خیانـت و آثـار آن در قـرآن
در نوشتار حاضر نویسنده دیدگاه قرآن درباره چیستی مفهوم خیانت و عوامل و آثار و موانع آن را تببین کرده است.
***
خیانت، نقیض امانت و به معناى مخالفت در برابر حق، از طریق پیمان شکنى مخفیانه است. این واژه یکی از پرکاربردترین واژگان در عرصه اجتماعی، اقتصادی، حقوقی و قضایی است به طوری که بارها از زبان اقشار مختلف به گوش میرسد که مثلا فلانی به من خیانت کرد یا همسرش به وی خیانت کرد یا به خاطر خیانت در امانت به محاکم قضایی از فلانی شکایت کردم.
از آنجا که اصول حاکم بر اسلام، اصول اخلاقی از جمله امانت است، بهطور طبیعی خیانت را که بر خلاف فطرت و هدایت تکوینی و نیز هدایت تشریعی است، به عنوان یک رفتار زشت و کردار نابهنجار و گناه مذموم دانسته و احکام و نیز کیفرهای سختی برای خائن در دنیا و آخرت وضع کرده است. خدا بهصراحت در قرآن میفرماید: إِنَّ اللهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ؛ براستی که خدا هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست نمیدارد. (حج، آیه 38) یا در جایی دیگر میفرماید:و از كسانى كه به خويشتن خيانت مى كنند دفاع مكن كه خداوند هر كس را كه خيانتگر و گناهپيشه باشد، دوست ندارد. (نساء، آیه ۱۰۷) یا در جایی دیگر میفرماید: إِنَّ اللهَ لاَ يُحِبُّ الْخَائِنِينَ، همانا خدا خائنان را دوست نمیدارد. (انفال، آیه 58)
بر اساس همین نگرش اخلاقی به مسئله خیانت است که خدا در قرآن، به عنوان یک حکم الهی، اجتناب از خیانت، بهویژه در نهان و به دور از چشم مردم را امرى لازم و ارزشمند دانسته (یوسف، آیه 52) و برای تشویق اهل امانتی که از خیانت اجتناب میکنند، پاداشی بزرگ قرارداده (انفال، آیات 27 و 28) و نسبت به این افراد نگاهی برخاسته از غفران و رحمت خاص داشته و گناهان و خطاهای دیگر آنها را نادیده میگیرد و برایشان خیر قرار میدهد. (انفال، آیات 70 و 71)
از نظر آموزههای قرآن، خیانت به عنوان یک امر ضد فطرت بشری چنان مذموم و ناپسند است که حتی خیانتکاران تلاش میکنند تا خیانت خویش را مخفی کنند؛ زیرا حیا که ریشه در عقلانیت فطری هر انسانی دارد، به شخص خائن اجازه نمیدهد تا با بیحیایی، خیانت خویش را آشکار کند؛ در حقیقت شرم نمیگذارد حتی خائن به خیانت خویش افتخار کرده و آن را علنی سازد، بلکه تمام تلاش خویش را میکند تا خیانتش را که مخفیانه انجام گرفته است، همچنان مخفی و نهان نگه دارد. در حقیقت از روحیات خائن، پنهان کردن خیانت از مردم و حیا از آنان است، در حالی که خدای علیم و بصیر خائن را میبیند و این خائن از خدا حیا نمیکند، ولی از خلق خدا حیا میکند (نساء، آیات 107 و 108)؛ زیرا بنا بر قولى معناى آيه اين است كه خائنان خيانت را از مردم پنهان مى كنند؛ از همین رو، به سبب حیا و شرم آن خیانت خویش را از مردم مخفىكارى مى كنند؛ با این همه دست از خیانت بر نمیدارند و آن را ترك نمیکنند؛ چون از مردم حیا میورزند، ولی از خدا حيا نمى كنند؛ زیرا اگر حیا از خدا نیز داشتند اصلا به سراغ خیانت نمیرفتند. (مجمعالبيان، ج 3 – 4، ص 164)
به سخن دیگر، از اینکه در میان خلق رسوا شوند، مخفیکاری میکنند، اما از خدا شرم نمیکنند که آنان را میبیند و به خیانتشان آگاه است.
به هر حال، آنچه مهم است اینکه فطرت هر انسانی همانطوری که به حق و خوبی و زیبایی گرایش دارد و از باطل و بدی و زشتی گریزان، نسبت به امانت نیز گرایش و نسبت به خیانتگریزش دارد و بر همین اساس حتی اگر مخفیانه و آگاهانه خیانتی میورزد تمام تلاش خویش را میکند تا آن را پوشیده نگه دارد؛ زیرا خود از زشتی و بدی کارش آگاه است و دوست ندارد کسی از آن آگاه شود.
از نظر قرآن، خائنان دارای ویژگیهایی چون علم نسبت به خیانت (انفال، آیه 27)، نهانکاری (نساء، آیات 107 و 108)، حیا ورزی نسبت به مردم و بیحیایی نسبت به خد(همان)، مکر و نیرنگ (یوسف، آیه 52)، کفران نعمت و ناسپاسی نسبت به نعمتهای اختیار (حج، آیه 38)، ظلم و ستم به خویشتن (نساء، آیه 107)، گناهکاری (همان)، خصومت با مؤمنان در نهان (حج، آیه 38) و مانند آنها هستند.
از آنجا که بنیاد هر اجتماعی بر پایه امانت و اعتماد شکل میگیرد و بزرگترین سرمایه اجتماعی، همین اعتمادی است که از امانت و صداقت و مانند آنها بر میخیزد، خدا به شدت علیه خیانت موضع گیری کرده و آن را حرام و گناهی بزرگ دانسته است؛ زیرا بدون امانت نمیتوان از اعتماد اجتماعی بلکه حتی اجتماع انسانی سخن گفت؛ چرا که بدون اموری چون امانت امکان همزیستی میان انسانها به شکل عادلانه فراهم نیست و اجتماع فرو میپاشد. بر همین اساس خدا در آیات بسیاری خیانت عالمانه را حرام دانسته و از آن برحذر میدارد. (آلعمران، آیه 161؛ نساء، آیات 105 و 107؛ انفال، آیات 27 و58؛ یوسف، آیه 52؛ حج، آیه 38)
انواع خیانت
خیانت را نسبت به افراد و نیز نسبت به امور و کارها و به جهت اختلاف در ابزارها میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
1. خیانت به خویشتن: از جمله مصادیق خیانت میتوان به مخالفت نهانی با احکام خدا اشاره کرد که خیانت به خویشتن است؛ مثلا کسانی که بر خلاف شریعت در ماه رمضان با همسر خویش همبستر میشوند، هر چند که همسران برای هم مباح و حلال هستند، ولی در این زمانها خلاف حکم الهی روزه است و نوعی خیانت به خویشتن تلقی میشود. (بقره، آیه 187) از نظر قرآن، دفاع از کسانی که به خویشتن خیانت میکنند، امری نادرست است و حتی پیامبر(ص) نمیبایست از این عمل خائنان دفاع کند و به مجادله در اینباره بپردازد. (نساء، آیه 107) از نظر آموزههای قرآن، نفس الهی امانتی در اختیار انسان است که میبایست در آن ظلم و ستمی روا نکرده و در امانت الهی خیانت نورزید؛ پس هر عملی که بر خلاف خواستههای الهی باشد، تصرفاتی ضد امانتداری و از مصادیق خیانتورزی است.
2. خیانت به خدا: نوع دیگر از خیانت، همان خیانت به خدا است. البته این خیانتورزی میتواند به معنای خیانت در امانت نفس یا خیانت در اموال و تصرفات نادرستی باشد که بر خلاف احکام و رضایت الهی است. مخالفت با احکام الهی از مصادیق خیانت نسبت به خدا است. (انفال، آیه 27)
3. خیانت به پیامبر: خیانت به پیامبر(ص) هم به معنای مخالفت با احکام شریعت اسلام و احکام الهی است و هم به معنای مخالفت با فرمانهای پیامبر(ص) در مقام رهبری. (انفال، آیه 27) از همین رو خدا در قرآن از معصیت نسبت به احکام و فرمانهای حکومتی پیامبر(ص) نهی کرده و آن را همان حکمالله دانسته است. (مجادله، آیات 8 و 9) پس کسانی که مخفیانه بر خلاف فرمانهای حکومتی پیامبر(ص) رفتار میکردند، در اوامر آن حضرت(ص) خیانت روا میداشتند اهل عصیان و معصیت نسبت به خدا هستند.
4. خیانت در امانت شخصی یا اجتماعی: خیانت میتواند در امور گوناگونی صورت گیرد. از جمله این امور، خیانت در امانتهای مالی یا غیر مالی است که از نظر قرآن امری بسیار زشت و نادرست است. به این معنا اگر کسی مالی یا چیزی را به عنوان امانت پذیرفته، میبایست در حفظ و صیانت آن کوشا باشد و شرایط امانتداری را نسبت به آن چیز به طور کامل به جا آورد و در این امر افراط و تفریط و کوتاهی و کم کاری نکند. از نظر قرآن، خیانت در امانتها یکی از بزرگترین گناهان است که خشم الهی را به دنبال دارد. (انفال، آیه 27)، اسرار دیگران از جمله رازهای اجتماعی امت اسلام جزو امانتهایی است که میبایست هر یک از افراد امت آن را حفظ کرده و از افشای آن خودداری کنند. خدا به امت هشدار میدهد که افشاى اخبار امنیّتى و اسرار جامعه اسلامى، از موارد خیانت است و اشخاص به سبب دلبستگی به اموال یا اولاد نمیبایست به افشاگری دست بزنند و خیانت ورزند. (انفال، آیه 28؛ مجمعالبیان، ج 3 – 4، ص 823 – 824)
5. خیانت در عهد: عهد و پیمان همانند امانتی در اختیار انسان است. کسی که با دیگری عهد و پیمانی بسته و به او قولی داده باید به آن وفا کند. از نظر قرآن، هر گونه نقض عهدی که نهانی از سوی یکی از دو طرف معاهده صورت میگیرد، به معنای خیانت است. (انفال، آیات 56 و 58)
6. خیانت ناموسی: از نظر قرآن، تجاوز به ناموس دیگران، از مصادیق خیانت ناموسی است که میبایست از آن به شدت پرهیز کرد؛ زیرا آثار زشت دنیوی و اخروی و نیز فردی و اجتماعی را به دنبال دارد. (یوسف، آیات 51 و 52)
7. خیانت گفتاری: از نظر ابزارها نیز خیانت میتواند مختلف و متنوع باشد؛ چنانکه یکی از اقسام خیانتها، خیانت گفتاری است.(نساء، آیات 107 و 108)
8. خیانت چشمی: از دیگر انواع خیانت، خیانت از طریق ابزار چشم است. خیانت چشمی نوعی نگاه زیرچشمی مثلا به ناموس دیگران است که تاثیرات بدی را در نفس انسانی به جا میگذارد (غافر، آیه 19)؛ چرا که در خبر آمده است كه مقصود از «خائنهًْ الأعين» نگاه دوم و نظر دوختن دوباره به نامحرم است. (تفسير نورالثقلين، ج 4، ص 511، ح 33) در حقیقت اینگونه خیانتها از مصادیق خیانتهای رفتاری و تصرفی است که در برابر خیانتهای گفتاری قرار میگیرد. پس انسان یا با زبان و گفتار خیانت میورزد یا با عمل و کردار خویش.
آثار زشت خیانتورزی
در آموزههای قرآن، برای تشویق مردم به حق و خوبی و نیکی، آثار و برکات نیک آن بیان میشود؛ چنانکه برای اجتناب از باطل و کار بد، آثار زشت و بد آن بیان میشود. در همین راستا در آیات قرآن آثار نیک امانتداری و آثار زشت و بد خیانتورزی بیان شده تا مردم با شناختی که از آثار و تبعات و پیامدهای عمل نیک و بد خویش پیدا میکنند، نسبت به حق و خیر گرایش و نسبت به باطل و شرگریزش داشته باشند. در اینجا بخشی از آثار زشت خیانتورزی بیان میشود:
1. تجسم اخروی: در روز رستاخیز خیانت، تجسم مییابد یعنی مانند طرحهای ساختمانی که به مورد اجرا گذاشته میشود و ساختمانی بنا میشود، هر خیانتی در روز قیامت جسمانیت مییابد و شخص با خیانت خویش مواجه میشود و باید پاسخگوی آن باشد. البته از نظر آموزههای قرآن، هر فکری بلکه هر خیالی اینگونه تجسم مییابد، ولی از آنجا که خیانتورزی کاری بس زشت و گناهی بزرگ است، خدا بهطور خاص از تجسم خیانت در روز رستاخیز سخن به میان آورده است تا مردم از آن اجتناب کنند و دور خیانتورزی را خط بکشند. (آلعمران، آیه 161)
2. خشم خدا: خیانتورزی موجب میشود تا خشم الهی بر انگیخته شود و خدا به شدت چنین فردی را مجازات کند. (آلعمران، آیات 161 و 162)
3. رسوایی: از نظر قرآن، خیانتورزی موجب رسوایی و عامل شرم است؛ از همین رو خائن میکوشد تا خیانت خویش را مخفی نگه دارد و شرم وحیا میورزد که آشکار و رسوا شود.(نساء، آیات 107 و 108)
4. شکست: کسی که خیانت میورزد هرگز در کارش پیروز و موفق نخواهد بود، بلکه شکست، سنت الهی برای چنین افرادی است. (انفال، آیات 58 و 59 و 71؛ یوسف، آیه 52)
5. محرومیت از امداد و دفاع الهی: خائن هرگز از امداد و دفاع الهی بهرهمند نخواهد بود؛ بلکه خدا برای اینکه مومنان را از خیانت مخفیانه خائن در امان نگه دارد، به دفاع از ایشان میپردازد و با امدادهای غیبی مؤمنان را از شرور خیانت آنان حفظ میکند. (نساء، آیات 105 و 107؛ حج، آیه 38)
6. محرومیت از محبت الهی: خائن از محبت الهی محروم و از آثار آن هیچ بهرهای نخواهد برد، بلکه حتی خائن مغضوب الهی خواهد بود؛ زیرا فقدان محبت در این موارد به معنای بغض و غضب الهی است. (همان)
ریشهها و زمینههای خیانت
بر اساس تعالیم آسمانی قرآن عواملی مانند دلبستگی به امور دنیوی چون مال و فرزند (انفال، آیات 27 و 28) و پیروی از نفس اماره به بدیها (یوسف، آیات 52 و 53) و گرایشهای جناحی و نژادی و مذهبی و مانند آنها (آلعمران، آیه 75) از مهمترین زمینهسازهای خیانت افراد به خویشتن، خدا، پیامبر(ص) و مردم است بهطوری که شخص حتی به امت و نظام سیاسی خیانت میورزد و اسرار امنیتی را در اختیار دشمن قرار میدهد.
موانع خیانتورزی
اموری چون اعتقاد به احاطه علمی خدا و اینکه خدا ناظر اوست (نساء، آیات 107 و 108؛ غافر، آیه 19)، برهان قاطع الهی و شهود و رؤیت حقایق (یوسف، آیه 24)، بندگی خالصانه (یوسف، آیه 24)، حیا از خدا (نساء، آیات 107 و 108)، غفران و رحمت خاص الهی (یوسف، آیات 52 و 53)، تقوای الهی (آلعمران، آیات 75 و 76)، اعمال قدرت و توانایی مجازات (همان) و اعتقاد به ناکامى و شکست هرگونه تدبیر در خیانت (یوسف، آیه 52)، از مهمترین موانع خیانت است.
مفهوم خیانت درازدواج مجدد مرد
امروز بارها از زنان شنیده میشود که شوهرش به او خیانت ورزیده و با زنی دیگر ازدواج دائم یا موقت داشته است. در این باره باید گفت که اگر عهد و تعهداتی وجود داشته و شوهر بر خلاف آن عمل کرده و شرایط لازم را انجام نداده است این رفتار میتواند از مصادیق خیانت در عهد باشد؛ اما این هرگز به معنای خیانت ناموسی نیست و زن نمیتواند همسرش را به خیانت ناموسی متهم کند.
اما اگر زنی بر خلاف میثاق ازدواج با نامحرمی جمع شود، از مصادیق خیانت ناموسی است و مجازاتهای سخت کیفری در دنیا و آخرت بر آن بار میشود که از جمله این مجازاتها میتوان به مجازات سنگسار برای زنای محصنه زن شوهردار اشاره کرد؛ در حالی که خیانت عهدی چنانکه گفته شد هرگز چنین مجازات سنگینی را به دنبال ندارد. بنابراین، اطلاق عنوان «خیانت ناموسی» به ازدواجهای نهان مردان صحیح نیست؛ زیرا خیانتی انجام نشده است مگر آنکه گفته شود که تعهداتی در ضمن عقد داشته است و شرایطی را که شارع مقدس تعیین کرده انجام ندهد،که در آن صورت این خیانت به عنوان «خیانت در عهد» تلقی میشود، نه خیانت ناموسی.