد شده است. پيامبر(ص) در اين آيات به گونه اي ترسيم مي شود كه در انتظار است و چشم به آسمان دوخته است تا مسئله تغيير قبله از بيت المقدس كه قبله مشترك سه دين اسلام، يهود و مسيحيت بود به گونه اي حل شود؛ زيرا يهوديان و حتي مشركان بخاطر عدم هويت مستقل مسلمانان از يهوديان، مسلمانان را تمسخر مي كردند، تغيير قبله از بيت المقدس به كعبه موجب شد تا استقلال فرهنگي امت اسلامي تقويت شود و هويت خاصي يابد.

هويت طلبي براي امت اسلامي همانند دوره بحران نوجواني و جواني بود. همه نشانه هاي بحران را مي توان در مدينه ردگيري و شناسايي كرد. امت اسلام هنگامي كه در مدينه قرار گرفت بخاطر وجود مشتركات بسياري كه با يهود داشت و عناصر يهودي در دين اسلام و آيات قرآني تبيين شده بود بسياري از مشركان و يهوديان را به اين باور رسانه كه قرآن از القائات مردي نصراني ايراني است و يا از كتب انجيل و تورات به وديعت گرفته شده و به شكل بومي سازي شده در اختيار مشركان قرار گرفته است.

دشواري هويت يابي مسلمانان از يهوديان در مدينه

پيامبر(ص) از همان آغاز كوشيد تا با هويت بخشي به امت در مكه، خود را از نمادهاي مشركان دور سازد؛ هرچند كه بسياري از آن ها برخاسته از سنت هاي ابراهيمي و دين حنيف بود ولي تفاوت هاي فرهنگي ميان اسلام و هويت مشركان ديده نمي شد و آن چه در بيان هاي كلي گفته مي شد نمي توانست موجبات هويت مستقل مسلمانان از مشركان را فراهم آورد. هركسي كه آنان را مي ديد نمي توانست ميان مسلمان و مشرك تفاوت ببيند لذا پيامبر(ص) كوشيد تا خود را از اتهام اشتراك برهاند و نمادهاي خاصي را ايجاد كرد. نخستين نماد براي جداسازي نماز و آداب خاص آن بود كه در برابر كعبه نماز خوانده شد. اين گونه بود كه نماز ايشان از مشركان متفاوت شد. آن حضرت(ص) به عمد نماز را در كنار خانه كعبه و مسجدالحرام به جا مي آورد تا اين هويت بخشي علني و روشن شود.

در مكه كار هويت بخشي آسان تر بود؛ زيرا تفاوت هاي مهمي ميان مسلمانان و مشركان در حوزه رفتاري و گفتاري وجود داشت و حتي كلماتي چون سلام و مانند آن خود هويت بخش مسلمانان و موجبات استقلال فرهنگي آنان بود. اما در مدينه اين امر دشوارتر بود؛ زيرا يهوديان با مسلمانان اشتراك بسياري در عقيده و دين داشتند و در حوزه عمل اجتماعي و عبادي نيز شباهتهائي بوده است. توجه به بيت المقدس در نماز و امور ديگر چون انفاق و زكات و مانند آن مي توانست زمينه ادغام و در نهايت يگانگي و وحدت فرهنگي و تمدني را موجب شود. اگر پيامبر در مكه مي توانست در استقبال خود كعبه را نيز در برابر خويش قرار دهد، در مدينه چنين امري ممكن نبود؛ زيرا دو منطقه كاملا در برابر هم بودند و اين مسئله در مسجد ذوالقبلتين به خوبي نمايان است. اين گونه است كه يكي از دلواپسي هاي آن حضرت(ص) هويت بخشي و ايجاد نمادهاي خاص فرهنگي بود كه اين امر اتفاق افتاد. روز به روز آن حضرت مامور مي شود تا نمادهاي ديگر بر نمادهاي اسلامي بيفزايد و آن را به شكل روش و آيين ديني مطرح سازد كه داراي بار ارزشي نيز باشد و امت در صورت مخالفت با آن مواخذه و تنبيه و در آخرت عذاب شوند. اين گونه است كه اسلام از دوره نوجواني و بحران هويت مي رهد و براي خود هويت و استقلال فرهنگي جديدي مي يابد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا