ره توشه سفرت آخرت
بسم الله الرحمن الرحیم
از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مرگ یکی از آفریده ها و مخلوقات خدا است که مسئولیت انتقال نفس و روان آدمی از دنیا به آخرت را عهده دارد؛ بنابراین، همان طوری که همانند حیات و زندگی یک حقیقت و آفریده الهی است(ملک، آیه 2)، نمی تواند موت و مرگ به معنای «فوت» یا نیستی باشد؛ بلکه عامل انتقال کامل نفس انسانی از دنیا به آخرت است؛ از همین روست که از مرگ به عنوان «توفی» یاد شده است که از ریشه «وفا» به معنای گرفتن کامل چیزی است. این بدان معنا است که خدا نفس انسان ها را با مرگ به طور کامل می گیرد و به جهانی دیگر منتقل می کند.(زمر، آیه 4) این گونه است که پیامبر(ص) درباره حقیقت مرگ میفرماید: ما خلقتم للفناء بل خلقتم للبقاء و انما تنتقلون من دار الی دار؛ شما برای معدوم شدن و نابود گشتن آفریده نشدهاید، بلکه برای بقاء و ابدیت بوجود آمدید؛ و جز این نیست که به واسطه مردن از خانهای به خانه دیگری کوچ میکنید.» (بحارالانوار، طبع کمپانی، ج 14، ص 409)
امیرمومنان امام علی(ع) نیز در خطبه اش می فرماید: أَيُّهَا اَلنَّاسُ أَصْبَحْتُمْ أَغْرَاضاً تَنْتَضِلُ فِيكُمُ اَلْمَنَايَا وَ أَمْوَالُكُمْ نَهْبٌ لِلْمَصَائِبِ مَا طَعِمْتُمْ فِي اَلدُّنْيَا مِنْ طَعَامٍ فَلَكُمْ فِيهِ غَصَصٌ وَ مَا شَرِبْتُمْ مِنْ شَرَابٍ فَلَكُمْ فِيهِ شَرَقٌ وَ أَشْهَدُ بِاللَّهِ مَا تَنَالُونَ مِنَ اَلدُّنْيَا نِعْمَةً تَفْرَحُونَ بِهَا إِلاَّ بِفِرَاقِ أُخْرَى تَكْرَهُونَهَا أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّا خُلِقْنَا وَ إِيَّاكُمْ لِلْبَقَاءِ لاَ لِلْفَنَاءِ لَكِنَّكُمْ مِنْ دَارٍ إِلَى دَارٍ تُنْقَلُونَ فَتَزَوَّدُوا لِمَا أَنْتُمْ صَائِرُونَ إِلَيْهِ وَ خَالِدُونَ فِيهِ وَ اَلسَّلاَمُ ؛ ای مردم بامداد كرديد در حالى كه نشانهها و هدفهاي تيرهاى مرگ هستيد كه شما را نشان كرده است، از سوی دیگر دارایيهاى شما غارتگاه مصيبتها و پيش آمدهاى ناگواراست. آن چه خوراكى در دنيا مي خوريد براى شما در آن خوراكى استخوانى گلو گير است، و با آنچه مىآشاميد برايتان در آن آشاميدنى آب جستنى در گلو هست، و خدا را گواه مي گيرم به هيچ نعمتى از نعمتهاى دنيا نرسيد كه بدان خوشحال شويد، جز اين كه نعمت ديگرى را از دست دهيد كه آن را گرامى داشتهايد. اى مردم! ما و شما آفريده شديم براى ماندن نه براى نابود شدن، پس اين گونه نيست كه با مرگ نابود شويم، بلكه از سرایى به سراى ديگر جا به جا شويم. پس توشه گيريد براى آن جایى كه خواه و ناخواه بدان جا رويد و براى هميشه در آن بمانيد. و السّلام.( الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد ، سلار دیلمی، ج 1 ، ص 238؛ بحار الانوار، ج 37، ص146)
از نظر قرآن، انسان مسافر آخرت است و دنیا تنها همانند پلی است که عاقل در آن ساکن نمی شود، بلکه گذرگاهی می داند که می بایست از آن بگذرد؛ چنان که امیرمومنان می فرماید: الدُّنْيَا دَارُ مَمَرٍّ لَا دَارُ مَقَرٍّ وَ النَّاسُ فِيهَا رَجُلَانِ رَجُلٌ بَاعَ نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا؛ دنيا سراى گذشتن است نه سراى ماندن، و مردم در آن دو دسته اند: دسته اى که خود را در آن به خواهشهاى نفس بفروشند؛ پس خويش را به كيفر آنها هلاك گرداند؛ و دسته اى که خود را به طاعت و بندگى بخرند؛ پس خود را از عذاب رستاخيز برهاند.(ترجمه وشرح نهج البلاغه، فيض الاسلام، ج 6 ص 1150)
یا امام سجاد (ع) به اصحاب خود سفارش می فرمود: أَنَّهُ قَالَ يَوْماً لِأَصْحَابِهِ إِخْوَانِي أُوصِيكُمْ بِدَارِ اَلْآخِرَةِ وَ لاَ أُوصِيكُمْ بِدَارِ اَلدُّنْيَا فَإِنَّكُمْ عَلَيْهَا حَرِيصُونَ وَ بِهَا مُتَمَسِّكُونَ. أَ مَا بَلَغَكُمْ مَا قَالَ عِيسَى اِبْنُ مَرْيَمَ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ لِلْحَوَارِيِّينَ؟! قَالَ لَهُمْ: اَلدُّنْيَا قَنْطَرَةٌ فَاعْبُرُوهَا وَ لاَ تَعْمُرُوهَا ؛ وَ قَالَ: أَيُّكُمْ يَبْنِي عَلَى مَوْجِ اَلْبَحْرِ دَاراً ؟! تِلْكُمُ اَلدَّارُ اَلدُّنْيَا فَلاَ تَتَّخِذُوهَا قَرَاراً ؛ ای یاران من، برادران من، مواظب خانه آخرت باشید من سفارش دنیا را به شما نمی کنم؛ زیرا شما بر آن حریص هستید و به آن چنگ زده اید. آیا نشنیده اید که حضرت عیسی به حواریون می گفت: دنیا پل است، از روی آن بگذرید و به تعمیرش نپردازید! چه کسی روی موج آب خانه می سازد؟ موج دریا این دنیا است، به آن دلبستگی نداشته باشید.»( بحار الأنوار ، ج 70 ص 107 ؛ الأمالي للمفيد ، ص 43 ، ح 1 عن أبي حمزة الثمالي ؛ الخصال ، ص 65 ، ح 95 عن الزهري ؛ التحصين لابن فهد ، ص 30 ، ح 54 ؛ تنبيه الخواطر ، ج 1 ص 147 ؛ روضة الواعظين ، ص 483 ؛ إحياء علوم الدين ،ج 3 ، ص 317 )
بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، دنیا برای آدمی و جنیان جایی است که می بایست خود را در آن به گونه ای پرورش دهند و بسازند که در آخرت بتوانند زندگانی سعادتمندی داشته باشند؛ زیرا هر آن چه در دنیا می کارند، در آخرت همان را درو می کنند؛ چنان که خدا می فرماید: يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَرًا؛ روزى كه هر كسى آنچه كار نيك به جاى آورده و آنچه بدى مرتكب شده حاضر شده مى يابد.(آل عمران، آیه 30) هر چند که خدا براساس عدالت، چیزی بر بدی بدکاران نمی افراید و جزای آنان «وفاق» و موافق با عمل آنان است(نباء، آیه 26)؛ اما نسبت به نیکوکاران به فضل خویش اضافاتی دارد و ثواب مضاعفی به آنان می دهد.(بقره، آیه 261)
البته از نظر قرآن، هر چند عموم بدکاران همان جزای وفاق را خواهند داشت و نیکوکاران جزای مضاعف، ولی برخی از بدکاران که سنت بدی را به جا می گذارد یا گناهان بزرگ موثر بر اجتماع می گذارند، اینان نیز گرفتار کیفر مضاعف خواهند بود(فرقان، آیات 68 و 69)؛ از این دسته می توان به رهبران کفر و کافران و بازدارندگان مردم از راه حق (هود، آیات 18 تا 20) و نیز زنان پیامبر و منسوبان به رهبری و مسئولان عالی نظام اشاره کرد که خدا به آنان در این باره هشدار می دهد که اعمال ایشان در دنیا مجازات مضاعفی به دنبال خواهد داشت.(احزاب، آیه 30)
پیامبر(ص) بهعنوان مفسر و مبین قرآن (آل عمران، آیه 187؛ نحل، آیات 44 و 64) به مقدمه ای بودن دنیا برای آخرت اشاره کرده و میفرماید: الدنیا مزرعه الاخره؛ دنیا کشتزار آخرت است. (ارشاد القلوب دیلمی ج 1 ص 89؛ عوالی اللئالی، ابنابیجمهور احسائی: ج 1 ص 267 ح 66؛ بحارالانوار، ج 107 ص 109)
از آن جایی که سازه های بهشتی و دوزخی در آخرت چیزی جز اعمال دنیوی انسان نیست، هر انسانی می بایست بداند که چه چیزی می کارد و چه چیزی در آخرت درو می کند؛ چنان که مولوی با توجه به آموزه های وحیانی اسلام می سراید: ز مكافات عمل غافل مشو/ گندم از گندم برويد جو ز جو.
و نیز می سراید: اين جهان كوه است و فعل ما، ندا/ سوي ما آيد نداها را صدا. چون كه بد كردي بترس ايمن مباش/ زانكه تخم است و بروياند خداش. پيش چشمت داشتي شيشه كبود/زان سبب عالَم كبودت مي نمود. اين نداني كس پي كس چه كني/عاقبت در چاه خود را افكنی.
پس انسان می بایست بداند: هرچه كاري، بِدْرَوي/ از گُل، گُل و از خار، خار» سعدی شیرازی هم در اين باره چنين می گويد: نپندارم ای در خزان كشته جو/كه گندم ستاني به وقت درو.
مرگ ناگهانی
از آن جایی که مرگ «بغته» و ناگهان می رسد و انسان نمی داند کی و کجا از دنیا به سرای آخرت می رود(لقمان، آیه 34)، انسان عاقل کسی است که خود را همیشه برای سرای آخرت و انتقال از این سرا به آن سرای ابدی آماده کرده و ره توشه مناسب برای آخرت فراهم ساخته باشد.
خدا به انسان ها هشدار می دهد که مرگ زمانی می رسد که هیچ آمادگی برای رفتن ندارید: ثُمَّ بَدَّلْنَا مَكَانَ السَّيِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا وَقَالُوا قَدْ مَسَّ آبَاءَنَا الضَّرَّاءُ وَالسَّرَّاءُ فَأَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ؛ آنگاه به جاى بدى بلا نيكى نعمت قرار داديم تا انبوه شدند و گفتند: پدران ما را هم مسلما به حكم طبيعت رنج و راحت مى رسيده است پس در حالى كه بى خبر بودند به ناگاه گريبان آنان را گرفتيم. (اعراف، آیه ۹۵)
خدا در قرآن می فرماید مجرمان چنان سرگرم دنیا و کارهای زشت خویش هستند که هیچ ایمانی به مرگ و عذاب اخروی ندارند، ولی ناگهان مرگ و عذاب می رسد در حالی که بی خبر از آن هستند و مهلتی به آنان داده نمی شود.(شعراء، آیات 200 تا 202)
هم چنین در جایی دیگر درباره مرگ ناگهانی می فرماید: أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا بَيَاتًا وَهُمْ نَائِمُونَ أَوَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَى أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًى وَهُمْ يَلْعَبُونَ أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ؛ آيا ساكنان شهرها ايمن شده اند از اينكه عذاب ما شامگاهان در حالى كه به خواب فرو رفته اند به آنان برسد ؛ و آيا ساكنان شهرها ايمن شده اند از اينكه عذاب ما نيمروز در حالى كه به بازى سرگرمند به ايشان دررسد ؛ آيا از مكر خدا خود را ايمن دانستند با آنكه جز مردم زيانكار كسى خود را از مكر خدا ايمن نمى داند. (اعراف، آیات ۹۷ تا ۹۹)
پس از نظر قرآن، انسان عاقل و خردمند خود را هرگز از مکر الهی ایمن نمی یابد و با هوشیاری تلاش می کند تا به گونه ای خود را برای سفر آخرت آماده کند که خواهان بازگشت یا مهلت برای عملی نباشد؛ زیرا نه مهلتی داده می شود و نه بازگشتی است؛ چنان که خدا می فرماید: حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛ تا آنگاه كه مرگ يكى از ايشان فرا رسد مى گويد پروردگارا مرا بازگردانيد؛ شايد من در آنچه وانهاده ام كار نيكى انجام دهم. نه چنين است! اين سخنى است كه متوفی گوينده آن است؛ و پشاپيش آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته خواهند شد.(مومنون، آیات ۹۹ و ۱۰۰)
پس از نظر قرآن، همین که مرگ رسید دیگر جایی برای بازگشت نیست، چنان که جایی برای مهلت خواهی نیست؛ از همین رو، وقتی محتضر می بیند که صدقه دادن برای آخرت تا چه اندازه اهمیت دارد، خواهان مهلتی برای صدقه و انفاق از اموال خویش می شوند، ولی همین فرصت یک «عمل صالح» به محتضر داده نمی شود. خدا در این باره می فرماید: وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ وَلَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۱۰﴾
و از آنچه روزى شما گردانيده ايم انفاق كنيد پيش از آنكه يكى از شما را مرگ فرا رسد و بگويد پروردگارا چرا تا مدتى بيشتر اجل مرا به تاخير نينداختى تا صدقه دهم و از نيكوكاران باشم؛ ولى هر كس اجلش فرا رسد، هرگز خدا آن را به تاخير نمى افكند و خدا به آنچه مى كنيد، آگاه است.(منافقون، آیات 10 و 11)
ره توشه های سفر آخرت
بر اساس آموزه های وحیانی اسلام هر کسی باید برای آخرتش ره توشه بردارد که بهترین و برترین آن ها تقوای الهی است. چنان که خدا می فرماید: تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ ؛ و براى خود توشه برگيريد كه در حقيقت بهترين توشه پرهيزگارى است و اى خردمندان از من پروا كنيد. (بقره، آیه ۱۹۷)
پس هر کسی می بایست برای آخرت توشه ای بردارد تا در آن جا به سعادت زندگی کند، به ویژه که حتی بهشت سرزمینی است که با عمل انسان آباد می شود؛ از همین روست که از آن به «قیعان» در روایت پیامبر(ص) یاد شده و فرموده است: الجنه قیعان و ان غراسها لااله الاالله؛ بهشت زمین بایر است و نهالهایی که در آن کاشته میشود لا اله الا الله است» (بحارالانوار، ج3، ص90)
در حدیثی دیگر آمده است: «انالجنه قیعان، و ان غراسها سبحانالله، و الحمدلله، و لااله الاالله، و الله اکبر، و لاحول و لا قوه الا بالله؛ بهشت فعلا صحرایی خالی است بیکشت و زراعت که اذکار سبحانالله و الحمدلله و لااله الاالله و الله اکبر و لاحول و لاقوه الا بالله درختهایی هستند که در آنجا کاشته میشوند.»(نگاه کنید: منهج الصادقین، ج 1 ، ص 337)
امام علی علیه السلام نیز می فرماید:تَزَوَّدُوا مِنَ الدُّنیا ما تَحُوزُونَ بِهِ أَنْفُسَکمْ غَد؛ از دنیا رهتوشه برگیرید، با چیزی که فردا بتوانید خودتان را مالک شوید و حفظ کنید.
از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان در مدت کوتاه عمر و در این «عصر» هستی می بایست چهار عمل اصلی صالح داشته باشد تا آخرتش تضمین شود: ایمان، عمل صالح ، توصیه دیگران به حق، و توصیه دیگران به صبر.(عصر، آیات 1 تا 3)
البته در برخی از آیات مبنا و معیار کرامت انسان در آخرت، تقوا دانسته شده است.(حجرات، آیه 13) پس هر چه درجات تقوای انسانی بالاتر باشد، به همان میزان درجات کرامت وی بالا می رود و در بهشت های هشت گانه درجایگاهی برتر قرار می گیرد و از درجه سعادتی برتری نیز بهره خواهد برد؛ اما باید توجه داشت که این تقوای الهی تنها در سایه عبودیتی حاصل می شود که بندگان خدا بر اساس آموزه های وحیانی اسلام و شرایع آن انجام می دهند.(بقره، آیه 21)
بر اساس آموزه های وحیانی اسلام و شرایع آن، تقوای الهی تنها محدود به عبادیات محض همانند نماز و روزه نیست، بلکه شامل همه ابعاد فردی و اجتماعی می شود که در سوره عصر به اجمال و در آیات دیگر قرآن به تفصیل بیان شده است. به عنوان نمونه در کنار ایمان به غیب، باید عمل صالح نماز و انفاق مالی باشد تا انسان نشان دهد که از تقوای الهی کامل برخوردار است.(بقره، آیات 2 تا 5)
چنان که بیان شد، امور اجتماعی چون انفاقات و صدقات مالی چنان ارزشمند است که حتی محتضر هنگام رویت و شهود عالم آخرت و برزخ(ق، آیات 19 تا 22) در می یابد که هر کسی انفاق داشته باشد، از بزرگترین و برترین عمل بهره مند شده است، و از همین رو، خواهان مهلتی برای صدقه و انفاق می شود.(منافقون، آیات 10 و 11)
هم چنین از اعمال صالح می توان به عمل اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد که در سوره عصر به اجمال و در آیات دیگر به تفصیل بیان شده است.(توبه، آیه 71؛ آل عمران، آیات 104 و 114)
در آیات و روایات بسیاری به اعمال اشاره می شود که بیانگر ایجاد یا تقویت تقوای الهی به عنوان مهم ترین ره توشه آخرت است. به نظر می رسد که اگر کسی بخواهد در حوزه عمل صالح کاری بکند، از اول توضیح المسایل تا آخر آن عمل کند که همه اعمال نیک حتی مستحب و اعمال بد حتی مکروه را بیان کرده است. این همان چیزی است که خدا در آیه 21 سوره بقره می خواهد تا مردم این گونه با عمل به آموزه های وحیانی اسلام و شرایع آن تقوای الهی را کسب کنند و خود را به کرامت اکتسابی و سعادت اخروی برسانند.