آثار با بدان نشستن
بررسی دیدگاه قرآن درباره معاشرت با افراد ناباب
انسان موجودی اجتماعی است و نمیتواند از ارتباط بگذرد و گوشه نشینی و تنهایی اختیار کند. اگر اصول تغذیه و امنیت فراهم آمد میخواهد احساسات خود را نیز پاسخ دهد که این نیز ارتباط با دیگران را میطلبد.اما همین ارتباطات و معاشرتهای کوتاه و بلند میتواند جسم و روح آدمی را به همان اندازه که به کمال میرساند به چالش بکشاند و آسیبهای جدی به تن و جان وی وارد سازد.
لذا یکی از موضوعات آموزههای وحیانی قرآن، مدیریت معاشرت میباشدمدیریت معاشرت به معنای این است که نیاز ارتباطی خود را چگونه اداره کنیم تا بهترین استفاده را با کمترین خطر یا بی خطرترین شیوه داشته باشیم؟ اینجاست که بخشی از اصول عقلانی در کنار اصول شرعی قرار میگیرد و عنوانی را با نام آداب معاشرت پدید میآورد که ما با برخی از آنها آشنا هستیم.
اهمیت انتخاب دوست ناب در اسلام
از آداب معاشرت باید گام فراتر نهاد و به اصول اساسی معاشرت پرداخت؛ زیرا معاشرت با دیگران دو بخش اساسی دارد: بخشی به چگونگی ارتباط با دیگران به شکل محدود یا نامحدود میپردازد و تبیین میکند که چگونه میبایست با دیگران برخورد کرد تا مشکل حقوقی، اخلاقی یا زشت و بد پدید نیاید و از این معاشرت کوتاه یا بلند بهره برد.
اما بخشی دیگر به چرایی معاشرت و فلسفه و اهداف آن ناظر است. اینکه چرا و چگونه باید با دیگران ارتباط برقرار کرد و با آنان معاشرت داشت. پاسخ به این پرسشها اساسی است؛ زیرا معاشرت را به طور کلی دگرگون میسازد.
اگر ما برای زندگی و حضور کوتاه خود در دنیا به عنوان عمر، فلسفه و هدفی قائل باشیم، همه برنامههای خود از جمله معاشرت با دیگران را که پاسخگویی به نیازهای جسمی و روانی و روحی و مادی و معنوی است، بگونهای دیگر تنظیم میکنیم تا این هدف و فلسفه زندگی تامین شود. این افق دید بلند به ما کمک میکند تا معاشرت را بگونهای دیگر تحلیل کرده و برای آن حساب و کتاب باز کنیم.
بنابر این، اگر خدایی شدن را به عنوان هدف آفرینش انسان و حضور در دنیا میدانیم و میخواهیم به این هدف دست یابیم، میبایست معاشرت را در این چارچوب تبیین کرده و توصیههای معاشرتی را بر اساس آن به مورد اجرا در آوریم.
اینجاست که مسئله دوستیابی به معنای انتخاب شیوه معاشرتی دائم با دیگری، جایگاه مهمی در معاشرت پیدا میکند و انسان به خود اجازه نمیدهد تا با هر کسی دوستی کند؛ زیرا میداند که ارتباطات و معاشرتهای دائمی تا چه اندازه در اندیشه، روحیه و رفتار او تاثیر مستقیم و غیر مستقیم به جا میگذرد.
بر این اساس، دوستیابی براساس معیار انتخاب فلسفه زندگی، تغییر میکند و دوست ناب و ناباب معنای دیگر مییابد. البته هر انسانی براساس فطرات و خرد و عرف عقلایی، معیارهایی برای انتخاب دوست دارد و براساس آن، دایره مفهومی دوست ناب و ناباب متغیر میگردد؛ ولی براساس معیارهای شرعی که عقل آن را تایید میکند، دایره مفهوم دوست ناب از ناباب به شکلی دیگر تغییر میکند.
ممنوعیت معاشرت با دوست ناباب
از نظر اسلام، انتخاب دوست باید براساس معیارهای عقلانی و شرعی باشد، اما اگر در این میان دوستی انتخاب شد و در یک فرآیندی همانند هر انسانی دگرگونی در شخص پدید آمد، در آنجا لازم است که انسان معاشرت با این گونه دوستان ناباب را قطع کند و ادامه ندهد؛ چرا که ادامه معاشرت با دوستانی که ناباب هستند، میتواند تاثیرات منفی به جا گذارد و انسان را از مسیر مستقیم باز دارد و به جرگه کسانی بکشاند که هبوط و سقوط کردهاند.
علت این مموعیت آثاری است که ادامه این معاشرتها و دوستیها به جا میگذرد. براساس آیات قرآنی، استمرار دوستی با انسانهای ناباب این میشود که آدمی در یک فرآیندی از سوی آنان اغوا شده و گول بخورد و آنان با زیبا جلوه دادن اعمال زشت و باورهای نادرست، او را از مسیر درست کمالی دور کرده و به گمراهی بکشانند. (فصلت، آیه 25)
آیات بسیاری از تاثیر منفی معاشرت با دوستان ناباب سخن گفته است که از آن جمله میتوان به آیات 28 و 29 سوره فرقان و 51 تا57 سوره صافات و 36 تا 38 سوره زخرف اشاره کرد.
دوستان ناباب چون خود از مسیر هنجارها بیرون رفته و گمراه شدهاند، در یک فرآیندی انسان را به همان مسیر خودشان میکشانند و گمراه میسازند. (همان آیات)
بنابر این، نمیتوان از تاثیر منفی آنان در سرنوشت چشم پوشی کرد. به سخن دیگر، دوستان ناباب میتوانند سرنوشت فرد را تعیین و تغییر دهند و او را از خوشبختی به بدبختی و از سعادت به شقاوت بکشانند. (همان) این گونه است که ذلت و خواری که خود در دنیا و آخرت بدان گرفتار هستند، گریبانگیر دوستان آنها نیز میشود. (فرقان، آیات 28 و 29) و خسارت و زیان ابدی را برای آنان به ارمغان میآورند.(فصلت، آیه 25)
دوستان ناباب علاوه بر اینکه ارزشهای دینی و قرآنی را در فکر و رفتار آدمی سست میکنند (فرقان، آیات 28 و 29) و انسان را از ولایت الهی خارج میکنند (همان آیات و نیز تفسیر نور الثقلین، ج 4، ص 11، حدیث 40) کاری میکنند که ارزشهای عقلانی و عرفی در نظر شخص بی ارزش یا ضد ارزش شود و ضد ارزشها و نابهنجارها، ارزش و هنجار جلوه کند. (فصلت، آیه 25)
از این رو خداوند در همه آیات پیش گفته از انسانها میخواهد تا در انتخاب دوست و نیز ادامه دوستی با افراد، به ناب یا ناباب بودن آنان توجه کنند و هر زمانی که از ناباب بودن آنان آگاه شدند از آنها جدا شوند و دوستی را قطع نمایند و به معاشرت خود ادامه ندهند تا گرفتار ندامت و پشیمانی نشوند که دیگر سودی برایشان نخواهد داشت.
خداوند کیفر استمرار دوستی با دوستان ناباب را آتش دوزخ میداند و به افراد نسبت به انتخاب دوست و چگونگی معاشرت هشدار میدهد (صافات، آیات 51 تا 57) و سر انجام این گونه دوستیها و تداوم این گونه معاشرتها را عذابهای سخت دنیوی و اخروی بر میشمارد.