علــم غیب بـرای خــدا و انـسان
از نظر قرآن، امور هستی یا مشهود انسان است یا غیرمشهود. بر این اساس میتوان هستی و عالم را به دو بخش مشهود و غیرمشهود تقسیم کرد. غیرمشهود را در اصطلاح غیب میگویند. بنابراین وقتی سخن از عالم غیب میشود، مراد همان جهان غیرمشهود برای انسان است.
کسانی که به قرآن و دیگر کتب آسمانی اعتقادی ندارند، هستی را تنها محدود به همین عالم مشهود حسی میدانند؛از نظر آنان عالم غیب یعنی همان عالم مشهود و حسی است که با ابزارهای موجود در شرایط خاص برای انسان مشهود نیست؛ وگرنه چیزی به نام عالم غیب و جهانی دیگر نداریم که بیرون از عالم ماده و حس باشد.
اما از نظر قرآن و دیگر کتب آسمانی، غیراز عالم حسی و مادی دنیوی، عالم دیگری وجود دارد که از آن به عالم غیب یا عالم آخرت یاد میشود. البته عالم میانه دیگری است که آن نیز به یک معنا عالم غیب است که در اصطلاح قرآنی عالم برزخ است.(مومنون، آیه 100) همچنین فرشتگان نیز از عالم غیب هستند؛ البته برای انسان عالم مثالی جنیان نیز عالم غیب است؛ زیرا با چشم عادی و معمولی قابل رویت برای انسان نیست(اعراف، آیه 27) در حالی که آنان نیز از همین ماده دنیوی ولی از عصاره آتش هستند، چنانکه بشر از عصاره خاک است که با آب و روح آمیخته و انسان شده است.(الرحمن، آیات 14 و 15؛ انعام، آیه 2، ص، آیه 76)
پس انسان در شرایطی در دنیا است که برخی از عوالم برای او مشهود نیست، بلکه غیب و ناپیداست. بر این اساس، عالم آخرت مثلا برای انسان عالم غیب است و هستی به دو جهان شهادت و غیب تقسیم میشود.(توبه، آیات 94 و 105)
اما این غیب برای خدا معنا ندارد؛ زیرا همه چیز مشهود اوست و علم احاطی خدا همان علم بصیرتی و دیدنی است؛ پس معلوم خدا همان مشهود خدا است.(مائده، آیه 113) خدا میفرماید: إِنَّ اللهَ یَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللهُ بَصِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ خداست که نهفته آسمانها و زمین را مىداند و خدا است که به آنچه مىکنید بیناست. (حجرات، آیه 18)
سخن این است که اگر خدا همه چیز را میبیند و همه چیز مشهود اوست، دیگر اطلاق عبارت عالم الغیب (دانا به غیب) یعنی چه؟ در پاسخ باید گفت: وقتی خدا میفرماید: عَالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَهًِْ(مومنون، آیه 92؛ جن، آیه 26)؛ مراد ارشاد به نفی موضوع است؛ یعنی برای خدا غیبی نیست؛ زیرا علم آن همه علم شهودی و رویتی با غیب جمع نمیشود؛ زیرا علم خدا چنانکه گفته شد به معنای شهود و حضور است، نه همانند علم حصولی انسان. بر این اساس، خدا میخواهد بگوید آن جهانی که برای شما غیب است، برای من مشهود است. همانطوری که اموری که شما علنی میکنید یا مخفی میکنید (ممتحنه، آیه 1) و بلکه اسرار شما است یا حتی برخود شما دل شما بهعنوان ضمیر ناخودآگاه نیز نهان است(طه، آیه 7) برای من خدا مشهود است و غیبی نیست.
البته گاه گفته میشود فلانی علم غیب دارد؛ مراد از آن این است که او چیزی که برای ما از عوالم برزخ و آخرت، بلکه حتی همین عالم شهود به سبب شرایطی چون پرده و فقدان ابزار، غیب است برای او مشهود است. در قرآن بیان شده که بر جنیان نیز برخی از امور غیب است و آنان بر آن آگاه نمیشوند؛ زیرا آنان نسبت به عوالم دیگر از جمله عالم برزخ پس از مرگ و نیز عالم آخرت و ملکوت علمیندارند و برای آنان نیز مشهود نیست؛ زیرا ابزار شهودی ندارند، بلکه از قرآن برمیآید که آنان همانند انسانها درباره همین عالم شهادت به سبب فقدان ابزار مناسب، از علم و آگاهی برخوردار نیستند و گرفتار نوعی غیب نسبی هستند؛ چنانکه مرگ سلیمان(ع) برای آنان غیب بود.(سبا، آیه 14)
البته انسان و جن با اذن الهی ممکن است نسبت به همین غیب نسبی عالم شهادت آگاه باشند؛ چنانکه حضرت عیسی(ع) امور خانه مردم برایش معلوم و مشهود بود(آلعمران، آیه 49) و یا پیامبر(ص) از عوالم غیب برزخی و اخروی آگاه بود و آن عوالم، مشهود ایشان بوده است.(جن، آیات 26 و 27؛ نجم، آیات 8 تا 18)