نگاهی به محرومیتها بر اثر گناه
تاثیرات عام و خاص گناه برهستی و جامعه
از نظر آموزههای وحیانی، هر گناهی دارای دو نوع تاثیر زیانبار در جنبه اختصاصی و عمومی است؛ به این معنا که گناه همانطوری که بر زندگی شخص گناهکار اثر میگذارد، بر دیگران نیز اثر میگذارد؛ پس نمیبایست در برابر گناه و گناهکار ساکت نشست و به فریضه امر به معروف و نهی از منکر اقدام نکرد و چنین گمان کرد که گناه هر کس دیر یا زود، فقط دامن خود گناهکار را میگیرد و مثلا اگر شخصی گناهی کرد، خودش چوبش را میخورد؛ چنانکه مثلا زناکار در زنای غیر احصان شلاق میخورد یا به حکم قاضی، در زنای احصان اعدام میشود؛ پس نیازی نیست تا مردم در برابر غیبت و تهمت و دیگر گناهان دیگران کاری حتی نهی زبانی داشته باشند.
از نظر قرآن، چنین تفکر و نگرشی غلط و نادرست است و انسانها باید بدانند که هر گناهی نه تنها دامن شخص گناهکار، بلکه دیگران را نیز میگیرد؛ زیرا از نظر قرآن، آثار گناه به گونهای است که میتواند حتی در آسمان و زمین تاثیر منفی به جا گذارد و مثلا موجب قحطی و خشکسالی شود؛ چنانکه بر اساس روایات، گناه زنا این گونه تاثیر منفی نه تنها بر محیط زیست انسانی، بلکه محیط زیست جانوری و گیاهی میگذارد و به آنها نیز آسیب میرساند و آنها را از آب و غذای مناسب برای رشد و کمال یابی محروم میسازد. خدا میفرماید: ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ؛ به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده فساد در خشكى و دريا نمودار شده است تا سزاى بعضى از آنچه را كه كردهاند به آنان بچشاند، باشد كه بازگردند.(روم، آیه 41)
علامه طباطبایی درباره تاثیر عمومی گناه و تاثیر مستقیم و غیر مستقیم آن بر هستی به این نکته توجه میدهد. یکی از شاگردان ایشان به نام علامه حسینی طهرانی مینویسد: از استاد پرسیدم: آیا گناهان در موجودات نیز اثر مىگذارند؟ براى نمونه خسوف و كسوف نیز مربوط به اعمال بندگان است؟ فرمودند: هر پَر كاهى كه در ته چاهى حركت مى كند، موج برمىدارد و تا به آسمانها اثر دارد. خداوند متعال مىفرماید: وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ؛ و اگر مردم آبادیها ایمان آورده و به تقوا گرایند، قطعا بركاتى از آسمان و زمین بر ایشان مى گشاییم.(اعراف، آیه 96)
از این آیه شریفه استفاده مى شود كه تقوا در جلب خیرات و نزول بركات، و گناهان در رفع و منع آنها اثر دارند، بنابر این در كسوف خورشید و خسوف ماه نیز كه از جمله خیرات و بركات هستند، تاثیرگذار است. علماى نجوم نوشتهاند: خسوف تا سه ماه در موجودات از قبیل نباتات و حیوانات اثر بد مى گذارد و به حال آنها ضرر دارد، چه رسد به گرفتگى خورشید با آن فوایدى كه نور خورشید براى موجودات دارد.
البته از یک منظر، هر گناهی آثار اختصاصی دارد که مربوط به همان گناه است؛ هر چند آثار عمومی نیز دارد. در روایات به این مسئله بسیار توجه شده است. در روایات امام سجاد (ع) مجموعهای از این آثار اختصاصی بیان شده است.(اصول کافی، کلینی، بیروت دارالصعب و التعارف، ج 2، ص 331، ح 5؛ وسائل الشیعه، شیخ محمد حر عاملی، بیروت داراحیاء التراث العربی، بیتا، ج 11، ص 519، ح 8) علامه طباطبایی نیز بر این نکته تاکید دارد؛ چنانکه علامه حسینیطهرانی مینویسد: پرسیدم: در دعاى كمیل مىخوانیم: اللهم اغفرلى الذنوب التى تهتك العصم، اللهم اغفرلى الذنوب التى تنزل النقم؛ خداوندا! گناهانى را كه پردهها را مى درد بر من ببخشاى. خدایا، گناهانى را كه عذابها را نازل مى كند بر من بیامرز. آیا از این جملات استفاده مى شود كه هر كدام از گناهان اثر خاصى دارند؟ استاد فرمودند: بله، چنانكه گناهان با هم فرق دارند، تبعات و آثار آنها نیز فرق دارند، و هر گناهى اثر خاصى دارد كه در دعا به بعضى از آنها اشاره شده است.
از نظر قرآن هر گناهی دارای تاثیرات کلی و جزیی است. به سخن دیگر، برخی از گناهان موجب احباط کلی اعمال میشود مثل گناه ارتداد؛ چنانکه در قرآن بیان شده است. در مقابل، توبه یا اسلام گناهان را برطرف و موجب تکفیر سیئات و حتی تبدیل به حسنات میشود.(تحریم، آیه 8؛ فرقان، آیه 70؛ نساء، آیه 31
از نظر قرآن، کفر و شرک و نفاق موجب میشود که اعمال صالح در آخرت هیچ ارزشی نداشته باشد.(کهف، آیه 105؛ انعام، آیه 88؛ احزاب، آیه 19) خدا میفرماید: ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ شاهِدینَ عَلی أَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ أُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ وَ فِی النَّارِ هُمْ خالِدُون؛ مشرکان حق ندارند مساجد خدا را آباد کنند در حالی که به کفر خویش گواهی میدهند! آنها اعمالشان نابود و بیارزش شده و در آتش دوزخ، جاودانه خواهند ماند!(توبه، آیه 17)
البته برخی از اعمال مسلمانان که در سطح کفر است، چنین تاثیر منفی میگذارد و گویی شخص گرفتار ارتداد شده است.(بقره، آیه 217) به عنوان نمونه خدا میفرماید:ای کسانی که ایمان آوردهاید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید (و داد و فریاد نزنید) آن گونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا میکنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالی که نمیدانید!(حجرات، آیه2)
محرومیت دفعی و رفعی
از نظر آموزههای قرآن، گناه دو کارکرد اساسی خطرناک دارد؛ 1. گاه گناه موجب میشود تا اجازه داده نشود خیر و نعمتی به شخص برسد که از آن به دفع تعبیر میشود؛ یعنی گناه موجب دفع خیر و نعمتی میشود؛
2. و گاه دیگر، گناه موجب میشود تا نعمت و خیری که به شخص رسیده است، از وی سلب شود و دچار شر و نقمت گردد. از این حالت به رفع نعمت و سلب آن یاد میشود.(رعد، آیه 11؛ انفال، آیه 53)
از نظر قرآن همان طوری که داشتن تقوای الهی و اجتناب از گناه موجب جلب نعمت میشود؛ گناه میتواند مانع آمدن نعمتی به شخص شود. بنابراین شخص باید با توجه آثار دفع و رفع را بردارد؛ زیرا توبه و استغفار مهمترین عامل در دفع و رفع بلا و مصیبت و همچنین جلب نعمت و خیر به سوی انسان است.(اعراف، آیه 153)
مصادیقی از محرومیت دفعی و رفعی
خدا در قرآن مصادیق محرومیتهای دفعی و رفعی را بیان کرده است. در حقیقت مصادیق دفعی به معنای موانع مطرح است؛ یعنی اجازه نمیدهد تا چیزی از نعمتها و خیر به انسان برسد. لذا همان طوری که مانع میشود تا نعمت یا خیری به انسان نرسد، هم چنین میتواند خیر و نعمتی را بردارد و حتی تبدیل به نقمت و بلا کند.
از جمله مهمترین آثار گناه و یا محرومیتهای دفعی و رفعی ناشی از گناه میتوان به مواردی چون: پندناپذیری(بقره، آیات 205 و 206)، مانع تأثیر قرآن بر قلبها(جاثیه، آیه 31)، مانع تقرب انسان به خدا(مطففین، آیات 12 تا 15)، پذیرش حق از جمله پذیرش آیات قرآن(جاثیه، آیات 31 و 32؛ فرقان، آیات21 و 22)، مانع رحمت الهی(انعام، آیه 147؛ انبیاء، آیات74 و75؛ فرقان، آیات 68 و 70)، مانع رشد بشر(حجرات، آیه 7)، مانع شناخت(اعراف، آیه 100؛ مطففین، آیات 13 و 14؛ جاثیه، آیات 7 و 8)، مانع نزول برکات آسمانی و نزول باران مفید(هود، آیه 52؛ نوح، آیات 10 تا 12)، محرومیت از امدادهای غیبی الهی(نساء، آیه 123؛ یونس، آیه 27؛ جاثیه، آیات33 و 34)، محرومیت از بشارت و خیر اخروی(فرقان، آیه 22)، محرومیت از بهشت(اعراف، آیه40)، محرومیت از رفاه و آسایش(بقره، آیات 58 و59)، محرومیت از شفاعت(شعراء، آیات99 تا 101)، محرومیت از محبت خدا(بقره، آیه 276؛ نساء، آیات 107 و 123 و 148)، کوتاهی عمر و تبدیل اجل مسمی و اجل معلق و مرگ زودرس(ابراهیم، آیه 10؛ فاطر، آیه 45)، خشکسالی به جای ترسالی(نوح، آیات 10 تا 12)، دفع روزی و قطع آن(قلم، آیات 31 تا 33) و مانند آنها اشاره کرد.
از نظر قرآن کسانی که گناه میکنند مورد غضب الهی قرار میگیرند و همین غضب الهی موجب میشود تا نعمتهایی که از آن برخوردار هستند از آنها سلب شوند چنانکه یهودیان و بنیاسرائیل به سبب گناهان خویش اینگونه مورد غضب الهی قرار گرفتند و نه تنها از نعمتهای الهی محروم شدند بلکه نعمت به نقمت تبدیل شد؛ از همین رو سالیان سال در بیابانها سرگردان بودند.(بقره، آیه 61؛ مائده، آیات 25 و 26؛ اعراف، آیه 160)
گناه، باعث زوال نعمت و تبدیل آن به نقمت و کیفر است. (انعام، آیه 6؛ انفال، آیه 53) این تبدیل نعمت به نقمت نه تنها در جهان تکوین، بلکه حتی در جهان تشریع خود را نشان میدهد و خدا احکام سخت و شدیدی را به سبب گناهان وضع میکند؛ چنانکه در حق یهودیان به سبب گناه وضع کرد.(انعام، آیه 146)
اما در جهان تکوین، گناه موجب میشود تا درهای آسمان بسته و برکات از جمله بارانهای مفید و سازنده نازل نشود(اعراف، آیه 96) زیرا مقصود از «يكسبون» معاصى و مخالفت و تكذيب پيامبران است و منظور از اخذ و هلاكت آنان، حبس آسمان و ابتلاى آنان به ضيق و تنگدستى است. (مجمع البيان، ج 3 ـ 4، ص 699)