غایت فعل و غایت فاعل
اگر اراده الهی در فعلی به این تعلق گرفته باشد که آن تحقق نیابد یا به آن غایت نرسد، چنین اتفاقی نخواهد افتاد؛ از همین رو، حتی اگر پیامبرش جزماندیشه را با عزم انگیزه و عمل همراه سازد و بخواهد کاری را انجام دهد یا به هدفی برسد، این جز به مشیت الهی شدنی نیست.(کهف، آیات 23 و 24)
اصولا انجام هیچ فعلی بدون هدف نیست؛ زیرا فعل انسانی با اراده ایجاد میشود و اراده زمانی شکل میگیرد که انسان چیزی را تصور و تصدیق کرده و بدان جزم یافته باشد؛ این جزماندیشه موجب میشود تا انسان کاری را انجام دهد یا ترک کند؛ این همان قدرت انسان به ترک فعل یا انجام فعلی با اراده است؛ زیرا وقتی جزم یابد که نفع و سودی در آن کار نیست، آن کار را ترک میکند و هر گاه جزم یافت که در آن کار سودی است، آن را انجام میدهد.
پس اراده به انجام هر کاری دارای غایت و هدفی است. البته ممکن است که این غایتی که تصور کرده، حقیقی یا وهمی و تخیلی باشد؛ پس اگر حقیقی باشد، آن کار،هدفمند به هدفی معقول و حقیقی است؛ اما اگر غایت توهمی و تخیلی باشد، کاری با هدفی غیر معقول خواهد بود که شخص انجام میدهد.
البته این طور نیست که فاعل که قصد غایت و هدفی از انجام کاری داشته، حتما به آن غایت میرسد،زیرا برای تحقق غایت، تنها اراده و فعل فاعل کفایت نمیکند، بلکه مشیت و اراده الهی نیز دخیل است؛ از نظر قرآن، زمانی مشیت و اراده انسانی تاثیرگذار خواهد بود که پیش از آن مشیت و اراده الهی به آن تعلق گرفته باشد: وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ؛ و شما اراده نمیکنید مگر اینکه خداوند -پروردگار جهانیان- اراده کند و بخواهد!.(تکویر، آیه 29؛ انسان، آیه 30)
بر همین اساس، اگر اراده الهی در فعلی به این تعلق گرفته باشد که آن تحقق نیابد یا به آن غایت نرسد، چنین اتفاقی نخواهد یافت؛ از همین رو، حتی اگر پیامبرش جزماندیشه را با عزم انگیزه و عمل همراه سازد و بخواهد کاری را انجام دهد یا به هدفی برسد، این جز به مشیت الهی شدنی نیست(کهف، آیه 23)؛ چنانکه تحقق غایت نیز بدون توکل بر خدا دست یافتنی نیست.(آل عمران، آیه 159)
بنابراین، فاعل ممکن است به قصد غایت معقول به انجام کاری اقدام کند، ولی این گونه نیست که به همان هدفش برسد، بلکه ممکن است که غایتی دیگر تحقق یابد که خواسته فاعل نیست، ولی مشیت خدا بدان تعلق گرفته است. از باب مثال میتوان به فعل فرعون اشاره کرد که موسی(ع) را از آب برای آنکه تور چشمی او باشد گرفت؛ اما غایت فعلش آن نشد که او میخواست؛ بلکه آنچه شد که خدا برای آن اراده کرده بود؛ از همین رو دشمن جان فرعون شد؛ خدا در قرآن میفرماید: (هنگامی که مادر موسی به فرمان خدا او را به دریا افکند) خاندان فرعون او را از آب گرفتند، تا سرانجام دشمن آنان و مایهاندوهشان گردد! مسلّماً فرعون وهامان و لشکریانشان خطاکار بودند.
همسر فرعون (چون دید آنها قصد کشتن کودک را دارند) گفت: «نور چشم من و توست! او را نکشید شاید برای ما مفید باشد، یا او را به عنوان پسر خود برگزینیم!» و آنها نمیفهمیدند (که دشمن اصلی خود را در آغوش خویش میپرورانند)! (قصص، آیات 8 و 9)
فرعونیان از گرفتن موسی(ع) غایتی را در نظر داشتند که به آن نرسیدند؛ زیرا مشیت الهی بر این قرار گرفته بود که هدفی دیگر برای آن فعل رقم بخورد؛ زیرا از نظر قرآن، غایتی تحقق مییابد که با مشیت الهی نیز مطابق باشد؛ پس اگر غایت فعل انسانی با مشیت مطابق بود، همان میشود؛ و گرنه آن میشود که خدا مشیت کرده است. از همین روست که گاه غایت فاعل چیزی باشد، ولی چیزی دیگر اتفاق بیافتد؛ چنان که غایت فاعل از مشت زدن جداسازی و ترساندن باشد، ولی مشیت آن باشد که شخص بدان مشت بمیرید.(قصص، آیه 15)