اهتمام قرآن به صلح و وحدت جهانی
شاید کتابی به اندازه قرآن، به انسان و صلح میان مردمان توجه نداشته باشد. خدا در قرآن به اختلاف ریشهای میان آموزههای توحیدی قرآن با دیگر ادیان غیرالهی توجه میدهد، اما با این حال یک قانون جهانی را بیان میکند و آن اینکه:
« وَالصُّلْحُ خَیْرٌ»،صلح بهتر است.(نساء، آیه 128). این بدان معناست که قرآن، همواره به صلح به عنوان «خیر» اصالت میبخشد و اصل در روابط انسانی را صلح میداند.
بر همین اساس، قرآن تمام اهتمام خود را مبذول این معنا میکند که با حفظ اختلافات عقیدتی و اهتمام به مشترکات مهم از جمله انسانی، صلح دائم را میان انسانها تثبیت کند.
بنابراین، خدا در قرآن، در سطوح گوناگون بر آن است تا با محوربخشی به اصول مشترک و کنار گذاشتن موارد اختلافی، صلح را تضمین کند. اینگونه است که در سطوح گوناگون به شرح زیر دعوت به اصول مشترک میکند:
1. سطح داخلی بین مذاهب و طوائف اسلامی: خدا در قرآن به صراحت خواهان چنگ زدن به اصل مشترک میان مسلمانان معتقد به قرآن میشود و از آنان میخواهد تا به حبلالله که همان قرآن و عترت است، تمسک جسته و با محوریت این اصل مشترک، جمعیت مومنان و مسلمانان را به سوی صلح سوق دهند و از هرگونه تفرقه دوری کنند؛ چنانکه میفرماید: و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آنگاه که دشمنان [یکدیگر] بودید پس میان دلهاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید، اینچنین خداوند نشانههاى خود را براى شما روشن مىکند، باشد که شما راه یابید.(آلعمران، آیه 103)
2. داخلی بین ادیان آسمانی: خدا همچنین در سطحی بالاتر، از همه شرایع آسمانی میخواهد تا با تمسک به اصول مشترک توحید، با هم متحد شوند و با صلح و صفا با هم زیست داشته باشند که این برای دنیا و آخرت آنان بهتر است: بگو: اى اهل کتاب، بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد. پس اگر از این پیشنهاد اعراض کردند، بگویید: شاهد باشید که ما مسلمانیم نه شما.(آلعمران، آیه 64) در حقیقت خدا در قرآن میفرماید که همه پیامبران در طول تاریخ بدون اختلاف در کلیات و اصول، به توحید دعوت میکردند، هرچند که دارای شرایع و ادیان و آیینهای گوناگونی با توجه به مقتضیات زمان و مکان بودند.(آلعمران، آیات 19 و 85؛ مائده، آیه 48؛ شوری، آیه 13)
3. خارجی بین انسانی: خدا در این سطح که عالیترین سطح است با توجه به اصل فطری «قیام بالقسط» از همه انسانها میخواهد بهگونهای عمل کنند که به دور از هرگونه ظلم و ستم، هر کسی از هر دین و مذهب و زبان و فرهنگ و جنس و قومی بتواند سهم خویش را از مواهب الهی برگیرد و زندگی سالمی داشته باشد. در حقیقت با محوربخشی به عدالت میتوان همه بشریت را در کنار هم قرار داد تا با صلح و صفا در کنار هم زندگی کنند. این همان فلسفه بعثت پیامبران و انزال کتب آسمانی است که خدا در قرآن بیان کرده است. خدا میفرماید: ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری میکند بیآنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکستناپذیر است!(حدید، آیه 25)
خدا در این سطح، فرمانهایی میدهد که از جمله آنها میتوان به این فرمان جهانی و بینالمللی اشاره کرد: پیمانه و ترازو را تمام نهید و اموال مردم را کم مدهید و در زمین پس از اصلاح آن فساد مکنید این [رهنمودها] اگر مؤمنید براى شما بهتر است.(اعراف، آیه 85)
و نیز میفرماید: و حق مردم را کم نگذارید و در زمین تلاش برای فساد نکنید!(شعراء، آیه 183) و نیز میفرماید: وای قوم من! پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید! و بر اشیاء (و اجناس) مردم، عیب نگذارید؛ و از حق آنان نکاهید! و در زمین به فساد نکوشید!(هود، آیه 85)