اجتماعیاخلاقی - تربیتیروان شناسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

تعصب، عامل انحراف از عدالت

samamosبرخی از خصلت ها عامل مهمی در خروج انسان از اعتدال شخصیتی است. این خصلت ها افزون بر آن که در منش و رفتار آدمی تاثیر می گذارد در بینش و نگرش وی نیز آثار مخرب و زیانباری به جا می نهد به گونه ای که شخصیت آدمی از سلامت و کمال فطری دور می شود و در سراشیب سقوط و هبوط قرار می گیرد.

این خصلت ها به شکل پرده ای بر عقل و فطرت می افتد و تصویری واژگونه از جهان و واقعیت های آن در برابر شخص قرار می دهد. از این روست که امکان هیچ گونه خطاب، تنبیه و هشدارباش فراهم نیست و شخص را نمی توان از حالتی که در آن قرار گرفته رهایی بخشید. مصداق ناشنوا و نابینای واقعی می شود و به تعبیر قرآن صم و بکم و عمی لایرجعون و لا یعقلون می شوند. به این معنا که امکان بازگشت به فطرت سالم و تعقل برای او فراهم نمی شود و یا به سختی امکان آن فراهم می گردد.

یکی از این خصلت ها که زاویه دیدی دیگر و واژگونه پدید می آورد و شخص را تحت مهار و کنترل خود در می آورد خصلت تعصب است. در این نوشتار تلاش بر این است تا این خصلت بر پایه آموزهای قرآن و تحلیل و تبیین آن روشن و باز خوانی گردد.

گستره معنایی تعصب

واژه تعصب از لفظ عصب گرفته شده و به معنا و مفهوم آن است که شخص نسبت به چیزی واکنش های عاطفی و احساسی به دور از هر گونه معیار عقلانی و عقلایی داشته باشد. در حقیقت احساسی قوی و شدید و عاطفی است که بر گرفته از وابستگی شدید به امری می باشد. این واژه در امور چندی چون امور اعتقادی و معرفتی به کار می رود اما کاربرد اصلی و اصطلاحی آن که در این نوشتار نیز مورد نظر می باشد، در مسایل خانوادگی و خویشی است.

بنابراین تعصب خصلتی است که شخص را به حمایت بی چون و چرا از خانواده و خویشان چه ظالم باشد و چه مظلوم وادار می سازد.(لسان العرب ، ابن منظور ، ج 9 ص 233) البته این تعصب تنها نسبت به خویشان نزدیک نیست بلکه گاه نسبت به قوم و قبیله و یا کشور و یا نژاد و یا فرهنگ و زبان نیز می تواند تحقق یابد. از این روست که شخص بی هیچ دلیل عقلی و یا عقلایی و تنها بر پایه احساس و عواطف برخاسته از تعصبات خویشی و قومی و نژادی به دفاع از وی می پردازد.

آثار تعصب در شخص و جامعه

برای شناخت این خصلت بهترین شیوه بیان آثار و کارکردهای آن در حوزه ی روان شناختی فردی و روان شناختی اجتماعی است. به این معنا که با بررسی و تحلیل آثار آن در شخص و جامعه می توان با تعصب به عنوان خصلتی انسانی آشنا شد.

یکی از مهم ترین آثاری که قرآن برای تعصب در حوزه فردی و روان شناختی آن بیان می کند، مساله عدم دست یابی به شناخت است. به این معنا که تعصبات و تقلید کورکورانه از نیاکان، مانع اصلی شناخت درست حقایق و ره یابی به آن است. افراد متعصب همه چیز را با معیارهای گذشتگان و خویشان خویش می سنجند. از این رو هر اندیشه و تفکری را که در میان خویش از سابقه و پیشینه ای برخوردار نباشد را به عنوان اندیشه باطل و نادرست به کناری می نهند. تاکید ایشان بر این مساله است که ما این مسایل و مطالب را تاکنون از گذشتگان و پدران خویش نشنیده ایم. اگر مطلب درست و حقی بوده است حتما گذشتگان آن را مطرح می کردند و ما چیزی درباره آن می شنیدیم.

به نظر ایشان گذشتگان ایشان به همه علوم و دانش ها و حقایق دست یافته اند و کمال در گذشتگان ایشان بوده است و کسی نمی تواند سخنی فراتر از آنان بیان کند و یا بیاورد. از این روست که باور ندارند که کمالی در میان معاصران و یا آیندگان باشد که گذشتگان بدان دست نیافته باشند. این گونه است که با هر شناخت جدید مقابله می کند و در برابر هر شناخت حقی مقاومت می ورزند.(مومنون آیه 24)

قرآن بیان می دارد که تعصبات عامل مهمی در نفهمیدن گفتار حق است؛ زیرا افراد متعصب حاضر نمی شوند تا به سخنان جدیدی گوش دهند که مطلب تازه ای را بیان می کند.

این گونه است که اهل تعصب ناتوان از شناخت حق و یا پذیرش آن می شوند و خداوند به مساله حق ناپذیری به عنوان یکی از آثار مهم تعصبات اشاره می کند. در تحلیل قرآن درباره علل حق ناپذیری اشخاص و عناد و انکار ایشان نسبت به آن به مساله تعصب اشاره شده و گفته می شود که تعصبات نه تنها عامل حق ناپذیری بلکه سدی محکم و استوار در برابر حق گرایی و رشد آن در اشخاص و افراد به شمار می آید. قرآن در آیه 170 سوره بقره می فرماید: هنگامی که به ایشان گفته می شود که به حقایق فروفرستاده شده از سوی خدا ایمان آورید با آن به مخالفت و مقابله بر می خیزند و می گویند که ما چون به اندیشه ها و سنت ها و آداب اجدادی خویش انس و الفت گرفته ایم نمی توانیم بر خلاف آن عمل کنیم و اندیشه و بینش جدیدی را بپذیریم.

تحلیل قرآن در این باره بر این قرار گرفته است که ریشه چنین رفتارهای ضد حقانیت و مقاومت و مقابله با آن، در عدم اطاعت ایشان از عقلانیت است. از این رو از آنان می خواهد که در مساله تعقل کنند و با تفکر و به کارگیری عقل خود را از بحران حق گریزی نجات دهند. در حقیقت آن چه عامل حق ناپذیری و حق گریزی ایشان است، عواطف و احساسات ضد عقلانی است. در حقیقت پدرانشان امری و چیزی را بی بهره گیری از عقل و تعقل پذیرفته اند و شما نیز کورکورانه بی بهره گیری از عقل و خرد در همان راهی گام بر می دارید که پیش از این آنان کورکورانه رفته اند. تاکید بر الفت و انس نشان می دهد که ایشان تنها بر پایه عادت این کار را انجام می دهند و برای فرار از تجدد و دگرگونی در بخشی از زندگی و اموری که بدان عادت کرده و معتاد شده اند نمی خواهند که به آموزه های حقانی وحی توجه و بدان ایمان آورند.

در آیات 22 سوره زخرف و آیه 78 سوره یونس نیز به این نکته عادت و عواطف و احساسات اشاره می کند و با اشاره به مساله پیروی از آثار و سنت های برجا مانده از گذشتگان می کوشد تا ایشان را به رفتار کورکورانه ایشان آگاه سازد. در حقیقت تعصبات است که نمی گذارد تا خرافات و سنت های غیر عقلانی را هم چنان نگه دارند و گام در همان راهی بگذارند که گذشتگان بی خرد ایشان در آن راه رفته اند و سرشان به سنگ خورده است.

ممانعت و خودداری از ایمان آوردن از دیگر آثاری تعصبات کورکورانه است. شخص هنگامی که در برابر حق تنها با توجه به تعصبات قومی و قبیله ای موضع گیری می کند نمی تواند در دل و قلب خویش به حق ایمان آورد و آن را بپذیرد. به این معنا که حتی اگر حق را بشناسد ولی تعصبات نژادی نمی گذارد که آن حق به شکل ایمان در جان و دلش نفوذ کند و آن را باور نماید. از این روست که قرآن تعصبات را عامل و سدی در برابر ایمان آوری مردمان متعصب می شمارد. چنین تعصبات قومی در میان عرب ها به شکل شدیدی وجود داشته است. قرآن تعصبات عربیت را مانع اصلی عدم ایمان آوری عرب ها به قرآن و توحید و پیامبر(ص) بر می شمارد.(یونس آیه 78 و انبیاء آیه 52 و 53 و بقره آیه 170 و شعراء آیه 198 و 199)

این گونه است که قرآن ریشه تقلید کورکورانه را در تصعبات می یابد و تحلیل می کند. به این معنا که اشخاص متعصب از دیگران به ویژه اجداد و نیاکان خویش تنها به عنوان آن که خویش و هم نژاد وی هستند پیروی می کنند و حاضر به پذیرش رفتارها و سنت ها و آیین های جدید هر چند عقلانی و موافق با فطرت و عقل سلیم نمی شوند. (بقره آیه 170و مائده آیه 104 و اعراف آیه 70 و هود آیات 62، 87, 109 و آیات دیگر )

از آثار مخرب و زیانبار تعصبات در زندگی شخصی می بایست به گمراهی و ضلالت از دین اشاره کرد. کسانی که گرفتار تعصبات می شوند به سبب عدم شناخت از حق و یا حق ناپذیری و تقلید کورکورانه و عدم ایمان به حقایق مخالف تعصبات، دچار گمراهی می گردند. از این روست که قرآن تعصب را زمینه ساز فرو رفتن انسان ها در گمراهی و گردابی هلاکت بار می داند به گونه ای در نهایت سر از دوزخ در می آورند.(مومنون آیات 53 و 54 و نیز فرقان آیات 41 و 42)

نتیجه چنین تعصبات و آثار مخرب آن در حوزه روان شناسی فردی در حوزه عمل فردی و اجتماعی خود را به شکل گرایش به گناه (اعراف آیه 28 و شعراء آیه 198 و 200) خود را نشان می دهد.

اشخاص متعصب در منش ها و هنجارهای اجتماعی انسان هایی هستند که به گناهکاری و بزهکاری گرایش می یابند. دل هایشان به جرم و جنایت میل پیدا می کنند و از منش و کنش های سالم اجتماعی دور می شوند.(همان )

از این روست که امام سجاد (ع) می فرماید : تعصبی که به سبب آن شخص از نظر اسلام و قرآن گناهکار شمرده می شود این است که شخص اشرار و بدان قوم خویش را از نیکان اقوام دیگر برتر و بهتر بر شمارد.(کافی ج 2 ص 233) به این معنا که شخص با این تفکر زمینه ای کمک به بزهکار و بدکار را فراهم می آورد و ظلم و ستم را تجویز و به آن دامن می زند.

انحراف از عدالت و مخالفت با آن از مهم ترین آثار مخرب و زیانبار تعصبات است که قرآن بدان اشاره می کند.(نساء آیه 135 و مائده آیه 8) به نظر قرآن بسیاری از مخالفت های مردم با عدالت و تحقق آن در جامعه تعصبات ایشان نسبت به خویشان و اقوام و نژاد است. بسیار دیده شده و می شود که دو شخصی که با هم وارد اداره و یا مرکزی می شوند با یکی با مهر و محبت برخورد می شود و با دیگری خشونت و یا کم محلی می شود. اگر ریشه این رفتارهای دوگانه و متضاد را جست و جو کنید در می یابید که تنها به این جهت شخصی مورد بی مهری و بی عدالتی قرار می گیرد که از قوم و نژاد و همزبان وی نبوده است. (همان )

بنابراین ریشه بسیاری از بی عدالتی را در جامعه می بایست در تعصبات افراد جست. از این روست که قرآن از مردمان می خواهد که تعصبات را به کناری نهند و معیارهای زندگی فردی و شخصی خویش را به دور از تعصبات قرار دهند.

رفتارهای خشونت آمیز نیز برخاسته از تعصبات است. کشتارها و نسل کشی هایی که در جوامع متعددی چون بالکان و بوسنی و هرزگوین و عراق و فلسطین اشغالی انجام شده و می شود و یا در جامعه بورندی و رواندا رخ دهد همه در این مساله ریشه داشته است.

از این روست که قرآن از تعصب به عنوان عامل مهم و اساسی خشونت های بی جا یاد می کند. (مریم آیه 42 و 46) این تعصبات به گونه ای بوده است که بسیاری از مردمان را تنها به سبب همین عامل به آتش کین سوزاندند و یا کشتند. ( انبیاء آیه 68 و عنکبوت آیه 17 و 24 و صافات آیات 85 وو 86 و 97)

کینه توزی ها (حجر آیه 31 تا 39 و نیز اعراف آیات 11 تا 17) و نافرمانی ها(اعراف آیه 12 و ص آیات 75 و 76) از دیگر آثاری است که قرآن برای تعصبات بیان می کند.

زمینه های پدیداری تعصب

در تحلیل قرآن از علل و عوامل ایجادی تعصب به جهل و نادانی به عنوان مهم ترین عامل اشاره شده است. انسان های گرفتار این خصلت زشت اخلافی و رفتار ناپسند و نابهنجار می شوند که شناخت درستی به موقعیت خود در هستی ندارند.(فتح آیه 26) بنابراین جهل و نادانی ریشه بسیاری از رفتارهای زشت و نابهنجار اجتماعی است. از این رو برای بازسازی افراد گرفتار تعصب می بایست آنان را به موقعیت های خود در هستی آشنا ساخت و جایگاه و مقام آنان را به ایشان با آموزش های درست آگاه ساخت.

از آن جایی که ریشه بسیاری از نابهنجاری ها و صفات زشت و خصلت های نادرست را می بایست در جهل و نادانی جست قرآن بر این نکته تاکید می کند و خواهان کسب دانش و آگاهی واقعی می شود. اگر قرآن به مساله استکبار (صافات آیه 35 و 36) به عنوان عامل و یا زمینه ساز تعصبات اشاره می کند؛ از این روست که شخص جاهل با عدم درک درست از موقعیت خود و نادانی نسبت به جایگاه خود در هستی گرفتار تکبر و غرور در حوزه بینشی و نگرشی می گردد و همین غرور و تکبر است که در حوزه رفتارهای اجتماعی به شکل استکبار نسبت به دیگری بروز و ظهور می کند. کسانی که خود و خویشان خود را بر دیگری به علل و عوامل نادرست و معیارها و ملاک های باطل برتر می یابد نسبت به خود و خویشان تعصب می ورزد و رفتاری استکباری در پیش می گیرد.

از دیگر عواملی که زمینه تعصبات را در آدمی فراهم می آورد و او را به رفتارهای زشت و ناپسند و بی عدالتی سوق می دهد، تفکر انحصارطلبی است. افرادی بر این باورند که آنان تنها می توانند به درجاتی از علم و دانش و یا مقاماتی انسانی دست یابند و از هر کسی دیگر این توان و ظرفیت بیرون است. هر کسی که گمان می کند حق را یافته و تنها اوست که از این ظرفیت و توان برخوردار است و یا این که حقیقت تنها در اندیشه و روش و منش اوست گرفتار تعصب می شود و دیگر به حقایق گوش نمی سپارد و حاضر به تغییر بینش و منش و کنش خویش نمی شود. قرآن با اشاره به تفکر انحصارطلبی یهودیان و مسیحیان که حق را تنها از آن خود می دانستند به آنان هشدار می دهد که همین تفکر نادرست موجب شده است که تعصب بی جا ورزند و حاضر به شنیدن و پذیرش آیات وحیانی قرآن و اسلام نگردند.( بقره آیه 135 و آل عمران آیه 72 و 73)

سلطه گری و کسب منافع مادی دنیوی و اشرافیت نیز از عوامل ایجادی و پدیداری تعصب در انسان است. کسانی که می کوشند تا بر دیگری تسلط یابند و چیره شوند و از آنان برای منافع دنیوی خویش سود برند خود را انسان های برتری می دانند و در کنش های ارتباطی خویش با دیگران منش و کنش تعصب را در پیش می گیرند. تفکراشرافیت و برتری نژادی و قومی عامل اساسی تعصبات در میان مردمان است. از این رو قرآن درتحلیل علل و عوامل پدیداری تعصب در میان مردمان به این عامل اشاره می کند .(ص آیه 5 تا 7 و نیز نوح آیه 21 و 23)

کفر و بی ایمانی نسبت به خدا نیز عامل دیگری است که قرآن بدان اشاره می کند. به نظر قرآن کسانی که کافر شدند و دل های ایشان به کفر گراییده است در حوزه عمل اجتماعی حمیت هایی جاهلی را در پیش می گیرند و بر اساس تعصبات قومی و نژادی با دیگری برخوردار می کنند. در حقیقت کفر به حقایق و واقعیت های هستی موجب می شود اموری در زندگی بشر اساسی و اصلی شود که در بینش و تفکر اصیل و وحیانی از هیچ جایگاهی برخوردار نمی باشد. دگرگونی معیارهای ارزش گذاری و سنجش که از راه کفر پدید می آید موجب می شود تا شخص به جای آن که تقوا را معیار برتری قرار دهد و دور شدن از زشتی ها و پلشتی ها ضد فطرت سالم را اصالت بخشد و بها دهد ، اموری را اصالت می بخشد که هیچ گونه ارتباطی با فطرت سالم و عقلانیت فطری ندارد. این گونه است که در اندیشه و بینش و نگرش ایشان مسایلی چون تعصبات قومی به عنوان معیار عمل قرار می گیرد و با دیگری بر اساس آن رفتار و تعامل می کنند. (فتح آیه 26)

به هر حال تغییر معیارهای سنجش و داوری به سبب بینش برخاسته از کفر از اصلی ترین علل و عوامل ایجادی و پدیداری تصعبات و اموری نابهنجار از این دست می باشد. از این روست که پیامبر با مبارزه با همه این عوامل ایجادی تعصبات می کوشد تا مردمان را به سوی راه درست در زندگی فردی و اجتماعی سوق دهد. رفتارهای به دور از تعصب پیامبر(ص) و مومنان راستین برای این بود تا به شکل عملی با این نوع تفکر و منش و کنش ارتباطی در جامعه خویش مبارزه کند.(فتح آیه 26) آن حضرت (ص) با تغییر بسیاری از امور و مسایل که بر پایه تعصبات شکل و سامان داده شده بود کوشید تا معیارهای سنجش و داوری را تغییر دهند. در مساله سقایه و آب دهی به حاجیان و امور بسیار دیگری از این شیوه استفاده کرده است.

یکی از کاربردی ترین و کارآمدترین سلاح ها برای مبارزه باهرگونه تعصب های جاهلانه بهره گیری از آرامش و بردباری است. از این رو قرآن به مومنان پیشنهاد می کند که برای مبارزه با تعصبات جاهلی می بایست از این سلاح به خوبی بهره گیرند. پیامبر(ص) و مومنان برای مبارزه با تعصبات جاهلی با بهره گیری از سلاح آرامش و بردباری توانستند اندیشه ها و تعصبات جاهلی را در جامعه قرآنی مدینه در دوره حکومت خویش ریشه کن کنند.(فتح آیه 26) هر چند که این تعصبات پس از آن حضرت (ص) با توطئه های منافقان داخلی و کافران واقعی دوباره سر برآورد و آثار و زخم های آن در حوادث و رخدادهای پس از عصر پیامبر (ص) به ویژه در انتخاب نظام سیاسی اسلام و گزینش خلیفه و هم چنین حوادث و رخداد خونبار کربلا خود را نشان داد.

بنابراین برای مبارزه با هر گونه تعصبات جاهلی لازم است که با توکل (همان) و بهره گیری از ابزارهای آرامش و بردباری به مقابله و مبارزه با این خصلت زشت رفت و تعصبات را از ریشه برکند. این امر بر همگان ضروری و بایسته است؛ زیرا تعصبات جاهلی و جاهلانه در هر کسی عامل بسیاری از گمراهی های فکری و جرم و جنایت و بی عدالتی و رفتارهای نابهنجاری اجتماعی است. از این روست که خداوند در قرآن کسانی که تعصبات جاهلی را در رفتار و کنش و منش خویش در پیش گرفته اند به عذاب الهی وعده می دهد و از آنان می خواهد تا با دست کشیدن از آن راه راست و اعتدال و عدالت را در پیش گیرند.(انعام آیه 124 و فرقان آیه 42 و لقمان آیه 21 و فتح آیات 25 و 26)

به هر حال از نظر قرآن تعصبات قومی بر خلاف دیدگاه ارزشی قرآن است و آن چه می بایست معیار داوری و منش و کنش اجتماعی و کنش های ارتباطی در جامعه قرار گیرد تقوا است که فضیلت آدمی بدان سنجیده می شود.(حجرات آیه 13 و شعراء آیات 198 و 199 و فصلت آیه 44)

در تحلیل قرآن تعصب مترفان (زخرف آیه 23) و مجرمان (صافات آیات 34 و 36) و مسیحیان (بقره آیه 120 و 125) و یهودیان (همان) و مشرکان فرقان آیات 41 و 42) برخاسته از امری نادرست است و ریشه ای در جهل و نادانی و انتخاب معیارهای نادرست و خلاف واقع دارد. از این رو از آنان می خواهد با کنار گذاشتن آن و کسب دانش و شناخت نسبت به حقایق هستی و واقعیت های خود و جهان خود را از بیماری قلبی تعصب رهایی و نجات بخشند و تقوا را پیشه خود سازند.(فتح آیه 26) زیرا تقواکه به معنای دوری از هرگونه پلشتی عقلی و عقلایی و شرعی است موجب می شود تا در رفتار های اجتماعی معروف و سنت ها و آداب و اخلاق پسندیده را معیار و ملاک منش و کنش خویش قرار دهند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا