اعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنی

اجابت خدا و خلق هنگامه دعا

بسم الله الرحمن الرحیم

دعا و دعوت از واژگان و کلمات هم خانواده است. بنابراین، می توان گفت که شرایط دعا و دعوت از جهاتی یکسان است. فهم جهات مشترک در دعوت و دعا می تواند به ما در چرایی عدم اجابت دعا کمک کند. از این رو، نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بر آن است تا به این چرایی با توجه به اشتراکات میان دعوت و دعا بپردازد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

اجابت خلق به دعوت خدا، عامل استجابت دعا

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خدا از طریق پیامبران(ع) از جمله پیامبر اکرم(ص) انسان و جن  را به صراط مستقیم اسلام دعوت کرده است(مومنون، آیه 73؛ شوری، آیه 13؛ جن، آیات 19 و 20)؛ از این روست که یکی از مهم ترین وظایف و تکالیف پیامبران در چارچوب ماموریت پیامبری، «دعوت» است؛ خدا در باره پیامبران می فرماید که آنان «داعی الله» هستند که مردم می بایست به دعوت الهی آنان پاسخ داده و اجابت کنند تا به کمالات برسند و از عذاب برهند؛ البته اگر کسی اجابت نکند، گمان نکند که خدا را در شرایط ناتوانی و عجز قرار داده و به کام خویش می رسد.(احقاف، آیات 31 و 32)

هم چنین خدا درباره پیامبر(ص) می فرماید که او شاهد و مبشر و نذیر و داعی الی الله و سراج منیر است.(احزاب، آیات 45 و 46) بنابراین هر کسی دعوت پیامبران را اجابت کند، در صراط مستقیم قرار گرفته و «منعم علیهم» می شود.(احزاب، آیات 45 تا 47؛ نساء، آیات 69 و 70)

از نظر قرآن، دعوت الهی که از طریق پیامبران انجام می شود، دعوت حق است که می بایست اجابت شود، اما دعوت غیر خدا یا غیر پیامبران، به هر چیزی دیگر، دعوت غیر حق و باطل است؛ بنابراین اگر کسی به جای اجابت دعوت خدا و پیامبرانش، آن را انکار کند و اجابت نکند، از صراط مستقیم دور شده و تحت ولایت طاغوت قرار گرفته است که نتیجه آن در دعای آنان خود را نشان می دهد؛ زیرا اگر مومن با اجابت دعوت الهی، به خدا نزدیک شده و تحت ولایت او قرار می گیرد، از نصرت الهی نیز بهره مند می شود و خدا نیز دعای او را اجابت می کند؛ اما کسی که تحت ولایت غیر خدا رفته است، هرگز به خواسته خویش نمی رسد و دعایش مستجاب نمی شود؛ زیرا خدا که خواسته و دعایش را اجابت نمی کند و دیگران نیز که تحت ولایت او رفته اند و دست به دعا نزد دیگران شده اند، هیچ قدرتی ندارند تا خواسته های آنان را اجابت کنند؛ داستان اینان داستان همان کسی است که در کنار چاه آبی است و بخواهد با زبان خویش از درون چاه آب بردارد که نمی تواند. پس اینان به حاجت خویش نمی رسند(رعد، آیه 14؛ لقمان، آیه 21) و با طاغوت خویش در دوزخ از مشکلات دنیوی و آخروی و عذاب آن گرفتار آیند.(ابراهیم، آیه 22)

خدا به صراحت در قرآن بیان می کند کسانی دعوت الهی را اجابت کرده و مستجاب دعوت شدند، مورد عنایت الهی قرار می گیرند و خدا نیز دعای ایشان را به نیکی اجابت کرده و خواسته ایشان را استجابت می کند؛ اما کسانی که دعوت الهی را استجابت نکرده اند، هرگز مورد عنایت قرار نمی گیرند. اینان اگر بخواهند به جای استجابت دعوت الهی، از راه هایی دیگر، مانند صرف هزینه های هنگفتی به اندازه زمین یا چند برابر آن، به خواسته خویش برسند و از نیکی بهره مند شوند، هرگز به آن نمی رسند؛ زیرا خدا میان آنان و خواسته هایشان فاصله می افکند و آنان را به جای سعادت به شقاوت در دنیا و آخرت گرفتار می کند.(رعد، آیه 18)

از نظر قرآن، برخی از مردم به جای آن که دعوت الهی پیامبران را اجابت کنند، به خدا شرک می ورزند و دعوت الهی را اجابت نمی کنند؛ در حالی که آنان بی علم دنبال چیزی می روند که هیچ سودی برای آنان ندارد؛ زیرا نه دنیای آنان بدان تامین می شود و نه آخرت آنان.(غافر، آیات 44 و 45) این افرادی که دعا و خواسته خویش را به نزد غیر خدا می برند، هیچ سودی نمی برند؛ زیرا اولا دیگران شنوا نیستند و نمی توانند حرف شنوی داشته باشند و کاری برای ایشان انجام دهد؛ ثانیا قدرت پاسخگوی ندارند.(فاطر، آیه 14)

به هر حال، از نظر قرآن، زمانی خدا دعای بندگان خویش را استجابت می کند و جواب کامل و تمام می دهد، که ایشان نیز با بندگی خویش دعوت الهی را اجابت کرده باشند و راه فساد و ظلم و کفر و مانند آن را نرفته و در صراط مستقیم بندگی باشند.(اعراف، آیه 56) از این روست که خدا به صراحت می فرماید: و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوت الداع اذا دعان، فلیستجیبوا لی و لیومنوا بی لعلهم یرشدون؛ هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، بگو: یقینا من قریب و نزدیک هستم. دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند، اجبات می کنم. پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند تا شاید آنان رشید شوند.(بقره، آیه 186)

از نظر قرآن، کسی که خواهان اجابت و استجابت دعای خویش است می بایست دعوت الهی را پاسخ داده و براساس دین اسلام و شریعت عمل کرده و در قول و فعل اخلاص داشته و غیر خدا را شریک در هیچ یعنی در عبادت و غیر عبادت نکند و تنها از خدا حاجت بخواهد و زندگی توحیدی را در همه ابعاد در پیش گیرد؛ زیرا اگر انسان «مخلصانه» زندگی و عمل کند و غیر خدا را دخالت ندهد، خدا دعایش را اجابت می کند.(غافر، آیه 65؛ اعراف، آیه 29)

البته انسانی که از غیر خدا می خواهد در دنیا و آخرت ناکام می ماند؛ زیرا غیر خدا خودشان بندگان خدا هستند و از فقر وجودی رنج می برند و از آن جایی که آنان هم چون خدای سبحان غنی حمید نیستند، بلکه فقیر هویتی و وجودی هستند، بنابراین هرگز از سوی دیگران و غیر خدا پاسخ مثبتی دریافت نخواهند کرد و مشکل ایشان حل نخواهد شد.(اعراف، آیه 194؛ کهف، آیه 52؛ قصص، آیات 64 و 65؛ فاطر، آیه 15)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسی که دعوت خدا و پیامبرش را اجابت می کند و در همه احوال به اطاعت می پردازد، خدا ایشان را در دنیا و آخرت از فضل خویش بهره مند می کند. پس اگر کسی به جهاد برود و شهید بشود خدا از فضل خویش او را در بهشت می برد و اگر در جهاد آسیبی دید و جانبار شد خدا به آنان عنایت خاص خواهد کرد و دعای ایشان را اجابت می کند. البته از نظر قرآن، کسانی که حتی پس از آسیب در جهاد دوباره استقامت می ورزند و از راه حق خارج نمی شود و به میدان می آیند خدا نیز توجه ای خاص به آنان کرده و اجر عظیم برای آنان در نظر می گیرد.(آل عمران، آیات 169 تا 172) به سخن دیگر، کسی که در هیچ حالتی دعای خدا را زمین نمی گذارد و اجابت می کند خدا نیز توجه ای خاص به او خواهد داشت و دعایش را اجابت می کند.(آل عمران، آیات 194 و 195) این اجابت الهی نسبت به کسانی که بندگی می کنند و در بندگی استقامت دارند تا جایی است که آنان را به امداد غیبی یاری می رساند و به فریاد آنان می رسد.(انفال، آیه 9) در آیات قرآنی موارد بسیاری از اجابت خاص خدا به بندگان خاص که استقامت در راه حق داشته بیان شده که از جمله اجابت الهی نسبت به پیامبران و دعای ایشان در زمانی است که هیچ احتمالی برای کامیابی آنان نبود.(انبیاء، آیات 76 و 84 و 88 و 90)

نقش اسماء الله در دعا

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خدا دارای اسماء نیک بسیاری است. هر اسم بیانگر جهاتی از حقیقت خدا است که می توان گفت صفات الهی است که ظهور یافته و دارای مظاهر است؛ در حقیقت صفات الهی وقتی دارای مظاهر می شود که آن صفت به شکل اسمی در آمده باشد؛ این اسماء الله است که دارای مظاهر است. هر اسم الهی دارای مظهری است. البته این مظهر دارای شدت و ضعف در عوالم و نشئات است؛ مظهر اتم در عالم عالی و مظهر اضعف در عالم دانی خودش را نشان می دهد. البته مراد تنها ظرف تنزلی عوالم و نشئات نیست. به هر حال، هر اسمی از اسماء الله دارای مظهری اتم است که بیانگر تمامیت آن است. اسم شافی مظهر اتم و اکملی دارد؛ چنان که اسم قدیر نیز این گونه است.

از نظر قرآن، انسان مظهر جامع همه اسماء الله است، اما اتم و اکمل آن در انسان همان پیامبر(ص) و معصومان(ع) هستند. از این روست که در خلافت به تمامیت کمالی رسیده اند.

اسماء حسنای الهی هر یک بخشی از نیازهای انسان را برآورده می سازد؛ بنابراین، از آن جایی که معصومان(ع) مظهر اتم و اکمل اسماء الله هستند، رب العالمین همان رب آنان است که تجلی همه اسماء الله است.

از نظر قرآن، هر کسی هنگامه دعا می بایست به اسمی توسل جوید که نیاز ربوبی و پروردگاری او را نسبت به آن نیاز برآورده می کند. پس بیمار به شافی و عاجز به قادر و جاهل به عالم و علیم توسل می جوید. البته می توان به الله که رب العالمین است توسل جست و حاجت را به توجه به شافی از همان اسم جامع خواست. از این روست که خدا می فرماید: قل ادعوا الله او ادعو الرحمن ایا ما تدعوا فله الاسماء الحسنی؛ بگو: الله را بخوانید یا رحمن را بخوانید! به هر اسمی او را بخوانید، پس برای اوست اسماء نیک و حسنی.(اسراء، آیه 110)

در این آیه بیان شده که بهتر است که خدا را به دو اسم جامع الله و الرحمن بخوانید! از این روست که فرمان می دهد که در دعا او را به این دو اسم اعظم بخوانید که جامع همه اسماء الله است؛ اما اگر خدا را به هر اسمی دیگر نیز بخوانید خدا اجابت می کند؛ زیرا برای خدا همه اسماء نیک و حسنی است.

باید توجه داشت که اسماء الهی دارای مظاهری هستند که از نور آن اسم تحقق وجودی می یابد؛ از این روست که خدا در قرآن بیان می کند که هر چیزی در هستی نام وجود و ظهور یافته به نور صفات الله است.(نور، آیه 35) در حقیقت موجودات و مخلوقات هستی چیزی جز ظهور نور الله نیست. این بدان معناست که هر چیزی در هستی بهره مند از اسم یا اسمای الهی است که البته انسان جامع اسماء الله است و مظهریت همه اسماء و نور الله را دارد؛ از همین روست که انسان، خلیفه الله است.(بقره، آیات 30 و 31)

حال اگر کسی بخواهد مشکلی از مشکلات خویش را حل کند، بهتر است که به نام الله یا الرحمن بخواند که اسم جامع است؛ اما می تواند با توجه به مشکل خویش به اسم خاص نیز توسل جوید. پس برای رهایی از ذلت می تواند عزیز را بخواند و برای رزق خیر الرزاقین یا رازق را بخواند و هم چنین سایر اسماء الله را.

به سخن دیگر، اسماء الله در اجابت دعا نقش دارد و انسان مومن چون معرفتی نسبت به اسماء الله دارد می تواند از اسم جامع و اعظم الله یا الرحمن بهره برد و در موارد خاص نیز با توجه به مشکل خاص خویش به اسم خاص مراجعه کند و آن اسم را در خطاب خویش بیاورد و از آن اسم خواسته اش را بخواهد.(اسراء، آیه 110)

نقش معصومان(ع) در اجابت دعا

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، معصومان(ع) مظهر اتم و اکمل «الله» و «الرحمن» هستند و به عنوان خلیفه الله مظهریت در ربوبیت و پروردگاری دارند. آنان در مقام مجاری فیض الهی می توانند به دیگران از فرشتگان عرش تا فرش تا انسان و جن و دیگران کمک کنند تا نیازهای خویش را برآورده سازند و با تعلیم و تطهیر و تزکیه دیگران آنان را به کمال بایسته و شایسته ایشان برسانند.(توبه، آیه 103)

از نظر قرآن، دعوت الهی از طریق پیامبران انجام می شود و اجابت دعوت پیامبران به معنای اجابت دعوت الهی است(احقاف، آیه 31 و 32)؛ زیرا استجابت دعوت پیامبر(ص) همان اجابت دعوتی الهی برای احیاء قلب انسان است که حیات واقعی آن است(انفال، آیه 24) و کسی که کافر است، اصلا حیاتی ندارد بلکه حقیقتا مرده است.(یس، آیه 70)

البته از نظر قرآن، معصومان (ع) از جایگاه ویژه ای در پیشگاه خدا بهره مند هستند؛ زیرا پیامبر(ص) در مظهریت کامل و تمام است و نفوس آنان از معصومان(ع) نیز چنین مقام و منزلتی در پیشگاه خدا دارند.(آل عمران، آیه 61؛ احزاب، آیه 33) از همین روست که اطاعت از دعوت ایشان و اجابت و استجابت بدان به معنای اطاعت و اجابت خدا دانسته شده است.(آل عمران، آیات 31 و 32؛ نساء، آیه 59؛ مائده، آیات 3 و 55)

از نظر قرآن نمی بایست دعوت پیامبر(ص) را همانند دعوت دیگران حساب کرد؛ پس وقتی پیامبر(ص) کسی را به می خواند می بایست به سرعت اجابت کند و اطاعت فرمان نماید؛ زیرا دعوت ایشان همان دعوت الهی است؛ زیرا نطق ایشان همان وحی است و فعل ایشان همان فعل الله است.(نجم، آیات 3 و 4؛ انفال، آیه 17) آن حضرت (ص) به سبب مظهریت تمام در تقرب به خدا در نزدیک ترین حالت امکانی قرار دارد که «قاب قوسین او ادنی» است.(نجم، آیات 8 و 9) بنابراین، اگر شفاعتی است بهتر از ایشان و معصومان(ع) از نفوس ایشان نیست که مودت و اطاعت و محبت آنان واجب شده است؛ و اگر توسلی می بایست جست بهترین توسل هم چون نماز توسل به اهل بیت (ع) است که وسیله ای الهی برای تقرب است. از همین رو، نمی بایست استغفار پیامبر(ص) را همانند استغفار خویش دانست؛ زیرا خدا نظر خاصی به ایشان دارد و استغفار ایشان را در حق دیگران اجابت می کند. پس اگر کسی بخواهد استغفار او تاثیر گذار باشد، می بایست افزون بر استغفار خویش، از پیامبر(ص) بخواهد تا برایش استغفار کند و این جز به توسل به ایشان از طریق اطاعت و محبت به خودشان و اهل بیت ایشان(ع) دست یافتنی نیست.

خدا به صراحت در قرآن می فرماید: ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاؤک فاستغفروا الله  و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحیما؛ هیچ رسولی را نفرستادیم مگر آن به اذن الهی اطاعت شود؛ و اگر آنان هنگامی که به خودشان ظلمی کردند نزد تو بیایند پس خودشان از خدا طلب مغفرت کنند و رسول نیز برایشان طلب مغفرت کند هر آینه خدا را تواب رحیم می یابند.(نساء، آیه 64)

پس از نظر قرآن، پیامبر(ص) از چنان منزلتی در نزد خدا بهره مند است که شخص ظالم می تواند در کنار استغفار خویش، استغفار رسول الله(ص) شفع و همراه سازد تا با شفاعت استغفار رسول الله(ص) از عنایت الهی بهره مند شده و خدا را به اسم تواب و رحیم دیدار کند و فراتر از بازگشت و رحمت رحمانی از رحمت خاص رحیمی الهی نیز بهره مند شود.

از نظر قرآن کسی که خدا دعایش را اجابت کرده می بایست شاکر خدا باشد و این شکر را در استقامت بر طریق الهی به نمایش گذارد و از نعمت برای کمال خویش و دیگران بهره برد و از نعمت علیه خدا یا مومنان یا دیگران سوء استفاده نکند و مثلا مال خویش را در راهی مخالفت با خدا هزینه و انفاق نکند، و قدرت خویش را در خدمت ظالمین و حمایت آنان به کار نگیرد؛ و راه فاقدان علم را در پیش نگیرند و از راه مستقیم خارج نشود؛ چنان که منافقون این گونه عمل می کنند و به خویش آسیب می رسانند.(یونس، آیات 88 و 89؛ انفال، آیه 36؛ نساء، آیه 105؛ قصص، آیه 17)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا