اجتماعیاخلاقی - تربیتیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

امانت داري بستر همگرايي

samamosهمواره اين پرسش مطرح مي شود که چگونه مي توان ميان افراد جامعه انس و الفتي ايجاد کرد که به عوامل بيروني فرو نپاشد و تحت تاثير فشارها ، واگرايي اجتماعي صورت نگيرد. اين پرسش به ويژه در ميان نخبگان و اولياي امور سياسي و اجتماعي بيش تر خود را تحميل مي کند و دغدغه روزانه آنان را شکل مي بخشد. مهندسي اجتماعي و سياسي و فرهنگي مي بايست به گونه طراحي شود تا عوامل همگرايي و همبستگي اجتماعي در جامعه شناسايي و با سازوکارهاي مفيد و سازنده افزايش يابد.

يکي از اين عوامل مساله ايجاد امنيت روحي و رواني اجتماع است. براي دست يابي به اين مهم قرآن روش ها و شيوه هاي چندي را بيان مي کند. سازوکارهايي از سوي خداوند براي ايجاد و تقويت روحيه همگرايي و همبستگي امت بيان مي کند که امانت داري به عنوان اصل اخلاقي و آموزه اي فقهي مورد توجه خداوند در اين راستاست. در اين نوشتار کوشش بر اين است تا مساله امانت داري در آيات قرآن از اين منظر مورد بررسي و تحليل قرار گيرد.

اهميت و جايگاه امانت

امانت به معناي حفظ حقوق مالي و غير مالي ديگران، از اصول اخلاقي است. اين فضليت به منش و حالتي گفته مي شود که انسان را بر مي انگيزاند تا به حفظ حقوق ديگران اقدام کرده و از زيان و آسيب رساني به آن باز دارد. شخص امين کسي است که اين توان و ظرفيت را يافته تا از درون خويش به مهار نفس خود اقدام کرده و در حفظ حقوق مادي و معنوي ديگران بکوشد و در نبود آنان از حق آنان دفاع نمايد.

براي بيان اين فضليت و منش اخلاقي در کاربرد قرآني واژه امانت به کار رفته است. اين واژه ضد واژه خيانت است و که نوعي تجاوز و تعدي به حقوق ديگران در آن به خوبي نمايان است. واژه امانت که از امن گرفته شده است به معناي آرامش و سکون و از ميان بردن هراس و ترس در ديگري است. بنابراين شخص امين کسي است که آرامش و امنيت را به شخص و جامعه مي بخشد و ترس و هراس را از آن دو مي زدايد.

امانت در آموزه هاي قرآني و اسلامي به شکل مورد توجه و بحث است: گاه به عنوان يک مساله حقوقي و فقهي مورد نظر قرار مي گيرد که در اين صورت از آن به امانت مالکي ياد مي شود. در اين مورد شخصي مال ديگري به اذن و اجازه مالک در اختيار مي گيرد که گاه به شکل عقد اجاره ، عاريه و مضاربه و مانند آن انجام مي شود.(الروضه البهيه في شرح اللمعه الدمشقيه ، ج 4 ص 235 و کنز العرفان ج 2 ص 76) و گاه ديگر، مالي به اذن شارع در اختيار غير مالک آن قرار مي گيرد و شخص از نظر شرعي مکلف به حفظ آن مي شود. اين گونه از امانت را امانت شرعي مي گويند. مانند زماين که باد لباسي را در خانه غير مالکش مي اندازد. در اين صورت بر شخص است تا آن را حفظ و به صاحب و مالک آن بازگرداند.

در اهميت و ارزش امانت داري همين بس که اين ويژگي اخلاقي و منش انساني در همه اقوام و ملل به عنوان صفت پسنديده مورد تاکيد و توجه بوده است و همه مردمان با هر عقيده و مسلکي آن را ستوده و امانتداران را ارج مي گذاشته و مي گذارند.

در قرآن کريم نيز آيات بسياري مسلمانان را به اين رفتار و منش پسنديده دعوت و از آنان خواسته شده است تا ضمن ايجاد و تقويت اين روحيه در خود، ديگران را نيز به سوي آن بخوانند. در آيه 58 سوره نساء خداوند مي فرمايد: ان الله يامرکم ان تودوا الامانات الي اهلها؛ خود شما را فرمان مي دهد تا امانات را به صاحبانشان باز گردانيد.

اين فضليت اخلاقي آن چنان مورد تاييد و تاکيد اسلام و اولياي آن قرار داشته است که حتي درباره دشمنان نيز سفارش به بازگرداندن امانات ايشان شده است؛ زيرا بدون اين اصول اخلاقي جامعه از امنيت روحي و رواني برخوردار نخواهد بود و بحران فقدان امنيت جامعه را به سوي فروپاشي سوق خواهد داد. تاکيد بيش از اندازه به اين اصل اخلاقي در حقيقت در راستاي تقويت بنيادهاي همبستگي اجتماعي و وحدت جامعه است. هرگاه به دشمن اين اجازه و فرصت نيز داده مي شود که بتواند به آساني امانت هاي خويش را بازستاند ، اين به معناي ايجاد جامعه سالم است که در آن از هرگونه تعدي و تجاوز به حقوق مادي و معنوي باز داشته شده است.

در روايات است که پيامبر اکرم (ص) با آن که از سوي دشمنان خويش در مکه مورد تهديد قرار گرفته بود و هر آن ممکن بود به خانه ايشان بريزند و وي را بکشند با اين همه هنگام فرار و گريز از مکه مهم ترين دغدغه ايشان بازگرداندن امانت هاي مهم به دست صاحبانشان بود. از اين رو حضرت اميرمومنان علي (ع) را مامور مي سازد که در مکه مانده و پس از بازگرداندن امانت هاي مردمان به مدينه کوچ و مهاجرت نمايد.

پيامبر (ص) درباره امانت هاي فاسقان مي فرمايد: امانت را به صاحبانشان بازگردانيد هر چند که اهل فسق و فجور باشند.(تحف العقول ص 175)

امام صادق (ع) نيز مي فرمايد: اگر قاتل علي (ع) امانتي به من بسپارد آن را به وي بازخواهم گرداند.(کافي ج 5 ص 133)

امام سجاد (ع) در راستاي تاکيد اين فضيلت و گسترش آن در ميان مومنان و جامعه اسلامي با آن همه درد و رنجي که از قاتلان پدرش (ع) کشيده است مي فرمايد: اگر قاتل پدرم حسين بن علي (ع) شمشيري که با آن پدرم را به شهادت رسانده است در نزدم امانت گذارد ، به او بازخواهم گرداند.( وسائل الشيعه ج 19 ص 76)

نمونه هاي عيني و اسوه هاي واقعي اخلاق نه تنها در گفتار چنين مي گفتند بلکه در عمل نيز نشان مي دادند که چگونه بايد عمل کرد تا در حافظه تاريخي ملت بماند و از يادها نرود. مي گويند که پيامبر (ص) پس از فتح مکه کليد کعبه را که از عثمان بن طلحه کافر به امانت گرفته بود به وي باز مي گرداند.(مجمع البيان ج 3 ص 99)

امانت داري در همه حوزه ها به عنوان اصل اساسي مورد توجه قرآن است. اگر مساله امانت داري را از جامعه برداريم به هيچ نمي توان اطمينان و اعتماد کرد. در خبرهاي روزانه و معاملات و حتي در مساله وحي و نبوت امانت داري اساس و پايه است. اگر پيامبر و يا هر واسطه وحي امين نباشد نمي توان به گفته هاي وي اطمينان کرد. براي هر پيامبري اثبات امانت داري اصل نبوت است. از اين رو نياز است که امانت داري وي اثبات شود تا بر پايه آن دين و شريعت و وحي قوام يابد. از اين جاست که در مساله نبوت پيامبر همواره پيش از بعثت مساله امانت داري وي مطرح بوده است و او را به امين مي شناخته اند. عصمت يکي از مقومات و پايه هايش بر امانت داري استوار است. معصوم کسي است که در تلقي و حفظ و بيان امين است.

در آيه 193 سوره شعراء فرشته اي که واسطه وحي دانسته شده به اين صفت ستوده و معرفي شده است و خداوند بيان مي کند که قرآن را کسي آورده است که امين است: نزل به الروح الامين ؛ و همه پيامبران به عنوان امين و امانت دار معرفي و شناسانده مي شوند: اني لکم رسول امين (شعرا آيات 107 و 125 و 143 و 163 و 178)

جامعه اسلامي و قرآني ، از نظر قرآن جامعه اي است که امانت داري به عنوان اساس قرار دارد. کساني به رستگاري در دنيا و آخرت دست مي يابند که امانت دار باشند. قرآن براي آن که اين منش در ميان مسلمانان تقويت گردد آن را به عنوان مصداقي از تقوا دانسته و کساني که امانت دار هستند به عنوان متقين ستوده و مورد تجليل قرار مي گيرند.(مومنون آيه 1 تا 8 و نيز آل عمران آيه 75 و 76)

امانت هاي مردم

امانت در مفهوم قرآني آن شامل امانت هاي الهي ( احزاب آيه 72 و انفال آيه 27) و امانت هاي مردمان مي شود. در بينش و نگرش قرآني امانت تنها مختص به امور مادي و مالي نيست. گستره امانت داري در نگرش قرآني تا آن جا گسترده مي شود که شامل خود انسان و امانت هاي الهي مي شود که به در انسان به وديعت نهاده شده است.

بخش ديگر امانت هايي است که انسان ها به يک ديگر مي سپارند: فان امن بعضکم بعضا(بقره آيه 283) امانت گذاران در اين حوزه شامل پيامبر و امام (عليهم السلام ) و حاکم اسلامي و نيز مردمان عادي مي شود. مقصود و منظور از امانت هاي مردم ، اموال و اسراري است که در نزد کسي به وديعت نهاده مي شود. از اين رو گستره امانت و امانت داري به فراسوي اموال نيز گسترش مي يابد و شامل اسرار و امور معنوي نيز مي شود. رازهايي که در نزد کسي به امانت گذاشته مي شود.

گاه افراد انساني به عنوان امانت در نزد ديگري به وديعت گذاشته مي شوند. در داستان برادران يوسف (ع) به اين مساله اشاره مي شود که انسان مي تواند انساني را در نزد کسي به امانت بگذارد. از اين رو کساني که متهم به خيانت هستند کساني هستند که نمي توان کسي را در نزد ايشان به امانت گذاشت. انگشت اتهام به سوي برادران يوسف گرفته شده بود از اين رو خود ايشان به اين مطلب اشاره مي کنند و بيان مي دارند که چرا پدرشان آنان را نسبت به يوسف امين نمي شمارند. (يوسف آيه 11 و نيز آيه 64)

انساني قابل به کارگيري و استخدام هستند که از منش و ويژگي امين بودن برخوردار باشند؛ اين امانت داري است که موجب آرامش و طمانينه مي شود و آدمي با اطمينان و آرامش مسئوليتي را به ديگري واگذار مي کند. از اين رو مي توان از مصاديق و مواردي که در حوزه امانت داري قرار مي گيرد به مساله مقام و مسئوليت هاي اجتماعي اشاره کرد. فردي لايق و شايسته اين مقام ها و مسئوليت هاي اجتماعي مي باشد که امين باشد و در امانت خيانت نکند. در داستان موسي (ع) و دختران شعيب اين مساله به خوبي نشان داده مي شود که مسئوليت ها را نمي توان به هر کسي سپرد. آنان در توجيه به کارگيري موسي(ع) مي گويند که او فردي قوي و امين است.(قصص آيه 26)

بنابراين در مساله مهم مقام و منصب هاي اجتماعي مي بايست به امانت داري افراد و اشخاص توجه شود و بر آن تاکيد گردد. اين گونه است که اجتماع مي تواند از آرامش برخوردار گردد؛ زيرا واگذاري پست ها و مناصب اجتماعي و سياسي به افراد خيانتکار موجب مي شود تا اجتماع دچار بحران گردد و نتواند از امنيت و آرامش برخوردار گردد.

امانت داري مسئولان خود عامل مهمي در همگرايي و همبستگي اجتماعي است. جامعه اي مسئولان آن اهل خيانت باشند، زمينه بروز بحران و فقدان آرامش را فراهم مي آورند و شک و ترديد نسبت به يک ديگر را در جامعه دامن مي زنند و امنيت روحي و رواني اجتماع را به خطر مي افکنند. اين گونه است که جامعه با شک و ترديد به اعمال و رفتار يک ديگر مي نگرد و الفت و انس از جامعه رخت بر مي بندد.

بنابراين يکي از امانت هاي مردم ، مناصب و مقامات است که در اختيار برخي از افراد جامعه قرار مي گيرد. حاکم اسلامي و دولتمردان مي بايست از منش اخلاقي امانت داري برخوردار باشند. يوسف به اين جهت در هنگام احراز پست وزرات به اين منش خويش اشاره مي کند و مي فرمايد که چنان که آزموده ايد من انساني امين هستم و حتي در خانه به صاحب خانه خيانت نکرده ام و با دامني پاک به زندان افتاده ام. حفظ کردن خزينه هايي که از سوي دولت و ملت به او واگذار مي شود در حقيقت به معناي امانت داري اوست؛ زيرا چنان که گفته شد امانت به معناي حفظ و نگهداري مال و هر يا چيزي است که در اختيار او قرار مي گيرد .(يوسف آيه 55)

خيانت در امانت

از آن جايي که امانت داري به عنوان فضليت انساني و منش اجتماعي و هنجاري پسنديده مورد تاکيد است ، خلاف آن يعني خيانت در امانت از امور ناپسند و مذموم شمرده شده و از سوي خداوند به شدت به عنوان عملي منکر محکوم شده است. کساني که به عنوان خيانت در امانت معرفي شده اند افرادي از امت هاي پيشين هستند که به جهت همين اعمال فاسقانه از سوي خداوند مورد تهديد عذاب هاي سخت در دوزخ قرار گرفته اند. برخي از اهل کتاب از يهوديان به عنوان خيانت کنندگان در امانت مورد سرزنش قرار گرفته و درباره آنان گزارش مي شود که آنان از نظر تربيت و آموزش چنان افرادي شده اند که اگر يک دينار به ايشان به امانت گذاري باز نمي گردانند.( آل عمران آيه 75)

به هر حال مساله امانت در حوزه هاي مختلف به عنوان عامل مهم براي تقويت همگرايي و همبستگي اجتماعي و ايجاد انسجام و وحدت جامعه از مهم ترين سازوکارهايي است که قرآن بر آن تاکيد مي ورزد. اين مساله در حوزه مسايل اجتماعي و سياسي و مناصب و مقام هاي اداري و دولتي از اهميت دو چنداني برخوردار مي گردد. بنابر اين ضروري است که در آموزش و پرورش به مساله امانت داري به عنوان يک هنجار اجتماعي مهم و تاثير گذار توجه شود و از تقويت آن چيزي فرو گذاري نشود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا